سمت خدا | نکاتی پیرامون حالات انسان در ماه رجب و شعبان و رمضان

حجت الاسلام عاملی:  سلام علیکم و رحمت الله محضر عزیزانم عرض سلام و ادب دارم خوشحالیم که در کنار عزیزان هستیم و ایام خوبی داشته باشند و دعاها مستجاب شود و قابلیت افاضه رجب را داشته باشند و در زمره رجبیون محشور شوند و گره های سخت انشاالله به برکت رجب باز شود و عنایات خاصه الهی شامل حال کشورمان شود و اقتصادی با رحمیت و رحمانیت حضرت حق انشاالله برطرف شود و عزت و اقتدار ملت و کشور ما انشاء الله روز افزون شود.

شریعتی:  انشاالله حالتون چطوره؟ خدا انشاالله شما را حفظ کند اردبیل سرد؟ از همین جا به واسطه حضور حاج آقای عاملی به همه عزیزانمان در استان اردبیل مردم خونگرم و دوست داشتنی و درجه یک و همه آذری زبان ها هر کجا که هستند سلام می کنم امیدوارم ما را دعا کنند ماه رجب هم از راه رسید و داریم لحظاتش را تجربه می کنیم خاطرم هست یک وقتی حاج آقای میرباقری می فرمودند که خیلی ها برای استفاده از شب قدر مراقبه شون را از رجب شروع کردند بماند که خیلی ها از سال قبل لذا لحظات لحظات بسیار ارزشمندی است که باید قدر بدانیم هفته گذشته از مراقباتش شنیدیم و نکته هایی که شما فرمودید ناتمان مان با دل و جان امروز خواهیم شنید.

حجت الاسلام عاملی:  بسم الله الرحمن الرحیم

این سه ماه مظهر ربوبیت خداست چون خدا رب است و انسان ها را شایسته است که تربیت بکند خودش فرمود که شما انسان ها در گردن من حق دارید ان علینا للهدی اون هم حق هدایت است یعنی من شما را که خلق کردم باید هدایت کنم

شریعتی:  نمی توانم رهایتان کنم

حجت الاسلام عاملی:  اگر رها کنید خلقت لغو می شود انشاالله بحث می کنیم که هفت مطلب است اگر هفت مطلب یکی اش نباشد خلقت می شود ده روز یکی مسئله تربیت است مظهر تربیتی خداست به نحوی می خواهد که انسانها رشد بکنند آتینا ابراهیم رشده وقتی که رشد پیدا می کنند قابلیت برای افاضات خاص پیدا می کنند ولو علم الله فیه غیره اسمعه اگر خدا بداند کسی قابلیت ندارد می گیرد رهایش نمی کند چون ذات خلقت برای افاضه است و ذات خلقت برای رحمت است خدای متعال برای اینکه انگیزه ای پیدا شود انسان ها از حالت عادی خارج شوند و از روزمرگی خارج می شوند یکهو ببینند یک عنایتی شروع شده و سفره ای باز شده و انگیزه پیدا کنند که حرکت بکنند و بعد از آن از تو حرکت و از خدا برکت یعنی یک وجب جلو برویم خدا حرملتاً می آید در نتیجه رفته رفته حالات روحی انسان تغییر پیدا می کند علامه طباطبایی می گوید که این عبادات مخصوصا عباداتی که در این سه ماه است جامعیت  دارد انواع عبادات تاکید بهش کردند که می شمارم اینها مثل یک دارو می مانند که انسانی که مریض است دفعتا بلند نمی شود از رخت خواب روز به روز بهبودی پیدا می کند یکهو می بینی که بلند شد وَ یَا جَابِرَ الْعَظْمِ الْکَسِیر!ِ أَنْ تَهَبَ لِی مُوبِقَاتِ الْجَرَائِرِ وَ تَسْتُرَ عَلَیَّ فَاضِحَاتِ السَّرَائِر یا جابر یک اسم خدا جابر است یعنی استخوان شکسته را درست می کند که انسان بتواند راه برود اگر راه نروی اینجا متن جهنم است اگر اینجا ماندی در جهنم ماندی به تعبیر سعدی اگر رفتی بردی اگر ماندی مُردی بنابراین اینجا باید حرکت بکند خدا دستش را بگیرد که تا راه برود بگوید انی زاهقٌ الی ربی سیهدیه مثل حضرت ابراهیم یا مثل جناب لوط می گوید انی مهاجرٌ الی ربه هجرت کند به طرف خدای خودش بعد از اون رنگ همه چیز  عوض می شود اگر راه افتاد و عنایاتی بهش شد رنگ همه چیز و جلوه ها همه عوض می شود و حقیقت زندگی اون زمان درست می شود این زندگی که الان ما داریم زنده بودن زنده بودن مثل تمام موجودات که زنده اند اصل زندگی اونی است که می گوید یا لیت لی قدمت لحیاتی وقتی که اون بساطی را که خدا درست کرده در ابدیت می بیند می گوید یا لیت لی قدمت حیاتی ای کاش برای حیات خودم کار می کردم که سفره ای است که خدا اونجا باز کرده خدای متعال سفره اش از همین جا باز می شود و ضیافت خانه فیض نوالش مدح نیست در گشا صلا ما یک سفر معنوی است و سفر معنوی را شروع می کنیم مراقبت لازم است و حالات انسان باید عوض شود رجب مثل روزهای دیگر نیست لا یکن یوم فطرکم کیوم صومکم حضرت فرمود یوم فطرکم یوم صومکم روزی که روزه گرفتی مثل روزهای دیگر نباشد یعنی هر لحظه ارتزاق و ارتکاز داشته باشد در ذهنش که الان رجب است این ماه خصوصیت دارد حداقل خصوصیتش این است که نشکنم امیر المومنین دیدند پسری به دختری کنار کعبه نگاه شهوی دارد یک سیلی بهش زدند رفت شکایت کرد به خلیفه دوم امیر المومنین را خواست حضرت فرمود که اینطوری این کار را می کرد اون وقت خلیفه دوم گفت رعبک عین الله و ضربتک ید الله چشم خدا تو را دیده است و دست خدا تو را زده است امیر المومنین را می گویند ید الله چون ید بدون اراده ذو الید تکان نمی خورد شاگردش نجاشی در ماه رمضان شراب خورد صد شلاق بهش زد گفت یا امیر المومنین شلاق من هشتاد تا بود چرا صد تا زدی گفت هشتاد تا زدم به خاطر اینکه شرابی که خوردی بیست تا زدم به خاطر اینکه حرمت ماه رمضان را شکستی و روایت است که ماه رمضان صومت می کند روز قیامت را جلوی یک عده ای را می گیرد پیغمبر ما فرمود دیدم جلوی یک عده ای را گرفتند می گویم اینها را کجا می برید؟ می گویند اینها کسانی هستند که هذا ممن خصمه رمضان این جزو کسانی است که ماه رمضان مبارک باهاش خصومت کرده و شکایت کرده و جلویش را گرفت چرا حرمت من را شکستی؟ اون وقت رسول خدا باید چیکار کند؟ باید شفاعت کند اونجا شفاعت نمی کند می گوید انا بریٌ من خصمه رمضان من بیزارم از کسی که ماه مبارک رمضان با او خصومت کند حرمت ماه رمضان بشکند چطور الان مردم احتیاج دارند سفره ی خاصی داشته باشند که بتوانند روزه بگیرند اجناس قیمتش را تغییر بدی و اجحاف بکنی و احتکار کنی و سوء استفاده کنی از نیاز مردم کسی که باید شفاعت کند خصومت کند گفتند ولیٌ لمن کان خصمائه ویلٌ لمن کان شفائه و خصمائه وای بر حال کسی که اون کسی که باید شفاعت کند نمی کند گفتیم که این سه ماه اولاً سفر است و مسافرت است ثانیا یک تصفیه خانه است که انسان را تصفیه کند و به طوری که خود خدا تعجب می کند از چقدر که انسان پاک شده است دم افطار می گوید ما اطیب روحک و ریحک

شریعتی:  یعنی از بحث هفته گذشته و این مقدمه شما اینطور من فهمیدم همانطور که مثلا از تهران می رویم مشهد و از مشهد وارد حرم امام رضا می شویم و حس و حالمان تغییر می کند و این تفاوت را احساس می کنیم و مراقبتمان بیشتر می شود در ماه رجب هم همین حس را داشته باشیم و در شعبان و رمضان جایگاهی که مَنْ كَانَ آخِرُ يَوْمَيْهِ خَيْرَهُمَا فَهُوَ مَغْبون کسی که دو روزش مساوی باشد فهو مغبون مغبون است

حجت الاسلام عاملی:  یعنی تو دیگه باید وارد یک حریمی شوی

شریعتی:  یعنی باید وارد یک حریمی شوی

حجت الاسلام عاملی:  یعنی باید زیادت داشته باشی اگر کسی زیادت نداشته باشد در روایت داریم فاموت خیره زیر خاک بهتر است برای او بالای خاک در این سفر بحثی شروع کردیم که سفر که رفتید نباید برگردید خدا رحمت کند آقا میرزا دولابی را مداحی مداحی کرد محضر ایشان ایشان که رفت منبر گفت ایشان ما را برد کربلا کسی که رفت کربلا دیگر نباید برگردد در این سفر باید بروی و برنگردی باید بروی گم بشوی هیچ تعینی هیچ تشخصی هیچ منیتی و هیچ نشانه ای از وجودم می گریزم در عدم، در عدم من شاهم و صاحب علم که ما ذره بودیم دوباره بشویم ذره از عالم ذر اومدیم عالم ذر را چرا ذر می گویند؟ لانهم روئا انفسهم ذره چون انسانها خودشان را مثل ذره دیدند الان هم می خواهیم به جایی برسیم نه ذره بشویم دون ذره که امام سجاد به اینجا رسیده است می گوید خدایا انا بعده بعد از این همه تلاش اقل الاقلین و اضل الأضلین بل الذره او دونها اگر این منیت کنار برود بهشت از همین جا شروع می شود از راه خلق و خو و سیرت زشت هفت دوزخ تویی اهل بهشت این نفسانیت است که جهنم را درست می کند در مقدمه اش می نویسد سلوک یکی از بزرگان تعبیر خیلی خوبی دارد می گوید گر باطن نگر تا صغرها در جگر یابی جنان ها در جنان بینی این چه زور پیدا می کند امیال مهار نشده این جنهم را درست می کند سیر و سلوک قونوی از این ترکیبات ترکیبات خیلی خوبی در آورد حالا برود گم شود یکی از عرفا گفت یک نفر گفت من می خواهم خدا را ببینم گفت برو گم شو گفت من می خواهم خدا را ببینم گفت برو گم شو گفت چرا اهانت می کنی این شعر را خواند گفت گویند که کد خدای این خانه چه شد چون کد برود گم بشود کد یعنی روستا چون کد برود خدا عیان خواهد شد

شریعتی:  تو باید خودت را برداری از این میان

حجت الاسلام عاملی:  یعنی دلش با هیچی خوش نیست به طور طبیعی شروع می کند به حرکت می بیند چیزی ندارد من یک استادی داشتم می گفت من نمی گفتم برو گم شو می گفتم برو بمیر چون بمردم از هواس بوالبشر                حق مرا شد جمله ادراک و بصر

گفتند موتوا قبل ان تموتوا اشاره به همین است این موتوا قبل ان تموتوا یا می گویند من لم یرد مرتین فلن یلج ملکوت السموات کسی اگر دو بار متولد بشود به ملکوت آسمان وارد نمی شود کذلک نری ابراهیم ملکوت السموات یعنی به درجه ای رسیده که انگار الان به این عالم وارد شده یعنی هیچی همه چیز تازگی دارد امسال اولین بار است این منظومه شمسی را می بیند ما چشم مان را باز کردیم تدریجا این را دیدیم طبیعتا برای ما عادی شده است

شریعتی:  موتوا قبل ان تموتوا یک حیات تازه است

حجت الاسلام عاملی:  در موت علقه ها همه قطع می شود شما علقه ها را از حالا قطع کن می شود مرگ نشانی داده اند اهل خرابات که التوحید اسقاط الاضافات اضافه نسبت نگو خانه من نگو سواد من نگو ماشین من

شریعتی:  یک وقتی راجع به تشخص صحبت کرده بودیم مفصل

حجت الاسلام عاملی:  این نسبت ها قطع شود می بینی اینها را برداری می شود زمین بایر هیچ کاری نکرده در ذیل ویلٌ للمطفیین مرحوم اشتهاردی بزرگ خدا می گوید کلکم مطفف همه پیمان را کم آوردید این زمین بایر است حالا این رجب می گوید صورتی از تنازل خداست خدا اونقدر تنازل دارد تنازل کرده که به من اجازه داده باهاش حرف بزنم تنازل کرده که به اندازه علما با من حرف زده است تنازل نیست؟ در رجب تنازل می کند می آید آسمان اول به بشر خاکی التماس می کند أَ هل من تائبٍ هل من المستغفرٍ أَنَا جَلِیسُ مَنْ جَالَسَنِی وَ مُطِیعُ مَنْ أَطَاعَنِی مرحوم آقا میرزا آقای ملکی تبریزی در مراقباتش می گوید ارواح کل دنیا را جمع کنی فدا کنی اینجا کم است که خدا می گوید انا جلیس من جالسنی من همنشین توأم.

آقای پهلوانی می گفت از علامه پرسیدم گفتم هو معکم این ما کنتم گفت این هم یک جلیس است خدا می گوید هو معکم؟ با من نشستید دیگه پس این چیه می گوید بیا با من همنشینی داشته باشید مگر همنشینی نداریم؟ یک استادی داشتم می گفت خدا وقتی می گوید من هر لحظه با شما هستم کسی همیشه با شما هستم مگر می شود کسی همیشه با من باشد اما با من حرف نزند؟ علامه جواب داد که این مجالست مخصوص است یعنی مرحله بالاتر است نزدیکتر است هو معکم است این یک ضیافت مخصوص است که اینجا خدای متعال می گوید که دنبالش انا مطیع من اطاعنی و می گوید الشهر شهری و العبد عبدی و الرحمت رحمتی شما دعاهای ماه رجب و شعبان و رمضان را که نگاه کنید سخن از عذاب نیست بلکه بعضی تعبیراتی است که خیلی درست کردنش مشکل است یا من ارجوه لکل غیر و آمنوا سخطه عند کل شر آمنوا سخطه عند کل شر اونقدر تلاش کردند علما درستش کنند چون ما حق نداریم احساس امنیت بکنیم در برابر مکر خدا در برابر عذاب خدا و آمنوا سخطه عند کل شر به شرط اینکه رجبی باشی اگر جزو رجبیون شدید می توانی بگویی که در امن امان خدا هستی الحمدلله الذی يَا مَنْ أَرْقَدَنِي فِي مِهَادِ أَمْنِهِ وَأَمَانِهِ یا در دعای سماء امیر المومنین می خوانیم که از دعاهای بسیار فصیح هست.

اینجا می گوید الشهر شهری والعبد عبدی الشهر شهری خیاط می گوید این را برای خودم دوختم و الا تمام لحظه ها مال خداست یعنی چی الشهر شهری؟ زمان زمین و آسمان ذرات و لله الملک السموات و الارض یعنی می گوید که این را یک سکویی برای شما قرار دادم می خواهم دست سر شما بکشم تا عقل ها کامل شود امام زمان که بیاید راحت است می خواهند دست سر انسانها بکشند فتبلغ عقلاها چقدر جنون را خواندیم انواع جنون را توضیح دادیم اون وقت والعبد عبدی باز یک فخر و شرف بزرگی است که به خودش نسبت بدهد اگر یک بار گویی بنده من رود از عرش بالا بنده من یعنی هر کس اینجاست جای دیگر خبری نیست

شریعتی:  حاج آقا فوران رحمت و عطوفت خداست

حجت الاسلام عاملی:  بله الرحمت رحمتی دعوت به رحمت معمولی نیست در این ماه رحمتی مناسب با شأن خود خداست گفته الرحمت رحمتی فمن دعانی ریاض الشهر عجبتم هر کس من را صدا بزند می گویم لبیک مرحوم شیخ جعفر شوشتری می گوید دنیا ندیده مولا به عبد بگوید لبیک عبد به مولا می گوید لبیک من سئلنی عدیت سوال بکنی رد خور ندارد می دهم ممکن است اونی که تو خواستی بهت ندهم چون من مصلحت ات را از تو بهتر می دانم و لا ینبئک مثل خبیث علی یعلم من خلق و هو التی خبیث من تو را خلق کردم و من می دانم نیاز تو چی است وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ۖ  (ق، 16) در دلش هر چه خطور دارد همه را ما می بینیم و می دانیم که صلاحش چی است دعا یک دعا خالی بر نمی گردد یا یک حاجت دیگر می دهد یا مقامات می دهد روز قیامت می بینم بعضی ها اونقدر رتبه دارند می گویم خدایا کاری نمی کرد گفت این خیلی دعا می کرد برای دعا

شریعتی:  کاسه را خالی بر نمی گرداند

حجت الاسلام عاملی:  ادعونی استجب لکم تخلف ناپذیر است فرموده است که و من این خیلی مهم است و من استهدانی عدیته می گوید کسی بگوید خدایا من را هدایت کن این سبک زندگی که دارم به کجا منتهی می شود؟ اونقدر من غور می شوم در این جمله که ليت شعري الي ما يکونُ مسيري می دانید معنی اش چی است؟ لیت شعری ای کاش می دانستم خدایا سیر من به کجا منتهی می شود یعنی من با چه حالی و با چه آذوقه ای و با چه توشه ای و با چه نگاهی از تو پرورنده من بسته می شود دغذغه بزرگ انسان ها همین است فرق عارف و عامی یکی اش این است اونقدر دغدغه دارد که خدایا این پرونده چطور بسته می شود؟

شریعتی:  همه اش در این اضطراب است

حجت الاسلام عاملی: . وَ الَّذِين‌َ يُؤتُون‌َ ما آتَوا وَ قُلُوبُهُم‌ وَجِلَةٌ (مومنون، 60) وظیفه اش را انجام می دهد باز دوباره دنباله اش مهم است انهم ربهم راجعون چون می خواهد برود به ملاقات خدا، با چه قیافه ای می خواهد برود ملاقات خدا؟ و این را بهتون بگویم هیچ لذتی بالاتر از این لذت نیست برای عارف که جواب این سوال را بگیرد که الهی لک شعری ما یکون نصیری یک نشانه ای یک عنایتی بشود که به طرف زحمت حضرت زهرا آخرین لحظه می گوید خدایا اللهم الیک الی النار اللهم الیک لا الی النار مرحوم علامه امینی حالت احتظارش گفت این مناجات امام سجاد را بالا سرم بخوانید من با این مناجات بروم پیش خدا إِلٰهِى مَنِ الَّذِى نَزَلَ بِكَ مُلْتَمِساً قِراكَ فَما قَرَيْتَهُ ؟ وَمَنِ الَّذِى أَناخَ بِبابِكَ مُرْتَجِياً نَداكَ فَما أَوْلَيْتَهُ ؟ أَيَحْسُنُ أَنْ أَرْجِعَ عَنْ بابِكَ بِالْخَيْبَةِ مَصْرُوفاً، وَلَسْتُ أَعْرِفُ سِواكَ مَوْلىً بِالْإِحْسانِ مَوْصُوفاً  الهی من این لی الخیر و لا یحجد الی من اهدک عجب امتحان کرده هر چه فکر می کنم آقای شریعتی می بینم بهتر از این جمله پیدا نمی شود برای حالت احتضار سنگ را تیکه تیکه اش می کند حالا این گفت که فمن استهدانی هدیته هر کس طلب هدایت کند هدایتش می کنم سوره حمد را که می خوانیم اولین مطالبه چی است از خدا؟ اهدنا الصراط المستقیم معنا دارد به ما یاد می دهد اگر یک وقتی حاجت خواستی حاجت ات این باشد این بیاید بقیه می آید صراط مستقیم اهدنا الصراط المستقیم هدایت شود به صراط مستقیم یعنی خیلی صراط است الگوهای عوضی به شما نشان می دهند و سبک های غلط آخر سر سرتان به سنگ می خورد نرو قلمرو حس بن بست است نرو اهدنا الصراط المستقیم صراطی که عقلانیت تماماً خودش را نشان می دهد و خود خدا معنی اش را رویش نوشته است حالا این یکی از حاجت هایی است که خدا می گوید از من بخواهید در رجب بعد گفته که جعلت هذا الشهر این ماه را قرار دادم حبلاً بینی و بین عبادی این ریسمان را بگیر و بکش بالا و من اعتصم به وصل الیَّ به جمال من می رسد این که دیگر یک کتاب می خواهد وصل الیَّ معنی اش چی است اینها هیچ کدام تشریفاتی نیست ما شدیدا به این ریسمان احتیاج داریم چون داخل چاه هستیم این جهان چاهی است بس تاریک و تنگ هست عالمی بی بوم و رنگ اگر نیایی بیرون داخل چاه می مانی و از دنیا می روی و اونجا هم در داخل چاه هستی یک تعبیری دارد امام سجاد می گوید خدایا از إلهي ، أسكَنتَنا دارا حَفَرتْ لَنا حُفَرَ مَكرِها ·· (بحارالانوار، 152) ما را در یک دنیایی اسکان دادی که مکرت تمام شد پر چاه است چاه مکر دنیا مکر دنیا طرف تمام همتش را گذاشته است که مثلاً دو ساعت جلوی آینه خودش را رسیدگی بکند آخر سر نگاه بکند هشتاد سالش است پشت سرش را نگاه می کند در ما فی الضمیر خودش رو سفید نیست چیزی برای قابل دفاع ندارد در برابر ذات لایتناها تمام مقدمات را برای این درست کرده است هیچ کاری نکرده خدا می گوید چیکار کردی در هشتاد سال؟ هیچ حرفی نمی زند خوردم به تعبیر امیر المومنین بعضی از خلفا درباره اش صحبت می کند می گوید فقط راه آشپزخانه و دستشویی را بلد بود این حفره ها حالا اومده است تا ما را بکشد بالا خوب حالا در این جا ما وارد می شویم به این بحث که خدای متعال که می گوید من تنازل می کنم می آیم آسمان اول در روایت هست که هر شب می آید آسمان اول، هر شب پس اینی که در ماه رمضان ان الله کل لیلتٍ ینزل الی السماء الدنیا و ینادی خودش نگاه می کند هر شب هل من تائبٍ کسی است برگردد؟ چون تمام ذرات عالم برگشته اند فی فلکٍ یسبحون هستند کلٌ له قانتون هستند اونها در مسیر هستند در همین صراط مستقیم کل کائنات را در نظر بگیرید خدای یک تیکه اش را جدا کرده اراده بهش داد تا اثبات کند من حتی با اراده مورد عبادت قرار می گیرم و لذا ما باید اون اراده خدا را محقق کنیم و لبیک بگوییم هر کس اون اراده را لبیک بهش بگوید غیر قابل تصور است

شریعتی:  برای همین است که یک جاهایی خدا فخر می کند مباهات می کند می گوید این بنده من

حجت الاسلام عاملی:  آفرین آفرین! خدا ذات شایسته عبودیت است چه اراده باشد چه اراده نباشد همه ذرات عالم که در سجده هستند و در صلات و رکوع و تسبیح هستند و لکن لا تفقهون تسبیحهم اگر اراده هم باشد باز در برابر خدا منقاد هستند امشب شب رکوع است و امشب شب سجود است اصحاب پیغمبر می گفتند امام سجاد می گوید که خدایا شب گذشت ولی من سیر نشدم حالا در اینجا خدا که می گوید نازل می شوم در رجب این می شد مثل همانی که علامه گفت که امرکم انما کنتم مجالست مخصوصه اینجا هم خدا نازل می شود در شب های به اصطلاح رجب یک ملکی است می فرستد به نام الداعی در بعضی روایات هست الداعی ندا می کند هل من طالبٍ و هل من مطیع و هل من مستغفرٍ حالا اینجا لحظات پس شد لحظات واقعا قدسی و لحظات عادی نیست خدا دو جا زمانه را به خودش نسبت داده است زمان مال خداست اما دو جا به خودش نسبت داده است یک جا می گوید الیل لی همه لحظه ها مال خداست ولی دو جا گفته مال من است یکی شب یکی رجب در شب می گوید در حدیث قدسی می گوید الیل لی آقای اشتهاردی می گفت شب در تحصیل کمالات حساب دیگری دارد اون شخصی که ولید شب است در شب پرورش پیدا کرده است می دانید که خدا دو ثوابی دارد در قرآن ذکر کرده که به جزئیاتش وارد نمی شود یعنی نمی شود توصیف کرد یکی کسی که صابر است مصیبتی دیده جزع و فزع نکرده به حساب خدا نوشته است انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب دیگر قابل گفتن نیست به تعبیر خدا و لدینا مزید تعریف هایی می کند دنبالش می گوید ولدینا مزید اینها را دیگر نمی شود گفت چی است اونجا هم می گوید انما یوفو الصابرون اجرا مثل چک سفید یکی نماز شب است می گوید فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ (سجده، 17) چی برایشان تدارک دیدی و لا تعلم نفسٌ نفس نکرده است در سیاق نفس هیچ کس نمی تواند بفهمد ده دقیقه اونقدر انسان ها غصه می خورند ده دقیقه نماز شبی که مرکب است و مطیه است و شما را حرکت می دهد نمی گوید بده ببریم شما لازم نیست اذان و اقامه ندارد و قل هو الله هم لازم نیست و ایستاده هم لازم نیست مستحبات دیگر هم لازم نیست ده دقیقه تمام شد این ثواب ها برای ده دقیقه است اگر اضافه کنی ذکرش را بیشتر کنی و هفتاد استغفار بکنی و سیصد العفو را ادامه بدهی و سوره های خاص را بخوانی ثوابش بیشتر می رسد به فکر مردم هم باشید که چهل انسان را دعا کنید که خدا یکه خوار نیستم اصلا نماز همه چیزش تمدن ساز است اخیرا یک جلسه ای عرض کردم للصلات اربعت آلاف حدود نماز چهار هزار حدود دارد الان این اتاق چهار حد دارد جنوب و شمال و غرب و شرق یعنی چهار هزار مطلب را درست بکنی تا نماز درست شود یک تیکه اش را عرض می کنم خدمت شما آقا رسول الله که معراج رفت خدای متعال گفت السلام علیک ایها النبی و رحمت الله و برکاته درس را ببینید گفت خدایا من تنهایی نمی خوانم السلام علینا و علی عباده خدای متعال می گوید حالا که اینطوری شد السلام علیکم و رحمت الله و برکاته ببینید چه پیغمبر و عطوفتی تمام پیغمبرها را خدا جمع کرد گفت اگر حاجات مقضیه دارید از من بخواهید خدا ازش استفاده کردند خدای متعال گفت یا احمد این را استفاده نکردی گفت این را برای امت خودم نگه داشتم در این سه ماه حضرات معصومین حالاتشان عوض می شد مثل روزهای دیگر نبود یعنی اگر یک خطایی سر بزند یک غیبتی بکنی دری که باز شده بسته می شود دیگر جواب نمی گیری قرار است که کل توشه خودت را از این سه ماه بگیری به تعبیر حافظ نگویمت که همه ساله می پرستی کن حافظ می گوید من هر چی می گیرم از این سه ماه می گیرم سه ماه می خور و نه ماه پارسا می باش اگر این سه ماه درست شود الهام بخش بقیه ی ماهها می شود این سه ماه بهترین فرصت است اولاً نگاه خدا را عوض بکنی به خودت، همۀ ما آرزو داریم خدایا الان در این حال با این اعمالی که می کنیم با چه چشمی نگاه می کنی الهی لیت شعری اناظرٌ الیَّ فی خلواتی ان نعرض عنی که نگاه بشود نگاه رحمت و انظر علینا الان اون فرصت پیدا شده است یک، کاری بکن که خدا جوری به تو نگاه بکند بگوید که خدایا تو آنچنان هستی که من بخواهم و من هم قرار بده انت کما وهب فاجعل لی کما تحب

شریعتی:  من هم اونطوری بشوم که تو بخواهی

حجت الاسلام عاملی:  هر وقت از حضرت سوال کرده که خدا با چه چشمی به من نگاه می کند گفت ارجع الی نفسک تو چطوری به خدا نگاه می کنی چقدر حرمت و ادب نگه داشتی در برابر عظمت خدا دوم این است که ماها برای این است که اون ریخت و پاش هایی که میشود برگردانیم و درست می کنیم آقای اشتهاردی مثال می زنند می گفتند کسی که درو می کند جلو می رود یکهو بر می گردد مثلا درو کردن گندم از جو است بر می گردد اون ریخت و پاش ها را جمع می کند ما در زندگی ریخت و پاش هایی داریم جان همه روز از خیال و زیان و سود و از خوف زمان نی صفایی ماندنش و نی به سوی آسمان راه سفر نمی دانیم و ندا هم کی شروع می شود ناگهان بانگی بر آورد خواجه آقای اشتهاردی مثال می زنند به شیخ بهایی در قبرستان می گفت چیزی شندید؟ گفت نه من شنیدم من شش ماه دیگر می میرم گفتند چی شنید؟ گفت هاتفی به من صدا زد گفت شیخنا در فکر خود باش شش ماه دیگر می میرم الان ما نمی شنویم در فکر خود باش خودمان باید به خودمان بگوییم شیخ الان در فکر خود باش این ریخت و پاش هایی که درست شده بعضی دعاها داریم مستجاب نشده است خدا الان ما را به طمع نبرد مگر قرار شود شب قدر هم بگوید آخی گناه کردی دیگه ما شب های دیگر فرق ندارد سلامٌ هی حتی مطلع الفجر اون شب شب سلامتی است نگاه نمی کند به این که این کار را کردی و این کار را کردی یعنی بهترین زمینه است که در همچین شرایطی که پیدا شده است انسان سراغ حاجت های مهمی که دارد سراغش برود و از خدای متعال بخواهد که در اون خصوص کاری بکند که بالاخره کارستان خودش ما را به طمع انداخته و آورده است اونقدر صحبت کرد در روایت است خدا می گوید اگر فلان دعا و استغفار را بکنی ماه رجب اگر تو را نبخشم لست بربکم و لست بربکم وقتی هم که ادبیاتی با من حرف می زند خودت صدا کردی مگر می شود اتفاقا عین این در دعاها اومده الهی انت لی طویلک باران نمی آید در مکه امام سجاد آوردند هر چه علما دعا خواندند طوری نشد امام سجاد آوردند گفت خدایا تو را قسم می دهم به اون محبتی که تو به من داری تو به من داری ما را بفرست گفتند از کجا فهمیدی که اینقدر به تو محبت دارد که به اون قسم دادی گفت خودش من را دعوت کرد انت دعوت لی کل خلقت دعوت است کل خلقت ضیافت است و این عالم بگویی سرو ته ندارد اینطور نیست انتها و ابتدایش حساب شده است یک غم در دلت بیاید حساب شده است و یک قصه پیدا شود حساب شده است تولیتش با تولیت ات با خودش است مبادا کاری کنی که تولیت ها به خودت بسپارد وکله الله الی نفسه به خودت واگذار می کند این عالم وقتی حساب شده است پس معلوم می شود حساب شده اگر کار کنیم صد درصد عوالمی در این ماه برایت پیدا میشود اون عارف اسمش را نمی آورم رفت چله گرفت سالهای متوالی گفت یک شعری دارد می گوید فكان ما كان ممّا لست أذكره‌ فظن خيرا و لا تسأل عن الخبر در این ده سالی که من داشتم اونی که قرار بود بشود شد فكان ما كان ممّا لست أذكره‌ فظن خيرا و لا تسأل عن الخبر (المراجعات، شرف الدین موسوی) حضرت آقای حائری شیرازی این روزها که اخیرا سالگردش بود ایشان نفس آقای بهجت بهش خورده بود نفس آقا میرزای دولابی بهش خورده بود هر که گیرد پیشه ای بی روستا نیشخندی شد به شهر و روستا هر که ز دولت اثری یافته از دم صاحب نفسی یافته این که می گوید اگر تکان بخوری ایشان نقل می کرد می گفت آقا سید مصطفی به حضرت امام می گوید که من می خواهم سیر و سلوک کنم یک استادی را انتخاب کردم گفت چه انتخابی کردی؟ گفت که آقای کشمیری را انتخاب کردم امتحان کردی استاد را باید امتحان بکنی بعد زیر دستوراتش بروی و عمل بکنی گفت امتحان نکردم چطور امتحان بکنم؟ گفت برو بهش بگو من یک خوابی دیدم خواب من را تعبیر بکن گفت خوابت چیه؟ گفت خوابم را من نمی گویم باید خودش بگوید می رود پیش مرحوم کشمیری اونجا سوال می کند می گوید که بالاخره من آمدم خدمت شما منتهی آقای ابوی یک خوابی دیدند همان را تعبیر می کند گفت چه خوابی دیدند؟ فرمود تو خودت باید بدانی من نباید بگویم مفصل سرش را می اندازد پایین سرش را می گیرد بالا می گوید ابوی شما خواب دیده در ابری خوابیده یک کلوخی کنارش اذیتش می کند اون را برداشته پرت کرده بیرون این خوابش است برو بگو خوابت این است تعبیرش این است که شاه را از کشور بیرون می کنی و خودت تولیت کشور را به دست می گیری روح انسان اهتمام پیدا کند اینها کف قضیه است روی چه حسابی است یعنی خدا چیکار کرده در وجود انسان که وقتی این استعدادها قابلیت پیدا بکند چقدر عروج می کند انسان؟

شریعتی:  چه شکوفایی عجیب و غریبی

حجت الاسلام عاملی:  مدیر کاروانی داشتیم به من می گفت فلانی من در حج می رفتم می نشستم روی صندلی روبروی کعبه یک صندلی می گذارند آخوندهای وهابی می نشینند اونجا سخنرانی می کنند همیشه که سخنرانی نیست وقتی خالی بود من هم می رفتم رویش می نشستم مدیر کاروان بود یک روز اومدم دیدم یک کسی روسری عربی سرش است و جای من را اشغال کرده من فکر کردم از این وهابی است یک حرف نامناسبی تو دلم گفتم و تشبیه کردم به کسی که اونجا نشسته بود و جای ما را اشغال کرده بود بعد لحظاتی که گذشت دیدم عه این پول پخش می کند شب ولادت امام حسین بود پول پخش می کند و عیدی می دهد این که وهابی نیست رفتم دیدم آقای حائری است پول پخش می کند گفتم من هم بروم پول بگیرم می گفت رفتم صف ایستادم نوبت من که رسید گفت به تو هم پول می دهم ولی برو دو تا سجده صبر کن به خاطر اون حرفی که زدی یعنی نفس ناطقه اونقدر اعتلایش عجیب است که می تواند

شریعتی:  یعنی اینقدر صیقل پیدا می کند

حجت الاسلام عاملی:  این ایام ایامی باید باشد که ما ملزومات متعالیه را بخواهیم آقای میانجی می گفت من می روم مشهد می بینم همه می گویند خدایا بسته من را زیاد کن کسی نیست بگوید بسته من را بریز هفته آینده جلسه آینده این بحث را شروع می کنم که مضمار است علما تعبیر کردند به مضمار امیر المومنین کل دنیا را گفته أَلَا وَ إِنَّ الْيَوْمَ الْمِضْمَارَ و قد نفس مات این سماع مضمار است مضمار چی است انشالله توضیحش را می دهم

شریعتی:  خیلی خوب خیلی ممنون و متشکرم انشاالله که رجب امسال مان یک رجب متفاوتی باشد به حق مولود این ماه امیر المومنین صلوات الله و سلامه علیه و امیدوارم که با سلامت بشود به شعبان المعظم برسیم و بعد هم رمضان المبارک بر همه تون مبارک باشد این ایام آیات را بشنویم صفحه 308 را دوستانم امروز تلاوت می کند آیات نورانی سوره مبارکه مریم سلام الله علیها آیات 39 تا 51 سوره مبارکه مریم را تلاوت می کنیم بعد از تلاوت آیات با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما.

(قرآن کریم صفحه 308 ا آیات 39 تا 51 سوره مبارکه مریم)

شریعتی:  انشاالله آخر هفته خوبی داشته باشید به کانال ما سر بزنید دوستان مطالبی را اونجا بارگزاری می کنند و احادیث و ادعیه ای که در برنامه خوانده می شود و اذکاری که کارشناسان عزیز توصیه می کنند و طرح هایی که در برنامه سمت خدا الحمدلله سالهاست که در کنار هم داریم تجربه شون می کنیم همچنان برای مشارکت برای قربانی ماه رجب فرصت هست و همه شما دعوتید و اونهایی که تا به حال فرصت نکردند می توانند از این فرصت استفاده کنند و به عشق امیر المومنین اتفاقات خوب و قشنگی در این ماه رقم بخورد اشاره قرآنی را حاج آقای عاملی بفرمایید وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِبۡرَٰهِيمَۚ إِنَّهُۥ كَانَ صِدِّيقࣰا نَّبِيًّا (مریم، 41) و آیه 51  وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَىٰ ۚ إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا (مریم، 51) یکی از دستورات خدای متعال دستور بزرگداشت است و اذکر واذکر پر است یعنی بزرگذاشت بگیرید یاد بیاورید اشخاصی را که در زندگی شما کارهای بزرگی داشته اند

حجت الاسلام عاملی:  فراموش نکنید این اولا مشروعیت بزرگذاشت را می رساند خدا هم علت هم دستور به بزرگداشت می گوید و هم علتش است که جایش است برای اینها بزرگداشت بگیرید وَٱذۡكُرۡ عِبَٰدَنَآ إِبۡرَٰهِيمَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ أُوْلِي ٱلۡأَيۡدِي وَٱلۡأَبۡصَٰرِ (سوره ص، 45)  اینها با قدرت و دست قوی و با بصیرت از دین دفاع کردند وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ (مریم، 54) کسی که صادق الوعد است باید برایش بزرگذاشت بگیرید یا می گوید واذکر اسماعیل و کل من الاخیار اینها خیر بودند برای انسان های خیر بزرگذاشت بگیرید وهابی ها نفهمیدند قرآن را که می گویند بزرگداشت بدعت است ببینید اون وقت یعنی اینها در ردیف انسان های عادی قرار نگیرند یا یحیی را می گوید یاد کن و کان سیدا شخص عفیف و سید و آقا بود اولاً مشروعیتش را می رساند ابن ابی الحدید هم آورده که پیامبر کان یتیمن بولادت هر سال برای ولادت امیر المومنین تبرک می کرد و تیمن می کرد تیمن یک دستور کلی است در باب بدعت ما یک فرقی داریم ما می گوییم تعصب کلی کافی است اونها می گویند جزئیاتش هم باید پیغمبر باید انجام بدهد اونها می گویند فیقروا ما تیسر القرآن هر چقدر می توانید قرآن بخوانید ما هم با قرآن شروع می کنیم جلسه خودمان را اونها می گویند بدعت است خدا دستور داده ما مجلس ترحیم می گیریم می گویند بدعت است چون پیغمبر این کار را انجام نداده است همه جزئیاتش را اولا نمی شود انجام داد ثانیا پیغمبر از بعضی افراد تمجید کرده که کاری کرده که پیغمبر نکرده پیغمبر ما وارد شد مسجد دید یک کسی دعای خیلی خوبی می خواند گفت اون را بیاورید گفت خودت انشا کردی گفت باریک الله الان پیغمبر نخوانده دستور کلی دعا رسیده نگفت بدعت است چون من نخواندم پیغمبر کسی را دید لخت شده روی شن های داغ داغ گفت اون را بگیر بیاور اینجا گفت این چه کاری است می کردی گفت دلم را قساوت می گیرد روی این شن های داغ قرار می گیرم به خودم می گویم اگر اینها را تحمل داری پس آتش جهنم را تصور کن بعد برو گناه کن پیغمبر نگفت من این کار را نکردم بدعت است اصحاب را صدا زد گفت بیایید ازش التماس دعا کنید چقدر کار خوبی می کند یک دستور کلی که صادر شد دیگر کافی است دستور کلی مصادیقی دارد و دستور کلی از بدعت می آورد بیرون و لذا بزرگذاشت را که ما می گیریم برای ولادت پیغمبر و ولادت ائمه این پیغمبرها یک کار خوب کردند صادق الوعد می گوید بزرگذاشت بگیر پیغمبر ما که تمام فضائل را دارد اون به اندازه پیغمبر نیست ما بزرگذاشت بگیریم این دستور قرآن است

شریعتی:  بسیار عالی و ممنون و متشکرم از شما حج آقای عاملی دعا بفرمایید و انشاالله خداحافظی کنیم

حجت الاسلام عاملی:  در روزهای گذشته بنده هشت قلعه امنیت را برای عزیزان گفتم که تقدیم می کنم این هشت قلعه امنیت از پیغمبر ماست در برابر بلاها و فتنه ها و دلهره ها و اضطراب ها چشم بخورند و کارهای دیگر یک حصار است و گفتم که من همیشه در سفر و در حذر همیشه با خودم دارم آقایان خواستند که من چو ن حرکات ندارد متنش را دادیم من یک بار بخوانم تا عزیزانی که خودشان برای این را برای خودشان چاپ کردند حرکاتشان را بگذارند و حرکاتشان را درست بخوانند

 قلعه اول أَعُوذُ بِكَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِن شَرِّ مَا خَلَق دوم، أعُوذُ بِكَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّةِ، مِن كُلِّ شَيطَانٍ وَهَامَّة، وَمِن كُلِّ عَينٍ لَامَّة قلعه سوم، أعُوذُ بِكَلِمَاتِ الله التَّامَّاتِ الَّتِي لا يُجَاوِزُهُنَّ بِرٌّ وَلا فَاجِرٌ مِن شَرِّ مَا خَلَقَ وَذَرَأَ وَبَرَأَ، وَمِن شَرِّ مَا يَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمِن شَرِّ مَا يَعرِجُ فِيهَا، وَمِن شَرِّ مَا ذَرَأَ فِي الأرضِ وَمِن شَرِّ مَا يَخرُجُ مِنهَا، وَمِن شَرِّ فِتَنِ اللَّيلِ وَالنَّهارِ، وَمِن شَرِّ طَوارِقِ اللَّيلِ إلّا طَارِقاً يَطرُقُ بِخَيرٍ يا رَحمٰن. طوارق اللیل یعنی حادثه در را بزند ناگهانی انسان گرفتار می شود أَعُوذُ بِاللهِ السَّمِيعِ العَلِيم مِنَ الشَّیطانِ الرَّجِيمِ مِن هَمْزِهِ وَنَفْثِهِ وَنَفْخِهِ ومِنْ هَمَزَاتِ الشّيَاطِينِ وَأَعُوذَ بَكَ رَبِّي أَنْ يَحْضُرُونِ. این چهارمی بود قلعه پنجم اللهم انی اعوذ بوجهک الکریم و کلماتک التامات من شر ما انت آخذٌ بناصیته اللهم ان تکشف المعصم مغرم اللهم انه لا یحزن جندک و لا یخلصک وعدک سبحانک و بحمده.

ششم اعوذ بوجه الله العظمی الذی لا شی اعظم منه و بکلمات التامات التی لا یجاوزهن برٌ و لا فاجر و اسماء الله الحسنی ما علمت منها و ما لم اعلم من شر ما خلق و زرع و برع و من شکل کل شر کل ذی شر انت آخذٌ بناصیته ان ربی علی صراط الستقیم

هفتم، اللهم انت ربی لا اله الا انت علیک توکلت و انت ربک العرش العظیم ما شاء ما کان و لم یشا علیکم لا حول و لا قوۀ الا بالله اعلم ان کل شی غدیر و ان الله قد احاطه بکل شی علما و احصا کل شی عددا اللهم انی اعوذ بک من شر نفسی و شر شیطان الشرک و من شرک انت کل دابت بآخذ انت ربی و بانت ربی علی صراط المستقیم واقعا گنجینه است آخری را می خوانم تحصنت یعنی به حصن و به قلعه خدا وارد شدند تحصنت بالله الذی لا اله الا هو الهی و الله کل شی و اعتصمت بربی و رب کل شی و توکلت علی الحی الذی لا یموت و استعفت الشر یعنی دفع می کنم شر را به لا حول و لا حول لا قوۀ الا بالله حسبی الله و نعم الوکیل و حسیب الرازق من المرزقون و حسبی الذی بیده ملکوت کل شی و هو یجیر و لا یجار علیه و حسبی الله سمع الله من دعا و حسیب الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم

شریعتی:  بسیار عالی خیل طولانی است ولی دوستان در کانال قرار خواهند داد می توانید مراجعه بکنید و انشاالله بنویسید همراهشان داشته باشند خوب است یک جور حرز است در واقع که از تمام بلیات و اشرار و شرها در واقع محفوظ باشیم در پناه خدای بزرگ و مهربان حاج آقای عاملی خیلی ممنون و متشکرم خیلی محبت کردید انشاالله بهترین ها نصیب تان در پناه خداوند قادر متعال دعا می کنیم برای سلامت صاحب عصر و زمان حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف که اللهم کن لولیک الحجت ابن الحسن متشکرم از شما و سپاسگزارم