سمت خدا | نکاتی پیرامون عید قربان

حجت الاسلام عاملی: و علیکم السلام و رحمت الله محضر همه عزیزانم سلام و دعا دارم و در لحظات استجابت دعا از خدای متعال استجابت دعای عزیزان را مسئلت دارم انشاالله در همچین روزی بتوانند مقام امور را از خدای متعال بگیرند و حاجت های بزرگ را بگیرند انك انت اللّه المعطى‏ جلائل النعم المكرمة خدا جلال النعم مکرمه دارد فانک انت الله معطی جلائل النعم المکرمۀ لمن ناجاک بلطائف رحمتک امروز هم که روز مناجت است درود می فرستیم به ارواح طیبۀ شهدای پانزده خرداد که اساس انقلاب ما را پایه ریزی کردن و عرض ادب می کنیم به ساحت منیع مسلم ابن عقیل که امروز روز شهادت ایشان و اولین شهید کربلا و سفید سید الشهدا و رسول خدا گفت من عقیل را دوبار دوست دارم یکی به خاطر اینکه خودش آدم خوبی است و بار دوم برای اینکه فرزندی دارد خودش را فدا می کند به فرزندم حسین و ملائکه آسمان برایش اسغفار می کنند و چشم مومنین به فرزند ایشان گریه می کند یعنی رسول خدا با این تعبیر از ما اشک چشم خواسه اس برای مسلم بن عقیل انشاالله که ما بتوانیم ادای دین بکنیم به بزرگانی که خودشان را فدا کردند برای عزت و و اعتلای دین مخصوصا این که امروز روز عرفه است و روز استثنائی برای دعا در این روز هم چند کلمات عرض می کنم.

شریعتی:  انشاالله می گویند اول خدا به زائران قبر سید الشهدا نظر می کند امروز ما که از دور زائر هستیم و دلهایمان را راهی کربلای معلی می کنیم دوستانی که اونجا مشرف هستند برای ما دعا بکنند خیلی ها التماس دعای ویژه گفتند و خیلی ها گرفتاری و مریض دارند مشکلات متعدد دعا کنیم که امروز روز دعاست و آسمان نزدیکتر از همیشه امیدوارم به برکت دعای شما خداوند به تک تک ما دعا کند و نظر خیر بکند بحث امروز شما را با دل و جان خواهیم شنید فردا هم عید قربان است و نکته های ناب و شنیدنی شما.

حجت الاسلام عاملی: مطالبی را راجع به عید قربان عرض می کنم مقدمتاً عرض کنم که عزیزان قدر امروز را بدانند کلا دهه اول ذی الحجه تنها دهه ای است که خدای متعال دوبار در قرآن ازش اسم برده اس والفجر و لیالٍ عشر و جای دیگر فرموده اذکروا الله من ایامٍ معدودات معلوم می شود جایگاه خاصی دارد در استجاب دعا بعضی ها اعتقاد دارند که از شب قدر هم بالاتر است و کسانی که اونجا دعایشان مستجاب نشده روز عرفه جبرانش می کند و اونهایی که می گویند افضل است از شب قدر می گویند در شب قدر ملائکه نازل می شوند ولی در روز عرفه خدای متعال می آید در آسمان با معنای خاصش نگاه می کند به حجاج در عرفات و نگاه می کند به زوار سید الشهداء و لذا باید قدرش را دانست یعنی در این دهه هر چقدر آدم حاجت مهمی انسان دارد جایش است که لحظه به لحظه از زبانش بیفتد من خودم در این دهه مدام زکرم این بود که عرفنی الی عبودیتک چون هیچ حاجتی بالاتر از عبودیت نیست عبودیت اگر آمد همه چیز می آید همچنان که شب معراج هم رسول خدا وقتی خدا فرمود یک حاجت مقضیه دارد برآورده پیش من همه چیز این دعا را گفت اقفنی الی عبودتیک رسول خدا گفت هیچ زمانی مانند این زمان اصلح نیست برای اعمال صالح احق نیست برای خدا اعمال صالحه در این دهه یعنی زمان اگر در کشت باشد محل اصلی زراع همین دهه است انسان حاجت خود را بگیرد یعنی یک عنایت ربانی است یک نسیم آسمانی است که وزیده تکریم خداست که به صورت ویژه مشتری دعاست با اینکه می دانید امروز چقدر روزش فضیلت دارد بسیار فضیلت دارد ولی می گوید اگر سست بشوی در دعا روزه نگیر یعنی اینقدر دعا مستجاب و مهم و حیاتی است لذا من سفارش می کنم این روزهایی که مانده است از دهه عزیزان از دست ندهند مخصوصا عزیزانی که انشاالله امروز بعد از ظهر دعای عرفه می خوانند مضامینش را خوب گوش بدهند مرحوم علامه طباطبایی می فرماید انفجار توحید است یعنی سید الشهداء شاهکار کرده است یعنی در شخصیتش سید الشهدا بهترین تصویر همین دعای عرفه اس انشاالله که عزیزان برای خودشان عبودیت از خدا بگیرند که گرفتند و در مرحله بعد برای بشریت ظهور حضرت ولی عصر را از خدای متعال مسئلت بکنند شکسته شدن هیبت و صولت استکبار جهانی و اقتدار مسلمان ها و و ایران عزیز ما را از خدای متعال مسئلت بکنند در روز عید قربان دو جور می شود نگاه کرد یک نگاه تاریخی است در عید قرآن اما یک نگاه نگاه عرفانی است ریشه قربان، قربان یعنی ما یتقرب به الی الله چطور شد ما که عبادات را انجام می دهیم اسباب تقرب است دیگر این تاریخ بسیار قدیمی دارد از زمان حضرت آمد شروع شد ریشه اس بر می گردد به اینکه انسان هر عبادتی را که انجام می دهد می گوید نشد شأن خدا اونقدر بالاست می بیند نوانست در شأن خدا وارد بشود از طرفی عطش فوق العاده است یعنی وقتی که شما واقف شوید به عظمت حضرت حق قدرت از حضرت حق و جمال حضرت حق و تدبیر حضرت حق اونقدر شما را جذب می کند که هر کاری انجام می دهی می گویی نشد اینجاست که بسیاری از انحرافات ریاضات درس شده ریاضات غیر شرعی که درست شد مبدأ و منشأش همین جاست

شریعتی:  یعنی احساس می کنی که عبادت هایی که می کنی کمه هر کاری انجام بدهد باز کم است رسول خدا گفت مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ وَ مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ. که انا لا نئسی ثنا علیک انت کما اثنیت

حجت الاسلام عاملی: پدرهایت بگویند که کاری از دست ما بر نمی آید و عاجز هستیم الا نئسی ثناء علیک اینجاست که یک بیقراری انسان را می گیرد و این بیقراری انسان را که گرفت کشیده است به طرف قربانی تا نزدیک شود به خدا و یک جوری رضایت خدا را جلب بکند آرامشی برایش پیدا بشود اون وقت زمان فرزندان آدم شروع شد اونجا یک پسرش اومد علفیات و محصولات کشاورزی آورد این نشان این نبود که علقه ها قطع شده است و لذا قبول نشد اما فرزند دیگر اومد یک قربانی بسیار خوبی آورد فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ (مائده، 27) معلوم می شود قربانی، قربانی ای باشد که نشان بدهد شما از عزیزترین سرمایه خودت گذشتی لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون مرحله دوم قربانی زمان حضرت نوح بود اونجا هم در کتاب هایی که وارد شده است در این باب باز آنجا هم بیان شده که حضرت نوح قربانی هایی آورد و حیواناتی آورد که در برابر خدا ذبح کند که اونجا هم دومین مرحله تاریخ نشان می دهد که قربانی صورت گرفته است به نحوی عشق خودش را نشان بدهد و محبت خودش را نشان بدهد در برابر ذات لایتناهی یک روایتی من از حضرات معصومین می خوانم عثمان بن محزون به پیغمبر گفت انی هممت بالسیاحه من می خواهم رهبانیت انتخاب کنم هر کاری انجام می دهد نشد می خواهم یک کار تازه ای حتی بعضی از اصحاب پیغمبر تصمیم گرفتند همیشه روزه باشند و همیشه عزلت داشته باشند رفتند بالای کوه که این کار را انجام بدهند چون هر عبادتی می کردند می گفتند باز نشد که رسول خدا متوجه شد و جلوی این کج فهمی دینی را سریعاً گرفت و گفت ببینید من عسل می خورم و غذاهای خوب می خورم و با همسرانم هستم و فلان این اومد این عثمان بن مزعون خیلی از بهترین اصحاب رسول خداست حضرت فرمود مهلاً یا عثمان این کار را نکن فان السیاحت فی امتی لزوم المساجد و انتظار الصلات بعد از صلاح رهبانیت در امت من این است که شما بروید در مسجد بنشینید الجلسة فی الجامع خیر لی من الجلسة فی الجنة روایت هست در بهشت بنشینی بهتر از این است که در مسجد بنشینی در بهشت بنشینی و انتظار الصلاۀ بعد از صلاح یک نماز که تمام شد نماز دوم که شروع بشود شما نجوا با خدا داشته باشید بنشینی نجوا کنی این همان رهبانیت است بعضی از اصحاب گفتند یا رسول الله إئذَنْ لَنا في التَّرَهُّبِ ـ : إنَّ تَرَهُّبَ اُمَّتِي الجُلوسُ في المَساجِدِ انتِظارا للصَّلاةِ به معنای ترس از خدا و شان خدا و مقام خدا فانا خاف من مقام ربه اونجا إئذَنْ لَنا في التَّرَهُّبِ ـ : إنَّ تَرَهُّبَ اُمَّتِي الجُلوسُ في المَساجِدِ انتِظارا للصَّلاةِ رهبانیت امت من این است که بروی در مسجد بنشینی و با خدای خودت نجوا کنی و ریاضات غیر شرعی را اجازه ندادند امیر المومنین فرمود انما هی نفسی عروضها فی التقوی اگر می خواهی ریاضت بکشی ریاضت تقواست واجبات و محرمات یک قدم بالاتر مستحبات و مکروهات

شریعتی:  نه اینکه بروی یک گوشه ای بنشینی زندگی را تعطیل کنی اعمال شاقه که از متصوفه می گوید پنج بار خودم را آویزان کردم به چاه قرآن را ختم کردم اصلا و ابدا این چیزها را ما نداریم.

در سفر تکوین در قسمت 21 آمده است پس از فرو نشستن طوفان حضرت نوح قربانگاهی برای خداوند برپا کرد یعنی یکی دو تا هم نه از هر بهیمه ای طاهر و از هر مرغ پا گرفته قربانی های سوختنی برای اون مذبح اهدا کرد اولین کسی که قربانی اش از جنس انسان بوده است که ولو در با اشاره خدا بوده است این کار که اما حضرت ابراهیم با نهایت صدق استقبال کرد از اینکه قربانی از جنس انسان باشد

حجت الاسلام عاملی: و به نظرم یکی از سخت ترین امتحانات و ابتلائات عالم است از امام صادق پرسیدند شیرین ترین چیز چیست؟ گفت پسر جوان و فرزند جوان گفتند تلخ ترین چیز چی است؟ گفتند اون را از دست بدهد در هر صورت خدای متعال در این خصوص بالاخره پذیرفت که این کار را انجام بدهد حضرت ابراهیم و عید قربان که نام گرفته است یعنی عید تقرب یعنی عید کسی است که تقرب درست می کند برای خدای متعال، علت شکل گیری این مطلب مسئله امامت بود لذا روح حج عبارت است از امامت لذا روز عرفه با اینکه خدا ستار القلوب است قلب حجاج را که آیا ولایت توش هست یا نیست یعنی خودشان را منوط کردند به اینکه از ولی الله  دینشان را بگیرند و خودشان را تنظیم بکنند یا نه اگر از ولی خدا خودشان را تنظیم نکنند هم حج را می دزدند و هم نماز را می دزدند و هم آیات قرآن را می دزدند و لذا شیرازه دین عبارت است از مسئله امامت جَعَلَ اللهُ طاعَتَنا نظاماً لِلملَّةِ و اِمامَتَنا اَماناً لِلْفُرَقَةِ که حضرت زهرا سلام الله علیه گفت وحدت بدون امامت ما ممکن نیست و شیرازه دین با امامت ما درست می شود یعنی امامت ما نباشد می شود تلاعب به دین هرج و مرج در دین یعنی دلبخواه سلطان این را مفتی حلال بکند یک جور بازیگری است اینجاست که خدای متعال وقتی که حضرت ابراهیم گفت خدایا من می خواهم امام بشوم پیغمبر این را گفتند و یکی هم حضرت موسی گفتند ما امام نشویم تولیت جامعه دست ما نباشد نمی شود ما کار اصلاحی بکنیم و تربیت کنیم انسان ها به سلطان خودشان خیلی اشبه هستند تا به پدران خودشان الناس امرائهم اشبه منهم لآبائهم حضرت ابراهیم به خدا گفت که من با دو شرط تو را امام می کنم با دو شرط بندگانم را دست تو می سپارم خدا غیرت دارد به بشریت محبت دارد به بشریت ممکن نیست دست گرگ های گرسنه تحویل بدهد یعنی عقلانی ترین گزاره برای اینکه این خلقت عقلانیت پیدا بکند مسئله امامت است اگر خدا انسان ها را خلق بکند رهبریت صالح را تعیین نکند کاملا خلقتشان لغو می شود کسی سوال بکند روز قیامت از خدا ما را خلق کردی به کی سپردی ما را شکنجه کردند و کرامت ما را شکستند و بچه های ما را کشتند

شریعتی:  یعنی جامعه بدون تولیت صالح امکان ندارد

حجت الاسلام عاملی: یعنی هدف خلقت تامین نمی شود خدای متعال گفت من با دو شرط این کار را می کنم اول اینکه باید ثابت بکنی که ترس نداری انسانی که بترسد و نخبه ای که بترسد وقتی سرش داد بزنند ان الناس قد جمعوا لکم این هم وا برود نمی دین من و کرامت من راحفط کند و نمی تواند حقوق بندگان من را تامین کند اول باید شجاعت تو را نگاه کنم دوم اینکه باید بدانم علقه ها قطع شده یا نشده فردا که سر کار بیایی بگویی این دختر من و پسر من است و عواطف فامیلی در کار بیاید و این در حزب من کار کرده فردا به درد من می خورد آیا لا یستمیل احداً الی نفسه هست یا نیست این تعبیری است که ابن ابی الحدید درباره امیر المومنین به کار برده است لایستمیل احداً الی نفسه در پی میل شکار کسی نبود نه شرطۀ الخمیس را اعتنا می کرد و نه ام هانی خواهرش را اعتنا کرد و نه عقیل را اعتنا کرد و نه فرزندانش را اعتنا کرد نه شاعرش را شلاق زده رئیس قبیله را شلاق زده

شریعتی:  او دنبال رضایت حق است

حجت الاسلام عاملی: یعنی حریت کامل این حریت اگر نباشد جامعه حر نمی شود اینی که امام حسین در کربلا گفت که

إن لَم يَكُن لَكُم دينٌ وَ كُنتُم لا تَخافونَ المَعادَ فَكونوا أَحرارا فى دُنياكُم؛

 (ط-بیروت) ج 45 ، ص 51

آزاده باشید الان یعنی ما آزاد هستیم وقتی در گرو هزار و یک چیز هستیم دعوت به حریت لُب جریان کربلا همین است اون وقت من باید این را به من ثابت کنی که علقه داری و یا نداری؟

شریعتی: وقتی که جناب حر بندها را پاره کرد گفت تو واقعا حر هستی

حجت الاسلام عاملی: بله گفت انت حرٌ کما سمتک امک

شریعتی:  اون آزادگی به وجود می آید

حجت الاسلام عاملی: تسمیه تسمیۀ بی جهتی نبوده است در هر صورت اینجا حضرت ابراهیم گفت من حاضرم خدای متعال گفت برو بت ها را بشکن برو جنگ نمرود یک تنه برود طرف بت ها، بت ها را بشکند و قدسیت خاصی داشت بت ها مگر می شد اهانت کرد در زبان که برود همه اینها را بشکند یقین داشت اگر این کار را بکند کشته می شود و وقتی که با علم به کشته شدن این کار را انجام می دهد معلوم می شود که شجاعت دارد یعنی یک رهبر آرمانی یک رهبر آسمانی باید اینطوری باشد دو ماه هیزم جمع کردند و نتوانستند نزدیک شوند که می خواستند داخل آتش بندازند با منجلیق انداختند داخل آتش حتی وقتی می رفت داخل آتش حضرت جبرئیل گفت هلک حاجه گفت حاجت من را خودش می بیند فلیک علی حاجت دارم من می توانم باز این حریت را حضرت ابراهیم را به پدر گفته است پدر کلمه بسیار بزرگی است پسر گر ندارد نشان پدر تو بی خانه خوانش نخوانش پدر رسول خدا همینطور که می گوید من پدرم شیر یا بچه همی ماند بدو تو به پیغمبر چه می مانی بگو هویت شما اینجا تعریف می شود اولین چیزی که در شناسنامه می نویسند بعد از نام، نام پدر است نباید مرزهای متعارض درست بکنی این بگوید من عرب هستم و او بگوید من فارس و من ترک هستم

شریعتی:  حاج آقا اینها تشریفات و تعارف نیست که؟

حجت الاسلام عاملی: نه واقعا پدر است و واقعا پدر بوده است امام رضا فرمود که اگر گناه کنید ما شما را از فرزند بودن خودمان خارج می کنیم دلیل امام رضاست می شود عاق در روایت هم هست که اگر کسی فلان کار را انجام بدهد فقط عقنا اگر مستطیع باشد برود کربلا نرود فقط عقنا در تعبیر هست تعبیر خیلی تعبیر بزرگی است بنابراین حضرت ابراهیم امتحان اولش را نشان داد و هیچ واهمه پیدا نکرد و داخل آتش هم که رفت نسوخت چون آتش خلت ابراهیم خلیلا بالاتر از آتش هیزم بود و ممکن نبود بسوزد چون بشریت را از آتش نجات داد با تفکر توحیدی وَ مَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهِیمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ (بقره، 130) این اعتقادی که از حضرت ابراهیم داشت اعتقادات بسیار مبارکی دارد خدا خیلی مدال ها به ابراهیم داده است یکی خلت است واتخذ الله ابراهیم خلیلا پدر امت معرفی کرده است امتحان دوم که باید این را باز انجام بدهد تا بتواند تولیت انسان ها را داشته باشد و حضرت موسی به خدا گفت که الان قدرت را دادی به فرعون و من را فرستادی وسط میدان آتَيْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زِينَةً وَأَمْوَالًا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا (یونس، 88) مگر می شود خدا گفت که من هیچ وقت دست فرعون نمی دهم این یک اصل بسیار خطیر قرآنی است با قرآن مخالف هستند این جواب تاریخ زمامداران خودسر و حکام سرکش برای همین است گفت من به هر کسی اجازه نمی دهم تولیت انسان ها را و بندگان من را داشته باشی به حضرت موسی گفت برو بگو که ان ارسل لهی بنی اسرائیل بنی اسرائیل باید در اختیار ما باشد ان عدو الی عباد الله بنی اسرائیل هم موضوعیت ندارد ان عدو الی عباد الله بندگان خدا اومدند در این عالم ورود کنند و عروج بکنند و با خاک بازی نکنند بهشت از اینجا قرار است شروع شود با یک سلطان جائر امکان ندارد قصه ها دارد حالا باید بحث غدیر مسئله، مسئله خطیری است اینجاست که حضرت ابراهیم شروع کرد به امتحان دوم، امتحان دوم بسیار سخت بود

شریعتی:  یعنی هی دارد سخت تر می شود

حجت الاسلام عاملی: بله دومی بسیار سخت تر از اون بود می دانید که در آخر عمر شریفشان خدای متعال فرزند بهش داده است این فرزند بسیار برای ابراهیم شیرین است و بخواهد اینجا ازا ین امتحان رد بشود واقعا ارزش دارد که قصه اش تبدیل بشود به یک قصه جاودانه در قالب حج اون قدر خدا خدمت بزرگی به ابراهیم کرده عملاً گفته کاری می کنم که فکر تو تا روز قیامت زنده باشد حج تماماً تداعی است کارهایی را که ابراهیم کرده است و خانواده ابراهیم کرده است یک خانواده چقدر باید استراتژی تربیتی خوبی داشته باشد و تفکر خوب و انسانی داشته باشد که خدای متعال مشتری بشود و ماندگار و درس آموز بشود مناسک، مناسک عبادی خیلی خیلی مهم است و لذا خدای متعال لحظه به لحظه قصه های ابراهیم را در قرآن ذکر می کند برای امت از اونجا تکلیف معین می شود می گوید ندا کن انسان ها را یعطوک نمی گوید یأتوک ابه به اون فکر تو برسد می آید پا بگذارند جای پای تو و اتخذوا ابراهیم مسلح

شریعتی:  به مقام ابراهیم

حجت الاسلام عاملی: اون وقت مثل ابراهیم بگویید اف لکم ما تعبدون الا الله ما به این احتیاج داریم نیست کدام کشور اسلامی می تواند بگوید افٍ لکم ما تعبدون الا الله کدام کشور اسلامی می تواند داد بزند ما هذه تماثیل لتی عاکفون بت است دیگر الان ترامپ می گوید انا ربکم الاعلی و رؤسای اسلامی هم مثل فرماندار و مثل بره حق ربوبیت را ادا می کند کسی است بگوید که مَا هَٰذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ (انبیاء، 52) کتاب های درسی مسلمان ها را دستش گرفته و تمام اصلاحات انجام داده که امر به معروف و نهی از منکر نباید باشد و نفرت به انسان ها نباید توش باشد و جهاد نباید توش باشد و تولی و تبری نباید توش باشد

شریعتی:  هر چیزی که به منافعشون آسیب بزند

حجت الاسلام عاملی: خودشان یک دینی درست کردند و برنامه دینی برای مسلمان ها درست کردند بگویند إِنَّنِي بَرَاءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ الان برائت هم اجازه نمی دهد برائت تراث حضرت ابراهیم است یعنی بری مما تعبدون اون هم اجازه نمی دهد تعبیرشان این است که می گویند سیاست نباید قاطی دین بشود برای اینکه قداست دین شکسته می شود ظاهرش ببینید چقدر خوب است در حالی که قهرمان حج حضرت ابراهیم یک تنه حمله کرد به فرعون زندگی مسالمت آمیز تعایش نداشت با ظلم و با ظالم و الا به آتش نمی رفت معذب نمی شد دومی باید شروع بشود وقتی که خدا فرزندش را داده حضرت ابراهیم جبرئیل نازل شد که یا الله همسر و فرزندت را بردار اولین امتحانت این است که باید بروی یک جایی بگذاری نه آب دارد و نه غذا و نه اسباب ظاهری زندگی دارد این معنی اش چی است ببینیم آیا وثوق و اعتمادی به خدا داری می توانی بگویی که یا من تسببت بلطفه الاسباب که سببیت دست خداست می توانی این اعتقاد را داشته باشی که نباید به اسباب مخالف و به اسباب موافق حساب استهلالی باز بکنی؟ نترس لایغافل لدی المرسلون نترس در زندگی وقتی که گرفتاری پشت گرفتاری شد یکهو تسلیم بشوی به دید یأس یک کارهایی بکنی که نباید بکنی خدایی نکرده این شرک است این سوء ظن به خداست اونقدر خدا بدش می آید که بنده اش سوءظن به خدا داشته باشد وقتی که تمام زمام امور به دست خداست عظمت الامور بید الله حالا چرا مایوس باشیم حضرت امام اگر مأیوس می شد یک عبا داشت و یک قبا داشت کل قدرت دست شاه بود و دست آمریکا بود و آمریکا کشور ما را اسمش را گذاشته بود ایالت پنجاه و یکم آمریکا امام مایوس نشد اینجاست که حرکت کردند که اتقوموا لله مثنی و فرادا ثم تتفکر که شما را دعوت می کنم برای انما اعظکم بواحده برای اخلاص ثم تتفکر اول خودت را خالص کن تا فکرت خوب کار بکند قربانی شروع شد برنامه حج شروع شد مقدمات حج مقدمات مناسک حضرت ابراهیم فرزندش را و همسرش را برداشت می روند هر کجا جای خوش آب و هوایی می رسیدند ابراهیم گفت اینجاست برو جلو باز هم جای خوبی می رسیدند می گفتند برو جلو تا اومدند رسیدند به جایی که نه آبی و هوای داغ سنگ های سخت آدمیزاد هم اونجا نیست گفت اینجا فرزند و همسرت را بگذار و برو یک لحظه تصور بکنید

شریعتی:  هنوز هم با این همه امکانات می خواهند اونجا را درست بکنند خوش آب و هوا بشود که نمی شود

حجت الاسلام عاملی: چقدر عواطف فرزندی انسان را تسخیر می کند که بشود فرزند دلبندش را در اون حالت رها بکند برود و همسرش را در اون بیابان رها بکند و برود یعنی اگر سببیت دست خداست نباید بترسد اولین امتحان کی امتحان می شود؟ رهبر هیچ وقت نباید نگاه کند که ما به بن بست رسیدیم انا لمدرکون اصحاب موسی گفتند انا لمدرکون رسیدیم به نیل پشت سر ما فرعون همه کشته می شویم ای داد بیداد انا لمدرکون پیغمبر خدا که مظهر توحید است گفت کلا انما هی ربی خدا با من است کل قدرت با من است کلی اکن لک حدیث قدسی است تو مال من و من هم مال تو اینجاست که حضرت هاجر گفت ما را به کی می سپاری گفت تو را می سپارم الی رب هذه البنیه به خدای بنیان های کعبه که در طوفان لوح خراب شده بود به این خدای بنیان ها تو را می سپارم اون وقت رفت حضرت هاجر این ور را نگاه کرد و اون ور را نگاه کرد هی داد زد هل من انیس یک آدمیزاد اینجا هست خبری نیست خیلی سخت است وقتی فرزند گریه میکند باید بالاخره آبی باشد و بالاخره شیری تهیه بشود برای بچه که آب بخورد تا بچه هم از شیر استفاده کند اینجاست که رفت بالای کوه صفا باز اونجا داد می زد هل من انیس یک سرابی می دید طرف مروه می رفت اونجا می دید که سراب است می آمد باز این طرف یک سرابی می دید می آمد می دید یک سراب است و وقتی که ازکوه صفا می رود طرف مروه یک جایی چاله ای بود به چاله که می افتاد دیگر اسماعیل را نمی دید وقتی اسماعیل را نمی دید دلهره پیدا می کرد اونجا هرمله می کرد الان هم حاجی ها با چراغ سبز مشخص می کردند که اون یک تیکه را هرمله کنان ببینید تماما تداعی است چه خانواده ای بوده چه عظمتی داشته تفکرشان که خدا می گوید این باید تبدیل شود به بخشی از زندگی مسلمان ها، آدابشان، مناسک شان تماما تداعی است اون وقت یک نگاهی کرد دید که از زیر پای جناب اسماعیل یک آب زلالی جاری است از اون جا آب زمزم بود اون وقت اومد به آب گفت که زمزم که آب وایسه و اینها بعد شروع شد و اون آتش دل جناب هاجر این زمزم را درست کرد و لذا هر نیتی بکنی آب زمزم را بخوری خدا بهت می دهد نیت کن حکمت بگیری نیت کن که شفا پیدا بکنی نیت بکن که فرزندان صالحی در آینده خدا بهت بدهد می توانی از اونجا بگیری دعایش هم است اللهم اجعل منافعها و شفاعا من کل دار خدا رحمت کند آقا سید محمد ضیاء آبادی را می گوید که آتش دل جناب هاجر سخت بود یا آتش دل سید الشهداء؟ این که از بچه شاید آب نداشت اما قربانی پشت قربانی فدا کرد سید الشهدا چقدر دلش آتش گرفت مخصوصا در قضیه حضرت علی اصغر دیگر اوج آتش گرفتن بود که خدایا لقد هون علی ذلک عنهم و عینک پس می شود تربت امام حسین هم امنٌ من کل خوف  شفاء من کل دار در هر صورت اونجا ساکن شدند پرنده ها دیدند اونجا جمع شدند کاروان رد شد دیدند اینجا پرنده است کاروان اومده دیدند عجب ابی است کاروان اتراق پیدا کرد و رفته رفته جمعیت اینجا جمع شدند تا اینکه حضرت ابراهیم بعد از مدتی اومد تا ببیند که بچه ها بالاخره رها کرده با دستور خدا در چه حالتی است اونجاست که اومد و بالاخره دید که امتحان اول که این بود که رها بکند برود امتحان دوم شروع شد امتحان دوم این که حضرت ابراهیم برای ایکه ثابت بکند که هیچ علقه و تعلقی وابستگی ندارد این دومی شروع می شود دومی از این جهت است که باید فرزندش را باید بیاورد ذبح کند یک شب خوابش را دید دوباره در خواب چند شب این را در خواب دید و در نتیجه مامور شد فهمید از طرف خداست خدا می تواند در عیان اینطور بکند خواست بگوید که خواب پیغمبر مثل عیان پیغمبرهیچ تفاوتی ندارد اون حسابشان جداست و ما حسابشان جداست در این صورت به حضرت ابراهیم گفت که من می خواهم فرزندم را ببرم میهمانی به فرزندم رسیدگی کن تا ببرم میهمانی و حضرت هاجر آماده کرد و حضرت ابراهیم گفت یک چاقو به من بده ده کیلومتر فاصله داشت منا با مکه جلوی چشمان مادر مگرمی شود این کار را کرد؟! این کار فقط مخصوص سید الشهداست می گویند عبدالله بن حسن سینه سید الشهدا بود که وقتی شمشیر را آوردند پایین طفل بود دیگر دستش را آورد بالا در سینه سید الشهدا دستش قطع شد اون تیری که حرمله زد تیر نبود شمشیر بود روایت است خلف الاذن بالاذن یک آقایی بود می گفت من روضه علی اصغر نمی خوانم چون از امام حسین خجالت می کشم گفت که یک چاقو به من بده می روی میهمانی میهمانی وصل است چاقو ازمن می خواهی این چه معنا دارد اون وقت حضرت ابراهیم بگویند هشتاد و شش سالش است تاریخ نوشته است فرزندش را می خواهد ببرد اهل فن می دانند حضرت ابراهیم چقدر ابتهاج داشت اونقدر عظمت خدابالاست یعنی شهدایی که جان خودشان را از دست دادند بالاترین ابتهاجش این بود که خدایا راضی شدی جان ظرف تمام تصرفات است جانم را دادم تمام تصرفاتم را دادم حضرت ابراهیم در اوج توحید خدا می داند چه ابتهاجی داشت که برای خدا قربانی می برد در هر صورت حضرت اسماعیل که خلقاً و خُلقاً یک شخصیت بسیار استثنایی بود خدا عنایات خاصی کرده به حضرت اسماعیل یک حدیثی برایتان بخوانم هر زبانی که داشت حضرت اسماعیل امام صادق می گوید که خدا همه را از ذهنش پاک کرد همه را پاک کرد صبح که بلند شد زبان زبان عربی است خدای متعال متوجه شد که مزایای قرآن را با هیچ زبانی نمی شود ادا کرد خودش باید یک زبانی پایه گذاری کند که مزایای کلام آسمانی ادا بشود و پایه گذار زبان عربی از زمان اسماعیل است امام صادق فرمودند همچین شخصیتی آسمانی حالا می خواهد ببرد ذبح خیلی نگران شد حضرت هاجر این موفقیت سه ضلع دارد یکی فرزند است و یکی همسر است و یکی هم ابراهیم است شیطان هم رفت سراغ فرزند رفت و هم سراغ هاجر  ببین چه خانواده ای داشته نه همسر مردود شد و نه فرزند مردود شد سه بار سه تا سنگ می زنند یک بار برای اینکه رفت سراغ اسماعیل گناه تو چی است سر تو را چرا می برد؟ ای داد بیداد که حضرت اسماعیل با سنگ تختش کرد شیطان را اون وقت رفت سراغ حضرت هاجر که هاجر گفت این فرزند دلبند توست علت اینکه داخل مطاف است اسماعیل هاجر می تواند قبرش داخل مطاف باشد چون رکن اصلی موفقیت حضرت ابراهیم هست باید داخل مطاف شود سه تا سنگ اینجا می زنند که قصه اش باز یک بار به نیت پدر می زنند یک بار به نیت پسر می زنند و یک بار به نیت مادر هر دو ابراهیم را کمکش کردند و طبیعی است اگر همکاری نمی کردند ماموریت به جایی نمی رسید اون وقت این سنگ زدن جزء مناسک ماست و جزء اعتقادات ماست ما در زندگی با شیطنت کار ندارید شیطنت نزدیک شما بشود لازم نیست قلوه سنگ بزنید یک دونه سنگریزه کوچک هم باشد اینطوری بندازی کافی است سنبل است و نمادی است از اینکه شما می خواهید تبری از شیطنت و از شیطان داشته باشید در زندگی خودتان

شریعتی:  ما را با تو کاری نیست من الجنۀ و الناس شیاطین جنت و ناس

حجت الاسلام عاملی: حضرت ابراهیم در اینجا یک کار بسیار بسیار بزرگی انجام داد به صورت یک پیرمردی اومد سراغ حضرت ابراهیم گفت سبحان الله می خواهی فرزندت را ذبح کنی به اندازه چشم به هم زدن نافرمانی خدا را نکرده یک معصوم کامل است حضرت گفت خدا من را دستور داده است گفت اینطور نیست شیطان این را دستور داده حضرت ابراهیم عصبانی شد گفت وای بر تو کسی که من را به مقام نبوت رسانده این ماموریت را به من داده است و اون وقت اون پیرمرد که شیطان بود را فورا شناخت و باز تردش کرد و اون وقت تمام موانع که برطرف شد خنجر را گذاشت به گلوی حضرت اسماعیل و یک بار کشید کار نکرد و دو بار کشید کار نکرد و سه بار ناراحت شد شمشیر را خنجر را پرت کرد داخل سنگ رفت تعجب کرد سنگ گوشت را نمی برد این بار خود خنجر حرف زد گفت خلیل یَأمُرُنی وَ الجَلیل یَنهانِی ببینید همه اش توحید است خلیل می گوید ببر ولی جلیل می گوید نبر

مگر تیغ عالم بجنبند ز جای              نبرد ز گیتی نخواهد خدای

تا نباشد امر حق برگی نیفتند از درخت حاجی زمانی حاجی است که این اعتقاد توحید را بگیرد و برگردد

شریعتی:  آتشی که برای ابراهیم برد و سلام می شود و نمی سوزد و کاردی که نمی برد چون او نمی خواهد در اون سنش بچه دار می شود امام رضا وقتی بر می گشت از حجت می گفت انی انقلب علی ان لا اله الا انت من بر می گردم اما با توحید بر می گردم اون وقت حالا دیگر فرصت نشد که خدای متعال دید قربانی شد

حجت الاسلام عاملی: فدیناه بذبح عظیم اما بعد از او گفت که انی جاعلک للناس اماما حالا دیگر حائز شرایط شدی و خواستم یک قضیه را برایتان بگویم

شریعتی:  کوتاه بگویید

حجت الاسلام عاملی: هاجر با نگرانی نگاه میکرد که ببیند چی می شود بچه من را با خنجر برد 72 قربانی آورد یکی بر نگشت حضرت لیلا هم نگاه می کرد که اکبر من چی می شود چه علی اکبری چه قربانی هشتم ذی الحجه یعنی دیروز حج را گذاشت همه را گفت تبدیل به عمره کرد گفت حج شما امروز در کربلاست ما باید برویم در کربلا ای خدا ای خدا چه مقامی داشته حضرت سید الشهدا چه امتحانی داده است سید الشهدا اگر با یک امتحان حضرت ابراهیم ابراهیم بشود با هفتاد ودو قربانی عزیزترین پیوندهای خودش را فدا بکند اون وقت چه مقامی پیش خدا دارد قدر زیارت سید الشهدا عرض ادب به سید الشهدا را

شریعتی:  مرنج ای شیخ چرا که بعد تو کردی و او به جا آورد

خیلی ممنون و متشکرم خدا انشاالله خیرتان بدهد خوش به حال حاجی ها و خوش به حال زائرین سید الشهداء الهی که هم زیارت حضرت نصیب تان بشود انشاالله که شما زائر بیت الله الحرام باشید چه عمره و چه تمتع و برویم اونجا و از نزدیک با این مناسک یاد نکته های حاج آقای عاملی بیفتیم و انشاالله دعایشان بکنیم نکته های خوبی شنیدیم خدا انشاالله حفظتان بکند صفحه 455 را دوستانم تلاوت می کنند به اتفاق تلاوت کنیم ثوابش را هدیه کنیم به روح بلند مسلم بن عقیل سفیر الحسین یاد کنیم از امام راحل عظیم الشان مان و یاد کنیم از همه شهدای انقلاب اسلامی خاصه شهدای پانزدهم خرداد سال 1342 و انشاالله حظ و بهره و ثوابی از این تلاوت هم به روح درگذشتگان مان برسد در این شب جمعه ای انشاء الله باز می گردیم با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما.

(قرآن کریم صفحه 455 آیات سوره مبارکه صاد)

شریعتی:  اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم آیات نورانی سوره مبارکه صاد را شنیدیم انشاالله همگی زیر سایه قرآن کریم باشیم برای مشارکت در قربانی عید سعید قربان همه دعوت هستید به زیر نویس ها می توانید دقت کنید یا به کانال ما می توانید مراجعه کنید یا به سایت ما انشاالله خداوند به بهترین وجه از همتون قبول کند آقا دعا بفرمایید وقت نداریم باید خداحافظی کنیم

حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن اللهم انی اعوذ بک من انقضاء المده و قبل التعهد و العده از بهترین دعاهاست مخصوصا امروز که روز استجابت دعاست حتما از خدا بگیرند عزیزان با اصرار و با الحاح در را که چند بار بزنی باز میش ود یعنی خدایا به تو پناه می برم قبل از اینکه عُده و تعهد داشته باشم که سوالات تو را جواب بدهم من از دنیا بروم

شریعتی:  چه دعای خوبی

حجت الاسلام عاملی: یک وقت در برابر خدا در حالی که هزاران خرابی درست کردند بهترین دعاست که نه تنها در روز عرفه همیشه بهش مداومت داشته باشید

شریعتی:  انشاالله امروز شما به همه ما دعا کنید

حجت الاسلام عاملی: خدا با عنایات خاصه دعاها را مستجاب کند و حوائج را بر آورده کند

شریعتی:  انشاءالله خیلی ممنون و متشکرم

 پیوسته نماز در قیام است حسین          هفتاد و دو حج ناتمام است حسین

عمری است به دور مرقدش می گردیم         آئینه مسجد الحرام است حسین

در پناه خداوند بزرگ و مهربان باشید و با دل و جان کبوتر دلمان را راهی کربلا می کنیم السلام علیک یا اباعبدالله. خیلی ممنون و متشکرم.