سمت خدا | آثار رسیدن به جمال حق تعالی

حجت الاسلام عاملی:و علیکم السلام و رحمت الله محضر بینندگان مکرم سلام و دعا دارم بهترین ها را آزرو می کنم و دعاهایشان مستجاب باشد و بهترین قابلیت را برای ورود به ضیافت بزرگ الهی ماه مبارک رمضان داشته باشند و انشاء الله ماه قدر درک ماه مبارک رمضان را داشته باشیم و تمام کسانی که در برزخ هستند حسرت همچین لحظاتی را می خورند و یک ضیافتی است که اگر می خواهیم جشن بگیریم در کشورهای اسلامی یک هفته مانده به ماه مبارک رمضان در تمام کشورهای اسلامی بزرگترین جشن ها برگزار می شود و سببی برای جشن اگر بخواهیم ما دنبالش بگردیم بالاترین اسباب در ماه مبارک رمضان هست و انشاالله خدای متعال مقدرات خوب و عنایات خوب شامل حال کشور ما و ملت ما و تمام عزیزانی که پای این برنامه نشستند نصیب بکند.

شریعتی:  انشاء الله الهی آمین خیلی خوب گفت شستشویی کن و آنگه به خرابات خرام قرار است از مراقبت های شعبان المعظم حاج آقای عاملی برای ما بفرمایند کما اینکه در هفته های گذشته نکته هایی شنیدیم و امروز هم با دل و جان خواهیم شنید

حجت الاسلام عاملی:  بسم الله الرحمن الرحیم

لحاظ خصوصیات زمانی یکی از رموز فتح سنگرهای معنویت است و خصوصیت هایی که ماه رمضان دارد و خصوصیت هایی که شب جمعه دارد و نیمه شعبان دارد و بیست و هفت رجب که شب تجلی اعظم است این خصوصیت ها را اگر از دست بدهیم قدر وقت را ندانیم به تعبیر حافظ بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم اگر قدر اینها را ندانیم ساقیا قدحی پر شراب کن دور فلک درنگ ندارد حساب کن من نمی گویم زیان کن یا به فکر سود باش ای ز فرصت بی خبر در هر چه هستی زود باش به تعبیر علامه جعفری از استاد خودش تا رسد دستت به خود شو کارگر چون فتی از کار پاییزت ز سر ما آذری ها یک مثلی داریم می گوییم کاروان همیشه کنار بستان اتراق نمی کند یعنی باید قدر این لحظاتی را که توان داریم قدرت داریم و فرصت داریم باید قدر بدانیم من این بحث را دارم که ما سه ماه یک سفر معنوی است از اول رجب شروع می شود آخرش می رسیم به جنت القاء که در عید قربان که عید لقاء الله است و رسیدن به خدای متعال به محضر انس حضرت حق تعبیرش کاربردی شده فمن اعتصم به وصل الیک یعنی ریسمانی است از طرف من خدای متعال می گوید رجب که اگر شما دست بهش بزنید دستگیره را بگیرید این وصل الیه به من می رسد بحث من امروز هم تمام در وصل الیه است وصل الیه یک تعبیر تعارفی نیست تعبیر تشریفاتی نیست نعوذ بالله در احادیث قدسی ما همچین تعبیری داشته باشیم بعضی ها می گویند که وصل الا رحمتی تعبیر می کنند و می گویند که وصل الا جنتی به جنت من می رسد ولی بنده یک چیز دیگری عرض می کنم اینجا این معنایش رسیدن به جمال حضرت حق است و این جمال بالاتر از بهشت است و یک عده ای می روند بهشت هیچ اعتنا نمی کنند به رحمت الا ما یشتهون تماماً مستغرق در جمال و جلال هست محو تماشای جمال حق است حتی حورا العین شکایت می کنند به خدا اما شیرینی به کسی ده که محبت چشیده است این رسیدن به جمال بالاخره این همچین درجه ای برسد آثاری پیدا می شود در کسی که به جمال حضرت حق رسیده است من اون را اینجا می خواهم که خدمت عزیزانم داشته باشم البته روایات دیگری هم این را همراهی می کند این معنا را امیر المومنین فرمود لم اعبد ربه لم اره من خدایی را که ندیده ام عبادت نمی کنم این دیدن چه معنا دارد اصلا جلیس با خدا بودن که در دعای رجب هست که جلیسٌ من ذکرلی من جلیس هستم وقتی که جلیس شد بالاخره در مجالست واقف می شود بر جمال حق بر اوصاف حق و تمام لذت ها اونجاست شروع زندگی اونجاست و عوض شدن این عالم اونجاست و عوض شدن سفره همانجاست و مست شدن در همانجاست و وقتی که به همچین جمالی برسد چهار مطلب قحطی است یعنی چهار مطلب را خدمت شما عرض می کنم که حساب باز بشود روی این مطلب و روی این معرفت حضرت حق که چه معرفتی است که چهار تا مطلب باید در اونجا باشد و وقتی واقف شد بر جمال اولین مطلبی که می آید دست انسان عبارت است از مستی است سر مست می شود از اون جمال و بزرگان هم این مطلب را بیان کردند شبستری می گوید عالم مست است و خرد مست و ملائک و مست و جان مست زمین مست و هوا مست و آسمان مست فلک در گردش خود در تکاپوی فلک می گردد مست شد می گردد اولش هم می گوید همه عالم چو یک خمخانه اوست واقعا عالم اینطوری است اجزاء باب تاثیرات برای ما عادی است اگر عادی نشود همه جا می شود و همه عالم چو یک خمخانه اوست یعنی جمال به خودی خود انسان را مست می کند و دل هر ذره ای پیمانه اوست ولو یک قطره آب هم باشد که به تعبیر حافظ هر شبنمی در این ره صد موج آتشین است دردا که این معما شرح و بیان ندارد مال کلاس نیست این را در مدرسه نمی دهند در مدرسه نشانی از خدا می دهند اما خدا را نشان نمی دهند آقای مطهری یک جمله ای دارد می گوید من درس اخلاق حضرت امام که می رفتم مست می شدم درس اخلاقش که می رفتم عین تعبیرش هست که مست می شدم حالا آقای اشتهاردی می گفت ما که بیرون می آمدیم به زمین و آسمان جور دیگر نگاه می کردیم یک مدتی محضر آقای کاشانی بودم یک زمانی درس اخلاق آقای قشقایی صحبت می کرد یک ربع که درس اخلاق داشته از دنیا و ما فیها سیر می شدیم یعنی این جمال که تصویب بشود دیگر هیچی به چشمت نمی آید اصلا جمال این قدرت را دارد که عقل را تبدیل کند وقتی دست هایش را بریدند معنی اش چی است یعنی یک جلوه از جلوات حق است جلوه ظاهر مادی بود گر در جمال یوسف اندر جمال یوسف گر دست ها بریدند قصدی به جان ما بخش چه ها بریدند

شریعتی:  اون خالطوا که در خطبه متقین است اشاره به همین نکته دارد

حجت الاسلام عاملی:  او می گوید و یقولون لقد خولطوا یعنی نگاه می کنند اوضاع زندگی اش را می گویند این دیوانه است وَ لَقَدْ خَالَطَهُمْ امْرٌ عَظِيمٌ می گویند قاطی کرده راست می گویند چون چیز بزرگی قاطی شده به زندگی اینها یک چیز دیگری دیده و من می گویم لازم نیست کسی به عارف بگوید که دیوانه است خودش دیوانه شده و از چی دیوانه است؟ دیوانه است چرا برای یک ذ ره اینقدر حساب باز کرده ذره در برابر ذات لایتناها باید بنشیند نماز بخواند امام سجاد عرض می کند إلهي لولا الواجب من قبول أمرك لنزهتك من ذكري إياك تو واجب الطاعه نباشی من نماز نمی خوانم عارف دیوانه شده از این عنایت و از این تکریم که چه حسابی است که برای یک موجود ممکن الوجود اینقدر حساب باز کنند

شریعتی:  عین التراب و رب ارباب اون را به جنون می کشاند

حجت الاسلام عاملی:  و وقتی به نماز وارد می شد یمینک سنبله امام سجاد آورده اند سنبل که باید برسد یمینک سنبله اونقدر از بین رفت بدن مبارک خواهرش گریه کرد که برادر ما فقط شما را داریم که این طور به این روزگار افتادی گفت کتاب علی را بیاورید کتاب علی آقای میانجی می گفت تا زمان علی ابن موسی الرضا ازش خبر هست که هر امامی می گوید در کتاب علی این اومده در کتاب علی این اومده و کتاب علی را آوردند و دست به پای مبارک می زد و می گفت که من کجا و عبادت امیر المومنین کجا تازه سراغ امیر المومنین برویم می گوید انا عبیدٌ من عبید محمد

شریعتی:  اللهم صل علی محمد و آل محمد

حجت الاسلام عاملی:  من شاگردم در شاگرد چی بوده؟ آقای میانجی می گفت شاگرد در سبزی خریدن و اینها نبود شاگرد در عبادت یعنی در عبات رسول خدا آقاست و امیر المومنین شاگردش است بنابراین اولین نشانه ی معرفت مطالعه جمال و رسیدن به وصل الیه این می شود که مست است البته شبستری می گوید مست است حافظ از این بالاتر می گوید همه جا آتش گرفته عشق پیدا شده آتش به همه عالم زد این شد اولی دومین اثری که وصل الیَّ رسید که محصول همین سه ماه است در این سه ماه شده وصل الیه یعنی آخر سر یعنی اگر به وصل الیه رسیدی قبول شدی اگر نرسیدی کودکستان است اگر نرسیدی کاغذ پاره کردن است کودکستان بعدش چی است کاغذ پاره کردن دومین اثرش این است که بی قراری است جمال دومین اولی که شد مستی دومی بی قراری است یعنی جمال هر چقدر که فتیله برود بالا حتما عاشق بی قرار می شود اگر بی قرار نیست اصلا عاشق نیست این هم در روایت مفصل بیان شده است و لا یقروا قراری دونک این بی قراری تکوینی نیست که همه عالم جوری است که اگر خدا نباشد قیومیت ما داخل قیومیت خدا زندگی می کنیم ما داخل فضل خدا زندگی می کنیم ما داخل ربوبیت خدا زندگی می کنیم ما داخل ملک خدا زندگی می کنیم ما داخل نعمت خدا زندگی می کنیم می شود با خدا دعوا بکنیم؟ این جنون نیست؟ یک وقت انواع جنون را بحث کردیم اون وقت می گوید و لا قیومیت خدا بر همه جا سیطره دارد اللهم انی اسئلک و اسمائلک التی ملئت ارکان کل شیء اسامی که همه جا را پر کرده مثل قیومیت همه جا این ها حضور دارد و در جای دیگر می گوید فبهم ملأت سمائك و أرضك حتي ظهر أن لاإله إلاّ أنت ذوات مقدسه معصومین که اسماء حسنای الهی هستند نحن والله اسماء الحسنا اینجا پر کرده عالم را آقای آقا میرزا دولابی محضرشان بودیم می گفت امام حسین عالم را پر کرده همه جا امام حسین حضور دارد.

دومی و لا یقروا قراری دونک کسی که جمال حضرت حق را ببیند طبیعتاً مشتری دیگر چیزی نمی شود که جای دیگر خبری نیست بغداد همان است که دیدی و شنیدی لو تأذنوا جودیان از دیگ جهان یک دو سه کفگیر که خوردی باقی همه آن مزه دارد که چشیدی قلمرو حس آخرش بن بست است مگر اینکه به او ختم شود از اول فکرت را بکن آخر سر ذره ذره هر چه داد از من گرفت دیر فهمیدم که گیتی رهزن است به تعبیر پروین اعتصامی خدا رحمتش کند قلمرو حس نرو حسابت را از حالا درست کن که بن بست نرسی وقتی به آخر خط می رسید در مافی الضمیرت اونقدر خوشحال باشی که چه عمری داشتم که ارزش داشت خدا این کائنات را برای من خلق کند خلقت الاشیا و خلقتک الاجری تمام این کائنات با این وسعت برای انسان است اون روزی که انسان عمرش تمام بشود عمر انسان کم می شود اذا الشمس الکورت و اذا النجوم کدرت اینها همه اش برای ماست انسان غرق بشود در این عظمت و غرق بشود در این جمال و بی قرار بشود در این جمال و مست شود از این جمال می توانست کمتر درست کند هی وسعت و هی وسعت و یخلقوا ما لا تعلموا یا خالق ما یرا و ما لا یرا کجایش را شما دیدید؟ و انا لموسعون هر لحظه میلیاردها کهکشان اضافه می کنیم و بشر از طریق علمی اومده رسیده که این چه وسعتی دارد ولو انتهایش را نمی داند همین وسعت را که واقف شده این بالاترین مایۀ معرفت است بالاترین مایۀ تفکر است

شریعتی:  یعنی به جایی می رسی که کم می آوری و زانو می زنی و عاجز هستی

حجت الاسلام عاملی:  انقیاد اتفاقا روایت هست که عجز طریقی قرار ندادی برای معرفت خودت الا العجز معرفتک همین که اظهار می کنم عاجزم همین معرفت است اون وقت چه تعبیری در روایت که وقتی که واقف می شود بشر به این عظمت و تسهیل می کند قلب و وجودش را این بزرگترین مایۀ معرفت می شود برای انسان یعنی از اول تا آخر می شود تحیّر یعنی رسول خدا گفت اللهم  زدنی فیک التحیر تحیر من در تو بیشتر بشود حالا در این باب مطالب زیادی هست که این را می خواستم عرض کنم که وسعت این کائنات خدا می توانست خلق بکند هی وسعت و هی وسعت تا تماماً تسخیر کند دل انسان را کجا می خواهی بروی و چه غوغایی خدا درست کرده در این کائنات و در این عالم اما چطور می شود که این برای بشر عادی می شود؟ میشه آتئیس یک مواد اولیه بخواهی درست بکنی یک حساب و کتابی می خواهد در یک لحظه اجرامی که بخواهیم مواد اولیه را حساب کنی دیوانه می شوی چرا این فکر کار نمی کند یک رمزی عرض می کنم قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ۚ (سوره، سبأ 46) اول اخلاص ثم تتفکروا حالا فکر نتیجه نمی دهد این یک پیش شرطی است قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ۚ این همان دعوت به اخلاص است وقتی که خودت را خالص کردی برای خدا ثم تتفکروا والا ذهن ها و تصرفاتی که انقباض و انبساط هایی که در وجود انسان می شود توسط چیزهایی که ارزش این که انسان خودش را در اختیار اونها قرار بدهد تاثیر می گذارد در فکر بر می گردد می گوید که اندیشه لیبرالیسم آزاد شدن از تمام قیدهاست حتی قید عقل و حتی قید فکر و حتی قید برهان اگر از قید عقل خارج شوید معنی اش می دانید چی است اگر عقلت را تعطیل کردی چیزی ندارد که جناب ناصر خسرو می گوید من از یک خواب چهل ساله با یک خواب بیدار شدم در خواب به من گفتند تا کی می خواهی این شراب را بخوری حضرت قسم خورده لا والله هر کس این را بخورد آب کوثر را نمی خورد لا والله

شریعتی:  الله اکبر

حجت الاسلام عاملی:  از زرگری به کوزه فروشی رسیدی خاکت به سر به من گفتند تا کی می خواهی این را بخوری گفتم حکما چیزی پیدا نکردند که غم و قصه انسان را زایل کنند گفتند حکیم نخوانند انسان را به بی عقلی دعوت کنند گفتم پس چیکار کنم دستش را طرف قبله گرفت گفت جوینده یابنده است گفت پاشو این ساعت را به ساعت دیگر نگذار محکم اصرار و محکم الحاح دعای الحاح و ابرام داریم اون وقت اگر عطش عطش واقعی باشد در باز می شود و اون وقت در این صورت وقتی که وَ قَرَارِی لا یَقِرُّ دُونَ دُنُوِّی مِنْکَ وقتی که می گوید به مشتری جوان دیگری نمی شود از اون به بعد عطش اصلی شروع می شود می گوید انت رای اذا عالم فدای امام سجاد ماموریت داشته چطور با خدا حرف بزنیم و با چه ادبیاتی حرف بزنیم و نشان بدهد نفس انسان چقدر اعتلا پیدا می کند می گوید انت رأیی من با این آقا آتشم خاموش نمی شود ولا فرات انت رایی تو هستی که مایۀ سیراب شدن من هستی اذا زمعت وقتی آتش می گیرم و تشنه می شوم و قضیه لا یقروا قراری در انبیا هم هست این را مام عرض کرده خدا به حضرت شعیب گفت چقدر قرار است گریه بکنی سه بار چشمت کور شده و چشمت را دادم اگر برای بهشت است ارحتک اگر برای جهنم است اجرتک بهشت مال تو پس نیست از جهنم می ترسی جهنم خلاص برائتٌ من النار بهت دادم اما قضیه بالاتر است بحث جمال بالاتر از بهشت و جهنم است و خدا را به خاطر ترس از جهنم قرآن را نگاه بکنید اگر خدا یک وعده عذابی داده به خاطر افکار بدی که انسان می کند وعده عذاب داده نه اینکه بگوید پدرت را در می آورم اگر برای من نماز نخوانی این حرفها نیست خدا نیازی به این حرفها ندارد شبهه ای که آتئیست هایی می کنند می رسد به گفت خدایا برای اینها نیست لست اصبروا تعبیر را نگاه کنید باز هم امام سجاد گفته به تعبیر دیگر می گوید لست اصبره اراک بنابراین وقتی بی قرار شد همه اش می گوید هر کاری انجام می دهد بی قرار است نشد نشد یک دعایی امام سجاد به ما یاد داده می گوید خدا یک عملی می خواهم که در سایه ی اون عمل هی بگویند دیر شد دیر شد دیر شد دیگر حالتی به من بده همه اش بگویم دیر شد دیر شد ببینید دعا چقدر عالی است و اجعل لنا من‌ صالح الاعمال عملانستبطى معه المصیر الیک (صحیفه سجادیه، دعای 40) یک عمل صالح به من بده اونقدر نفسم خالص بشود و اونقدر بالا بیاید آستانه خواسته و آرزوهایم بگویم هم بهش نستبعد می گویم دیر شد دیر شد یعنی وقت کم است آقای بهجت می گفت ما هفتصد سال از معنویت عقب هستیم زمانی بود در نجف کسی که اهل کرامت نبود نادم بود حالا کسی که اهل کرامت است نادر است و فنحرص له علی وشک لها بالبکر یعنی با سرعت بخواهم که حرکت کنم به تو برسم یک روحیه ای داشته باشم که با سرعت بخواهم به اون ستون برسم یعنی اقتضای معرفت و اقتضای ایمان و معرفت واقعی اقتضایش این است هیچ کاری ندارم در خودم یک خیر یقینی سراغ ندارم تعبیر شیخ جعفر شوشتری است که می گوید فعل یقینی ندارم اجل درکش کند یکهو ببیند چه ضیافتی این می شود نعمت غیر مترقبه بالاترین لذت در نعمت غیر مترقبه است فورا می گوید ان ربه می گوید انا ربنا لغفورٌ لشکور خودش می گوید هیچ خیری در خودم سراغ ندارم اون وقت یک هو یک عالمی در خودش پیدا می کند وَالْمَلَائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بَابٍ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ ۚ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ(رعد، 23-24) استقبال آدم می شود

شریعتی:  این عرفا که می گویند هیچ خیری در خودم سراغ ندارم شکست نفسی که نمی کنند؟ این اوج معرفتشان است

حجت الاسلام عاملی:  انسان همیشه در دو جا خودش و عمرش را ذره می بیند یکی در برابر ذات لا یتناها که قرار بگیرد به خودی خود خودش ذره بلکه به تعبیر امام سجاد دون ذره می شود یکی هم وقتی در سایه ابدیت قرار می گیرد هشتاد سال عمر کرده می گوید لبسنا یومنا یبعثون به خاطر عظمت ابدیت است عمرش هم هشتاد سال نیست الان هشتاد سال عمر کرده رفته برزخ در برزخ مثلا مانده یک میلیارد سال ولو یک میلیارد سال اون هم داخل این دنیا می شود یعنی در برابر ابدیت حساب کنی این طرفی می افتد یعنی یک میلیارد هم باشد در برابر ابدیت می گوید یوم نبعض یومٍ ابدیت را خراب کردی که چند نفر نگاه بکند بگوید باریک الله چه موی خوبی دارد و چه قیافه خوبی دارد و خودت را در چشم دیگران جستجو کردی برای لذات مقطعی و لذات عضوی اونجاست که پشیمانی را پخش می کنی برای اهل دنیا هم هلاک می شوند اونقدر پشیمانی می گیرد چیکار کردم این که عرق تا نرمه گوش می رسد از خجالت و پشیمانی است اونجا آفتاب نیست که گرما باشد عرق بکند از شدت خجالت و به خدا می گوید من را برگردان از این خجالت در بیایم عرق شرم است این جمله من را خوب دقت کنید می گوید من را به دنیا برگردان از این وقتی که بعد از من جایگاه خودش را می بیند عظمت حق را می بیند و آیه ها با آیویت هایی که دید این ظهور می کند و می فهمد چه اشتباهی کرده می گوید من را برگردان نه اینکه از جهنم نه از این خجالت در بیایم که در برابر عظمت تو من چقدر بی ادبی کردم به این می گویند معرفت بله تمام حرفش این است که کاری نکردم کاری نکردم دغدغه دارد که الان پرونده بسته می شود چی می شود پرونده من چطوری بسته می شود من که هیچ کاری نکردم انشاالله یک بحثی را من برای عزیزانم داشته باشم در آینده دغدغه های قدسی نگرانی های قدسی هر انسانی باید دغدغه های قدسی داشته باشد نداشته باشد سهمی از زندگی و این عالم از لذت ها و از

شریعتی:  چند تا نمونه اش را می گویید؟

حجت الاسلام عاملی:  اینها را با لیت می گویند یا با مالی می گویند ليت شعري الي ما يکونُ مسيري دغدغه دارد خدایا پرونده من چطوری بسته می شود با غضب تو بسته می شود و با رضایت تو بسته می شود و با چه توشه ای بسته می شود چیکار کردم برای ابدیت خودم اونجا که هیچی تغیر پیدا نمی کند مَا يُبَدَّلُ ٱلۡقَوۡلُ لَدَيَّ وَمَآ أَنَا۠ بِظَلَّـٰمࣲ لِّلۡعَبِيدِ خدا می گوید اینجا دادگاه استیناف و تجدید نظر نداریم بزرگترین وحشت میت این است که بعد مرگ یک لحظه متوجه می شود هیچی قابل تغییر نیست می خواهد برگردد و لا تحین و لست در درگاه ربوبی شوخی نیست و هزاران سال قبل از دنیا رفتند ملحق شدی به اونها دیگه بله این دغدغه ها را اونجا باید بحث بکنیم که دونه دونه مالی کلما قلت قد سریرتی و غرب من مجلس التوابین مجلسی أرض ابلیت حالت بینی سیدی اون زمان ترجمه شد دعا را نگاه کنید ماه رمضان دعاهای امام سجاد می گوید مالی خدایا من چرا اینطور هستم نکند فلان کار دغدغه را ببین نکند نکند یک چیزهایی می گوید نکند به ذهن ما نمی رسد امام معصوم حضرت امام به مولوی یک جمله ای دارد می گوید خوش به حالت که رسیدی ما هنوز حرکت نکردیم اونی که شما می گویید تعارف تعارف نیست گریه امیر المومنین تعارف است اون شاعر جاهل بوده گفته مر علی را گریه از خوف بود از سر تعلیم بود مگر از سر تعلیم می شود کسی گریه کند و غش بکند چقدر غش می داشته به تعبیر آقا میرزا جواد آقای ملکی تبریزی بهش گفتند بعضی ها درس اخلاق شما غش می کنند گفت کاری نکردم مولایشان هر روز غش می شوند

شریعتی:  وقتی گفت علی را برای من توصیف کن می گفت مثل مار گزیده به خود می پیچید معلوم می شود که یک معرفت کجا رسیده بوده تا به اون حالت بیفتد الان اون را می رسیم

حجت الاسلام عاملی:  سومی یک وقتی وصل الیه به جمال حضرت حق رسید چی می شود؟ اقبال بالکلیه است اقبال بالکلیه است

شریعتی:  پس شد جنون

حجت الاسلام عاملی:  مستی و جنون اول مستی و بعد بی قراری و سوم اقبال بالکلیه این تعبیر، تعبیر خود روایت است امام سجاد می گوید خدایا اقبلت بالکلی علیک یعنی با تمام ذراتم و با تمام وجودم اقبال به تو دارم گر بشکافند سراپای من جز تو نیامد در اجزای من اقبال بالکلیه خیلی حرف است امام این تعبیر را دارد می گوید اقبال بالکلیه یعنی از هر کاری افتاده است حضرت موسی که می رفت طور می گویند که از آب افتاد و از نان افتاد اقبال بالکلیه این است می رود به طرف طور برای مواعده با خدا وا عدناه موسی خدا گفت چرا زود اومدی؟ چون بی قرار بود نتوانست بماند گفت فاجلت ربک الیک لترضی فقط به مقام و رضوانٌ من الله اکبر خدا به دو چیز در قرآن گفته اکبر یکی که نماز می خوانیم می گوید در نماز شما من را یاد می کنید و لذکر الله اکبر در ازایش من شما را یاد می کنم یاد کردن من بالاتر از یاد کردن شماست و لذا این دعا را هیچ وقت فراموش نکنید که خدایا اللهم انقلنی من ذکری الی ذکرک من از منزل ذکری که خودم ذکر می کنم ببر به ذکرک و لا تدرک بینی و بین ملکوت اعزک باباً الا فتحته و لا حجاباً من حجب غفلت الا هتکت حتی تقیم روحی بین ضیاء هَتَکْتَ‏ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ حُجُبَ الْغَفْلَةِ فَسَکَنُوا فِی نُورِکَ .. تمام حجاب ها را بزن کنار خدایا همه چیز این حجابها برود کنار تا روح من را ببری در برابر ضیاء عرش خودت قرا ربدهی اگر ائمه نبودند هیچ وقت عقلمان قد نمی داد که ما اینطوری بخواهیم این همت بلند و این افق وسیع از کجا به کجا

شریعتی:  سبحان الذی استوی بعرشه استوی بغیر ذاته امام می گویند تصویب کنید خدایی که استیلا دارد بر عالم و بر عرش یعنی کل کائنات را شما هر چقدر حرکت کنی که تمام شدنی نیست کل این مجموعه که بشر تمام بشر جمع بشوند عاجز هستند و تمام کامپیوترها عاجز هستند از تصویرش غیبتی یک نقطه غیب از فی ذات خدا و لذا حضرات معصومین می لرزیدند که مبادا بی ادبی بکنند در برابر این عظمت امان از دست جاهل امان امان حالا به این حالت بیفتد و از آب و غذا بیفتد می گویند حضرت یوسف را آوردند برای فروش تا جمال یوسف را دیدند مدت مدیدی فراموششان شد غذا و آب بخورند جمال اینطوری تازه در جهان چون حسن یوسف کس ندید خوش از آن که یوسف آفرید و حضرت موسی هم که چهل شبانه روز که چنان مجذوب حق شده بود که عین تاریخ است نه چیزی خورده و نه چیزی آشامیده و نه خوابیده در دو جا از اقبال بالکل صحبت شده یکی هم همین جاست در برابر عظمت حضرت حق که درجه معرفت برود بالا بالکلیه رفت، رفت دیگر بر نمی گردد دو جا انسان برود دیگر بر نمی گردد إِلٰهِى مَنْ ذَا الَّذِى ذاقَ حَلاوَةَ مَحَبَّتِكَ فَرامَ مِنْكَ بَدَلاً ؟ وَمَنْ ذَا الَّذِى أَنَِسَ بِقُرْبِكَ فَابْتَغَىٰ عَنْكَ حِوَلاً ؟ وقتی محبت تو را چشید برگردد امام سجاد می گوید این برگشت رفت یکی هم اگر خدا توفیق بدهد به قاب تصویر ابدیت وارد بشود قرآن یک قاب تصویری از ابدیت است تمام جزئیات صحنه محشر را تصویر کرده اگر واقف بشوید به خصوصیت اونها دیگر بر نمی گردد حضرت زکریا که می رفت منبر می گفت یحیی اینجاست یا نه؟ اگر یحیی بود از اون قاب تصویر نمی توانست صحبت کند یکهو نعره می کشید و می رفت یک وقت که پشت توپ بوده و صحبت را شروع می کند می بینند که صیحه ای زد رفت خیلی گشتند تا یک جایی رسیدند به یک چوپانی که یک ناله ای شروع می شود و اینجا یک غاری است است و گله من هم متوجه می شوم به این به خدا گفت سیداً و حصورا سید خدا به کسی بگوید آقا در جنگ صفین ابن عباس جواب سوال این چی می شود یا امیر المومنین گفت این در لشکر من اتفاق نمی افتد این حادثه اطلاعاتش قوی بوده این را از کجا آوردی؟ گفت راستش را بخواهی معاویه فرستاده این را از علی بپرس جوابش چی می شود سه ماه است که در بیابان اینها را ریخته نمی پرسد ما باشیم چی می گوییم نعوذ بالله حرف بدی هم بهش بزنیم حضرت فرمود من ابوالحسن الغر من ابوالحسن آقا هستم دومین جایی که آقای شریعتی از اقبال بالکل صحبت شده زیارت نامه سید الشهداست اونجا هم می گوید که آقا جان لبیک لا داعی الله حضرت داعی الله بوده خودش دعوت نمی کرد ابن عباس می گوید در خواب دیدم که جبرئیل کنار کعبه دست امام حسین را گرفته به مردم می گوید هلوموا علی بیعت الله به بیعت خدا با خدا بیعت کنید می گوید لبیک لا داعی الله ان کان لم یعجبک من بدلی من بسط واسطک و لسانی عند استنصارک با تمام وجودم بودم اون زمان نبودم که هفت بار گفته لبیک هفت بار گفته هل من ناصر صدا نیامد و لذا در زیارت نامه می گوید لبیک یا داعی الله زیارت مصافحه دارد و فقط امام است که مصافحه دارد دستت را می گذارد در دست سید الشهدا می گوید لبیک یا داعی الله ان کان لم یجبک بدنی عند واسطک و لسانی عند استنصارک اقبال بالکل این را می گویند و لقد اجابک قلبی و سمعی و بصری و شعری و بشری و رأیی و هوای همه چیز من الان دارد لبیک می گوید به این می گویند اقبال بالکل فقط اجابک قدمه گوش من و بصر من و حرف های من حدیثی اجابک قلبی و شعری و موی من و پوست من و رأی و هوای من و اقبلت الیک به سراغ تو آمده ام چهارمی را هم فکر به سراغ تو آمده اند و چهارمی را هم انشاء الله جلسات دیگر ذکر می کنیم

حجت الاسلام عاملی:  انشاءالله از جنس دعای عرفه بود یک تیکه اش بله ظهور عشق است

شریعتی:  بله خیلی الحمدلله

حجت الاسلام عاملی:  عاشق امام حسین بگوید هم سیر نمی شود

شریعتی:  همتم بدرقه راه کن ای طائر قدس که دراز است ره مقصد و من نوسفرم انشاالله که بلند همت باشیم و بلند نظر و انشاءالله بچشیم و درک بکنیم و حس بکنیم آیات را بشنویم آیات ابتدایی سوره مبارکه نور را صفحه 350 دوستان خواهند شنید و تلاوت خواهند کرد همراه شما هستیم و در محضر حاج آقای عاملی بفرمایید.

( قرآن کریم آیات ابتدایی سوره مبارکه نور را صفحه 350)

شریعتی:  اللهم صل علی محمد و عجل فرجهم از قاریان نوجوانمان خیلی ممنون و متشکرم انشاالله خداوند حافظ همه نوجوان های ایران زمین باشند و در پناه قرآن و اهل بیت باشند خیلی خوشحالیم در کنار شما هستیم به همه مخاطبان خوب شبکه افق تکرار برنامه را می بینند و مخاطبان رادیو معارف سلام می کنم اشاره قرآنی را حاج آقای عاملی بفرماییند.

حجت الاسلام عاملی:  سوره نور آیه یک سورۀ انزلناها و فرضناها سوره ای که ما نازل کردیم و واجب کردیم این فرضناها فقط در سوره نور است در جاهای دیگر نیست می گویند علتش این است که آیات حجاب در این سوره است خدا می خواهد وجوب حجاب را برساند که حجاب واجب است وجوب حجاب دلیل عقلی دارد و هم دلیل نقلی دارد ما چند تیکه در این باب عرض می کنیم از جهت عقلی اولا این است که امنیت زن تامین می شود در حجاب خدا غیرت دارد به موجودی که خلق کرده است و من غیرته حرم الفواحش از غیرتش است که فواحش الان اینجا هستند تا حالا دنیا نتوانسته امنیت زن را تامین کند نه در عالم غربی را که نگاه کنید و نه در دانشگاه هایشان و نه در اداراتشان و نه در بیمارستان ها و نه در ارتش شان حتی در پارلمانشان در پارلمان اروپا خانم ها شکایت کردند به رئیس پارلمان که ما را مردان اذیت می کنند در اونها تراضی حل است تراضی باشد می گوید همه چیز حل است تمتع بدون تعهد می گویند ایراد ندارد تراضی است این که می گوید ما را اذیت می کنند یعنی به عنف حتی رئیس جمهور آمریکا فرزندانشان اوباما را گفتند چرا می خواهی بار دوم نامزد بشوی برای ریاست جمهوری گفت برای اینکه این دو تا دخترم را عین همین را شما بروید اینترنت را ببینید این دو تا دخترم از دست اشرار حفظ کنم تا اینجا امنیت نیست این امنیت چطور باید درست شود گاهی پناه می برند به افشانه های بد بود افشانه هایی می دهند دست دختر که خودش را حفظ کند گاهی مانکن های مرد را کنارش می گذارد در ماشین تا امنیت پیدا بکند از مردان گتو در فرانسه شما بروید دنبالش بحثش را نگاه کنید یا لباس هایی که سنسورهای خاصی دارند و یا لباس هایی که قربانی محل قربانی را بیاید مثلا نشان بدهد همه تلاششان را کردند خدا با دو کلمه تمام کرده ان یعرفن فلا یعزین امنیت تمام شد لباسی داشته باشی که معروف به عفت بشوی دیگر هیچ کس اذیتت نمی کند ای کاش فیلمی نشان بدهند یک دختر خانمی خیلی وجیه این را دو ساعت فیلمبرداری کردند و اول با لباس بسیار جلف و بدن نما در آمریکا دیدند این دو ساعتی که می رود در خیابان در پیاده رو اونقدر اذیتش می کنند اونقدر متلک پرانی می کنند همین خانم را حجاب اسلامی بهش می دهند می گویند حالا راه برو یک نفر نگاه نمی کند و یک نفر اذیتش نمی کند یکی از قبطی های مصر گفت که من به دختران قبطی می گویم برای اینکه امنیت تان حفظ بشود لباس حجاب اسلامی داشته باشید ریختند سرش گفتند چرا از ارزش های اسلامی دفاع کردی باید حرفت را پس بگیری گفت تا آخر پس نمی گیرم چون بهش اعتقاد دارم و سر حرفم هستم و یکی از هندوها به رئیس یکی از معابد هندو عین همین حرف را گفت دختران هندو برای اینکه سالم بمانند از این لباس استفاده کنند از حجاب اسلامی معبد را محاصره کردند هندوها که باید حرفت را پس بگیری و دفاع از اسلام کردی گفت من تا حالا از حرفم بر نمی گردم عجیب است عجیب است در یک خیابان نیویورک که تعدی های زیادی شده در عرض مثلا یک هفته خیلی تعدی شده بود پلیس نیویورک به یک دختر خانمی گفت ببین این جور لباس می پوشید این اتفاقات می افتد رفت روزنامه ها گفتند پلیس آمریکا از حجاب اسلامی دفاع کرد پلیس اومد از خودش دفاع کرد گفت من مامور امنیت هستم و اشراف دارم و می دانم قضیه چی است الان هم بعضی از غیر مسلمان ها استفاده می کنند یک امنیت دختر و زن حفظ بشود دومین مطلب نهاد خانواده از بین نرود می بینی یک مردی که مثلا سراغ زن هرزه می رود نهاده خانواده بهم ریخت رسول خدا گفت در معراج دیدم یک آقایی جلویش دو تا گوشت گذاشته یکی گوشت سالم و یکی گوشت گندیده سالم را گذاشته گوشت گندیده را می خورد گفتم یا جبرئیل چرا گندیده را می خورد گفت این مردی بود که زن عفیفه ای داشت ولی می رفت سراغ زنان هرزه مرد رفته سراغ زن هرزه یا زن هرزه وارد زندگی این مرد شده در اثر همین بد حجابی بر اثر شکسته شدن حریم می بیند نهاد مقدس خانواده بهم ریخت و از سمت پدری و مادری بچه ها محروم شدند عجیب است یک جمله را حتما بگویم آمار گرفتند از زنان افسرده در آمریکا همه می گویند نتوانستیم زن خودمان را نگه داریم یعنی زن دیگر اومد وارد زندگی ما شد و سومین دلیل عقلی این است که اونهایی که عاجز ا زازدواج هستند هستند اینها اذیت نشوند و منحرف نشوند … إنَّ اللهَ يُعَذِّبُ الَّذِينَ يُعَذِّبُونَ النَّاس في الدُّنْيَا هر کس مردم را اذیت کند در دنیا خدا اونها را اذیت می کند

شریعتی:  خیلی خوب وقت مان تمام شده باید خداحافظی کنیم کوتاه دعا بفرمایید

حجت الاسلام عاملی:  رسول خدا در سجده یک دعایی داشت سجده نزدیک ترین حالت انسان به خداست می گوید که «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لي ذَنْبِي كُلَّهُ: دِقَّهُ وَجِلَّهُ، وَأَوَّلَهُ وَآخِرَهُ، وَعَلاَنِيَتَهُ وَسِرَّهُ» و علانیته خدایا اونقدر شیرین است این خدایا گناه من را ببخش همه اش را کوچک و بزرگش را و اولش و آخرش را و اونی که آشکارا بوده و همه گناهان من را ببخش مخصوصا در ماه مبارک رمضان خیلی خوب است این دعا انسان مطهرا وارد ضیافت می شود

شریعتی:  خیلی ممنون و متشکرم این دعاها را دوستان در کانال قرار خواهند داد بهترین ها را از خداوند متعال مسئلت می کنم آخر هفته بسیار بسیار خوبی داشته باشید به رسم این پنج شنبه ها دست به دعا بر می داریم و برای سلامت صاحب عصر و زمان حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا می کنیم و امیدواریم که شاید این جمعه بیاید شاید.

تا سلامی دوباره خیلی ممنون و متشکرم از شما