بسم الله الرّحمن الرّحیم شریعتی: بسم الله الرّحمن الرّحیم اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم سلام میکنم خدمت عزیزانم خانمها و آقایان در هر کجا که هستید به همهی مخاطبان خوب شبکهی سه، مخاطبان شبکهی افق که تکرار برنامه را میبینند و همینطور شنوندههای خوب رادیو معارف انشاالله که این لحظات و دقایقی که در کنار هم هستیم لحظات مفید و پرباری باشد در محضر حاج آقای عاملی عزیزمان سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام عاملی: و علیکم السلام و رحمة الله، خسته نباشید محضر حضرت عالی و همکاران محترمتان، و تشکر ویژه دارم از اینکه متحمل زحمت میشوید که این معارف منتشر شود خدا را شکر که الحمدلله استفادههای خوبی عزیزان دارند در کشور ما خارج از کشور خدا را شاکریم و به ساحت منیع ملت عزیزمان سلام و دعا و عرض ادب دارم توفیقات بزرگ خداوندی را برای ملتمان، غزت و اقتدار برای کشورمان، عنایات خاصهی خدا را برای حل معضلات اقتصادی کشورمان، از خدای متعال خواستارم انشاالله خدای متعال زمینهی راحتی و رفاه و عزت و اقتدار را بیشتر از این نصیب ملت ما بفرماید و عنصر اصلی مقاومت ما ملت ماست همهی مسئولین را در ادای دین خودشان برای ملت بزرگ انشاالله موفق کند.
شریعتی: انشاالله، حالتان چهطور است حاج آقای عاملی؟
حجت الاسلام عاملی: خدا را شکر.
شریعتی: الحمدلله رب العالمین سلام میکنم به آذربایجان غیور و به تبریز و ارومیه همهی استانها و هموطنان عزیزمان که آنجا ساکن هستند و به واسطهی حضور حاج آقای عاملی ما زیاد یادشان میکنیم. انشاالله تمام ایران عزیز و سرافرازمان مردمش در سلامت و عافیت باشند و انشالله اگر گرهای به کارشان است این گرهها یک به یک باز شود انشاالله. بحث امروز شما را میشنویم صحبت، صحبت همدلی بود اینکه فقط خود را ندیدن و اینکه خلق عیال خداست و ما هم در قبال آنها مسئولیت و وظیفهای داریم و انشاالله این جلسه هم با دل وجان مباحث شما را خواهیم شنید.
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرّحمن الرّحیم بحث ما همچنان که فرمودید در احکام مالی است یعنی مالی که انسان دارد وظایف مالی، وظیفهای دارد در مال خودش نسبت به انسانها چون مال، مال خداست صاحب مال باید تصمیم بگیرد «يَرَونَ المالَ مالَ اللّه يَضَعونَهُ حَيثُ أمَرَهُمُ اللّه» در این خصوص پیغمبر ما یک جملهای را فرمودند که بسیار تکان دهنده است که فرمودند «فِتنَةُ اُمَّتِي المالُ» خدای متعال با مال امت من را امتحان میکند و آنهایی که مردود میشوند اکثرشان در اثر امتحان مال است و این برای امت من سنگین است که آقا رسول الله میخواهد برساند که تأثیری که میگذارد در عاقبت امت من، برای همین است که ما در این خصوص بیشتر صحبت میکنیم و این باز شود بیشتر از این که ما در برابر آن ثروتی که خدا به ما داده است کم یا زیاد حتی در روایت است که «مِن فضل الطعام» نسبت به فضل طعام ما وظیفه داریم حدیث قدسی است.
شریعتی: زیادی غذا.
حجت الاسلام عاملی: غذایی که داریم اضافه هست برنجی که داریم نانی که داریم، اضافه است در خانه ما نسبت به آن حتی وظیفه داریم. دین ما تا اینقدر… یعنی این روایت آنقدر روایت خطرناکی است شما در خانه انبار کنید این خوراکیهایی که الان احتیاج ندارید نسبت به شما اضافه است خدا در این خصوص با شما محاکمه میکند. با این صفرهایی که در بانک خوابیده است و شما الان احتیاج ندارید نسبت به آن محاکمه میکند یعنی یک ریزهکاریهای عجیب و غریبی اینجا هست امتحانات بسیار سختی اینجا هست که ما آنها را باید بیشتر از اینکه گفته شده است تعلیم کنیم و از آیات قرآن هم معلوم میشود که آنهایی که گرفتار شدند در ابدیت در برزخ، در عالمی که هیچ تغییر بردارد نیست «ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ» این آیه آنقدر وحشتناک است «ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ» خدا میگوید که اینجا دیگر هیچ چیزی تغییر بردار نیست حسنه هر چهقدر داری همان است، سیّئه هر چهقدر آوردی دیگر تعییر بردارنیست، آنقدر وحشتناک است دو إنهم ماکسون دارد خدا، یک إنّهم ماکسون دارد برای اهل جهنم یک أنهم ماکسون دارد برای اهل بهشت، آنقدر این دو سنگین است برای اهل بهشت یک نعمت جاودانه است اما برای اهل جهنم گفته میشود أنکم ماکسون با چه لفظی میشود این را بیان کرد ای خدا، که میگوید انّکم ماکسون تمام شدنی نیست أنکم ماکسون، در آیات قرآن معلوم میشود آنهایی که در ابدیت گرفتارند اول آرزویی که دارند این است که خدایا ما را به اموال خودمان برگردانید. این پیام بسیار بزرگی است که آنها میتوانستند با استفاده از ثروتی که دستشان بود ابدیت خود را آباد کنند الان اول حرفی که میزند این است که من را به ثروتم برگردان، «رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ».
شریعتی: کار خوبی که نکردم را بکنم.
حجت الاسلام عاملی: ظاهراً فیما ترکت، یعنی ثروت، خدایا من را به ثروتم برگردان، بعد خودم ثروتی که گذاشتم پسرم زندگیاش تأمین بود، دخترم زندگیاش تأمین بود، میتوانستم از ثلث مال خودم استفاده کنم میتوانستم با وقف اموال خودم را مدیریت کنم، میتوانستم حسنات جاریه درست کنم میتوانستم عقباتی که در برزخ بین دنیا و آخرت هزار عقبه است «أهون و أیسر الموت» اهون و ایسر آن موت است مرگ است عقبه برای چه است؟ در هر عقبه یک وظیفهی انسانی از انسان سوال میکنند. چهطور معامله کردی با فرزندان خودت که امانت بودند؟ اینها امتداد تو بود، اینها حسنهی تو بود الان شده است سیئهی تو، چرا فرزند از پدر فرار میکند روز قیامت؟ «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ» و آن میگوید «وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ» فرزند یقهی او را میگیرد میگوید خدایا این آقا محیط خود را طوری درست نکرد که من تربیت شوم وظیفهی پدری را انجام نداد، هزار عقبه، در هر عقبه از مال حلال سوال میکنند از همسایه و کسب و کار سوال میکنند، تا الی آخر، دو کتاب هم به انسان میدهند یک کتاب فردی است یک کتاب جمعی است یک کتابی است که فرد آن را میخواند فردی است «إقرأ کتابک كَفى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً» اما یک کتاب «كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى إِلى كِتابِهَا» یک کتابی است کتاب امت، امت یک هویت جمعی میتوانستید کاری کند برای حل مشکلات.
شریعتی: شما با هم بودید چه کردید؟
حجت الاسلام عاملی: ارادهی جمعی داشتید وظیفهی اجتماعی داشتید آیا انجام دادید؟ آن هم یک کتابی است در قرآن، این را خیلیها که وارد قرآن شدند این را دقت نکردند که دو کتاب خدا سوال میکند کتاب فردی است که «وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ اقْرَأْ كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً» این کتاب شخصی است شخصیهایت را بخوان اما یک حساب کتاب امت است، است در هر حال ببینید که چهقدر عالی خدا گفته است میگوید خدایا مرا به ثروتم برگردان با این ثروتی که چه گرهها میشود باز شود، بیمارستان و دانشگاه و کتابخانه درست کرده است وقف علمی است در بسیاری از کشورها دیگر دانشگاهها موقوفه است وقف علمی کردند میتوانست این کارها را انجام دهد میتوانست عزت انسانها را حفظ کند الان من بعضی که میآیند میگویند من بیکارم برای من کار درست کنید من این را میفرستم مجتمعات صنعتی تا میرود آنجا که مشغول که میشود دو هفته که میگذرد مرخصی میگیرد چرا؟ دارد ازدواج میکند، چهقدر ارزش دارد عفتش را حفظ کردی از دست یک دختر خانمی گرفت ازدواج کرد خیابان را هم این ترک کرده است هم او ترک کرده است عفت جامعه را درست کردی کانون عفت درست شد کانون پایهگذاری نسل سالم درست شد.
شریعتی: خانواده با تمام برکاتش دیگر.
حجت الاسلام عاملی: بله، که مقام معظم رهبری فرمودند خانواده سلول جامعه است این خیلی ارزشمند بود الان میبیند که کاری نکرده است سرمایه داشته تجارت نکرده یک ثروتمند بسیار قدری از دنیا رفت یک آقایی میگفت من ایشان را در خواب دیدم گفتم حالت چهطور است؟ گفت سرمایه داشتم تجارت نکردم آیهی دیگری بخوانم دو آیه ناظر است به این که خدایا ما را برگردان به ثروت خودمان گلایه میکند از خدا، میگوید «لَوۡلَآ أَخَّرۡتَنِيٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ قَرِيبٖ فَأَصَّدَّق وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ» چه میشد که چند روز دیگری به من عمر میدادی تا من میتوانستم با صدقه و تصدق برای خودم یک کاری کنم. در روایت است که زیر پای همه در محشر آتش است جز کسانی که اهل صدقه بودند و گره از کار مردم باز کردند، گاهی یک ابتلای خاصی درست میشود برای انسان کاری که میتوانست بکند نکرده است در اثر اینکه بدترین عقوبت خدا از من اگر بپرسند بدترین عقوبتی که خدا انسان را میزند چه عقوبتی است؟ میگویم این آیه است، «وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ» آن اول مرة که ایمان نیاورد برهان و استدلال کامل، «أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» هیچ کم نگذاشته است در ادای حق هدایت «إِنَّ عَلَيۡنَا لَلۡهُدَىٰ» خدا میگوید شما انسانها بر ذمهی من حق دارید آن هم اینکه هدایت شما را باید تأمین کنم، هدایت را تأمین کرده است با انبیا، با کتابهای آسمانی، با تمام آیاتی که در کائنات با صد هزار جلوه برون آمدی که من با صد هزار دیده تماشا کنم تو را «الحمدلله الذی یتحقق الیَّ» طوری ظاهر میشود که من دوستش داشته باشم در حالی که هیچ نیازی نیست، تمام حق ادا کرده است آنجا. آن وقت کوتاهی کرده است خدا میخواهد این را بزند چهطوری میزند؟ آنقدر این آیه وحشتناک است یکی از عرفا طرف ما، گفته بود به یک آیه رسیدم شیرم پرید این یک اصطلاح است یعنی بسیار وحشت کردم این از آن آیههاست. «وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ» آن اولین بار که اعتنا نکرد ما هم چه کار کردیم؟ هم چشم و هم قلب را زیر و رو کردم خدا میگوید، قلب که زیر و رو شود دیگر خوب را بد میبیند و بد را خوب میبیند، بدحجابی و بیحجابی را کلاس برای خودش میداند، گناه میکند به گناهش افتخار هم میکند، چرا؟ چون ذائقه عوض شد چون نگاهش تغییر کرد زیر و رو شد. خیلی عجیب است این آیه، آن وقت نتیجهاش چه میشود؟ « أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَىٰ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ» این در هر لحظه با ماست، خدا میگوید آن کسی که ادنی است آن را میگیری خیر را رها میکنی؟ الان میتوانستی کسی که سراغت آمده میدانستی گرفتار است فکرت این بود که یک سود بیشتری از او بگیرم لحظه به لحظه ما در امتحانات بزرگی قرار میگیریم که میتوانیم با انسانیت خودمان معامله کنیم با خدای خودمان معامله کنیم ادنی را میگیریم اعلا و خیر را رها میکنیم دنبال آیه را بخوانید «وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ» هر کسی این کار را کند این معامله را؛ دنیا دنیای معامله است.
شریعتی: خیلی خطابهای تندی است خطاب است تمام آن.
حجت الاسلام عاملی: ذلت سراغ شما میآید من شما را مخیر کردم بین « هُوَ أَدْنَىٰ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ» آن وقت یک امتحانی بود که پیش آمده بود میتوانستی با خدا معامله کنی وسوق نداشتی خدا نگفته بود که هر کسی «وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ» هر چه برای انسانها پول خرج میکنی جای آن را خودم پر میکنم «و من اصدق منا لله وعده وَ مَن اَصدَقُ مِنَ اللهِ قیلًا» چه کسی بهتر از خدا وعده میدهد؟ آن وقت کسی که بیاید مغفرت را رها کند و عذاب را بگیرد هدایت را رها کند و ضلالت را بگیرد خدا تعجب میکند، خدا دو تعجب عجیب میکند در قرآن اینها یادگاری در پیشتان باشد دو یادگاری: یکی کسی که این کار را بکند بین ادنی و خیر مخیر شود ادنی را انتخاب کند خدا تعجب میکند که این چهطور تحمل بر عذاب من دارد؟ « فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ» تعبیر خداست کسانی که قرآن را خواندند آنجا گفته است که کسانی که هدایت را رها میکنند میروند سراغ ضلالت، قرآن را رها میکند میرود حرفهای باطلی که ضد قرآنیها میزنند و میآید خیر را رها میکند شر را میگیرد آنجا خدای متعال این حرف را زده است « أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ» دنبالش را نگاه کنید « فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ» ما افعل صیغهی تعجبه است در عربی، جایی که خدا تعجب کند میدانید که تعجب از خفای سبب درست میشود برای خدا چیزی مخفی نیست هر وقت قرآن ترکیبات تعجبی دارد که آنجا را شما ملاحضه بفرمایید معنی آن این است که عقلا اگر میخواهند تعجب کنند اینجا تعجب کنند یکجا هم خدا تعجب میکند که عجب چشمی پیدا کردم، عجب گوشی پیدا کردم، در قرآن، آن هم روز اول ورود به محضر خداست روز اول که وارد میشود اوضاع را که میبیند به یک حالی میافتد خدا تعجب میکند عجب چشم و گوشی الان دارد در دنیا نه اینچنین گوش و نه اینچنین چشمی داشت اگر کسی هم…
شریعتی: تمام حواس صد در صدش فعال است.
حجت الاسلام عاملی: بله، این هم آیهاش بسیار عجیب است در قرآن، خدا میگوید « أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ» همانطور که افعل صیغهی تعجب است افعل به هم صیغهی تعجب است در عرب؛ أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ، عجب گوش و چشمی دارند کِی؟ « يَوْمَ يَأْتُونَنَا» الله اکبر، آن روزی که از دروازهی دنیا خارج میشوند یعنی اول ورودش همه چیز را فهمید تا آخر فهمید که در دعاها میخوانیم خدایا از سوء منقلب به تو پناه میبرم یعنی پای انسان که رسید همه چیز را دید وقتی برمیگردد فهمید تا آخر اوضاع دیگر چگونه است.
شریعتی: این چه زمانی است بعد از مرگ است؟
حجت الاسلام عاملی: بعد از مرگ است به محض اینکه از دنیا رفت اوضاع را که میبیند میگویند «انما اعمالكم ردت اليكم».
شریعتی: هنوز به قیامت نرسیده است؟
حجت الاسلام عاملی: نرسیده است در برزخ است حضرت فرمود ما در برزخ با شما کار نداریم حضرت فرمود «هذه اعمالکم رُدّت الیکم» حضرت امام در درس اخلاقشان آقای اجتهادی میفرمودند که میفرمود ذخیره را آخر سر میآورند آخر سر آخرت است نه برزخ، حضرت فرمود برزخ به عهدهی خودتان است «أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنَا لَٰكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ» اما آنهایی که اهل ظلمند الان در گمراهی آشکارند توجهی به این مطلب ندارند. یک بحثی را در اینجا شروع میکنیم که در مسئلهی سیر و سلوک طعام پاک خیلی تأثیر دارد. خیلیها تلاش میکنند به جایی نمیرسند اما نمیدانند که کار از کجا خراب شده است سالها ره میرویم و در اخیر، همچنان در منزل اول اسیر، اما یک ریشهاش از همین جا است یک پولی که حلال نبود به دستش رسید مال مردم بود مال بیتالمال بود ألاستحقاقٍ به دستش نرسید. آمد این پول را تصرف کرد این اثرش را میگذارد آقای بروجردی میگوید که مال حرام سهمیهبندی میشود چشم یک سهمی دارد، گوش یک سهمی دارد، زبان یک سهمی دارد، معلوم است که زبانی که ارتزاق کرده است از حرام چه میشود؟ علمای اخلاق میگویند «20:54 علیه جوارحه» جوارح عصیان میکنند چشم گوش نمیدهد، زبانش را نمیتواند کنترل کند، گوشش را نمیتواند کنترل کند، وقتی که در حرام تصرف کرد از محفل انس خدا بیرونش میکنند حضرت موسی به خدا گفت خدایا «أبَعِیدٌ أَنْتَ مِنِّی فَأُنَادِیَكَ أَمْ قَرِیبٌ فَأُنَاجِیَكَ» خدایا دور هستی داد بزنم نزدیک هستی نجوا کنم مضمون روایت است خدا فرمود نه آن است و نه این « اَنَا جَلیسُ مَنْ ذَكَرَنی» کسی که ذکر من در زبانش است من با او همنشین هستم. این دیگر درست نمیشود چرا؟ چون حرام نمیگذارد آقا رسول الله یک روایتی اینجا وارد شده است فرمودند که خدا به من وحی کرد گفت « يا أخا المُرسَلِينَ ، يا أخا المُنذِرِينَ» یعنی پدر انذار هستی تو، « أَنْذِرْ قَوْمَكَ لاَ يَدْخُلُوا بَيْتاً مِنْ بُيُوتِي وَ لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِي عِنْدَ أَحَدٍ مِنْهُمْ مَظْلِمَةٌ» به قوم خودت انذار کن کسی که مظلمه دارد بر ذمهی خودش مسجد من نیاید هر چهقدر که به نماز ایستاده است لعنتش میکنم تو مال مردم را خوردی، تو رشوه گرفتی، خدا میگوید رشوه گرفتی مسجد نیا، اگر رشوه بگیری بیایی مسجد تا در نماز هستی من لعنت میکنم. سنگینتر هم هست روایت که یک فرصت دیگر اشاره میکنم.
شریعتی: چهقدر تهدیدهای خدا در قصههای مالی شدید است تعارف ندارد.
حجت الاسلام عاملی: بله، اصلاً « إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ» یک بار در قرآن آمده است مرصاد در حق الناس، خدا میگوید من درکمینم، کسی که در کمین است غفلتاً میخواهد بگیرد دیگر؛ یعنی طوری که خودش متوجه نشود آن را میگویند مکر خدا، کسی که در امتحان مردود شد به انسانها خیانت کرد خدا طوری این را طرف جهنم میبرد که خودش متوجه نمیشود آن میشود مکر خدا، آن میشود إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ. ایستاده است تا اینکه بیاید آن را رد کند وقتی مظلمه را رد کرد رشوهای که گرفته است پس داد خدا میگوید میشوم گوشش، میشوم چشمش، میشوم زبانش، میشوم دستش، یعنی مانع از این وحدت همان مال حرام است یعنی این مال حرام را رد کنی به چه وحدتی رسیدی خداست که دارد نگاه میکند، خداست که «كُنْتُ سَمْعَهُ اَلَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ اَلَّذِي يُبْصِرُ بِهِ و يده التى يبطش بها،» با دستش کار میکند، اصلاً در روایت هست که خدا میگوید «اَقُومَنَّ لَهُ مَقامَ عَقْلِهِ» بر عقلش مینشینم، و در قلبش مینشینم در ماه رمضان در دههی آخر میخواندیم «إیمَانًا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِى» یعنی تو در قلب من بنشین، احساس، احساس آسمانی شود احساس خدایی شود، چه مدال بزرگی است اگر آن مال را رد کند. فقط میخواهم تأثیرش را در سیر و سلوک عرض کنم مال حرام و ناپاک چه تأثیری دارد در سیر و سلوک که میخواهیم عقبات را طی کنیم میخواهیم منزلها را طی کنیم میخواهیم به منزل توحید برسیم میخواهیم به منزل وحدت برسیم اینها را که میخواهیم طی کنیم تأثیر بسیار مهمی دارد نوع مالی که به منزل خودمان میآوریم. علاوه براین که بالاترین وظیفهای که در برابر ما است نسبت به فرزندان عبارت است از مال حلال، بزرگترین حق فرزند بر ذمهی پدر و مادر این است که چه مالی را به خانه میآورند گاهی خانمها پیش من میآیند میگویند من نمیتوانم این مال را به فرزندم بدهم حاج آقا این مرد من کار خلاف میکند من با این بچه و این طفل چه کنم؟ مادری که این حساسیت را داشته باشد چشم بسته نیست که هر چیزی را شد تصرف کند. یک آقایی آمد به رسول خدا گفت، گفت یا رسول الله میخواهم خدا به من لبیک بگوید وقتی که خدا را صدا بزنم خدا به من بگوید لبیک، چه کنم؟ حضرت فرمود: « طَهِّرْ مَأكَلَكَ و لا تُدخِلْ بَطنَكَ الحَرَامَ» مأکل خود را طاهر و تمیز کن « و لا تُدخِلْ بَطنَكَ الحَرَامَ» اینجا یک قصهای عرض کنم خدمت شما یک شیخ علی نامی بود در منطقهی همدان غیر از آن آیت الله شیخ علی همدانی که خیلی شخصیت بزرگی بود در برابر رضاخان ایستاد به رضاخان گفتند همدان زیر بار حجاب نمیرود گفت همدان را به توپ میبندم یک همدان دیگر درست میکنم.
شریعتی: زیر بار بیحجابی نمیرود.
حجت الاسلام عاملی: زیر بار بیحجابی نمیرود، اینکه عرض میکنم یک شیخ علی نامی بود نفس عجیبی داشت هر وقت که باران نمیآمد این را میآوردند نماز استسقا میخواند نماز ایشان ردخور نداشت.
شریعتی: و باران میبارید.
حجت الاسلام عاملی: بله، من خیلی مشتاق بودم یک کسی را پیدا کنم که با این همدم بوده است تا اینکه پیرمردی را پیدا کردم گفت حاج آقا من در قصهی ایشان بودم در روستای ما باران نیامد رفتیم ایشان را دعوت کردیم گفت من به یک شرطی میآیم خانهی هیچ یک از شما نروم، نان هیچ یک از شما را نخورم، ما هم قبول کردیم آمد در مسجد دستمال خودش را باز کرد نان و پنیری داشت نان و پنیرش را خورد بقیهاش را هم مردم تبرک کردند. آن وقت به نماز استسقا با آداب و شرایطش که وارد شدیم میگفت حاج آقا به جدت قسم انگار که آسمان سوراخ شد. حالا من سوال میکنم ما چند تا از این شیخ علیها داریم؟ شهر خالیست ز عشاق بود کز طرفی، مردی برون آید و کاری بکند. کو کریمی که ز بزم کرمش غمزدهای، جرعهای در کشد و دفع خماری بکند. سید صدر الدین دزفولی، یک شخصیت عجیبی بوده است آن شخص که بچهها را میآوردند ایشان دعا میکردند وقتی مریض میشدند دکتر نمیبردند یک صدرالدین دزفولی داشته باشیم دهها ماهواره بالای سرمان باشد.نفسش… آقای بهجت را گفتند که چرا این مطالب آقای قاضی را ننوشتید؟ فرموده بود نمیدانستم که قحط الرجال میشود، انسانهایی که پمپاژ معنویت کنند به جامعه این یک حق بزرگ بر مردم است یک کشور و یک منطقه است در یک فضای سالم تربیتی نفس بکشند در یک فضای فضیلت پرور قرار بگیرند، یک رابطهی فاخری بین خود و خدایشان درست کنند.
شریعتی: اصلاً هوای پاک همین است.
حجت الاسلام عاملی: اصل لذت اینجاست، آن احساس نزدیکی که با خدا دارد این را با چه میشود عوض کرد؟ و این زمانی است که افرادی با واهمهی قدسی در جامعه حضور داشته باشند نفس آنها، بتواند انسان… آقای بروجردی میفرمودند صرف میخوانهای با تقوا بهتر از کفایههای بیتقوا است، چون اینها با تقوایشان جامعه را درست میکنند یادی کنیم از مرحوم آقای حائری شیرازی میفرمودند آمدم خانه پدرم گفت که کجا بودی؟ گفتم درس حاج آقای حدائق بودم گفت چه میگفت در درسش؟ گفتم این حدیث را میخواند « جَدِّد السفينة، فانَّ البحر عميق، وأكثر الزاد فانّ الطريق بعيد، وأخلص العمل فان الناقد بصير» یعنی کشتی را خوب درست کن چون دریایی که قرار است به مسافرت برویم ابدیت، دریای بسیار عمیقی است دریای عمیق گردابهای خطرناکی دارد آن وقت توشه را زیاد بردار چون راهی که قرار است برویم خیلی طولانی است و عملت را خالص کن چون جهبذ، جهبذ به کسی میگویند که درهم و دینار را عیارش را فوراً میفهمد که ناخالص دارد یا نه، « وأخلص العمل فان الناقد بصير» آن کسی که سکه شناس است بصیر است میگفت تا این را گفتم پدر چنان گریه را شروع کرد دائم میگفت اخلص العمل فإن الناقد بصیر، دائم میگفت « جَدِّد السفينة، فانَّ البحر عميق» میگفت «وأكثر الزاد فانّ الطريق بعيد» این نفسهاست که… یکی از رفقای ما هم، از بحث خارج شدیم یکی از رفقای ما هم میگفت که رفتم محضر شیخ مرتضی حائری در مسجد اعظم نماز میخواندند، خیلی حالت عجیبی داشت ساعتها من باید از ایشان صحبت کنم کنارش نشستم قبل از اینکه نماز را شروع کند گفتم که من حضور قلب ندارم چه کنم؟ تا این را گفتم آرام آرام گریه را شروع کرد، دیدم اشک میریزد صدایش رفت بالا، آرام آرام دیدم که صدایش مسجد را گرفت، فقط همین سوال که من حضور قلب ندارم چه کنم؟ های های که گریه میکرد یکدفعه صورتش را از من گرفت گفت برو برو، من خودم حضور قلب ندارم برو، این چهقدر انسان را ذوب میکند؟
شریعتی: چهقدر انسان را میسازد.
حجت الاسلام عاملی: ایشان میگفت رفتم به اقای مشکینی این را گفتم کتاب دستش بود تا گفتم فوراً کتاب را بست به لحظات خودشان حساس بود کتاب را بست. در اتاق این طرف و آن طرف میرفت آن را ذوب کرده است حالا، ببینید. آقای مشکینی میگفتند نماز جمعهی آیت الله خوانساری ده دقیقه بیشتر نبود میفرمود که در و دیوار فیضیه را شاهد میگیرم که یک هفته عالم دیگری بودیم. در این ده دقیقه، اشک میریخت و این شعر را میخواند: یک لحظه غافل از آن شاه نباشیم، شاید نظری کرد که آگاه نباشیم. امیرالمومنین یک جملهی عجیبی دارد میگوید آه آه، عرفا آه دارند بزرگان آه دارند حضرت ابراهیم ابواه بود خیلی آه میکشید از دور صدای آهش بلند میشود امیرالمومنین برای چه چیزهایی آه دارد؟ یکی برای دیدن امام زمان ما است فرزند خودش است. آه آه که…
شریعتی: شوقا الی رویتهم.
حجت الاسلام عاملی: آه آه شوقا الی رویتهم، اما این آهش عجیب است « آه من قلّه الزّاد و طول الطّریق و بعد السّفر و عظیم المورد» این عظیم المورد را میخواهم عرض کنم. یعنی ورود به ساحت ابدیت خیلی عظمت دارد، چه تعبیر عجیبی کرده است امیرالمومنین، حالا بحث خودمان را داریم که فرمود که « طَهِّرْ مَأكَلَكَ و لا تُدخِلْ بَطنَكَ الحَرَامَ» این نشان میدهد که اگر این کار نکنی جواب نمیآید در روایت هم هست که تکهی حرام، نان حرام که بخوری چهل روز دعا حبس است و چهل روز نمازی هم که میخواند به جایی نمیرسد، یکی از عرفا را دعوت کرده بود پادشاه برای مجلس خودش، این قصه را آقای مهندسی برای من نقل کردند.
شریعتی: خدا رحمتشان کند انشاالله.
حجت الاسلام عاملی: شاه هم میدانست که این عارف غذا نمیخورد از آن غذاهایی که شاه درست میکند در روایت هست که «لا تأکلوا من خبز السلاطین فانها اجنت من دموع المساکین».
شریعتی: از نان پادشاهان و دربار نخورید.
حجت الاسلام عاملی: چون که این با چشم اشک مساکین خمیرش گرفته شده است. گفت از صحرا برایش مثلاً پرنده شکار کنید، ایشان آمد آنجا مشغول شد برای خوردن، تا لقمهی اول را خورد این عارف، گفت ای وای تاریک شدم. ببینید چه حس و چه درکی دارد، نفس ناطق انسان را چگونه میتواند بفهمد.
شریعتی: حسگرها فعالند.
حجت الاسلام عاملی: یک آقایی قسم میخورد میگفت من حاج شیخ موسس حوزه را دعوت کردم قهوه درست کردم یک قطرهای خون ریخته شده بود بالاخره مهمان که چیز نیست و فلان که وقتی به صاحبخانه سرایت نکند لازم نیست اعلام کند گفت قهوه را آوردم شیخ یک تأملی کرد و نخورد. حالا دقت بفرمایید فرمود که ای وای تاریک شدم، پادشاه گفت که مال ما نیست که از بیرون گرفتیم گفت سر سفره شما رنگ گرفت یعنی تأثیرش اینطوری است در سیر و سلوک، حالا اقا رسول الله فرمودند که یک ملکی است که ندا میکند از بیت المقدس میدانید که ملائکه کارشان یک چیز است یا در رکوع هستند یا در سجده هستند یا در قیام هستند یک کار انجام میدهند کارش این است که در بیتالمقدس «إنَّ لِلَّهِ مَلَکاً ینادی عَلی بَیتِ الْمَقْدِسِ کلَّ لَیلَةٍ: مَنْ اکلَ حَراماً لَمْ یقْبَلِ اللَّهُ مِنْهُ صَرْفاً وَلا عَدْلًا» هر کسی مال حرام را خانهی خودش بیاورد، نه نافله و نه فریضه هیچ چیزی از این نمیماند میشود عاملة الناصبة، خدا در قرآن خبر داده است که یک عده هستند عاملة الناصبة هستند زحمت میکشند اما هیچ نتیجهای دستشان نمیآید نه ثوابی دستشان میآید، نه اینکه در اینجا علامه طباطبایی فرمودند این احکامی که وارد شده است مثل دارو میماند ما مریضیم دارو، مریض آرام آرام که دارو را میخورد بلند میشود اما آن اثر را دیگر ندارد هر چه عبادات را انجام دهد. باز یک روایتی از رسول خدا خدمت شما عرض کنم که فرمود « وَ مَنِ اِكْتَسَبَ مَالاً حَرَاماً لَمْ يَقْبَلِ اَللَّهُ مِنْهُ» نه صدقهای « لَمْ يَقْبَلِ اَللَّهُ مِنْهُ صَدَقَةً وَ لاَ عِتْقاً وَ لاَ حَجّاً وَ لاَ اِعْتِمَاراً» دیگر هیچ چیزی قبول نیست. چون رشوه خوردی حج بروی قبول نیست، چون از بیتالمال تصرف کردی صدقه بدهی قبول نیست، زبیده را در خواب دیدند گفتند عجب کار بزرگی کردی آب آوردی به مکه، خدا چه معاملهی با تو کرد؟ گفت هیچ به من گفتند که پول مال تو نبود که، به صاحبانش میدهیم. « وَ لاَ عِتْقاً» کسی حریتش را هم درست کند آن هم قبول نیست، « وَ كَتَبَ اَللَّهُ لَهُ بِعَدَدِ أَجْزَاءِ ذَلِكَ أَوْزَاراً» این عملی که کرده است چهقدر ثواب دارد؟ هزار ثواب دارد هزار وِزر برایش مینوسند خون اگر اینجا کسی گریه کند جا دارد، الان اجری که دارد صدقه داده است صدقه چهقدر اجر دارد؟ «خیر مِنْ طَوافٍ وَ طَوافٍ وطَوافٍ حَتّى عَدَّ عَشْرا» اگر کسی حاجت یک بندهی خدایی را برآورده کند ثواب یک طواف نمیشود ده طواف ثوابش برای او است. به عدد ثوابی که آن عمل دارد خدا برایش وِزر مینویسد، چرا؟ چون از مال حرام تصرف کرده است هیچ دین و مذهبی این نگاه را به حرام ندارد، حالا کسی یک قیراطی را به بیتالمال برگرداند ببینید…
شریعتی: نقطهی مقابلش.
حجت الاسلام عاملی: نقطهی مقابل، «مَن ردّ قیراطً من الحرام» یک روایاتی دارد که من الان میترسم روایاتش را عرض کنم. که چهقدر ثواب دارد، ببینید انهایی که میخواهند ثواب جمع کنند دین ما در یک سطح به اعمال نگاه نکرده است خیلی با هم تفاوت دارند یا مقایسه شده است بین احکام در روایات، در قرآن که اگر فرصتی باشد بعداً عرض میکنم. باز یک روایتی که نشان میدهد چهقدر حساس است معصومین حساس بودند که مال حرام قاطی نشود چرا امیرالمومنین سر اموال را میبست؟ مرحوم شیخ عباس قمی اینجا نوشته است که این از کثرت اهتمام حضرت بود بر حلال، در اموال را میبست و مهر میزد که من متوجه شوم که کسی این را باز نکرده است. حتی بعضی اصحاب با فرزندان حضرت درگیر میشدند که چرا این چنین قضایی را میدهید به حضرت؟ میگفت خودش این کار را کرده است اموال را مهر زده است که ما چیز دیگر قاطی نکنیم. امام ما این حساسیت را دارد حضرت فرمود که هر کسی باید یک امام داشته باشد که «أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِيءُ بِنُورِ عِلْمِهِ» باید از نورش برکت بگیرد برای خودش. پسر گر ندارد نشان از پدر، تو بیگانه خوانش نخوانش پسر. ما چهقدر باید حساس باشیم به مال حرام، تمام بزرگانی که به جایی رسیدند خیلی خوب است که زندگیشان را بخوانید میبینید که حساسیت داشتند به مال حرام.
شریعتی: اصلاً حاج آقا حلال یکی از خلأهایی است که در زندگی خیلی به آن نپرداختیم نگاه حلال، رزق حلال، زیست حلال، اگر اینها درست شود…
حجت الاسلام عاملی: برکت حلال، بازدهی حلال، در روایت است «الحلال قوت الانبیاء» یک رمز این، یک سر است، کسانی که میخواهند مسیر انبیا را طی کنند پا بگذارند جای پای انبیاء…
شریعتی: حاج آقا اگر قرار باشد برکت به سمت زندگی ما بیاید، به عمر ما، وقت ما، ما باید به سراغ حالا برویم.
حجت الاسلام عاملی: همین طور است من از شما سوال میکنم سببیت را چه کسی به ما میدهد؟
شریعتی: مسبب الاسباب خدا.
حجت الاسلام عاملی: الان در عید مسافر فوق العاده بود اتوبوس پیدا نمیشد عزیزان ما که خدمت میکنند در حمل و نقل کشور چهقدر زحمت میکشند اصلاً شریان اقتصادی کشور در دست حمل و نقل است گاهی دیده میشود در تمام اقشار این است شما قیمت را حساب کن که قیمتی که الان دارد پرداخت میکند که مسافرت کند از شهری به شهر دیگر بعضی میدیدند که فرصت خوبی است پول بیشتری گرفتند گرانتر فروختند بعضی البته نه همه، که در هر قشری هست شما بروید در قشر پزشکی، قشر دیگری هر جا که بروید، شما آن پولی که در ایام عید گرفتید کلاً چهقدر شد فرض بفرمایید بیست، سی میلیون بیشتر شد میخواهید با این پول چه کنی؟ برای خودت گشایش درست کنی متوجه نشدی که سببیت برای گشایش این پول دست خداست؟ فقط همین را متوجه شویم « یا من تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِک الْأَسْبَابُ» خدا باید سببیت بگذارد در رشوه، خدا میگوید من در رشوه سببیت نگذاشتم لذا اگر اعتقادت این باشد که رشوه گشایش درست میکند شد شرک، در روایت است که «الرشوة شرک بلا عظیم».
شریعتی: یعنی اگر او نخواهد تشنه باشی آب هم تشنگی تو را برطرف نمیکند.
حجت الاسلام عاملی: حجاج بن یوسف آنقدر آب میخورد میگفت تشنهام تشنهام تشنهام، میگفت چاییدم آتش درست میکردند آتش اثرش را از دست داده بود، شما حساب کنید حضرت ابراهیم داخل آتش میرود خدا سببیتش را گرفت، چاقو باید سر اسماعیل را ببرد خدا سببیتش را گرفت، اگر داخل آب بروی باید خفه شوی حضرت یونس میرود آنجا خدا سببیتش را گرفت.
شریعتی: و میگوید رشوه هم گرفتی من سببیت این گشایش را میگیرم.
حجت الاسلام عاملی: هر سو دود آن کش ز بر خویش براند. وآن را که بخواند به در کس ندواند الان شما یک غذایی را در هوای گرم بیرون بگذارید یک روز بگذرد فاسد میشود یا نه؟ افسار دست خداست صد سال ماند بیرون خراب نشد خدا گفت «انْظُرْ إِلى طَعامِكَ وَ شَرابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ» این پیغمبری که صد سال مرد آمد به شهری رسید که همه مرده بودند گفت خدایا اینها را چهطور میخواهی زنده کنی؟ خدا صد سال عمرش را گرفت بعد صد سال خدا گفت حالا غذایت را نگاه کن همین اعتقاد را داشته باشیم که فرمان دست خداست از حساب ظاهری حساب استقلالی باز میکنیم.
شریعتی: خیلی ممنون و متشکرم از شما و سپاسگزارم از لطف و همراهی شما آیات قرآن را بناست بشنویم صفحهی 301 را امروز دوستانم تلاوت میکنند یادآوری کنم در طرح فرزندان غدیر که خیلی از دوستانمان از ابتدای این طرح با ما همراه بودند و اتفاقات مبارکی هم رقم خورده که یک وقتی مجدداً گزارشش را خدمتتان خواهیم داد زوجهایی که تمایل دارند ثبت نام کنند در این طرح میتوانند عدد 5 را 20000303 پیامک کنند دوستانمان راهنمایی میکنند که چهطور میتوانند از تسهیلات و مساعدتهای این طرح بهرهمند شوند و آنهایی که میخواهند در این طرح با ما همراه شوند و کمک کنند همدلی و نکاتی که در جلسهی گذشته و این جلسه حاج آقای عاملی فرمودند عدد 18 را به 20000303 پیامک کنند ایات را بشنویم بر میگردیم همراه شما هستیم و در کنار شما بفرمایید.
اللّهم صل علی محمد و آل محمد
صفحهی 301قرآن کریم
اللّهم صل علی محمد و آل محمد
شریعتی: اللّهم صل علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم ای عشق به جسم خسته جانی بده، تنگ است جهان ما، جهانی بفرست ما خاک به اندازهی مردن داریم تا زنده شویم آسمانی بفرست. خیلی خوشحالیم که همراه شما هستیم و در کنار شما هستیم و در محضر حاج آقای عاملی عزیزمان، انشاالله لحظات زندگی همهی ما مزین به نور قرآن کریم باشد اشارهی قرآنی این صفحه را حاج آقای عاملی خواهند فرمود و انشاالله خداحافظی خواهیم کرد.
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم آیهی 65 سورهی مبارکهی کهف « فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا» قصهی حضرت موسی و خضر است این قصه صرفاً یک قصهی تاریخی نیست یک پیام بسیار بزرگی دارد آن هم این است که حوادثی که شما میبینید همه پشت صحنه دارد ظاهر آن را نگاه نکنید با ظاهرش حکم نکنید یک ارادهی حکیمانه پشت این حوادث هست حوادثی که اتفاق میافتد حضرت موسی اطلاع ندارد اشراف ندارد اعتراض میکند که چرا این کار را کردی و آن کار را کردی که همه میدانید سه حادثهی بزرگ اما خدای متعال آنقدر این مطلب را مهم دانسته است که مردم بدانند که هر چه صورتی دارد آنچه در بالاستی…
شریعتی: یک حقیقتی دارد.
حجت الاسلام عاملی: بله، یعنی یک روح دیوانه در این عالم حکومت نمیکند با یک حکمتی این حادثه پیش آمده است که میآید کشتی را سوراخ میکند یا یک نوجوانی را به قتل میرساند یا یک دیواری را درست میکند حضرت موسی اطلاع ندارد که چرا این کار را میکند ظاهرش غیر مقبول است ممکن است ممکن است خیلی چیزها برای شما غیر مقبول باشد در زندگی، ولی پشت آن یک عنایت خاصی خوابیده است آنقدر این برای خدا مهم بوده است که این را آورده است اینجا ذکر کرده است و یک پیغمبر اولوالعزم را مأمور کرده است که برو از یک پیغمبر گمنام عجیب است باید درس یاد بگیری و عملاٌ به این نکته برسی که صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی. عجیب این است که پشت صحنهها را حضرت خضر میداند حضرت موسی با آن مقام رفیع اشراف ندارد لذا اعتراض میکند و آن هم با صراحت حرف میزند میگوید تو نمیتوانی با من همراه شوی، چرا نمیتوانی؟ چون « وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَىٰ مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا» تو از چیزی که اطلاع نداری چهطور میتوانی با من همراه شوی لذا در روایت هست که « شِيعَتُنَا أَصْبَرُ مِنَّا» امام میگوید شیعیان ما صبرشان بیشتر از صبر ماست گفتند چهطور؟ حضرت فرمود ما میفهمیم که برای چه این حادثه پیش آمده است صبر میکنیم ولی شیعیان ما نمیدانند که چرا مثلاً فرزندش اینطوری شد صبر میکنند پس آن اصبر است از ما، در اولش هم میگوید باید تابع من شوی حق اعتراض نداری « قَالَ فَإِنِ اتَّبَعْتَنِي فَلَا تَسْأَلْنِي عَنْ شَيْءٍ حَتَّىٰ أُحْدِثَ لَكَ مِنْهُ ذِكْرًا» حق نداری حرف بزنی من هر کاری کردم. این قصه نکات بسیار عجیبی دارد که خدا ذکر کرده است اولا این آیه میگوید اولش که به او رسید حضرت موسی، فهمید که این آدم بزرگی است که خدا او را برا ی پیغمبر گمنام فرستاده است « هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَىٰ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا» شهید ثانی در منیة المرید میگوید دوازده نوع ادب در اینجا خوابیده است دانه به دانه ذکر میکند یعنی انسان باید به معلم خودش احترام کند با ادب و نزاکت حرف بزند اگر در یک مدرسهای مسومیتی درست شده است خانوادهها، اولیاء بیایند خدایی ناکرده نسبت به معلم اهانت کنند پناه میبرم به خدا، به جای تجلیل و تعظیم، خدای ناکرده… نکتهی مهم این است که خدای متعال مصلحتی که اینجا آورده است خدای متعال، مصلحت را خودش بهتر از ما میداند مفهومش این است که مصلحت را به خود خدا واگذار کنید خدا خودش میداند که… فرزند امام صادق مریض بود همه میگفت ای خدا ای خدا، یک نالهای از اتاق بلند شد رفت اتاق آمد خیلی دیگر به اصطلاح آرام بود گفتند الحمدلله فرزندتان درست شد گفتند نه فوت کرد، چرا پس شما الان راحتید؟ گفت تا مشیت وارد نشده ما التماس میکنیم وقتی خدا مشیتش تعلق گرفته است فرزندم از دنیا برود ما تسلیم هستیم. اینها را دارد میگوید قصهی حضرت موسی و حضرت خضر، و قصههای خیلی خوبی دارد در اینجا باز خدا میخواهد بگوید که چرا حضرت خضر به این مقام رسیده است آن آیهای است که الان خواندم میگوید که این عبد بود رحمت ویژه به او داده بودیم علم ویژه به او داده بودیم آن هم عبارت است از اینکه عبد است که به این مقام رسیده است.
شریعتی: عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا.
حجت الاسلام عاملی: و آخرین جمله که بگویم آنقدر عجیب است آنقدر عجیب است خضر میگوید که خدا امر میکرد من انجام میدادم، یعنی میشود که انسان به جایی برسد که خدا امر کند انسان انجام دهد. «و ما فعلته أن أمري» یعنی هر چه بود به اذن بود عارف زمانی موفق است که هر چه کند به اذن باشد.
شریعتی: آقا خیلی ممنون و متشکرم از شما، قصهی حضرت موسی و خضر علیهم السّلام قصهی پر نکتهای است یک اشارهای الان حاج آقای عاملی فرمودند آنهایی که دوست دارند به تفصیل این قصه را با تمام زوایا مطالعه کنند و بهرهمند شوند از معارف عمیقی که در این قصه نهفته است میتوانند به سایت ما مراجعه کنند حاج آقای عابدینی عزیز مدتهاست که قصهی موسی و خضر را دارند میفرمایند با تمام لطایف و ظرایفش و نکتههای خوبی را هم داریم میشنویم که انشاالله خداوند حفظشان کند دعا بفرمایید و خداحافظی کنیم حاج آقا.
حجت الاسلام عاملی: یک دعای کوتاه ولی بسیار خوب، گاهی حوادثی پیش میآید ما از آن حادثه وحشت میکنیم فزع میکنیم جزع میکنیم بیتاب میشویم که چه میشود؟ « يَا مَنْ إِلَيْهِ مَفَرِّي آمِنِّي مِمَّا فَزِعْتُ مِنْهُ إِلَيْكَ» ای خدایی که من جز تو مفر ندارم این گرفتاری برداشتم به تو پناه آوردم «آمِنّي» به من امنیت بده « ِمَّا فَزِعْتُ» از آنچه که ترسیدم « مِنْهُ إِلَيْكَ» در حالی که آن را برداشتم سراغ تو آمدم این بسیار دعای خوبی است « يَا مَنْ إِلَيْهِ مَفَرِّي آمِنِّي مِمَّا فَزِعْتُ مِنْهُ إِلَيْكَ» این یک تکهی دعای سریع الاجابه است.
شریعتی: خیلی خوب انشاالله دعاهای دوستان مستجاب شود عزیزانمان مطالب و محتویات برنامهها را در غالب فایل صوتی و متنی در کانالمان هم بارگذاری میکنند عزیزانمان میتوانند مراجعه کنند به کانال ما در سروش و ایتا و امیدوارم که دوستانی که زحمت فضای مجازی ما را هم میکشند دعا کنید حاج اقای عاملی خیلی از شما ممنون و متشکرم خیلی بهرهمند شدیم از محضرتان، سپاسگزارم از لطف و همراهی و همدلیتان، دعا میکنیم برای سلامت آن کسی که مژدهی باران سبز شالیهاست، خدا کند که بیاید همین حوالیهاست.
اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً
فایل صوتی این برنامه
فایل تصویری این برنامه