تغییر سایز-+=

ترکيه و قوم گرایی

این روزها اوضاع ترکیه شدیدا بهم ریخته است. این کشور در آستانه جنگ داخلی و جنگ قومی واقع شده است. ترک و کرد به جان هم افتاده اند و در پی آن در 11 استان این کشور حکومت نظامی اعلام شده است. دولت ترکیه با صرف هزینه های میلیاردی در طول چند دهه برای پایان دادن به این غائله، اکنون به بن بست رسیده است. ما در صدد حکم درباره آنان نیستیم اما میخواهیم نتیجه ای بسیار مهم از این اوضاع بگیریم

پس از حمله اردوغان به کردها آنان نیز در طی پنجاه روز بیش از یکصد نفر از نظامیان ترکیه را کشته اند. جنگ آنچنان غوغا شده است که در شهرها کرد و ترک به خون یکدیگر تشنه شده اند. یکی از کردها را پس از آزار و اذیت وادار به خضوع در برابر مجسمه آتاترک کرده اند و با انتشار تصاویر آن اعلام داشته اند که ترک ها همیشه غالب و کردها مغلوب آنان هستند.

آیا این راه درست است یا نه بایستی بررسی شود و این بحث برای کشورهایی که تعدد قومیتی دارند بسیار لازم است.

مدیریت اقوام در شرایطی که استکبار جهانی قصد بهم ریختن کشورهایی که تعدد قومیتی دارند، مسئله بسیار مهمی است.

از این مباحث مطالب مهمی را می توان نتیجه گرفت.

این درگیری ها در طی 80 سال گذشته آغاز شده است که در این 30 سال گذشته نیز بسیار شدت یافته است. تا کنون نیز 40 هزار نفر در این درگیری ها جان خود را از دست داده اند. هزینه های میلیاردی نیز نتیجه ای نداشته و دشمنان ترکیه نیز در پی گرم کردن این معرکه برآمده اند.

بعد از جنگ جهانی اول که دولت عثمانی دچار شکست شد، متفقین (انگلیس، فرانسه و ایتالیا) در لوزان سوییس گردهم آمدند و با تنظیم قراردادی با آتاترک به توافق رسیدند. علت انتخاب آتاترک هم این بود که وی مخالف حضور دولت عثمانی در کنار آلمان بود. آتاترک این ذیل این قرارداد را امضاء کرد و در نتیجه آن وادار به انجام چند کار برای آنان شد. آنان از وی خواستند که خلافت را ملغی نماید،رسم الخط را از عربی برگرداند تا از گذشته منقطع شوند، کشف حجاب نماید، به جای جمعه شنبه و یکشنبه را تعطیل اعلام نماید و قانون مدنی اروپا را جایگزین قوانین اسلامی کند و مسائلی همچون زنا، ربا و … دیگر جایی نداشته باشد که وی همه اینها را قبول کرد.

در این میان یک ترکیه جدید متولد شد که کردها دیگر هیچ نقشی در آن نداشتند. ترکیه به عنوان یک جمهوری که عنصر اصلی آن ترک بودن بود، صاحب یک دولت غیر دینی و نژادی شد. اکنون نیز که 80 سال از آن توافق می گذرد همچنان اختلافات قومیتی پای برجاست.

در سال 1923 که این توافق اجرا شد از همه اقلیت ها بحث گردید اما از جمعیت 45 میلیونی کرد که اکثریت آنها در ترکیه ساکن هستند سخنی به میان نیامد. در نتیجه اعلام شد که ترکیه کشور ترک هاست و نام کردها را نیز ترک های کوهستانی گذاشنتد.

در اینجا این سوال مطرح می شود که اگر اینها ترک هستند چرا ابتداءاً نام آنها کرد گذاشته شده است؟ در پاسخ این چنین اظهار می دارند که ترک ها وقتی به آناتولی می آمدند یک گرگ جلو افتاد و آنان را به مقصد رساند. (به همین خاطر است که نماد قوم گرایان ترک نیز گرگ است) آن زمان هم چون وقتی روی برف راه می رفتند صدای کرد کرد می داد لذا نام این قوم را گذاشتند “کرد”. اظهار می دارند که آنان ترک هستند و به خاطر آن صدا نامشان کرد گذاشته شده که این مطلب را در کتابهایشان نیز نوشته اند.

یک پروژه ای آغاز کرده اند که می خواهند همه را ترک کنند.

وقتی دولت عثمانی شکست خورد کردها به چندین قسمت رفتند از جمله عراق، سوریه و ترکیه. کردها نیز متوجه شدند که بسیار مغبون شده اند. عنصر مشترک بین ترک و کرد اسلامیت بود که آتا ترک آن را زیر پای خود گذاشت. در اثر این عدم وجود نقطه اشتراک، قیام ها آغاز شد.

آغازگر اولین قیام، شیخ سعید پالوی درموی بود که از علمای بزرگ ارومیه بود. وی اظهار داشت که آتاترک نقاط مشترک ما را از بین برده است و ما باید با کنار گذاشتن او دوباره آن نقاط اشتراک را احیاء کنیم. وی اقدام به جنگ با آتاترک نمود که آتاترک وی را شکست داد و در داخل نام آن را حرکت تجزیه طلب نهاد و در خارج آن را قیام دینی مرتجعانه معرفی کرد. پس از آن نیز در سال 1925 در شهر دیاربک، 48 عالم کرد را به دار آویخت. از آن به بعد شیخ سعید تبدیل به یک نماد مقاومت و آزادی شد.

در سال 1938 مجددا سید رضا علوی در ایالت تنزلی اقدام به قیام کرد که که پس از شکست وی نیز 60 هزار علوی را به قتل رساندند و بقیه را نیز سرکوب کردند. می گویند در تاریخ ترکیه قیامی خونین تر از این قیام نیست. اکنون هم اردوغان اعلام کرده است که “من به نام حکومت ترک از علوی ها معذرت میخواهم که اینهمه از شما ها را به قتل رسانده ایم”. سیدرضا چون 78 سال داشت و دیدند که نمی شود وی را اعدام کرد، سن وی را کم کردند و سن پسر 17 ساله اش را زیاد کردند و سچس هردوی آنها را به دار آویختند.

هنگامی که میخواستند سید رضا به دار بیاویزند گفت اول من را اعدام کنید تا مرگ پسرم را نبینم ولی بر خلاف خواسته اش عمل کردند و پسر 17 ساله اش را جلوی چشمانش اعدام کردند. سید رضا به هنگامی که میخواست به دار آویخته شود میگفت: اولاد کربلایم، مظلوم و بی گناهم.

تا 1980 هرچه قیام شده از آنها می گذریم.

در سال 1980 یک اتفاق بدی افتاد و آن هم تشکیل پ ک ک بود. تا 1980 قیام دست متدینین بود ولی از آن به بعد به دست پ ک ک افتاد. آنها اعتقادات دینی ندارند و قیام آنها نیز بر پایه مسائل دینی نبود. لذا اروپا فورا از آنها حمایت کرد. تا سال 2012 در پی جریانات پ ک ک، 40 هزار نفر کشته شده اند که 35 هزار نفر از کردها و 5 هزار نفر از نظامیان ترکیه می باشد. حدود 3500 روستا را کلا ویران کرده اند که در اینجا پ ک ک وجود دارد.

از آن تاریخ به بعد اردوغان با نام دینداری و سنی گری اقدام به دوستی با آنها کرد که آنان نیز امیدوار شدند. اما از زمانی که گروه هایی همچون داعش به وجود آمدند اردوغان به هوای اینکه از طریق آنها می تواند سوریه و عراق را فتح و دولت عثمانی را احیا کند، کرد ها کلا کنار گذاشت. بارزانی که از دوستان وی بود اعلام کرد که داعش به اربیل رسیده و از اردوغان خواست که به آنها کمک کند ولی اروغان هیچ اقدامی نکرد. در کوبانی هم کردها به محاصره افتادند و از دولت ترکیه خواستند که مرز را برایشان باز کند ولی اردوغان توجهی نکرد.

کردها در این زمان متوجه شدند که قضایای دیگری پشت پرده است. اردوغان نیز به هوای بدست آوردن رای قوم گرایان ترک، کلا زیر همه توافقات با کردها زد و اظهار داشت من چیزی از توافق کاخ دولما باغچای متوجه نمیشوم. توافقی که معاونین و وزرای اروغان زیر آن را امضا کرده بودند.

سخنانی بسیار خوب در آن توافقات آمده بود. آزادی کامل برای نهادهای مدنی غیرحکومتی، حل شدن قضیه اکراد با راه حل دموکراتیک، ضمانت قانونی برای حفظ حقوق شهروندی، بهبود اقتصادی مخصوصا برای مناطق کرد و مهم تر از همه تعریف مجدد هویت ملی و شهروندی بود که در این توافق بدان اشاره شده یود.

اکنون کردها هم به ترک و هم به عرب بدبین شده و علاقه شدیدی نسبت به کشور ما پیدا کرده اند. چون کردها در عراق، سوریه و ترکیه با حکومت درگیر هستند. هفته پیش یک تحلیلگر فرانسوی اظهار داشت که ما غبطه میخوریم که ایران شرایطی فراهم کرده که در آن کردها بهترین روابط را با حکومت برقرار کرده اند. یکی از کردهای نیز اعلام کرد شما قدر این روابط را نمی دانید در حالی که در هیچ کشوری با این تعدد قومیت چنین رابطه ای بین قومیت ها و حکومت برقرار نیست. وی گفته بود که ما کردها بسیار لذت بردیم وقتی دیدیم ایران یک کرد سنی را در ویتنام سفیر خود کرده است.

کردها اصلا در پی تجزیه  نیستند بلکه میخواهند آنان نیز در امور مملکت مشارکت داشته باشند چون همانند ایران که در نقاط مختلف آن ترک ها زندگی می کنند در ترکیه نیز کردها در شهرهای مختلف ساکن هستند.

پیام مهم حوادث چند دهه ی ترکیه این است که با اندیشه ناسیونالیستی و با برخورد چکّشی و با حق ویژه نمی توان یک کشور دارای تعدد قومی را اداره کرد. اسلام به جای این اندیشه، نظریه ی خانواده واحد جهانی را مطرح کرده است.

لینک کوتاه :

darolershad.org/?p=9331

جدیدترین عناوین خبری

پربازدیدترین خبرها

مطالب مرتبط

ثبت دیدگاه

یک پاسخ ارائه کنید