به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اردبیل آیت الله عاملی در خطبه اول نماز جمعه ۱۹ مرداد ۱۴۰۳ که در محل مصلای اردبیل برگزار گردید در تبیین حقیقت تقوا اظهار داشت: تقوا این است که انسان برای سوالات خداوند در محشر جواب آماده کند، محشر چندین شان دارد که یکی از آنها سوال است در روایت آمده:”فَأَعِدَّ لَهُ جَوَاباً”( در هر کاری که وارد می شوی اول براى خدا پاسخى آماده كن.)
خداوند سوال های مفصلی خواهد داشت انسان کیس کسی است که قبل از عمل حساب آن سوال ها را کرده است اگر از ما سوال کند که من به اندازه یک کتاب یعنی قرآن با شما سخن گفته بودم؛ با این تکریم بزرگ و با آن همه آیات،چه کار کردید؟ در این کتاب عفت را به شما سفارش کرده بودم با آیات عفت و حجاب چه کار کردید؟ تقوا یعنی اول آماده کردن جواب سپس اقدام.
اگر می خواهد رشوه بگیرد اول برای خداوند پاسخی آماده کند، اگر خداوند پرسید این نجاست چه بود که به مال خود اضافه کردی؟ چرا این نجاست را به خورد اولاد خود دادی و یک نسل تباه شده را پایه گذاری کردی ؟ آیا رشوه خور پاسخی برای آن دارد؟
یا در خصوص خیانت به بیت المال که به معنای مدیون شدن به یک ملت است. اگر خداوند سوال کند چرا به حق ملت دست درازی کردی؟ آیا پاسخی داری؟ خداوند متعال در قیامت هم سوال خواهد کرد و هم حکم خواهد کرد”يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ”(خدا در روز قیامت میان شما حکم خواهد فرمود.)
خداوند میفرماید حکم میکنم تا کافر متوجه شود که نفهمیده است. اگر حکم و روشنگری نکنم، خواهد گفت حق با من بوده است خداوند در قیامت اول حکم میکند و سپس کافر را به جهنم میفرستد علت آن این است که آتئیست ، مشرک و کافر بداند که در خیال ، کذب و توهم زندگی کرده و حیات خود را بر اساس دروغ برپا کرده اند.
حالا کلمه سوال را در قرآن جستجو کنید؛ خداوند بعضی جاها قسمهای غلیظی دارد که انسان وحشت میکند چون برای هر چیزی قسم نمیخورند، یا باید کار مهمی باشد تا قسم خورده شود یا طرف در شک و شبهه باشد تا قسم خوردن ضرورت پیدا کند خداوند قسمهایی دارد که انسان از آن میلرزد “فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ “(قسم به خدای تو که از همه آنها سخت مؤاخذه خواهیم کرد.از آنچه میکردهاند.)
ای پیامبر! قسم به خداوند تو، من همه انسان ها را به پای محاسبه خواهم آورد و از هر انسانی به طور مفصل سوال خواهم کرد که این چه کاری بود که کردی؟ چرا با ربا مردم را خانه خراب کردی؟ این بیحجابی چه بود که جوانان را اغوا و گمراه کردی و به گناه انداختی؟ چرا بی جا و بیجهت نظام خانواده را بر هم زدی؟
خداوند می فرماید:
“وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ”(و البته آنچه میکردهاید از همه سؤال خواهید شد.)
باز هم در این آیه قسم میخورد که از همه کارهای شما خواهم پرسید.
عزیزان دقت کنند اگر این هشدارهای آسمانی وارد جامعه ما بشود اصلاحهای بسیار بزرگی رخ خواهد داد همه این ها پمپاژ معنویت به جامعه است و جامعه در سلامتی خود مخصوصاً مدیون پمپاژهای معنویت است.
آیه دیگری میخوانم که بیانگر یکی از قسمهای بسیار سخت قرآن است:
“تَاللَّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَفْتَرُونَ” (به خدای یکتا که البته از این دروغ و افتراء بازخواست خواهید شد.)
افترایی که به خداوند، دین، پیامبر و انسانها میبندی، خداوند میفرماید من از افتراء سوال خواهم کرد.
خداوند در چهار مورد در خصوص افتراء صحبت کرده و در دو مورد قسم خورده است یکی همین آیه است که بیان شد و در آیه دیگر میفرماید:
“وَلَيُسْأَلُنَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَمَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ”(و روز قیامت از آنچه دروغ میبستند سخت مؤاخذه میشوند.)
خداوند قسم میخورد و میفرماید از افتراها خواهم پرسید! افتراء لحظه به لحظه کشتن یک نفر است! از بین بردن حیات اجتماعی یک فرد است. ببینید چه مصیبت بزرگی میشود .
در جای دیگر می فرماید: “إِنَّمَا يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْكَاذِبُونَ”(دروغ را آن کسانی به خدا میبندند که ایمان به آیات خدا ندارند و این کافران البته خود مردمی دروغگویند.)
چه کسی افتراء میبندد؟ آن که دین و ایمان ندارد! آیات الهی را قبول ندارد! آیا از این بدتر میشود؟ این واقعاً کمرشکن است افتراء که به زبان آمد، خداوند میفرماید: معلوم می شود که تو به آیات من ایمان نداری ایمان و آخرت تو سوخت و ابدیت تو تباه شد!
خداوند در جای دیگر میفرماید:
“وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ” (تهمت را سهل و کوچک میپنداشتید در صورتی که نزد خدا (گناهی) بسیار بزرگ است)
شما تهمت، بهتان و افتراء را سبک میشمارید در ترازوی شما سبک است اما در ترازوی من بسیار سنگین است. وقتی خداوند اسم تهمت و بهتان را گناه عظیم بگذارد شخص مفتری باید خود گریه کند.
باز هم برای سوال آیه میخوانم؛ خداوند دو فرمایش عجیبی برای سوال دارد یکی این است که می فرماید پیامبرها را جمع خواهم کرد و به آنها خواهم گفت: “ماذا اُجبتم” ( امت ها به شما چه جوابی دادند؟)و انسان ها و امت را نیز جمع می کنم و به آنها خواهم گفت: “ماذا اَجبتم” (شما و پیامبرها چه جوابی دادید؟)
و در آیه ای دیگر قسم خورده که “فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ”
(البته ما هم از امتها که پیامبران به سویشان آمدند و هم از پیغمبران آنها باز خواست خواهیم کرد.)
خداوند میفرماید هم پیامبران و هم امت را جمع میکنم و از هر دو سوال میکنم از پیامبرها این گونه سوال میکند:
“يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُوا لَا عِلْمَ لَنَا إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ”([از] روزی [پروا کنید] که خدا پیامبران را جمع می کند، و [به آنان] می فرماید: [در برابر دعوتتان به اجرای دستورهای خدا] چه پاسخی به شما داده شد؟ گویند: ما را [در برابرِ دانشِ تو] هیچ دانشی نیست؛ یقیناً تویی که به نهان ها بسیار دانایی)
خداوند ۱۲۴هزار پیامبر را جمع خواهد کرد و خواهد فرمود سفیرانی مانند شما برای انسانها فرستادم، با دست شما انسانها را تکریم و برای آنها حرمت قائل شدم و آنها را به حساب آوردم.
آیا تکریمی بزرگتر از این میشود که خداوند با ۱۲۴ هزار پیامبر به سراغ انسان ها آمده است؟ خداوند متعال خواهد فرمود امت ها به دعوت شما چه جوابی دادند؟
و در آیه دیگر سوال از امت ها را این گونه بیان می کند:
“وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِينَ”(و روزی که خدا خلق را ندا کند که شما چگونه به رسولان (حق) پاسخ دادید؟)
خداوند میفرماید از امت ها سوال میکنم من پیامبر سراغ شما فرستاده بودم به پیامبر من که با آیات من سراغ شما آمده بود چه جوابی دادید و چه عکس العملی داشتید؟ در اینجا به یک مطلب خوب دقت کنید لحظه ای فکر کنید اگر مرگ شما را درک کرد آیا الان جوابی برای مساءله برزخ دارید؟مساءله برزخ به قدری سخت است که در ماه رجب به خداوند می گوییم: خدایا خودت آن را بر عهده بگیر!
“وَ تَوَلَّ أَنْتَ نَجَاتِی مِنْ مُسَاءَلَةِ الْبَرْزَخِ وَ ادْرَأْ عَنِّی مُنْکراً وَ نَکیراً وَ أَرِ عَینِی مُبَشِّراً وَ بَشِیراً” (و از سؤال و جواب در عالم برزخ تو خود متصدى نجاتم باش و نكير و منكر را از من دفع كن و فرشته بشارت را به چشم من بنما)
خیلی جالب است که خداوند در قرآن در موضوعات لازم الفکر این مطلب را مطرح می کند که تفکر و تامل کنید که ممکن است اجل شما نزدیک باشد میفرماید به این فکر کنید که ممکن است امروز ، فردا یا پس فردا عمر دنیا تمام شود آیا آماده هستید؟
“أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ وَأَنْ عَسَى أَنْ يَكُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ”(آیا فکر و نظر در ملکوت آسمانها و زمین و در هر چه خدا آفریده نکردند و در این که اجل و مرگ آنها بسا باشد که به آنان بسیار نزدیک شده باشد؟)
تمام سرمایه انسان عمر است اما سرنوشت این سرمایه یک ساعت دیگر ، دو ساعت دیگر و… مشخص نیست پس چه جای مباهات و کبر و منیت است ؟
مردی همه شب بر سر بیمار گریست
چون روز شد او بمرد و بیمار بزیست
پر کاهم در مصاف تندباد
خود ندانم در کجا خواهم فتاد
اینکه در روایت آمده یک ساعت تفکر بهتر از عبادت هفتاد سال است برای این است که گاهی یک تفکر، سرنوشت انسان را کلا تغییر و او را در فضایی بسیار قدسی و سرنوشتی بسیار مبارک قرار می دهد موضوعاتی که شایسته تفکر است زیاد است از جمله اینکه انسان به این فکر کند که اگر با صدق عنوان مجرم از دنیا خارج شود چه سرنوشتی پیدا می کند؟
حجاب را برداشتهاید پس مجرم هستید حالا اگر با این مجرم بودن از دنیا خارج شوید چگونه از شما استقبال می شود؟ یک آیه میخوانم اگر کسی خون گریه کند جا دارد خداوند میفرماید:
“إِنَّهُ مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَى”(که همانا هر کس به خدای خود طاغی و گنهکار و با عنوان مجرم وارد شود جزاء او جهنّم است که در آنجا نه بمیرد (تا از عذاب برهد) و نه زنده شود (که از لذت زندگی برخوردار باشد)
گاهی انسان از دنیا می رود در حالی که مجرم است چون ربا خورده است ، به بیت المال خیانت کرده، رشوه گرفته و یا به اهل خانه ظلم کرده است او طبق آیه فوق وقتی چشم خود را می بندد خود را در جهنم پیدا می کند (نعوذبالله من غضب الله) .
این آیه را هیچ وقت فراموش نکنید که : “وَلَا يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ” ( و نیز قهر و انتقام ما از بدکاران عالم و مجرمان باز گردانده نخواهد شد.)
خداوند میفرماید بلا و عذاب من از انسانهای مجرم هیچ گاه برنمیگردد و وقتی جماعتی مجرم را از بین می برد می فرماید این عذاب از مجرمین دیگر بعید نیست در قرآن آمده که خداوند امتی را با عذاب از بین برده و سپس فرموده:
“وَمَا هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ” (و البته چنین هلاکتی از ظالمان عالم دور نخواهد بود.)
یعنی عذاب خدا و غضب و او قطعاً بر کسی نازل خواهد شد که عنوان ظالم به او صدق کند.
بحث ما در آثار عزاداری است سوال این است که وقتی عزاداری میکنیم و ده روز محرم را به امام حسین(ع) عرض ادب و عرض ارادت میکنیم، اشک می ریزیم، احسان میدهیم وقت میگذاریم حالا بعد این همه برنامه، سهم ما بعد از آن ده روز، از این عزاداریها چه خواهد شد؟ آیا هدف سرگرمی است؟آیا هدف رئیس و مرؤوس درست کردن است؟ آیا هدف نفس مناسک است؟
آیا سهم ما طبل و شیپور زدن بود؟ گفتیم اینجا عزاداران سه طایفه هستند یک طایفه برنده و دو طایفه بازنده و خاسر است و بلکه ممکن است به گناه هم افتاده باشد اولین طایفه آن دسته از عزاداران است که معنای شعارهای امام حسین(ع) را درک کرده مقصد، مرام و راه حضرت را متوجه شده است.
حضرت ایثار بسیار بزرگی را انجام داده است آیا ایثاری بزرگتر از این داریم که کسی تمام عزیزان خود را از دست داده باشد؟ حال سوال این است این ایثار بزرگ چه هدفی را دنبال می کرده است؟ آیا برای این است که صرفاً ده روز عزاداری کرده سپس با امام خداحافظی کنید؟ آیا برای علم گردانی صرف و طبل و سنج و شیپور است؟نخیر! بلکه حضرت خود را فدای عزت دین و خلوص دین کرده و آمده سر راه امت تابلو بزند تا امت راه را گم نکند و از دین خالص به وادی دین تاویل شده و تحریف شده و دین آلی و نه عالی نیفتد و لذا فرمود : “لکن لنری المعالم من دینک”(بلکه از آن روست که نشانه های دین تو را ببینیم)
میفرماید من آمدهام تابلوهای دین را سر راه امت قرار بدهم تا امت راه را گم نکند حضرت وقتی میفرماید “هل من ناصر” آیا مراد استنصار شخصی بوده است؟ قطعاً شخصی نبوده؛ حضرت “هل من ناصر” تا با کمک امت بساط ظلم برچیده شود میفرماید من در مقابل ظلم و ایستادهام بیعت نکرده ام و برای این کار بالاترین هزینه را پرداخت کرده ام شما هم به دنبال من بیایید” و لکم فیّ اسوه”
یعنی ماموریت، ماموریت شخصی و “قضیه فی واقعه” نیست نهضت من از اصول دین گرفته شده است اینطور نیست که بدعت بگذارم ” اريد ان امر بالمعروف و انهي عن المنكر و اسير بسيرة جدي و ابي علي ابن ابي طالب (ع)”
راه جد من و پدر من همین است چیز جدیدی نیاورده ام از راه جدم جدا نشده ام شما که کار مرا استبعاد و انکار می کنید و در برابر من ایستاده اید شما از جاده خارج شده اید .
حالا ما هستیم و این شعار فاخر که تایید ظلم و ظالم ممنوع است یک عزادار چگونه می خواهد رابطه خود را با این ظلم ستیزی تنظیم کند؟ ظلم در منزل، ظلم در اداره، ظلم در سیاست، ظلم درتجارت، ظلم در بازار ظلم در خانواده و …
حضرت لحظه آخر تشریف میآورد با امام سجاد(ع) خداحافظی کند اگر شما در آن بحبوحه بخواهید خداحافظی کنید چه کار میکنید چه می گویید چه امری را سفارش می کنید؟
همه نگاه میکنند که ببینند حضرت اینجا چه خواهد فرمود؛ ایشان حرف عجیبی میگویند، اصلاً نمیفرمایند که اطفال و خانمها بی پناه و در معرض هجوم می مانند پس این گونه تدبیر کنید این ها را نمی گوید بلکه میفرماید پسرم مبادا به شخصی ظلم کنی که جز خداوند هیچ پناهگاهی و هیچ سندی ندارد! میدانید این چقدر معنا دارد؟ یعنی معلوم میشود اساس نهضت امام حسین علیه السلام مقابله با ظلم و ظالم را تشکیل میدهد پس در محیط خانواده مثلاً دقت کنید که آیا ظالم هستید یا خیر؟ در بازار و تجارت ظالم هستید یا خیر؟ اگر ظالم هستید پس با امام و مرام او بیگانه هستید و بی جا عزاداری می کنید.
امام حسین(ع) هیجده شعار در کربلا دارد حضرت وقتی میفرماید “هل من ناصر” و شما هم میگویید “لبیک یا اباعبدالله” و مجلس لبیک برگزار میکنید در واقع برای این شعارها لبیک میگویید به سنج و شیپور ، نی و طبل لبیک نمیگویید به طبل زدن در وقت نماز لبیک نمیگویید!
حضرت برای یک چیز به کربلا آمده و آن این که در راس قدرت جامعه باید صالح ترین انسان قرار بگیرد بنابراین امام می گوید یک فاسق یک شرابخوار یک ظالم را در راس قدرت قرار ندهید، یک قمارباز یک عیاش و یک بیدین و کسی را که با بشریت نامحرم است در کانون قدرت قرار ندهید نگذارید کسی که دست در دست شیطان بزرگ آمریکا میگذارد بر شما حکومت کند نگذارید کسی که برای اسرائیل فرش قرمز پهن میکند در هرم قدرت قرار گیرد و بر شما تولیت کند.
چرا حکام جور از امام حسین علیه السلام میترسند؟ ترس آنها به خاطر همین شعارها است به خاطر شعار رهبریت صالح و مبارزه با حکام جور است هر کس که در وادی این شعارها است به امام حسین علیه السلام لبیک گفته و امام حسین(ع) نیز به او خوش آمد میگوید “مرحبا بکم” حضرت میفرماید به اردوگاه من خیلی خوش آمدی قبل از عاشورا افرادی با سختی تمام به حضرت ملحق شدند عجیب است که حضرت برای بعضی از آنها چندین ساعت در مقابل خیمه ایستاد که فلان کس از بصره میآید ببین باید چطور باشی که حضرت این گونه به پیشواز تو بیاید.
اگر شعار رهبریت صالح و طاغوت ستیزی امام حسین (ع) را درک کردید آن زمان خواهید فهمید که جمهوری اسلامی ، انقلاب اسلامی و نظام ولایت فقیه محصول لبیک به ندای امام حسین(ع) است آن زمان متوجه خواهید شد اگر کربلا نبود انقلاب ما ایجاد نمیشد:
یا مکن با پیل بانان دوستی
یا بنا کن خانه ای در خور پیل
یا دوستی با امام نکنیم و یا اگر کردیم در دوستی خیانت نکنیم .یا اظهار موالات نکنیم و یا ملتزم به لوازم موالات شویم.
مدام می گوییم یا ابا عبدالله “یا لیتنی کنت معک” بسم الله! امام حسین(ع) در هر دوره حضور دارد خودش میفرماید من با “مثل یزید” کار دارم یعنی من در هر دوره هستم پس عزادار باید برنامه ریزی کند تلاش کند که چگونه تولیت جامعه با صالح ترین فرد جامعه باشد حساس باشد که چه کسی حاکم جامعه شود چه کسی وزیر شود چه کسی در منصب مدیریت قرار بگیرد؟
عزادار واقعی به مدیریت در تمام ردهها حساس خواهد شد اگر به این امر خطیر حساس شدی از کربلا سهم بزرگی بردهای امیر المومنین نیز به خاطر تغییر مدیریت های نا اهل به شهادت رسید پس حرف تمام ائمه یک مطلب است “ذریه بعضها من بعض” “هل من ناصر” برای این است که به امام حسین(ع) نگاه کنی ببینی حضرت وقتی نشست تو هم بنشینی و اگر بلند شد تو هم بلند شوی به این میگویند “امام”
“إنما جُعل الإمامُ ليؤتمَّ به”
امام را گذاشتند تا به او اقتداء کنید نه اینکه وقتی به رکوع رفت شما به سجده بروید، او به سجده برود شما در قیام باشید، او در قیام باشد شما بنشینید!
حضرت خطاب به خانم زینب(س) میفرماید من این لباس تنگ را نمیپوشم، این لباس ذلت است! یعنی حضرت به لباس حساس است بعد از این انزجار حضرت چگونه یک عزادار (چه مرد چه زن) لباس تنگ می پوشد ؟ آیا ممکن است یک خانم عزادار با لباس تنگ بخواهد خود را با شخصیت اندامی معرفی کند؟ حجاب خود را درست رعایت نکند و بعد لباس عزا هم بپوشد؟ و آرایش مخصوص عزا در محرم هم داشته باشد ؟ قطعاً سر امام حسین(ع) کلاه نمیرود و با نفاق کسی نمی تواند به اردوی امام حسین(ع) وارد شود .
لبیک به امام حسین(ع) لبیک به تمام طهارت ها است لبیک به حساسیت های امام در کربلاست . امام در آن بحبوحه در کربلا به لقمه حرام حساس است ، می فرماید چرا این جماعت برای کشتن من جمع شدهاند؟ چون حرام و رشوه خورده اند! رشوه آخر سر انسان را امام کش می کند حضرت فرمود:”مُلِئَت بُطونُکُم مِن الحَرامِ”(شکمهایتان از حرام پر شده)
فرمود صبر کنید سر و صدا نکنید تا حرف بزنم، اما اجازه ندادند! حضرت فرمود ساکت شوید تا حق شما را اداء کنم، باز هم اجازه ندادند! و حضرت نتوانست حرف بزند؛ چه کسی از سخن امام که تماماً حکمت و برهان است بدش میآید؟ چه کسی از نماز و مسجد متنفر می شود؟ ریشه اینها را درون خود جستجو کنید. این نفرت ها انتقام خداست خداوند میفرماید من نمیگذارم به نماز جمعه بیایید! به مسجد بیاید یا قرآن بخواند یا حجاب داشته باشد یا از رشوه اجتناب کند یکی از وحشتناک ترین آیات خدا این است که خداوند در مقام عقوبت و انتقام از گناه کار و کافر فرموده:
“وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ” ( و ما دل و دیده اینان را چنانکه اول بار ایمان نیاوردند اکنون نیز از ایمان بگردانیم و آنها را به حال طغیان و سرکشی واگذاریم تا در ورطه ضلالت فرومانند.)
خداوند میفرماید چشم و قلب تو را معکوس میکنم معکوس نگاه می کنی و معکوس می فهمی و با احساس معکوس زندگی می کنی در نتیجه و تو را در داخل حیرتی وحشتناک که خروج از آن ممکن نیست گم میکنم که هیچ وقت نتوانی راه سعادت را پیدا کنی.
درسهای کربلا را یکی یکی استخراج و نصب العین بکنید و با آنها زندگی کنید به این میگویند “لبیک”