شریعتی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم» سلام میکنم خدمت تک تک عزیزانم، بینندگان خوب و دوستداشتنیمان. انشاءالله هر جا که هستید خداوند متعال پشت و پناه شما باشد، طاعات و عبادات شما انشاءالله قبول باشد و انشاءالله دست خالی از این ماه خارج نشوید و هر چه خیر و برکت است انشاءالله به سمت شما و خانههای نورانیتان سرازیر شود.
حجت الاسلام عاملی: خدمت عزیزان خودم، ملت بزرگمان سلام و عرض ادب دارم. آرزوی قبولی اعمال دارم. انشاءالله ذخیرههای بزرگی از ماه مبارک داشته باشند، توفیقات بزرگ، مقدرات عالی و بسیار شایسته است که ما در این سفره که متنعم هستیم، خدا توفیق داده است کنار این سفره هستیم، حضرت فرمود: اگر میخواهید دعایتان مستجاب شود عمومی دعا کنید. سر این سفره آنها ذویالحقوق ما بودند، آنها را فراموش نکنیم. پدرها، مادرها، معلمین، اساتید، ذویالحقوق، مخصوصاً مخصوصاً شهدای ما، شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم که ما بسیار بسیار رهین خون مقدس آنها هستیم و شهدای بهداشت و درمان، عزیزانی که در این درگیریهای کرونا خودشان را فدا کردند برای صحت و سلامتی عافیت ملت ما، ما عاجزیم، باز هم عاجزیم، باز هم عاجزیم که چطور عرض ادب بکنیم، چطور خضوع بکنیم در برابر این همه بزرگیها ملت ما در طول تاریخ هزینههای بسیار سنگینی پرداخت کرده است تا عزت ما، اقتدار ما، حاکمیت ملی ما، تمامیت ارضی ما حفظ شود. همهی این شهدا ذوی الحقوق ما هستند. ما در کنار سفرهی آنها هستیم و باید با آنها زندگی بکنیم، با مرام آنها زندگی بکنیم و مدافعین شایستهای برای مرام آنها باشیم. عرض ادب میکنیم به ساحت منیع خانواده معظم شهدا که ذوی الحقوق ولی نعمت ما هستند. عزیزان جانبازان، آزادهها و تمام کسانی که در این مدت خدمت کردند به ملت ما و کشور ما و برای اعتلای ملت ما و کشور ما مخصوصاً در این لحظات که دعا مستجاب است، لحظات بسیار بسیار قدسی است. زمان در استجابت دعا بسیار تأثیر دارد. ما الآن مهمان هستیم. به مهمان نه نمیگویند. باید فرصت را غنیمت بدانیم و دعاهای بزرگ، آرزوهای بزرگ، حاجات بزرگ از خدا بخواهیم. یکی از حاجات بسیار بزرگ ما و بسیار خطیر ما سلامتی و طول عمر مقام معظم رهبری است. از خدای متعال میخواهیم شوکت و تأثیر نفسش را بیشتر بفرماید، طول عمر عنایت بفرماید، دست رهبر ما را به دست مبارک امام زمان برساند و برهان مقام معظم رهبری، برهان انقلاب اسلامی را انشاءالله بر دنیا که برهان اهل بیت است بر دنیا غالب بفرماید.
شریعتی: انشاءالله.
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم. عرض شد که ما نسبت به ماه مبارک رمضان سه وظیفه داریم. وظیفه اول قبل از ماه مبارک است، یکی در خود ماه مبارک است و یکی بعد از ماه مبارک. قبل از ماه مبارک مسئلهی تطهیر است، مسئلهی استغفار است. طهارت باب الابواب است. اگر ای باب باز بشود تمام ابواب باز میشود. توبه را باب الابواب میگویند. یعنی سرازیر شدن عنایت. با همان «ان الله یحب المتطهرین» آقای بهجت میفرمودند یک کاری بکنید که رگههایی از طهارت در زندگیتان باشد تا مشمول این محبت خدا قرار بگیرید که خدا فرموده است «ان الله یحب المتطهرین» حب به خدا انفال نفسانی است. اینطور نیست که خدا نفس داشته باشد. در اینطور اوصاف نفسانی علمای اخلاق میگویند که «خذ الغایات والترک المبادی» غایت را بگویید مبدأ را ولش کن. یعنی آن انفاق نفسانی را ولش کن، آن در خدا نیست. اگر کسی به شما محبت داشته باشد چکار میکند؟ آن را بگیرید. چقدر به شما خدمت میکند؟ چقدر کارهای شما از دستتان میگیرد؟ در گرفتاریها با شماست. بار شما را سبک میکند. خدا با کسی که طهارت دارد آنطوری معامله میکند چون ناموس آدم طهارت است. سرشت این عالم طهارت است. غیرطاهر را نمیپذیرد. برمیگرداند. بدنی که سالم است پس میزند. و خدای متعال: «لِيَميزَ اللَّهُ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ» این ناموس این عالم است. هر کسی هر کاری میخواهد بکند. نهایتش اینطوری است. امیرالمؤمنین فرمود این هنوز اتفاق نیفتاده است. زمان فرزندم مهدی اتفاق میافتد که «لِيَميزَ اللَّهُ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ» هر چه ناپاکی است در دل پاک من الطیب. یعنی ناپاکی خودش را قاطی کرده است. اگر ناپاکی با چهرهی واقعی خودش بیاید کسی نمیپذیرد. اگر باطل با چهرهی واقعی بیاید کسی نمیپذیرد. باطل خیلی کریه است. ناپاکیها، پلیدیها خیلی کریه هستند. لباس طیب را میپوشند، لباس حق را میپوشند و باعث تدلیس میشوند، و باعث تسویل میشوند. اینها اصطلاحات قرآنی است. آن وقت میشود «مَكْرُ اللَّيْلِ وَ النَّهار»، «وَ لا يَحيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَهْلِه». این عالم طوری است که عالم سالم است. کسی ناسالم باشد، جا برای او نیست. سفره برای او نیست. یک سفرهی حیوانی که بیاید بگذرد اصلاً نفهمد که کجا بود، کجا آمدند، اینجا کجا بود، این چه سفرهای بود وا شده بود، خوردیم و سر همدیگر زدیم و آخرش هم چی شد؟ به کجا رسیدیم؟ خلیفهی بنیعباس وقتی آخر عمرش شده بود آن بالا دجله طاق نشسته بود دید یک کسی غسالی میکند. غسالی یعنی لباس شستن. غسال یعنی کسی که برای مردم لباس میشوید. گفت ای کاش غسال بودم، خلیفه نبودم. آخرش اینطوری است. ولی بعضیها طوری زندگی میکنند حتی آخر که میرسند میگویند: «لِمِثْلِ هذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُون» میگویند «وَ في ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُون» هم امیرالمؤمنین لحظهی آخر اینها را گفت، هم امام سجاد در لحظات آخر اینها را گفت. چه میدیدند که «لِمِثْلِ هذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُون» برای این باید کار کنند «وَ في ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُون» آنها که تنافس دارند، رقابت دارند سر این رقابت کنند. مسابقه سر این باشد. «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرات سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ» باشد. آخر خط که میرسند اینطوری است. حالا بحث ما این است که خدای متعال در وهلهی اول، بحث بحث طهارت است تا کنار این سفره قرار بگیرد. دنیا هم دنیای سالمی است. خدا چیز بد خلق نکرده است. دنیا سالم سالم است. «الدُّنْيَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا» اگر سالم نباشی آن وقت ذرات دنیا در برابر شما چموشی میکند. طغیان میکند. عاصی است چون شعور دارد. موجود غیرشعور در این عالم نداریم. پس از خدا باید بخواهیم در ماه رمضان، خدایا عالم که سالم هست من هم سالم باشم تا من هم بشوم «وَ كُلٌّ في فَلَكٍ يَسْبَحُون» من هم در آن فلک، در آن مدار قرار بگیرم. این دعا را به ما یاد دادند. «اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ وَ مِنْكَ السَّلَامُ وَ إِلَيْكَ السَّلَامُ وَ دَارُكَ دَارُ السَّلَام» حالا که اینطوری است، همه جا سلامتی مطلق است «حَيِّنَا رَبَّنَا مِنْكَ بِالسَّلَام» خدایا پس زندگی من را نیز روی سلامتی استوار کنم. فکرم سالم باشد، اخلاقم سالم باشد، گفتارم سالم باشد. وقتی دو تا ملکی که موکل هستند بر امیرالمؤمنین به محضر امیرالمؤمنین رسیدند، آقای رسول الله پرسید. گفت آیا چیزی تا حال از علی نوشتید؟ گفتند: نه، چیزی ننوشتیم. خدا رحمت کند حضرت آقای مشکینی را. میگفت طوری زندگی کنید که روزها بگذرد، هفتهها بگذرد، ماهها بگذرد، سالها بگذرد اما این دو ملکی که موکل هستند چیزی از شما ننویسند. در روایت هست که «تَمُرُّ صُحُفُهُمْ فُرَّغاً». در روایت هست که بعضیها صحیفهی اموالشان میآید فرغا. فرغا یعنی خالی. آلودگی در آن نیست. اما بحث دوم ما قبل از ماه رمضان این است که باید ما جشن بگیریم. جزء فرهنگ ما شود، عادات ما شود. جزء هویت ما شود. یعنی یک موفقیتی اقبال کرده است. خدا یک کاری کرده است، یک غوغایی از رحمتش را برای ما مرحمت فرموده است. اگر برای این جشن نگیریم برای چه میخواهیم جشن بگیریم. میدانی که دین ما جشن دارد. عوامل حقیقی را جشن گرفته . عید فطر جشن است. یوم الجائزه است. مدال. سه تا مدال روز عید فطر دارد. یک مدال «ارضیتمونی و رضیت عنکم» خدایا خدایا خدایا مگر میشود این را توضیح داد. شما من را راضی کردید من هم از شما راضی شدم. «و رضوان من الله اکبر» مدال چه مدالی. مدال دوم «استعنفوا» یعنی روز عید فطر میگویند. همهی پرونده پاک شد. از اول شروع کنید. پاک پاک. این اسعنفوا یک چیزی است که عمقش اگر ما به کنحش برسیم ما معمول میشود که خدا هم کاری کرده است. یک معامله با انسان کرده است. جزء آن رحمت واسعهی خدا، فضل لایتناه چیز دیگری نیست. کارهای خدا مبتنی بر تفضل نامتناهی است. یک عده ایراد میگیرند که چرا وقتی فلان عمل را کردی میگوید که ثواب صد حج را داده است. مثلاً در آخرت خدا اینطوری معامله میکند. حضرت امام در درس اخلاقشان جوابشان را داده است. فرموده است چون در آخرت کار خدا مبتنی بر تفضلات نامتناهی است و سومین مدالی که روز عید فطر میدهد چک سفید است.«إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِساب» خدا چند جا چک سفید داده است. یکی آنجا است.
شریعتی: هر چه میخواهی خودت در آن بنویس.
حجت الاسلام عاملی: شما را به خدا اگر کسی بیاید این چک سفید را برود یک لقمه از دست بدهد تو که نمیتوانی چند ساعت خودت را نگه داری چطور میخواهی کشورت را نگه داری؟ تو که نمیتوانی چند ساعت خودت را نگه داری چطور میخواهی که عزت خودت را نگه داری. تو که نمیتوانی چند ساعت خودت را نگه داری، چطور میخواهی بیتالمال را نگه داری؟ تو که کف نفس نداری، کف نفس شرف مرد است. خدا فرموده است ما روزه را گذاشتیم «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون» این «لعلکم تتقون» برای یک ماه نیست. حیف است که برای یک ماه باشد.
شریعتی: یعنی داری الآن تمرین میکنی.
حجت الاسلام عاملی: تمرین کف نفس. دنیا از هر جا چشمک میزند. آیت الله گلپایگانی میگفت که آقای میرزا جواد آقا ملک تبریزی به ما میگفت که الاغ را سوار بشوی بیایی به جوی برسی ببینی نمیتواند بپرد، جلوی او جو بریزی بگویی بخور، بپر. میگفت بخور بپر نمیشود. این الاغ قبلاً باید بخورد تا بتواند الآن بپرد. این الاغ نفس قبلاً باید بخورد. همی عیسیات میرد از لاغری/ تو در بند آنی که خر پروری؟ که دیگر حریفش هم نشوی نفس آنقدر فربه شود. چطور میشود حریف نفس شد!؟ خواستم این را عرض کنم که در ماه مبارک رمضان خدای متعال یک برنامهای درست کرده است، یک عنایتی برای بشریت درست کرده است. چرا؟ چون بشر را دوست داشته است. اولین قدمش این است که من را میخواهد که این برنامهریزی را برای من کرده است. فرموده است: «انا انزلنا قرآنا فیه ذکرکم» شما را یاد کردم در قرآن. من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم/ لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرم. ما میخواهیم جشن بگیریم برای چه میخواهیم جشن بگیریم؟ بزرگترین اسباب جشن در ماه مبارک رمضان است. در ماه مبارک رمضان آن روز فطرتش یک سری نکات را عرض کردم. جوایز را. گفتم سه مدال. چک سفید. مدال یکیش چک سفید است. یک چک سفید همین است که روز عید فطر، شب عید فطر چک سفید میدهد. خودتان بنویسید. یک چک سفید برای کسی است که مصیبت دیده است. داغ فرزند دیده است اما برای قضای الهی صابر بوده است «انّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِساب» آنجا هم خدا میگوید خودت بنویس. چون تسلیم یک مقام استثنایی است. تسلیم بالاتر از تفویض است. تفویض یعنی یک چیزی دارم واگذار میکنم. در تسلیم آن هم نیست. نشان از بزرگترین باور توحیدی است که تسلیم شده است. و لذا میگویند که کربلا انفجار توحید بوده است. اینکه امام حسین از خدا خواست «إِلَهِي حَقِّقْنِي بِحَقَائِقِ التوحید» میگویند این مستجاب شد کربلا شد. آن تسلیمی که امام حسین دارد نشان از دریا نمیگویم، اقیانوس نمیگویم، لفظ پیدا نمیکنم که چه توحیدی پشت سرش بوده است. این هم چک سفید میدهد، یکی هم میآید به نماز شب. یک تعبیری، نمیدانم که اسم آن را چک سفید بگذاریم، چه بگذاریم. «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ» آنجا تعبیر شد چک سفید. اما اینجا فرمود: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ» خدا چه چیزی برای اینها پشت پرده آماده کرده است. «مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ»
شریعتی: امروزیها میگویند سوپرایز یا یک چیز شگفتانگیز که ناگهانی تو را غافلگیرت میکند.
حجت الاسلام عاملی: احسنت. من بیانیه ما اخفی را میخواهد بگوید. کلام، کلام خداست. «مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ» شاید چیز دیگر نبوده خدا با آن بیان بکند که یک خلوتی بکند در تاریکی شب به خواب بگوید نیا. بگو بخواب امشب نیا به خانهی ما/ که جزیرهای که مکان تو بود آب گرفت. حالا ما جشن میگیریم چرا بزرگترین اسباب جشن است. یک جشنی که بزرگترین سبب جشن است افطار که میشود، وقت افطار خدا میگوید با انسان صحبت میکند. میفرماید: «مَا أَطْيَبَ رِيحَكَ وَ رَوْحَك» با فعل تعجب میگوید. خدا تعجب ندارد. «عالِمُ السرِّ و الخفيَّات» است. یعنی مردم هر کس میخواهد تعجب کند اینجا جای تعجب است که انسان را چقدر پاکیزه کرد. روحش را چقدر پاکیزه کرد که خدا تعجب میکند. یعنی یک تسویهخانه است. «مَا أَطْيَبَ رِيحَكَ وَ رَوْحَك» یعنی خدا یک تسویهخانه درست کرده است خودش تعجب میکند از این تسویهخانه. پیغمبر ما هم تعجب کرد یک تعبیر عجیبی. وقتی ماه رمضان میرسید فرمود: «سبحان الله ماذا تستقبلون و ماذا یستقبلکم قالها ثلاث مرات» سه بار گفت. من آنقدر از این حدیث خوشم میآید. چه بگوید پیغمبر ما. با چه تعبیری، با چه الفاظی؟ الفاظ گاهی کوتاه است. نمیتواند حرف دل انسان را بزند. انسان به یک چیزهای دیگر پناه برده در طول تاریخ. دیده که لفظ دیگر کافی نیست. «سبحان الله. ماذا تستقبلون» به استقبال چه چیزی میروید؟ «و ماذا یستقبلکم» چه چیزی به استقبال شما میآید؟ سه بار گفت. یعنی قابل وصف نیست. این کلمهی تعجب هفتهی گذشته عرض کردم. بارها در ماه رمضان تکرار شده است. هی تعجب، هی تعجب. معنا دارد. یک کتاب باید نوشت. «السلام علیک ما کان امحاک للذنوب» سلام بر تو. ما کان امحاک. امحاک فعل تعجب است. افعل به و افعل از افعال تعجب است. تو چقدر محوکننده هستی برای آلودگیهای انسان. روح انسان که آلوده شود، پرونده انسان که مخدوش شود، چیزهای ناجوری نوشته شود، تو چقدر محوکننده هستی. باز با فعل تعجب میگوید. در بعضی از تعبیرات هست که «فانکم لا تدرون ما رمضان» نگویید رمضان آمد، رمضان رفت. «فانکم لا تدرون» تمام کرده است. گفته نمیدانید رمضان چیست. رمضان اسم خداست. چرا خدا اسم خودش را روی این ماه گذاشت؟ چون خدا میدانید که بالاخره لاحق است. لایتناهی است. این مظهر لاحدی عنایت تربیتی من است. مدرسه است. مدرسه. ظهور کلمهی رب است. این ماه. عجیب این است که حضرت آقای شریعتی فرمود: نگویید رمضان. اگر رمضان گفتی مستحب است بروی کفاره بدهی.
شریعتی: بگویید مثلاً رمضان المبارک.
حجت الاسلام عاملی: احسنتم. یعنی حساس است به احترام لفظیاش. لفظش احترام داشته باشد. میگوید که نگویید رمضان. «جاء رمضان»، «ذهب رمضان». «فانکم لاتدرون ما رمضان» یکی روزهاش را خورده بود آمد به حضرت گفت که من روزه را خوردهام. چکار کنم؟ حضرت تکلیفش را گفت. گفت یک روز هم مثل آن روزها را روزه میگیرید. وقتی که رفت حضرت به او گفت که «و انا یکون له مثل ذلک» من گفتم مثل تو روزه بگیرد اما کو تا حالا مثل او بشود. کی همچنین روزی پیدا میکنید؟ یک نکتهای عرض کنم انقدر شیرین است. شب اول، شب دوم، شب سوم، همه احکام دارد. خدا شب اول میگوید: «مَا أَطْيَبَ رِيحَكَ وَ رَوْحَك» شب دوم میگوید: «مَا أَطْيَبَ رِيحَكَ وَ رَوْحَك». اگر 30 شب این تکرار شود چه میشود؟ معلوم میشود شب آخر در عید فطر غوغایی از روح و ریحان است. «مَا أَطْيَبَ رِيحَكَ وَ رَوْحَك»
شریعتی: بهشت است واقعاً.
حجت الاسلام عاملی: مثل این است که حضرت فرمود: «ماذا تستقبلون و ماذا یستقبلکم» روزه که انسان میگیرد، گرمش میشود، سخت میشود، خدا آنقدر مواظب مهمانان خودش است، فوراً ملائکه را میفرستد که رویشان تمسح بکنند. تمسح بکنند. این نزول رحمت خداست. این پذیرایی خداست. صرف دست کشیدن ما نیست. تا افطار. تا افطار ملائکه اینطوری میکنند. تا هنگام افطار بشارت میدهند، وقت افطار خود خدا وارد میشود. خود خدا وارد میشود میگوید: «ما اطیب روحک و ریحک» عجیب است اولش میگوید که «عبدی. عبدی. مَا أَطْيَبَ رِيحَكَ وَ رَوْحَكَ يَا مَلَائِكَتِي اشْهَدُوا أَنِّي قَدْ غَفَرْتُ لَه» یک مدال هم میدهد. عبدی. این عبدی یک مقامی است که شب معراج پیغمبر از خدا خواسته، خدا متعال فرمود یک حاجت نقضیه پیش من داری. هر چه بخواهی به تو میدهم. عرض کرد من را به عبودیت خودت نسبت بده. بگو عبدی، بگو بنده من. روزگار به آن رسید. یعنی چقدر فاصله را نزدیک کرد این روزه گرفتن. «مَا أَطْيَبَ رِيحَكَ وَ رَوْحَك»و خدای متعال مورد خطاب قرار داد. این خطاب هم که جلسه گذشته صحبت کردیم، این خطاب هم بسیار خطاب مهمی است که خدا مورد خطاب قرار بدهد انسان را در آن لحظه. و لذا یک جملهای عرض کنم خیلی خوب است. هر کجا خدا انسان را مورد خطاب قرار دارد میدهد، آنجا دعا مستجاب است. خدا با تو صحبت میکند. یعنی تو را پذیرفته است.
شریعتی: برای همین است که میگویم وقت افطار یک دعای مستجاب داریم.
حجت الاسلام عاملی: احسنت. احسنت. همین را میخواستم بگویم شما فرمودید. در وقت افطار به احترام مهمانان آنقدر خدا جهنمیهای واقعی را آزاد میکند ولی آن لحظه، لحظهی استجابت دعا است. و لذا میگویند که دعا دارد، آداب دارد که در آن لحظه مستجاب شود دعاهایی که انسان با خدا دارد در آن لحظه ارزشمند است و حیف است که دعاهایی که میخواهد بکند دعاهای مهم باشد. آقای میانجی فرمود یکی از عرفا به من میفرمود که مردم میروند مشهد همش میگویند خدایا وصلهی من را بیشتر کن. یکی نمیگوید که خدایا وصلهها را بریز. من یک سؤالی دارم از عزیزان خودم. روزه که اینطوری انسان را تطهیر میکند چرا نمیتواند جامعهی ما را تطهیر کند؟ جوری تطهیر میکند که میگوید: «ما اطیب روحک و ریحک» ما باید مفاهیم دینی را از مساجد بیرون بیاوریم. مفاهیم قرآنی را باید بیاوریم در جامعه. قرآن نباید در مسجد محصور شود. خدا نباید در مسجد محصور شود. امام حسین نباید در حسینیه محصور شود. عیسی نباید در کلیسا محصور شود. ما انقلاب کردیم مفاهیم دینی در جامعه ما بیاید. مگر ما روایت نداریم که یک قطرهی اشک امام حسین بیفتد جهنم، جهنم را خاموش میکند. چرا نمیتواند آتشهای جامعهی ما را خاموش بکند؟ این آتشهایی که از جهت اخلاقی، رفتاری، سیاسی، بزههای اجتماعی. چرا نمیتواند اینها را خاموش بکند؟ مگر نماز «تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» نیست؟ یعنی نماز نباید… نماز اگر داخل اتاق باشد میگوییم «قد قامت الصلوه» یا جامعه میشود اقامه.
شریعتی: مقیاس بزرگتر، جامعتر.
حجت الاسلام عاملی: «لِلصَّلَاةِ أَرْبَعَةُ آلَافِ حَدود»؛ نماز چهار هزار حدود دارد. آن وقت نماز میشود اقامه. نماز با همه چیز کار دارد. امام حسین با همه چیز کار دارد. میگوید من عزاداری میکنم با هیچ چیز دیگر کار ندارم. اگر امام حسین هم اینطوری بود که به شهادت نمیرسید. مگر نگفتند که روزه گرفتن «جُنَّةٌ مِنَ النَّار» سپر است از آتش جهنم. یعنی زورش به آتش جهنم میرسد. آتش جهنم چقدر زور دارد؟ دعای کمیل خواندید «و هذا ما لا تقوم له السموات و الارض» امیرالمؤمنین فرمود خدایا آتش جهنم سخط توست. زمین و آسمان نمیتوانند تاب و تحمل داشته باشند. من از کجا تحمل داشته باشم؟ روزه میتواند این آتش را خاموش بکند. چرا نتواند یزههایی که در جامعهی ما هست. نهاد مقدس خانواده، اینطوری، به سادگی به هم بخورد. کائنات، اول و آخرش معلوم نیست. طلاق میتواند تکان بدهد.
شریعتی: یعنی روزهی ما اگر روزه باشد آن فرهنگ پرهیز در جامعه ما خودش میتواند خیلی کارها را انجام بدهد.
حجت الاسلام عاملی: یعنی همهی اینها اقتضائات دارد. یک آقا یک حرف خوبی زده است گفته است که شکم ما چه گناهی کرده است که این شکم فقط باید محروم باشد اما زبان محروم نباشد، چشم محروم نباشد، آنها هر کاری خواستند بکنند. فکر ما محروم نباشد. اینها همه پایهریزی یک فرهنگ بسیار فاخری است که خدا شروع کرده است. در هر صورت میخواهم عرض کنم که یکی از اسباب بزرگ جشن در ماه رمضان درست شده است. این است که شما میبینید معصومین با ماه رمضان صحبت میکنند. حالا فرمایش شما، تقویت فرمایش شما. آنقدر مسئولین با ماه رمضان صحبت کردهاند. السلام علیک یا عید الله الاکبر، یا شهر الله الاکبر. السلام علیک یا عید اولیاء الله. امام سجاد یک تعبیر بسیار خوبی دارد. میفرماید عرض میکند: «السَّلَامُ عَلَيْكَ كَمْ مِنْ سُوءٍ صُرِفَ بِكَ عَنَّا، وَ كَمْ مِنْ خَيْرٍ أُفِيضَ بِكَ عَلَيْنَا» ای ماه خدا چقدر خدا بخاطر تو خیرات را به ما ریخت و چقدر به خاطر تو بلاها را از ما دفع کرد. در روایت هست بلاهایی که از ما دفع میشود بیشتر از نعمتهایی است که خدا به ما داده است. میدانی چرا؟ چون هر نعمتی خودش دفع یک نقمت است. یک نعمتی در آن هستی، خلافش را تصور بکن. یک جوان برومند، ساخته و پرداخته، خوش فهم، خوش فکر، خوش ایمان. فرض کن یک چیز دیگری بود. یک بچهی چموش و لاابالی.
شریعتی: چه بسا در دل هر نعمت هزاران دفع نقمت بوده است و هزاران بلا.
حجت الاسلام عاملی: همینطور است. چرا با ماه مبارک رمضان صحبت میکند؟ علتش این است که ماه رمضان شعور دارد و لذا خصومت هم دارد، شفاعت هم دارد. آقا رسول الله فرمودند: «ویل لمن کان شفعاوه خصماوه» وای به حال کسی که در روز قیامت آنی که قرار است شفاعتش بکند با او صحبت بکند. ماه رمضان باید شفاعت بکند، قرآن باید شفاعت بکند. میخواهی توسل بکنی؟ توسل بکن به 16 آیهی حجاب. میخواهی توسل بکنی، توسل کن به آیات نماز. این جمله از ما یادگار باشد. حضرت فرمود: «خذ من من القرآن ما شئت لما شئت» از قرآن بردار. هر آیه را میخواهی برای هر دردی میخواهی. قرآن یک چیز عجیبی است. توسل کن به قرآن. توسل کن به اهل بیت همانطور که میکنی. قرآن و اهل بیت از هم جدا نمیشوند. توسل کن به 16 آیهی حجاب. با قرآن معامله کن. قرآن بشود شافع مشفع. آقا رسول الله فرمودند من میبینم روز قیامت یک عده را میکشند روی زمین. میگویم چرا اینها را میکشید؟ میگویند این شخصی است که قسمه رمضان. رمضان المبارک با آن خصومت کرده است. گفته این آبروی من را ریخته است. بر من هتاکی کرده است. حرمت من را نگه نداشته است. آنجا یک جملهای آقا رسول الله دارد جهنم همین است. آتش جهنم رها. این، این، این است. آقا رسول الله فرمود من اگر ببینم از امت من کسی این کار را کرده است، روز قیامت اینطوری برای او بیآبرویی درست شده است. برای پیغمبر هم سخت است. خیلی سخت است. جهنم همین است. پیامبر میگوید من بیزارم از کسی که ماه رمضان با او صحبت بکنند. پیغمبر ما چنین میگوید. چرا؟ چون آنجا سرشکسته شد. حالا ما اسباب را دانه دانه داریم میشماریم. یکی آن لحظهی افطار است که میگوید: «ما اطیب روحک و ریحک» یعنی یک تسویهخانه برای شما درست کردند. خدا چه احتیاجی دارد که ما گرسنه باشیم. یک آقایی میگوید من چهل روز دکتر دستور داد غذا نخوردم، آب میخوردم. بعد از چهل روز «کنت احس کأنی فوق العالم» احساس میکردم کأنی فوق العالم. حضرت یوسف را گفتند حالا که قحطی نیست، قحطی گذشت. این همه بیتالمال پر از گندم است، انبارها پر از گندم است. چرا اینهمه گرسنگی میکشی؟ گفت برای اینکه درد گرسنگی با من همراه باشد. من بفهمم در مملکت من اگر کسی گرسنه است، اگر کسی شرمنده است، اگر کسی دین پدری را نمیتواند ادا کند، اگر کسی نمیتواند دین مادری را ادا کند، کسی که شأنش در خانه در برابر بچههایش شکسته است، من درد او را احساس میکنم. به این تنازل میگویند. هر کس کارش بچه هست خودش را آنقدر تنازل بدهد تا احساس یک بچه را داشته باشد. احساس یک جوان را داشته باشد. احساس یک ندار را داشته باشد که امیرالمؤمنین حضرت امام فرمودند در طول تاریخ تنها کسی که به احتمال گرسنگی رعیت گرسنه مانده است امیرالمؤمنین است. چون فرموده است: «لعل بالیمانه» شاید. برای شاید کی تصمیم میگیرد؟ چه کسی بوده است. این معجزهی رسالت خاتمیت است. چه قدرت روحی داشته است. حالا یکی از آن اسباب اینکه ما جشن باید بگیریم، شبی است که خیر من الف شهر. یعنی دو رکعت بخوانی انگار هزار شب دو رکعت خواندهای. اگر یک عبادتی انجام دادی. انگار هزار شب آن عبادت را انجام دادی. اصلا این معنای هزار شب یعنی یک شب اثر هزار شب را دارد. چه بگویم. هزار شب تهجد کنی خدا چه میدهد؟ یک شب قرآنش را بخوانی، هزار شب قرآن بخوانی. هزار ماه یک شب است تأثیر هزار ماه را دارد. یک عمر آدمی. یعنی مسیر یک عمر را در یک شب شما طی کردید. این جشن ندارد؟ این تفضل خداست. راه میانبری برای تک تک ما است. تازه چه کار کرده است. عجب کاری. در این شب مقدس چون شب قدر شبی است که آخه آخه اینها نیست. شما ببینید از یک کسی یک چیز میخواهید یک بهانه دارد. آخه تو این کار را کردی، آخه تو اینطوری بودی. در کل ماه رمضان آخه آخه نیست. برای مهمان نمیگویند آخه آخه. شب قدر هم که بشود دیگر استثنای استثنایی است. یعنی دیگر خدا جوری پذیرفته است. از لطفش آمده سرنوشت شما را شب قدر گذاشته است. قلم را دست شما داده است، گفته سرنوشتت را بنویس امضاء کنم. شب 23 را میگویند شب امضاء. خدا قلم تقدیر دست شما داده است. این جشن نمیخواهد؟ قلم تقدیر را، قلم سرنوشت را دست شما داده است. سرنوشت بچههای خودتان را گفته تو بنویس من امضاء میکنم. یعنی یک عنایت فوقالعاده از طرف خدای متعال طوری بود که حضرت زهرا صورت بچه را آب میپاشید که آن شب نخوابند. آن شب آنقدر شب عجیبی است. آن عنایتی که خدای متعال لطف کرده در مقدرات ما، خود ما را دخالت داده است. شده شب قدر.
شریعتی: و خاطرم هست حاج آقای میرباقری سالهای قبل اشاره میکردند که خیلی از بزرگان و علما ما از شب بیست و سوم سال قبل مراقبت میکردند که شبهای قدر سال بعد را درک بکنند.
حجت الاسلام عاملی: من در بعضی از کتب دیدم بعضیها کل سال را بیدار ماندهاند تا شب قدر را درک کنند. بسیاری از بزرگان و عرفا از آن شب رسیدهاند. بسیاری از علمای ما کتاب را آن شب شروع کردهاند. اولش را ببینید. آن شب شروع کردهاند که این برکتی داشته باشد. عرضم خدمت شما یک نکتهای که میخواهم عرض کنم که جشن باید گرفت برای ماه رمضان کلمه دعیتم است. خدا دعوت کرده. «انت دعوتنی الیک» اصلاً کل خلقت که دعوت است. اما آن شب دعیتم. کل ماه مبارک یعنی رسماً دعوت شدیم. «دعیتم فیه الا ضیافت الله» یعنی مهمان ناخوانده نیستید «و دعیتم فی اهل من اهل کرامت الله» یعنی مهمان مکرم هم هستید. نکته عجیب آخه خدا برای من انقدر حساب باز کرده است. یکی به مؤسس حوزه گفت آقای حائری، گفت آ میرزا جواد آقا ملکی تبریزی گفت آ شیخ آدم خوبی است. گفت خودش گفت؟ گفت خودت شنیدی؟ گفت آره. آنقدر خوشحال شد. یک مرد خدا. حالا خدا بیاید حساب باز کند ما را دعوت کند؟ آن وقت این «جعلتم دعیتم الا ضیافت الله». ضیافت خودش را پیغمبر تفسیر کرده است. ضیافت چطوری است؟ بخوابی عبادت است، نفس بکشی عبادت است. عبادت بکنی مضاعف است. یک آیه یک قرآن است. بگویی بسم الله الرحمن الرحیم یک قرآن. بگو قل هو الله احد. یک قرآن است. آقای شریعتی یک قرآن ختم کرده با 6106 قرآن برود شب اول قبرش. میدانی که قرآن نور است. «وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَه» تابع شوید به نوری که با پیغمبر نازل شده. یعنی هم پیغمبر از آسمان نازل شده و هم قرآن از آسمان نازل شده است. پیغمبر هم شخصیت سمائی است. جاهای مختلف خدا اسمش را نور گذاشته است. شما یک آیه بخوانی میشود یک ختم قرآن. قرآن را ختم کردی گفتی خدایا امانت میدهم شب اول قبر به من برگردان. به جد اطهرم آنهایی که بیاعتنا هستند اگر بفهمند این که تا اینجایش عرق میریزد در قیامت. شمس آفتاب نیست. «اذا الشمس کورت و اذا النجوم کدرت» از اینها خبری نیست. میگوید ای وای، ای وای. یک آیه میخواندم یک قرآن بود. نورانیت یک قرآن به من میرسید. صرفاً ثواب نیست. یک آیه نورانیت یک قرآن را با یک آیه به تو میدهد. قلبی که نورانیت این همه قرآن را بگیرد، ای خدا، ای خدا. یک آیه تأثیر دارد. قرآن را باز کن بخوان. خدا گاه گاهی که دیگر میخواهد تهدید بکند. «سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلان» این یک آیه است. ای جن و انس عجله نکنید به زودی به حساب شما میرسم. این چقدر صیانت میآورد! این احترام خدا به ماه رمضان است. تو هم احترام نگه دار. احترام داشته که ثواب مضاعف کرده است یک فریضه را هفتاد فریضه کرده است. بخواب. میگوید عبادت است. میدانی خوابیدن در ماه مبارک مستحب است؟ یک باب باز کرده در اصول کافی. باب استحباب القیلوله للصائم. مستحب است که انسان ماه رمضان روز بخوابد قیلوله بکند. چرا؟ الله اکبر. موسی بن جعفر فرمود: قیلو یعنی قیلوله بکنید. «فَإِنَّ اللَّهَ يُطْعِمُ الصَّائِمَ وَ يَسْقِيهِ فِي مَنَامِه» برای اینکه خدا روزهدار را سقایت میکند خودش با دست خدا. «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُورا». ثواب تلاوت انقدر است. ثواب حقیقت قرآن چه می شود؟ دیگر آن را نمیشود بیان کرد. اهلش متوجه هستند من چه عرض میکنم.
شریعتی: خیلی ممنون و متشکر
صفحه148 قرآن کریم
فایل تصویری این برنامه
فایل صوتی این برنامه