شریعتی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ» «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم»، «اللَهُمَّ إنِّى أَسْأَلُکَ إیمَانًا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِى». خانمها، آقایان، سلام. در هر کجا که هستید انشاءالله زیر سایه الطاف حق باشید. به همه عزیزانم که صدای ما را از رادیو معارف میشنوند، تکرار برنامه را حوالی 8 صبح از شبکه افق میبینند، بینندههای خوب شبکه ولایت با دل و جان سلام میکنم. و همین طور سلام ویژه و مخصوص خدمت حاج آقای عاملی. سلام علیکم و خیلی خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام عاملی: وعلیکم السلام و رحمه الله. خسته نباشید عرض میکنم محضر حضرتعالی و همکاران محترم و مکرم و عرض ادب و دعا دارم محضر ملت منی و بزرگ ایران عزیزمان و از خدای متعال عنایات خاصه، مقدرات خیر، سرنوشتهای مبارک برای همه عزیزانم مسألت دارم مخصوصاً از خدای متعال میخواهم که با عنایات خاصه عزت جوانهای ما را حفظ بکند و با عنایات خاصه آرزوهای مبارک پدران مادران در حق فرزندان را برآورده بکند و از فتنههای آخر الزمان جوانهای ما را حفظ بکند و بچههای ما همه قرة العین باشند برای پدرها، برای مادرها و خدای متعال با لطف و کرم خودش به وساطت حضرت ختمی مرتبت پدرها، مادرها را برای ادای دِین پدری، دِین مادری نسبت به فرزندان موفق بکند و فرزندان حسن جاری باشند انشاءالله.
شریعتی: انشاءالله. چه دعاهای خوبی. و آنهایی هم که در انتظار فرزند هستند انشاءالله به آرزویشان برسند به حق ربیع المولود و به حق مولود این ماه پیامبر عظیم الشأنمان و امام صادق. حالا همین اول برنامه و سرچراغی عرض بکنیم، دیروز هم یادآوری کردم، پریروز هم همین طور. این ایام که میشود یاد طرح فرزندان غدیر میافتیم و یادآوری میکنیم در واقع طرحی که همیشگی است، دوستان ما دارند زحمت میکشند. زوجهای ناباروری که در انتظار مساعدت و کمک ما هستند، آنهایی که میخواهند همت بکنند، مشارکت بکنند، مساعدت بکنند که هزینههای درمان را بپردازند عدد 18 را میتوانند برای ما ارسال بکنند و زوجهای ناباروری که نیاز دارند به این خدمات میتوانند عدد 5 را به 20000303 پیامک بکنند یا به سایت ما، کانال ما، مراجعه بکنند و اتفاقات خوبی هم رقم خورده است در این ایام به برکت نام و یاد امیرالمومنین، فرزندانی الحمدالله متولد شدند و کانون خانوادهها گرم شده است و چراغ خانهها روشن. انشاءالله که همه عزیزانمان به خواستهشان و آرزویشان برسند و انشاءالله به تعبیر حاج آقای عاملی و به تعبیر قرآن کریم فرزندانشان غرة العین باشند انشاءالله. هفته گذشته ما در خصوص ارکان تمدنی که نبی مکرم اسلام پایهگذاری کردند صحبت کردیم. به چند مورد آن پرداختید و بحث ناتمام ماند و این هفته منتظر و مترصد که ادامه فرمایشات شما را بشنویم.
حجت الاسلام عاملی: همین طور است. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ». حضرت ختمی مرتبت یک تمدنی که تا روز قیامت هیچ رو دست ندارد، همه چیز انسان را تامین میکند و تمدنی که خدای متعال با دست خودش طرح آن را نوشته است «إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا» برای بشریت عرضه کرده است، تمدنی آسمانی. این تمدن ارکانی دارد، دو رکن آن را عرض کردم و قرار شده است که من اینها را به الاجمال عرض بکنم تا فقط یکی را انتخاب کنیم برای بحث مبسوط. اولی البته همین طوری بحث از دست میرود ما وارد گاهی توضیحات میشویم. بحث اول ما این بود که رکن اصلی یک تمدن فاخر عبارت است از توحید، یکتاپرستی، این که انسان اعتقاد داشته باشد این عالم یک موثری دارد، خالقی دارد، مدیری دارد، مدبری دارد، از روی اهداف خاص، مقصد خاص بشر را خلق کرده است، کائنات را خلق کرده است، یک روح دیوانه نیست که تصمیم بگیرد برای این عالم.
شریعتی: عالم حساب کتاب دارد.
حجت الاسلام عاملی: خدا خیرتان بدهد. این در شکلگیری یک تمدن فاخر بسیار موثر است. شما بگویید بعضی کشورها اصلاً اعتقاد ندارند اما تمدنی هم برای خودشان درست کردند. علامه طباطبایی خوب جواب داده است. اروپا را مثال میزند. میگوید تصلب اینها، اکید اینها، تمرکز اینها، روی اجرای قوانین و روی قوانینی که مربوط به حقوق بشر است اینها همه امر داخلی کشورشان است، بین کشورها نیست. بزرگترین جنایات را مرتکب شدند در حق ملتهای دیگر. این تمدن، تمدن فاخر نیست. تمدنی است که خون، بوی خون از آن به مشام میرسد. این چه تمدنی است که در ؟؟ 8 هزار نفر را در یک روز در برابر صلحبانان هلندی، صلحبانان سازمان ملل که از هلند بودند در برابر آنها کشتار کردند. این تمدن است؟! در کیپ تاون شاخ آفریقا سیاه پوستها هر وقت که آن جا میرسند یک دقیقه سکوت میکنند بعد رد میشوند. اروپاییها که برده میگرفتند آفریقاییها را آن جا هر کسی را که میدیدند پیرمرد است نمیتواند کار بکند پای او سنگ میبستند میفرستادند ته دریا. آن جا میایستند به یاد آنها و برای شادی روح آنها یک دقیقه سکوت میکنند. این شد تمدن؟! 400 هزار نفر را در سوریه کشتند. این شد تمدن؟! ترامپ گفت که 7 تریلیون دلار پول خرج کردیم ما داعش را درست کردند برای این که اوضاع کل منطقه را به هم بریزند. این شد تمدن؟! اورانیوم ضرب شده را در عراق مصرف کردند و به خاطر این که گفتند سلاح کشتار جمعی این جا است. آخر هم دیدند که سلاح کشتار جمعی نیست. بوش پسر گفت خدا ما را میبخشد، ما اشتباه کردیم. تو از طرف خدا وکالت داری که بگویی خدا ما را میبخشد؟ تا به حال یک بار عذرخواهی نکردند از هیروشیما و صراحتاً آمریکا گفت هیچ وقت ما عذرخواهی نمیکنیم. حضرت آقای شریعتی تا حال یک جایی خواندی یا جایی شنیدی که بعد از تسلیم ژاپن این کار را کردند؟
شریعتی: نه.
حجت الاسلام عاملی: میدانید چه فاجعه بزرگی است. ژاپن تسلیم شد. همه چیز تمام شده بود. وقتی به رئیس جمهور آمریکا میگویند چرا بمب اتمی استفاده کردی گفت برای این که جنگ تمام بشود. اصلاً چرا جنگ را شروع کردی تا این جوری تمام بشود، ثانیاً آنها تسلیم شده بودند چرا مصرف کردی، به کار بردی بمب اتمی را 150 هزار نفر در یک روز کشته بشود آن وقت بگوییم تمدن فاخر. الان اورانیوم ضرب شده را به اوکراین هم دادند، صراحتاً گفتند اورانیوم ضرب شده که میتواند پودر بکند تانکهای خیلی ضخیم را و بمبهای خوشهای. میدانید بمب خوشهای ممنوعیت بین المللی دارد، میدانید که بمب خوشهای وقتی منفجر میشود دانههای کوچک آن به شکل اسباب بازی است و هیچ وقت هم حالت انفجاریاش را از دست نمیدهد. چرا به شکل اسباب بازی کردید تا بچهها بگیرند دستشان و کشته بشوند؟ کودکان چه گناهی دارند که باید کشته بشوند؟ این شد تمدن؟! توحید همه اینها مربوط است، همه اینها خیال است، همه اینها منیت است. اگر بخواهیم تفسیرش را وارد بشویم. و مطلب دوم، رکن دوم، عبارت بود از این که یک تمدن باید آموزشی داشته باشد، چون آموزش عقل را رشد میدهد. «وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ»، هر کجا علم هست عقل رشد میکند. یک کسی چوپان است شما این را بیاورید درس بخواند عقلش رشد میکند. اگر کسی درس نخواند آن عقلانیت یک عقلانیت ساده است. خدا این را گفته است «وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ»، علم باعث میشود که عقل رشد بکند. در یک تمدن باید عقلها رشد بکند. در تمدن امام زمان است که دست سر انسانها میکشد «وَ تَبلُو اَحلَمُهُم» عقلها رشد میکند. رمز موفقیت امام زمان این است که عقلها رشد میکند. عقل اگر رشد نکند درگیری هست، کشتار هست، نسلکُشی هست و جنایتهایی که هیچ عقلی آن را تایید نمیکند. حالا ما این را هم گفتیم که بزرگترین مدرسه را پیغمبر ما درست کرده است. حساس بود به علم پیغمبر ما. کلاس اکابر راه انداخت. در طول تاریخ اولین کلاس اکابر برای پیغمبر ما است، هم برای بزرگسالها هم برای… . هم برای خانمها، هم برای آقایان. برای آقایان معلم از کجا بیاورد؟ علم نبود در جزیرة العرب. پیغمبر ما با علم جزیرة العرب را تسخیر نکرد، با اخلاقش تسخیر کرد. کسی سواد نداشت. پیغمبر ما هر اسیری که میگرفت فدیه میگرفت او را آزاد میکرد. قبل از قصد فدیه میگفت سواد بلدی؟ اگر میگفت بله میگفت پول نمیخواهم، برای اصحاب من سواد یاد بده. بعد سوال کرد که کسی است در مدینه از خانمها که سواد داشته باشد، گفتند فقط یک خانم سواد بلد است. گفت بیاورید. گفت به خانمهای من کلاس اکابر بگذار، کلاس بگذار، اینها باید سواد داشته باشند. و عجیب است فرمود هر کسی بیسواد است برود در کلاس اکابر بنشیند، به اصحابش گفت اگر سراغ دارید کسی بیسواد است نمیرود کلاس به من بگویید تعزیرش کنم. دیگر اجباری، اجباری. یعنی اولین کلاس اکابر اجباری، یعنی این قدر حساس بوده است پیغمبر ما که از جهت علمی اصحاب مشکل نداشته باشند. دیناش اگر ضد علم باشد ما فوق علم داریم در دین اما ضد علم نداریم. خیلی چیزها است که بعداً علم میآید زانو زمین میزند کشف میکند که چه قضیهای بوده است. پیغمبر ما مدرسه درست کرد، مدرسه عبارت است از قرآن، بالاترین مدرسه. حالا رکن سوم را که میخواهیم وارد بشویم رکن سوم ببینید تمدن این جوری شکل میگیرد. گفت که در قبول اسلام اجبار نیست. در قبول اسلام اجبار نیست، «لا إِکراهَ فِی الدِّینِ». هر کجا را هم فتح میکردند مخیر میکردند بین جزیه و بین اسلام. و خدا فرمود: «ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ» آینه نگاه کن. «ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ»، ما تو را نفرستادیم که جبار باشی برای اینها، جبرشان بکنی، اکراهشان بکنی. «أَفَأَنْتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ» تو میخواهی اکراه بکنی؟! اگر قرار بر اکراه بود خودم اکراه میکردم، چرا به تو میگفتم. «وَ لَوْ شاءَ لَهَداكُمْ أَجْمَعِينَ» خودم مسلمانشان میکردم، چه احتیاجی داشتم به تو که بگویم تو این کار را بکن. چه آیات زیبا، ای خدا، ای خدا. ببین آن رگههای بزرگترین جمال یک تمدن این جا است. «لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ»، ما تو را نفرستادیم که مصیطر. «إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ/ لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ/ إِلَّا مَنْ تَوَلَّىٰ وَكَفَرَ» مگر کسی کافر باشد آن هم تو کاری نداشته باش، به تو ربطی ندارد. «فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ».
شریعتی: خدا خودش میداند.
حجت الاسلام عاملی: روز قیامت. عذاب اکبر روز قیامت است، روز قیامت خودم رسیدگی میکنم. این جمال یک تمدنی است که پیغمبر ما… . چرا؟ چون اعتقاد داشت «لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَيَحْيَىٰ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ».باید پیشانی سازمان ملل بنویسند این آیه را.
شریعتی: و اینها را ما نگفتیم.
حجت الاسلام عاملی: ای خدا خیرتان بدهد. حضرت آیت الله جعفر الهادی استاد بنده کتابی نوشته بود آن سوی زیبای چهره اسلام. این است دیگر.
شریعتی: اینها را باید تابلو کنی سر دست بگیری پیغمبر را بشناسیم.
حجت الاسلام عاملی: احسنتم. آن کسی که میآید قرآن آتش میزند اینها را تبیین نکردند. 1400 سال قبل چنین فکری که «لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَيَحْيَىٰ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ»، اگر قرار است کسی هلاک بشود باید با بینه هلاک بشود، اگر کسی قرار بشود احیایش کند باید بینه باشد. میخواهی سر کسی را ببری شمشیر لازم نداری که، بینه، بینه. «أَفَمَنْ كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ» پیغمبر را وقتی مطرح میکند میگوید پیغمبری فرستادم «عَلَىٰ بَيِّنَةٍ». «أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي» پیغمبر فرمود قرار نیست یک عده جاهل را دور خودم جمع بکنم. « قُلْ إِنَّما» خدا میگوید بگو، بگو به زبانت بیاور، «عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي» من خودم روی بصیرتم اطرافیان من، اصحاب من، شیعیان من، آنهایی که اصحاب امت من هستند آنها هم باید همین طور باشند، باید «عَلَىٰ بَصِيرَةٍ» باشند. یعی پیغمبر غیر اهل بصیرت را اطرافیان خودش نمیداند. و گفت: «لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ».چقدر عالی، گفت ما اعمالی داریم، شما اعمالی دارید، انجام بدهید. اول آن هم نمیگوید شما همه باطل هستید، میگوید: «وَإِنَّآ أَوۡ إِيَّاكُمۡ لَعَلَىٰ هُدًى أَوۡ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ» اول این جوری شروع میکند. میگوید بهترین روش برای تربیت این است که با خواسته متربی وارد بشوی، با خواسته خودت خارج بشوی.
شریعتی: همان کاری که حضرت ابراهیم کرد.
حجت الاسلام عاملی: احسنت. الان چقدر عالی گفته است: «وَإِنَّآ أَوۡ إِيَّاكُمۡ لَعَلَىٰ هُدًى أَوۡ فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ». این جوری پیغمبر ما کارش را شروع کرده است. عجیب است وقتی نمایندهاش را میفرستاد یمن گفت نروی یقه اسقف را بگیری بگویی یاالله باید مسلمان بشوی. «لا یُرَدُ ان ؟؟ لا کاهن ان کاهنیة» این طور نیست که حتماً بروی بگویی اسقف. وقتی نصری نجران محکوم شدند از مباهله در رفتند، خب پیغمبر ما شد غالب، هر کاری دوست داشت میتوانست بکند. چرا نمیکرد؟ غالب شد یا نه؟
شریعتی: بله.
حجت الاسلام عاملی: آنها شکست خوردند، گفتند جزیه میدهیم در اعتقاد خودمان میمانیم. حضرت فرمود: «؟؟ انتم ؟؟» بروید در اعتقاد خودتان. مسجدش را داد به آنها بیایند عبادت کنید. آنها میخواستند عبادتشان را بکنند در مدینه مهمان بودند. پیغمبر مسجد را داد، گفت بیایید در مسجد من عبادتتان را انجام بدهید. میدانید آنها خصوصیاتش را خدا گفته است اینها کسانی هستند که «وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ». با این که «وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ» امام میگوید، باشد در مسجد من عبادت کن. یکی میگوید ؟؟الله، یکی میگوید عیسی بن الله، یعنی باز میگوید من با شما برادر هستم، آنها را برادر خطاب میکند. «یا أَخاهَ»، با این که میدانند که آنها آن اعتقادات را دارند.
شریعتی: این شد که نامش عالمگیر شد.
حجت الاسلام عاملی: احسنت. این یکی از ارکان بسیار مهم تمدنی است که پیغمبر ما «بَینَکَ وَ بَینَ الله» این است که میگویند مدنیت. چه مدنیت خوبی است. اگر اینها در دنیا حاکم بشود جنگ درست میشود؟ امکان ندارد جنگ درست بشود. الان ماده جنگ را پیغمبر ما از بین برد، کاملاً از بین برد با این مطلبی که مطرح کرده است. حالا یک اصلی دیگری از آن را وارد میشوم. اصل سوم شکلگیری یک تمدن. پیغمبر ما فرمود جنگ ابتدایی جایز نیست. سیرهاش این است که جنگ ابتدایی جایز نیست. شما پیدا کنید یک جایی را که رسول الله جنگ را شروع کرده است یا امیرالمومنین جنگ را شروع کرده است یا فرزندانشان جنگ را شروع کردند.
شریعتی: ما شروعکننده جنگ نیستیم.
حجت الاسلام عاملی: اولین آیه جهاد «أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا»، چون «بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا» جنگ شروع شد. عالم برای جنگ نیست، عالم برای خونریزی نیست، عالم برای این که اشک یک یتیم را دربیاوریم برای این نیست. اصحابش اسیر میآوردند میرفتند جنگ منشوری نوشته است. در منشور میگوید خیال نکنید فردا چند نفر اسیر بیاورید من خوشحال میشوم، فردا چند نفر را هدایت بکنید من خوشحال میشوم. و لذا امام حسین هم جنگ را ظهیر هر چه گفت این جا یک جایی است که من میتوانم هزار نفر همه را قتل عام بکنم. حضرت فرمود «لَم اَکُن لِابطَل اِبی القِتال». یکی از شعارهای امام حسین این است، جنگ ممنوع. به این سادگی جنگ نمیرویم. اگر به شما حمله شده است، اگر اراضی شما را گرفتند. صدام 25% خاک ما را گرفته بود، 25 شهر ما را گرفته بود، قرارداد را پاره پاره کرده بود. یا آمدند نقض پیمان کردند، پیمان را نقض کرد، آمد قرارداد را خراب کرد. یا زبان شما را بستند، زبان پیغمبر. پیغمبر را اخراج کرده بودند از ولایت خودش، هم زبانش را بسته بودند و لذا وقتی وارد مکه شد گفت تمام شد، «لا تُقاتِل اِلَّا قَتَلَکُم». این خیلی اصل مهمی است. آن قدر امیرالمومنین در جنگ التماس میکرد که جنگ نشود آخرش میگفتند ترسو است. حضرت میفرمود من ترسو هستم؟ من هنوز 10 سالم نشده بود که وارد جنگ شدم. «أَن هذا وَ قَد ظَرفتُ ستین» شصت را گذاشتم ولی همان علی هستم. بعد از جنگ جمل گریه کرد گفت ای کاش 20 سال پیش میمردم نمیدیدم که این همه جمعیت کشته بشود. یعنی فرق رهبران الهی آسمانی با دنیوی این است که آنها به خون حساس هستند، یک نفر خون او ریخته نشود. این مقدار حساس هستند. من خواهش میکنم از بینندگان محترم حتماً قارات سقفی و امثال اینها را بخوانند که امیرالمومنین در اوایل وقتی جنگ میخواست شروع بشود چقدر التماس میکرد. التماس میکرد هیچ، گاهی میگفت ایها الناس حالا ما این جا پرچم سفید زدیم این جا در جنگ جمل گفت بیایید این جا، هر کس این جا بیاید در امن است. دید که نمیآیند، گفت حالا که نیامدید من یک نشانهای برای شما از مالک اشتر میدهم چون خودش را پوشانده است و از ابن جندب، این هم خودش را پوشانده است. این دو نفر درو میکردند چنین شجاعتی داشتند. من یک نشانی از این دو نفر میدهم مواظب باشید. چه کسی این کار را میکند؟ و عجیب است که در جنگ صفین گفت به معاویه فحش نگویید، عیبش را بگویید، بعد دستش را بگیرید بالا دعا کنید لشکر معاویه را. بگویید «اللّهُمَّ احْقِنْ دِماءَنا وَ دِماءَهُمْ» یک نفر را در تاریخ پیدا کن.
شریعتی: اخلاق وسط جنگ.
حجت الاسلام عاملی: احسنت، عجب تعبیری گفتید آقا. آداب جنگ، شرف جنگ. الان این طور نیست. مصامحه کردند خونریزی چه خونریزیهایی که… . اصلاً این تحریم قیصر میدانید معنیاش چیست؟ یک آمریکایی گفت تحریم قیصر را تحمیل کردند بر سوریه، یک آمریکایی گفته است غیر از هوا همه چیز را تحریم کردیم. آن بندگان خدا چه گناهی دارند؟ به کجا حمله کردند؟ چرا این کار را کردید؟ دنیا باید خون گریه بکند برای این توحشی که حاکم شده است به عنوان تمدن، توحش است، تمدن نیست. آن وقت چرا پیغمبر ما این رکن را درست کرد؟ علتش این است که پیغمبر ما اعتقاد داشت که «إِنَّ السِیف لا یَقومُ بِه حُجَجُ الله» با شمشیر نمیشود حجت خدا را بر پا کرد. این هم از قرآن گرفته است. قرآن گفته است: «وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ»، قرآن گفته است: «وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا». الان این را باید پیشانی سازمان ملل بنویسند. «وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا و َتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ»، وقتی که آنها پیشنهاد صلح میدهند مشرکین، پیغمبر بپذیر. تو قرار نیست جنگ بکنی، قرار است با برهان. اصلاً مستحب است وقتی جنگ اسلام که میخواهد جنگ بکند مستحب است قبل از جنگ یک کسی برود بالا در بلندی زیباییهای اسلام را بگوید بعد جنگ شروع بشود. صراحتاً خدا میگوید: «لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ»، آنهایی که شما را از شهر خودتان خارج نکردند، «لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ» در روی سر دین با شما دعوا نکردند من نهی نمیکنم، «أَنْ تَبَرُّوهُمْ» نیکی بکنید به آنها، «وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ» قسط بکنید به آنها، با آنها رابطه داشته باشید، بروید با آنها تعامل خوب داشته باشید. این یک رکنی از رکنهای باز تمدنی است که پیغمبر ما آورده است. یکی از ارکانی که پیغمبر آورده است محاکمه و عذاب کفار با خود خداست. محاکمه و عذاب کفار با خود خداست. دو تا عبارت قرآن محشر است. 1) «إِنَّ ما امره الا الله» کارش دست خداست، به تو ربطی ندارد. «فَإِنَّما حِسابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ» زیبایی آیات را ببینید. وهابیها میگویند همه منسوخ شده است با آیه ؟؟. چقدر نسخ، نسخ، نسخ، نسخ. قرار بود این همه نسخ بشود پس چرا اصلاً نازل شد؟ یک آیه بیشتر، دو آیه بیشتر ما نسخ نداریم. همه در روز قیامت است. خدا میگوید: «اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ». این آن قدر در قرآن تکرار شده است، «اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ».
شریعتی: همه را واگذار میکند.
حجت الاسلام عاملی: خودم، بنده خودم است خودم حکم میکنم. اگر کسی هم قرار است برود جهنم اول باید حکم بشود، حق روشن بشود. آن جا هم که میگوید: «إِلَّا مَن تَوَلَّىٰ وَكَفَرَ»، فوراً آن جا هم میگوید کافر شد، «فَيُعَذِّبُهُ ٱللَّهُ ٱلۡعَذَابَ ٱلۡأَكۡبَرَ» خودم روز قیامت عذابش میکنم. یک چیز جالب جالبی است که من خدمت شما بگویم. در بعضی آیات خدا گفته است آنهایی که این حرفها را زدند کافر شدند. پیغمبر با آنها چه کار کرد؟ الان تو میگویی من کافر هستم مرا میکشی، وهابیها میگویند شیعه کافر است دیگر. چون میگوید یاحسن، یاحسین، یارسول الله کافر است. خدا تصریح میکند به پیغمبر آنهایی که این حرف را گفتند کافر شدند. پیغمبر با آن کفاری که کفرشان را خودش امضا کرد. چه کار کرد؟ آنها را کُشت؟ «ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ» قرآن هم متوجه نیست. پس شما با قرآن حکم میکنید شما. این جاها است که زیبایی دین خودش را نشان میدهد. یک رکن دیگر اگر ما فکر خودمان را گفتیم اعراز کردند. حق نداریم بگوییم همه باید مثل من فکر بکنند. «فَإِن اَعرَضوا، فَإن ؟؟، فَإِن تَوَلَّوۡاْ» این سه تا را از قرآن جمع کنید. کجا گفته است که برو گردنش را بزن. «فَإِن تَوَلَّوۡاْ» پیغمبر موعظه کردی ؟؟ بگیرد، «فَإِن اَعرَضوا» موعظه کردی اعراز کرد، «فَإِن عَصُوا» حرف زدی عصیان کرد. میگوید: «فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ»، وظیفه تو بلاغ بود. «ما انتَ عَلَیهِم بِحَفیظ» تو را نفرستادیم که حفیظ آنها باشی، هر طور شده بگویی که نه من نباید بگذرم، کافر بشوید. ببینید چقدر زیباست. این را میگویند تمدن، این را میگویند مدنیت. این را شما سرایت بدهید در بسیاری از شئون جامعه ما. یک اصل بزرگی را که باز پیغمبر ما بنا نهاد فضای باز برای بیان، بگذارید مردم حرف بزنند. «فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ»، شما چه زمانی احسنه میتوانید انتخاب کنید؟
شریعتی: وقتی مدام بشنویم نظرات مختلف را.
حجت الاسلام عاملی: آفرین. این آیه صریح قرآن است دیگر. امیرالمومنین را حتی فحش هم میگفتند خوارج، میگفتند «قاتَلَکَ الله ما اَفصَحَک» خدا تو را بکشد تو چقدر فصیح هستی. نمازش را میآمدند خراب میکردند، آیه میخواندند. قصههایش طولانی است. یعنی این تمدن تمدنی است که میگوید والی باید تمام حرفها را بشنود. یک مسئول بیاید بنشیند ببیند جماعت دانشجو چه میگویند. ایراد که ندارد، دانستن خوب است دیگر. این که ما ندانیم اصلاً شما ندانید در اذهان چه میگذرد، باورها چیست، تلقیها چیست، یک خطیبی اگر خطابی بخواند اما اشراف نداشته باشد بر افکار و اندیشه مخاطب صد درصد شکست میخورد. رموز رفتاری مثل رموز گاو صندوق میماند. گاو صندوق را با زور نمیشود باز کرد. انسانها هم یک رمزهای رفتاری دارند آنها باید دستت باشد. الان من باید بدانم که این خانم که کشف حجاب کرده است این چه برهانی دارد. من اگر به آن برهان واقف نباشم میشود این مشکل را حل بکنم؟ من بارها میگویم که 10 تا خانم محجبه، تا خانم مکشفه بنشینند، و مناظره یک حکم بسیار بسیار وارد به مسئله این هم حرفهایش را بزند، آن هم حرفهایش را بزند، کسی که حکم شده است جمعبندی میکند.
شریعتی: این است که جامعه را زنده میکند، پویا میکند.
حجت الاسلام عاملی: احسنتم. من با بعضی از دختر خانمها که صحبت میکنم میبینم که به هیچ وجه نمیشود همه را در یک قالب ریخت، یعنی پشت صحنه یک انگیزههای متعددی هست که اول باید به آنها اشراف پیدا کرد. والی باید اذن باشد، اسم پیغمبر ما را گذاشته بودند اذن. اذن یعنی گوش، هر حرفی را گوش میداد. من امام جمعه هستم، در را نباید ببندم. هر فکری، هر مشربی بیاید حرفش را بزند ما بشنویم. یا جوابش را میتوانیم بگوییم میگوییم، اگر دیدیم نه جواب ندارد، این حرف حرف حق است.
شریعتی: میپذیریم.
حجت الاسلام عاملی: «الحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ» حق را باید پذیرفت. و مشکل اگر هست مشکل را باید تلاش کرد که از بین برود. گاهی مشکل حل هم نکنی همین است که به حرفش گوش دادی این اکرام است، اکرامش کردی حرفش را گوش دادی. میدانی چقدر سبک میشود که من توانستم حرفم را بزنم. به پیغمبر میگفتند اذن، خدا گفت: «قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ» این که خیلی خوب است پیغمبر اذن باشد، حرفهای شما را بشنود. و در جاهای دیگر در دلش نماند این گره رفته رفته به جاهای حادی بیاید برسد. خوارج آن قدر تند بودند، حرفهای تند میزدند حضرت هیچ عکس العملی نداشت تا این که خون ریختند. حضرت که به آنها برخورد کرد بعد از این بود که آنها خون ریختند. تا خون نریخته بودند میآمدند مسجد هم مینشستند حرفهای تند هم میزدند. مناظرات حضرت با خوارج در کتابها نوشته شده است، بخوانید خیلی خوب است چون بحث اصلی ما آن جا نیست آن جا انسان متوجه میشود که چه عظمتی دارد امیرالمومنین که آن رؤسای خوارج چقدر اهانت آمیز با حضرت بحث میکنند، حضرت هم با بساطت، با طلاقت وجه آنها را گوش میدهد و آنها هم حرفهایشان را میزنند. واقعاً آنها خواندنی است و حضرت حتی شرطه را میگوید برو کنار یک مظلومی آمده است میخواهد حرفش را بزند تو کنار برو. مبادا از تو بترسد نتواند حرف دلش را بزند. بعد از آن با معاویه گرفتار شد. این جوری تربیت کرد، این جوری که تربیت کرد دیگر تحمل این را نه حجاج بن یوسف داشت، نه معاویه تحمل این را داشت. معاویه دید علی یک خطی درست کرده است بعد از خودش همه جا میگویند علی، علی، علی، علی این جوری بود، سب علی شروع شد. دید که علی برده است، علی برده است، بله. آقا یک اصل عجیبی درست کرد امیرالمومنین، آقا رسول الله یک اصل بسیار مهم در پایهریزی تمدن. آن اصل این است که به همه به چشم عذر نگاه کنید.
شریعتی: به چشم؟
حجت الاسلام عاملی: عذر. به همه به چشم عذر نگاه کنید. الله، الله.
شریعتی: حتماً عذری داشته است، حتماً عذری داشته است.
حجت الاسلام عاملی: «أَوِّلهُ سَبعینَ تَأویلاً» اگر یک بدی دیدی هفتاد بار تأویلاش کن تا یک عذری درست بکنی.
شریعتی: عذر بتراش، خودت برایش بتراش.
حجت الاسلام عاملی: چشمت دیده است «کَذِّب بَصَرَک وَ سَدِّک اَخاک» برادرت میگوید این کار را نکردم خودت میگویی چشمت دیده است، این دعوت به حماقت نیست، حرص کرامت انسانها است. چشمت دیده است بگوید نه، بگو ندیدم، بعضیها میگویند پس حماقت شد. نه، این طور نیست. شأن خیلی بالاست، کلاس خیلی بالاست. یک تحملی میخواهد، یک قلب خیلی بزرگی میخواهد.
دریای فراوان نشود تیره به سنگ
عارف چو برنجد تنک آب است هنوز
شریعتی: این قدر باید بزرگ بشوی.
حجت الاسلام عاملی: بله. برای شخص خاطی، خطا کرده است، عذر درست کن. چند بار هم خدا عذر درست کرده است. اینها همه ظهور آیات است. از خانم پیغمبر، همسرش، پرسیدند اخلاق پیغمبر را گفت «کانَ خُلقُهُ القُرآن» خلق پیغمبر یعنی قرآن. خدا با این «أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ»، خدا عذر درست کرد برای مشرک. میگوید اگر در وسط جنگ یک موقع مشرک آمد گفت میخواهم قرآن بشنوم برای او قرآن بخوان، اگر مسلمان شد فبها، مسلمان نشد با پول جیب خودت آن را به جای امنی برسان، این حماقتی که الان نشان میدهد به خاطر این است که نمیداند.
شریعتی: عذر تراشید.
حجت الاسلام عاملی: خدا عذر تراشیده است. آیه قرآن است. این را نگاه کن با آن کسی که میگوید ما باید کره زمین را از مشرکین تطهیر کنیم، همه را باید بکشیم. بسم الله. پیغمبر ما هم چند جا عذر درست کرد. یکی شکم به شتر را سر او ریختند حضرت حمزه خواست انتقام بگیرد جلوی او را گرفت، گفت: «اَللَّهُمَّ اهْدِ قَوْمِی فَإِنَّهُمْ لَا یَعْلَمُونَ» به قوم من دست نزنی، اینها نمیدانند. یکی هم در احد که بلا را سر حضرت آوردند گفتند یا رسول الله نفرین کن، حضرت فرمود: «إِنی بُعِثتُ داعیاً وَ رَحمَة» خدا من را برای رحمت فرستاده است نه این که نفرین بکنم همه بریزند جهنم. فرقش با بعضی پیغمبران همین است. آن وقت دستش را گرفت بالا گفت خدایا پیشانیام را شکستند، دندانم را شکستند، اصحابم را شهید کردند، با اینها کاری نداشته باش، اللهم اینها را هدایت کن، «اَللَّهُمَّ اهْدِ قَوْمِی فَإِنَّهُمْ لَا یَعْلَمُونَ». دست گذاشت روی هدایت. چون مقام هادی از تمام مقامات بالاتر است در کل قرآن. مقاماتی که خدا برای افراد، برای اقشار ذکر کرده است هیچ کدام بالاتر از مقام هدایت نیست. فقط در هدایت گفته است «وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا» فرزندت را خوب تربیت کن، فرزندت را خوب هدایت کن این آیه شامل تو بشود. مبالغه نیست، واقعاً در نامه عمل مینویسند «فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا». امام صادق این آیه را سوال کردند بعضیها خیال میکنند که کسی مرده است زندهاش بکنیم. گفت یعنی اعتقاداتش خراب است، نگاهش به عالم بد است، نفرت است، اعتقاداتش را درست بکنید اخلاقش ضایع است، در منزل، در جامعه، در اداره، آن را درست بکنی آن را احیایش کرد. ثواب «وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا». این یک تمدن مدنیت است. جامعه باید این جوری باشد. حالا برای شما دو تا روایت بخوانم عجیب است. «أعرَفُ النّاسِ بِاللّه أعذَرُهُم لِلنّاسِ» چه کسی خدا را از همه بهتر شناخته است؟ کسی که به مردم به چشم عذر نگاه میکند. خانمات یک کاری کرده است عصبانی هستی.
شریعتی: اینها در مورد مسائل شخصی است دیگر، در مورد مسائل حق الناس و بیت المال و نمیدانم حکومت و اینها آنها جدیتاش سر جای خودش. بین خودمان در واقع.
حجت الاسلام عاملی: در روایت است پیغمبر ما «لَم یَنتَصِر لِنَفسِي» برای خودش هیچ وقت انتقام نگرفت اما وقتی یک زنی از بنی مخذون دزدی کرده بود دستش را قطع میکرد. بنی مخذون جمع شدند که یارسول الله این کار را نکن، هر چه میخواهی بدهیم این کار را نکن، مشکل ما این زن نیست، طائفه ما بدنام میشوند که پیغمبر از این طائفه دست دزدی را بریده است. حضرت گفت والله اگر فاطمه هم این کار را بکند دستش را میبرم.
شریعتی: یعنی این جاها تعارف نداریم.
حجت الاسلام عاملی: بعد فرمود علت سقوط تمدنها این بود که حدود را بر ضعفا اجرا کردند، بر گردن کلفتها اجرا نکردند. آن حساب دیگر دارد. اما در همه سلوک روزانه ما…
شریعتی: روابط شخصی و خانوادگی ما.
حجت الاسلام عاملی: بله. این همه پرونده در دادگاه درست میشود برای ما عیب است. این یک روایت. «أعرَفُ النّاسِ بِاللّه أعذَرُهُم لِلنّاسِ»، این را بیاور در جامعه ما تا ببینیم این قدر طلاق ما داریم. و دومین حدیثاش هم این است که اگر کسی بیاید کسی عذرخواهی بکند، خودش بیاید عذرخواهی بکند عذرش را نپذیرید گناه اشوار برای او مینویسند. کسی که «یاخذو عذر ناس ظلماً» کسی که یک دهه مال مردم را ظلماً میگیرد گناه او را مینویسند، آن بنده خدا عذرخواهی کرد چرا نپذیرفتی. آمد گفت آقا من اشتباه کردم، من عصبانی شدم، من خطا کردم، عذرخواهی میکند، خانم از آقا، آقا از خانم. و عجیب است که پیغمبر ما عذر جهالت و ؟؟ هم عذر قرار داد. گفت کسی جاهل است این را بگویید معذور است. اگر تأویل کرد این جوری فهمیده است، آن را هم به عنوان عذر بپذیرید. بزرگترین زیبایی یک دین این است که جهل تأویل را به عنوان عذر بپذیرد. این را میگویند یک مدنیت فاخر. چقدر مشکلات با این حل میشود. و لذا به مشرکین در قحطی گفت بیایید در مدینه کله خودتان را بیاورید مدینه، مراتع مدینه در اختیار شما. مشرک است او میگوید من مشرک را باید بکشم، ریشهاش را از کره زمین بکنم. حضرت میگوید بیا از مراتع مدینه استفاده کن. و وقتی یکی از مسلمانها اسیر شد در مکه مشرکین آن قدر او را اذیت کردند، رهایش کردند ولی این رئیس قبیله کل غله بود. گفت لعنت بر من اگر بگذارم یک دانه گندم وارد مکه بشود. پیغمبر ما که فهمید جلوی آن را گرفت. گفت با قحطی، با سد معیشت مردم، از اینها انتقام نگیر، اجازه بده غله وارد بشود. چرا؟ «لَأَنَّهُم لایَعلَمُون». این «لَأَنَّهُم لایَعلَمُون» مشکلات را حل میکند.
شریعتی: نمیفهمند.
حجت الاسلام عاملی: آن کسی که صلح حدیبیه را نوشت پیغمبر را خیلی اهانت کرد، بعد از فتح مکه یک سال مشرک بود، همین طور جلوی پیغمبر راه میرفت. چرا نکشت؟ «لَأَنَّهُم لایَعلَمُون». یک سال اخلاق پیغمبر را که دید خودش آمد گفت «اَشهَدُ أَن لا اله الله وَ اَشهَدُ أَنَّ مُحَمَّدً رَسُول الله».
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».
حجت الاسلام عاملی: گفت تو شاه نیستی، شاه این جوری معامله نمیکند، تو پادشاه نیستی، تو پیغمبر هستی. و وقتی پیغمبر ما حرکت کرد به طرف مکه یک پیرزنی کوزه آب گرفته بود از مکه خارج شده بود. میرفت از شهر بیرون. یک وقت دید که به تعبیر خودش محمد با این همه سلاح جنگی دارد میآید. این زن گفت این من که دیدم این را این قدر اذیتش کردم، خاکروبه سرش ریختند، بدنش را زخمی کردند. من میدانم که این الان چه انتقامی میگیرد از اهل مکه. تا این را گفت پیغمبر این جمله را شنید خودش را انداخت زمین دید که این زن خیلی ترسیده است، افتاد پیغمبر ما، به سجده افتاد پیغمبر ما، از مرکب خودش را پایین انداخت صورتش را روی خاک گذاشت گفت خدایا نظر من با اینها نظر رأفت است، نظر رحمت است، به آنها هم گفت از من نترسید، این که مرا با چشم کبکبه سلطنتی نگاه کنید «كانَ يَكرَهُ اَن يَتَشَبه بِالمُلوک» گفت من را کاری نکنید که شبیه پادشاهان بشوم. آن وقت پیغمبر ما باز هم آن جنایاتی که کرده بود گفت «لَأَنَّهُم لایَعلَمُون» انتقام نگرفت. و مشهور است که شنید یکی از اصحابش میگوید «الیَوم یَومُ مَلحَمَ» امروز روز انتقام است، جلوی او گفت نگذارید او این شعار را بگوید. شعار را عوض کنید بگویید «الیَوم یومُ المَرحَمَه». این عظمت روحی است که پیغمبر ما گفت من برای انتقام نیامدم، من آمدم بتها را بشکنم. و امیرالمومنین وارد شد و آن بتها را شکستند و بتها را در برابر باب بنی شیبه دفن کردند تا حجاج که وارد مسجد الحرام میشوند پای خود را روی بتها بگذارند، تمرین بکنند پا روی بت گذاشتن را تا بتهای اصلی که زندگی ما را تسخیر کرده است بتوانند از آنها حریت پیدا بکنند. «التَقوا اِتقن مِن کُلِّ مَلَکَ»، امیرالمومنین گفته است. چه تعبیر خوبی است. «التَقوا اِتقن مِن کُلِّ مَلَکَ» یعنی تقوا یعنی حریت است از هر چیزی که باعث بشود شما ممنوع بشوید.
شریعتی: خیلی خوب. حاج آقا ممنون و متشکرم. خوشحالیم که در ایام ماه ربیع همچنان با نام و یاد و سیره پیغمبر داریم وقت میگذرانیم و الحمدالله خوشحالیم سرمان را بالا میگیریم پیغمبری به نازنینی نبی مکرم اسلام داریم. انشاءالله که هماره مورد شفاعت و توجه و لطف و رحمت حضرت قرار بگیریم. ماه ربیع ماه پیغمبر است و این شادیها و خوشیهای ما هر آن دارد تمدید میشود. آیات را قرار است بشنویم. صفحه 448 قرآن کریم را دوستانم تلاوت خواهند کرد، بعد از تلاوت آیات در دقایق پایانی با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما. «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».صفحه 448 قرآن کریم
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». آخر هفته خوبی داشته باشید دوستانم، عزیزان. به همه عزیزانی که ما را از شبکه افق میبینند، از رادیو معارف میشنوند، باز هم با دل و جان سلام میکنم. از لطف و مرحمت تک تکتان صمیمانه سپاسگزارم. حاج آقای عاملی اشاره قرآنی را بفرمایند که حسن ختام برنامه و جلسه امروز ما باشد انشاءالله.
حجت الاسلام عاملی: سوره صافات، آیه 51 تا 56 مربوط به دوست است. خدا دو بار درباره دوستی صحبت کرده است. یک بار از زبان اهل جهنم، یک بار از زبان اهل بهشت. چرا مسئله دوست را مطرح کرده است؟ سوژههایی که خدای متعال عطا میکند سوژههایی است که قدرت تخریب و اصلاح آن خیلی بالا است. هیچ وقت خدا سر قصه گفتن ندارد که بیاید به ما قصه بگوید. هر قصهای را مطرح کرده است سوژه دائمی در تمام ادوار است مثل قصه حضرت یوسف. غریزه جنسی میخواهد از راه غیر شرعی، غیر قانونی، از طریق نامشروع ارضا بشود. در هر دوره میتواند داشته باشد. مثل حضرت موسی، ابتلا شده است به یک زمامدار خودسر، این در هر دوره میشود اتفاق بیفتد. حضرت موسی عفتش را حفظ میکند در برابر دختران شعیب، یعنی قصه را میگوید تا خدا نتیجهاش را بگوید که نتیجه خوبی داد. این در هر دوره میشود مطرح شود. قضاوت یک طرفه، در هر دوره مصیبت درست میکند. امتحان میکند حضرت داوود را یک طرفه قضاوت میکند، ناگهان متوجه میشود که ای وای چه اشتباهی کردم؛ «وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ». و مثل ماجرای حضرت لوط، الان که میبینید صورت قانونی به آن دادند منسوخ نشده است. در هر دوره این مسئله… . یا کسی در معامله غشّ میکند، کم میکند، ترازو را کم بکند، در قصه حضرت شعیب، قصهاش را میگوید. «لا تَنْقُصُوا الْمِكْيالَ وَ الْمِيزانَ»، «وْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ»، وسیعترین آیه در حقوق بشر «وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ».
شریعتی: همه سنتها و اتفاقاتی که همیشه در جریان است.
حجت الاسلام عاملی: در صورت قلم قصهای میگوید که منع زکات کردند، فلانی را حقش را منع کردند، آتش گرفته است تمام باغ سوخته است، بعد یکی باغ را پیدا بکند. این برای هر دوره است که این اتفاق نیفتد. قصه عالمی که آلوده به دنیا است، مثل بلعم باعورا. قصه مرد ثروتمندی که ثروت خوبی دارد ولی نه به مردم رسیدگی میکند، نه به خدا نسبت میدهد. میگوید: «إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَىٰ عِلْمٍ». آن وقت خدا خودش را با ثروتش میکشد پایین، «فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ». حالا یکی از سوژهها که به درد جوانهای ما بسیار میخورد مسئله دوست است. دوست آن قدر تاثیر دارد که میگویند اگر میخواهید ایمان شخصی را نگاه بکنید به دوستش نگاه کنید. «المَرءُ عَلى دينِ خَليلِهِ». و شاعر تازه میگوید: «عن المرء لا تسأل وسل عن قرينه، فكلّ قرينٍ بالمقارن يقتدي» یعنی از انسان نپرس چه اعتقادی داری، از دوستش بپرس برای این که هر دوستی به دوست خودش اقتدا میکند. خدای متعال یک بار از زبان اهل جهنم دوست را نقل کرده است. میگوید که «وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلي يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلاً/ يَا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا»، در جهنم میگوید ای کاش، ای کاش، یک شباهتی به پیغمبر میرساندم و ای کاش فلانی را دوست نمیگرفتم. او من را برد مواد مخدر، او من را برد فلان پارتی شبانه، او من را برد برای اعتیاد، برای شراب، برای فلان، فلان. «لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي» همه چیز مهیا بود برای هدایت من. از خدای متعال میخواهم که جوانهای ما را از شر دوستان ناباب حفظ بکند.
شریعتی: انشاءالله. خیلی از شما ممنون و متشکرم. خیلی ممنون و سپاسگزارم از لطف و محبت و همراهی شما. حاج آقای عاملی دعا کنید و خداحافظی کنیم انشاءالله.
حجت الاسلام عاملی: من با خودم فکر کردم که خدایا آیا در دعا متنی داریم که با آن متن از خدا بخواهیم که خدایا عطش مرا زیاد کن، خدایا بیقراری مرا زیاد کن، خدایا در محبت خودت مرا مفتون بکن. آن متن در دعای کمیل آمده است. من سه تا متن پیدا کردم خیلی خوب است. یکی این است که «ربّ زدني فيك تحيّراً» خدایا حیرت مرا در جمال خودت زیاد کن، در جمال خودت زیاد کن.
شریعتی: حیران توایم، حیرانترمان کن.
حجت الاسلام عاملی: به به. یعنی جمال بیشتری به من نشان بده. علامه طباطبایی میگوید این دعا معنیاش این است که تثبیت کن. ایشان بیشتر از ما میدانند قطعاً ولی ظاهرش این است که «زِدنی» آن قدر پیغمبر ما این را میخواند، آن قدر عالی است، آن قدر عالی است. که خدایا روز به روز حیرت مرا در عظمت خودت، در جمال خودت بیشتر کن. یکی هم «إِلَهِي هَبْ لِي قَلْبا يُدْنِيهِ مِنْكَ شَوْقُهُ» خدایا قلبم شوقاش جوری باشد که مرا به تو وصل بکنند. یکی هم «اِلهی وَ اَلْهِمْنی وَلَهاً بِذِکْرِکَ اِلی ذِکْرِکَ» روز به روز ولع من را، شیفتگی من را و خضوع من را در برابر خودت اضافه کن جوری که من غرق بشوم در ذکر تو. 3 تا جمله که شایسته است.
شریعتی: به به. چقدر لطیف و چقدر بلند و عمیق. خیلی از شما ممنون و متشکرم.
حبابوار براندازم از نشاط کلاه
اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد
خداحافظ تا سلامی دوباره.
فایل صوتی این برنامه
فایل ویدیویی این برنامه