تغییر سایز-+=

سمت خدا | حدود تقوای الهی و انقیاد

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم خانم ها آقایان سلام، خیلی خوشحال هستیم همراه شما و در کنار شما هستیم، ان شاالله بهترین ها برای شما رقم بخورد، تنتون سالم باشد و قلبتان سلیم و خداوند پشت و پناهتان؛ بازهم فرصتی دست داد باهم حرکت کنیم به سمت خدای متعال در فراغتی که هر روز حوالی همین ساعت با احالی خوب سمت خدا دورهم جمع می شویم و حالا امروز هم با احترام و با افتخار در محضر حاج آقای عاملی هستیم، سلام علیکم و رحمت الله، خیلی خیلی خوش آمدید

حجت‌الاسلام عاملی: وعلیکم السلام و رحمت الله، تشکر می کنم از حضرتعالی و همکاران مکرم که زحمت می کشند بانی خیر شدند برای این برنامه بسیار خوب سمت خدا، بزرگانی که اینجا تشریف می آورند و همه ما از آنان استفاده می کنیم و تشکر می کنم از تمام عزیزانی که تشویق می کنند ادامه برنامه را از ملت عزیزمان تقدیر و تشکر دارم و توفیقات بزرگ، لحظات و دقایق مبارک و رضایت خداوند و «رضوان من الله اکبر» رو برای همه عزیزانم آرزومندم و از خدای متعال می خواهم با عنایات خاصه خودش عزیزانی که گرفتار هستند، غم و غصه دارند، آشفتگی دارند و هر خانه ای که غم و غصه سایه افکنده است، کسانی که در زندگی امیدشان را از دست می دهند، خدای متعال با عنایات خاص خودش، با رحیمیت و رحمانیت خودش به آنان آرامش و امید عنایت بفرماید.فرصت را غنیمت می دانم، توفیق بزرگی برای همه ما درست شده آن هم این است که توفیق درک دهه اول ذی الحجه را داریم، توفیق بسیار بزرگی است، اهل برزخ قطعأ در آرزوی لحظات چنین دهه ای هستند، انقدر در روایات ما تأکید شده که افضل از ماه مبارک تعریف شده لذا بعضی علما آستین بالا زده اند که طوری این تعارض را حل کنند که بسیاری از روایات ما می گویند ماه رمضان افضل است و تنها دهه ای است که خدا ذکرش را کرده در قران «وَالْفَجْرِ، وَلَيَالٍ عَشْرٍ؛ وَاذْكُرُوا أللهَ في أَيَّامٍ مَعْدُوداتٍ»، مرحوم آمیرزا جوادآقای ملکی تبریزی می فرماید معلوم است « وَاذْكُرُوا» با غفلت سازگار نیست یعنی در این دهه مبادا غافل بشوید، پیغمبر ما رسول خدا فرمودند هیچ لحظه ای در طول سال به پاکیزگی و شایستگی دهه ذی الحجه نیست برای ایان که با خدا معامله بشود؛ گفتند حتی جهاد؟ حضرت فرمودند حتی جهاد و تأکیداتی که شده است برای روزه این 9 روز، بسیار تأکید شده حتی روزه روز اول، معادل با روزه 80 سال است.
شریعتی: که روز اول ذی حجه به نقلی سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا (سلام الله علیهما) هم هست.
حجت‌الاسلام عاملی: بله، روزی است که « اتَّخَذَ اللّهُ إِبْراهِيمَ خَلِيلاً »، برکات خاصی هم دارد آن روز و روزی است که اعلان برائت را که مأمور شد خلیفه اول اعلان برائت را برساند، جبرائیل نازل شد، گفت یا رسول الله این را یا باید خودت اعلام کنی یا کسی که جان او جان توست در نتیجه دستور داد خلیفه اول برگردد، گفت یا رسول الله خطایی از من سر زده؟ فرمودند نه ولی خداوند توسط جبرائیل دستور داده است «لا وَ لکِنْ جِبْرِئیلُ جائَنِی فَقالَ لا یؤَدّی عَنْکَ اِلّا اَنْتَ اَوْ رَجُلٌ مِنْکَ»؛ این را نباید ادا بکند مگر آن که خودت یا کسی که جان او جان توست؛ آنقدر این روایت تابلوی بزرگ سر راه هست، همه چیز را تمام می کند، «لا یؤَدّ عَنْکَ»، به طور مطلق، «اِلّا اَنْتَ اَوْ رَجُلٌ مِنْکَ» و درباره هیچ کس وارد نشده است که «رَجُلٌ مِنْکَ» است جز امیرالمؤمنین و دعایی دارد این ماه که سفره ای عظیم و عجیب است «لا اله الا الله عدد الليالي والدهور». مرحوم آمیرزا جوادآقا ملکی تبریزی فرموده است واقعأ آن عدد را خدا می دهد، شما یک وقت می گویید «لا اله الا الله»، یک وقت می گویید «لا اله الا الله بعدد ملائکه»، می دانید که خدا هیچ موجودی را به اندازه ملائکه خلق نکرده است، آنقدر زیاد است که از دانه های خاک و ماسه بیشتر است، هر بقعه ای ملائکه دارند ولذا مستحب است به بقعه ای وارد شدید، سلام بدهید و خداحافظی کردید، به ملائکه هم سلام دهید و خداحافظی کنید.
این ماه طوری شده است که شما بگویید « لا اله الا الله عدد الليالي والدهور» برای شما نوشته می شود لا اله الا الله به اندازه لیالی و دهور، اصلأ حسابش را جن و انس جمع بشوند نمی توانند حساب کنند ولذا پشیمانی در آخرت انقدر وحشتناک است، بعد از این که می میرد، می بیند اگر یک بار می گفت «لا اله الا الله عدد الليالي والدهور، لا اله الا الله عدد امواج البحور»، چه ثواب و عنایتی برایش می شد ولذا وحشت و پشیمانی اش را تقسیم بکنند به اهل دنیا، اهل دنیا هلاک می شوند از آن حسرت که صحت و عافیت داشتم و می توانستم در حالی که در کار خودم مشغول بودم، زبانم عادت بکند به «لا اله الا الله»، لا اله الا الله حصن است، حسن توحید است، فمن دخل حصنی امن من عذابی، قلعه امنیت است، آن هم یکی از این هاست که لا اله الا الله را می گوید تا می رسد به اینجا که «لا اله الا الله و رحمته خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ»، آنجا اسلوب را عوض می کند، چرا اسلوب را عوض کرد؟ آنجا هی می گفت «لا اله الا الله عدد الليالي والدهور، لا اله الا الله عدد امواج البحور» اما اینجا اسلوب را عوض کرد به خاطر این که می خواست بگوید دنیا آن ارزش را ندارد که خداوند بگوید لا اله الا الله مما عدد یجمعون، خیلی بد و زشت است، خیلی قلیل می شود، در شأن خدا نیست، فورأ اسلوب عوض شد، «لا اله الا الله و رحمته خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ» از این جهت این دهه را قدر بدانیم و آنان که ذوی الحقوق ما هستند، پدران و مادران ما، معلمان ما، اساتید ما ذوی الحقوق ما مخصوصأ شهدای ما، آنانی که جان خودشان را گرفتند برای عزت اسلام و کشور، یک سجاده با خودشان داشتند، یک قمقمه با خودشان داشتند از دنیا و ذکر لبشان این بود که «خدایا برنگردم» و عزت درست کردند برای کشور ما، آنان را نیت کنیم که سهیم بشوند؛ حضرت فرمود هرکس می خواهد دعایش مستجاب شود، «فلیعم»، یعنی دعایش عمومی باشد مثل امام سجاد « اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِحَيِّنَا وَمَيِّتِنَا وَ صَغِيْرِنَا وَكَبِيْرِنَا …»،همه را باهم می گوید، این نشان بلوغ انسان است؛ مبارک باد بر عزیزانم این دهه بسیار مبارک دهه ذی الحجه که بتوانند از آن استفاده کنند.
شریعتی: خیلی خوب، خیلی ممنون و متشکرم از حاج آقای عاملی با این مقدمه پربارشان که ان شاالله این ایام بر همه مبارک باشد، در مورد موانع سلوک صحبت می کردیم، آثار گناه در زندگی ما و چیزی که شاید خیلی گمشده امروز ماست، همان آرامشی است که هفته پیش هم در این خصوص صحبت کردید و به نظرم این نابسامانی های ما خیلی وقت ها به خاطر انحراف ما از این مسیر و صراط مستقیم است و وارد راه های انحرافی می شویم و زندگی ما را مطلاتم می کند.
حجت‌الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم؛ بحث ما این بود که پله اول سلوک، انقیاد است یعنی بگویی خدایا اسلمت لک یا رب العالمین، اسلمت للله رب العالمین، اسلام را هم که اسلام گفتند، چون اسم از آسمان نازل می شود، چرا خدا این اسم را انتخاب کرده است؟ «عند دین عندالله الاسلام»، دین حق انحصاری خداست، هیچ کس نمی تواند بیاید دین را حذف کند چون دین تصرف است، هرکس باید در اموال خودش تصرف بکند همچنان که حکومت تصرف است و هرکس باید در اموال خودش تصرف بکند آنچنان که قانون گذاری تصرف است، هرکس باید در مال خودش تصرف بکند، همچنان که اطاعت تصرف است، اطلاعت باید به اذن باشد، دین هم همینطور است، دین را خدا باید وضع کند و وضع کرده اسمش را گذاشته اسلام؛ یعنی در کارهایی که ما انجام می دهیم، انچه مناط باید قرار بگیرد، اراده خداست، خدای متعال با آن احاطه علمی برای بشریت با دستان خودش دین وضع کرده و احکام را تشریع کرده است؛ گفتیم ما زمانی در انقیاد به جایی برسیم که واهمه قدسی در ما باشد، نشان ایمان واهمه قدسی است، اگر در همه لحظات واهمه قدسی نباشد، اوضاع کاملأ بهم می ریزد چون تنها با قوه قهریه نمی شود تضمین بکنیم روابط سالم اجتماعی را؛ پلیس همه جا حاضر نیست، قانون را می شود دور زد، افراد را می شود خرید، حساس ترین پست ها را می شود معامله کرد، بشر اگر ساخته و پرداخته نشود و زیرساخت های فرهنگی درست نشود، هرچه کار کنید اقتصاد هم جواب نمی دهد برای این که نیروی انسانی ساخته و پرداخته نیست برای همین اولین کاری که یک نظام تربیتی باید انجام دهد، مسئله واهمه قدسی است، همیشه واهمه داشته باشد این عالم که صاحب دارد، با چه نگاهی به من نگاه می کند؟ «لیت شیئی»  امیرالمؤمنین آمده شب در حیاط دارالاماره اش با خدا نجوا می کند و یک عده از اصحاب هم که در حیاط خواب بودند، ظاهرأ خواب بوده اند اما می خواستند از حضرت استفاده کنند آنوقت راوی می گوید من دیدم شانه اش را گذاشت روی دیوار دارد با خدا حرف می زندف به فقرا رسیدگی کردهف آذوقه برده و نیازهای انان را تأمین کرده، عبادتش را انجام داده و همه چیز سرجایش است اما « يُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ»، باز می لرزد، می ترسد، مثل مارگزیده به خود می پیچد که خدایا « أَنْظُرْ إِلَيْكَ فِی خَلَواتِی» با چه نگاهی به من نگاه میکنی؟ با نگاه رضایت یا صورتت را از من برگرداندی؟ « الهی عَبْدُكَ بِبابِكَ اَقامَتْهُ الْخَصاصَة بَينَ يدَيكَ يقْرَعُ بابَ اِحْسانِكَ. بِدُعآئِهِ فَلا تُعْرِضْ عَنّي بِوَجْهِكَ الْكَريمِ»، خدایا بنده تو دم در خانه توست، در را می زند، دعا در زدن است، هر دری را می زنی، بالاخره کسی در را باز می کند، به اینجا که می رسم و ایام هم مناسب است، همیشه گریه می کنم به حال حضرت مسلم، آنقدر تنهایش گذاشتند، غریب است، یک خورده اینطرف آنطرف رفت، دم یک دری نشست، یک زنی در را باز کرد، گفت تو که هستی؟ چرا اینجا نشستی؟ مگر نمی بینی شهر امنیت ندارد؟ مگر تو زن و بچه نداری؟ دوباره باز در را باز کرد، مگر نگفتم شهر امنیت ندارد، چرا اینجا نشستی؟ پرسید تو که هستی؟ گفت من مسلم هستم، آنوقت بالاخره یک کسی در را باز می کند که سؤال می کند تو که هستی اینجا در می زنی؛ در زدن و پشت در بودن موضوعیت دارد، « اليس قد نزل بساحتنا»، امام حسین ر عالم رؤیا به خادم گفت کسی پشت در است، گفت نصرانی است، گفت « اليس قد نزل بساحتنا»، شأن خدا خیلی اجل است، امام هم اوصاف خدا را دارد، اسماء و صفات خدا در وجود این ها متجلی است، با دلی شکسته دست از همه جا کوتاه و امید به هیچ جایی نیست، می رود سراغ خدا و در نمی زند، خدایی که خودش دعوت کرده است «عادَتُكَ‏ الْإِحْسانُ اِلَى الْمُسيئينَ، وَسَبيلُكَ الإِبْقآءُ عَلَى الْمُعْتَدينَ»، «عادَتُكَ‏ الْإِحْسانُ» به کی؟ به مسیئین، هیچکس غیر از خدا به مسیئین احسان نمی کند، «وَسَبيلُكَ الإِبْقآءُ عَلَى الْمُعْتَدينَ»، اهل دنیا باشند به معتد می گوید برو، خدا اینطور نیست، دامنش را می گیرد، می گوید کجا می روی، « اَدَّبْتَ عِبادَکَ بالتَّکَرُّمِ»، تأدیب بر دو قسم است، یک وقت گوش آدم را می گیرند، تحقیر و سرزنش می کنند، شأنش را می شکنند اما خدا اینطور نیست، با آقایی ادب کردی بندگانت را، در دعا هم می خوانیم «الهی لاتأدبنی به عقوبتک»، آنطوری مرا ادب نکن «ولاتنذبلی بی حیلتک»، با مکری که برای اهل ذنب فراهم می کنی با من معامله نکن « و لا یوجب الا مِنْ عِنْدِكَ»، غیر از درگاه تو جایی خیری هست که من آنجا بروم؟ «إِلَهِي مَنِ الَّذِي نَزَلَ بِكَ مُلْتَمِسا قِرَاكَ فَمَا قَرَيْتَهُ وَ مَنِ الَّذِي أَنَاخَ بِبَابِكَ مُرْتَجِيا نَدَاكَ فَمَا أَوْلَيْتَهُ»، اناخ ببابک یعنی با شتر آمد دم در خانه تو و از شتر آمده پایین، «ایحسن عن تَرْجِعَ»، خوبه برگردم؟ یعنی در شأن توست که برگردم؟ «وَ لَسْتُ اَعْرِفُ سِواكَ مَوْلىً ‏بِالْأِحْسانِ مَوْصُوفاً»، من شخصی که معروف به احسان باشد جز تو نمی شناسم، دعای عرفه همین هاست دیگر، دعای عرفه غوغاست و انفجار توحید است، چه ادبیاتی داشتند که با خدا اینطور حرف زدند و البته مناجات شعبانیه؛ خلوت‌خانه است دیگر، روایت نیست که راوی جلویش بنشیند، حد راوی مشخص است، در آن خلوت‌خانه ذات لایتناهاست، مدلأ علیک؛ حالا خیلی از بحث خارج شدیم، بحث ما در این بود که آن واهمه قدسی باید در یک نظام تربیتی شکل بگیرد، نظام آموزش و پرورش ما آن واهمه قدسی را درست کند، یک نوجوان باید آن واهمه قدسی را داشته باشد، آیا خدا مرا می پذیرد یا نه، خدا با چه چشمی به من نگاه می کند؟ همه اش سؤال و با خدا محاسبه کردن، این واهمه قدسی درست کردن، راهکار دارد، ثروت اصلی این راهکار در دین ماست؛ وقتی یک مذهبی که اکثریت دنیا را تشکیل می دهد، می گوید جهنم نداریم، جهنم دروغ است، هم در تورات دروغ گفته، هم در انجیل و هم در قرآن، صراحتأ رئیس مذهبشان اعلام کرد، گفت خدا ارحم الراحمین است، جهنم نداریم! اصلأ جهنم ظهور رحمت است، کسی که رحم نکرده بر یتیم، رحم نکرده بر ملت، رحم نکرده بر بشریت، این ها همه بازدارندگی است و بزرگترین رحمت است، 22:11 چرا در بهشت این را نگفته؟ چون بهشت پر نمی شود، جهنم پر می شود چون قرار نبوده خدا انسان ها را به جهنم ببرد.
خدا رحمت کند حضرت آیت الله ضیاءآبادی را، می گفت در دنیا هم همینطور است، در دنیا هم مراکز فساد فورأ پر می شود بنابراین آن واهمه قدسی را می خواهیم درست کنیم، چطور درست کنیم؟ شما چراغ سبز نشان دهی، اباهه گری فورأ درست کنید، خدای متعال 120 بار انذار و 80 بار تبشیر دارد با این که تعادل بین خوف و رجاء را به ما دستور داده، یعنی بشر به انذار احتیاج دارد، اگر انذار نباشد تمام اوضاع بهم می ریزد، خدا می خواهد بشر اینجا اینطور زندگی کند که «لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»، وقتی انسان می خواست به دنیا بیاید، خدای متعال فرمود «احبتو»، به دنیا بروید، خدای متعال «اهبطوا»، بروید به دنیا، به حضرت آدم هم گفت «اهبطوا»، چرا خدا این ماده را انتخاب کرد؟ چون هبوط است، از اول خدا پیش بینی کرد عداوت روابط اجتماعی شما را بهم می ریزد، پس چکار کنیم؟ خدای متعال فرمود شما که می روید زمین، قانونی دست شما می دهم، اگر به آن قانون عمل کنید، می شوید «لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»، بروید پایین و از من برای شما هدایت می آید «فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ‌»، ملاحظه بفرمایید کجاها گفته شده این مطلب، فلسفه دین همین است، «فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ»، نتیجه چه می شود؟ « فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ‌».
به مبدأ اعلی که متصل شد، نه خوفی دارد و نه حزنی دارد، نه نسبت به گذشته حزن دارد و نه نسبت به آینده خوف دارد، حضرت امام فرمودند «والله به عمرم نترسیدم»، آن روزی که می بردند، آنان می ترسیدند، من آنان را دلداری می دادم؛ واهمه قدسی بخواهیم درست کنیم، یک واهمه قدسی عبارت است از معرفت به خود خدا، جمال خدا، هیبت خدا، اسماء و صفات خدا، انسان را ذوب می کند «من عرف الله 25:03» وقتی که خدا را شناخت، حرف حساب شده است، خوراک حساب شده است، منع می کند زبانش را از صحبت کردن، این روزها که حضرت موسی رفته به کوه تور، 40 شبانه روز نه چیزی خورده و نه چیزی نوشیده، تعبیری دارد که معنا دارد، چرا؟ چون مواعده در کار بود،به عشق آن مواعده « وَ واعَدْنا مُوسى‌ ثَلاثِينَ لَيْلَةً»، تبریک می گویم به انان که از اول ذی قعده چله گرفته اند؛ این را عرض کنم ما که چله توصیه کردیم پارسال و امسال تذکر ندادیم، چله که می گوییم بعضی علما فکر کردند یعنی در را ببندیم، بنشینیم و وظایف اجتماعی را تعطیل کنیم، یکی از بزرگان به من زنگ زد، گفت این چی بود در سمت خدا گفتی؟ گفتم علامه طباطبایی گفته است، تنها چله ای است که در قرآن آمده است؛ چله یعنی این که شما عیبی در خودتان می بینید، مناسب با آن عیب، چهل روز ذکر می گویید یا یک عمل عبادی را انجام می دهید، خود خدا گفته « اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً»،فرض بفرمایید هر روز صد بار هزار بار می گویند « اللَّهُمَّ إِلَیْکَ لَا إِلَى النَّارِ»،چله گرفته ام، کجایش عیب دارد؟ خیلی غصه خوردم.
شریعتی: یعنی منافیاتی با وظایف اجتماعی ندارد؟ اسم چله که می آید، همه فکر می کنند یعنی گوشه نشینی و بریدن از خلق و کار و زندگی.
حجت‌الاسلام عاملی: ترک وظایف اجتماعی در دین ما نیست، کسانی که این کار را کردند، آقا رسول الله آنقدر عصبانی شدند، زن های خودشان و زندگی را رها کردند و رفتند بالای کوه، خانم هایشان آمدند محضر پیغمبر شکایت کردند، فرمودند همه جمع شوند مسجد، حضرت که به مسجد می آمد، عبا به زمین کشیده می شد، هروقت حضرت عصبانی می شد اینطور می شد عبا چون در برابر چشمان حضرت، یک تأویل خطرناک از دین، یک تحریف و کج فهمی خطرناک از دین دارد صورت می گیرد، امد بالای منبر، گفت من شربت عسل می خورم، می خوابم، با اهل بیتم هستم و شدیدأ مخالفت کرد اما این چله ذکر است؛ شما الان یک مشکلی دارید و می خواهید این مشکل دفع شود، روزی صد مرتبه می گویید «28:03» ذکر است، چقدر عالی است.
آن مواعده، مرحوم میرزا جوادآقای ملکی تبریزی فرمودند یک کاری بکن یک سهمی از آن مواعده داشته باشی، عین این مطلب را آقای پهلوانی هم به فرمودند، چه کسی شروع کرده؟ خدا شروع کرده، این خیلی مهم است، برای اهل سلوک طلاست «و واعدنا»، یعنی ما شروع کردیم، اول ذی الحجه که خدا حضرت ابراهیم را برای خلت انتخاب کرده، واتخذالله ابراهیم خلیلا، خدا شروع کرده، عشق ااز معشوقی اول سر زند، یحبهم و یحبونه، حالا واهمه قدسی اول از اینجا شروع می شود و دوم مسئله معاد است؛ خدای متعال با معاد بالاترین واهمه قدسی را درست کرده است، اگر عنایتی شود، کسی آن آگاهی که بعد از مرگ پیدا می شود، ذره ای از آن را اینجا پیدا بکند، این واهمه قدسی کل زندگی اش را تحت الشعاع قرار می دهد، یکی از ائمه ما را فردی واسطه کرد که استاندار مشکلش را حل بکند، حضرت به آن استاندار نامه نوشت اما یک قسمت نامه حضرت فرمود «والله سائلک عن مثاقیل الذره والخردل»، من این را به سیاستمدارانی که گاهی هنجار شکنی می کنند، حرمت شکنی می کنند، ملت را ناراحت می کنند، سیاه نمایی می کنند، چه کارها که در این کشور صورت نگرفته است، دورافتاده ترین روستا می روی، آب آن، گاز و مخابرات آن، وضعیت صنعتی و تکنولوژی های حساس و سرنوشت ساز، چقدر کار شده در این کشور در این 40 سال، کشور اینطور نبوده است، یک کشور بسیار بسیار عقب مانده ای که در همه چیزش به کشورهای دیگر محتاج بود که کشورهای دیگر همه طمع کرده بودند یک بخش را جدا کنند، آرارات را ترکیه جدا کرد، دشت ناامید را افغانستان جدا کرد، بخشی از سیستان و بلوچستان را به افغانستان دادند، بحرین را جدا کردند، وزیر خارجه عراق امد گریه کرد گفت به ما هم یک چیزی بدهید به آب راه پیدا کنیم، کشور اینطوری که تمام شأن و غرور مقدس ما شکسته بود، چقدر کار شده در این کشور از جهت صنعتی هزار به یک نبوده نسبت به گذشته نبوده، این تحریم وحشتناک هرکشوری بود فلجش می کرد، کارهایی در کشور شده بود که توانست پای خودش بایستد، اگر صرفأ نفت بود، فقط را هفت کشور می خرید، همه را آمریکا خفه کرده بود، محصولات پتروشیمی را شش هزار شرکت می خرد، نمی تواند تحریم بکند، این پتروشیمی ها، شما 150 کیلومتر در عسلویه، پایتخت انرژی ایران راه بروید، اینطرف و آنطرف پالایشگاه هست و پتروشیمی، کار شده، حالا بیایی سیاه نمایی کنی، من به این ها یک جمله می گویم «والله سائلک عن مثاقیل الذره والخردل»، خدا سؤال می کند، کارت، وزنش به اندازه ذره بوده، هشتاد سال آن ذره ها را بیاور، یک کار خدا در قرآن، تصویر صحنه قیامت است «وَ جِي‌ءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ»، دارد تصویر می کند موازین یک جایش هست، قسط یک جایش هست، شهدا را بیاورد یک جایی هست، قیافه ها را بیاورد یک جایی هست، طوری تصویر می کند که وحشتناک است، اگر کسی می خواهد تصویر برپا شدن قیامت را ببیند، قدر این حرف مرا بداند، در اینترنت در سخنرانی «کِشک»، کِشک بزرگترین خطیب عالم اسلام است، چشمش هم کور بوده، از دنیا رفته، عاشق ایران و انقلاب ایران بود، در اینترنت سایت دارد و مفصل سخنرانی هایش را زده اند، یک خطیب استثنایی است، یک خطابه دارد زمانی که قیامت می خواهد برپا شود که خداوند جان همه را می گیرد، جان جبرئیل را هم می گیرد، جان میکائیل را هم می گیرد، فقط ملک الموت مانده است، ان لحظه که خدا با آن فراز و نشیبی که فن خطابه اقتضا می کند، به جد اطهرم غوغاست، مو به تن آدم راست می شود، آن زمانی که خدا می گوید «34:00»، آنوقت ملک الموت که می چشد گرفتن جان چطوری است، برمیگردد به خدا می گوید اگر می دانستم گرفتن جان چطوری است.
می خواهم بگویم ذره ذره هشتاد سال ذره، نمی دانم چه باوری است در ما، اگر انسان به کنه ان برسد که 80 سال ذره اعمال، هزار دانه خردل را کنار هم بگذاری، ترازو تکان نمی خورد، روایتی است «وَمَا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ»، این ها را ما حفظ کنیم این آیات را، کشورهای عربی می بینم با هم که حرف می زنند، با این آیات صحبت می کنند، چقدر تأثیر دارد که شما همین آیه را شما برای دوستانتان بخوانید، معلم برای شاگردش بخواند، پدر و مادر برای فرزندانشان بخوانند، آنوقت محاسبه ای که پیغمبر ما فرموده «طوبا»، هروقت می گوید «طوبي لِمَن»، می خواهد سعادت را تعریف کند، «طُوبَى لِمنْ هُدِيَ للإسلامِ»، یک رکن سعادت این است که انسان مشرف بشود به شرف اسلام، دینی که خدا «رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً»، با آن عظمتی که در قران دارد، با عظمتی که سخنان پیغمبر ما و حضرات معصومین دارند، دین را برای ما تصویر کردند، اگر اعتقاد به مبدأ اعلی نباشد، سعادت کلأ مختل است، وای به حال کسی که بگوید از آیات تکوینی هیچ نفهمیده است، وای به حال کسی که بگوید خدا به اندازه یم قرآن برای من حرف زده ولی من هیچی نفهمیدم، آتئیست و کافر همین را می گوید، خدا که اینقدر برای کافر سخت گرفته چون ظلمش وحشتناک است، شما بگویی از این آیات هیچ چیز نفهمیدم، ظلم بالاتر از این؟ شما بگویی از این قرآن هیچ چیز نفهمیدم، ظلم به قران، خدا، حکمت و برهان است برای همین خدا برای کافر احکام سختی گرفته است.
«وكانَ عيشُه كَفَافًا وقَنَعَ بهی»، عیش او به زندگی قانع باشد، درصدد این نباشد که من باید یک جوری از یک جایی پولی درست کنم، من نباید از فلانی عقب بمانم، خودش را با خودش مقایسه کند نه با دیگران، با دیگران مقایسه می کند و یک شبه می خواهد به آن پول و زندگی خاص برسد، یک مرتبه می بیند وارد معامله ای شد و از زندان سر درآورد و چقدر پشت سرش گرفتاری است، قانع باشد و دنبالش این قسمت است «ما من أحد غني و لا فقير»، فرقی نمی کند، چه فقیرباشد و چه غنی، «إلا ود يوم القيامة» مگر روز قیامت آرزو می کند «أنه كان أوتي غوتأ  في الدنيا»، ای کاش در دنیا من به اندازه غوتم ضروت داده می شدم نه بیشتر، یک جمله بگویم یادگاری بماند، وحشت برخورداری بالاتر از وحشت فقر است، صد ای کاش پولدارها معنی این را بفهمند، ثروت اضافه دارد، توپ بزنی طوری نمی شود، ان پول مال خودش نیست، اینی که مال راکد اجازه داشته باشد اجازه به او نداده اند، برخوردار که شد مسؤولیت فقرا همه به گردن ایشان است.
شریعتی: وحشت یعنی امتحانش سخت تر است؟
حجت‌الاسلام عاملی: یعنی وحشت این که در آخرت خدا با من چه می کند که این همه ثروت اضافی داشتم و در شهر من کسی به خاطر نداری نتوانست بچه بیمار خودش را معالجه کند، از او سؤال می کنند، رسول خدا فرمود فتنه امت من فتنه مال است، بعضی واجبات انجام دادنش خیلی آسان است، شما به من سلام دادی، جوابش را بدهم، یک واجب این است که مواسات بکنی، مال اضافه، مال راکد باشد، یک کسی جانش را از دست بدهد، آبرویش را از دست بدهد، در این باب چه مطالبی حضرات معصومین دارند؛ توجه بفرمایید حضرت فرمود همه آرزو می کنند ای کاش به اندازه غوت لایموت به من می رسید تا مسؤولیت بیشتری پیدا نمی کردم مگر این که شخص جزو اخیار باشد، این را بگویم والا مطلب ناقص می شود، در روایت است خدا خیر یک ملت را بخواهد، پول را دست اخیار می دهد، اگر خدا خیر یک ملت را نخواهد، پول را می دهد دست اشرار، خود آقا رسول الله که این را گفته، حضرت به آن عمل کرده بود، ابن عباس می گوید که رسول خدا از دنیا رفت در حالی که زره خود را نزد یک یهودی امانت گذاشته بود تا 20 کیلو آرد جو به او بدهد، 20 مَن آرد جو به ایشان بدهد در ازای گرو گرفتن آن زره تا برای اهل بیت خودش طعام درست کند با این که جبرئیل کلید خزائن الارض را ارائه کرد، گفت یا رسول الله به حفظ منسب نبود کلید خزائن الارض را آوردم، نپذیرفت و آنقدر گرسنه می ماند که خانم هایش به حالش گریه می کردند، حجر المصائه، سنگ گرسنگی به شکمش می بست اما به یک افتخار بزرگ رسید، « خَرَجَ مِنَ الدُّنْیَا خَمِیصاً وَ وَرَدَ الْآخِرَهَ سَلِیماً»، هرچه هست در همین است، آرزوها همین است، هدف نهایی این است که به ابدیت، سالم وارد شویم.
شریعتی: خیلی ممنون و متشکرم، ان شاالله، این جان آریت که به حافظ سپرده دوست/ روزی رخش ببینم و تقدیم وی کنم؛ ان شاالله ما هم با عافیت و سلامت وارد شویم و در جایگاه ابدی وارد شویم و تمام دیدنی ها را ببینیم و چشیدنی ها را بچشیم؛ صفحه 225 قرآن کریم را عزیزانم تلاوت خواهند کرد، آیات نورانی سوره مبارکه هود، آیات 29 تا 37 این صفحه را به اتفاق خواهیم شنید و برمی گردیم و در کنار شما خواهیم بود.
صفحه 225 قرآن کریم
شریعتی: درود و سلام و صلوات خدا بر همه اهالی خوب سمت خدا، ان شاالله هرجا که هستید، حال دلتان خوب باشد به حق این آیات نورانی و بهترین ها، هرچه خیر و برکت است به سمت زندگی تان سرازیر باشد؛ با احترام و افتخار با سمت خدا همراه شما هستیم و مهمان دقایق شما، دقایق پایانی این برنامه هست و حسن ختام برنامه امروز ما اشاره قرانی امروز خواهد بود با بیان شیوای حاج آقای عاملی
حجت‌الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم، آیه 37 «وَ لا تُخاطِبْني‏ فِي الَّذينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ»، خدای متعال شفاعت یک پیغمبر عظیم الشأن را رد می کند در حق ظالم، آنقدر این آیه مهم است که یک پیغمبر عظیم الشأن شفاعت بکند و خدا بگوید «وَ لا تُخاطِبْني»، اصلأ با من حرف نزن در این باره، درباره ظالم با من حرف نزن، این نهایت حساسیت خداست به ظلم، انواع ظلم، غیبت، تهمت و بهتان، مال مردم را خوردن، تصرف کردن در بیت المال بدترین ظلم است، اگر کسی می خواهد حساسیت خدا را ببیند، اینجا ببیند، نمونه هم دارد هم در قران و هم در روایات، اولأ خدای متعال فرموده «وَلَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا» حق نداری راجع بع کسی که خائن است صحبت کنی، «أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا»، تو می خواهی مدافع این ها بشوی، کسی که اهل هوا و هوس است؟ عجیب این است که در روایات اهل سنت آمده که شفاعت پیغمبر ما رد می شود، آقا رسول الله روایت است در صحیح مسلم و بخاری که می بیند برخی اصحاب وارد جهنم می شوند، می گوید خدایا دلم می سوزد برای اصحابم که به جهنم برود، شفاعت می کند و خدای متعال شفاعت پیغمبر ما را هم رد می کند، می گوید تو نمی دانی بعد از تو چکار کردند.
از همه این ها معلوم می شود که در دستگاه و محاسبه خدا پارتی بازی نیست، حتی یک پیغمبر هم بخواهد وساطت بکند، ردش می کنند، پس آنچه حاکم است، چیست؟ « مَن یَعْمَلْ سُوءًا یُجْزَ بِهِ »، هرکس باشد، کار خلاف کرد، کتکش را باید بخورد، کل آیه این است « لَّیْسَ بِأَمَانِیِّکُمْ وَلا أَمَانِیِّ أَهْلِ الْکِتَابِ»، با آرزو درست نمی شود، «مَن یَعْمَلْ سُوءًا یُجْزَ بِهِ»، خطا کردی کتکش را در عالم آخرت باید ببینی، «وَلاَ یَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللّهِ وَلِیًّا وَلاَ نَصِیرًا»، ولی و نصیر در کار نیست، اسماعیل از امام صادق پرسید کسانی که از ما گناه بکنند، چطور با او معامله می کنند، حضرت این آیه را خواند، خلاف کردی کتکش را باید ببینی.
یک روایت است که حضرت دوبار فرموده « وَ يْحَكُمْ لَا تَغْتَرُّوا وَ يْحَكُمْ لَا تَغْتَرُّوا» وای بر شما، فریب نخورید، خیال نکنید کار خلاف کردید، شرکت بیمه زدیم کار شما را درست می کنیم! امام باقر فرمود « والله ما مَعنا مِن اللّهِ بَراءةٌ » والله پیش ما برائت از خدا نیست برای کسی «و لا بَيْنَنا و بَينَ اللّهِ قَرابَةٌ»، ما با کسی قرابت نداریم، «و لا لَنا على اللّهِ حُجَّةٌ»، ما علیه خدا حجتی نداریم «و لا نَتَقرَّبُ إلى اللّهِ إلاّ بالطّاعَةِ» تقرب ما نیز به خدا با طاعت است «فمَن كانَ مِنكُم مُطيعا للّه»، اگر کسی مطیع خداست یعنی اول برو با خدا تسویه حساب بکن، بعد بیا سینه و زنجیر بزن، «تَنْفَعُهُ ولايَتُنا» آنوقت ولایت ما به او جواب می دهد، «و مَن كانَ مِنكُم عاصيا للّه ِ لَم تَنْفَعْهُ وَلايَتُنا»، اگر کسی معصیت خدا بکند، ولایت ما به درد او نمی خورد و بعد اینجا فرمود «ويْحَكُم لا تَغْتَرّوا ! ويْحَكُم لا تَغْتَـرّوا»، وای بر شما، فریب نخورید؛ آخرین لحظه های پیغمبر یک جمله گفته، امد منبر، نمی توانست بیاید، زیر بغلش را گرفتند، آمد منبر، حضرت فرمود «51:11» اگر من عصیان کنم، من هم هلاک می شوم.
جمله آخرم یک جمله شیرین است از آشیخ جعفر شوشتری، کتابی دارد به نام فوائد المشاهد، آن زمان ضبط نبوده، یک طلبه خدا هزاران هزار بار رحمتش کند، رفته نشسته پای منبرش و سریع نوشته، آمده چاپ کرده و شده «فوائد المشاهد»، موضوعش اخلاقیات است، منبرهای ایشان را نوشته در عتبات، آنجا می گوید اگر سازش بود، با رسول الله می شد در حالی که با وی چنین سخن گفته می شود «52:12» وقتی چنین جمله ای به پیغمبر بگوید خدا، اگر سازش بود که باپیغمبر بود و گفته «52:28» پیغمبر به تو وحی کردیم و به کسانی که قبل از تو آمدند، اگر مرتکب شرک بشوی، تمام عمل تو را ویران می کنیم و خیلی کم مانده بود که با این ها مماشات کنی، در این صورت دوبرابر عذاب انان در دنیا و آخرت تو را عذاب می کنیم، وقتی با پیغمبر اینطور سخن می گویند، اگر سازش بود با پیغمبر بود.
شریعتی: خیلی ممنونم از شما حاج آقای عاملی و سپاسگزارم.

 

 

برای مشاهده فایل تصویری این برنامه روی لینک زیر کلیک کنید

 

کلیک کنید

 

فایل صوتی

 

 

لینک کوتاه :

darolershad.org/?p=8880

جدیدترین عناوین خبری

پربازدیدترین خبرها

مطالب مرتبط

ثبت دیدگاه

یک پاسخ ارائه کنید