جستجو
جستجو
تغییر سایز-+=

سمت خدا | سلوک الهی(7)

شریعتی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‏. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.» سلام می کنم خدمت دوستان عزیزم، بینندگان خوب و نازنین مان، اینجا سمت خداست از تهران پایتخت کشور عشق و ایمان که با احترام تقدیم لحظات ناب و نورانی شما می شود.

حجت الاسلام عاملی: خدمت حضرتعالی، همکاران مکرم و بینندگان معظم در جای جای وطن اسلامی ایران عزیز ما عرض ادب و احترام و سلام و دعا دارم و آرزوی موفقیت و سالگرد انقلاب عظیم ملت ما را به همه عزیزان تبریک عرض می کنم و درود می فرستیم به روح بلند حضرت امام که غرور شکسته ملت ما را ایشان با این حرکت عظیم جبران کردند و انقلاب اسلامی ما نتیجه  یک تحقیر تاریخی برای ملت ما بود. ما در تمام عرصه ها تحقیر شدیم. از اینکه در تولید دانش جهانی سهیم نبودیم تحقیر شدیم، از جهت حاکمیت ملی تحقیر شدیم، از جهت استقلال سیاسی تحقیر شدیم، از جهت تمامیت ارضی به شدت تحقیر شدیم و از جهت وزن سیاسی در دنیا ما تحقیر شدیم، از اینکه در چینش ملت ها در جایگاه خودمان نبودیم تحقیر شدیم. من به عنوان یک نسلی که آن زمان انقلاب کردند که 17 سالم بود من بسیار بسیار این را مهم می دانم که از آن نسل سؤال شود که شما چرا انقلاب کردید و این آخرین فرصت برای ملت ما بود که به جایگاه اصلی خودش برگردد و الآن در این 42 سال هم حصاری که برای ما درست کردند حصار برای چه گناهی بوده است؟ ملت ما چه گناهی کرده است که انحصار را درست کردند. این به خاطر شعارهای گمشده بشریت است که در انقلاب اسلامی است. نه اینکه انقلاب اسلامی صرفاً یک نظام شاهنشاهی عفن را بخواهد به زیر بکشد. اینطور نبوده است و گاهی من می گویم ملت ما چه گناهی کرده است که اینطوری محاصره کرده اند. جواب آن را یکی از وزرای اسبق آمریکا داده است. آن هم این است که روزگار دیگر روزگار حاکمیت ملی نیست. اینها باید فراموش شود. عین تعبیرش این است که دنیا مثل یک قطاری می ماند که ما باید مشخص کنیم که به چه سمتی برود. یعنی خداحافظی با اینکه ملت ها خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند و بزرگترین تکریم برای یک ملت این است که زمینه فراهم شود ملت خودش برای خودش تصمیم بگیرد. یعنی مراکز حساس تصمیم گیری دست خود ملت باشد و انقلاب اسلامی در حد اعلاء این مسئله و عرصه های دیگر را تأمین کرده است. درود می فرستیم به روح مطهر حضرت امام و درود می فرستیم به 220 هزار شهید بسیار بسیار ارزشمندی که ما به صورت آرمانی هزینه پرداخت کردیم بر شهدای حرم و ما باید در برابر عظمت ملت خود خاضع باشیم که نتوانستند اراده ملت ما را بشکنند و با تمام وجود بنده خودم خاضع هستم در برابر رهبریت بسیار فاخر مقام معظم رهبری که شأن و عزت ملت ما و هویت عاشورایی ما را حفظ کردند.
شریعتی: خیلی خب. در آستانه ماه رجب هستیم. آنهایی که دوست دارند اهل رجب بشوند با ما همراه باشند و برنامه امروز را بشنوند.
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم. بنده برای همین خصوصیت یعنی اینکه در آستانه ماه رجب هستیم می خواهم یک بحثی را وارد شوم که تأثیر خصوصیات زمانی در حالات روحی انسان، در حالات قلبی انسان، در سیر و سلوک و در سرنوشت انسان بسیار مهم است.
شریعتی: یعنی زمان ها را باید دریابیم.
حجت الاسلام عاملی: احسنتم. ما تا حصار زمان و مکان نشکند نمی توانیم بفهمیم چه توفیقی است که رجب، شعبان، ماه مبارک رمضان را درک می کنیم. «لَا تَقُولُوا رَمَضَانَ فَإِنَّكُمْ لَا تَدْرُونَ مَا رَمَضَان‏» رمضان را تنهایی نگویید. تنهایی گفتید بروید کفاره بدهید چون شما نمی دانید که رمضان چیست. رمضان اسم خداست. یعنی مظهر لاحدی عنایات تربیتی خداست بر بشریت. یک القابی به آن بدهید. رمضان المبارک. و اهل برزخ هم در آرزوی این هستند که لحظه ی رجب را، لحظه شعبان، لحظه ماه مبارک رمضان را درک کنند منتها می گوید امکان ندارد. در دستگاه ربوبی شوخی نیست. «لَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیُّ»، «وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيد» خدا در قرآن فرموده که در نزد من اوضاعی که دارید، با همان اوضاعی که در ابدیت آمدید دیگر تغییر نمی کند. وحشتناک ترین آیه است. «لَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیُّ» در نزد من سخن دیگر عوض نمی شود. «وَ ما أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيد» من هم به بندگان ظلم نمی کنند. بندگان خدا، خودشان خودشان را محروم می کنند. حالا این لحظاتی که ما داریم، در دین ما این لحظات بر دو قسم است. لحظات عادی و لحظات قدسی. لحظات قدسی آن لحظاتی است که عنایات خداوندی در آنجا مخصوص است. این خصوصیت زمانی را بارها خود دین ما، بزرگان دین ما تصریح کرده اند. یک چیز عجیبی عرض کنم. گاهی خدای متعال عمداً هوا را مه آلود می کند تا متوجه نشوند که مثلاً امروز عید فطر است. از آن مطالب بسیار عجیب است. یعنی محرومیت از خصوصیت زمانی عقوبت است و لذا در روز عاشورا وقتی سر مبارک امام حسین را بریدند. «نودی من بطنان العرش» از بطنان عرش. چرا نگفت بطن؟ یک سرّی دارد. «نودی من بطنان العرش» «لَا وَفَّقَكُمُ اللَّهُ تَعَالَى لِصَوْمٍ وَ لَا فِطْر» خدا شما را موفق نکند که روزه بگیرید، موفق نکند که عید فطر را درک کنید. در واقع یک نوع محرومیت است چون سفره باز است. عنایت مخصوص است. درهای رحمت باز شده است. گاهی یک دعا به آسمان رود و کار آفتاب کند. خدا رحمت کند مرحوم آ سید محمد تقی خوانساری را. می فرمود یک لحظه تو غافل ز بر شاه نباشی/ شاید نظری کرد تو آگاه نباشی. آقای مشکینی می فرمودند در نماز جمعه ایشان که ده دقیقه بیشتر نبود، این شعر را می خواندند. چنان اشک از محاسنشان می ریخت. این برای همه ی لحظات است اما در لحظات قدسی بسیار مخصوص است. در بعضی روایت ها هست که «لَا وَفَّقَكُمُ اللَّهُ لِأَضْحًى وَ لَا لِفِطْرٍ» خدا موفق نکند که این دو تا را درک کنید و عجیب یک نکته ای است که یک عالم مطلب دارد که حضرت فرموده است که دیگر درک نمی  کنم. همین یک کتاب باید نوشته شود یعنی چه. آنهایی که امام حسین را کشتند، آنطوری زیر سمّ اسب ها او را پایمال کردند، دیگر این را درک نمی کنند. خیلی معنای عمیقی دارد این جمله. این خصوصیات زمانی اگر لحاظ شود تأثیر دارد در واردات قلبی انسان، در حالات روحی انسان، در تهذیب انسان، در سهم انسان، در سفره انسان. چون ما همه سفره داریم. بعضی سفره ها خیلی با نوا، بعضی سفره ها خیلی بی نوا. عرضم خدمت شما یک جمله ای گفته است محی الدین ابن عربی که المناسبات الزمانیه هی من ام المناسبات. تعبیر بسیار بسیار خوبی است. یعنی مناسبات زمانی در سیر و سلوک و در تقرب به خدای متعال و در خروج از حصار اغلاق طبیعت مادی هی من ام المناسبات است. یعنی از بالاترین مناسبات است. یعنی تأثیر آن فوق العاده است. یعنی کسی که محروم شود از ام المناسبات، از اساسی ترین عناصری که در شکل گیری هویت معنوی تأثیر دارد از آن محروم شده است.
شریعتی: که متأسفانه ماها نوعاً متوجه نیستیم. یعنی خیلی از این فرصت ها می آید از دست می رود بدون اینکه در ما اتفاقی بیفتد، بدون هیچ حسرتی.
حجت الاسلام عاملی: یعنی می خواهم بگویم که انگار خدا یک بهانه ای درست کرده است که بنده خودش را سالم از این دنیا ببرد. با توشه کافی از این دنیا ببرد. انگیزه درست بکند که در معنویت چابک شود. عنایت در این لحظات آنقدر مخصوص است که بعد از اینکه حصار زمان و مکان شکسته شد می بیند چه غوغایی از لطف بوده است و از دستش رفته است. بعضی از لحظه ها حضرت آقا قدسیت دارد، تأثیر آن مخصوص است. مثلاً شب جمعه است. جمعه است. 13 رجب است. ایام البیض است. شب 27 رجب است. حضرت امام فرمود در بین روزها هیچ روزی به فضیلت 27 رجب نیست. و آن شبش، خیلی عجیب است. در آن شبش دعا هست که «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالتَّجَلِّي الْأَعْظَمِ فِي هَذِهِ اللَّيْلَة» آن شب، شب تجلی اعظم است. این همه خدا به ما نعمت داده، هیچ جا تجلی اعظم نیامده است اما وجود مبارک حضرت ختمی مرتبت که زمینی ها را واسطه… «الرحمة الموصوله» است. وعظ کرده زمین و آسمان را واسطه است شده است تجلی اعظم. یعنی خدا خودش را همه جا نشان داده ولی اینجا به طور مخصوص نشان داده است. در قرآن پیغمبر ما، در رسالت پیغمبر ما، در دین پیغمبر ما آنطوری که خدا خودش را نشان داده است. آنقدر این مطلب مهم است باید باز شود. که این همه آب و داغ و باغ همه آیه است. اما آیه می خواهید، خدا را مطالعه کنی برهان. خدا را ببینی. امیر المؤمنین فرمود: «تجلی لخلقه سبحان و تعالی فی کتابه» در کتاب خودش خدا تجلی کرده است، خودش را نشان داده است. یعنی معجزه، معجزه علمی است. مثل حضرت موسی نیست که عصا را اژدها بکند که جای خودش خیلی خوب. اینجا صحبت از مطالب علمی است. یا شب نیمه شعبان. دعای آن را ببینید. انسان از این دعا مست بشود جا دارد. «وَ لَكَ فِي هَذَا اللَّيْلِ نَفَحَاتٌ وَ جَوَائِزُ وَ عَطَايَا وَ مَوَاهِبُ تَمُنُّ بِهَا عَلَى مَنْ تَشَاءُ مِنْ عِبَادِكَ وَ تَمْنَعُهَا مَنْ لَمْ تَسْبِقْ لَهُ الْعِنَايَةُ مِنْك‏» خدایا تو در این شب هبه داری، هدیه داری، جایزه داری. مواهب داری. آن مواهب را «تَمُنُّ بِهَا عَلَى مَنْ تَشَاءُ» هبه را می دهید برای کسی که لیاقت آن را داشته باشد «وَ تَمْنَعُهَا» منعش می کنی. «مَنْ لَمْ تَسْبِقْ لَهُ الْعِنَايَةُ مِنْك‏» کسی که عنایت تو شاملش نشده است. معلوم می شود آن شب، شب مخصوصی است که این تغییر وارد شده است در مورد شب نیمه شعبان. اینها همه لحظات قدسی است. در روایت هست که خود روز جمعه، شب جمعه، می دانید که فضیلت روز جمعه بیشتر از عید فطر است، بیشتر از عید اضحی است. امیر المؤمنین فرمود من چندین عید فطر را از دست بدهم، عید اضحی را از دست بدهم، بهتر است تا فضیلت جمعه را از دست بدهم. این است که کشورهای اسلامی جمعه که می آید همه به همدیگر تبریک می فرستند در کشور ما مرسوم نیست ولی در تمام کشورهای اسلامی مرسوم است. به خاطر عنایت خاصی است که در شب جمعه و در روز جمعه هست. این لحظه، لحظه قدسی است. ما به لحظات قدسی اعتقاد داریم. البته زمان ذاتاً، این زمان با آن زمان فرقی ندارد اما حوادثی که در اینها واقع شده است، آن حوادث باعث شده که خدا عنایت خاصی به بندگانش داشته باشد مثل بعثت حضرت ختمی مرتبت که شب 27 رجب شب بعثت است.
شریعتی: آن شرافت به آن شب بخشیده است.
حجت الاسلام عاملی: احسنت. شرافت از آنجا درست شده است. یا مثلاً عرض می کنم در ماه مبارک رمضان. فضیلت در ماه مبارک رمضان از روزه نیست. خدا در قرآن فرموده است چون ماه رمضان است روزه بگیر. نمی گوید چون روزه می گیری پس ماه رمضان است. یعنی شرافتش از روزه نیست. شهادتش از نزول قرآن است. شب قدر شرافتش از نزول قرآن است. تمام کتاب های آسمانی ماه مبارک رمضان نازل شده است. معلوم می شود که این لحظات در تأثیر کمالات حساب دیگری دارد و نکته بسیار همه این است. اگر کسی قرآن در قلبش جا بگیرد، هر شبش شب قدر می شود. هر لحظه اش ماه مبارک رمضان می شود چون شرافتش از قرآن است. به خاطر تعظیمی که خدا به قرآن دارد آمده است این برنامه ریزی را کرده است. چقدر تجلیل بزرگی است از قرآن که خدای متعال این عنایتی که از شب است. می دانید که شب قدر شبی است که «خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر» شما هزار ماه کار کنید چه تأثیری در روی شما دارد. عمل یک شب آن تأثیر را دارد.
شریعتی: یک راه میانبر در سیر و سلوک ما.
حجت الاسلام عاملی: دیگر بالاتر از میانبر باید پیدا کنید. حضرت زهرا آب را در صورت بچه ها می پاچید که نخوابند. صرف بیدار بودن؟ بله. آنهایی که وقت سحر یعنی ثلث آخر شب بیدار هستند به قلب آنها نگاه می کند. از این معلوم می شود که صرف بیدار بودن بود. خیلی مهم است.
شریعتی: از یکی از علما اخیراً می دیدم. می گفت بلند شوید چای بخورید ولی بیدار باشید.
حجت الاسلام عاملی: یعنی بیداری موضوعیت دارد. آن وقت این باعث می شود که آن لحظه که سرنوشت ها نوشته می شود، خدای متعال غمز عین می کند. میزبان است دیگر. میزبان نمی گوید آخه، آخه، آخه. اینها در میزبان نیست، در ضیافت نیست. اینها در ضیافت نیست. گاهی من شب قدر می گویم خدایا اگر تو هم بگویی، خودت دعوت کردی و بگویی آخه، آخه، آخه. دیگر چه فرقی دارد؟ اینها نیست. یعنی پذیرش مطلق. شما دعاهای ماه رجب را نگاه کن. اگر یک کلمه عذاب در آن بود، اصلاً دعاهای رجب است. همه رحمت است. همه رحمت است. و گاهی یک تعبیرهایی هست که انسان تعجب می کند. «آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَر» یعنی من مأمور هستم از سخط تو. سخط تو مکر خداست. امن از مکر خدا گناه کبیره است. یعنی چه؟ علما اینجا ماندند که این را یک جوری درست کنند. این چطور دعا شد؟ «يا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ، وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَر» خدا هزاران هزاران رحمت بکند روح مرحوم حضرت آیت الله آ سید محمد ضیاء آبادی را که دو روز است که او را از دست دادیم. شخصیتی بود بسیار استثنایی، از مفسرین بسیار عظیم  الشأن قرآن. من تا خبر فوت ایشان را شنیدم آنقدر این فکر من را گرفت که خدایا چطور می خواهی از این شخصیت آسمانی میزبانی کنی؟! گفتم خدایا الآن چه مقامی دارد؟! آنقدر این بزرگوار مهذب بود. اینجا که می رسد می گوید این بعد از توبه است. یعنی استغفارت را که در ماه رجب گفتی آن وقت می گویی «آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَر» بعد از استغفار حالا دیگر در امان هستی. حالا این بحث را داریم که استجابت دعا که خیلی ها سؤال می کنند که در سر استجابت دعا کار می کنند این دعاها را که می خوانی می دانی که همه مقتضی است. علت تامه نیست. یعنی به شرط عدم مانع کارساز است. اما آنکه علت تام است، اسم اعظم است. آن را خدا دست بشر نمی دهد. اگر دست بشر بدهد مصیبت درست می کنند چون علت تامه است. یعنی به یک نقطه ای باید برسد که دسترسی پیدا بکند به اسم اعظم. این دعاها مقتضی است. هر چه گفتند درست گفتند مقتضی هم به شر عدم مانع. کسی آق والدین است، کسی رشوه خورده است، حرام خورده است. یکی از اسرار استجابت دعا توجه به خصوصیات زمانی است. خصوصیات زمانی در استجابت دعا خیلی تأثیر دارد. این نکته را بگویم حیف است از دست برود. اینکه زمان خصوصیت پیدا کرده است گاهی به خاطر یک حادثه است. مثل بعثت، مثل نزول قرآن، گاهی به خاطر لطافتی است که در زمان پیدا می شود. لطافت گاهی در مکان، در زمان پیدا می شود به خاطر انسان ها. یک مکانی است که همش آنجا گناه می شود. از آنجا باید سریع رد شویم. مثال ها در این باب هست. غضب خدا آنجا نازل می شود. در محضر حضرت ختمی مرتبت فحش گفتند فوراً بزرگ شد. آنجا ننشست. صحابه پیغمبر ما نشسته بود، یک کسی وارد شد به صحابه پیغمبر فحش گفت، آن صحابی هم به خاطر احترام پیغمبر حرف نزد ولی آن آقا ول کن نبود. آن صحابه یک جوابی گفت رسول خدا بلند شدند. گفتند من اینجا نمی نشینم چون تا فحش گفتی اینجا پر از شیطان شد. تا فحش نمی گفتی ملائکه جوابش را می گفتند. گاهی گناهان ما خصوصیت در مکان درست می کند. دیگر دعا مستجاب نمی شود. حالت لذت های معنوی درست نمی شود. اینکه برای مناجات با خدا حال داشته باشی درست نمی شود.
شریعتی: نورانی است حالا ظلمانی شده است. تاریک است.
حجت الاسلام عاملی: بله. گاهی زمان اینطوری است. زمان، زمانی است که خیلی گناه از کره زمین به آسمان بلند می شود. آقای پهلوانی می گفتند که از علامه سؤال کردم که چرا می گویند وقت السحر وقت المبارک؟ ثلث آخر شب را وقت سحر می گویند. فرمود چون ثلث آخر شب اهل مسجد خوابیده اند. هوا خیلی لطیف است. آن وقت آن لحظه قدسیت پیدا کرده است که یعنی آن زمان خصوصیتی دارد که اگر شما روایات را ببینید چقدر آنجا تأکید کرده اند. آقای بهجت می فرمودند که حضرت امام خودش به من گفت. گفت من وارد سامرا شدم دیدم کربلا است. سریع بالا آمدم. دیدم اینجا سامرا است. باز رفتم پایین دیدم کربلا است. گفتم یک سری اینجا است. نگاه کردم دیدم یک پیرمرد خیلی باحال با چشمی اشکبار زیارت عاشورا می خواند. از این مطالب مطلب زیاد است اما گیرنده اش کم است. یکی از عرفا تعبیر خوبی دارد. می گوید گیرنده اش کم است. در روایات ما این خصوصیاتی زمانی را خیلی تأکید کردند. مثل اینکه حضرت فرمود: لَاتَقُولُوا: «رَمَضَانَ» فَإِنَّكُمْ لَاتَدْرُونَ مَا رَمَضَانُ». نگویید رمضان آمد، رمضان رفت. شما نمی دانید رمضان چیست. یک آقایی آمد گفت که من یک روز از ورزه ماه رمضان را خوردم چکار کنم؟ حضرت فرمود که غذای آن را به جا بیاور. به جا می آوری یک روزی مثل ذلک الیوم روزه می گیری که اگر عمدی است حکم آن این است، عمدی نبوده این است. فرمود: یک روز مثل آن روز را روزه می گیری. او وقتی که رفت حضرت به حسابش فرمود: «و أَین له مثل ذلک الیوم» دیگر از کجا می تواند چنین روزی را پیدا بکند؟ لحظه، لحظه مخصوصی است. شب را خدا می گوید: «اللیل لی»
شریعتی: شب برای من است.
حجت الاسلام عاملی: همه چیز برای خداست. خیاط می گوید که این لباس را برای خودم دوختم. یعنی عنایتم خیلی مخصوص است. خدا فقط دو زمان را گفته است که مال من است. یکی شب است. می گوید که «اللیل لی» شب برای خودم است و یکی هم رجب. فرمود: «الشهر الشهری» «فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَي‏» یعنی رجب المرجب یک ریسمانی است. اگر کسی از این بگیرد یعنی اهل عمل باشد در رجب، «وَصَلَ إِلَي‏» به خدا می رسد. آنقدر معنای خوبی دارد یعنی محرمیت با خدا. یعنی کشف شدن عوالمی از جمال و جلال حق که بی تاب می شود. «إِلَهِي مَنْ ذَا الَّذِي ذَاقَ حَلَاوَةَ مَحَبَّتِك فَرَامَ مِنْكَ بَدَلا‏ یا فرام منک حولا» خدایا مگر می شود کسی آن جمال را ببیند برگردد؟! حولا به معنای برگشتن. فرام منک عوضاً دنبال یک جایگزین باشد، بدل باشد. اصلاً امکان نیست. یعنی دیگر رفت.
شریعتی: «وصل إلی» از شدت جذبه حکایت می کند که سمت خودش می کشاند.
حجت الاسلام عاملی: یعنی اگر از لذت این تعبیر تمام عرفا جمع شوند بخواهند پیام کنند که چه تعبیری است که «وصل إلی» گاهی خدا عمداً خودش… یک نکته بگویم برای اهلش یک عالمه است. «يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقينَ إِلَى الرَّحْمنِ وَفْدا» (مریم/ 85) نگفت الی الجنه. الی الرحمن. ان شاءالله یک وقتی من این را برای شما می خوانم. الی الرحمن. یک غوغاهایی است در قرآن. «إِنَّ الْمُتَّقينَ في‏ مَقامٍ أَمين‏» (دخان/ 51)، «في‏ مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِر» (قمر/ 55) نه عند الجنه. کسی که واهمه قدسی دارد می توانسته خیانت بکند نکرده است. می توانسته به بیت المال دست بزند نزده است. می توانسته زندگی یک جوان را آتش بزند، نفله بکند نکرده است. می توانست با هوا و هوس سراغ طلاق برود ولی نکرده است. گفته است این خانم مدرسه تربیتی من است. این کند لطف خداست. خلاص حافظ از آن زلف تاب دار مباد/ که بستگان کمند تو رستگارانند. خدا می گوید: «عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِر» تقوا همین است.
شریعتی: حضرت آیت الله جوادی آملی که ان شاءالله خدا حفظشان کند می فرمودند: سمت خدا سمت جنت نیست. سمت خدا سمت «عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِر» است. تا اینجا باید رفت.
حجت الاسلام عاملی: حالا چرا گفت عِنْدَ مَليكٍ نگفت عند مالک؟ «عِنْدَ مَليكٍ مُقْتَدِر» اصلاً ما اینجا چه احتیاجی به اقتدار داشتیم. اینجا از ماده قدرت خدا استفاده کرده است. کار نشده است روی این. یعنی حروف قرآن، اوصاف حروف قرآن همه حساب شده هستند. خدا با اوصاف حروف قرآن در قرآن کار کرده است نه حروف، نه کلمه، نه ترکیب. آنها که جای خودش را دارد. با اوصاف. الآن فرصت نیست. یک کلاس ادبی باشد من اینها را خدمت شما داشته باشم. حالا این «اللیل لی» که خدا گفته اللیل لی. خدا رحمت کند آقای اشتهاردی را. اینجا که می رسید می گفت یعنی شب در تأثیر کمالات حساب دیگر دارد. عین تعبیر ایشان بود. درس اخلاق آیت الله انصاری شیرازی می رفتیم، ایشان می گفت آب حیات در تاریکی شب است. چه تعبیر خوبی است. آب حیات در تاریکی شب است/ مرو بخواب که فیض غافله ایست که از کمین گه شب های تار می گذرد. یعنی شب را از دست مده. این بزرگترین شفیع شماست. همش می خواهید که امام ها شفیع باشند. خیلی چیزها برای آدم شفیع می شود. یک وقت همین را بحث کنیم چه کسانی برای ما شفیع می شوند. شما می آیید واسطه می شوید یک دختر و پسری با هم ازدواج می کنند. بعضی ها این کار را نمی کنند. می گویند من اگر واسطه بشوم بعداً کار به هم می خورد آن وقت پای من وسط است. آمد به حضرت گفت که من گاهی واسطه ازدواج می شوم از قضا اوضاع به هم می ریزد. جفت شان من را لعنت می کنند. برای همین من می خواهم خودم را کنار بکشم. حضرت فرمود: نخیر. آن لعنت ها روز قیامت شفیع تو می شود. جمال دین را نگاه کن، عقلانیت را نگاه کن، عطوفت را نگاه کن. چه بگویم؟! خدایا من دیگر سوختم. من را چرا به جهنم می بری؟ من در دنیا سوختم. «حبی لک» یعنی من سوخته ام. شفیع آورده اند، شفیع حب من است. محبت من به تو است. عشق من به تو است. نمی گوید شفیع آوردی. شفیع چه می گوید؟ می گوید به این رحم کن. بهترین عنصری که بگوید به این رحم کن عشق است. چون عشق می گوید این سوخت. من سوخته تو بودم تا بوده ام/ در آتش دوزخم چه می سوزانی؟ من سوخته تو بوده ام تا بوده ام. خدای متعال یک تعبیری دارد می گوید: «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قيلا» (المزمل/ 6) ناشئه یعنی زمان که در شب نشئت پیدا می کند. «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً» آنجا حرفی که می زنی خیلی موافقت با قلب دارد. «أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قيلا» یعنی ابین قیلا. خیلی روشن و واضح هست که چه حرف می زنی چون شب مشاغل نیست. تاریکی است. شما هستید و خلوتخانه.
شریعتی: همه چیز ساده است. سفره ای که پهن شد و تو هم سر این سفره نشستی.
حجت الاسلام عاملی: احسنت. این آیه بسیار آیه خوبی است. این آیه غوغا است. آقای مشکینی تعبیر عجیبی می گفت. ناشئه را همه به وقت زدند. بعضی ها به شخص زدند. آقای مشکینی هم این را گرفته بود. می گفت یعنی «ان النفس ناشئه فی اللیل» کسی که ولید شب است، کسی که تربیت یافته شب است. این با بقیه فرق دارد. سلوک اجتماعیش را نگاه کنی با بقیه فرق دارد. چانش عقل می چرخاند. حساب شده حرف می زند. چشمش حساب شده است، گوشش حساب شده است. از حضرت سؤال کرد که چرا آنها که نماز شب می خوانند چهره شان نورانی است. حضرت فرمود چون با خدای خودشان خلوت کردند. خدا از نورانیت خودش به اینها سهم داده است. حالا این ظاهرش این است. ظاهرش این نورانیت را گرفته است. نفس ناطقه انسانی که در موازات ذات لایتناهی قرار گرفته است چه می شود؟ سهمی که از آنجا می گیرد. آن وقت خواجه عبد الله انصاری یک مناظره ای بین شب و روز درست کرده است. شب می گویم من افضل هستم، روز هم می گوید من افضل هستم. شب فضائل خودش را می گوید، روز هم فضائل خودش را می گوید. روز می گوید که خدا فرموده است «وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ» ایام الله آمده است. «لیال لله» نیامده است. آن وقت شب قالب می شود. شب می گوید که من افضل هستم. چرا من افضل هستم؟ قرآن شب نازل شده است. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في‏ لَيْلَةِ الْقَدْر» (قدر /1) چرا خدا لیله را آورد؟ چرا روز نگفت؟ اینها همه پیام های تربیتی دارد. و خداوند در دو جا گفته است «ما ادراک». یکی برای قیامت گفته است ما ادراک و یکی برای شب گفته است «وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْر» (قدر/ 2). «الْقارِعَة وَ ما أَدْراكَ مَا الْقارِعَة» (القارعه 1 و 3) و خداوند شب را که صفت می دهد می گوید مبارک. «في‏ لَيْلَةٍ مُبارَكَة» (دخان/ 3) برای روز نمی گوید، برای شب می گوید «في‏ لَيْلَةٍ مُبارَكَة» و خیلی مهمتر این است که آقا رسول الله شب به معراج رفته اند. می دانید که روز برای کارها و فعالیت ها است. بزرگترین فعالیت هم معراج بوده است. اما چرا شب معراج صورت گرفته است. اصلاً حضرت آقای شریعتی معراج یعنی چه؟ یعنی خدا یک مکانی دارد که پیغمبر از اینجا بلند شود برود آنجا؟ مراد از معراج چیست که پیغمبر ما سیر کرده است؟ آن وقت این سیر یعنی اینکه پیغمبر جسمش از جایی به جایی رفته است ما با آن حرف نداریم که آنجا شبهه درست شود اما معراج رفتن به طرف خدا بوده است. رفتن به طرف خدا «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى‏ فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى‏» (نجم/ 9) «فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ» (بقره/ 115) یک نقطه را نشان بدهی بگویی آنجا استغفرالله خدا بیشتر وجود دارد نیست. یعنی یک تحول عظیم روحی درست شد. «وَ كَذلِكَ نُري إِبْراهيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» (انعام/ 75) ملکوت السماوات آنجا همان معراج است. «وَ كَذلِكَ نُري إِبْراهيمَ مَلَكُوتَ» باطن آفرینش را دید. یعنی می خواهم بگویم که این تحول عظیم روحی که در شب صورت می گیرد معلوم می شود شب در این تحول دخیل است.
شریعتی: شب برای عروج، برای سلوک، تا اینجای فرمایشات شما را که من فهمیدم مرکب همواری است که می توانی سوار آن بشوی و حرکت کنی.
حجت الاسلام عاملی: من عربی فرمایش شما را عرض کنم. اتفاقاً یک وجهش هم همین است. آن هم این است که برای شب امتطاء گفته اند برای روز نگفته اند. امتطاء از مطیعه است. مطیعه یعنی مرکب. امام حسن عسگری فرمود اگر کسی می خواهد به محضر خدا برود، حصول پیدا کند به محضر خدا، راهش این است که شب را مطیعه کند. مرکبش بشود. سوارش بشود نه اینکه شب این را سوار شود. روز را نگفتند. «إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ- لَا يُدْرَكُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّيْل‏» این تعبیر، چه تعبیر خوبی است. بنابراین انسان در لحظات قدسی که لحظه قدسی شد، باید حالش با دیگران، با روزهای دیگر فرق کند. به رجب که وارد شدی باید حالتت با لحظات قبل فرق کند.
شریعتی: بهترین کاری که می شود در ماه رجب کرد با توجه به تجربیات شما، نقل اساتید بزرگواری که محضرشان درک کردید چیست؟ آنها را خود حضرات گفته اند. مهمترین آن استغفار است. استغفار است، روزه گرفتن است. صدقه است. غسل است. غسل هم که می رود آب، زیر آب نیتش این نباشد که چرک بدنم را می شویم. تمام چرک های رویی خودم را می شویم. استغفار استغفار است. یک استغفاری هست هر کس در این ماه آن را هزار بار بگوید خدا را سه بار می گوید: «لست بربکم الا مغفر لکم الا مغفر لکم الا. لست بربکم لست بربکم الا مغفر لکم». من این را هیچ کجا ندیدم. یعنی خدای شما نیستم اگر شما را نبخشم با آن استغفار. روزه که اصلاً یک روز آن چه مقامی دارد، دو روز آن چه مقامی دارد. این در هیچ ماهی وارد نشده است. یک روز آن انقدر، دو روز آن انقدر، سه روز انقدر که مقامات دارد ذکر کردند و عجیب این است که خدای متعال شب رجب که می شود، شب اول، خدای متعال ندای می کند که «هل من مستغفر»، «هل من تائب» ما باید سراغ خدا بروی، خدا سراغ ما آمده است. یعنی معلوم بشود اوضاع معنوی محشر است، محشر. حیف است که در آن لحظه حال انسان مثل حال عادی باشد. «لَا یکن يَوْمَ صَوْمِكُمْ كَيَوْمِ فِطْرِكُم» حضرت فرمود آن روزی که شما روزه گرفتید حالتان مثل حال آن روزی نباشد که شما روزه نگرفتید. یعنی سه ماه شما باید حالتان فرق بکند. در این سه ماه توشه بگیرید. آقای مشکینی رفت تبلیغ، وسط ماه رمضان گفت وای توشه من تمام شد. من باید برگردم. گفتند آقا هر چه بخواهی ما برای شما می خریم. گفت اینها نیست. آن وقت سه ماه. در این سه ماه برای نه ما توشه می گیری. نگویمت که همه ساله می پرستی کن. حافظ این سه ماه را گفته است. سه ماه می خور و 9 ماه پارسا می باش. حافظ می گوید من اگر به جایی رسیدم، از اینجا به جایی رسیدم. چند بار گفته است که من اهل شب بودم. از نماز شب گرفتم.
شریعتی: هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود.
حجت الاسلام عاملی: احسنتم. یک جمله هم بگویم بحث را تمام کنیم که خیلی از مباحث ماند. ما از کجا خصوصیات زمانی را بفهمیم؟ زمان خصوصیات دارد از کجا می شود فهمید تا آن خصوصیت را لحاظ کنیم، قدرش را بدانیم. این را سید بن طاووس جوابش گفته است. فرموده است: ‏اوقات قبولی دعا اسراری دارد که ما نمی توانیم آن را درک کنیم. فقط از طریق روایت باید بفهمیم. سید بن طاووس مرد بسیار بزرگی بوده است. بی حساب حرف نزده است. مرحوم آقای الهی، اخوی علامه گفته بود به آقای علامه که من با ارواح علما مرتبط شده ام. با خیلی ها مرتبط شده ام اما نتوانسته ام با دو نفر مرتبط بشوم. یکی سید بن طاووس بود، یکی ابن فهد حلی بود. نتوانستم با اینها مرتبط شوم. علامه فرموده بود اینها مجال تنازل نمی دهند. یعنی شأنش در چه عالمی مشغول هستند. مجال تنازل نمی دهد. یعنی بیاید پایین وقت داشته باشد که مثلاً با شما مرتبط بشوم. مجال تنازل نمی دهد. چه مقامی. ایشان می گوید که اگر اسرار اوقات را اگر بخواهید بفهمید کجا، کی دعا مستجاب می شود. مثلاً وقتی که عقد خوانده می شود، وقتی که اذان گفته می شود، وقتی که باران می آید، مظلوم دستش را بگیرد بالا دعا کند یا کسی را نفرین کند شما آنجا حتماً حاجت تان را از خدا بخواهید چون در کاملاً باز می شود. بس زیاد است ما به این مقدار اکتفا می کنیم.
شریعتی: ان شاءالله جزء اهل رجب باشیم و اهل مراقبه و ان شاءالله فیوضات حق تعالی به تک تک ما برسد و آن باران رحمت الهی بر وجودمان ببارد.
تلاوت صفحه 78 قرآن کریم آیات 7 تا 11 سوره مبارکه نساء.
صفحه 78 قرآن کریم
اشاره قرآنی: بسم الله الرحمن الرحیم الرحیم. سوره نساء آیه 9 و 10. «وَلْيخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَيهِمْ فَلْيتَّقُوا اللَّهَ وَلْيقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا (النساء/9) این آیه بیان می کند که سلوک پدر و مادر در سرنوشت فرزند تأثیر دارد. چه مطلب مهمی است. چقدر مطلب خطیر است. یعنی نوع سلوک شما در سرنوشت فرزند تأثیر دارد. یعنی ناظر به روابط اجتماعی، قبایل و سنت های آفرینش است. اصلاً اعمال ما که کلاً اقتضا دارد هر طور عمل کنید همانطور با شما عمل می شود. «بَرُّوا آبَاءَكُمْ يَبَرَّكُمْ أَبْنَاؤُكُم‏» با پدران خودتان خوب معامله کنید تا فرزندان شما خوب با شما معامله کنند. اگر با پدر و مادر بدرفتاری کردید بچه ها هم با شما بدرفتاری می کنند. کسی اگر آبرو بریزد آبرویش ریخته می شود ولو در اندرون خانه اش بنشیند. باز هم آبروی او می رود. از اینجا معلوم می شود که یکی از حقوق بسیار مهم بچه ها بر گردن پدر و مادر این است که آنها حس سلوک داشته باشند، مواظب رفتارشان باشند. برای اینکه اگر آنها بیایند بدرفتاری کنند ظلم به یتیم کرده است. این آیه مربوط به یتیم است. خدا می فرماید اگر به یتیم ظلم کنی کسی را مسلط می کنم که به بچه ات ظلم کند. بچه  ی تو مهجور می شود چون گناهی ندارد ولی خودش در برزخ معذّب می شود. این آیه را با این جمله تمام کنم. این آیه دو تفسیر دارد. یک تفسیر همین است که گفتم. خدا می گوید هر کس به بچه های خودش حساس است به یتیم ظلم نکند. یعنی اگر به یتیم ظلم کردی بچه ات گرفتار می شود. این یک معنا است. یک معنا این است که هر کس به بچه های خودش حساس است به یتیم ظلم نکند که اگر ظلم کند خدا تربیت بچه ها را به خود پدر واگذار می کند. خودش را کنار می کشد. بدترین مرد کسی است که وکل الله الی نفسه. خدا او را به خودش واگذار کند چون جمع اسباب دست ما نیست. آن وقت سرنوشت بچه خراب می شود به خاطر سلوک بدی که پدر داشته است. پدری که رشوه بخورد، پدری که بیت المال بخورد، پدری که آبرو بریزد، پدری که خیانت بکند، پدری که رباخوار باشد. همه ی اینها… الکسب الحرام یبین فی الذریه. در ذریه، در بچه خودش را نشان می دهد. آنقدر این مطلب مهم است، آنقدر مهم است که همیشه باید نصب العین قرار بگیرد برای پدر مادرها تا بفهمند که صلاح آنها به صلاح فرزند سرایت می کند و فساد آنها موجب می شود زندگی بچه ها به فساد کشیده شود.
شریعتی: خیلی از شما ممنون و متشکر هستم.

 

فایل تصویری این برنامه

 

 

فایل صوتی این برنامه

 

 

لینک کوتاه :

darolershad.org/?p=8961

جدیدترین عناوین خبری

پربازدیدترین خبرها

مطالب مرتبط

ثبت دیدگاه

یک پاسخ ارائه کنید