تغییر سایز-+=

سمت خدا | شعارهای حضرت سیدالشهدا علیه السلام در کربلا(4)

شریعتی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ» «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». سلام می‌کنم خدمت تک تک خانم‌ها و آقایان، مخاطبان جان، اهالی خوب سمت خدا. خیلی خوشحالیم که امروز هم همراه شما هستیم و در کنار شما. آخر هفته‌ی خوبی را برای تک تک عزیزانم آرزو می‌کنم. ان‌شاءالله که تنتان سالم باشد، قلبتان سلیم باشد و خداوند متعال پشت و پناهتان باشد. امروز هم با احترام و با افتخار مهمان لحظات ناب و دقایق نورانی شما هستیم و در محضر حاج آقای عاملی عزیزمان. سلام علیکم. خیلی خوش آمدید. حجت الاسلام عاملی: و علیکم السلام و رحمه الله. خدا را شاکرم که در خدمت عزیزان خودم هستم، ملت بزرگمان و آرزوی توفیقات بزرگ از خدای متعال دارم. محرمیت با خدا، محرمت با اهل بیت، محرمیت با قرآن، اهل فتح و ظفر بودن.

حضرت فرمود: «شیعَتُنا اَهلُ الفَتحِ وَ الظَفَر». سنگرهای جدیدی از معنویت و «وَالَّذینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهدیَّنَّهُم سُبُلَنَا» از هر سبیلی که خدا از آن صحبت کرده است بهشت همان است که از این دنیا شروع می‌شود. ان‌شاءالله سهم ما از این عالم، نصیب‌مان، عالی‌ترین نصیب باشد و خدای متعال قابلیت را به ما بدهد که کنار عالی‌ترین سفره عنایات خداوندی بنشینیم. به همه‌ی عزیزان بیننده عرض ادب می‌کنیم و عرض ادب و احترام خاص داریم برای شهدای معظمی که کشور ما در عزت و اعتلای خودش کنار سفره‌ی آن‌ها نشسته است و برای دولتمردان که با اخلاص خدمت می‌کنند برای آن‌ها آرزوی موفقیت دارم.
شریعتی: حالتان چطور است.
حجت الاسلام عاملی: خدا را شاکرم.
شریعتی: خوشحالیم خدمت شما هستیم. یک سلام هم خدمت مردم شریف و نازنین اردبیل می‌کنیم که حاج آقای عاملی از آن جا عازم استودیو سمت خدا می‌شوند. این فرصت برای تک تک ما مغتنم است که از وجود پرفیض ایشان استفاده کنیم و امروز هم ان‌شاءالله مباحث ایشان را خواهیم شنید. ما این هفته‌ها داریم در مورد شعارهای نهضت سیدالشهدا و ریشه‌های قرآنی آن صحبت می‌کنیم. بحث ناتمام ماند، وعده دادید این جلسه به آن می‌پردازیم. سراپا گوش هستیم و در خدمت و در محضر شما.
حجت الاسلام عاملی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ». تمام شعارهایی که حضرت داشته است ریشه‌ی قرآنی دارد و برای همین قرآن را که نمی‌شود تحریف کرد قضیه عاشورا را هم نمی‌شود تحریف کرد. کسانی که وارد تحریف و تاویل شدند، به جایی نرسیده است. هستند کسانی که با تاویل سراغ دین می‌آیند، با تنزیل در دوران تنزیل دین شکست نمی‌خورد. هر مکتبی همین گونه است. در دوران تنزیل سخت است که کسی با دین درگیر شود. اما مصیبت بعد از تنزیل شروع می‌شود. تنزیل یعنی دورانی که آیه‌ها نازل می‌شود، اجازه نمی‌دهد کسی تکان بخورد، آیه نازل می‌کرد، افشا می‌کرد.
شریعتی: دست‌ها رو می‌شد.
حجت الاسلام عاملی: بله. اما تاویل خیلی وحشتناک است. یعنی مطلب یک دین عبارت است از تاویل. و ادیان گذشته هم همه به تاویل مبتلا شدند. لذا باید از طرف صاحب شریعیت باید کسانی باشند که از دین در برابر تاویل پاسداری کنند. دشمن داخلی عبارت است از تاویل. دشمن خارجی سیستمی به نام جهاد تعبیه شده است. سیستم داخلی به نام مرجعیت علمی تعبیه شده است که نتوانند با تاویل جان دین را بگیرند. مخصوصاً در خصوص کربلا و عاشورا چون مضرترین حرکت برای زمامداران خودسر است خیلی‌ها آستین بالا زدند که تاویل کنند، عقیم کنند، قضیه شخصیه کنند، یک حرکت استثنایی کنند و غیر از آن‌ها که بد و بیراه و فحش گفتند یک آرمانشهر ویران، یک انفجار احساسات، که گفتند اما آن‌ها خطرناک‌ترین دشمن که بدتر از شمر این است که بیاید این حرکت را تاویل کند و شعارهایی که امام حسین داشته این شعارها را به مسیر انحرافی ببرد و «قضیةٌ فِي واقِعَةِ» بشود که باید در سال 60 هجرت دفن شود، با صد لعن و سلام هم وظیفه تمام شود و ما هیچ مسئولیتی نداشته باشیم یا مثل یک عرفان خنثی شود که با هیچ کاری کار ندارد. در حالتی که امام حسین در تمام شئون الگو بود و از طرف خدا ماموریت داشت، مصلح در تمام شئون اجتماعی بود. بنابر این ما در این خصوص می‌خواهیم که به تاویلی که می‌خواهند این شعارها را از بین ببرند وارد شویم. بعد این را که تمام کنیم دانه دانه شعارها را شروع می‌کنیم ذکر کردن که هر شعاری ارزش دارد که تبدیل به یک کتاب شود، یک کنفرانس درباره آن برگزار شود. تاویلی که درست کردند این است که قضیه عاشورا و امام حسین یک استثنا است، استثنا تحمیل شده بر تاریخ اسلام است، حضرت مجبور شود، از سر اجبار این کار را کرد، کار حضرت قیام نبود فرار بود  برای این که در تاریخ است که حضرت از مدینه که خارج شد «خَرَجَ مِنها خائِفً وَ یَتَرَقَّب» یعنی با ترس از مکه خارج شد و مواظب بود که مبادا کسی بیاید امنیت حضرت را به هم بزند.
شریعتی: آن چنان که حضرت موسی.
حجت الاسلام عاملی: و حضرت امام صلح بود، نه امام جنگ بود. می‌دانید که خود دین می‌گوید: «الصُلحُ خِیر» خدا اصلاً خودش این را مطرح کرده است. اما در کجا این باید عملیاتی شود؟ آن هم جایش مشخص شده است. فلذا تحریف این است که ما موضوعات و آیات را جابجا کنیم، یکی از تحریفات قرآن، یکی از خیانت‌های تفسیری، جابجا کردن موضوعات قرآن است که ما در آتش تاویل  خرمن تنزیل بحث مفصلی داریم. با چه کسی صلح کند؟ با یزید صلح کند؟ یزیدی که استهزاء می‌کند به آیات قرآن، اعتقاد دارد که مکه از روی اجبار فتح شده و فتح مکه اعتبار ندارد و در صدد انتقام از رسول خدا در برابر اجداد خودش است و مطالبی که عزیزان می‌دانند. اولاً اگر امت جمع شود قیام قطعی است. حجت تمام می‌شود و آن جا می‌گوییم که باید همه کلمات حضرت جایش مشخص شود. جابجا نکنید که حضرت می‌گوید جای امنی باشد آن جا بروم. چه زمانی می‌گوید جای امنی باشد، بروم آن جا؟ وقتی که امت کنار رفته است، حضرت تنها مانده است. می‌گوید من بیعت نمی‌کنم. در دنیا جای امنی هم نداشته باشد من بیعت نمی‌کنم. اگر این‌ها نیستند من بروم یک جایی بمانم ولی بیعت نمی‌کنم. تمام حرف ما همین جا است. می‌گوید در دنیا نقطه امنی هم برای من نباشد من هیچ وقت بیعت نمی‌کنم. بیعت نمی‌کنی فرار کن! می‌گوید: «وَلا فِراراً» فرار هم نمی‌کنم. یک جمله‌ای بگویم، با طلا نوشته شود کم است. بحث ما این است که حضرت قبل از قضیه عاشورا یک نامه‌ای به معاویه دارد. در نامه جرایم معاویه را می‌شمرد که راس آن‌ها قتل صلحای امیرالمومنین است و رجال پرهیزکاری که اصحاب امیرالمومنین بودند. دنبالش یک جمله‌ای دارد. فرموده است من از خدا به خاطر این که به دلیل یک مجموعه عذرها بر ضد تو قیام نکردم و قیامی به راه نینداختم می‌ترسم. معنی این چیست؟ یعنی تمکن پیدا کنم بلند می‌شوم. این را می‌شود تحریف کرد؟ اگر قرآن را می‌شود تحریف  کرد این را هم می‌شود تحریف کرد. چون دنبالش می‌گوید ممکن است عذرهای من در درگاه الهی پذیرفته نشود. آن وقت در آخرش یادآوری می‌کند که یک جرم تو هیچ وقت بخشیده نخواهد شد این است که برای فرزند خودت که شراب می‌نوشد، با سگ‌ها بازی می‌کند، از مردم بیعت گرفته‌ای. این نامه در الامام، جلد 1، صفحه 105 آمده است. این مسیر به طور طبیعی مسیری که امام حسین در پیش گرفته بودند منجر به کربلا می‌شد و فاجعه کربلا درست می‌شد. اما امام به اراده خودش این را انتخاب کرد. به خاطر یک اصل مسلم دینی، به خاطر یک قاعده شرعی، نه به خاطر یک استثنا. نمی‌شود گفت این استثنا است، نمی‌شود گفت این تحمیل یک استثنا بر امام حسین است. این‌ها درست نیست. وقتی که بیعت نمی‌کند دیگر استقبال عاشورا می‌رود. طبق اصول بیعت نمی‌کرد نه این که از سر استثنا بیعت نمی‌کند. عدم بیعت با ظالم ماموریت شخصی و استثنایی نیست. وظیفه هر مسلمان است که هر ظلم را تایید نکند، و اگر اجبار شد همان کاری را کند که امام حسین کرد. من نمونه‌هایی برای شما بیاورم. سید محمدحسین صدر را بردند که باید نظام را تایید کنی، حزب بعث را تایید کنی، باید با صدام بیعت کنی. اگر بیعت نکنی کشته می‌شوی. ایشان چه کار کردند؟ به فجیع‌ترین شکل هم خودش و هم خواهرش کشته شود. می‌توانست یک بله بگوید. به امام حسین گفتند یک بله بگو. فرمودند: «مَا اَیسَرَها مِن کَلِمَةِ» چقدر این بله سبک است.
شریعتی: کاری ندارد که، بگو بله.
حجت الاسلام عاملی: حضرت عملاً می‌گفتند: «مَا اَیسَرَها مِن کَلِمَةِ». یک بله گفتن چقدر سنگین است. مرحوم آقای حکیم خانه‌اش در محاصره افتاد، همواره سنگ بود که می‌افتاد و شیشه‌ها می‌شکست، وحشت و دلهره تمام خانه را در کوفه گرفته بود. گفتند آقا یک بله می‌گویید. آمدند آن قدر در محاصره اذیت کردند که گفتند جان به لب رسیده است. اشراف عشایر را صدام فرستاد که از فتوای خودت برگرد. تکفیر حزب بعث را صادر کرده بود و امام فرمود خیلی زود صادر کردی. گفت این مسیر چه مسیری است؟ استثنا است؟ مجتهد است. «قَضیَةُ فِي واقِعیَة» است؟ مجتهد است. حضرت امام هم که خیلی تحت فشار گذاشتند، یک جمله‌ی مشهوری دارند. فرمود: «کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهان خواران را نمی‌دانیم. آن چیزی که در سرنوشت روحانیت واقعی نیست سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است. اگر بند بند استخوان‌هایم را جدا کنید، اگر سرمان را بالای دار ببرند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتش ما را بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را جلوی دیده ما به اسارت ببرند، هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم». اگر استثنا بود چرا امام حسین فرمود: «وَ لَکُم في اُسوَة» پشت سر من بیایید. اگر استثنا بود چرا گفت: «فَانَّ مِن لَحِقَ بی مِنکُم اُستُشهِد وَ مَن تَخلَّق لَم یَبلُغ الفَتح» به طول تاریخ گفته است. استثنا بود نه اهل آن زمان را می‌توانست بگوید بیا به من ملحق شود. می‌گوید کار من استثنا است، تو چنین وظیفه‌ای نداری، تو برو. نه به اهل تاریخ می‌توانست بگوید که به من ملحق شوید. پس دعوت بیعت نکرده، این عدم بیعت مسئله شخصی نبود. اصلاً خودش می‌گوید مثل یزید، مثل را برای طول تاریخ آورد.
شریعتی: هر کسی که مثل او با همان تفکر، با همان شیوه، باشد.
حجت الاسلام عاملی: بله. یک مسیری را، یک فرهنگی را، فرهنگ حماسی را پایه گذاری کرده است که خیلی‌ها عقلشان نمی‌کشد، قلبشان هم تحملش را ندارد. درست مثل پدر بزرگوارش. وقتی گفتند برای خلافت بیا، گفت نه، دیگر من را نیاورید. چون کار من به گونه‌ای است که نه ذهنتان می‌کشد و نه قلبتان تحملش را دارد. همین طور هم شد. بگذارید من یک بحث شیرینی این جا داشته باشم.  آن هم این است که می‌گویند چرا امام‌های دیگر این کار را نکردند. چرا فقط امام حسین این کار را کرد؟ در این محرم یک صدایی پر کردند به همه جا فرستادند. یک عالم دین وظیفه‌اش پاسداری، مرزبانی، مرزداری، است. باید خیلی مواظب باشد از کجا می‌خواهند باورهای آدم را خراب کنند. من به خاطر این به این بحث وارد شدم.
شریعتی: چه کسی صدا ضبط کرد؟ یک کسی؟
حجت الاسلام عاملی: بله. که گفته است این‌ها استثنا بوده است.
شریعتی: تمام شده است.
حجت الاسلام عاملی: بله. آن‌هایی که شنیدند دیگر شنیدند. می‌گویند که چرا هیچ امامی این کارها را نکرده است. حالا من دانه دانه امام‌ها را برای شما ذکر می‌کنم. خیلی شنیدنی است. این مغالطه است. مثال می‌زنم، مخصوصاً از امام حسن. امام حسن بیعت نکرد. امام حسن در صلح نامه یک بندش نوشت من  به شرطی با تو صلح می‌کنم که به تو امیرالمومنین نگویم.
شریعتی: یعنی بیعت نمی‌کنم.
حجت الاسلام عاملی: یعنی تو امام من نیستی. یک جمله یک عالم حرف دارد. اصلاً چرا معاویه امام حسین را نکشت؟ می‌توانست راحت بکشد. چون می‌دانست که حاکم بالخلفه حکومتش مشروع نیست. می‌خواست با امام حسن صلح کند، از طریق امام حسن به معاویه حکومت را تفویض کند. بگوید من مشروعیت پیدا کردم. دنبال مشروعیت بود. اما امام خیلی زرنگی کرد. با یک بند تمام نقشه‌هایش را پنبه کرد. گفت من نمی‌گذارم این کار را بکند. خطبه هم خواند. خودش بالای منبر نشست، امام را یک پله پایین‌تر نشاند، گفت خطبه را بخوان. امام یک خطبه‌ای خواند معاویه می‌گوید انگار دنیا را برداشتند سر من زدند. اگر سیاست نبود همان جا خفه‌اش می‌کردم. بیعت نکرد. معاویه خیال می‌کرد که مشروعیت گرفت امام طه حسین می‌گوید در همان 10 سال  هم که شد به هر رشدی که شیعه پیدا کرد در همان زمان پیدا کرد. فلذا در روایت است که وقتی پشت سر امام حسن حرف می‌زنند، مثلاً در ادوار بعدی محضر امام صادق می‌گویند.می‌گوید: «لَؤلا مَا فَعَل، لَکانَ اَمرُ العَظیم» ساکت، اگر حضرت این کار را نمی‌کرد یک امر عظیمی اتفاق می‌افتاد. چرا با 70 هزار منبر سب امیرالمومنین شروع شد. مگر امیرالمومنین شهید نشده بود. یک خطی پایه گذاری شد، خط امیرالمومنین. می‌خواستند آن را از بین ببرند. سراغ امام رضا برویم. این‌ها خیلی جالب است. امام رضا در ماجرای ولایت عهدی گفت من دخالت نمی‌کنم. من در هیچ عزل و نصبی دخالت نمی‌کنم. با صدای بلند می‌گوید این حکومت نامشروع است. مشروعیتش را امام هم تایید نکرد. در ورود به توس، مامون به استقبال آمد. شنلش را درآورد گفت این برای توست. گفت دست نگه دار، این شنل برای خودت است یا برای کس دیگر است؟ اگر برای کس دیگر است این جا چه کار می‌کند، مال خودت است چطور به من می‌دهی. این همان سیره امام حسین است. «ذُریةُ بَعضُها مِن بَعض».
شریعتی: یعنی گاهی شکلش فرق می‌کند.
حجت الاسلام عاملی: احسنت.  اول امام رضا گفتند که بیعت کن. گفت بیعت نمی‌کنم. مامون گفت باید ولیعهد بشوی. گفت ولیعهد شوی تایید کردی. من بیعت را چه کار می‌خواهم؟ برای تایید که علویان سرجایشان بینشینند. حضرت گفت من این کار را نمی‌کنم، ولیعهد هم نمی‌شوم. گفت گوشت را بیاور. اگر این کار را نکنی و ولیعهد نشوی این را از ای جدا می‌کنم.
شریعتی: تهدید کرد.
حجت الاسلام عاملی: یعنی می‌کشم. آن وقت حضرت که همواره می‌گفت من ولیعهد نمی‌شوم. نخست وزیر مامون می‌گوید آن قدر خلافت از چشمم افتاد. می‌گفت که من هر عهدی را نمی‌پذیرم. در هر صورت وقتی پذیرفت گفت در عزل و نصب دخالت نمی‌کنم. یعنی عزل و نصب تو مشروعیت ندارد. بزرگ‌ترین کیاست امام رضا بود که این کار را کرد تا ادوار بعدی از امام استفاده نکنند که امام تایید کرده است. همین قضیه باعث شهادتش شد. اگر تایید می‌کرد به شهادت نمی‌رسید. اگر امام حسین تایید نمی‌کرد، به شهادت نمی‌رسید. یعنی  همه الان دارند مسیر امام حسین را طی می‌کنند. می‌شود گفت مسیر امام حسین یک استثنا است؟ امام صادق مجلس نمی‌رفت. گفتند چرا مجلس ما نمی‌آیی، همه می‌آیند، رفت و آمد می‌کنند. اما شما این جا پیدایتان نیست. چند بار نامه نوشت. در هر بار یک جوابیه به او داد که با صدای بلند می‌گوید تو نامشروع هستی. ما حق نداریم بر حاکمیت جایر حکم تایید بزنیم. به حضرت موسی بن جعفر گفتند: «لاتَزال سِجنی اِلَی السِجن» چندین سال است در این زندان هستی، از این زندان به آن زندان می‌روی. یک کلمه تایید کنی و بیعت کنی خودت راحت می‌شوی، بچه‌هایت راحت می‌شوند. همان حرفی که امام حسین می‌گوید «هَیهات»، این جا موسی بن جعفر هم می‌گوید.
شریعتی: و سرنوشت همه‌شان سرنوشت سیدالشهدا بوده است.
حجت الاسلام عاملی: سیره واحد است.
شریعتی: چون مسیر همان بوده است.
حجت الاسلام عاملی: آفرین. یک دلیل برای این که مسیر همین مسیر بوده این است که همه به شهادت رسیدند. که حضرت فرمود: «ما مِنِّا الَّا مَسمومٌ اؤ شَهید». بسیاری از اصحاب امیرالمومنین شهید شدند. چرا؟ چون در همین مسیر بیعت نکردند. آن وقت هر امامی جای امام حسین بود مخیر می‌شد بین صلت و ذلت. امام حسین فرمود من را مخیر کردن بین صلت و ذلت. یا بیعت یا شمشیر، یا قتل یا بیعت. چه کار می‌کردند؟ آیا مماشات می‌کردند؟ آقا رسول الله مماشات نکرده، تنازل نکرده است، عزیزان هم همه به ایشان اقتدا کردند. من این مطلب را برای این که حل شود یک مطلبی را دارم که در تاریخ بماند. ما بحث را در دو موضوع متمرکز می‌کنیم: 1) بیعت با ظالم حرام است. 2) اجبار شد، راه‌ها بسته شد. ما چه کار کنیم؟ تقیه کنیم؟ یا راه امام حسین را برویم؟ اگر قضیه امام حسین قضیه شخصی است، استثنایی است، به قول آن‌ها تحمیل بر تاریخ اسلام است، پس ما باید بگوییم که این کار کار امام حسین بوده است. با یک بله خودمان را نجات دهیم. آیا این کار را کنیم یا در دریای مشکلات فرو برویم. این را چگونه با مستند حل کنیم. یعنی حساس‌ترین نقطه بحث این جا است. در شورا که شورا درست شد.
شریعتی: شورای شش نفره.
حجت الاسلام عاملی: امیرالمومنین آن جا یک بله اگر می‌گفت جنگ جمل نمی‌شد، جنگ صفین نمی‌شد، جنگ نهروان نمی‌شد، کربلا درست نمی‌شد. می‌دانید چند هزار نفر کشته شدند؟ هزاران نفر کشته شدند. عزیزانشان در کربلا شهید شدند. این طرف برویم یا آن طرف برویم؟ ببینید سیره پدر و پسر چقدر به هم شبیه است. امیرالمومنین می‌گوید من دروغ نمی‌گویم. یک دروغ می‌گفت این همه. فلذا حضرت گفت کار من به گونه‌ای است که عقل نمی‌کشد.
شریعتی: حاج آقای عاملی یک سوال دارم. شما سالهاست در حوزه قرآن، در حوزه سیره اهل بیت، کار کردید خوب هم کار کردید. با آن نگاه عرفانی و معرفت نابی که نسبت به این تاریخ دارید. جای مصلحت اندیشی کجاست که یک وقت‌هایی ما به آن مبتلا هستیم؟
حجت الاسلام عاملی: در مصلحت اندیشی در حقوق مردم، در جایی که حق الناس است، اصلاً مصلحت اندیشی نکردند. امیرالمومنین در حق الله مصلحت اندیشی کرده است. جایی که کفش از روی کفش مسح می‌شد می‌فرمود بگویید که مسح نکنند، از روی کفش نمی‌شود مسح کرد. امام حسن آمد گفت  چه نشسته‌ای، لشکر به هم ریخته است. حضرت فرمود: «قُولوا لَهُم صَلّو» بگویید بخوانند. کوتاه آمد. 23 مطلب را در روضه کافی می‌فرماید که اگر پایم محکم شود این‌ها را جا به جا می‌کنم، درست می‌کنم. این‌ها «مُتَعَمِدّین عَلی خِلافِه رَسول الله» کردند. باز آن جا هم ملاحظه می‌فرمایید که  حضرت زیر بار نمی‌رود. بالاخره گفت بیا شمشیر بکشند حتماً این کار را بکنند، این کار را نکردند.
شریعتی: یعنی یک مقدار مدارا کردند.
حجت الاسلام عاملی: اما وقتی می‌گویند به اشراف کوفه یک چیزی بده، حکومت به هم می‌ریزد. این کار را نمی‌کند. می‌گوید این کار را نمی‌کنم. «اَتَأمُروني أَن أطلُبَ النَصرَ بِالجَورِ فِیمَن وَلیتُ عَلَیهِ؟» آیا من بر ظلم بر رعیت می‌خواهم چند روز در خلافت بمانم؟ گفتند به معاویه دست نزن، لشکر به هم می‌ریزد. به معاویه نوشت: «وَ اللهِ لَا اَستَعمِلُ یَومین» قسم به خدا دو روز نمی‌گذارم که تو آن جا بنشینی. جلویش را گرفت. حق الناس این جوری است، با هیچ کس مماشات نمی‌کند. با شاعرش، با شرطة الخمیس، با رئیس قبیله، با برادرش، با خواهرش، با عزیزانش، با هیچ کس مماشات نمی‌کند. اما در حق الله کرده است. در جایی که باعث شود که چهره دین خدشه دارد شود. این مسئله مهمی است. کسی آمده سعه مسلم را نوشته، روایات مفصل است که اطاعت از حاکم جایر واجب است. در حاشیه می‌نویسد من در این جا ماندم که آیا این احادیث را تایید کنم یا کار حسین را تایید کنم. امام حسین هم همین را می‌خواست. من آیا این احادیث را بپذیرم یا حسین که جزو اهل بیت است، داخل خانه است. پیغمبر بر عصمتش صحه گذاشته است. روایت کردیم «حسیِنُ مِنّي وَ اَنَا مِن حُسَین». حسین حرف می‌زند یعنی پیغمبر حرف می‌زند. من کدام را تایید کنم. خدا شاهد است که امام حسین چه کار کرده است. یعنی اگر آن کارها نبود این‌ها رسمیت پیدا می‌کرد. اگر ما به حاکم جایر به نام دین رسمیت بدهیم، فاتحه دین از اساس خوانده شده است. «وَ عَلَی الاِسلامِ السَلام إذ قَد بَلیتُ الاُمَةِ بِراعُ مِثلُ یَزید». اما ما این جا صحبت دین داریم که به نام دین ما این را تثبیت می‌کنیم. این جا جای مماشات است؟
شریعتی: نه.
حجت الاسلام عاملی: عجیب این است که اگر، من از علی بن موسی الرضا برای شما عرض می‌کنم. علی بن موسی الرضا وقتی نخست وزیر در حمام کشته شد که گفتند مامون کشته است، جمع شدند، در خانه مامون محاصره افتاد. امام رضا آمدند و دستور دادند. مامون یک راهی از پشت بام داشت به منزل امام رضا. آمد گفت می‌دانی که من نکشتم. الان جانم در خطر است، چند لحظه دیگر این‌ها من را تکه تکه می‌کند. امام رضا اگر آن جا یک دروغ می‌گفت حکومت را دستش می‌گرفت یا نه؟
شریعتی: بله.
حجت الاسلام عاملی: امامان بعدی شهید می‌شدند، کشته می‌شدند؟
شریعتی: نه.
حجت الاسلام عاملی: اصلاً من از شما یک سوال دارم، امام زمان غایب می‌شد؟
شریعتی: نه. اصلاً ورق برمی‌گشت.
حجت الاسلام عاملی: خود خدا فرموده: «وَ ما مَنَعَنا أَن نُرسَلُ بِالآیاتِ إلَّا أن کَذَّبَ بِهَا الأَوَلون» چرا ما آیه را نمی‌فرستیم، چرا امام زمان غایب شد؟ چون آیات را تکذیب می‌کردند، آن را هم تکذیب می‌کردند. می‌گفتند این آیه مربوط به امام زمان است. ما هم نمی‌فرستیم؟ این‌ها یک مطالب بسیار خطیری است. که می‌گوید ما بیاییم مصلحت اندیشی کنیم. شما الان امام حسین را گفتید استثنا است، امیرالمومنین را چه کار می‌کنید؟ امام رضا اگر یک دروغ می‌گفت چقدر جلوی مسائل گرفته می‌شد. اما این کار را نکرد. آن هم می‌گویید استثنا است؟ پس همه استثنا می‌شود. اباعبدالله الحسین یک مسیری را در محاصره مشخص کردند. محاصره اقتصادی است، آب را محاصره کردند، حضرت نه عِده دارد نه عُده دارد، محاصره نظامی هم هست، فقط از او می‌خواهند که یک بله بگوید. اما حضرت در برابر آن‌ها بله را نگفته است. اصلاً در طول تاریخ یک کاری کرده است که عظیم‌ترین هزینه را پرداخت کرده است که یک بله نگوید. با تمام سیاستمداران فرق دارد. سیاست‌های امروز که سیاستمداران را می‌بینید آن قدر تلون دارند. یکی از سیاستمداران گفته است ما حاضریم با شیطان هم پیمان ببندیم. من یک جمله‌ی فقهی دارم. این که در روایت است که امیرالمومنین فرمود: «المَنیهَ وَلَد الدَنیه التَقَّلُل وَ لَلتَوَسُّل» این روایت اخلاقی است یا فقهی است؟ این‌ها را ببوسیم کنار بگذاریم بگوییم این‌ها روایت اخلاقی است؟ کل نهج البلاغه را می‌گویند اخلاقی است. آن جاهایی که فقه از آن استفاده نمی‌شود بگوییم روایت اخلاقی است. می‌گوید: «المَنیهَ وَلَد الدَنیه » امیرالمومنین فرمود من می‌میرم اما هیچ وقت پستی و ذلت را نمی‌پذیرم. «التَقَّلُل وَ لَلتَوَسُّل» یعنی به کم کفایت می‌کنم دست پیش کسی دراز نمی‌کنم. یک جمله در نهج البلاغه عجیب است. به امام حسن فرموده است: «وَ اَکرِم نَفسَکَ عَن کُلِّ دَنیِّةِ» هر کجا دناعت و پستی و ذلت است خودت را از آن کنار بکش. چرا؟ «فَإنَّک َلَن تعتاضَ بِما تَبذُلُ مِن نَفسِکَ عِوَضاً». اصلاً خاتمه‌ی تمام کتاب‌های اخلاقی این جمله است.  چون وقتی تن به پستی دادی، چیزی از روی خودت برداشتی که هیچ وقت برای آن عِوَض پیدا نمی‌کنی. دیگر هیچ وقت جبران نمی‌شود. این پستی جبران بشو نیست. یک روایت دیگری هم بخوانم و تمام. این که امام حسین فرمود: «وَ لا الحَیاةُ مَعَ الظالِمینَ إلَّا بَرما» من تعایش با ظالمان هیچ وقت نمی‌توانم داشته باشم. تعایش هم زیستی با آن‌ها، تحمل یک ظالم، برای من ننگ است، نفرت است، عار است، ملالت است. آیا این حدیث صرفاً حدیث اخلاقی است یا مطالب تشریع فقه ما است؟ در حکم فقهی از این‌ها استفاده نمی‌شود؟ اصلی‌ترین چهره‌ی دین، زیبایی دین، جمال دین، حکمت دین، مبارزه با ظلم است، مبارزه با ظالم است. یعنی در روابط اجتماعی در هیچ رده‌ای نباید ظلم باشد. پیام عاشوراست. شما در خانه زندگی می‌کنید، شما در اداره مشغول کار هستید، شما یک سیاستمدار هستید، شما یک تریبون دستتان هست و حرف می‌زنید، شما در  مجلس قانون گذاری می‌کنید، شما در دادگاه نشسته‌ای و می‌خواهید حکم صادر کنید. یک مقدار اگر از عدل خارج شوی امام حسین با تو کار دارد. امام حسین مانند قرآن «یَجري کَما یَجري الشَمس» است. قرآن که مانند آفتاب حرکت می‌کند، امام حسین هم همین طور است. منشا اصلی ظلم را تشخیص داده است، حاکم است، دست روی حاکم گذاشته است. یک جمله آن قدر لذت بخش است. «إنَّ الله فَوَضَ إلَی المُؤمِن اُمورَهُ کَلها» خدا به مومن همه چیزش را واگذار کرده است، اما «وَ لَم یَفَوَّض إلَیهِ أن اَکونَ ذَلیلاً» می‌گوید هر کاری می‌خواهی بکن، حسابش را باید پس بدهی. اما «وَ لَم یَفَوَّض إلَیهِ أن اَکونَ ذَلیلاً»  حق نداری ذلیل شوی. چون تو برای خدا هستی. «وَ لِلهِ العِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلمُؤمِنینَ» این در ظاهر خبر است اما در واقع انشا است، حکم فقهی است.
شریعتی: چون برای خدا هستی باید عزیز باشی.
حجت الاسلام عاملی: خدا می‌گوید من مریض شدم. چرا عیادت من نیامدی. چه تعبیر عجیبی است. در قیامت به یک عده‌ای می‌گوید بنده من مریض شد من مریض شدم. امیرالمومنین فرمود یک شیعه مریض نمی‌شود «إلّا مَرضنا بِمَرَضِه» مگر این که مریض می‌شویم. در شرق عالم باشد، در غرب عالم باشد. این روایت «إنَّ الله فَوَضَ إلَی المُؤمِن اُمورَهُ کَلها وَ لَم یَفَوَّض إلَیهِ أن اَکونَ ذَلیلاً» آیا این حدیث صرفاً اخلاقی است یا حکم فقهی از آن استفاده می‌شود؟ اصلاً این روایت برای حاکم تکلیف تعیین می‌کند. ای کاش آن‌هایی که در مصدر حکم هستند، اجرا هستند، تولیت امور جامعه با آن‌ها است، این را توجه کنند. این برای حاکم تکلیف درست می‌کند که نباید بگذاری رعیت ذلیل شود. امیرالمومنین صبح شلاق را برمی‌داشت وارد بازار می‌شد می‌گفت: «اُغدُوا اِلی عِزَّکُم» بلند شید بروید دنبال عزت خودتتان. از خواب بیدار می‌کرد. کار، اشتغال، درآمد، همه‌ی این‌ها عزت است. اگر کسی بیکار می‌شد می‌گفتند کار ندارد، پیامبر می‌گفت: «سِقَتَ عَن عِیني» از چشمم افتاد. کسی بیاید حرفی بزند که قمار ذلت از آن فهمیده شود، این را دین ما اجازه نمی‌دهد. می‌گوید: «مَن تَفاقَرَ اِفتَقَرَ» اگر اظهار فقر کنی فقیر می‌‎شوی. یعنی قواعد عالم این گونه است. یک آقایی محضر آقای زنجانی رفته بود. گفته بود آقاجان من فقیر نیستیم ولی درآمدم کفاف زندگی‌ام را نمی‌کند. آقا هم خیلی باصفای دل گفته بود که گدایی حقیقت شرعی ندارد، گدایی همین است. یعنی مومن «تَجَمُلً فِي فاقَةِ» این یادگاری از من برای عزیزان خودم باشد. «تَجَمُلً فِي فاقَةِ» مومن متقی است، اظهار جمال کند در وقتی که وضع مالی‌اش خوب نیست. امام حسین آن قدر عزیز بود تحمل هیچ ذلتی را نمی‌کرد. وقتی کسی می‌آمد حاجتش را بگوید می‌فرمود: «حاجَتُکَ مَرضیة». نامه را نمی‌خواند، می‌گفت حاجت پذیرفته است. می‌گفتند آقا نخواندید. می‌گفت اگر بخوانم می‌شکند. گاهی بعضی امام‌ها می‌گفتند روی زمین بنویس. زبانش را باز نکند که نشکند. فقط دستش را از خانه بیرون می‌آورد که نامه را بگیرد تا نشکند. حاکم باید مواظب باشد رعیت نشکند. سفره‌اش اگر کوچک می‌شود می‌شکند، وظیفه حاکم است نه شب داشته باشد، نه روز داشته باشد، آن قدر غصه بخورد، آن قدر دغدغه داشته باشد که چون من در راس هستم مردم راحت زندگی می‌کنند که خاطرشان جمع است که کسی است که به فکر ما باشد. فلذا امام حسین با آن عزت عجیبش نیامد به میدان بگوید آب می‌خواهم. به بریر گفت برو از آن‌ها آب بخواه. به آقازاده‌اش علی اکبر گفت پسرم تو برو بگو آب بدهند. خودش نیامد. دست خالی برگشت. گفت برادر ، اباالفضل، تو برو بگو آب بدهند. آن آخر سر حضرت مجبور شد که هیچ وقت برای کسی دهان باز  نکرده بود آمد. یک جمله‌ای را گفت که تا قیامت همه‌ ما را آتش زده است. «مُنُّوا عَلَی ابنَ المُصطَفي بِشَربَةِ یَحیا بِها أطفالَنا مِن الظُماءِ حَیثُ الفُرات سائِل».
شریعتی: خیلی ممنون و متشکرم از شما. سپاسگزارم.
عالم همه خاک کربلا بایدمان
پیوسته به لب خدا خدا بایدمان
تا پاک شود زمین ز ابنای یزید
همواره حسین مقتدا بایدمان
ان‌شاءالله اقتدا کنیم با این شعارهایی که حاج آقای عاملی در این ایام محرم و صفر برای ما تبیین می‌کنند، شعارهای نهضت سیدالشهدا. به قرار روزانه‌مان رسیدیم. آیات نورانی کلام وحی را به اتفاق خواهیم شنید. برمی‌گردیم ان‌شاءالله در ادامه‌ی برنامه باز هم همراه شما هستیم و در کنار شما. لحظات زندگی همه‌مان منور به نور قرآن کریم باشد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد. بفرمایید خواهش می‌کنم.

صفحه295قرآن کریم
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». ان‌شاءالله که لحظات زندگی همه‌مان منور به نور قرآن کریم باشد و مزین به محبت اهل بیت خاصه حضرت سیدالشهدا علیه السلام که دیگر در ماه محرم و حالا هم در ماه صفر دل خیلی‌ها در حسرت کربلای معلی می‌سوزد. و ان‌شاءالله که ثواب زیارت حضرت را برای ما بنویسند. اشاره قرآنی امروز را حاج آقای عاملی بفرمایند که ان‌شاءالله حسن ختام برنامه امروز باشد و ان‌شاءالله از محضرتان مرخص شویم.
حجت الاسلام عاملی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ». من آرزویم این است که همیشه نصب العین همه‌ی عزیزان باشد. آن قدر آیه‌ی خوبی است. همه خوب است ولی این بسیار کاربردی است. «وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرْفَقًا». قضیه اصحاب کهف است. وقتی که از اهل شرک جدا شدید و عبادت شرک آلودی که داشتند از آن‌ها دور شدید، به جای امنی که غار است پناه ببرید، اگر شما از آن حرام فرار کردید خدا رحمتش را بر شما نازل می‌کند، کارتان را آسان می‌کند. آقای شریعتی، این یک قانون کلی حاکم بر آفرینش است. سنت خداست. اگر در جایی کار خلاف و حرام دیدی، از آن ‌جا فرار کن. خدا می‌گوید من تضمین می‌کنم رحمت بر تو نازل شود کار تو سامان بگیرد. چه آیه خوبی است. اگر در کارخانه‌ای کار می‌کنی که صاحب کارخانه می‌بینی به مردم خیانت می‌کند. از آن جا فرار کن. این آیه می‌گوید. اگر در رستورانی کار می‌کنی که به مردم شراب می‌دهد، یا غذای نجس می‌دهد، یا سرویس‌های حرام ارائه می‌دهد، از آن جا فرار کن. نگو که زن و بچه‌ام بی رزق می‌مانند. حتماً بی پناه نمی‌مانی و رحمت به تو نازل می‌شود. این آیه این را می‌گوید. اگر در شهری یا کشوری زندگی می‌کنی که خودت یا خانواده‌ات حتماً در آن جا به حرام می‌افتید، حتماً از  آن جا فرار کن. بی صاحب نمی‌مانی و رحمت بر تو نازل می‌شود. این آیه می‌گوید. «وَ مَن اَصدَقُ مِنَ اللهِ قیلاً» چه کسی بهتر از خدا وعده بدهد و صادق باشد. اگر در یک فروشگاهی کار می‌کنی که از وزن اشیا کم می‌کند یا به اصطلاح امروزی‌ها made in می‌زند. یعنی مال ایران است، می‌نویسد ژاپن. یا صاحب کار دروغ می‌گوید. حتماً از آن جا فرار کن. خداوند خودش رحمتش را بر تو نازل می‌کند. اگر در یک مطب دکتری کار می‌کنی یا یک بیمارستان خصوصی کار می‌کنی اما گاهی می‌بینی که ارباب رجوع را مقبون می‌کنند، حتماً فرار کن. کارت وسعت پیدا می‌کند. این آیه می‌گوید. «وَيُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرْفَقًا» یعنی آسانی. یعنی کارت را سر و سامان می‌دهم. « يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ» رحمت را بر تو نازل می‌کنم. اگر در یک شرکت یا هلدینگی کار می‌کنی که آن جا رشوه می‌گیرند یا ربا می‌خورند، حتماً فرار کن. نجات پیدا می‌کنی. اگر پیمانکاری با تو قرار می‌بندد ولی بشرطها و شروطها. شرط‌های حرام می‌گذارند که اهلش می‌فهمد که من چه می‌گویم، حتماً این کار را رها کن ولو میلیاردها سود داشته باشد. در این صورت خدا وعده می‌دهد «يَنْشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرْفَقًا». چقدر عالی گفته است، چقدر تکلیف‌ها را روشن کرده است. هیچ وقت نگو تا رشوه نباشد کارم حل نمی‌شود، نگو که اگر رشوه ندهم دیگری می‌آید کار را می‌گیرد، من پیمانکار هستم باید چیزی بدهم که این به من برسد. این کار را نکن. نگو اگر زیگزاگی نروم طرف مقابل زیگزاگی می‌آید، من تصادف می‌کنم. این را یک نفر به من گفت. گفت حاج آقا من خلاف نکنم او مسیر خلاف می‌آید. من مجبورم مثل او زیگزاگی حرکت کنم که به هم نخوریم. خدا می‌گوید تو خلاف را ترک کن، بقیه با من. این آیه را بقیه آیات هم تایید می‌کنند. «وَ مَن یَتَّقِ الله یَخرَج لَهُ مَخرَجاً» اگر تقوا داشته باشی من از آن ضقی که افتادی برایت یک خروج باز می‌کنم. خالق این عالم این را می‌گوید. «وَ یَرزُقُهُ مِن حَیثُ لایَحتَسِب» از یک جایی که فکرت نمی‌رسد رزقت را تامین می‌کنم. «مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسبُه» توکل که حالت روحی و باطنی است باعث می‌شود که امور خارجی انسجام پیدا کند. یعنی  امر داخلی در امر خارجی تاثیر دارد. از آن آیات عجیب است. بعد فرموده است: «إنَّ اللهَ بالِغُ أَمرِه» همیشه آن که نفوذ دارد و جلو می‌رود امر من است. آن که بالغ است امر من است. چرا؟ «قَد جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَيءِ قَدرًا» چون من در این عالم یک حساب کتابی گذاشتم. حساب کتاب دست من است. پس حرف من را نگاه کن. من در این جا یک روایتی برای عزیزان هدیه می‌کنم. «مَن تَرَکَ سُبحانَهُ شَیئا عَوَّضَهُ الله خَیراً مَمّا تَرَکَ» هر کس کاری را برای خدا ترک کند خدا بهتر از آن را نصیبش می‌کند. «مَن تَرَکَ سُبحانَهُ شَیئا عَوَّضَهُ الله خَیراً مَمّا تَرَکَ» خدا این دعا را در حق همه‌ی ما مستجاب کند.
شریعتی: ان‌شاءالله. خیلی ممنون و متشکرم از شما. سپاسگزارم. خیلی ممنون و متشکرم از توجه شما، از لطف و همراهی شما. ان‌شاءالله شنبه خدمتتان خواهیم رسید با حضور حاج آقای قرائتی به شما سلام خواهیم کرد. یک سلام ویژه و مخصوص به همه دوستان که تکرار این برنامه را می‌بینند، هم از شبکه محترم افق و هم از طریق خودمان شبکه 3  و شبکه‌های مختلف دیگر که عزیزانمان همراه می‌شوند. ما را هم دعا کنند. حاج آقای عاملی هم دعا خواهند کرد و ان‌شاءالله شما با دل‌های پاک و صافتان آمین بگویید.
حجت الاسلام عاملی: یکی از اسامی خدا «یا رادَّ مَن فات» است. خیلی این را بخوانید. دیگر بالاتر از این امیددادن تصور نمی‌شود. یک اسم خدا است. «یا رادَّ مَن فات» ای خدایی که چیزی از دست رفته است، دیگر انسان مایوس شده است. «یا رادَّ مَن فات» ای خدایی که آن که از دست رفته است آن را برمی‌گردانی. این نهایت امید به رحمت خداست. یعنی ما هیچ وقت نباید مایوس باشیم. از خدای متعال می‌خواهم این اسم بسیار مبارک را اقتضایش را درباره‌ی همه‌ی ما عملی کند. عزیزانی که آرزوهای مقدسی دارند، مخصوصاً جوانان عزیز ما، از خدای متعال می‌خواهم که با عنایت خاصه همه را مقضی المرام بفرماید.
شریعتی: الهی آمین.
از ازل شور حسین بن علی در سر ماست
تا ابد در دل خود داغ محرم داریم
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله.
«السَّلامُ عَلَیکَ یااباعَبدِالله».

 

برای مشاهده فایل تصویری روی لینک زیر کلیک کنید

 

کلیک کنید

 

فایل صوتی

 

 

لینک کوتاه :

darolershad.org/?p=8850

جدیدترین عناوین خبری

پربازدیدترین خبرها

مطالب مرتبط

ثبت دیدگاه

یک پاسخ ارائه کنید