شریعتی:بسم اللّه الرّحمن الرّحیم اللّهُمَّ صلّ علی محمّدٍ و آل محمّدٍ و عجّل فرجهم احساس از هفت آسمان میبارد احساس بـوی گل سـرخ است یـا بـوی گل یــاس عـالـم هـمه تفـسـیر لبخنـد تو ای عشــق از بـای بسـم الله بخوان تا سیـن و النّاس باب الحـوائج تشـنهتر از دیـگران اسـت این راز را تـنـها تـو میدانـی و عبّـاس تـاریـخ را هر جـا ورق زد بـاد ای داد پایی به زنجیر است یا دستی به دستاس امّـا تـو میبخشـی تـو بـابـای رضـایی و الکاظمین الغـظ و العافین عن النّـاس فردا که سر از سجده برداری درختـان پر گشتـهانـد از دانههای سـرخ گیـلاس
سلام میکنم به حضرت باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر که همهی ما سخت زیر دین ایشانیم. سلام میکنم به حضرت رضا (علیه الصّلاة و السّلام) و سلام میکنم به حضرت معصومه و به همهی فرزندان حضرت که مثل ستاره در جای جای کشور عزیزمان میدرخشند و سلام میکنم به شما که داغدار و عزادار حضرت موسی الکاظم هستید. به سمت خدای ما خیلی خیلی خوش آمدید امروز هم با احترام و افتخار در سالروز شهادت حضرت همراه شما هستیم و در کنار شما و با احترام در محضر حاج آقای عاملی، سلامٌ علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام عاملی: و علیکم السّلام و رحمة الله، سعادت بزرگی است که خدمت بینندگان مکرم و هموطنان عزیزمان هستیم و توفیق عرض ادب به ساحت قدسی حضرت موسی بن جعفر (ع) و اینکه واسطهی فیض شود بین ما و بین ذات باری تعالی حضرت ختمی مرتبت، برای فرزندان خودشان، برای اهل بیت، برای هر کدام یک نقشی را در آخرت تصویر کردند تبیین کردند امیرالمومنین ساقی کوثر است قسیم الجنّة و النّار است و همه یکی یکی مشخص میکنند به حضرت موسی بن جعفر که میرسند (محصی اسماء الشّیعه و منقضیهم) لیست دست حضرت موسی بن جعفر است. حضرت آقای کربلایی میفرمودند: اگر میخواهی اسمت در لیست باشد باید هوای حضرت را داشته باشی انشاءالله یک رابطهی خوبی با حضرت داشته باشیم سهم خوبی از مرام حضرت، فکر حضرت، سیرهی حضرت،سلوک حضرت داشته باشیم و سنخیت با آنها را خدا برای ما نصیب بکند مخصوصاً این نکته را شایسته است این روزها خدمت عزیزان عرض کنم که سفرهی رجب دارد آرام آرام برچیده میشود خیلی سخت است خداحافظی کردن با ماهی که ماه خداست (الشُّهرُ شَهري) خداحافظی با (الشَّهْرُ شَهْرِی وَ الْعَبْدُ عَبْدِی وَ الرَّحْمَةُ رَحْمَتِی فَمَنْ دَعَانِی فِی هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ وَ مَنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ وَ مَنِ اسْتَهْدَانِی هَدَیْتُهُ وَ جَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَیْنِی وَ بَیْنَ عِبَادِی فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَیّ) انشاءالله این لحظههای آخر را قدر بدانیم. ما آذریها میگوییم شفا آخر کاسه است.
صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن
دور فـلـک درنـگ نـدارد شتـاب کـن
مـن نمیگـویـم زیـان کن یـا بـه فکر ســود بـاش
ای ز فرصت بیخبر در هر چه هستی زود باش
شریعتی:چهقدر خوب، همهی فرصتهای خوب همینطوری است حاج آقای عاملی مثل یک ستاره میآیند و چشمکی میزنند و رد میشوند تا به خودت بیایی میبینی که تمام شده انشاءالله که قدر بدانیم باقی ماندهی ماه رجب را انشاءالله به شعبان المعظّم برسیم و بعد هم که ضیافت الهی. خیلی خوب خوشحالیم در کنار شما هستیم و در محضر حاج آقای عاملی عزیزمان، قبل برنامه به حاج آقا عرض کردم که انشاءالله امروز برایمان زیارت کاظمین بنویسند زیارت موسی بن جعفر، زیارت حضرت جوادالائمّه و امیدوارم که امروز کسی دست خالی برنگردد روز باب الحوائج است حاجتهایتان روا انشاءالله. ببینیم حاج آقا عاملی برای ما چه به ارمغان آوردهاند و بنا است چه نکات نابی را مثل همیشه بشنویم.
حجت الاسلام عاملی: خواهش میکنم.بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، یک بحث بسیار مهم در زندگی حضرت موسی بن جعفر بلکه در زندگی تمام معصومین این است که این عزیزان چرا از اصول تنازل نکردند، چرا ساکت ننشستند، چرا اعتراض را کنار نگذاشتند، چرا نرفتند در یک گوشهای مشغول عبادت بشوند، چرا حاجات آن طاغوت عصر را لبّیک نگفتند، چرا مصلحت اندیشی نکردند؟ چون علّت شهادت همهی این عزیزان، این است که تسلّم بر اصول کردند این یک بحث بسیار خطیری است. خب چه میشد که این عزیزان میآمدند در برابر حکّام جور به نحوی مماشات میکردند واین یک بحث است، بحث دیگر این است که آیا این سیره در سیرهی حضرت موسی بن جعفر و در سیرهی سایر معصومین الان توضیح میدهم، آیا سیرهی شخصی است؟ آیا مأموریت شخصی است؟ آیا قضیه فی واقعةٍ است؟ یا اینکه متسیّد از اصول است؟ همچنان که امام حسین با آن مأموریت بسیار فاخری که داشت و در روز عاشورا همه چیزش را از دست داد در ظاهر (وَ لَکُم فیِّ أُسوَة) دنبال من بیایید، پا جای پای من بگذارید و شیعهی واقعی هم همینجا معلوم میشود و لذا حضرات معصومین فرمودند: (إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا يُقِرُّ بِهِ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ) یعنی امر ما صعب است بلکه مستصعب است. یعنی سختتر از صعب است این مفاهیم لغوی را بخواهم…
شریعتی:یعنی کمر شکن است در واقع اینقدر که سنگین است.
حجت الاسلام عاملی: بله، این سیرهی مبارک پر هزینه اوّلاً از زمان رسول خدا شروع شد الان توضیح میدهم، یعنی رسول خدا تنازل نکردند بعضی توضیحاتش را عرض میکنم و ائمّهی ما هم یک راه جدیدی نیاوردند از جادّه جدا نشدند آنهایی که اعتراض داشتند آنها از مسیری که رسول خدا تعیین کرده بود جدا شدند و لذا امام حسین میگوید: (أسیرُ بِسیرةِ جَدّي و أبي) یعنی اینکه من الان به رسمیت نمیشناسم بیعت یعنی به رسمیت شناختن، یعنی اینکه من طاغوت عصر را به رسمیت نمیشناسم و این اوضاع درست شده یک چیز جدیدی را نیاوردم این سیرهی جدّ من است این سیرهی پدر من است و به خود امیرالمومنین هم که اعتراض میکردند سختگیری که تو داری این سختگیری، در گذشته نبود. حضرت آنجا هم فرمودند: (فَوَ اللّهِ الَّذي لا إلهَ إلّا هو إنّي لَإلَی الجادّة) من درجادّهام شما از جادّه جدا شدید یعنی اسلام ناب همین است که در اصول نباید مماشات کرد. (إنّ الحَقَّ القَدیم لا یُبطِلُه شَیء) شما میگویید بر گذشته صلوات، من هیچ وقت نمیگویم بر گذشته صلوات، چون پیغمبر ما نگفته بر گذشته صلوات و حساسیتی که حضرت داشت میگفت: خودش میگوید که (وَ لَقَد عَلَمَ المُستَحفُظون) و نگفت حافظ، آن اصحاب پیغمبر بعضی حافظند بعضی مستحفظند. مستحفظ یعنی خیلی حافظهشان قوی است آنهایی که حافظهشان قوی است از اصحاب پیغمبر که میدانند (طُرفَةُ عِین) از سیرهی پیغمبر جدا نشدند کار من، سیرهی من، این سختگیری من، حساسیت من به بیت المال، حساسیت من به اینکه باید مدیریت، مدیریت سالمی باشد همه استاندارها را عوض کرد غیر از یکی، غوغا درست شد اینها همه میدانند که من از سیرهی پیغمبر جدا نشدم حالا ما در اینچنین روزی نباید سؤال کنیم که امام موسی کاظم اگر تنازل میکردند یازده سال در زندان نمیماندند. پیشنهادهایی که هارون داشت اگر آن پیشنهادها را میپذیرفت که کار به اینجا نمیرسید. چهطور شد که حضرت نپذیرفت (لا یَزال مِن سِجنٍ الَی سِجن) از این زندان به آن زندان، علّت تغییر دادن زندان هم این بود که اوضاع زندانبانها به هم میریخت معنویتی که حضرت داشت میترسیدند
شریعتی:جذبهی حضرت آنها را میگرفتند.
حجت الاسلام عاملی:بله، یکی از فامیلهای هارون گفت که اگر رها نکنی خودم رها میکنم من میترسم این شخصیت عظیم را در زندان نگه دارم گاهی بعضی توطئههایی میکردند مثلاً از طایفهی نسوان میفرستادند که بالاخره روحیهی حضرت را خراب کنند آن زن بد کاره این بار خودش متغیّر میشد متحوّل میشد. این پیشنهادهایی که یحیی برمکی از هارون خواست که بالاخره با امام موسی بن جعفر خوش رفتاری کند. هارون گفت: ایرادی ندارد میروی نزدش و زنجیرها را باز کن سلام من را برسان و این پیغام را برسان به او که پسر عموی تو یعنی هارون میگوید: که من سوگند خوردم که تا تو نگویی من واجب الطّاعه هستم، تا من را به رسمیت نشناسی حکومت من را، با من بیعت نکنی آزاد نمیکنم. اگر اینها را اقرار بکند آن وقت من بهترین پزیرایی را دارم و بگو که اگر اینها را بپذیرد ننگی هم برای تو نیست. اگر حضرت میپذیرفت، این همه مشکلات درست میشد؟ آن وقت حضرت فرمود مرگ من نزدیک است و ادامهی مطلب…و یک ذرّه صحّه نگذاشت بر حکومتی که براساس ظلم، بر اساس ستم و سلب حق بنا شده بود. آن زمان حضرت عملاً گفت: (السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ) این را حضرت یوسف گفته، ولی خیلی فرق است بین این دو بزرگوار زندانهای بنی عبّاس مثل زندانهای زمان مصر نبود. من فقط اگر زندانهای آنها را توصیف کنم خدمت عزیزان خودم طوری شده که در زیارت نامه خصوصیت زندان ذکر شده. پانصد سال عمر کرده بنی عبّاس نمیتوانستند این مطالب را بنویسند. تاریخ طبری را نگاه کنید شما، به خاطر یک نقل فضیلت پانصد تازیانه خورد، نمیتوانستند بگویند. پانصد سال حکومت کردند حالا ما بحث اصلی را شروع میکنیم که چرا حضرات معصومین تنازل نکردند؟
شریعتی:یعنی در واقع در یک کلام چرا مبارزه کردند و دست از مبارزه برنداشتند؟
حجت الاسلام عاملی:این شهادتها به خاطر آن تأکید بر اصول بود تسلّم بر اصول بود
شریعتی:چرا از مواضعشان کوتاه نیامدند.
حجت الاسلام عاملی:احسنتم، چرا سازش نکردند در یک کلمه؟ توجّه فرمودید؟ اوّلش شروع میکنیم از رسول خدا، حضرت را تحت فشار گذاشتند پیشنهاداتی دادند حضرت تنازل نکرد گفت: آفتاب را بگذارید در دست راست من، ماه را بگذارید در دست چپ من، یعنی من را مسلّط بر منظومهی شمسی کنید من از حرفهای خودم برنمیگردم. قصّهی آقا رسول الله مفصّل است که یک وقتی هم که از مکّه خارج شده بود بعد از وفات خدیجه و ابوطالب نمیتوانست وارد شود چون وارد میشد جانش در خطر بود، به یک مشرکی گفت: که به من امان بده من وارد مکّه شوم. گفت: افتخار است یا محمّد. وقتی که وارد شد گفت: امان را بردار. گفت: سخت است برای من تو در امان من باشی فرمود: (إنّي أکرمأَن اَکُونَ فِي اَمانِ مُشرِک اَکثَرُ مِن یَوم) من هیچ وقت بیشتر از یک روز در امن مشرک نمیمانم. مشرک باید به من پناه بیاورد (وإن أحد من المشركين استجارك فأجره) میگوید: یا پیغمبر اگر مشرک پناه آورد پناه بده. قصّههای حضرت ختمی مرتبت در تسلّم بر اصول مفصّل است رد میشوم.
امیرالمومنین از روز اوّل که بیعت شد بالاخره آن کارهای خاص خودش را شروع کرد یک ذرّه کوتاه نیامد و این سختگیریها بود که آن جنگها را درست کرد. معاویه نامه نوشت بعد من هر کسی را میخواهی بگذار. کسانی که قبل از تو بودند من را گذاشتند به من دست نزن و بالاخره کارها را بین تو پیش میبرم حضرت فرمود: (لا أستَعمِلُکَ یومِین) دو روز نمیگذارم اینجا بمانی. حتّی ابن عباس گفت: که مملکت به هم میریزد به این دست نزن حضرت فرمود: چیزی که به تو ربطی ندارد دخالت نکن. آن وقت چنان اوضاع به هم ریخت که ابوساسان بهترین دوست حضرت از مدینه آمد، از مدینه آمد فقط به خاطر این آمد که به علی بگوید که خیلی عذر میخواهم تو تدبیر کشوری نداری. حضرت تا او را دید گفت: ابوساسان تویی؟ گفت: آره آمدم فقط بگویم که کشور را به هم ریختی. گفت: ابوساسان به خاطرهمین قضیه مبتلا شدند به بدترین مردم حضرت این تعبیر راگفت. آن وقت حضرت استاندار عوض میکرد مماشات نمیکرد وقتی شایسته نبود. رئیس قبیله عوض میکرد. شرطهدار تعویض میکرد شلّاق میزد. آن وقت حتّی امثال ابن عباس را سختگیری کرد که جزئیاتش را اگر بخواهم بگویم که میشود دست به بیت المال زده بود آن گرگ گرسنهی لاغری که تصرّف میکند یک حیوان خونین را همانطور تصرّف کردی اموال بیت المال را اگر دستم برسد ببین چهکار کنم تا مفصّل که امیرالمومنین… طاها حسین یک جملهای دارد میگوید که علی خیال میکرد که زمان، زمان پیغمبر است این کارها را میکرد امّا نمیدانست روزگار عوض شده این کارها جواب نمیدهد آن میگوید، ولی نمیدانست که علی رنگ عوض نمیکند و زمان هر چهقدر هم که بگذرد علی…
شریعتی:علی است.
حجت الاسلام عاملی:(ها أنا ذا و قد ضَرَفت أنا ستّین) حضرت را که گفتند علم حرب ندارد دانش جنگ ندارد حضرت فرمود: من ده ساله نبودم که وارد جنگ شدم (ها أنا ذا) من همان علی هستم (و قد ضرفت أنا ستّین) با اینکه سنّ من از 60 گذشته، من همان هستم. سیرهی حضرت زهرا (س) هم که مفصّل است بخواهم اگر وارد شوم. امامان را یکی یکی خواستند امام حسن مجتبی کوتاهی نکرد خطبهای که بعد از صلخ خواند معاویه گفت: انگار کوه احد را به سر من زدند. طاها یاسین میگوید که شیعه تمام رشدش ده سال امام حسن تا امام حسین بود مماشات نکردند امام حسین که استثنایی بود در عدم تنازل در اصول هر کاری کردند حضرت ذرّهای تنازل نکرد خیلیها پیشنهاد کردند که بالاخره یک کاری بکند که…
شریعتی: یک ذرّه کوتاه بیاید.
حجت الاسلام عاملی: بله، اصلاً تنازل نکردند. حضرت علی بن موسی الرّضا شما مجلس ولایت عهدی را نگاه کنید مجلس ولایت عهدی باید بروند تشکر کنند که من را ولی عهد کردی، اصلا و ابدا، رفت منبر گفت: شما حقی دارید گردن ما، ما هم حقی داریم ذمّهی شما، حقّ ما ولایت بر شماست حقّ ما را ادا کنید ما هم حقّ شما را ادا کنیم. معلوم است که شروع کردن دعواست. ذرّهای از اصول تنازل نمیکند…
شریعتی: تو در اصول کوتاه نمیآیی به خاطر اینکه در طول تاریخ قرار است میزان اعمال باشی.
حجت الاسلام عاملی: و من فرمایش شما را تکمیل میکنم آن هم این است که اینها از قرآن جدا نمیشوند قرآن تنازل نکرده است. قرآن را شما نگاه کنید قرآن دربارهی کفّار، دربارهی منافقین، دربارهی مشرکین، جامعیت قرآن، زیبایی قرآن این است که ذرّهای در برابر اینها کوتاهی نکرده قرآن ما که به مسلمانان دستور میدهد (أشِدّاءُ عَلَی الکُفّار رُحَماءُ بَینَهُم) و زیباترین خصوصیت قرآن جامعیتش همین است عرفان قرآن هم یک عرفان خنثی نیست یک چیز بیتفاوت نیست علّت اینکه اهل کتاب قرآن را آتش میزنند این اواخر که شما دیدید ملاحضه فرمودید و قرآن را پاره میکنند، خب این راهکار نیست برهان و استدلال است. قرآن به چند مطلب خیلی تأکید دارد: اولاً تأکید فراوان کرده که نمیتوانند کفّار را برای خودشان ولی بگیرند، از آنها مدد بگیرند، امداد بگییرند بطانه…به تعبیری (لا تَتَّخِذوا عَدُوّي و عَدُوّکم أولیا) این آیه به این منظور آنقدر تکرار شده در قرآن یعنی اگر کسی میخواهد در این باب به قرآن اقتدا کند بسم الله. شما ملاحضه کنید کلّ عالم اسلام را نگاه کنید آیات مفصّلی، همین الان از قرآن در حوزهی تمدن اسلامی (لا تَظلمونَ و لا تُظلِمون) کجاست؟ نه ظلم کن نه زیر باز ظلم برو (وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ) حق ندارید شما دست همکاری بدهید به ظلمه، میگوید آتش شما را هم میسوزاند خداوند بهترین عنایت را کرده به حضرت موسی بیشترین ذکر خیر را حضرت موسی دارد آنقدر از موسی ذکر خیر میکند آنقدر قصّههایش را نقل میکند. موسی چهطور شُکرش را به جا بیاورد با یک کلمه (رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيراً لِلْمُجْرِمِينَ)این کجاست نشان بدهید میگوید حالا که اینقدر به من لطف کردی شُکر این نعمت را با یک کلمه تمام میکنم (فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيراً لِلْمُجْرِمِينَ) من برای مجرمین پشیبان نمیشوم. بسم الله، حوزهی تمدن اسلامی نگاه کنیم کجاست حالا این آیات را بخواهم بخوانم مفصّل است چهقدر حسّاسیت دارد خدا به اطاعت (لَا تُطع مَنْ اَغْفَلنَا قَبْلَهُ عَنْ ذِکرِنا واتّبَع هَوَاه وَ کان أَمرُهُ فُرُطاً) کسی که اینطوری است پیغمبر حق نداری اطاعت کنی. اطاعت باید به اذن من باشد (لِیُطاعَ بِإذنِ اللَّه) همین کلمه آنقدر در قرآن مهم است (لِیُطاعَ بِإذنِ اللَه) اطاعت تصرّف است، شما ملک خدا هستید، خدا باید تصرّف کند در شما، اگر کسی بخواهد در شما تصرّف کند در ملک غیر تصرّف میکند باید به اذن باشد (لِیُطاعَ بِإذنِ اللَّه). با اینکه جهاد ابتدایی را دین تجویز نکرده قرآن تجویز نکرده ولی اگر بخواهند به مسلمانان حمله کنند، یا اخراج کنند از دیارشان،یا نقض پیمان کنند، اینجا هم خیلی سخت گرفته این آیات را خیلی شدید (وَ اقتُلوهُم حَیثَ ثَقِفتُموهُم) ابتدایی نیست این آیات را نگاه کنید دعوت به جنگ ابتدایی نیست آنها شروع کردند، خدا میگوید: سخت با آنها برخورد کنید. حالا دراین خصوص ما وارد میشویم به حضرت موسی بن جعفر که اینها به قرآن اقتدا کردند.قرآن مماشات نکرده، حضرات معصومین هم مماشات نکردند. پیغمبر ما فرمود: (لَن یَفتَرِقا) اهل بیت من از قرآن جدا نمیشوند. هر مسیری قرآن دارد اهل بیت من هم دارد.حالا حضرت موسی بن جعفر،اگر مماشات میکرد کار به زندان میرسید؟
شریعتی:اصلا و ابدا.
حجت الاسلام عاملی: نتوانستند در مدینه تحمّل کنند آوردند بغداد، در بغداد هم نتوانستند تحمّل کنند چون در بغداد هیچ کسی خانه اجاره نمیداد به حضرت، میرفت حضرت در خرابهها زندگی میکرد.زمان صدّام من با کاروان که رفتم بغداد ما را بردند کاظمین،یک هتل به هم ریختهای بود، رفتیم هتل در لابی هتل زوّار که خواستند بروند اتاقها گفتم اینجا بنشینید من یک روضه برایتان بخوانم بعد بروید حجرهها. گفتم: شما الان میروید هتل بیشینید اینجا ولی موسی بن جعفر اینجا در خرابهها نشست و رفت در زندان در زندان هم نتوانستند تحمّل کنند اعمال شاقّه شد و شکنجههای کذایی. خب یک زندانی در زندان چهکاری میتوانست بکند؟ آن هم نتوانستند تحمّل کنند. عرضم خدمت شما افکار حضرت آنقدر نفوذ کرده بود هیبت حضرت آنقدر نفوذ کرده بود، یک کابوسی بود برای حکومت که کسی که اینقدر جایگاه اجتماعی داشته باشد. تمامحضرات معصومین تسخیر کرده بودند قلبها را، چون استجابت دعوت ابراهیم بودند حضرت ابراهیم کعبه را که بنا کرد آنجا گفت که: من از تو یک نسلی میخواهم که عرضم خدمت شما (فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ) یعنی جمادات هم مجذوب ذوات مقدّس معصومین بودند. حالا موسی بن جعفر اینجا میبینید که ساکت ننشسته بود ما خیال میکنیم حضرت موسی بن جعفر یک امام غریبی بود و یک امام مظلومی بود و…یک مبارز کامل کامل بود نه که یک امام مظلوم بود. این را که حاکم عبّاسی حقّ حکومت ندارد این را به زبان آوردن خیلی سخت بود و اینکه حکومت یک حکومت غصبی است به زبان بیاید این خیلی سخت بود. حضرت صراحتاً اینها را اظهار میکرد قصّهی فدک را همه شنیدند که گفت که میخواهم فدک را به شما بدهم، حضرت فرمود: باید فدک واقعی را بدهی از کجا شروع میشود تا کجا؟کلّ حوزهی تمدن اسلامی راتصویر کرد برای هارون، هارون تا این را شنید گفت: (فتحوَّل إلی مَجلِسي)پس اگر اینطور است بیا بنشین جای من. من بلند شوم بیا بنشین اینجا. حضرت به صفوان گفت: چرا این شترها را اجاره میدهی به هارون؟تا در اجاره است آرزو نداری که اینها سالم بمانند تا اجارهات را بگیری؟ او هم تمام شترها را فروخت هارون فهمید، همهی اینها گزارشش به هارون میرسید اینها درگیری صریح بود با حکومت. آیا نمیتوانست مماشات کند؟ این بحثی را که شروع کردم خیلی مهم است یعنی منشور صرّاح یا سر راه است اگر بسم الله.
شریعتی:که نحوهی مواجههی ما با اصول چگونه باید باشد؟
حجت الاسلام عاملی:در یکی از شهرستانی در ملل غرب مینویسد: در طول تاریخ (لا تزال السّیوف … بما لها) در طول تاریخ، خون شیعه از شمشیرها ریخته شد عاصیترین گروه تاریخ در برابر زمامداران خود سر شد شیعه. چرا؟ به خاطر عاشورا، چرا؟ به خاطر کربلا، چرا؟ به خاطر قدیر، چرا؟ به خاطر بعثت،چرا؟ به خاطر همین اصولی که الان داریم بحث آن را میخوانیم از حضرات معصومین. یک وقتی هارون الرّشید به حضرت گفت: (ما هذِه الدّارٌ و دارُ من هي؟ ) این دنیا چهطور دنیایی است صاحبش کیست؟ حضرت فرمود: (لِشیعَتِنا فِطرة وُ لِغَیرِهِم فِتنَة) این مایهی آرامش و خضوع شیعیان ما است برای دشمنان ما فتنه است. هارون فهمید چه میگوید، گفت: خیلی خب پس صاحبش چرا نمیآید بگیرد؟(ما بال الصّاحِب الدّار لا یأخذها) حضرت فرمود: آن روزی که گرفته شد این دار آباد بود آن روزی هم که گرفته میشود باید مأمورآباد باشد. هارون گفت:أینَ شیعَتُکَ؟ یعنی شیعهی تو کیست وقتی صحبت میکنی میگویی شیعتنا شیعهی تو کجاست؟ حضرت این آیه را خواند (لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ) خیلی آیهی عجیبی است برای هارون این را بخوانی؟! شروع دعواست (لَمْ يَكُنِ الَّذِينَكَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَالْمُشْرِكِينَ مُنْفَكِّينَ حَتَّىٰ تَأْتِيَهُمُ الْبَيِّنَةُ) عجله نکن بیّنه میرسد. ببینید چهقدر در جای خودش آیه استفاده کرد. هارون فهمید کنایه را و گفت: (فَنَحنُ کُفّار؟ ) پس ما شدیم کافر؟ الان من دارم از هارون صحبت میکنم شما میشنوید یک ذرّهی کوچکی از این حرف را اگر کسی میزد سرش بر باد بود آنها تحمّل نداشتند به هیچ وجه، که کسی سر سوزنی برجستگی در برابر آنها داشته باشند تا ابومسلم خراسانی کار را تمام کرد او را کشتند با اینکه آمد حکومت درست کرد برای آنها. تا مبادا فردا…
شریعتی: قد علم کند درد سر بشود.
حجت الاسلام عاملی: بله، خلافتها نوعاً اینطور بوده. خلیفه در گذشتهها، خلفا تمام فامیلها برادران خودشان را میکشت که مبادا برای من درد سر درست کند. در خلافت عثمانی یک برادر دید که کشته میشود زن و بچّه و داماد و دختر و نوه و همه را برداشت فرار کرد به ایران پناهنده شد به شاه طهماسب. یک قراردادی بود بین ایران و دولت عثمانی که هر کسی پناهنده شود باید پس داده شود. دولت عثمانی گفت: اینها را به من پس بده. در قزوین که پایتختشان بود، هر چه شاه طهماسب خواست تخطّی کند دید که قرارداد است نمیشود، تسلیم شد. آنجا هم مأمورین آمدند تمام اینها را کوچک و بزرگ همه را در ایران سر بریدند سرها را بردند پیش خلیفه. آن زمان اینگونه بود حالا امام در برابر خلیفه این حرف را بزند؟! گفت: (فَنَحنُ کُفّار) پس ما همه کافریم؟ حضرت فرمود: نه کافرنیستید اینطوری هستید (اَلَم تَرَ اِلَی الَّذینَ بَدَّلوا نِعمَتَ اللهِ کـُفرً) نعمت آنها بودند اهل بیت بودند بزرگترین نعمت خدا.(بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ البَوارَ)کلّ امّت را به دار هلاکت هدایت کردند، رهبری کردنداینجا بود که هارون الرّشید به شدّت عصبانی شد غضب کرد و بد رفتاری با امام را شروع کرد. شجاعت را ببینید چه شجاعتی بوده که حضرت توانسته این حرفها را در برابر آنها بزند. یک وقتی هارون الرّشید فرستاد که بروید و موسی بن جعفر را در هر حالی که هست بیاورید. حضرت به آن شخص گفت: چون من از جدّم رسیده خبر به من که طاعت سلطان به خاطر تقیّه واجب است میآیم و الّا نمیآمدم. طاعت سلطان به خاطر تقیّه. معنی آن این میشود که شما غاصب هستید، شما ظالم هستید، شما نا مشروع هستید، معنی آن این است که من تو را قبول ندارم که تقیّه میکنم.به تقیِهی شیعه ایراد استکه شیعه تقیّه دارد. محمّد جواد مغنیه در یک مجلسی وارد شده بود در لبنان گفته بودند: شما تقیه دارید؟ تقیه اینطوری است کذا و کذا. ایشان یک جمله جواب داده بود گفته بود: لَعنَ اللَّه مَن ألجَعنا إلی التّقیِة یعنی خدا لعنت کند آن حکومتهایی را که ما را مجبور کردند که تقیه کنیم اینقدرخون شیعه ریخته شده (لا تَزالُ السُّیوف) یعنی مدام شمشیرها خون شیعه را ریختند.
شریعتی: همین سیری که شما الان اشاره کردید من الان داشتم تصویر میکردم که در طول تاریخ چه بر سر اهل بیت پیامبر و محبّینشان که نگذشته و این همه سختی امروز به دست ما رسیده و اصلاً چیز کمی نیست.
حجت الاسلام عاملی: هم خود معصومین هم اصحابشان. من از بینندگان مکرّم میخواهم که اصحاب امیرالمومنین بعد از اینکه حکومت به دست معاویه افتاد را بخوانند چه معاملهای شد با آنها؟! خیلی وحشتناک شد! فقط به خاطر نسبت به امیرالمومنین.
شریعتی: سرها بریده بینی بیجرم و بیجنایت.
حجت الاسلام عاملی:بله، اینجا اهل نکته شاید یک چیزی را شاید خلجان داشته باشد ذهنشان، آن هم این است که تسلّم بر اصول، معنایش دعوا با دنیا نیست، قهر با دنیا نیست، اگر خدا از زبان ابراهیم گفته: (بَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا) به مشرکین گفته که تا ابد ما با شما دشمنی داریم همان سوره هم گفته: (لا يَنْهاكُمُ اللهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ) خدا نهی نمیکند آنهایی را که با شما جنگ نکردند، ظلم نکردند، از دیارتان خارج نکردند، با برّو قسط و عدل با آنها معامله کنید. سیرهی حضرات معصومین. اولین منشور زندگی مسالمتآمیز را در مدینه پیغمبر با یهود نوشت چون مدینه پر بود از یهودیها، چون شنیده بودند که پیغمبری که وعده داده از مدینه ظهور میکند آنجا پر بودند. منشور را طوری نوشته که هر کسی بخواند خیال میکند یهودیها نوشتهاند. نمایندهاش را که میفرستد به یمن میگوید: (لا یُرَدُّ اُسقُفٌ عَن اُسقُفیَّة وَ لا راهِبٌ عَن رهِبانیَّة) شما حق ندارید به یک اسقف بگویید که باید از اعتقادت برگردی و به یک راهب بگویید از رهبانیت خود برگردی. هر کجا را هم فتح میکردند مُخیّر بود بین اسلام وچیز دیگر.اینطور نبود که حتماً باید مسلمان شوی و قصّهای دارد این نمایندهی قیصر وقتی که آمد محضر پیغمبر ما،پیغمبر ما دو بار به او گفت: من و تو و مسیحی یک خانواده را تشکیل میدهیم من مسلمان، یهودی، مسیحی یک خانوادهایم. این خانوادهی واحد جهانی پایهگذارش پیغمبر ما است (اَلْخَلْقُ كُلُّهُمْ عِيَالُ اَللَّهِ فَأَحَبُّهُمْ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْفَقُهُمْ لِلنّاس)باید پیشانی سازمان ملل نوشته شود. همهی انسانها یک خانواده تشکیل میدهند بزرگشان خداست. خدا چه کسی را دوست داری در خانواده؟
شریعتی: آنهایی که نافعترند به دیگران.
حجت الاسلام عاملی:احسنتم. این قصّهای که وارد شویم طولانی است. حالا ما هستیم و حضرت موسی بن جعفر اگر بخواهیم سنخیت داشته باشیم با حضرت، خب بر اساس سنخیت هم میدانید که ما از حضرات معصومین داریم بر اساس سنخیت همنشینی داریم (السِّنخیَّةُ عِلَّةٌ انضمام) و بر اساس سنخیت، رسول خدا روز قیامت میپرسد که با عترت من چه کردید؟ حضرت فرمود: اولین کسی که وارد میشود به محشر من هستم، بعد کتاب من است، بعد عترت من است، و من سؤال میکنم که با کتاب من و با عترت من چه کردید؟ حضرت موسی بن جعفر با این تسلّمی که داشت سختترین گرفتاری را متحمّل شد. بالاخره زندان محرومیت از بچهها، محرومیت از فرزندان، یک سال نیست دو سال نیست خود دور شدن از روضهی پیغمبر، آنقدر برای عزیزان بزرگان حضرات معصومین سخت بوده که میخواستند جدا شوند بعضی از ائمه را که ارسال کرده بودند به بغداد میآمد خداحافظی میکرد برمیگشت دوباره میآمد خداحافظی میگرد از پیغمبر ما جدا شدند.
شریعتی: دل کندن سخت است.
حجت الاسلام عاملی: بله، طبیعتاً در زندان آخر سر که هیچ مسلمانی حضرت را نگهداری نکردند در زندان دیدند که اوضاع مسلمانان به هم میخورد آن عبادات و نجوا و خلوت خاصی که با خدای متعال داشته است انسان کامل، دادند به دست غیر مسلمان و مظلومیت در جایی است که امام دست غیر مسلمان باشد قرآن دست غیر مسلمان باشد. جناب مازنی را یک اهل کتابی گفت که: از کتاب … به من یاد بده، گفت: نمیدهم. گفت ده هزار درهم میدهم، گفت: یاد نمیدهم. آمد منزل خانمش به او گفت: میبینی برای خوردن چیزی نداریم خدا ده هزار درهم فرستاده بود گفت: من این اهل کتاب را آیاتی از قرآن است آن را مسلّط بر آیات نمیکنم. با قرآن معامله کرد فردا خلیفه کسی را فرستاد که کار دارم؟ گفت: در مجلس من یک شعری خوانده شده کسی نمیتواند ترتیبش کند، اعراب آن را بگوید، میگویند فقط کار تو است. تجزیه کامل کرد اعرابش را گذاشت و هزار درهم گرفت آمد به خانمش گفت: این است نتیجهی معامله با قرآن!. در روایت هم هست که مظلومیت است که قرآن میافتد دست غیر مسلمان حضرت موسی بن جعفر در زندان با آن حالت بسیار اسفانگیز انسان کامل، اقیانوسی از علم، اقیانوسی از عرفان…
شریعتی: حجت خدا روی زمین
حجت الاسلام عاملی: آمد اینچنین معاملهای کرد. و بزرگترین کفران نعمت کشتن انسان کامل است. (ثُمَّلَتُسۡـَٔلُنَّ يَوۡمَئِذٍ عَنِ ٱلنَّعِيمِ) نعیم چیست؟ یکی گفت: هوای داغ باشد آب سرد باشد…گفت: نه اینها نیست.عیب است برای خدا مثلاً بیاید برای ما سیب زمینی و این چیزها را بدهد بعد بگوید: حسابش را پس بده ما خودمان با میهمان این کار را میکنیم؟ مگر خلقت کلّاً میهمانی نیست؟ و دَعوتَنی اِلَیک؟گفتن پس چه است؟ گفت: رهبریت صالح.از او سؤال میکنند آمد این کار را کرد و جنازه را بالاخره آوردند از زندان بیرون. به نظر شما جنازه را به چه کسی تحویل دادند؟ جنازهی حضرت موسی بن جعفر را؟ قضیه یک ظاهری دارد که آوردند جسر بغداد که بیایند و شهادت بدهند که با عجله خودش فوت کرده است که حضرت جلوی این توطئه را گرفت.صدا و ندا بلند شد (وَ اللّه قَتلً قَتلاً)آن وقت با آن حالتی که (ساق المرسوس) دو نفر (ساق المرسوس) شد یکی حضرت موسی بن جعفر است یکی حضرت امام سجّاد. راوی میگوید: درخرابه دیدم یک آقایی که دو تا پایش شده (کأنّهُما قَصَبَتان)مثل دو تا نی…
شریعتی: اللّه اکبر.
حجت الاسلام عاملی: دنبالش هم یک خانمی حرکت میکند، سؤال کردم گفتن که حضرت امام سجّاد است آن خانم هم عمّهاش حضرت زینب. امّت اینگونه معامله کرد با اهل بیت پیغمبر. هیچ پیغمبری اهل بیتش اینچنین معاملهای با امّت خود نمیکند
شریعتی:بعد از آن همه سفارش.
حجت الاسلام عاملی: ظاهرش این است که جنازه را تحویل دادهاند که بالاخره ببرند دفن کنند ولی من میگویم که جنازه را حضرت ختمی مرتبت تحویل گرفت. تمام بچهها و فرزندانش را جنازههایشان را حضرت ختمی مرتبت خودش تحویل گرفت. دربارهی حضرت موسی بن جعفر هم هست الوارِد عَلی جَدّهِ المُصطَفی وَ اَبیهِالمُرتضی وَ اُمِّه سیِّدةِ النِّساء.اینطوری وارد شد محضرشان دیگر زنجیر کارش را کرده بود چرا سم دادید؟ بله سم دادید، زنجیر داشته، دیگر… چه بود این کار را کردید همه انتقام بود ازخاندان اهل بیت. جنازه را آقا حضرت ختمی مرتبت تحویل گرفت دربارهی حضرات معصومین من دو نمونهاش را عرض میکنم یکی حضرت زهرا(س) که امیرالمومنین آورد تحویل بدهد پیغمبر تحویل گرفت جنازه را. دو دستی ظاهر شد جنازه را گرفت. امام حسین را که امام سجّاد میخواست دفن بکند بنی اسد گفتند که کمکت کنیم حضرت فرمود: نه کسی هست که به من کمک کند. گفتند تنهایی نمیشود بردارید.گفتند: کسی هست که به من کمک کند. باز پیغمبر ما آنجا تحویل گرفت. امیرالمومنین هم همینطور، تحویل گرفت اما شمشیر تا به اینجا کار کرده بود امام حسن با آن سمّی که جگرش آتش گرفته بود یا علی بن موسی الرضا پیغمبر دفن کرد. تحویل دو نفر خیلی سخت شد، تحویل دو نفر، یکی حضرت زهرا(س)بود میدانید که پیغمبر آنقدر حضرت زهرا را دوست داشت آنقدر دوست داشت که خدا در معراج گفت: من تو را با فاطمه امتحان میکنم. نمیتوانست یک لحظه چشمش را بردارد. حتّی آورد حجرهاش را کنار حجرهی خودش گذاشت،باز یک روزنه باز کرد که از روزنه به حضرت زهرا نگاه کند. محبّتهایی که داشت به حضرت زهرا استثنایی است. امّا یک وقتی امیرالمومنین حضرت زهرا را آورد در حالی که یک سایهای از حضرت زهرا مانده بود. آورد تحویل بدهد به حضرت ختمی مرتبت خیلی سخت شد اجازه بدهید من چندتا شعر آذری بخوانم:
ناگاه ایکی اَل چیخدی صدا گلدی عمو اوقلی گدون بالامی وِر منه دینجلدی عمو اوقلی(دو دست خارج شد گفت: پسر عمویم فرزندم را آوردی بده به من راحت شد از دست امّت)
دنبالهاش خیلی جالب است
ورمیشدیم عمو اوقلی سنه زهرانی سلامت (آن روزی که من زهرا را به تو دادم سالم بود دخترم)
آخر بدنینده یُخییده علامت (هیچ علامت دیگری در بدنش نبود)
سویله گروم آیا بله ساخلادالار به من بگو ببینم علی جان اینطوری امانت نگه میدارند
زلفی آقاریب آرزو گل تک سارالیبدی(موهایش سفید شده صورتش مثل گل پژمرده شده)
امت بالانی پس نیه بو حاله سالییب دیر (آخر سر به من بگو چرا امّت من دخترم به این روز انداختند)
این حضرت زهرا بود امّا امان از دومی، امان از دومی،امان از دومی، آن لحظهای که ابا عبد الله الحسین را تحویل گرفت در حالی که منحوف،در حالی که سرش درحالی که کفنش مسروق، هیچ امتی این کار را نمیکند، در حالی که عمامه ردا منهوب، میدانید که یک عالم دین اگر عمّامه را برداری آن هیبتش میرود دیگر، عمامه و ردا منهوب، اعضا مقطوع، امام سجاد میدان را میگشت تک به تک اعضا را پیدا میکرد امّا از همه سختتر، یا رسول الله حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی میفرمود: روضهی معصومین در محضر معصومین است من محضر خود پیغمبرمان این روضه را میخوانم و انشاءالله توسل میکنیم با همهی عرض ادب، عرض ارادت یک عنایت خاصی انشاءالله به کشورمان به عزیزان به گرفتاران شود پیغمبر این خیلی سخت است که کفنش مسروق بود، عمامه منهوب بود،اعضا مقطوع بود، امّا امّا امّا بدنش مسحوق بود، میدانید معنی آن چیست بدنش مسحوق بود؟معنی آن این است که سم اسبها بدن حضرت را غارت کرده بودند. مقدّس اردبیلی میگفت: تمام خاک کربلا قداست دارد به خاطر این است که بدن حضرت تماماً پخش شد در کربلا. میگویم:
یا رسول الله از کوچه رد میشدی دیدی که حسین گریه میکند فوراً وارد شدی به حضرت زهرا گفتی که دخترم ألَم تَعلَمي أنّا بکاء یحسینی من طاقت گریهی حسین را ندارم یا رسول الله اینطوری حسینت را امت تحویل دادند.ألا لَعنَةُ اللَّه علی القَومِ الظّالِمینَ.
شریعتی: خیلی از شما ممنونم و متشکرم، السّلامُ علیکَ یا سیّدُنا العَطشان السّلامُ علیکَ یا سیّدُنا الغَریب السّلامُ علیکَ یا أبا عبداللَّه و رحمةُ اللّه و برکاته. ماه رجب، ماه سید الشّهدا است و ماه زیارت حضرت و امیدوارم آنهایی که کربلا مشرّف هستند، عتبات مشرّف هستند، کاظمین مشرّف هستند، حتماً برای ما و همهی مخاطبان و خانوادهی بزرگ سمت خدا دعا کنند خیلیها التماس دعای ویژه دارند. میگویند امروز، روز باب الحوائج است روز حضرت موسی بن جعفر و امیدوارم که شنما حاجات عزیزان را از حضرت تمنّا کنید انشاءالله مستجاب شود. خیلی خوب با هم هستیم، در کنار هم هستیم، عزیزانی که میخواهند نذر موسی بن جعفر کنند در قربانی مشارکتی ما همراه شوند میتوانند به سایت ما به کانال ما مراجعه کنند خیلیها چشم به راه کمک من و شما هستند برای دریافت نحوهی مشارکت شما میتوانید عدد 14 را به 20000303 پیامک کنید. دوستان راههای مشارکت را برای شما ارسال خواهند کرد و انشاءالله شما هم سهیم و شریک باشید. آیات را بشنویم و برمیگردیم و انشاءالله حاج آقا دعا کنند و خداحافظی میکنیم و از خدمتتان مرخص میشویم.
أللَّهُمَّ صَلِّ علی محمّدٍ و آلِ محمّدٍ وَ عجِّل فرجهُم.
سلام میکنیم به حضرت رضا، سلام میکنیم به حضرت معصومه، سلام میکنیم به حضرت احمد بن موسی شاهچراغ که ستارههایی هستند. گفت:زیر دین چهارده معصومم امّا گردنم زیر دین حضرت موسی بن جعفر. بیشتر خیلی به حضرت امام موسی کاظم همهی ما مدیونیم و امیدواریم که حضرت هم عنایت کنند و لطف کنند و انشاءالله نگاهشان را از ما دریغ نکنند.خیلی فرصت نداریم یکی دو دقیقه تا پایان، وقت در اختیار شماست حاج آقای عاملی.
حجت الاسلام عاملی: آیهی 217 از سورهی یونس که حضرت نوح فرمود: (وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنْظِرُونِ) عجیب است یک پیغمبر میآید امّتش نمیپذیرد نمیگوید خداحافظ، میگوید بروید تمام قدرتتان را جمع کنید بیایید من را بکشید. نمیگوید خداحافظ ، آزاد نمیکند نمیدانم این دقیقاً یکی از مصادیق بحثی است که شروع کردیم. نهایت جرأت و شجاعت و جسارتش را میرساند و امام حسین در کربلا همین آیه را خواند، در میدان. در این آیه خیلی بحث داشت و دیگر فرصت نیست من با یک دعا هم برنامه را ختم بکنم:
شریعتی: چه چیزی از این بهتر بفرمایید.
حجت الاسلام عاملی: آقای پهلوانی میفرمودند: به علّامه عرض کردم گاهی نماز شب ما تمام میشود هنوز اذان نشده فرصتی هست برای اذان، چه توصیه میفرماییددر بین آن نماز شب و نماز صبح ما به چه مشغول باشیم؟ حضرت علامه فرمودند: این دعا را که اسم اعظم است تکرار کنید. یا هو، یا من لا هو الّا هو، برای حاجتهای بسیار بزرگ مخصوصاً که گاهی دشمنان ما با نهایت قصاوت اقداماتی در برابر ملّت بزرگ ما انجام میدهند که امّت ما تحریم دارو خیلی وحشتناک است گاهی انسان میخواهد که خدایا انتقام این بیماران را بگیر در آن لحظههای حساس، حاجتهای حساس این اسم اعظم است که خیلی کار کند این دعا: یا هو یا من لا هو الّا هو.
شریعتی: به به! خیلی از شما ممنون و متشکرم آخر هفتهی خوبی داشته باشید کبوتر دلمان را راهی کاظمین میکنیم و با دل و جانمان به حضرت موسی بن جعفر سلام میکنیم و درود میفرستیم و صلوات. تا سلامی دوباره. خیلی ممنون و متشکرم از شما.
فایل تصویری این برنامه
فایل صوتی این برنامه