شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. اقرا بخوان هر آنچه که از او شنیدهای/ مهتابرو بگو که از آن سو چه دیدهای افسانه بود قبل تو رویای عاشقان/ تو پای عشق را به حقیقت کشیدهای رویت سپیدهایست که شبهای مکه را/ خالت پرندهای است رها در سپیدهای اول خدا دو چشم تو را آفرید و بعد/ با چشمکی ستاره و ماه آفریدهای آه ای نگار من که به مکتب نرفتهای/ ای جوهر یقین که مرکب ندیدهای بالاتر از بلندی روح الامین امین/ تا خلوت خدا تک و تنها پریدهای حق با تو با صدای علی حرف میزند/ سبحان ربنا چه صدایی شنیدهای گفتند از جمال تو اما خودت بگو/ از آن محمدی که در آینه دیدهای
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خانمها آقایان سلام. عید بزرگ مبعث بر همتون مبارک و مهنا باشد انشاالله. بهترینها نصیبتان. خوشحالیم که با همیم در کنار همیم و با احترام و با افتخار در محضر حاج آقای حجت الاسلام عاملی. سلام علیکم عیدتون مبارک خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام عاملی: و علیکم السلام و رحمة الله. محضر همه عزیزان تبریک عرض میکنم روز بسیار بسیار استثنایی را که حضرت امام فرمود هیچ روزی به شرافت روز ۲۷ رجب نیست. انشاالله که خدای متعال به برکت مبعث که رحمت موصوله درست شد، اتصال بین زمین و آسمان درست شد، حضرت رحمت موصوله است وصل بین زمین و آسمان است و خدای متعال بالاترین حساب را باز کرد برای ما، ما را به حساب آورد که همچین شخصیتی را به بشریت مرحمت فرمود این روز را تبریک عرض میکنم و از خدای متعال میخواهم به احترام این روز و این تجلی اعظم، خدا خیلی جاها ظهور کرده است همه جا تجلی کرده است در تمام ذرات تجلی کرده است ولی تجلی اعظم خدا در وجود مبارک حضرت ختمی مرتبت است یعنی هر کس میخواهد خدا را مطالعه کند، عظمتش را پیغمبر ما را ببیند. خودش هم فرمود (من رانی فقد رای الحق) و واسطه میکنیم حضرت را به درگاه حضرت احدیت، با عنایت خاصه همه عزیزان را (نامفهوم) بفرمایند.
شریعتی: انشاالله الهی آمین. بهترینها انشاالله به حق پیغمبر عظیم الشأنمان که رحمت للعالمین است نصیب همه دوستان و عزیزانمان بشود. سلام میکنیم به پیغمبر اعظم و سلام میکنیم به امیرالمومنین که جان پیغمبر است و دعوت میکنیم که انشاالله امروز همراه ما باشید. قرار است پیغمبر بشنویم و انشالله کیف کنیم.
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم خدای متعال در قرآن فرموده که بندگان من در ذمه من حقی دارند حق بزرگ. خدا فرموده است (ان علینا للهدی) و لذا خدای متعال این حق را قرار است که ادا کند، حق برای انسانها. کارهای مهمی کرده است اینطور نیست که بشر را خلق کند و رها کند. این اهانت است
(ایحسب الانسان ان یترک سدی) اینطور نیست باید تربیت کند. با تربیت است که سفرهها تغییر پیدا میکند، با تربیت است که عنایتها شروع میشود، با تربیت است که قابلیتها و لیاقتها درست میشود برای عنایات بزرگ و خدای متعال فرمود در قرآن که من را نشناختند کسانی که خیال کردند من بشر را خلق کردم چیزی نفرستادم (و ما قدروا الله حق قدرها اذ قالوا ان الله لم ینزل علی بشرا من شی) خدا کار دارد. بزرگترین تکریم خدا این است که انسانها را تربیت کند، نفس ناطقی انسانی اعتلاء پیدا بکند، ذائقهها عوض شود، قلبها بزرگ شود، بهشت از همین جا شروع بشود.
من که امروزم بهشت نقد حاصل میشود/ وعده فردای زاهد را چرا باور کنم
خدای متعال اول کاری که کرد این است که انبیا را فرستاد. دومین کاری که کرد کتابهای آسمانی فرستاد. سومین کاری که کرد میزان فرستاد. در قرآن هم فرموده من سه چیز فرستادم: کتاب، پیغمبر و میزان یعنی آن ذوات مقدس حضرات معصومین که مظاهر اولیه حضرت حق که اونها بعد پیغمبر این ثقل عظیم (انا سنلقی علیک قولا ثقیلا) را محقق بکنند و امت تا روز قیامت در صراط مستقیم قرار بگیرد و آن جامعه آرمانی که خدا تدارک دیده است محقق بشود و اینها همه در مسیر هدایت انسانها است. انسانها در هدایت خودشان احتیاج دارند به اینها. اینها همه باید تامین بشود تا حجت دست خدا باشد (و لله الحجة البالغه) . خدا یک کار دیگهای هم کرد برای هدایت آن هم آیات تکوینی است.
از هر آیهای چون سورهای خاص/ یکی چون کوثر آورد دیگر اخلاص
همه عالم را که نگاه کنیم همه العدل الاع الی الله هستند. انگشت اشارشان به سمت خدا است و هر یکی کافیست که بشر را هدایت کند. خدا لطف کرده که تکوین کرده و انبیا را فرستاده، معلمین بزرگ را.
همه هم سبیله فی المحبته انبیا را فرستاده. امیرالمومنین فرمود: (علی سبیله محبته) یعنی اینها ظهور محبت خدا و غیرت خدا بر انسانها است. خدای متعال در این باب میرسد به آخرین پیغمبر که خاتم الانبیا است، در ادای این حق هدایت شخصیتی که قرار است با فکر این بزرگوار دیگر تا روز قیامت به هیچ فکری دینی مشربی احتیاج نداشته باشد خاتم انبیا است یعنی تمام زیباییهای انبیا در وجودش جمع است یعنی عالیترین تجلی از طرف خدا. آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری.
تجلی اصلی خدا در بیان خداست، در قرآن خداست در آن مدیریت این عالم در جمال این عالم، آنجاست که باید نگاه بکنیم، آن روح کلی که حاکم است بر این کائنات آنجا خدا را باید مطالعه کرد.
بحثش مفصل است. به پیغمبر هم که رسید باید مقدماتی درست میشد که این کار بسیار سنگین را این ماموریت سنگین را پیغمبر ما انجام بدهد. یک شاهکار خلقت شد پیغمبر ما (الخاتم لما سبق و الفاتح لما استقبل والمهیمن علی ذلک کله) شد غواص اصلاً یکی از اسامی پیغمبر ما غواص است.
(الخاتم لما سبق) یعنی هر مقاماتی که در گذشته کسی به آن رسیده، همه را فتح کرده. (و الفاتح لما استقبل) قلههای پیش رو را هم فتح کرده (والمهیمن علی ذلک کله) که مهیمن بر تمام مقامات شد جوری که زیارتنامهاش میگوید (احییت به البلاد و رفعت به نواظر العباد) یعنی با وجود پیغمبر شهرهایی که مرده بود زنده کردیم. زنده بودن شهرها به آسمان خراشها نیست. ممکن است که بهترین آسمان خراشها و زینتهای ظاهری درست بشود (و اعمر اللهم به بلادک و احی به عبادک) امام زمان که بیاید بندگان را زنده میکند، شهرها را آباد میکند، ارزشهای انسانی، عواطف بزرگ احساسهای بزرگ نه احساسهای کم عمق نه احساسهای حیوانی، آنها در یک شهری اگر سیطره پیدا نکند و خودش را نشان ندهد شهر شهر مرده است (احییت به میت البلاد و رفعت به نواظر العباد) با پیغمبر چشمها را به طرف بالا بگیرید، با پا بازی نکنید. امیرالمومنین آسمان را نگاه میکرد در جنگ که ببیند آیا زمان شده نماز بخواند یا نه. میفرمود زمانی با این چشمها میپاییدیم شترها را که شتر اینجا رفت کجا رفت اما الان آسمان را داریم که میپاییم که پیغمبر ما آمد این عظمت را درست کرد.
خدای متعال کارهایی که کرده برای این شخصیت عظیم من آنها را توضیح میدهم آخرش یک نکته بسیار مهمی دارم چون باید مطرح بشود.
اولاً قبل از خلقت خدا دست به کار شد برای یک شخصیت آسمانی، پاسبانهایی را در اصلاب گذاشت (اصلاب شامخه و ارحام مطهره) صلبها دو قسم هستند طبق زیارتنامههایی که داریم بعضی صلبها شوخ دارد شامخ است و بعضی اصلاب اصلاب آلوده است. اصلابی است که پیغمبر ما فرمود: ازدواج نکنید با (خضراء الدمن) . منزل به منزل که میآمدند زمان سابق که حیوانات بایستند و غذا بخورند و آب بخورند آن وقت آنجا پشکل حیوان و ادرار حیوان که میریخت همه کود بود. بعد از رفتنش چمن بسیار خوب و با طراوتی آنجا رشد میکرد ولی باطنش همه آلودگی بود. بعضی از خانوادهها را پیغمبر ما اینگونه تشبیه میکند. میگوید با اینجور دخترها ازدواج نکنید. ظاهرش خیلی خوشگل است ولی در باطنش که وارد بشوید باید و نباید اخلاقی در زندگی نیست، استراتژی تربیتی نیست، افسارگسیخته است این اصلاً تباه میکند. پسری که در همچین دختری را برای خواستگاری زد با همین در زدن نسلش تباه میشود.
خدای متعال این حساسیت را دارد که پیغمبر ما اصلابش و اجدادش همهی اینها آلودگی اخلاقی نداشته باشند، بیعفتی نداشته باشند و پیغمبر ما افتخار میکرد.
این یک کاری بود که آقا رسول در حقش کرده است. مطلب دیگر این است که آقا رسول الله فرمود که امیرالمومنین در توصیف حضرت ختمی مرتبت از آن وقت شیرخوارگی (ولقد قرن الله به من لدن ان کان فطیما اغظم ملک من ملائکه) در بدو تولد بزرگترین فرشته را در کنار حضرت گذاشت ( یسلک به طریق امکارم و محاسن اخلاق العالم لیله و نهاره) شب و روز رسول خدا بود بر آن طفولیت. ما آن مرحله را خیال میکنیم که چیزی متوجه نیستند، به طرف مکارم اخلاق عالیه، شب و روز پیغمبر ما را وارد میکرد.
کار دیگری که کرد روز را فرستاد سراغ پیغمبر ( و کذالک اوحینا الیک روحا من امرنا ما کنت تدری ما الکتب و لا الایمان) این عنایت خاصی از طرف خدا بود، روح پیغمبر ما چقدر اعتلا پیدا بکند چقدر خلوص پیدا بکند. امام صادق را سوال کردند روز چی بوده؟ فرمودند (خلق من خلق الله عزوجل اعظم من جرئیل و میکائیل) پیغمبری که اعظم از جبرئیل و میکائیل بود ( کان مع رسول الله یخبره و یشده) که کنار پیغمبر بود و اخبار لازم را به پیغمبر میرساند و موجب قوت پیغمبر بود و مهم این است که این ملک از آن روزی که آمد دیگر برنگشت (و هو مع الائمه من بعده) با امامان معصوم بعد از پیغمبر.
چهارمین عنایتی که کرد تحفههای روزانه و شبانه. رسول خدا فرمود: یک روز و یک شبی نیست مگر اینکه من یک تحفهای از طرف خدا دارم. تحفهای که در شان خود خدا است. تحفه خدا این است که مثلاً یک پارچهای بدهیم یک لباسی درست بکنیم؟ این حرفها نیست. تحفه آسمانی یعنی همه در مسیر این که این روح مبارک اعتلا پیدا بکند و لذا شبها در رختخواب نبود. حضرت فرمود: روزه وصال نگیرید. یک کسی اومد گفت من پاییدم خودتان روزه وصال گرفتید.
شریعتی: روزه وصال یعنی چی؟
حجت الاسلام عاملی: روزه وصال اول ماه حرام است اما برای پیغمبر جایز است. امروز روزه بگیرد وصل کند برای فردا. گفت خودت این کار را کردی. حضرت فرمود: من با شما فرق دارم. من در رختخواب نمیخوابم شب تو رختخواب نیستم، بیتوته میکنم ( ابیت عند ربی) یعنی هیچ حجابی نیست ( احیاء عند ربهم یرزقون) . همین الان امام زمان (العابدو عندک لیس بین الله و بین ولی (نامفهوم) حجاب) .
آن شهدایی که میگویند عند ربهم یرزقون اول باید عند ربهم را بفهمی بعد یرزقون را بفهمی. رزقی که مناسب آن عند ربهم است. (ابیت عند ربهم یطعمونی) خدا با دست خودش مراقب من است (و یسقینی) خدا ساقی من است آن هم نه یک روز نه دو روز یک عمر. ببین چقدر روح پیغمبر ما بزرگ میشود. در روایت است از عرش بالاتر شد. قدم هیچکس بالای عرش نرسیده است تمام ظاهر حضرت میشود عرش. حالا آن را بعداً خدمت عزیزان توضیح میدهم. این هم باز یک عنایتی بود از طرف خدای متعال. تمام شبها لحظهها روزها.
یک آقایی بچهدار نمیشد پیداش نبود. باقر یا امام صادق شاگردش بعد پیدا شد گفت کجا بودی؟ خدا یک فرزندی به من داد دو هفته مشغولش بودیم. گفت اسمش را چی گذاشتی؟ اسمش را گذاشتم محمد. تا گفت محمد حضرت اینجوری کرد محمد محمد…
ماها نتوانستیم تصور کنیم شخصیت حضرت ختمی مرتب را که چه وجود عظیمی بوده است. امکان تجلی هم در این عالم نیست و لذا به ما گفتند این دعا را بخوانید که (اللهم لاتحرمنی رویته)
شخصیتی که فهرستی از ماالصفات خداست و در قیامت تجلی پیدا میکند بهشت میشود کنارش و لذا فرمود بگویید (لاتحرمنی رویته) خدایا ما را محروم نکن روز قیامت. حالا شما حساب کنید که انسان با تجلی حضرت در آخرت چی میبیند یعنی قیافههایی که ما داریم اینها دیگر نیست. این هم یک عنایتی بود.
یک عنایت عجیبی دیگر این بود که به مدت ۴۰ سال رفت کلاس خصوصی ( ادبنی ربی اربعین سنه) اولاً ادب جوری است که اینقدر سرمایهگذاری میخواهد بچه شما ادب داشته باشد.
یکی از بزرگان دست بچهاش را میگیرد و میبرد پیش معلم گفت نصف ثروت من مال تو، این بچه را تربیت کن استاد حضرت آیت الله مشکینی اینجوری بود. از دستش گرفته بود آورده بود گفته بود نصف ثروتم مال تو این بچه را تربیت کن (ادبنی ربی اربعین سنه) ۴۰ سال کلاس خصوصی. یک بار خدا نگاه بکند. من را قرار بدهید در مناجات شعبانیه میخوانیم ( من لا حظت فسقل جلاله) گوشه چشم را میگویند ملحظ .
با یک گوشه چشم نگاه کند بیهوش میشود. ببینید عنایت در چه حدی است در چه پایهای است. حالا ۴۰ سال. آن عارف میگوید خدایا اگر سر سوزنی باورم شود که پیشم نزد تو پذیرفته است همچون سرویی که به چپ و راست میشود چنان دست افشانی و پاکوبی کنم که (نامفهوم) .
یک بار یک ذره احساس کنم که از من راضی هستی. در این ۴۰ سال چی میگذشته در کلاس چی میگذشته؟ یعنی یک تسبیحانه عظیمی بود لذا بعدش گفت وقتی مدرک تحصیلی میخواست بدهد گفت (انک علی خلق العظیم) یعنی اولاً تسویه اخلاقی بوده ثانیاً افاضه علم بوده. قلبش آنقدر از علم پر شد و پر شد و پر شد از کائنات بالاتر. الان چه علمی دست بشر است؟ دو جز از آن علمی که امام زمان با آن علم میاد الان دست بشر است، با ۲۷ جز حضرت تشریف میآورند. ببینید چه غوغای علمی شد.
خدا فقط در اینجا گفته (و علمک ما لم تکن تعلم و کان فضل الله علیک عظیما) . اینجا ما میایستیم.
این عنایت خدا را میگویم یه نکتهای که قرار است ما آنجا وایسیم همینجا است که این علم چی شد و کجا رفت. این را باید بحث بکنیم.
۴۰ سال در کلاس خصوصی نشست، افاضه علمی و آنقدر بر این وجود علمی نازل شد که خدای متعال تعبیر داره که (وتبعوا نورالذی انزل معه و لما جاعهم رسول من عند الله)
خدای متعال بعد از این هم باز عنایتهایی کرد. یکی از این آیات این است که حضرت را برد معراج.
الان آیههایی که ما اطراف خودمان میبینیم باغ و داغ و راغ و دریا و اینجور چیزها است اما در معراج آیههای تازه با آییتهای تازه، تجلی خاص خداوندی، عظمت حضرت حق حالا معراج یک چیز عجیبی شد برای حضرت ختمی مرتبت و عجیب این است که وقتی میخواستند ببرند معراج این دیگر معانی رمزی است که قلب حضرت را با آب زمزم شستند سپس سر جایش گذاشتند سپس پر دیوان حکمت کردند بعد معراج شروع شد. این را هرس بن مالک از پیغمبر نقل میکند. یعنی چی قلب را میشویند؟ قلب پیغمبر را مگر میشود با آب تطهیر کرد با آب زمزم تطهیر کرد؟ آن قلبی که اونجوریست یعنی دوباره بشورند یعنی رفتن به محضر خدا انقدر طهارت و تصفیه شدن میخواهد؟
این هم یکی از معانی است که ما علمش را به خودشان حواله میدهیم که چه عنایتی بوده است. در نتیجه این عنایات چی شد؟ ( فبلغ الله بکم اشرف محل المکرمین و اعلی منازل المقربین و ارفع درجات المرسلین حیث لایلحقه لاحق و لایفوقه فائق و لایسبقه سابق ولایطمع فی ادراکه طامع) این کلمات محشر است یعنی خدا تو را رساند به اشرف محل المکرمین. خیلیها را تکریم کرده ولی شریفترین تکریم مال توست (اعلی منازل مقربین) ملائکه مقرب انبیای مقرب اما قرب هیچکس مثل قرب تو نیست (ارفع درجات المرسلین و…) اما هیچکس درجهاش به درجه تو نمیرسد که فرمود: مقام وسیله به من را از خدا بخواهید. مقام وسیله چه مقامی است که حضرت در آنجا قرار میگیرد. وسیله یعنی راهکارهایی که برسد به خدا. خدا یک مقامی به پیغمبر ما داده که اولین و آخرین غبطه میخورند و آن هم مقام این وسیله است.
شریعتی: این مقام چی است؟
حجت الاسلام عاملی: آن مقام را ما نمیفهمیم.
شریعتی: که با او برسیم؟
حجت الاسلام عاملی: نه که از خدا بخواهید که آن مقام را به من بدهد. از امت التماس دعا کرده است. ببین چه مقامی است که اولین و آخرین به آن غبطه میخورند. حالا میخواهند عزیزان به آن مقام بروند؟ حضرت فرمود هر کس دستش را به سر یتیم بکشد من و او در روز قیامت اینجوری هستیم و در کنار من نشسته است چون دست بر سر یتیم کشیده است. چه دینی چه عطوفتی چه مهربانی چه انسانیتی و رسید به جایی که هیچکس نمیتواند به آن ملحق شود، هیچ پرندهای نمیتواند بالای سر تو بپرد و هیچ سبقت کنندهای نمیتواند در مقامات از تو سبقت بگیرد و هیچ کس هم طمع نمیکند که به آن مقامات برسد. این بحثی است که دنباله دارد ولی من همه را کنار میگذارم بحث خیلی مهمی دارم آن هم علم حضرت است.
علمی که به حضرت خدای متعال عنایت داده از جهات عدیده به علوم عادی فرق دارد، کما و کیفا.
اولا علم علم مدرسه نیست، علم اراعه اللهی است (انا انزلنا الیک الکتاب بالحق لتحکم بین الناس بما اراک الله) آنجوری که ما نشان میدهیم ( ولاتکن للخائنین خصیما) یه وقت از خائنات دفاع نکنی پیغمبر.
اون وقت از جهت کمیت بالاتر از عرش شد و سوم برگرفته از دست خداست یعنی علم علم آسمانی است
(وعلمک ما لم تکن تعلم) . چهارم تنوع علمی است. نمیفهمی تنوع را. شاگردش امیرالمومنین بر ۵۰۰ علم مسلط بود ۵۰۰ علم. پنجم هم این است که خطا در این علم راه ندارد. از همه مهم که ما آن را داریم بحث میکنیم این علم برای امت است. خدا چرا این را به پیغمبر یاد داده؟ بایگانی کند؟ ببرد قبرستان؟ ببرد قبر با خودش ببرد؟ این علم قرار است بین امت منتشر بشود. بحث اصلی اینجاست.
۴۰ سال کلاس خصوصی نشست، حجمش بالاتر از حجم کائنات شد. کائنات مگر اول و آخرش معلوم است کجاست؟ کجا تمام میشود بگید؟ کائنات انتها ندارد. از همه اینها بالاتر شد. خب همه اینها برای این است که بایگانی شود؟ این برای خدا لغو است و لغو برای خدا قابل تصور نیست. این اهانت به علم است که این علم را با خودش ببرد. این اهانت به عالم است. این همه افاضه برای امت بود. رسول خدا باید این علم را در اختیار امت قرار بدهد و الا میشود ظلم به امت، برای ساختن یک امت آرمانی بود، برای ساخت یک مدینه عارفه بود، برای اینکه امت در کنار (نامفهوم) بزرگ علمی بنشیند. برتری دین ما نسبت به سایر ادیان در همه جا خودش را نشان میدهد یعنی تمام آن سرمایهگذاری خدا را فقط برای ۶۳ سال عمر پیغمبر بود؟
حالا اگر حضرت این کار را نکند و آن علم را تحویل به امت ندهد ظلم شده است. پیغمبر ما ظالم نیست و رسول خدا این کار را کرد. ۱۳ سال که در مکه بود امکان نبود، ( انقض ظهرک) مکه کمرت را شکست امکان نداشت. آمد رسید به مدینه حدود ۷۵ (نامفهوم) و سرایا اتفاق افتاده است. آنقدر اوضاع وخیم بود و جنگ بود که امکان افاضه نبود. خب عقل اینجا چه میگوید؟ عقل میگوید که پیغمبر باید یک شخصی که شایستگی داشته باشد این امانت را بسپارد و بگوید این را بعد از من به امت برسان. تنها کسی که قابلیت این ظرفیت را داشت امیرالمومنین بود که در لحظه آخر گفت پیغمبر به من یک جملهای گفت که هزار در علم باز شد از هر در علم هزار در باز شد یعنی انفجار علمی. این انفجار در یک قلبی ممکن است که قابلیتش را داشته باشد. در یک لحظه این همه علم را تحویل بدهی هیچکس این قابلیت را ندارد یعنی ببینید آن ماموریت را انجام داره میدهد که علم را با خودش نبرد و لذا امام صادق فرمود همچنان که شما طلا و جواهراتتان را ذخیره میکنید ما علم پیغمبر را ذخیره کردیم. فرمود هر حرفی میگویید بگویید قال رسول الله چون اولنا محمد اوسطنا محمد آخرنا محمد و کلنا محمد. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
خزانه اصلی یعنی کجاست؟ در قلب پیغمبر است. قرآن بر قلب پیغمبر نازل شد بعد به ما رسید. یهو به طرف ما بیاید که ما تحملش نداریم. هر چی است در آن قلب است. آن خزینه شرافت تمام ائمه هم از پیامبر است. این خزانه را در اختیار آنها قرار داد.
زوجه پیامبر عایشه میگوید پیغمبر بیشتر از ما با علی جلسه داشت. شب روز شب روز اکتب اکتب بنویس بنویس. گاهی شب که میآمد در را میزد پیغمبر سر نماز بود اجازه میداد که وارد بشود. آنوقت درس شروع میشد. علمی که به اندازه عرش باشد بالاتر از عرش باشد در یک عمر طبیعی نمیشود به مردم رساند. آقا رسول الله اگر تمام این علم را میخواست در عمر خودش برساند اصلاً ممکن نبود.
زلاله میگوید به امام صادق گفتم که ۴۰ سال است از احکام حج میگویی تمام نشد؟ گفت خانهای که ۲۰۰۰ سال قبل از آدم طواف شده می خواهی در ۴۰ سال تمام بشود، تازه این فقط حجش است.
خب آقا رسول الله وظیفهاش را انجام داد، تحویل دادند.
اهل سنت روایت کردند که میگفت یا علی اکتب. میگفت یا رسول الله میترسی فراموشم شود؟ گفت نه، برای تو حافظهای از خدا خواستم که هیچ چیز را فراموش نمیکنی بنویس بماند برای بقیه ائمه. آن وقت دستش را گرفت به حسن گفت هذا اولا دستش را گرفت به امام حسین گفت هاذا ثانیا. آن وقت پیغمبر ما که رفت معراج، معراج یک انفجار علم رخ داد. دو جور میگوید پیغمبر ما که خدا با من حرف زد (کلمنی و ناجانی) خدا با من یک مکالمه داشت یک نجوا. خب این نجوا یعنی چی؟ یه نجوایی در گوشی که ملائکه هم نشنوند اینکه احتیاجی به نجوا نبوده کسی آنجا نبوده، چرا ناجانی؟ میخواهد بگوید مطلب آنقدر مهم بود که اسمش را گذاشت حرف در گوشی. دنبالش عجیب است رسول خدا فرمود هرچه خدا به من یاد داد تحویل دادم به امیرالمومنین. دیدید به وظیفهاش عمل کرده. حالا کار داریم بعد از این کار داریم.
شریعتی: و اینجاست معنی ( ان مدینه العلم و علی بابها) دارد مشخص میشود.
حجت الاسلام عاملی: آفرین که به امت بگوید من وظیفهام را انجام دادم بروید سراغ امیرالمومنین. الان بحث اصلی ما اینجاست که الان شما میرید مراکز علمی میبینید که فلان صحابه چی گفت، حسن بسطی چی گفت، ابن قیم چی گفت، خبری از علی نیست خبری از حضرت زهرا با آن خطابهای غوغاییش نیست. بزرگترین کفران به نعمت (لعن شکرتم لعزیدنکم فلئن کفرتم فان عذابی لشدید) . رسول خدا هیچ خیانتی نکرد. علم را به امیرالمومنین تحویل داد و سپس گفت (انا مدینه العلم و علی بابها) و فرمود (انا مدینه احکمه و علی بابها) و در ذیلش هم که میگوید هر کس علم را میخواهد از در وارد بشود از دیوار وارد بشود عنوان میشود میدانید معنیش چیست؟ یعنی اخذ از اهل بیت موضوعیت دارد نه طریقیت عین همان را از جای دیگر پیدا کنید به درد نمیخورد باید از اینها بگیرید. اخذ از اینها موضوعیت دارد. یک منبر مفصل فقط میخواهد فلسفه و حکمت این کار چیست که باید موضوعیت داشته باشد.
(قد افلح المومنون) آنجا که رسید گفت (قد افلحون به ولایتکه یا علی انت والله امیرهم تمیرهم العلم) گفت والله با ولایت تو امت من رستگار میشود اگر بخواهد رستگار بشود. تو امیر هستی نه امیری که اینجا لشکر جمع کند و ببرد آنجا زکات را آنجا جمع کند ببرد این طرف تا کسی بگوید لشکر است دیگر این نمیبرد یکی دیگر ببرد، زکات جمع نمیکند کس دیگری جمع کند. نه تو امیر علمی. اگر علم را به یک کشور تشبیه کنیم پادشاه این مملکت علم است و گفت (نحن و امراء البیان) اگر فن بیان را فن خطاب را به مملکت تشبیه کنیم حضرت فرمود پادشاه این مملکت بیان ما هستیم.
اما عجیب این است که رسول خدا یک جایی پیدا کند از جهت علمی، علم را به یکی از اصحاب حواله بدهد. از رسول خدا از جهت علمی اصحاب خودش را لحاظ کرده تنها کسی که از جهات علمی اصحاب را حواله داده عبارت است از امیرالمومنین (انا مدینه العلم و علی بابها) حواله علمی است. این حواله علمی میدانید که اصلیترین رکن در رهبریت علم است و شجاعت. رکن اصلی را معین کرده اما صحبت این است که امیرالمومنین رفت ۲۵ سال رفیق بیل و کلنگ شد. چه کردند؟ و این بزرگترین ظلم در حق خود ما و امت بود. ابوریه کتابی نوشته “اضواء علی السنه المحمدیه” اونجا یک جمله میگوید: فقط یک جمله میتوانم بگویم یا امیرالمومنین با انصاف با تو معامله نکردند. یک مستشرف میگوید من روز قیامت به خدا شکایت خواهم کرد که چرا ما از علی محروم شدیم من شکایت خواهم کرد. امت در علم را بستند.
خطبههایی که خوانده محشر است. انسان عادی نمیتواند بخواند. الان ما با شما برویم بالاخره کانال السنه را باز کنیم همین الان. کانال السنه از مدینه پخش میشود. کانال قرآن هم از مکه پخش میشود. اونی که از سنه است فقط حدیث میخواند فلان صحابه این را گفت فلان صحابه این را گفت. خبری از علی نیست خبری از نهج البلاغه نیست خبری از کلمات معصومین نیست خبری از نجوای امام سجاد نیست خبری از مناجات شعبانیه نیست. دهن غیر معصوم میچاد که این حرف را بزند. در دعای کمیل امام میگوید اصلاً خبری نیست. حساسیتی که پیغمبر داشته به امیرالمومنین به حضرت زهرا به اهل بیت یکی از آن ها را به صحابه نداشته. اگر مبنای شما حساسیت پیامبر است بسم الله. چه اهتمامی پیغمبر داشته به امیرالمومنین اصلاً ازش خبری نیست. این تبعیض است. میدانید که تبعیض در سنت درست نیست. هر کجا پیغمبر اهتمام کرده ما هم اهتمام کنیم چرا امت محروم بشود از این خطبهها و از این سخنان حکمت چه تعبیراتی در این خطبههاست. اصلاً شما دعای عرفه را پشت این دعا پشت خطبه حضرت زهرا والله العظیم یک اقیانوس بزرگ بزرگ علمی است تا جمع نشود نمیشود این دعا را خواند. اصلاً از اینها خبری نیست.
شریعتی: چه پشوانهای دارد این دعاهای ما، چه پشوانهای دارد صحیفه، نهج البلاغه.
حجت الاسلام عاملی: تبعیض در سنت مساوی است با انکار سنت. تبعیض در (نومن ببعضو نکفر ببعض) اشد عذاب را خدا آنجا گفته در قرآن. سنت هم همین جوری است.
سه جا امیرالمومنین آه کشیده است. یکی برای علم آه کشیده، یکی برای دیدن جمال ائمه فرزندانش آه کشیدهف یک آه میکشد برای قلت ذات. حالا در این خصوص آنقدر انسان غصه میخورد که خدایا این همه علم این همه معرفت این همه فوران معرفت در اینجا چطور شده که امت از اینها محروم شده است. این کجا تحویل داده شده به امیرالمومنین؟ چی شد بعد از پیغمبرم احادیث پیغمبرم آتیش زده شد؟ یعنی محروم شد امت از اصل. یک چیزی که از پیغمبر نقل شده بود آن هم از دست رفت.
زوجه پیغمبر میگوید من با پدرم بالاخره شاید گفتن این حدیث اختلاف ایجاد بکند بنابراین بهتر است اینها را آتش بزنیم. گفتند هر کس حدیث دارد از پیغمبر بیاورد جمع کردند و آتش زدند.
علم پیغمبر که قرار است دست امت برسد از دست رفت. حالا این را مقایسه کنید با فرمایش حضرت زهرا که به فضه گفت حدیث پدرم را چیکار کردی؟ گفت که گمش کردم. گفت این معادل حسن و حسین بود. من خیلی حرف داشتم که اینجا عرض بکنم اما وقت نشد که این همه علم پیغمبر که باید به امت برسد کتاب حدیث نوشته اولش نوشته در این کتاب از امام صادق چیزی نقل نکردهام چون عدالتش برای من ثابت نیست. امام صادق میگوید ما زنده به گور شدیم.
حالا یک جمله بگویم تمام بکنم آن هم این است که من احساس میکنم این محرومیت عقوبت است تمام. شریعتی: خیلی حرف دقیق و بلندی است و عمیق. آقا خیلی ممنون و متشکرم از شما. امروز بر همتان مبارک باشد انشاالله. در آستانه ماه شعبان المعظم هستیم. برای مشارکت در قربانی ماه شعبان به عشق موالید این ماه همتان دعوت هستید. میتوانید به زیرنویسها توجه کنید یا به کانال ما در ایتا مراجعه کنید و یا به سایتمان و انشاالله خداوند از همتان قبول کند. امروز میخواهیم به شما یک عیدی بدهیم. قرار است در سمت خدا رونمایی کنیم از یک اثر مکتوب که خودم مدتهاست منتظرش بودم که انشاالله آماده بشود و امروز با افتخار آداب سلوک را خدمت دوستان و عزیزانمان معرفی خواهم کرد. برگرفته از مباحث حاج آقای حجت الاسلام عاملی است در برنامه سمت خدا و دوستانی که اهل معرفت هستند حتم دارم و یقین دارم که مشتاق هستند به مطالعه این کتاب. عزیزانی که میخواهند این کتاب را تهیه کنند میتوانند به ما پیام بدهند یا به بخش فروش محصولات فرهنگی در سایتمان مراجعه کنند در کانال هم دوستان نحوه تهیه این کتاب را خواهند گذاشت. ممنون و متشکرم از همه دوستانی که دست به دست هم دادند تا این مباحث همینطور مدون و خوب آماده بشود و تشکر ویژه و مخصوص از حاج آقای حجت الاسلام عاملی که همیشه وجودشان مایه برکت و خیر است. خداوند انشالله شما را حفظ کند برای ما. آیات را بشنویم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ ﴿١﴾ قُمِ اللَّیْلَ إِلا قَلِیلا ﴿٢﴾ نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِیلا ﴿٣﴾ أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلا ﴿٤﴾ إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلا ثَقِیلا ﴿٥﴾ إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِیلا ﴿٦﴾ إِنَّ لَکَ فِی اَلنَّهَارِ سَبْحًا طَوِیلا ﴿٧﴾ وَاذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلا ﴿٨﴾ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکِیلا ﴿٩﴾ وَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِیلا ﴿١٠﴾ وَذَرْنِی وَالْمُکَذِّبِینَ أُولِی النَّعْمَةِ وَمَهِّلْهُمْ قَلِیلا ﴿١١﴾ إِنَّ لَدَیْنَا أَنْکَالا وَجَحِیمًا ﴿١٢﴾ وَطَعَامًا ذَا غُصَّةٍ وَعَذَابًا أَلِیمًا ﴿١٣﴾ یَوْمَ تَرْجُفُ الأرْضُ وَالْجِبَالُ وَکَانَتِ الْجِبَالُ کَثِیبًا مَهِیلا ﴿١٤﴾ إِنَّا أَرْسَلْنَا إِلَیْکُمْ رَسُولا شَاهِدًا عَلَیْکُمْ کَمَا أَرْسَلْنَا إِلَى فِرْعَوْنَ رَسُولا﴿١٥﴾ فَعَصَى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْنَاهُ أَخْذًا وَبِیلا ﴿١٦﴾ فَکَیْفَ تَتَّقُونَ إِنْ کَفَرْتُمْ یَوْمًا یَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِیبًا ﴿١٧﴾ السَّمَاءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ کَانَ وَعْدُهُ مَفْعُولا ﴿١٨﴾ إِنَّ هَذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلا ﴿١٩﴾
شریعتی: اشاره قرآنی امروز را حاج آقای حجت الاسلام عاملی بفرمایند و انشاالله قرار است که خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم. اول سوره مزمل خداوند میفرماید (یا ایها المزمل قل الیل) پاشو برای نماز (الا قلیلا) یک تکه شب را نه، نصفش را پاشو یکمی کمش کن ( او زد علیه) یا یه خورده اضافه کن این ادبیات در هیچ کجای قرآن نیست. از اول میتوانست بگوید صبح تا شب را بلند شو. چرا این کار را کرد؟ این از اصالیب فلاحت، از اصالیب فصاحت است، از اصالیب تاکید است. خدا بهترین اسطوره تاکید را اینجا شاهکار کرده است و به کار برده است و این نشان میدهد که نماز شب چقدر اهمیت داشته نزد خدا که اینجوری حساسیت دارد که پیغمبر چگونه تنظیم کند شب خودش را و این برای ما پیغام مهمی دارد که اگر ما میخواهیم تقرب پیدا کنیم یکی از بهترین راههای تقرب این است خلوت شب و وقت شب که همه مست خواب خوش باشند من و خیال تو و گریه های خون آلود.
خدا اول برای امتم نماز شب را واجب کرد بعدش به خاطر اینکه بعضیها مریض میشوند یا مسافرت میروند و خسته میشوند وجوب را برداشت. آن هم باز یک اصلوب تاکید است اول واجب میکند بعد میگوید حالا که مسافرت دارید، مریضی دارید مستحبش کردم. از اول میتوانست بگوید ک مستحب است. یکی از اساتید ما میفرمود که رسول خدا آنقدر بالاخره حساس بودند نماز شب که میخواندند تا چشمش گرم میشد دوباره میخواند. میخوابید چشمش که گرم میشد دوباره یک تیکه میخواند یعنی واقعا استثنایی بوده نماز شب حضرت که هیچکس نمیتوانسته مثل حضرت نماز شب را بخواند.
باز این نشان میدهد که شب در تاثیر کمالات حساب خاصی دارد. امیرالمومنین فرمود: از آن روزی که از پیغمبر شنیدم نماز شب نور است من نماز شبم را ترک نکردم حتی در لیله الحریر. خدا هم که میخواهد ثواب نماز شب را بگوید، در ثواب دو چیز تعبیرش را خواسته است یکی چک سفید میدهد کسانی که مصیبتی دیدهاند گرفتاری کشیدند اما گفتند خدایا تسلیم هستم، آنجا خدا چک سفید میدهد.
یکی هم در نماز شب تعبیرش عجیب است (فلا تعلم نفس ما اخفی لهم من قرهاعین تدبر) که امکان ندارد کسی بفهمد چی آماده کردم برای کسانی که نماز شب میخوانند. ۱۰ دقیقه بیشتر طول نمیکشد مستحبات واجب نیست. یک خسران بزرگی است. خدا میداند کسانی که بعد مرگ متوجه میشوند که نماز شب چه تاثیری داشته و نخوانده است.
ما یک وقتی در نماز شب مفصل بحث کردیم دیگه من توضیح نمیدهم آن مباحث را عزیزان گوش بدهند.
شریعتی: انشاالله آقا دعا بفرمایید و انشالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام عاملی: دعای نماز شب در نماز وتر بهترین دعا که عزیزان میخواهند بخوانند آنقدر دلچسب است (یا حی و یا قیوم یا بر یا رحیم یا غنی و یا کریم ارزقنی من التجاره اعظمها فضلا و اوسعها رزقا و خیرها لی عاقبتا فانه لاخیر فیما لاعاقبه له) یعنی انگار تمام حاجاتهای دنیا را از خدا خواستی. میگوید خدایا به من یک تجارتی نصیب کن که فضلش اعظم باشد و آنقدر وسیع باشد از جهت رزق و بهترین حسن عاقبت را برای من بیاورد این تجارت بعد حضرت فرمود که چیزی که عاقبت به خیری نیاورد به درد نمیخورد فایدهای ندارد. انشاالله که به این دعا مداومت بکنیم.
شریعتی: انشاالله خیلی ممنونم و متشکرم.
عاقلان تشدید میخوانند و عشاق تو تاج/ ای بنازم نیمه نامت با مشدد بودنش
در پناه خداوند بزرگ و مهربان باشید به حق محمد و آل محمد. تا سلامی دوباره و دیداری دوباره خیلی از شما ممنون و متشکرم.
فایل صوتی این برنامه
فایل ویدیویی این برنامه