سمت خدا | مراقبت‌های ماه رجب (2)

حجت الاسلام عاملی:‌ و علیکم السلام و رحمه الله، محضر عالی و همکاران محترم مکرم سلام دارم، دعا دارم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انشاءالله خسته نباشید برنامه فاخر سمت خدا را عزیزان تدارک دیدند اساتید معظم با الفاظ قدسیشان می‌‌‌‌‌آیند بزرگان ما هم استفاده می‌‌‌‌‌کنیم، خدا را شکر برنامه پربرکتی است جای تحسین دارد و محضر ملت عزیزمان در جای جای وطن اسلامی ایران عزیز ما حضرت امام هر وقت می‌‌‌‌‌فرمود ایران پشت سرش می‌‌‌‌‌گفت عزیز، ایران عزیز ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انشاءالله عزت و اعتلا و اقتدار مضاعفی داشته باشد و در موسم استجابت دعا هستیم مخصوصاً امروز امشب که با لیله الرغائب مواجهیم، زحمت خدا، عنایت خدا واقعاً حیرت آور است امشب، مظنه استجابت دعاست ما ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انشاءالله دست به دعا داشته باشیم برای کشور عزیزمان دعا بکنیم خدای متعال مضرات اقتصادی کشور ما را حل بفرماید و این حصار ظالمانه ای که برای ما درست کردند چند سالی که واقعاً ظالمانه است ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انشاءالله خدای متعال با عنایت خاصه خودش این حصار ظالمانه را بردارد و برای ما این توفیق را مرحمت بفرماید که ما جز رجبیون باشیم، جز کسانی باشیم که خدای متعال ما را بپذیرد، چقدر این دعا دعای خوبی است که قابل السحره اقبلنی در دعا هست ای خدایی که سحره فرعون را پذیرفتی من را هم بپذیر این غیر از پذیرفتن عمل است، خود انسان را خدا بپذیرد، ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انشاءالله لحظه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های قدسی رجب، رجب المرجب برای ما ثروت خوبی باشد.
شریعتی:‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انشاءالله ما در حال سیر هستیم در حال یک سفر که در این ایام که آن نفحات رحمانی حق وزیدن می‌‌‌‌‌گیرد باید منتظر و مترصد بود دریافت لحظه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را، نکته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خوبی را ما هفته قبل از شما شنیدیم برای مراقبت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های این ایام که ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انشاءالله با دلی آسوده و با باطنی پاک و طاهر وارد ضیافت الله بشویم. یک شعری از شما از سال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های قبل خاطرم مانده، بر ضیافت خانه فیض نوالش منع نیست، در گشا دست و صلا در داده خوان انداخته، این سفره حالا پهن شده منتها یک ادبی دارد و یک آدابی دارد باید مودب آن آداب بود، ما امروز خدمت شما هستیم فرمایشات شما را با دل و جان خواهیم شنید.
حجت الاسلام عاملی:‌ شایسته است ما از بزرگان خودمان ذکر خیر بکنیم، بزرگ معنوی معاصر ما خدا رحمت کند حضرت آیت الله حسن زاده آملی این شعر را خیلی زیاد می‌‌‌‌‌خواندند این شعری که شما قرائت فرمودید که هر لحظه ضیافت است، خلقت ضیافت است انت دعوتنی الیک، و من را دعوت کردی، تو من را آوردی اینجا، خدا اگر قصد ضیافت نداشت انسان را خلق نمی‌‌‌‌‌کرد، آن هم ضیافتی در شأن خود خدا، و لذا خدای متعال سفره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خاصی دارد برای انسان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، ان علینا للهدی، خدای متعال فرموده شما حق دارید در ذمه، حق شما در ذمه من این است که من شما را هدایت بکنم، زمینه هدایت را خدا کاملاً درست کرده است هم با ذرات عالم با انسان حرف زده و او را کافی دانسته برای اینکه انسان راه را پیدا بکند افی الله شک، و هم با کتاب تکوینی سراغ ما آمده است که در سوره عنکبوت گفته است که آیا کافی نیست او لم یکفنا انزلنا کتاباً که ما کتابی اینجوری نازل کردیم. و هم پیغمبرها را فرستاده هم میزان فرستاده که در زیارت امیر المومنین می‌‌‌‌‌گوییم السلام علیک یا میزان الاعمال و علاوه بر اینها مظاهر تربیتی خوبی درست کرده، سفر معنوی را خدا تدارک دیده برای ما که از رجب می‌‌‌‌‌رویم سفر معنوی باید روحیه سفر داشته باشیم رجب ما با غیر رجب باید فرق بکند، شعبان ما با غیر شعبان فرق بکند، ماه رمضان که از لحظه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ما باید مستغرق بشویم در جمال و جلال حق، در عنایات حق، در عنایتی که خدا کرده و این سفره را باز کرده که یک آیه ختم قرآن است چه تکریمی که خدای متعال لطف کرده است تا این سفر برسد به لقای خدا که حضرت امام تأکید داشتند که ضیافت الله مقدمه است برای لقا الله، در این سفر گفتیم این سفری که شروع می‌‌‌‌‌کنیم خدای متعال یک مدرسه تربیتی درست کرده یک مکتب تربیتی هنرش این است که از ابزار مختلف استفاده بکند، برای اینکه مترقی را عواطف بزرگ احساسات بزرگ و کف نفس واهمه قدسی درست بکند، هنر یک مکتب تربیتی، یک وقتی با الگوسازی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های موفق یک وقت با لحاظ خصوصیات زمانه ای، یک وقت با مفاهیم عرشی، یک وقت با انسان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که مظهر بالاخره لا حدی خداست، انما امرنا لا یحد، معصوم فرموده است امر ما لا یحد است، امیر المومنین فرمود من کسی هستم که لا یحد علی اسم و رسم، محدود نیستیم، خدای متعال در این اثنی تنازلی کرده تنازلی عجیب، آمده گفته هل من مستغفر، هل من تائب، ادبیات را نگاه کنید چه ادبیاتی است خدایا خدایا یعنی ذات لا یتناهی با ذره با این ادبیات حرف بزند، ادبت عبادتک بتکرم، با آقایی ادب کردی بندگان خودت را، این نهایت آقایی است، این التراب و رب الارباب، بله، کسی که خلاف کرده، عادتک الاحسان الی المسیئین و سبیلک ابقا علی المعتدین چقدر تعبیر بزرگی است عادت توست، روش توست، احسان به مسیئین ما به مسیئین احسان می‌‌‌‌‌کنیم یک کسی به ما بدی کرده از دل ما نمی‌‌‌‌‌رود بیرون، دریای فراوان نشود تیره به سنگ، عارف چو برنجد چون که آب است هنوز، سبک بالان به شور آیند از هر حرف بی نقضی به فریاد آورد اندک نسیمی نی ستانی را، نی در آن خالی است یک باد بوزد قش قرق شروع می‌‌‌‌‌شود چون تویش خالی است، سبک بالان به شور آیند از هر حرف بی نقضی، و فریاد آورد اندک نسیم نی ستانی خدا اینجوری نیست، یک وقتی فرصت باشد من چند جلسه بحث داشته باشم محضر عزیزان عنوان بحثم این است، خدایا تو مثل انسان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نیستی، انسان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها این کار را می‌‌‌‌‌کنند تو نمی‌‌‌‌‌کنی، آن قدر مطلب خوب و شنیدنی است همه جا جمع کردند،
شریعتی:‌ از آنجایی است که باید گفت هیچیش به آدمیزاد نرفته به معنای واقعی کلمه
حجت الاسلام عاملی:‌ مدام اوصاف خدا در برابر آنها، می‌‌‌‌‌گویند خدایا تو مثل انسان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نیستی، انسان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها یک کاری می‌‌‌‌‌کنند ولی تو نمی‌‌‌‌‌کنی یک چیز جالبی درآمده است اینجا ملاحظه کنید، عادتک الاحسان الی المسیئین و سبیلک الابقا علی المرتدین، انسان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های معتد را ابقا کند، هنر نیست طردش کنی، ما بعضی افراد را طرد کردیم اگر طرد نمی‌‌‌‌‌کردیم خیلی خوب بود، اینطور نیست ما بگوییم همه باید مثل ما فکر کنند هزاران مقدمه می‌‌‌‌‌خواهد تا بگوییم همه مثل من فکر می‌‌‌‌‌کنند، هنر ما این است یعنی تنگ نظری، دل کوچک باشد، نگاه کوتاه باشد، کوته نگری باشد، اینها عیب است برای انقلاب ما، بعضی افرادی هستند احتمال دارد در بعضی از مسائل با ما همراه نیستند اما هنر این نیست که ما آنها را طرد بکنیم هول بدهیم بروند طرف دیگر، شخصاً اعتقاد دارم سعه صدر انقلاب ما باید اینقدر بیشتر باشد که همه را در خودش جای بدهد، امیر المومنین اینجوری بود، در مسجد فحش می‌‌‌‌‌داد خارجی به امیر المومنین می‌‌‌‌‌گفت قاتلک ما حصک خطبه که می‌‌‌‌‌خواند فحش می‌‌‌‌‌داد در مسجد نشسته بود فحش می‌‌‌‌‌داد، نمی‌‌‌‌‌گفت از مسجد بیرونش کنید، حقوق به اینها می‌‌‌‌‌داد، کسانی که بیعت نکرده بودند، حقوق به اینها می‌‌‌‌‌داد، این الگوی جاودانه هستند اینها، اینها را خدا فرستاده ما از اینها و راه و رسم دینداری را یاد بگیریم مملکت داری را یاد بگیریم امیر المومنین برای دو چیز الگو آمده از طرف خدا، یک تصویر حکومت آرمانی و لذا بعد از امیر المومنین همه می‌‌‌‌‌گفتند علی این کار را می‌‌‌‌‌کرد، معاویه دیوانه می‌‌‌‌‌شد با هفتاد هزار منبر سبش کرد می‌‌‌‌‌دید علی رفته، ولی خطش مانده نمی‌‌‌‌‌توانست تحمل بکند. یک حکومت آرمانی نه اینکه حتماً باید حکومت کنم، حکومت آرمانی اصولش چطور، خیلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌گفتند مملکت به هم می‌‌‌‌‌ریزد، اصلاً دست معاویه مملکت به هم می‌‌‌‌‌ریزد اصلاً اعتنا نمی‌‌‌‌‌کرد و دوم جایگاه عدالت را نشان بدهد در بشریت، هر امامی در یک چیزی الگوست از طرف خدا مأموریتی دارد که یک فرصتی باشد اینها را دانه دانه بحث بکند، حالا و سبیلک الابقا علی المرتدین نمی‌‌‌‌‌خواهیم مودب به آداب الهی بشویم، تأدبوا به آداب الله که دستور دادند، خدا اینجوری سعه صدر دارد یکی از مراجع گفته بودند به فلانی شهریه ندهید که ایشان با شما مخالف است، گفته بود شرط این پول ارادت به ما نیست، ما هم با پول دیگران آقایی می‌‌‌‌‌کنیم، یعنی پول مال امام زمان است مال ما که نیست این سعه صدر را قالت الریاسه الصدر، سعه صدر برای همه خوب است، ولی برای دولتمردان خیلی خوب است، آنها که اهل ریاستند خیلی خوب است برای یک مدیر خیلی خوب است که اگر فهمید که کارمند من پشت سر من علیه من کاری کرده ریشه اش را نزند، اینها انتقام مال انسان ناقص است، انسان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ناقص، بچه زود عصبانی می‌‌‌‌‌شود مریض عصبانی می‌‌‌‌‌شود، پیرمرد عصبانی می‌‌‌‌‌شود و سعه صدر بالاخره یک نعمتی است از طرف خدا، این طفیلی بود خدمت شما عرض کردم. خدای متعال تنازل کرده آمد هل من تائب مثل ادبیات التماس، که بعضی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌گویند این تعابیر را نکنید، این چه ادبیاتی است، خدا می‌‌‌‌‌گوید چقدر من پشت سر کسی که بی نماز است، نماز نمی‌‌‌‌‌خواند با من قهر کرده رفته چقدر پشت سرش نگاه کنم و این بر نگردد، چقدر چشم به راهی، خدا، خدا این کار را کرده، انسان که نه کم اطیل النظر بل هم لا یرجعون، حالا خدای متعال در رجب این جملات را گفته، بعد گفته الشهر شهری و العبد عبدی و الرحمه رحمتی و گفته است که این حبل است، تعبیر به حبل هنر است شما با یک کلمه یک عالم حرف برسانی این کار کار خداست، کار پیغمبر است، پیغمبر ما فرمود اوتیت جوامع الکلم خدا به من قدرتی داده من می‌‌‌‌‌توانم با یک جمله یک عالم حرف بزنم. و لذا ما خیلی غصه می‌‌‌‌‌خوریم چرا بعد از پیامبر احادیث پیامبر را آتش زدند، گفتند که ایجاد اختلاف می‌‌‌‌‌کند، حضرت زهرا آمد منزل به فضه گفت حدیث پدرم را دادم چکار کردی، گفت گمش کردم فرمود ویحکی انها تعدل حسن و حسین وای بر تو یک حدیث پیغمبر  پدر من معادل حسن و حسین است، حالا خدا تعبیر کرده به حبل حبل آنجایی هست که شما می‌‌‌‌‌خواهید از پایین بیایید بالا، انبیا کارشان این است که بیاورند بالا قل تعالوا، و اتبعوا چون خودشان از بالا هستند واتبعوا نور الذی انزل معه، قرآن با پیغمبر نازل شد، یعنی همچنان که قرآن از بالا آمده است پیغمبر هم شخصیتش شخصیت علوی است از بالا آمده است، او هم تنازل کرده، عنایتی خدا کرده شخصیت آسمانی را پیغمبر ما کرد، چرا کاریکاتور می‌‌‌‌‌کشی برای پیغمبر ما، اگر عرضه داری اگر قدرت داری برهان، استدلال، کسی که بیاید فحش بدهد، کسی بیاید کاریکاتور بکشد معلوم می‌‌‌‌‌شود برهان ندارد استدلال ندارد، آنهایی که با پیغمبر مخالفت می‌‌‌‌‌کردند، برهان نداشتند آنها این کارها را می‌‌‌‌‌کردند یا لنرجمنکم رجم می‌‌‌‌‌کردند، یا بیرون می‌‌‌‌‌کردند از شهر اخرجوکم من قریتکم انه ؟؟؟‌ یتطهرون یا فحش می‌‌‌‌‌گفتند انک لساحر، یا اینکه می‌‌‌‌‌آمدند می‌‌‌‌‌گفتند سروصدا راه بیاندازید حرفش شنیده نشود یعنی غوغای رسانه ای درست کنید که حرفشان گم بشود و القوا فیه، وقتی قرآن می‌‌‌‌‌خواند القوا، حرف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های هدر بزنید که لعلکم تغلبون یک چنین آیه ای است تا شما غالب بشوید او نتواند حرفش را بزند، در کربلا هم همینطوری بود، همهمه بود حضرت فرمود ساکت باشید، تا حقی که شما بر گردن من دارید آن حق را ادا کنم. قرآن چیزی است که از آسمان نازل شده است، پیغمبر ما از آسمان نازل شده است قلب پیغمبر اینقدر با علم پر کرد که از عرش بالاتر شد، یعنی از کل کائنات قلب پیغمبر ما پرتر است، الان شما کل کائنات انتهایش کجاست نمی‌‌‌‌‌توانید تصویر و تصور کنید، همه را پر علم بکنید، به خودتان نگاه کنید کره زمین کوچکش است تا کل کائنات را پر علم بکنید چقدر علم می‌‌‌‌‌شود، چند درصدش دست بشر است، همه این علم پیغمبر ما، چهل سال تراث خصوصی نشست قلبش از عرش بالاتر، حالا آن حبل را خدا گفته معلوم می‌‌‌‌‌شود ما در چاه هستیم باید از چاه بیاییم بیرون، این جهان چاهی از تاریک و تنگ، هست بیرون عالمی بی بو و رنگ می‌‌‌‌‌خواهی بیایی اینجا، بگیر از رجب اعمال رجب که می‌‌‌‌‌گویم چیست یکی از اعمالش را عرض می‌‌‌‌‌کنم بگیر از آنها، آن وقت من دیدم امام سجاد هم از حفره صحبت کرده، در یکی از مناجات خمس عشره حضرت می‌‌‌‌‌فرماید الهی اسکنت دار حفره لنا حفر مکرنا، ما را ساکن کردی در یک عالمی حفرت لنا حفر کردی برای ما حفر مکرها، دنیا را می‌‌‌‌‌گویند، این دنیا حفره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی دارد که حفر مکر دنیاست، سکر دارد هر که سکر بگیرد دیگر چشمش نمی‌‌‌‌‌فهمد یتیم است اشک چشم یتیم معنایش چیست یا این بیت المال است ایتام در اینجا حق دارند یا حقوق ملت است من نباید خیانت کنم این رشوه است، خمیر این حلوایی که آوردند به عنوان رشوه از زهری که در زهر مار است و تعبیر المومنون گرفته شده اینها مکر است، آن جاهایی که دنیا جذابیت دارد انسان در اثر آن جذابیت روی اصول معامله می‌‌‌‌‌کند می‌‌‌‌‌شود حفره، ذات عالم اینطور نیست که حفره باشد اما این دنیا دار بالبلاء‌ محفوفه و بقدر امیر المومنین توصیف کرده در نهج البلاغه یک جمله بگویم، خدا ما را فرستاد دنیا گفت بروید ولی سالم برگردید بان الی ربک رجعی، رجعی از رجعی چی می‌‌‌‌‌فهمیم یعنی تو را فرستادم حالا باید برگردی ما مال آنجا هستیم بچه آنجا هستیم برو، اما سالم برگرد،
شریعتی:‌ انا لله و انا الیه راجعون.
حجت الاسلام عاملی:‌ احسنت، خیلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نمی‌‌‌‌‌توانند سالم برگردند، هنر انبیا است که از اینجا سالم برگردید درباره رسول خدا آمده خرج من الدنیا خمیس، بله ولد الاخره سلیما، به آخرت برگشت اما از آنجا سالم برگشت، ما همه مأموریت داریم از این نشئه برگردیم سالم برگردیم. برای اینکه سالم برگردیم یک خطراتی متوجه ماست، انبیا را فرستادند شما خدای نکرده تصادف بکنید بگویید ای کاش اینجوری می‌‌‌‌‌رفتم از اینجا می‌‌‌‌‌رفتم آن ای کاش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را انبیا آمدند جلوتر به ما بگویند که در صحنه تصادف آن ای کاش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را نگوییم لیت لیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اهل جهنم را شما جمع کنید در قرآن یک وقت می‌‌‌‌‌آورم می‌‌‌‌‌خوانم برای شما، لیت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها نشان می‌‌‌‌‌دهد که اینها آن سکر حفره آنها را گرفته و یک وقتی خودشان را پیدا کردند دیدند در عالم دیگر هستند امیر المومنین یک جمله ای دارد اینقدر ترسناک است، می‌‌‌‌‌فرماید فغیر موصوف ما نزل به، هیچ کس نمی‌‌‌‌‌تواند توصیف بکند که شخصی که اینجا اضاعه حق کرد، رشوه گرفت، بیت المال را غارت کرد، غیر موصوف به وصف نمی‌‌‌‌‌آید ما نزل به ، چه نازل شد بر سرشان بدا لهم من الله مال یکون یتصفون، یک چیزی در برابرشان سبز شد که فکرش را نکرده بودند آیه قرآن و بدا لهم آنها که استهزا می‌‌‌‌‌کردند قرآن را دین را، فکرش هم نمی‌‌‌‌‌کردند. گاهی بعضی آیات آنقدر کوچک است اما سنفرغ لکم ایها السکنات، سنفرع لکم ایها السکنات سه کلمه است کی می‌‌‌‌‌تواند مطلبی برساند اینجوری مثل این سه کلمه باشد سنفرع لکم عجله نکنید، جن و انس به زودی حسابتان را می‌‌‌‌‌رسم، سنفرع لکم، حالا خدای متعال اینجا من تمام صحبتم این است که این که خدا گفته وصل الی، این وصل الی معنای عمیقی دارد می‌‌‌‌‌توانست بگوید خدا وصل الی نعمتی وصل الی رحمتی وصل الی بعنایت من، اما اینجور نگفته وصل الی، یعنی به حوزه جمال حضرت حق می‌‌‌‌‌رسد، اگر کسی از رجب خوب استفاده بکند اگر خوب مراقبت بکند، رجبش را ایام دیگر فرق بکند مخصوصاً دور قضایای شخصیه خط بکشد، هر کسی حرف شخصی زد می‌‌‌‌‌گوید مسئله را شخصی نکن، اگر بتواند این کار را انجام بدهد واقعاً به حوزه جمال می‌‌‌‌‌رسد، جمال خدا برایش مشهود می‌‌‌‌‌شود و این مدال بزرگی است که کسی به آن مرتبه برسد و معصومین رسیدند. امیر المومنین فرمود لن اعبد رباً لم اری، من خدایی را که
شریعتی:‌ جمال خدا یعنی چی؟
حجت الاسلام عاملی:‌ یعنی وقتی خدا خودش را دست تصویر بکند در آثار خودش شما انس محرمیت پیدا بکنید با قدرت لا یتناها، با اراده لایتناها، با علم لایتناها، با وسعت لایتناها، اینها را یک وقت در کتاب می‌‌‌‌‌خوانید یک وقت در آثار شما اینها را می‌‌‌‌‌بینید اینها را، می‌‌‌‌‌شود جمال حضرت حق، نشانه دارد، الان نشانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایش را دانه دانه می‌‌‌‌‌گویم برای شما، یعنی یک وقت شما یک کسی برای شما می‌‌‌‌‌گوید خدا جمال خوبی دارد اما یک وقت اینطور نیست، یک دریافت است یک شهود است بالاخره خدای متعال حقیقت خودش را در آثارش به ما نشان داده است، آثاری که انسان نگاه می‌‌‌‌‌کند می‌‌‌‌‌بیند چه اقیانوس بالاتر از اقیانوس یک لفظ دیگر باید پیدا کنید تا پشت این زیبایی که خدا برای ما درست کرده است تا این زیبایی بیاید خودش را به ما نشان بدهد، عالم را نگاه کن، خدای متعال در دو تا قاب تصویر دارد در این عالم برای ما یک قاب تصویرش تکوین است، هو الذی هو الذی الم تر الم تر، الم یروا الم یروا، یعنی این ذرات عالم کفایت می‌‌‌‌‌کند که انسان منتقل بشود، تصویر حکیمانه پشت سر این قضیه است و او را ببیند، قاب دوم عبارت از قاب تشریع، این کتاب قرآن فتجلی له سبحانه فی کتابه، این کتاب جمالش جوری است که بالاتر از تکوین است، لو انزلنا هذا القرآن علی جبل و رأیته خاشعاً متصدعاً من خشیه الله، یعنی الفاظ عادی نیست، مفاهیم عادی نیست، ترکیب عادی نیست، شاهکار بزرگ خلقت است قرآن، اینکه بر پیغمبر نازل می‌‌‌‌‌شد، بر پیغمبر غش عارض می‌‌‌‌‌شد، اگر اشتباه نکنم صدرای شیرازی می‌‌‌‌‌گوید خدا به هزاران حجاب پیچاند کتاب خودش را تا ما بتوانیم با چشممان ببینیم، با مغزمان بفهمیم نزله انزله، نزله انزله، صرفاً‌از اینجا برداشتن به آنجا گذاشتن نیست، انس با اینها پیدا بکنی انتقال برای شما درست بشود، بلوغ یعنی انتقال، بلوغ یعنی انتقال، کنار آبشار خوبی نشسته می‌‌‌‌‌گوید به به چه صفایی انتقال داده یک جنگلی می‌‌‌‌‌بیند چه غوغایی چه محشری انتقال ندارد؟‌ کنار یک گلی که واقعاً سحرآمیز است نشسته اما اننتقال ندارد، آن انتقال خدا را به شما نشان می‌‌‌‌‌دهد.
شریعتی:‌ یک ادبیاتی حاج آقا دارند شاید مختص خودشان است آیویت آیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را باید آدم باور بکند که این باید تو را منتقل بکند.
حجت الاسلام عاملی:‌ خدا هر کس را بیشتر دوست دارد بیشتر آیه داده با آیویت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خاص، پیامبر ما معراج رفت چیزهایی دید که اینجا ندید و چرا زنده ماند پیغمبر بعد از معراج، آن کار خداست که رسالت تعطیل نشود والا امکان اینکه بعد از رویت آن تقربی که پیدا کرد به خدا، ثم تنافی الله فکان قاب قوسین، مکان که نبود، این ما تولون وجه الله مکان که نبود، چه قربی بود که خدا چقدر آیویت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های عجیبی عرضه کرد به پیغمبر و لذا ما یک شبح می‌‌‌‌‌بینیم اسمش را گذاشتیم پیغمبر، پنج تن آل عبا را می‌‌‌‌‌گویند اشباح خمسه برای همین است، آن وقت لذتی که در آن جمال می‌‌‌‌‌بیند آن بعد از انتقال عالم عالم اصلی لذت اصلی، و رویت شوکت اصلی بعد از آن مرحله است، جلوه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها از آن طرف عوض می‌‌‌‌‌شود از این پس این که خدا گفته جلیس هستم، جلیس هم همین است که وقتی جلیس هستی، جمال کسی که همنشین هستی تماشا می‌‌‌‌‌کنی، کلمه جلیس به همین معنایی که ما گفتیم به همین معنا ناظر است، اگر کسی واقف شد به جمال حضرت حق، چهار مطلب حتماً حاصل می‌‌‌‌‌شود، اگر کسی این مسیر را برود اینجوری است اولین چیزی که هست این است که مست می‌‌‌‌‌شود، طبیعت جمال همین است، چون جلیس هست مست است، البته تمام ذرات عالم مست، جناب شبستری چرا گفته خرد مست و ملائک مست و جان مست، هوا مست و زمین مست آسمان مست.
شریعتی: یعنی همه غرقند در جمال حق.
حجت الاسلام عاملی:  همه از بدو حرکت تا اخرشان نگاه می‌‌‌‌‌کنند به جمال حق، خئا می‌‌‌‌‌گوید صورتت را به طرف من بگیر جای دیگر نمی‌‌‌‌‌خواهد نگاه کنی و من یسلم وجهه لله، به من نگاه کن جای دیگر نگاه نکن. و من یسلم وجهه لله و هو محسن خدا می‌‌‌‌‌گوید اگر به من نگاه بکنی دیگر غم و غصه نداری فله اجر و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون، اصلاً این آیه غوغا کرده، محشر کرده این آیه، خدا می‌‌‌‌‌گوید و من یسلم وجهه یعنی به من نگاه کن یعنی او جمال هر کس نگاه کند دیگر جای دیگر نگاه نمی‌‌‌‌‌کند. حضرت زهرا فرمودند، پیغمبر ما سی و پنج تا بو دارد یکی بوی ذاتی است بوی ذاتی پیغمبر را بگیرد دیگر مشتری بوی دیگری نمی‌‌‌‌‌شود، من چند کلمه را خیلی تکرار کردم اسلمت لک یا رب العالمین، این را خیلی تکرار کنید، لحظه به لحظه بگو اسلمت لک یا رب العالمین‌ خیلی تکرار کنید و این یکی که اللهم اسلمت وجهی لک، اللهم اجعلنی من المحسنین این دو تا تأمین بشود دیگر خوف و حزن همه رفت، و امیر المومنین آخرین آیه ای که خواند در بستر این است، ان الله مع الذین اتقوا و الذین هم مرسلون، و من یسلم وجهه لله یعنی من را نگاه کن جاهای دیگر نگاه نکن، جناب شبستری ببین چقدر اینها طی طریق کردند به این نکته رسیدند که همه عالم مست است، خودش درک کرده می‌‌‌‌‌گوید همه عالم مست است مگر می‌‌‌‌‌شود شما جمال مثل یوسف را ببینید مست نشوید.‌ الان هم یک شعری برایتان می‌‌‌‌‌خوانم از حافظ می‌‌‌‌‌گوید بهای رسیدن به این مقام جوهر عقل است، عقل تعطیل شد که دستش را برید. می‌‌‌‌‌گوید خرد مست و ملائک مست و جان مست، هوا مست و زمین مست و آسمان مست دنبالش عجب چیزی گفته است، گفته است فلک می‌‌‌‌‌چرخد، می‌‌‌‌‌گوید از شدت جمال سرگشته شده می‌‌‌‌‌چرخد، فلک سرگشته از وی در تکاپوی، امریکا یک شبستری اگر داشت چکار می‌‌‌‌‌کرد، اما چند بیت الان جوان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ما نسل معاصر ما ادبیات، اصلاً می‌‌‌‌‌شناسند، از این ادبیات عرفانی، من جداً این را عرض می‌‌‌‌‌کنم آن ادبیات عرفانی که در زبان فارسی هست در هیچ زبانی نیست، و فقط به خاطر اینکه اگر دنیا زبان فارسی یاد بگیرد ارزشمند است.
شریعتی:‌ الان همین تماشایی که شما گفتید حافظ چقدر خوب می‌‌‌‌‌گوید در نظربازی ما بی خبران حیرانند من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند و بعد می‌‌‌‌‌گوید جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست، ماه و خورشید همی آینه ای گردان است،
حجت الاسلام عاملی:‌ آقای شریعتی اینها حرف کلاس نیست، حرف مدرسه نیست مسئول سیستم مثلاً بگوییم آموزش است اینجا این نیست، همین استعداد که آمده در این خطه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مبارک کشور ما پرورش پیدا کرده، چه فضای معنوی عرفانی بوده که اینها را پرورش داده، حالا می‌‌‌‌‌گوید فلک سرگشته از وی در تکاپوی، هوا در دل به امید یکی بود، آقای مطهری می‌‌‌‌‌گوید می‌‌‌‌‌گوید من درس اخلاق حضرت امام که می‌‌‌‌‌رفتم سرمست می‌‌‌‌‌شدم مست می‌‌‌‌‌شدم از درس اخلاق حضرت امام که بعد مدتی تعطیل کرد، آقای اجتهادی می‌‌‌‌‌فرمودند ما رفتیم گفتیم آقا چرا تعطیل کردید، فرمود در این مدتی که من درس اخلاق گفتم در خودم تغییری ندیدم می‌‌‌‌‌ترسم برایم مقال بشود، یکی از عرفا می‌‌‌‌‌گوید ما در درس اخلاق میرزا جهانگیر خان قشقایی در اصفهان شرکت می‌‌‌‌‌کردیم از دنیا و مافیها سیر می‌‌‌‌‌شدیم، دومین حالتی که آن جمال به انسان می‌‌‌‌‌دهد بی قراری است و لا یقر قراری دونک، حضرت امام سجاد ببین چقدر بی قرار بوده، این بی قراری تکوینی نیست این در همه هست، همه ذرات عنایت خدا نباشد بی قرارند از بین می‌‌‌‌‌روند و لا یقر قراری یک چیز بسیار عجیبی است بعد از آن جمال مشتری هیچ چیز نمی‌‌‌‌‌شود که بی قرار ، انسان عارف تعجب می‌‌‌‌‌کند از لذت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های پست کم عمق که چی است اینها مشغول شدند خودمان را می‌‌‌‌‌گویند دیوانه است و یقولون لقد خولطوا و لقد خالطهم امرا‌ آن وقت بعد از آن بی قراری هر کاری انجام می‌‌‌‌‌ دهد هر عبادتی را انجام می‌‌‌‌‌دهد می‌‌‌‌‌گوید نشد ارضا نمی‌‌‌‌‌شود آخر سر می‌‌‌‌‌شود ان ترک‌ کل عرفا جمع بشوند این جمله امام سجاد را بگویند: خدا تشنه باشم تشنگی من سیراب شدنش با توست، حضرت بی قراری حضرت شعیب استثنا است که سه بار چشمش کور شد خدا فرمود اگر بهشت است هبطک، اگر جهنم است عجبتک دیگر چی می‌‌‌‌‌خواهی گفت خدایا نه بهشت است نه جهنم.‌ نگفت بهشت تو، نعمت تو، رحمت تو او اراک، بی قرار هستم تا که تو را ببینم یک چیز لطیفی بگویم عزیزان من لذت ببرند انسان بی قرار است، همیشه بی قرار است عجله دارد زود به وصال برسد و چون عجله دارد می‌‌‌‌‌گوید دیر شد، دیر شد، دیر شد، همه اش می‌‌‌‌‌گوید دیر شد، عجیب است امام سجاد به خدا عرض می‌‌‌‌‌کند خدایا به من یک عمل صالحی بده که نتیجه اش این باشد بگویم دیر شد دیر شد این دیر شد خدا شاهد است آنقدر که انسان آنقدر بی تاب بشود هر کاری بکند، بگوید خدایا مرگ ما شاید آمد دیر شد، عمرم تمام شد دیر شد، نتوانستم  کاری بکنم دیر شد، خالص خالصش می‌‌‌‌‌کند این دیر شد دیر شد، حالا دعا را ببینید امام سجاد به خدا عرض می‌‌‌‌‌کند با اینکه با آن سرعتی که حرکت می‌‌‌‌‌کند طرف خدا اما می‌‌‌‌‌گوید دیر شد واجعل لنا من صالح الاعمال عملاً آنقدر عمل خوب به ما بده که نستبتع به مسیر الیک احساس بتع بکنیم بتع یعنی دیر شدن، بگوییم خدایا دیر شد دیر شد و نحرص له علی وشکل لحاق، و حریص باشیم زود به تو ملحق بشویم این از دعاهای ذخیره است دعاهای گرانبهای حضرات معصومین است من یک وقت دیدم مقام معظم رهبری متوجه این نکته شده و خوب این را توضیح دادند این بسیار بسیار اقتضای ایمان، اقتضای معرفت این است که انسان مومن، انسان عارف هر عملی انجام بدهد و بگوید دیر شد و این با بی قراری هم خیلی ربط دارد بی قراری تو را به اینجا می‌‌‌‌‌رساند چون بی قرار است می‌‌‌‌‌گوید دیر شد نکند الان پرونده بسته بشود بگویم دیر شد، یک وقت آقا رسول الله تا بیدار می‌‌‌‌‌شد می‌‌‌‌‌افتاد به سجده، در بستر، وقتی که یک وقت احساس می‌‌‌‌‌کند من تا این نقطه رسیدم کاری نکردم در خودم خیر یقینی سراغ ندارم، خدایا و قد نزلت منزله آیسنی من خیری عین حرف امام سجاد است می‌‌‌‌‌گوید خدایا مأیوس نیستم نازل منزله مأیوسم، خوب دقت کنید امام می‌‌‌‌‌گوید، این همه عبادت می‌‌‌‌‌گوید شب گذشت من سیر نشدم، اما می‌‌‌‌‌گوید نازل منزله مأیوسم و قد نزلت منزله آیسین من خیری، در آن لحظه تصور می‌‌‌‌‌کند همین الان پرونده بسته بشود، همه چیز تمام بشود کاری نکردم آن فوق العاده داغون می‌‌‌‌‌کند شخص عارف را، اینجاست بعضی انحرافات درست می‌‌‌‌‌شود به ریاضات شاقه غایی غیر شرعی در تاریخ روی آوردند، طرف از دور نگاه می‌‌‌‌‌کند می‌‌‌‌‌گوید اینها چرا این کار را کردند و من می‌‌‌‌‌ترسم از اینجا. طرف چون نتوانسته کاری بکند از یک طرف دیگر دیر می‌‌‌‌‌شود یک کارهایی کرده غیر عادی، که به خدا بگوید خدایا من می‌‌‌‌‌خواهم کار بکنم، این عطش را دارم اما در شأن تو نمی‌‌‌‌‌توانم ظاهر بشوم این کار را کردم می‌‌‌‌‌ترسم،
شریعتی:‌ یعنی به جایی می‌‌‌‌‌رسند کم می‌‌‌‌‌آورند، بسیار خوب حاج آقا خیلی ممنون و متشکرم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انشاءالله یک جرعه ای از چیزهایی که انسان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های کامل، اهل معرفت، اهالی عرفان چشیدند به ما هم بچشانند در ماه رجب، امشب لیله الرغائب است شب رغبت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، این که رغبت ما و شوق ما و اشتیاق ما به چیست امشب چیزهای بزرگی از خدا بخواهیم و در رأس آنها آمدن آن کسی که همه چشم به راهش هستیم برای مشارکت در قربانی ماه رجب به عشق امیر المومنین عزیزان ما همچنان فرصت دارند امیدوارم که حتی شده به نیت اموات شب جمعه هست یاد بکنیم از همه اموات و در گذشتگان و پدران و مادران به نیت آنها ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انشاءالله در قربانی ماه قمری شرکت کنیم، عدد چهارده را به 2000303 پیامک کنید راه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مشارکت برای شما پیامک می‌‌‌‌‌شود یا به کانال ما در سروش و ایتا یا به سایت ما ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انشاءالله مراجعه کنید خیلی خوب صفحه صد و نود و شش را امروز با هم تلاوت می‌‌‌‌‌کنیم آیات پنجاه و پنج تا شصت و یک سوره مبارکه توبه باز می‌‌‌‌‌گردیم با احترام همراه شما هستیم و کنار شما بفرمایید.
صفحه196قرآن کریم
شریعتی:‌ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم، خیلی خوشحالیم در کنار شما هستیم و همراه شما امیدوارم بهترین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در این روزها و شب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و ایام رقم بخورد و امیدوارم حال دلتان خوب باشد و سرمای زمستان با گرمای محبت اهل بیت که در وجود تک تک ما هست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انشاءالله جبران بشود. حاج آقا عاملی عزیز اشاره قرآنی را بفرمایید و ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انشاءالله خداحافظی بکنیم.
حجت الاسلام عاملی:‌ بسم الله الرحمن الرحیم و منهم الذین یوذون النبی یقولون اذن ان اذن خیر لکم مشرکین در یک اشتباه بسیار بزرگ بهترین وصف پیغمبر را ایراد گرفتند، پیغمبر ما اذن بود یعنی گوش می‌‌‌‌‌داد، یک والی یک حاکم بزرگترین وصفش این است که گوش شنوا داشته باشد تمام حرف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را بشنود، عیب ایراداتی را کسانی که از دور نگاه می‌‌‌‌‌کنند می‌‌‌‌‌فهمند اگر جوری معامله بکند که مردم جرأت نداشته باشند حرف بزنند این با این آیه است. آیه می‌‌‌‌‌گوید پیغمبر قل اذن خیر لکم، حرف موافق، حرف مخالف و کاری بکند که رعیت جرأت بکند، پیغمبر ما جرأت را درست کرده بود امیر المومنین این جرأت را درست کرده بود، در این باب حضرات معصومین بسیار عالی عمل کردند  و ما هم در چنین شرایطی باید کاری بکنیم که حضرات معصومین که این سبک را داشتند ما هم داشته باشیم یک نکته بسیار مهم عرض می‌‌‌‌‌کنم این یکی از راه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سبک دعوت اسلامی است، اسلام که می‌‌‌‌‌خواهیم دعوت کنیم آدابی دارد در قرآن یک آدابش این است که حاکم باید اذن باشد، یک آدابش این است ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انشاءالله یک وقتی می‌‌‌‌‌خواستم بحث کنم برای شما، یک آدابش این است ادعوا الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن، باید اینجوری باشد که با برهان با استدلال حرف بزند و طرف احترامش را داشته باشد یک راه دیگر این است که اگر خواست حرف را بشنود، شخص مشرک حرف را بشنود شما شمشیر را بگذارید زمین و آیات قرآن را بخوانید و این إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمشْرِکِینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّی یَسْمَعَ کَلامَ اللهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأمنه مشرک است شمشیر را بگذار قرآن بخوان، زیبایی‌های اسلام را بگو، پذیرفت پذیرفت، نپذیرفت با هزینه جیب خودت او را به محل امن برسان ثم ابلغ مأمنه اینها همه سبک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دعوت اسلامی است که غیر از این هم آیات بسیار خوبی در قرآن هست لا اکراه فی الدین یعنی یکی از راه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دعوت اسلامی است، برای اینکه ما در این خصوص آنچه که اسلام ناب است به مردم برسانم.
شریعتی:‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انشاءالله حاج آقا خیلی ممنون و متشکرم، مثل همیشه استفاده کردیم و خیلی ممنون و متشکرم از توجه و عنایت دوستان و عزیزان و همراهان و خانواده بزرگ و صمیمی سمت خدا حاج آقا برای امشب موعظه ای نکته ای، توصیه ای
حجت الاسلام عاملی:‌ امشب شب بسیار ویژه است، لیله الرغائب است، رغبت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که عزیزان دارند آرزوهای کهنه ای که دارند، دعای مستجاب نشده که دارند، امشب شبی است که عنایت خدا مخصوص است بابک مفتوح للراغبین، ممکن نیست در را باز بکند اما دعوت بکند اما در را باز نکند، همیشه در باز است امشب به صورت ویژه عنایاتی که امشب دارد خدای متعال ملائکه عنایاتی که از طرف خدا دارند، دعاهایی که می‌‌‌‌‌کنند مخصوصاً برای کسانی که روزه گرفتند ماه رجب را یا امروز را عنایت مخصوص است من هم دعایی می‌‌‌‌‌گویم عزیزان با این دعا امشب با خدا صحبت بکنند، به خدا بگویند خدایا اگر عذاب من بر ملک تو اضافه می‌‌‌‌‌کند راضیم، این واقعاً سنگ را تکه تکه می‌‌‌‌‌کند فارحم للهم فانی عمر حقیر من انسان حقیری هستم موجود حقیریم و خطر زیر آتش باشم کجا را بسوزانم و لیس عذابی من ما یزید فیه ملک کمثقال ذره عذاب من یک ذره بر حکومت تو، بر ملک تو، بر پادشاهی تو اضافه نمی‌‌‌‌‌کند ولو ان عذابی من ما یزید فی ملکک اگر واقعاً اضافه می‌‌‌‌‌کرد بر ملک تو لسئلتک سوال می‌‌‌‌‌کردم از تو که ایراد ندارد به من صبر بده من را ببر جهنم لسئلتک صبر علیه وهببت ان یکون ذلک لک، دوست داشتم زیادت ملک با دست من برای تو درست بشود، این غوغا کرده حضرت در این.
شریعتی:‌ خیلی بی نظیر است خیلی ممنون متشکرم از شما امشب برای همدیگر دعا کنیم، ما هم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انشاءالله دعاگوی شما خواهیم بود بهترین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را برای همه شما از خداوند متعال مسئلت می‌‌‌‌‌کنم، همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی، چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی تا سلامی دوباره خیلی ممنون و متشکر.