فایل ویدیویی این برنامه
ملایی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم تویی که نام تو در صدر سر بلندان است هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است اگر در آتش مهرت گداختیم چه غم جزای سوختگان در غمت دو چندان است به احتیاج سراغ از غم تو می گیریم که غم قنوت نماز نیازمندان است ازآن زمان که گرفتی ز مردمان بیعت جدال عهد شکن ها و پایبندان است خوشا به تربت پاک تو سجده بردن ما تویی که نام تو در صدر سربلندان است.
السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین خانم ها و آقایان سلام وقت تان بخیر انشاالله هر جا که هستید خدای متعال پشت و پناه تان باشد و امیدوارم همه مون زیر خیمه اباعبدالله الحسین عاقبت به خیر بشویم به معنای واقعی و مشمول شفاعت و حضرت و انشاالله زیارتشان در اربعین حسینی حاج آقای حجت الاسلام عاملی سلام علیکم و رحمتا لله خیلی خیلی خوش آمدید
حجت الاسلام عاملی: و علیکم السلام و رحمت الله خیلی خوشحالیم که توفیق داده است در خدمت خانواده ها باشیم در خدمت آیات و روایات و عنایت خداوندی است از خدای متعال مسئلت دارم که هیچ غم و غصه ای در هیچ خانواده ای نباشد و هیچ عزیزی گرفتار مضلات الفتن نشود با عنایات خاصه خداوندی مشکل همه حل بشود کشور ما عزت و اقتدار مضاعف داشته باشد و من مغتنم می دانم این دعاها را در برنامه سمت خدا چون اینجا منبر است قوی ترین منبر کشور است و منبر یک حرمتی دارد در دین ما پیغمبر ما احکام خاصی را در خصوص منبر اجرا کرده است و لذا جای استجابت دعاست یعنی عزیزان یک امید خاصی داشته باشند که در این برنامه دعاهایی که می شود به درجه اجابت برسد خدا را واسطه می کنیم اسماء حسنایش و رحیمیت و رحمانیتش را عطوفتی دارد که روایت می گوید به بندگانش بیشتر از مادر به فرزندش خدای متعال مهربان است انشاء الله با عنایات خاصه خودش رفع گرفتاری حسنه بفرماید زمینه توفیق و طاعت و عبودیت و تهجد و مناجات و خلوت و انس با خودش را در حد اعلاء به همه ما مرحمت بفرماید.
ملایی: انشاء الله خیلی خوب خوشحالیم در خدمت تان هستیم خدا انشاالله بهتون سلامتی بدهد و دوستان و عزیزانمان حالشان خوب باشد به همه شنوندگان رادیو معارف و شبکه جهانی ولایت که همراه ما هستند با دل و جان سلام می کنم برنامه امروز را با عشق تقدیم نگاه پر مهر شما می کنیم قصه قصه استغفار بود برای ما که عازم و راهی ابدیت و عازم به سمت خدای متعال نکته هایی جلسه گذشته حاج آقای حجت الاسلام عاملی فرمودند دوستانی که به هردلیلی همراه نیستند و موفق نیستند برنامه را ببینند به کانال ما مراجعه می کنند و دوستان زحمت می کشند این فایل ها را بارگزاری می کنند برای استفاده شما عزیزان و خدمت شما هستیم و ادامه بحث هفته گذشته را با دل و جان خواهیم شنید.
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم
بحث ما در آداب استغفار است استغفار یک مفهوم بسیار وزین و پر برکتی است اونقدر تکرار شده که گاهی ما به جایگاهش توجه نداریم ادب اول همین است که ما بدانیم که استغفار چه قدرتی دارد چه آثار مبارکی دارد و چه توشه عظیمی است برای حیات دنیوی انسان و برای آخرت انسان و چه توفیقاتی را با خودش داده و چه عنایاتی را جعل می کند و جذب می کند از طرف خدا طبق روایات و آیاتی که وارد شده است ما آرزو داریم همیشه ببینیم انسان اگر کامل بشود می شود انسان کامل چه آرزوهایی دارد حرف بزند چه حرف هایی می زندو حساسیت هایش برای چه چیزی است و لذا ما باید حساس باشیم به ذوات مقدسه معصومین چهارده معصوم چطور زندگی کردند و تمرکزشان بر چه بوده و حساسیت شان برچه بوده است و برای همین یک زمانی کلمات جامعه حضرت ختمی مرتبت را درا ین برنامه ما بحث کردیم انسان کامل کامل که وَالْخاتِمِ لِما سَبَقَ، وَالْفاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ یعنی هر چه در گذشته مقاماتی بود همه را احراز کرد الفاتح لم استخرج در آینده اگر کسی بخواهد به یک مقامی برسد همه را رسید والمهیمن علی ذلک کله اشراف بر تمام مقامات دارد قلبش بالاتر از عرش شد اونقدر با علم خدای متعال پر کرد همچین شخصیتی اگر حساسیتش را ببینید یکی اش استغفار است راوی می گوید هر روز ما می شمردیم هر روز هر جا می نشست صد استغفار لب مبارک رسول خدا بود با اینکه شخصیتی است که ما عاجز هستیم از اینکه چه جایگاهی دارد خدا وقتی می خواهد صحبت کند علمک ما لم تکن تعلم و کان فضل الله علیک العظیما اگر خدا این تعبیر را داشته باشد چی می گوییم ما استغفار در هم دنیا باعث می شود زمینه نزول رحمت خدا باز بشود چون طهارت است و تطهیر است و باب الابواب است طهارت بابالابواب است بعد از اون خدا قابل می داند با رحیمیتش معامله کند رحمانیتش مال همه است در خود بسم الله مدرسه تربیتی گذاشته از خدا اول قرآنش می گوید من دو تا کلاس دارم کلاس عمومی می خواهی بنشینی رحمان هستم اگر کلاس خصوصی می خواهی باید خودت را تکان بدهی اراده جدی ات برای من ثابت بشود عالم عالم ابتلا است مملوکم فی الخیر و الشر فتنتاً اگر در این امتحان قبول بشوی می روی سراغ کلاسی که کلاس رحیمیت است و عنایت ویژه است هم در آخرت قضیه آخر یک حول و وحشت هایی دارد که با استغفار از اون انسان از اونجا رد می شود خدا می گوید دنیا خودش از خودش حساب کشید دیگرا زش حساب نکشید خودش ندامت پیدا کرد دیگر نادمش نکنید بنی اسرائیل یک مردی بازکرده بود صندوق قرض الحسنه را گفت هر کس نتوانست قسطش را بدهد چشم هایتان را ببندید همینطوری ادامه پیدا می کرد تا از دنیا رفت ملائکه عذاب و ملائکه رحمت جمع شدند اوضاعش را وزن کردند ملائکه عذاب گفتند ما باید ببریمش خدای متعال امر کردبرگردانید این را بدهید به ملائکه رحمت چون این گفته بود هر کس قادر نیست چشم تان را ببندید این چشمش را ببندد من خدا نبندم این برای من عیب است
ملایی: الله اکبر
حجت الاسلام عاملی: شما هم چشم تان را ببنید این قاعده عالم است سبقت رحمته علی غضبه این قاعده اصل بنا همین است و الی رحمت من ربک و لذلک خلقهم خدا می گوید من خلقت را سفره است باز کردم برای شما نه برای عذاب نه برای اینکه شما راتعطیل کنم عذاب هایی که تعطیل می شود برای این است که خدا بگوید نماز بخوانید اگر نه پدرت را در می آورم اینها نیست اون عذاب برای تبعاتی است که اگر موحد نباشید پیدا نمی شود این جواب شبهه خطرناکی است که مطرح می کنند نمی خواهم شبهه را وارد شوم صریحاً این عذاب یعنی کسی که می گوید خدا را قبول ندارم اذا لم تستحل وافعل ما شئت وقتی که حیای از خالق نظام نداشته باشی برو هر کاری می خواهی بکن کاری می کند اگر چون مانع و محاسبه ای در کار نیست و آینده ای در کار نیست و اقتضای ذاتی اشیا در کار نیست امر نفس الامری در کار نیست جنایت می کند و قتل می کند و آدم می کشد عذاب برای اونهاست و الا خدا هیچی احتیاج ندارد که بندگانش بیایند خدا را عبادت کنند.
در امر آخرت جوری است که از اون هیبتش می خواهی رد بشوی تمام عقبات را استغفار شما رد می کند بین دنیا و آخرت هزار عقبه است اهونها و ایسرها الموت آسان ترش مرگ است یکعقبه می گوید همسایه داشتیم دیواردیوار تیغ بود هر صدایی اون طرف معلوم می شد اون وقت گفتی که خانه خانه خودم است هر کاری خواستم کردم پیغمبر ما
ملایی: اینجا نگه ات می دارند
حجت الاسلام عاملی: یک عقبه مال اون است مثال عرض می کنم پیغمبر ما فرمود اگر کسی را اذیت کند محشر می آورند دست و پایش نیست یک کنده گوشت آوردند اینجا چرا اینطوری است و چرا جور دیگری نیست همه اسراری دارد حقوق فقرا را ادا نکردی متمکن بوده در یک شهری ثروتش بالاخره آن طرفش ناپیدا اما امانت بوده اگر به امانت خیانت کردی از دستت می گیرند چطور می گیرند برکتش را می گیرند دیگر اون پول برایت برکت ندارد حقیقت استغفار استقاله است استقاله یعنی معامله ای شده شما مقبول شدید می خواهید اقاله کنید مستحب است انسان اگر فروشنده هستی یک کسی معامله ای کرده پشیمان است می گوید اقاله کن من مقبولم تو هم اقاله کن روایت است خدا می گوید اگر اقاله کنی من هم از جهنم اقاله می کنم جهنم، جهنم قطعی هستی تو را می برند چون دردنیا یک بیچاره ای دلش قصه دار بود معامله اش رااقاله کردی خوشحال شد تو از جهنم اقاله می کنی
ملایی: اگر گفت پس بگیری پس می گیرد
حجت الاسلام عاملی: عسرات می گویند بهش عسره پای انسان گیر بکند عسره یعنی اشتباهاتی که در دنیا داشته و در آخرت اسیر اون اشتباهات شده خدا می گوید من اقاله می کنم به خاطراینکه دردنیا تو اقاله کردی وای به حال کسی که اونجا این حالت را پیدا بکند مجال اقاله هم نیست استغفار در واقع با خدا معامله کردن است که خدایا هر تصمیمی گرفتی دست نگه دارد من برگشتم اقاله کنیم زیاد این دنیا را تکرار بکنیم یا مقیل العبرات یا غافر الاضلات اللهم اقن اسرجی بیا معامله را به هم بزنیم تصمیمی که برای من گرفتی گاهی خدا به عزت و جلالش قسم می خورد که دیگر تو را نمی بخشم امام صادق فرمود نیت گناه کردی بس جلو نرو گاهی جلو می روی خدا تو را در حال عصیان و چموشی و در حال بی حیایی و هتاکی می بیند و قسم می خورد دیگر تو را نخواهم بخشید و هر چی اراده می کند کار درست نمی شود با استغفار اقاله است خدایا هر تصمیمی برای من گرفتی داری ادامه میدهی دست نگه دارد اینجا ارزش به اصطلاح استغفار معلوم می شود خدایا دیگر بس است یکی از علمای بزرگ که الان حدود نود سالش است شاید راضی نشود اسمش را بگویم گفت ما سه نفر عالم بودیم که منبر می رفتیم یک جایی یکی از ما از دنیا رفت ما سر خاکش که رفته بودیم شروع کردیم گفتیم دیگر به ما رو نمی دهی ایشان دیشب اومد خواب من گفت فلانی من که از دنیا رفتم خیلی گرفتار شدم دو چیز من را خلاص کرد به دادم رسید یکی دعای مادرم در برزخ بود گفت خدایا تا کی دیگر می خواهی فرزندم را عذاب کنی دیگر بس دیگر استغفار معنی اش این است خدایا دیگر بس معامله را اینجا متوقف کنیم یکی دعای مادرم بود و یکی هم یک منبر هم بود از همه منبرهایم یک منبر من قبول شد یکی ازائمه جمعه معظم ما از دنیا رفت یکی از علما ایشان را در دید گفت چه خبر گفت نگران نباشید یک منبر من قبول شده می گفت یک منبر من من را نجات داد و یک خانه ای منبر می رفتم دختران مکشفه داشت دختران آرایش کرده و از خانه که میآید بیرون به هر چیزی که گذرش بیفتد نفرینش می کنند هزار رنگ از عذاب که بر تن بعضی هست پیغمبر ما در معراج می گوید من در تن بعضی از اینها دیدم هزار فتنه می تواند درست کند اغواگری و مضل بودن می گوید من گفتم الان تذکر بدهم به من می گویند که روضه تعطیل منهم نمی خوهم روضه تعطیل شود روضه باید باشد و لذا این چه فایده دارد در خانه شما قرآن بخوانید اما اون در روایت است اون مقداری که به قرآن عمل کردی خواندی و الا فلا تتبع یعنی اصلا قرآن نخواندی روضه امام حسین برای این است که یا همه قدسی درست شود و کف نفسی درست شود و دهه محرم اگر تمام شد شما یک احساس کف نفسی در خودتان دارید نسبت به گناه نسبت به حق الناس احساس گناهی اگر دارید توشه تون را گرفتید و الا خود میدان عجیب است خود اول صبح عاشورا امام حسین اومدند جلو گفتند آقا جان نمی گذاریم از اهل بیت یکی برود میدان ما باید شهید شویم بعدا نوبت اونها بشود ما نمی توانیم به صورت رسول خدا نگاه کنیم که اونها شهید شوند
ملایی: ما باشیم و اونها بروند زندان
حجت الاسلام عاملی: درست همان اول میدان به امام حسین این جمله را گفت، گفت می روید جنگ اما یک طائفه تون حق ندارد برود جنگ آدم کسی که قرض دارد و دین دارد و در وسط میدان این را گفته است نه اینکه دزدیده و نه اینکه رشوه خورده بدهکار است نه اینکه نقل پنهانی به بیت المال زده است نه من نمی خواهم کسی که دِین دارد کشته شوداون دین تعطیل شود و من باعث بشودم چون دین تعطیل شود کربلا اونقدر رگه های خوب دارد یکی اش همین است اون هر چی گفت خانم من ضامن است گفت نه ضمانت زن ضمانت کامل است نقل ضمه به ضمه است نه ضم ضمه به ضمه گفت نه چه درس خوب، یک درس جالب تر رفتیم از بحث خارج شدیم اون هم این است که ظهر که شد یکی از اصحاب اومد گفت یا اباعبدالله وقت نماز شد من هم می خواهم بروم میدان چون وقت اذان شد پس نماز اومد گردن من اگر الان بروم شهید شوم مشمول ذمه شهید می شوم من نمیخواهم مشمول ذمه شهید شوم می خواهم این اذان که رسید گردنم اومد می خواهم این نماز را بخوانم بعد شهید شوم با همین دقت
ملایی: احسنت کربلا اردوگاه امام حسین
حجت الاسلام عاملی: ما باشیم می گوییم داریم جون می دهیم در رکاب امام
ملایی: ما باشیم می گوییم جون می دهیم دررکاب امام
حجت الاسلام عاملی: حضرت می توانست در خیمه بخواند اما در میدان خواند سری دارد و عجیب است که با نیزه و سر نیزه و با تیر نتوانستندامام حسین را از نماز جدا کنند نماز غفر خواندکه دو رکعتی است یک نفر همچقدر خوشبخت بود جلوی حضرت ایستاده بود این طرف می پرید و اون طرف می پرید سر مبارک امام را مواظب بود اونها تیر می زدند انگار که امام عمدا در دنیا ماند که به نسل های آینده گوید اینها چه کسانی هستند پیغمبر ما فرمود بینی و بینکم الصلاۀ بین من ومشرکین صلات حائل است کسی نماز خواند مالش محترم است و جانش محترم است ولو شهادتین را نشنیدیم این فقط در نماز است
ملایی: و یکی از بهترین صحنه های قصه کربلا همین نماز ظهر عاشورا بود که جناب سعید ابن عبدالله خودش را سپر امام کرد
حجت الاسلام عاملی: همان شخص بود که این طرف اون طرف می پرید چون مجال جنگ نبود نیزه می آمد و تیر می آمد
ملایی: و یکی از با شکوه ترین و شاهکارترین قسمت های سریال مختارنامه همین نماز ظهر عاشوراست که خیلی من خیلی متاثر شدم و خیلی حالم منقلب شد وقتی این صحنه را دیدم بارها در تاریخ خوانده بودیم که اصحاب سید الشهدا چقدر جانفشانی کردند اسم اون منبر تمام شد
حجت الاسلام عاملی: چرا می خواهم اون را عرض کنم نقلی زدیم وارد شدیم اجازه بدهید این نقل را ادامه بدهم وقت نماز نماز جماعت خوانده می شود من بیرون مسجد طبل می زنیم عزاداری می کنیم اگر کسی بیاید بگوید ما می گوید امام حسینی که شما تعریف کردید برای خودتان اون امام نیست که شما وقت نماز اول وقت از دست نمی دهد اِمتَحِنـوا شيعَتَنـا عِندَ ثَـلاثٍ : عِندَ مَواقيتِ الصَّلاةِ (حدیثی از امام صادق) امتحان کنید اگر می خواهید بدانیدکسی شیعه ما هست یا نیست اول ببینید نماز می خوانید یا نه ما یک شعری داریم مال تاج شعرای یحیوی رحمت الله علیه.
حسین پاینده ادتی الصلاتی یعنی حسین نماز حسین را جاودانگی بخشید همانجا نماز در مسجد خوانده می شود و بیرون مسجد داد می زنی و سینه می زنی حسین پاینده اِدی الصلاتی یعنی رد می شود می روید چقدر فاصله داری این فاصله ها فاصله ما با معصومین فاصله مکانی نیست فاصله اخلاقی و روحی است حالا بر می گردم اون قصه را گفت که من اگر بیایم بگویم که این امام حسین همچین چیزی ندارد روضه تمام می شود وجدان هم دیگر اجازه ندارد حاج آقای ماجور اینطور صحبت می کنند برای امر به معروف و نهی از منکر اگر منکری در زندگی ما باشد و روضه هم بخوانیم این چه روضه ای است امر به معروف و نهی از منکر آمده است اگر می خواهید دهه محرم سهمی از امام حسین داشته باشیم ببینیم چقدر ما نهی از منکر کردیم گفت علی الله می گویند فرار می کنم اگر از پشت سر من به من بگویند روضه تعطیل کلمه روضه تعطیل را نشنوم گفت که شروع کردم که امام حسین عفت بر کربلا اینطوری بود حضرت زینب سلام الله علیه عفت اینطوری عرض کرد امام حسین چشمش را بازکرد گفت برو خیمه ها در برابر نامحرم نمی خواهم تو را ببینم همه اینها را دونه دونه گفتم و سریع حرکت کردم دیدم پا برهنه زن خانه پشت سرم می آید دیگر نتوانستم سرعت سریع تر از اون راه بروم و خودش را به ما رساند گفت حاج آقا وایسا شما باید اینها را بگویید و ما هم عمل کنیم چرا اینها را به ما نمی گویید من تشکر می کنم از اینکه ما نمی دانستیم شماها باید به ما تذکر بدهید که فکرامام و مرام امام و روش امام اینهاست ما تشکر می کنیم از اینکه این حرفها را گفتی خدا به خاطر این یک منبر من را نجات داد حالا بحث ما در این است که استغفار هر کجا خدا در قرآن صحبت از استغفار می کند یک آثاری را ذکر می کند توجه به اون آثار باعث می شود که لب های ما مرطوب باشد به استغفار یکی اش این است که موجب زیادت است اگر شما تاجر باشید زیادت نداشته باشید چیکار می کنید؟ در را می بندی دیگر از جیب دارید خرج می کنید روایات ما می گویند اگر دو روزتان مساوی است مغبون هستید اگر زیادت ندارید زیر خاک بهتراز این است که روی خاک باشید این زیادت را استغفار توصیف می کند و یزدکم قوتاً الی قوت الیکم خداوند اول دستور استغفار می دهد می گوید که و یزدکم قوتاً الی قوتکم یعنی شما هر لحظه باید حرکت بکنی این ذاهبٌ جمله اسمیه است هر لحظه باید حرکت جلوتر سنگرهای خاصی را فتح بکنید و حالات روحی جدیدی پیدا بشود و خلوصش هی بالاتر و هی بالاتر جان که خالص بشود پشت سرش اسرار می آید الْإِخْلَاصُ سِرٌّ مِنْأَسْرَارِي اسْتَوْدَعْتُهُ قَلْبَ مَنْ أَحْبَبْتُ مِنْ عِبَادِي (نهج البلاغه، خطبه 56) خدا می گوید که اخلاص سر من است سر باید اضافه بشود سر چی است؟ نگفته سر چی است در اصل گفته سر است یعنی جانت رفته رفته که خلوصش بیشتر شد یک درهای خاصی از اسرار باز می شود من شخصا اعتقاد دارم سر قبولی است یعنی اخلاص هر چقدر بیشتر باشد خدا انتخاب می کند بیشتر خریدار است با خودش می برد یا در این دنیاست اما در این دنیا نیست اخرجوا قلوبکم قبل ان تخرجوا ظاهرش در دنیاست خدا گرفته برده و گاهی همینطوری بر میدارد و می برد من اگر بخواهم مثال بزنم در این باب مثال می زنم درخلوص که خدا انتخاب کرد و برد اگر بخواهم مثال بزنم اول سرور ما جناب آقای مهندسی اونقدر خلوص داشت می آمد اردبیل ما می گفتیم حاج آقا سرعین را برویم گفت نه من برای تبلیغ اومدم من نمی خواهم برای تفریح نیامدم چه مقامی داشت ایشان روایت می گوید من لم یعرف از زیادت فی نفسه کسی که هر روز بر ایمانش اضافه نشود و هو فی نقصان از جیبش خرج می کند و من کان الی النقصان هر کس رو به نقصان است فالموت غیرٌ له من الحیات مرگ بهتر از زندگی است چون اونقدر نقصانش بیشتر می شود که در صورت کریهی از دنیا خارج می شود پیغمبر ما فرمود امت من که وارد محشر می شود یوم تاتون افواجا فقط یک فوج به شرط انسان هست 9 فوج به شکل دیگر است سعدی این هر روایتی می دانسته ولو به شعر کشیده
بر آن نا خدا زار باید گریست که درونش بودنور ده خرج بیست
از جیبش دارد خرج می کند یک اثردیگر استغفار این است که بزرگواری انسان بیشتر می شود فضل خدا بهش می دهد ببینید خدا یک قانونی دارد به هر کساونی که می دهد داده است اما منتظر است ببیند که این قابلیتی دارد که بیشتر بدهد هر چی هست در اون بیشتر است اون بیشتر اسمش را می گذارند فضل، واسئل الله من فضله پیامبر ما در خطبه آخر شعبان جمعه آخر شعبان گفت اگر سوال کنید می دهد یعنی اگر عطش داشته باشی می دهد عطش نداشته باشی نمی دهد همان ماموری که برای جبر و کافور دارد باهمان هم از دنیا می رود یک سفره خاص برایت پهن نمی کند اما به استغفار که خدا می رسد می گوید و یؤتی کل ذی فضلٍ فضله خدا چند بار از فضل صحبت کرده یکی اینجاست یک جا هم گفته و لا تنصف الفضل بینکم بین خودتان بزرگواری را از دست ندهید انسان بزرگوار باشید یعنی انسانی که بیشتر از اونی که حقش است احسان می کند بیشتر از اونی که مرسوم است لطف نشان می دهد یعنی با هم که زندگی دارید زن و مرد یک زندگی مشترک دارید لا تداعوا وزنا لوزنه از هم دیگر دقیقا وزن کشی نکنید تو این کار را کردی من این کار را می کنم تو به من هر چی گفتی مصالح و منافع کلان زندگی مشترک رفته کنار اون وقت ما از همدیگر مداقه می کنیم ان الله یامرکم بالعدل و الاحسان با عدل فقط نمی شود احسان هم باید کنارش باشد یک جمله بگویم یک عالمه ارزش دارد اگر مردی دید زنش ناباب ا ست و اگر زنی دید که مردش نا هنجار است این حرف من هر عزیزی می شنود تا آخر عمر با خودش داشته باشد بگوید که خدایا تربیت زن که دید مرد ناباب است رفتار تند و خشنی دارد بگوید خدا تربیت من را دست این گذاشته است اگر مردی دید که زنش سلیطه است و خیلی ناجور است بگوید که خدا تربیت من هم در این اخلاق گذاشته است کمند لطف است هراس حافظ از آن زلف تابدار مباد که رستگان کمند تو رستگارانند اگر این نیت را کردی صد درصد عوالم جدیدی برای شما باز می شود
ملایی: یعنی اگر تحمل کردی اون بد اخلاقی را و صبر کردی از سر تحقیق عرض می کنم علامه حسینی تهرانی از استادش آقای حداد نقل می کند که مادر زن من بیش از حد تند بود و اونقدر من رااذیت می کرد رفتم پای قاضی گفتم ذله شدم گفت خدا تربیت تو را دست اون گذاشته است آقای شریعتی ما به یک احساساتی احتیاج داریم که با خدا محرم باشیم و با خدا صمیمی باشیم که زبان خدار ا پیدا کنیم ذوب بشویم در محبت خدا اون در مدرسه نیست گاهی خدا این کلاس های تربیتی را درست می کند تا احساس مان را عرض کند تا ما را به مرتبه تدلی یعنی آویختگی کامل از قیومیت خدا برسیم
ملایی: یعنی یک جایی باید خودت بشکنی نمی شکنی یک کسی تو را می شکند که تو بالا بروی
ملایی: این حرف خوبی است ولی حرف من از این بالاتر است خدای متعال اینقدر فشارت می دهد که به توحید ناب برسی از همه جا امیدت را قطع می کند اون وقت معنای من عرف نفسه فقد عرف ربه یعنی من نفسه بالفقر به اون مرتبه برسی اون وقت دیگر رابطه ات با خدا خاص می شود و نگاهت به خدا خاص می شود من گاهی آقای حق شناس خدا رحمتشان کند تماما مصیبت بود و تماما مریض بود مرض پشت مرض من احساسم این بود که خدایا تهفه های خاص تربیتی می فرستاد هی بلندش کند اطلبوا الرفعت عند الله این را می گویند مقام رفعت عند الله
ملایی: خیلی مهم است این را بفهمیم
حجت الاسلام عاملی: این فقط مال مدرسه نیست بعضی ها فقط می خواستند یک مروری بکنند با مدرسه و مفاهیم و با اصطلاحات
ملایی: ولی سر راه این سلوکشان با این مصائب و اطلاعات کنار نمی توانند بیایند
حجت الاسلام عاملی: خدا هم اونها را انتخاب نمیکند به این کار بعضی ها را که دوست دارد گرفتار می کند و فتناک فتونها به حضرت موسی می گوید در اون فتنه اون قدر جلوه ها عوض می شود و اونقدر تلقی عوض می شود و اونقدر ذهنیات عوض می شود حقیقت خودش و حقیقت دنیا را همه اینها محشور می شود در کجا در چه نقطه ای ایستاده است زبانش هم باز می شود غیر نطق و غیر ایما و سجل صد هزاران ترجمان خیزد ز دل
ای خدا بنما تو جان را آن مقام کاندران بی حرب می روید کلام
ملایی: اون دلان بود یک وقتی راجع بهش صحبت کردیم از همین جا نشأت می گیرد مغازله و عشق بازی
حجت الاسلام عاملی: کربلاکلاً مغازله بود از خدا می خواست همچین توفیقی بشود هر کاری می کرد امام حسین طبیعتا می گفت نشد اللهم لا نحی سناء علیک انت کما نفسک ما عرفناک حق معرفتک و ما ابدناک حق عبادتک یک هو مجالی درست شد همه چیزش را برای خدا فدا کند خودش و خدایش می داند که امام حسین راوی می گوید صورتش اونقدر اشراق داشت شیوق داشت یشرق الانق راوی می گوید که وقتی من سر بریده را دیدم لقد شغلنی نور وجهه ان الفکرۀ فی قتله نورانیت صورتش من را غافل کرد که متوجه شوم این سر بریده شده
ملایی: الله اکبر
حجت الاسلام عاملی: چه رابطه ای درست کردند این همان ذوق است مال مدرسه نیست کاری بکن خدا از مدرسه تو را بردارد به کلاس خصوصی خودش ببرد می گوید که گفت تربیت ات دست این خانم است من هم دیگر تسلیم هر چه می گفت یک بار نمی گفتم ای دادبیداد این چه گرفتاری بوده ای خدا درست شد برای ما تا اینکه یک روز در کربلا بود خانه ما خیلی فقیر بودیم اونها اونقدر برنج عنبر بو داشتند یک ذره به ما نمی دادند بدش می آمد به خاطر فقرم از من و روغن و این جور چیزها هیچی به ما نمی دادند من وارداتاق که شدم دیدم حیاط شدم دیدم هوا داغ داغ کربلا پایش را زیر شیر آب گرفته یک خورده خنک بشود تا من را دید فحش را شروع کرد اونقدر آدم ها کوچیک هستند آقای شریعتی با یک فحش ناراحت می شوند اونقدر غصه می خورند یک فحشی شریک زندگی به تو گفته بنویس به حساب خدا حضرت فرمود احتسب الله به حضرت زهرا گفت حضرت زهرا حسبی الله چی چی است اوضاعت به هم ریخت دریای فروان نشود تیره به سنگ عارف ببرد چون که آب است هنوز نی نیستی که یک بادی وزد قشرق شروع شود
سبکباران به شور آیند از هر حرف بی نقصی به فریاد آورد اندک نسیم نیستان را
آقا رسول الله یک خادمی داشت اونقدر بد اخلاق بود همه را نیش می زد ما ترک ها می گوییم ظهرت طموعی طلوق یعنی خیک زهر به همه زهر می زدازدنیا رفت اصحاب می گویند خیلی خوشحال رفتیم به پیغمبر بشارت بدهیم هم تو راحت شدی و هم ما راحت شدیم دیدیم گریه می کند گفتیم یا رسول الله راحت شدیم گفت نه اخلاق ایشان برای من نافع بود اطلبوا الرفعت عند الله یک مقامی است پیش خدا بروید پیدا کنید گفتند چه راهی دارد گفت ان تعفوا و ان منزل الیک ببخش زوجینی که الان در آستانه طلاق هستند حرف من راا گر می شنوند خوب بشنوند بیاییم یک معامله کنیم من سال های متمادی است که خطبه می خوانم می دانید که دو تا خطبه جای دو رکعت نماز است یک دقیقه نماز کسی را نمی دهددو تا رکعتش را به ما خطبا می دهد من در تمام خطبه های خودم شریک می کنم زوجینی که از طلاق برگردند و نهال خانواده را به هم نریزند یک طفل از عواطف پدری محروم است چیز ساده است و از مهر مادری محروم شود چیز ساده است مادر خودش را خوب برای اینکه جا بزند بیاید علیه شوهر صحبت کند علیه پدر این بچه پدر خودش را خوب نشان بدهد و مادر را خراب کند از چشم بچه بچه بیچاره هاج و واج همچین پدری دارم و همچین مادری دارم این اصلا هزار بار زیر خاک بروند همچین اشخاصی جا دارد اطلبوا الرفعت عند الله پیش خدا رفعت پیدا کن رفعت چی است تُعْطِي مَنْ حَرَمَكَ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ وَ تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَكَ (مکارم الاخلاق، روایت دوم) کسی که ظلم کرده تو عفو کن کسی که نداده تو بده کسی که صله رحم را قطع کرده تو قطع نکن آقای حداد می گوید که دیدم فحش را شروع کرد رفتم پشت بام دیدم نه صدایش خیلی رفت بالا دیدم که من بمانم مصیبت است فورا اومدم حیات از حیات رفتم خیابان تاخیابان رفتم دیدم عه سه تا بود دو تا شد یکی پایین حرکت می کند تمام اون فحش ها به اون سیدهاشم پایینی می رسد یک سید هاشم هم بالاست اونجا متوجه شدم که من به مقام تجرد رسیدم با دستور آقای قاضی که گفت تربیت تو دست این زن است در یک سفره تربیتی إِنَّ اللهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسان. (نحل، 90) این دو آیه را اگر عزیزان من دستشان بگیرند هیچ طلاقی در کشور رخ نمی دهد و لا تنصب بالفضل بینکم بزرگواری را کنار نگذارید در زندگی خودتان انسان بزرگوار باشید یعنی فضل یعنی زائدبر وظیفه خودت خودت را بشکن زائدبر وظیفه خودت لطف نشان بده و کرم نشان بده و مهربانی نشان بده و لا تنصب الفضل این را بنویسند و همه جا بزنند باخط خوب مسئولین به اصطلاح هنری بیایند مسابقه بگذارند بین بهترین خطاطی اونی که در کشور داریم لا تنصب الفضل اونقدر این آیه عجیب است احترام یکدیگر را بیشتراز اونی که وظیفه خودتان است نگه دارید دو جا از احترام صحبت کنید یکی اینجاست یکی هم خدا می گوید ما لکم لاترجون لله وقارا چرا احترام حضرت نوح به امتش گفت چرا احترام خدارا نگه نمی دارید ما لکم لاترجون لله وقارا آیه دوم هم إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ (نحل، 30) فقط با عدالت بنیشینی باید احسان داشته باشید
ملایی: بسیار از شما ممنونم حاج آقا مخصوص زوج ها گفت و همسران ولی این را می شود تسری داد بین دوستان و همسایه ها و رفقا و فامیل امیدوارم که زندگی ها سرشار از آسایش و آرامش و رفق و وفاق خیلی ممنون از شما و نکته های خوبی شنیدیم انشاالله خدا بهتون سلامتی بدهد صفحه 154 قرآن کریم را دوستانم تلاوت می کنند آیات 31 تا 37 اعراف را خواهیم شنید برای مشارکت در قربانی ماه صفر همچنان فرصت هست کافی است عدد چهارده را به 20000303 مراجعه کنید یا به کانال ما مراجعه کنید دقت کنید زیر نویس ها را که دوستان نحوه مشارکت را برای شما ذکر می کنند و قید می کنند انشاالله که همگی ماجور باشیم و زیر سایه اهل بیت نبی مکرم اسلام بعد از تلاوت قرآن باز می گردیم همراه شما و در کنار شما اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
(صفحه 154 قرآن کریم آیات 31 تا 37 اعراف)
ملایی: الهی که حال دلتان خوب باشد و امیدوارم که در این شب جمعه ای همه اموات و درگذشتگان مهمان سفره پر برکت ابی عبدالله الحسین علیه الصلات و السلام باشند و همه مون مشمول شفاعت حضرت اشاره قرآنی را حاج آقای حجت الاسلام عاملی بفرمایند و خداحافظی کنیم
حجت الاسلام عاملی: يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَىٰ وَ أَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ (اعراف، 35) از بنی آدم معلوم می شود که مربوط به اساس خلقت است یعنی فراگیر است و مربوط به همه انسانهاست وقتی خدا انسان را خلق کرد در عالم زر گفت بروید دنیا ولی سالم برگردیدا ز اونجا حرکت شروع شد و ان الی ربک رجا شما همه طرف من بر می گردید من یک روزی با شما دارم آخرین آیه هم این است واتقوا یوما ترجعون فیه الی الله ثم توفی کل نفس ما کسبت فهم لایومنون و انا الی ربک المنتهی انتهای مسیر من قرار دارم دوباره بر می گردید سفر شروع شد یک سفر بسیار با عظمتی که در کل کائنات همچین اثرینظیر ندارد نه سابقه نه لاحقه سیر انسان ها در اسلاب رجال میلیونها وارد می شوند ومیلیون ها خارج می شوند این کاروان حرکت کرد در اولش که انسان می خواست برودبه این سفر ترسید چطور سالم برگردد خدای متعال دلداری داد که نترسید یک منشوری میدهند که با اون سالم برگردید فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ. (بقره، 38) یعنی نه در اول قصه شما خوف داشته باشید و نه در اثنا خوف داشته باشید سفر واقعا ترسناک است یاایهاالانسان انک کادحٌ علی ربک کدحاً فملاقیه خدابه این سختی اشاره کرده تجربه هم نشان داد واقعا ترسناک بوده چرا اکثر کاروان شکار شده اند از هزار نفر چند نفر به مقصد می رسد در روایت آمده تا الانکه چندین دهه است من در امر تبلیغ هستم نگفتم و نخواهم گفت این روایت راکه ازهر هزار نفر چند نفر به مقصد می رسند
ملایی: یعنی چند نفر اهل فلاح و رستگاری هستند سالم بر می گردند همه بر می گردند اما توسط نفس و توسط شیطان بالاخره شکار شدند خدا فرمود فلقد صدر علیهم ابلیس ظنه گمانی که شیطان کرده بود که من اکثرشان را ا غوا می کنم همینطور شد فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (سبأ، 20)غیر از فریقی از مومنین همه در این کاروان اکثریت خراب شد این آیه را نگاه کنید ام تحسبوا اکثرهم یسمعون او یعقلون خیلی عجیب است یسمعون و یعقلون خیال می کند اکثر یسمعون یعقلون هستند إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا (فرقان، 44) اون وقت خدا زمینه ای فراهم کرد دو طایفه شدند یک عده استجابت کردند و یک عده استجابت نکردند یک عده لبیک گفتند و یک عده لبیک نگفتند خدا اونهایی که لبیک گفتند آخرش را گفت چی شده و اونهایی که لبیک نگفتند کجا رفتید و ماذا بعد الحق الی الزوال فأقبلوا علی جیفۀ افتضحوا باکلها امیر المومنین می گوید خدارا که نگفتند رفتند سراغ مرداری و مفتضح شدند آیه اش را بخوانم بسم للذین استجابوا ربهم اونهایی که به خدا لبیک گفتند منشوری دادید ما طبق این عمل می کنیم سالم می مانیم و سالم بر می گردیم ﴿لِلَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهمُ الْحُسْنَيٰ (رعد، 18) یعنی زیباترین پذیرایی را ما نصیب شان کردیم ﴿لِلَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهمُ الْحُسْنَيٰ خدارا گذاشتی کنار شانزده آیه حجاب راگذاشتی کنار نتیجه چی می شود من بگویم شانزده آیه حجاب را گذاشتی کنار چی می شود خدا گفته به روزی می افتد که لو انه جمیعا و مثله لافتدوا به همین دختر خانم یک روزی می شود می گوید خدایا دنیا و ما فیها اگر دست من باشد دوباره دنیا و ما فیها دست ما باشد همه را فدیه می دهم خدایا فقط من راخلاص کن و لاتحین من الصلات بعد اذکار عمومی شوخی نیست تمام شد اولئک لهم سوق الوثاق از حضرت سوال کردند خدا زیبایی ها سوء دارد سوء یعنی بدی سوء حساب دارد گفت بله سوء حساب دارد وقتی در محاسبه سخت بگیرند می شود سوء حساب پای محاسبه هم هیچ حرفی دامنش را نمی گیرد و ماواهم جهنم و بئس المهاد خدا بگوید که بعث المهاد عجب جای بدی برای زندگی است مقصدی که اینها انتخاب کردند و البته دل بسیاری از این دخترخانم ها پاک است چندکلمه صحبت می کنی می بینی که چقدر خوب تفسیر کردشب قدر همه دخترها می آید می نشیند اشک می ریزد ماها قصور کردیم نتوانستیم زیبایی های احکام و دین خدا را برسانیم که باید تلاش کنیم
حجت الاسلام عاملی: خیلی ممنون و متشکرم حاج آقای حجت الاسلام عاملی باید خداحافظی کنیم دعا کنید و انشاالله دوستان و عزیزانمان آمین بگویند اللهم وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِک، خدایا امام سجاد می گوید من خودم می خواهم با حال تو را عبادت کنم وقتی غم و قصه به من می دهی و وقتی مصیبت می فرستی من را هم مشغول می کند نمی توانم با تمرکز تمام با تو صحبت بکنم به تو عرض ادب بکنم و عبودیت تو راداشته باشم این غم و قصه اسباب غم و قصه را از من جدا کن من را مشغول نکند تا زیباترین عبادت راداشته باشم وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ یعنی داشتن هم یعنی غم وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِک، (صحیفه سجادیه) رسیدگی من به نمازم رسیدگی کنم و به قران خواندنم رسیدگی کنم و به احسانی که می خواهم با مردم داشته باشم رسیدگی بکنم وقتی گرفتار باشم قصه داشته باشم نمی توانم ان تعاهدوا استعمال سننک می خواهم به سنتها و نوافل رسیدگی کنم غم و قصه نمی گذارد من هم اینجا خدا را قسم میدهم به سه تا قلبی که آتش گرفته که هیچ قلبی مثل من آتش نگرفته است یکی قلب سید الشهدا است یک بار و دوبار و سه بار آتش نگرفت یکی قلب حضرت امیر المومنین است در عزای حضرت زهرا چنان آتش گرفت که گفت خدایا بعد دفنش گفت خدایا زمین و آسمان چقدر چرکین شده بعد زهرا یکی هم قلب حضرت ابوالفضل است که خیلی اتش گرفت که چرا برادرم بی کس می ماند و من می روم و چهارمین قلب چه قلبی است قلب حضرت زینب سلام الله علیه است و بالای تل ایستاد و سرش را گذاشت روی قلبش گفت خدایا چیکار کنم خدایا تو را قسم می دهم در این جای مقدس و منبر مقدسان چهار قلبی که آتش گرفته است هر کس هر حاجتی که دارد پای تلوزیون نشسته هر کجا صدایمان را می شنوند با عنایت خاصه رفع گرفتاری بفرما
ملایی: خدایا خیلی ممنون و منتشکرم دعا می کنم
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی پیشتر زان که چون گردی ز میان برخیزم
حالا زیر باران عشق حسین بن علی نفس تازه می کنیم السلام علیک یا اباعبدالله