شریعتی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ» «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».
زخمیام التیام میخواهم
التیام از امام میخواهم
السلام علیک یا ساقی
من علیک السلام میخواهم
گاه گاهی کمی جنون دارم
من جنونی مدام میخواهم
تا بگردم کمی دور سرت
طوف بیت الحرام میخواهم
لحظه مرگ چشم در راهم
از تو حسن ختام میخواهم
در نجف سینه بی قرار از عشق
گفت لایمکن الفرار از عشق
سلام میکنم به روی ماهتان. ایام مبارک باشد انشاءالله، شب میلاد باسعادت امام هادی، ایام ایامی است که متعلق به امیرالمومنین است. انشاءالله که همه ما زیر سایه حضرت باشیم. حاج آقای عاملی سلام علیکم و رحمه الله، خیلی خیلی خوش آمدید.
حجت الاسلام عاملی: وعلیکم السلام و رحمه الله. سعادت بزرگی است محضر عزیزان خودم، هموطنان عزیز هستیم. از این که توفیق عرض ادب به ساحت قدسی قرآن، احادیث اهل بیت، ذوات مقدسه معصومین داریم خدا را شاکریم. انشاءالله خدای متعال با فضل و کرم خودش این مطالب را منشا خیر و رحمت و برکت قرار بدهد. تبریک عرض میکنم ولادت امام بزرگوارمان، امام هادی را. انشاءالله سهم خوبی از هدایت امام هادی داشته باشیم و خدای متعال با مقام رفیع این امام بزرگوار همه ما را محرم قرار بدهد.
شریعتی: انشاءالله. امیدوارم زیارت سامرا، زیارت کاظمین، زیارت کربلا و نجف، زیارت مشهد الرضا، زیارت همه مشاهد مشرفه انشاءالله نصیبتان بشود به حق امام هادی و به حق امیرالمومنین. خوشحالیم که امروز هم با شما هستیم، در کنار شما هستیم. یک بحثی را حاج آقای عاملی در جلسات گذشته آغاز کردند و آن هم معاشقه و مغازله بنده با خدا بود. و نکاتی را شنیدیم و انشاءالله امروز ادامه فرمایشات شما را با دل و جان خواهیم شنید.
حجت الاسلام عاملی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ». بحث ما در این بود که اول شروع کردیم ادبیاتی را به ما یاد دادند که با آن ادبیات اظهار حب و عشق و علاقه با خدا را داشته باشیم، از متون و روایات، ادعیه، این را درآوردیم که عبد چطور با خدا صحبت میکند. هنر بزرگی است صحبت کردن با بزرگان و واقعاً مطالب بسیار نغزی بود آن جا. حالا جالبتر از آن این است که خدای متعال چطور از جهت حب و عشق و علاقه با انسان تعامل کرده است. در این خصوص بحث ما در این بود که وقتی که عاشق در عشق خودش صادق باشد جای عاشق و معشوق عوض میشود، معشوق میشود عاشق، عاشق میشود معشوق و در عشق آسمانی قضیه این گونه است. در عشق زمینی ولو از سنخ رمانتیکاش شما نمیتوانید این را پیدا بکنید، اصلاً ممکن نیست. زمانی معشوق برمیگردد عاشق بشود و عاشق بشود معشوق. این امکان ندارد. اما از عجایب روایات ما این است که خدای متعال آن قدر تنازل کرده است، بزرگترین جمال خدا در این جا خودش را نشان داده است یعنی یکی از بزرگترین جمال، آن اسما حسنی خدا، خودش را نشان داده است که خدا با آن عظمتش آمده است کارهایی را که باید عاشق در حق معشوق انجام بدهد عجیب این است که خدا در حق انسان این را انجام میدهد. یعنی دیگر لطف بالاتر از این، کرم بالاتر از این، ذره پروری بالاتر از این. و این که خدای متعال با چه طریقی میخواهد ثابت بکند که «وَ حَقَّي عَلَیک إِنِّي اُحِبُّک» اصلاً با حقی که تو داری در ضمه من من تو را دوست دارم. انسانها در این عالم متوجه نمیشوند این حقیقت را خیلیها. ذات این حقیقت بعد از مرگ معلوم میشود که چه قدر در جنب خدا بوده است. «یا حَسرَتا عَلی ما فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللهِ» این «جَنبِ اللهِ» آن قدر معنا دارد. یعنی شما مثل دلالت جری قرآن که دلالات مختلفی دارد با قرآن، مصادیق کامل و بارز را که شامل بشود ما به آن میگوییم جر. جر بر خلاف تفسیر متوقف بر دلالت لفظی نیست و تفسیر منحصر است، حرکت ندارد. آیه تطهیر تمام شد، مصداقش هم مشخص شد، خودش هم مشخص است اما جر این طور نیست. جر «اَلقُرآنُ یَجري کَما یَجرِی الشَمس». قرآن قرار نیست در پستو بماند، قرآن باید جریان پیدا بکند.
شریعتی: بیاید در متن زندگی.
حجت الاسلام عاملی: و تکلیف همه را مشخص میکند. بزرگترین هنر قرآن همین است. و عجیب این است که پیغمبر ما فرمود قرآن و اهل بیت از هم جدا نمیشوند، یعنی قرار نیست امام حسین در حسینیه بنشیند، امام حسین باید بیاید تکلیف همه را مشخص بکند. قرار نیست خدا در مسجد بنشیند، قرار نیست عیسی در کلیسا محصور بشود. امام حسین کار دارد، با همه کار دارد. بعضیها میگویند من عزاداری میکنم با هیچ چیز کار ندارم. در حالی که امام حسین با همه چیز کار دارد. الان که امام حسین وارد بشود باید تکلیف این یزیدهای زمان را مشخص بکند و شما هم باید اردوی شما مشخص بشود که در چه اردویی شما قرار دارید.
شریعتی: یعنی خدا هست که ما خدایی باشیم، امام حسین هست که ما حسینی باشیم.
حجت الاسلام عاملی: بله. این نتیجهاش این میشود که شما حساب کنید که الان ما بیاییم بیخیال باشیم برای اردوگاه حق و باطل، اصلاً حسینی نیستیم چون امام حسین برای تعیین اردوگاه حق و باطل آمده است و هر کسی را به اردوگاه خودش هم راه نمیدهد. «وَ ما کُنتُ مُتَّخِذَ المُضِلین عَضُدا» من گمراه کنندهها را، گمراهها را من به اردوگاه خودم راه نمیدهم. بعضیها میگویند که ما فقط میخواهیم گریه بکنیم، با هیچ چیز کار نداریم، مثلاً بگذارید کنار سیاست را، بگذارید کنار مثلاً این که اسرائیل این گونه شد، آمریکا این گونه شد. وقتی که طرف میخواهد بیاید تا 150 متری قبر امام حسین گفته بودند داعش، من در سایتهای آنها زمانی که در سوریه بودند حضور داشتم، شعارهایشان را میدیدم، حرفهایشان را میشنیدم، در خبرگزاری من خودم حضور داشتم، روزانه اخبارشان را میخواندم، پیش روی، عقبگرد، همه چیزشان، پیامهای خصوصی که میدادند. آنها اعتقادشان این بود که عبور کشورهای مبتلا به ضرایح، گذاشته بودند اسمش را کشورهای مبتلا به ضرایح، همه مشرک هستند، همه از دم باید کشته بشوند. حالا بحث ما در آن «لَن یَفتَرِقا» است که اینها از هم جدا نمیشوند. قرآن و اهل بیت از هم جدا نمیشوند، قرآن جر دارد، اهل بیت هم جر دارند. حالا بحث ما در این است که خدای متعال با ادبیات خاصی که با انسان حرف زده است حقیقتش را انسان بعداً میفهمد. میگوید: «یا حَسرَتا عَلی ما فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللهِ». یکی از عرفا میگوید من در خواب دیدم آقای بروجردی از قبر شریفشان آمدند بیرون، رفتند بالای منبر مسجد اعظم این آیه را خواندند: «یا حَسرَتا عَلی ما فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللهِ». حالا محبتی که خدا این گونه دارد به انسان جای معشوق، جای عاشق، عوض میشود اگر این را ما دقت بکنیم، نگاه بکنیم، با این حبی که خدای متعال نسبت به بشریت دارد اصل اولی دیگر عذاب نیست، اصل اولی برای دین ما عذاب نیست. اینها یک مسیری است که انسانها درست کردند، یعنی انسانها آن مسیر را انتخاب کردند. در حدیث قدسی است خدا میگوید یک نفر از دنیا خارج نمیکنم «الَّا اُریدُ مَن اَرحَمَ» مگر این که تلاش میکنم این جهنم نرود. خدا فرموده است حدیث قدسی. چقدر زیباست، چقدر به فکر ما است.
شریعتی: یعنی بهشت برای شما آماده و مهیا است مگر این که خودتان بخواهید بیایید بیرون.
حجت الاسلام عاملی: بله. فلذا در بهشت تراس دارد، در جهنم تراس ندارد. «یَرِثُونَ الفِردوس» داریم، «یَرِثُونَ الجَهَنَّم» نداریم چون برای همه جا آماده است در بهشت. خودش که نمیرود بقیه به ارث میبرند. جهنم این گونه نیست. «الَّا اُریدُ مَن اَرحَمَ» یک نفر را خارج نمیکنم مگر این که میخواهیم رحم بکنم. این همان ظهور «الَّا رَحمَةً مِن رَبِّک و لِذلِکَ خَلَقَهُم» است. این کلمه «خَلَقَهُم» را دقت کنید، یعنی اصل خلقت، بنای خلقت، رحمت است، افاضه است، عنایت است، پذیرایی است. «اَنتَ دَعُوتَني اِلَیک». انسان هر چه قدر که بزرگ بشود، حضرت آقای شریعتی، انسان هر چه قدر که بزرگ بشود بالاترین جمال، ما آذری میگوییم یاراشیخ یعنی چیزی که خوب به او بیاید، یاراشیخ یعنی چیزی را میگویند که این برای شما خیلی مثلاً… .
شریعتی: برازنده شماست.
حجت الاسلام عاملی: بله، احسنت. آن چیزی که انسان هر چقدر که بزرگ بشود آن که برای او برازنده است عفو است، گذشت است، رحمت است، عنایت است. این که میبینید در این دنیا بزرگان این دنیا خونریز هستند و بشریت را وجه المصالحه کردند آن که به فکرش نیستند، زندگی انسانها، بچهها، زنها، اطفال، کودکان و کرامت انسان بشکند، این خیلی مهم است. کرامت انسان بشکند برای خدا خیلی سخت است. در حدیث است که خدا فرمود من همه چیز را به مومن واگذار کردم ولی واگذار نکردم ذلیل بشود؛ «إِنَّ اللهَ فَوُضَ إلی المؤمِنِ أُمورَه کُلَّها وَ لَم یَفُوضُ إِلیهِ أن یَکُونَ ذَلیلاً». این که الان میبینید که بزرگان این روزگار که دنیا را تولیت میکنند این قدر خونریز هستند چون بزرگ نیستند، کودک هستند. در روایت است که در آخر الزمان کودکان به مصدر تولیت میرسند، سرنوشت انسانها به دست آنها میافتد. وقتی که خدای متعال معشوق انسان است اما میآید نقش عاشق را ایفا میکند این نشان میدهد که اولاً انسان یک استعداد بسیار عجیبی دارد که خدا این قدر حساب برایش باز کرده است. حیف است که این استعداد برود در قبر انسان دفن بشود، حیف است که در روزمرگی هضم بشود، یک وقت ببیند که همه چیز به پایان رسیده است. این شیطان بود که گفت انسان از خاک آفریده شده است، در نتیجه گفتند که غیر از میل به خاک میل دیگری ندارد. انسان امیال بسیار بسیار مقدسی دارد، این طور نیست که صرفاً رو به سرازیری برود. «مِن السَماءِ رِزقَاً وَ مَا یَتَذَکَرُ إلَّا مَن یُنیبُ» آن چیزی که رزق است رزق، رزق سماوی است، یعنی آن که جنبه سماوی داشته باشد، آن میشود رزق برای شما. خدا رحمت کند حضرت امام را. به این نکته که میرسد میگوید مراد باران نیست، باران را که همه میفهمند. «وَ مَا یَتَذَکَرُ إلَّا مَن یُنیبُ» دیگر معنا ندارد که. حالا مطلب دوم از این که این قدر خدا حساب باز کرده است ما میفهمیم که دنبال این قضیه یک مقصد بزرگی برای ما است، محاسبه عظیمی است، معاقبه خاصی است، پاداش بزرگی است. هر چقدر که عظمت خالق بزرگتر بشود، هر چقدر که هدف از خلقت فاخرتر بشود، معلوم میشود که ما برای اهداف جزئی خلق نشدیم، یک مقصدی، یک مرامی، از ما غصب شده است. و لذا بلای بزرگی است که انسان غافل بشود تمام جمال را ببیند، اراده حکیمانه را ببیند و تمام مقدمات عظیمی که درست شده است برای انسان که همه برای انسان خلق شده است، «خَلَقتُ الاَشیاء لاَجلِک وَ خَلَقتُکَ لِأَجلی» این خیلی خطرناک است. یعنی حواست را جمع کن، بی حساب زندگی نکن. اگر اساس این عالم بیاید رحمت بشود، حب بشود، عشق بشود که ما الان مدتها است که بحث میکنیم خیلی از تهدیدهایی که در قرآن است اینها دیگر همه فرعی است، اصلی نیست. مثلاً «قُتِلَ الاِنسانُ ماأَکفَرَه»، قرار نیست.
شریعتی: این اصل نیست. اصل رحمت است و محبت.
حجت الاسلام عاملی: «إلَّا رَحمَةٍ مِن رَبِّک وَ لِذلکَ خَلَقَهُم». انبیا را هم که فرستاده است به عنوان ظهور رحمت فرستاده است، «رَحَمةً لِلعالَمین». سلسله انبیا که حرکت کردند سلسله حب است. «ثُمَّ بَعَثَهُم اِلی سَبیلِ مُحَبَتِ»، امیرالمومنین فرمود. خدا این سلسله انبیا را تکان داد بروید، کجا بروید، 124 هزار پیغمبر بروید به انسان بگویید که من شما را دوست دارم. «ثُمَّ بَعَثَهُم اِلی سَبیلِ مُحَبَتِ». جهان در سیر حبی شد هویدا. از اشعار خدا رحمت کند حضرت آیت الله حسن زاده آملی است. یک آقایی میگوید: «قُتِلَ الخَرّاسُون» این فرع است. مدام میگوید «وَیلٌ، وَیلٌ، وَیلٌ»، اینها همه امر عارضی است، این مسیر را انسانها انتخاب کردند. یا لعنهایی که شده است، «وَالَّذینَ کَفَرُوا فَتَعساً لَهُم»، این نتیجه کفری است که انسان انتخاب کرده است که از این همه دلایل کائنات چیزی نفهمیده است. به طور طبیعی این هلاک میشود، یعنی «فَتَعساً لَهُم»، «فَتَعساً لَهُم» تکوینی است، قراردادی نیست. اینها همه عارضی است، آتش جهنم همین طور عارضی است. قرار نیست که خدا انسانها را خلق کند ببرد جهنم، اصلاً در شأن خود خدا نیست. خودش در اول خلقت فرمود: «فَمَن تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوفَ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنُون»، از اول خلقت به فکر این بوده است که ما غم و غصه نداشته باشیم. قرآن را دارم برای شما میخوانم. یک جمله بگویم خیلی لذتبخش است. هر کجا خدا میخواهد این امر عارضی را بگوید غالباً مشروط میگوید. میگوید چون شما این کار را کردید این گونه شد. «فَلَّما آسَفُونا انتَقَمنا مِنهُم» انتقام در شأن خدا نیست، انسان بزرگ که انتقام نمیگیرد. «إنَّا مِنَ المُجرِمینَ مَنتَقِمُون». تعلیق حکم راس مشمل بر علیت است، چون مجرمند انتقام آمده است. «فَلَّما آسَفُونا» وقتی ما را به غضب درآوردند «انتَقَمنا مِنهُم» انتقام گرفتیم. این مسیر را خودشان انتخاب کردهاند. گفتند: «فَأتِنا بَمَا تَعِدُنا إِن کُنتَ مِنَ الصادِقین» مدام میگویی عذاب، عذاب، عذاب را بیاور ببینیم. «وَ یَستَعجِلُونَکَ بِالسَیِّئَةِ قَبلَ الحَسنَةِ» اینها عجله میکنند به عذاب قبل از این که رحمت را بخواهند. گناه که کردی عجله کردی به عذاب، این همیشه آویزه گوشمان باشد. گناه که کردید عجله بر غضب است، عجله بر عذاب است. چقدر خدا عالی گفته است: «وَ یَستَعجِلُونَکَ بِالسَیِّئَةِ قَبلَ الحَسنَةِ وَ قَد خَلَت مِن قَبلِهِم المَثلاث» در طول تاریخ دیدید آنهایی را که از حد خارج شدند چه بلایی سرشان آمد اما عجله دارند برای عذاب. دنبالش عجیب است. «وَ إِنَ رَبَّکَ لَذُو مَغفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلَی ظُلمِهِم» خدای تو با این همه کارهایی که اینها میکنند صاحب مغفرت است، «لِلنَّاسِ عَلَی ظُلمِهِم». اول این را میگوید، بعد «وَ إنَ رَبَّکَ لَشَدیدُ العِقَابِ». قواعد کلی را خدا ارائه میکند، قواعدی که سنتهای آفرینش هستند، ناموس عالم هستند، هیچ وقت این سنتها تغییر پیدا نمیکند. چند جا خدا گفته است: «لاتَبدیلَ، لاتَبدیلَ»، یکی این جا است، «لاتَبدیلَ لِسُنَتِ الله» یعنی قواعدی که در گذشته گذشته است، ملاحظه شده است، اجرا شده است، همیشه جاری است. عالم، عالم رحمت است و از این حبی که خدا دارد نسبت به انسان که جای عاشق مینشیند خودش و به اصطلاح معشوق، عاشق میشود برای انسان نشان میدهد که عالم عالم رحمت است، عنایت و افاضه است و ضیافت است. و لذا یک نکته هم عرض بکنم در قرآن. رها کن، رها کن، رها کن، اینها همه عارضی است، قرار نیست پیغمبر رها بکند. پیغمبر برای وصل آمده است نه برای رها کردن. چند جا که خدا گفته است دقت کنید خیلی دیدنی است. خدا میگوید قرار نیست شما خلاف کنید ما هم صورتمان را برگردانیم برویم. «أَفَنَضرِبُ عَنکُمُ الذِّکرَ صَفحًا أَن کُنتُم قَومًا مُسرِفِینَ» شما خیال کردید که ما صورتمان را برمیگردانیم، رها میکنیم شما را؟ ما شما را رها نمیکنیم. این بسیار خطیر است و بسیار مهم است برای انسان که در این خصوص توجه بکند که انبیا برای رها کردن انسان نیامدند، انبیا با انسان کار دارند؛ «إنَّ عَلَینا لَن هُدای» باید این حق را ادا بکنند. خدا میگوید شما یک حقی گردن من دارید من باید شما را هدایت بکنم، بزرگ بکنم، ذائقهتان فاخر باشد تا بتوانید از لذتهای مهم من استفاده بکنید. خدا کجاها گفته است رها کن، به پیغمبر گفته است رها کن. خیلی جالب است. من در قرآن چند ذائقه را گفته است رها کن. یک؛ آنهایی که خیال کردند زندگی میدان بازی و سرگرمی است. دو؛ آنهایی که خیال کردند زندگی یک رستوران و برای خورد و خوراک است. سه، چهار… . الان آیاتش را فقط سریع بخوانم.
شریعتی: بفرمایید.
حجت الاسلام عاملی: اول آنهایی که دنیا را میدان بازی، سرگرمی، فرو رفتن در فساد و شهوت میدانند. میگوید: «فَذَرهُم یَخُوضوا وَ یَلعَبُوا حَتِّی یُلاقُوا یَومَهُم الَّذِي یُوعَدُون» من یک روزی با اینها دارم. دو بار این آیه تکرار شده است؛ معارج 42، زخرف 83. «قُلِ الله ثُمَّ ذرهُم فِي خَوضِهِم یَلعَبُون»؛ آن «یَلعَبُون» را تکرار دارد، آن بسیار کلمه مهمی است. «یَلعَبُون» آخرش خروجی ندارد، سرگرمی است.
شریعتی: فقط سرگرم هستند.
حجت الاسلام عاملی: بله. نیامدیم ما این جا بساط سرگرمی برای شما درست کنیم، آمدیم در این جا به شما بگوییم: «اِقرَأ وَ اِرقَع».
شریعتی: بیا بالا.
حجت الاسلام عاملی: «تعالَوا»، همه میگویند «تَعالَوا». خود پیغمبر از بالا آمده است؛ «وَ اتَبِعُوا النُورَ الَّذي اَنزِلَ مَعَهُ» گفت پیغمبر با قرآن از بالا نازل شده است. میخواهند که از دست انسان بگیرند و بکشند بالا. امامهای ما «دُنیا بِأبدانِ مُعَلَّقَةُ بِالمَلإ الأعلی» روحشان در محل اعلی است. همواره میگویند با خاک بازی نکن.
چیست این برخاستن از روی خاک
تا که آگه گردد از خود جان پاک
همه آمدند گفتند که دستت را بگیر از این چاه بیا بیرون.
که این جهان چاهیست بس تاریک و تنگ
هست بیرون عالمی بی بو و رنگ
آی معنا دارد این شعر، آی انواعی دارد چاهها، که انسانها این جا در چاه باشد در آخرت هم در چاه باشد. «وَ لَقِد عَلِمتُم النَّشأةَ الأولي فَلَو لا تَذَکرُونَ» این جا میبینی در چاه هستی، آیا نمیبینی در آن جا هم در چاه هستی؟ این آیه قرآن است. حضرت علی بن موسی الرضا فرمود: «قَد عَلِمَ اولُوا الاَلباب اَنَّما هُنالِکَ یایُعلَمُ اِلَّا بِما هاهُنا» اولی الالباب میدانند آن که در پشت پرده میگذرد آن در این جا شکل میگیرد. و لذا پیغمبر ما فرمود: «اِنَّ مَعَ الدُّنیا آخِرَة»، نگفت که بعد از دنیا آخرت است.
شریعتی: با همین دنیا است.
حجت الاسلام عاملی: الان شکل میگیرد. الان ما با حرفهای خودمان، اقدامات خودمان، رفتارهای خودمان، ابدیت خودمان را میسازیم. به اصطلاح بعضی از عرفا جدول وجود خودمان را الان داریم پر میکنیم. حرفهای بی ربطی میزد، امیرالمومنین فرمود یک جملهای فرمود، آقای حسن زاده آملی آن را ترجمه کرد. گفت حضرت به او گفت که الان داری جدول وجودت را پر میکنی. دو؛ کسانی که دنیا را رستوران فرض کردند؛ «ذَرهُم» ول کن اینها را، «یَأکُلوا وَ یَتَمَتَّعُوا وَیُلهِهِم الأَمَلُ فَسَوفَ یَعلَمُون» به زودی میفهمند که چه اشتباهی را مرتکب شدند. ببینید اولی هم آخرش تهدید بود «حَتِّی یُلاقُوا یَومَهُم الَّذِي یُوعَدُون»، این جا هم آخرش تهدید است. سوم؛ کسانی که پیغمبر میگوید ول کن، رها کن. کسانی که دین را به عنوان سرگرمی میخواهند. «وَ ذَرِ الَّذینَ اتَّخَذُوا دِینَهُم لَعِبًا وَ لَهوًا وَ غَرَّتهُمُ الحَیَاةُ الدُّنیَا».
شریعتی: اینها را هم رهایشان کن.
حجت الاسلام عاملی: رها کن. برای سرگرمی امام حسین را درست نکردند که شما برای خودتان سرگرمی درست کنید یا ریاست درست بکنید یا هیئتها صرفاً محل تخلیه هیجانات بشود. آنها آمدند ابدیت ما را بسازند، آنها آمدند الگوهای جاودانهشان، «دارِ الفَنا، شُفَا دارِ البَقا» اول این جا الگوی جاودانه. رفتار ما، عروسی ما، عزای ما، لباس ما، سلوک اجتماعی ما، تجارت ما، سیاست ما، در همه ابواب حرف دارند. 700 نوع آداب داریم، جنگ هم الان روی آداب است. اگر آداب را از بقیه بگیرید بعد بیایید عزاداری هم بکنید. حضرت فرمود: «خُذ مِنَّا عَنَّا» اگر میخواهید با ما باشید عظمی بگیرید. دنبال آیه آن قدر وحشتناک است. میگوید: «وَ ذَکِّر بِهِ أَن تُبسَلَ نَفسٌ بِمَا کَسَبَت» پیغمبر تذکر بده که گاهی نفس انسان به خاطر اعمالش «تُبسَل». «تُبسَل» یعنی «تُحبَس» حبس میشود. گاهی به خاطر یک گناه صد سال از سالهای آخرت جلویت است در جهنم. بعضی اعمال ما حبس کن است، محرومیتآور است، چون دیگران را محروم کردیم. الان آذوقه مردم را احتکار کردی، از اضطرار مردم سو استفاده کردی، از این که فرصتی برایت پیدا شده است به خاطر این تحولات اقتصادی آمدی محروم کردی سفره مردم را دزدیدی. «اَغنیاهُم یَسرِقُونَ زادَ الفُقَراء» در آخر الزمان است که اغنیا توشه فقرا، سفره فقرا، را میدزدند. این را محروم کردی، تو میشوی حبس، «أَن تُبسَلَ نَفسٌ بِمَا کَسَبَت لَیسَ لَها مِن دُونِ الله وَلِيٌ وَلَا شَفِیعٌ» هیچ چاره، هیچ راهکاری هم که خلاص بشود نیست. «وَ إِن تَعدِل کُلَّ عَدلٍ لَا یُؤخَذ مِنهَا» دیگر دنیا را بیا هدیه بده، تمام شد. «مَا یُبَدَّلُ القَولُ لَدَيَّ»، خدا چند جا گفته است که تبدیل نیست یک مورد هم این جا است.
شریعتی: یعنی دیگر کار از کار گذشته است.
حجت الاسلام عاملی: گذشت. خدا میگوید حکم من دیگر تغییر بردار نیست. یعنی وقتی کسی از دنیا میرود وحشتناکترین، وحشتناکترین، وحشتناکترین، حالتش این است که یک لحظه متوجه میشود که دیگر هیچ چیز تغییر بردار نیست. یعنی الان بتواند حسناتش را اضافه کند نمیشود، یک گناهش را خط بزند این هم ممکن نیست. این وحشتناکترین حالتی است که آن جا ممکن میشود. فرمود: «أُولئِکَ الَّذینَ» همه اینها را برای کسی که دین را ملعبه گرفتند، بازی گرفتند.
شریعتی: همه چیز برایشان شوخی است یک وقتهایی.
حجت الاسلام عاملی: الان رفته است مثلاً در بازار، در سیاست، در تجارت، کار خلافش را میکند، یک هیئتی به نام حضرت زهرا هم دارد. میگوید خانم، خانم آن قدر به ما لطف کرده است، آن قدر ما ممنون لطف خدا هستیم. سر آنها کلاه نمیرود، سر خدا کلاه نمیرود. حالت اعتذار میگوید که «مَن رَبُّک» میگوید خدا، خدا از بالا میگوید: «کَذِبَ». جهنم همین است. هر چه قدر رو به قبله میکنند یک فرشتههایی است برمیگردانند چون سر خدا کلاه نمیرود. مرد عصاره زندگی است.
شریعتی: یعنی ما که هر چه بگوییم، هر رفتاری بکنیم، ملکوت این عالم و رفتارهایمان را که نمیتوانیم تغییر بدهیم.
حجت الاسلام عاملی: بله. در دفتر خدا، در محاسبه خدا، قضیه این گونه است. «أُولئِکَ الَّذینَ أُبسِلُوا بِمَا کَسَبُوا لَهُم شَرَابٌ مِن حَمِیمٍ»؛ دیدید این هم آخرش تهدید شد. کسانی که ذر، ذر، ذر، رها کن. میگوید که: «لَهُم شَرَابٌ مِن حَمِیمٍ» از آب داغ جهنم شرابشان است. «وَعَذابٌ أَلیمٌ بِمَا کَانُوا یَکفُرُونَ» که دین را بازیچه قرار دادهاند و دین عالی است، کردند دین آلی. ما دو تا دین داریم: دین عالی، دین آلی. دین عالی از علو است، تعالوا، اما دین آلی ابزار است. این را ابزار میکنند. امام حسین هم گفت من برای چند چیز آمدم کربلا، یکی این است که دین شده است ابزار، «وَ دینَ اللهِ دَخَل»، «دَخَلَ» یعنی ابزار شده است. یک وقت عرض کردم خدمتتان. دین آمده است ما را خراتی بکند، ما برمیگردیم دین را خراتی میکنیم. الان اخیراً اعلام کردند که در افغانستان تمام آیاتی که مربوط به صهیونیستها است همه را حذف کردند.، آیاتی که مربوط به نهی از منکر است از کتابهای درسی حذف کردند، آیاتی که به اعتماد آنها نفرت درست میکند همه را حذف کردند. یک جمله بگویم، جالب است. در روایت است در آخرالزمان انسانها «یَطلُبُونَ الدُنیا بِأعمالِ الآخِرَ» میخواهند لذت دنیایی ببرند با اعمال اخروی میبرند. یک ابزارهای موسیقی خاصی آوردند وارد عزاداریها کردند. ما قرار است که با امام حسین همراه بشویم، آن قطره اشکی که در محرم خاموش کردن جهنم را دارد آن قطرهای است که شما را با امام حسین همراه میکند، آن قطره است، «اَطهَرنَها یَوجَدنا» است. و لذا ما میآییم به عنوان این که وارد یک مدرسه بشویم. یکی از بزرگان یک کتاب خوبی نوشته است، مدرسه حسینی. از اول حرکتشان از مدینه تا برمیگردند همه مدرسه است.
شریعتی: یک مکتب است، یک درس است، یک فرهنگ است.
حجت الاسلام عاملی: بله. چهارم؛ کسانی که میگوید ذر، ول کن. آن کسانی هستند که به دین افترا میبندند. خدای متعال دو بار گفته است: «ذَرهُم مایَفتِرُون» آن که به ما افترا گفته است، کسانی که افترا میبندند. یعنی دین را از خلوص میاندازند، در دین بدعت درست میکنند. بدعت در دین درست کردند جان دین را گرفتند. آن دین دیگر دینی نیست که خدا بگوید: «فَرَضیتُ لَکُمُ الاِسلامَ دیناً». مدام پیرایه پیرایه، مدایم پیرایه پیرایه. آن قدر پیغمبر ما حساس بود که یک ذره ناخالصی قاطی نشود به نام دین. یک وقت شنیدند که یک عده از اصحاب بزرگ رفتند بالای کوه دارند زندگی میکنند، بریدند از دنیا. از ترس آخرت، از خوف، از این که چطور رضای خدا را جلب کنند. هر کاری کردند دیدند نمیشود، نشد، نشد، همه دنیا را رها کردند بالای کوه دارند زندگی میکنند. خانمهایشان شکایت کردند. فوراً پیغمبر ما آمد مسجد در حالی که عبا روی زمین کشیده میشد. فرهنگ عربی است که عبا یا چادر روی زمین کشیده بشود یعنی طرف خیلی ناراحت است. فوراً جلویش را گرفتند. این کج فهمیهای دینی بدترین ضربه را به دین میزند. انسانهای جاهل همه میخواهند آداب شکلی درست میکنند. خیلی مواظب باشند در محرم. آداب شکلی، آداب شکلی به این سادگی نیست. آداب شکلی که پیام فاخری در آن نباشد ما حق نداریم قاطی بکنیم. مدام اضافه کردن، اضافه کردن، در طول تاریخ یک کارهایی شده است.
شریعتی: آن وقت یک مدت که میگذرد اصلاً میبینی شکل آن کلاً همه چیزش عوض شده است، یک چیز دیگر شده است.
حجت الاسلام عاملی: صلیب را برداشته است جلوی دست دارد الکی. صلیب آداب شکلی شد برای شما؟! اولاً شعار دیگران است، چه پیامی دارد برای شما؟ چه مفهومی دارد برای شما؟ زورآزمایی که من میتوانم این را مثلاً بکنم و اینها. آداب شکلی، آداب شکلی، سم ما است. آداب شکلی باید دست خدا داد. مکه آداب شکلی است، همه تداعی، تداعی، تداعی. هفت بار طواف میکنید آداب شکلی است، هفت در جهنم را میبندید در هر طواف، به اینها میگویند آداب شکلی. حالا یک چیز جالبی بگویم آقای شریعتی. خدا در قرآن سه بار به پیغمبر فرموده است من را رها کن. تا به حال میخواندیم آنها را رها کن… .
شریعتی: حالا دیگر من را رها کن.
حجت الاسلام عاملی: به پیغمبر خداوند سه بار گفته است من را رها کن، «ذَرني». «ذَرني» در ادب عربی تهدید است. «ذَرني» در کلام عرب معنیاش این است که مبادا به من مراجعه کنی برای شفاعت، برای وساطت، برای این که واسطه بشوی من برای اینها یک کاری بکنم.
شریعتی: من هیچ کاری برای اینها نمیکنم.
حجت الاسلام عاملی: احسنت. سه بار گفته است: «ذَرني».
شریعتی: خطرناک است.
حجت الاسلام عاملی: خیلی خطرناک است. هر سه مربوط به تکذیب و عناد در آیات قرآن است. کسانی که این همه کائنات دارند با تو حرف میزنند، با تو حرف میزنند. پایینترین آن که خاک است. اعجاز خاک را، اعجازهایی که خاک دارد، من یک وقتی انشاءالله بنا دارم این جا خدمت شما پایینترین آن خاک است. اعجازهایی که دارد، چطور با انسان میخواهند حرف بزنند. آن وقت قرآن که دیگر سنگ تمام گذاشته است، «القُرآنُ مَأدِبَةُ الله» مادبه خداست. سفرهای که دعوت بکنند به آن میگوید مادبه. اصلاً مادبه از ادب است، یعنی ادبستان. طرف بیاید بگوید که من هیچ چیز از اینها نفهمیدم، از قرآن من هیچ نمیفهمم. اندازه یک قرآن خدا حرف زده است، آخرش بگوید من هیچ چیز نفهمیدم. چه ظلمی است. خدای متعال تمام کائنات دارد حرف میزند بیاید بگوید که من هیچ چیز نفهمیدم بشود مشرک، این ظلم است. «إنَّ الشِرکَ لَظُلمٌ عَظیم»، چون ظلم عظیم است، چون عقل را تعطیل میکند، خدا آن قدر به عقل حرمت قائل است میگوید: «إنَّ الشِرکَ لَظُلمٌ عَظیم»، چون عقل اجازه نمیدهد شما بیایید بشوید آتئیست. در برابر ظلم، شفاعت نیست. چرا برای مشرک شفاعت نیست چون ظلم است. به حضرت نوح چه گفت؟ «وَ لا تُخاطِبني فِي الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُغرَقُونَ» درباره ظلم، آن کسی که ظلم کرده است، با من حرف نزن. ممکن است شما در خانه در رفتار خانه، در رفتار منزل، در تربیت فرزند، در سلوک عقلانی با خانواده، خانم باشد، مرد باشد، به همدیگر ظلم بکنند. «الَّذِینَ ظَلَمُوا» ممکن است به یک ملتی ظلم بکنی، ممکن است که حیثیت یک کشور را هزینه بکنی، اینها از آن گناهانی است که ما در آن کتاب نوشتیم که «نه بخشش، نه جبران». این بحث را چرا آوردم؟ برای این که خدای متعالی که آن قدر تنازل کرده است در برابر ما، اصلاً این که به من اجازه داد نماز بخوانم تنازل است. امام سجاد به خدا عرض میکند: «لَولَا الواجِبُ مِن قَبُولِ أَمرِکَ لَنَزَّهتُکَ مِن ذِکرِی» خدایا واجب الطاعه نباشی من نماز نمیخوانم برایت. «اَینَ التُراب وَ رَبُّ الأرباب»، این را چه وقت کنه این را انسان میفهمد؟ وقتی در مظاهر بزرگی خدا سیر میکند، وقتی در عوالم بدون انتهای این عالم سیر میکند، وقتی در عمق یک ذره متمرکز میشود، میبیند ای خدا. خدای ما این کلمه «اللهُ اَکبَر» را که گفته است نماز ما محفوف به «اللهُ اکبَر» است، متعلق آن را هم نگفته است اکبر از چه، آن وقت میفهمد که منِ انسان با این ضعف به من اجازه داده است و چقدر حساس است که من در برابر او عبادت داشته باشم. به اندازه یک قرآن دور من طواف کرده است. قرآن تمام طواف میکند اطراف ما را، با برهان، با استدلال، با تاریخ، با آیه، با روایت، با قصه. انسان باز کرده است. حالا میرسیم به آن بحث اصلی که ادامه بحث است.
شریعتی: یعنی من کجا و او کجا.
حجت الاسلام عاملی: احسنتم. آن وقت غرق میشود، من این را به شما بگویم. وقتی که در جمال و جلال حق مستغرق شد دیگر امکان جدا شدن نیست.
شریعتی: برای ما؟
حجت الاسلام عاملی: انسان دیگر نمیتواند یک لحظه جدا بشود.
شریعتی: یعنی نمک گیر میشوی.
حجت الاسلام عاملی: نه، نه، نه. «الَّذینَ یَذکُرونَ اللهِ قیاماً وَ قُعوداً وَ عَلی جُنُوبِهِم» امر نیست، ظاهرش امر است. اشاره به یک حقیقت است که اگر شما در جمال من غرق شدید امکان این که از زبانتان ذکر گفتنی است. و لذا گفت: «المُؤمِنُ مَشغُول»، «إِنَّ المُؤمِنَ لَمَشغُول»، امکان جدا شدن نیست. و لذا پیغمبر ما فرمود: «تَنامُ عَینَایَ وَ لا یَنَامُ قَلبي» چشمم میخوابد اما قلبم هیچ وقت نمیخوابد.
شریعتی: چون غرق است.
حجت الاسلام عاملی: غرق است. آن وقت از یک طرف جمال میگیرد، جمالی که قابل تصور نیست برای ما، از یک طرف ارمان، هر کار میکند خودش را محروم میبیند. آن عظمت که در مقابلش است هر کار میکند میبیند محروم است، محروم است، محروم است. ای وای، ای وای، ای وای، چه کار کنم، شروع میکند گریه. و لذا تمام بزرگان آخر خط پناه بردند به گریه. این گریه آن قدر لذت بخش است، هیچ لذتی در دنیا به لذت آن اشکی که به خاطر نرسیدن به جمال حق، یعنی هر چقدر میرسد میگوید کم است، نشد، نشد. و لذا سه بار چشم حضرت شعیب کور شد. خدا گفت چقدر قرار است کور بشود چشمت. گفت: «لَستُ اَصبِر». ببینید دست گذاشت روی بیقراری. این بیقراری شما جلوتر بروید، خدا دستتان را بگیرد، مراحلی، سنگرهایی فتح بشود، محرمیتی درست بشود، عوالمی برای شما از جمال حق ظاهر بشود، میشود بیقرار. بیقراری جزو لاینفک معرفت حضرت حق است. «وَ لایَقِرُ قَراري دُونَک»، امام سجاد میگوید: . «وَ لایَقِرُ قَراري دُونَک» خدایا بیقرارم، بیقرارم. «مَعَک مِنکَ» در عمرم اعتکاف دارم. چه تعبیر بزرگی است. و لذا جمال حضرت حق جوری است که میگیرد، میبرد، دیگر رها نمیکند. و در کنارش یک چیز دیگر هم است، آن هم هیبت ابدیت، هیبت آخرت، هیبت تبدل نشئه، هیبت قرار گرفتن در ساحه ابدیت. وقتی ساحه ابدیت را میبیند دیگر «یَومَ بَعضَ یَوماً». هشتاد سال عمر کرده است میگوید انگار من دیروز این جا بودم. ببینید ابدیت چه پهنهای دارد. خدایا، خدایا، آنهایی که زیر پا میگذارد برای لذات مقطعی. چند نفر نگاه کند خانم را، بگوید به به چه قیافهای دارد، چه لباسی دارد. چه معامله کردی، چه دادی چه گرفتی. «الدُنیا سُوقُ رَبحَ فیها قَومٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ» حضرت فرمود دنیا یک گذری است همه که وارد میشوند از آن طرف خارج میشوند. یک عده «رَبحَ فیها قَومٌ» سود مفصلی برداشت کردند، «وَ خَسِرَ آخَرُونَ» هم خودش را خسران کرده است هم زن و بچهاش را خسران کرده است، اهل بیتاش را خسران کرده است.
شریعتی: باختی دیگر، باختی.
حجت الاسلام عاملی: تنها خودش را نباخته است، «خَسِروا اَنفُسَهُم وَأهلیهُم». یعنی مرد خانه در خانه استراتژی تربیتی نداشته است باعث شد که هم خودش روسیاه بشود…
شریعتی: و هر چیز و هر کسی که با تو نسبتی داشته است.
حجت الاسلام عاملی: بله. که شما در زندگیاش تاثیر داشتید.
شریعتی: خیلی ممنون و متشکرم حاج آقای عاملی. و خیلی ممنون و سپاسگزارم از لطف و عنایت و مرحمت شما. روز شنبه، 25 ام تیرماه 1401، مراسم هفتمین دوره ختم قرآن کریم برنامه سمت خدا است همان طور که دوستانمان زیرنویس کردند از نماز ظهر و عصر با حضور کارشناسان عزیز، مخاطبان جان، در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی برگزار میشود. چشم به راه هستیم و واقعاً مشتاق دیدار. خیلی از دوستان و عزیزانمان از تهران، از مناطق اطراف میگفتند شما یا در شهر مقدس قم مراسم ختم قرآن را برگزار میکنید، یا در مشهد مقدس، یک سفر ما شیراز بودیم خدمت شیرازیهای عزیز و تهرانیها و اطراف تهران گلهمند بودند. ما از حرم عبدالعظیم حسنی انشاءالله مراسم هفتمین دوره ختم قرآن کریم را تقدیم خواهیم کرد و چشم به راه هستیم و انشاءالله مشتاق دیدار. اگر اجازه بدهید مشرف بشویم به ساحت نورانی قرآن کریم. برمیگردیم، با دل و جان همراه شما و در کنار شما.صفحه596قرآن کریم
شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». کم کم صدای پای عید بزرگ و سعید غدیر هم دارد میآید. یادمان نرود در حد وسع و توانمان به عشق امیرالمومنین یک کاری بکنیم، گرهای باز کنیم، لبخندی به لبی بنشانیم و امیدوارم که حضرت هم لبخندشان را از ما دریغ نکنند. قرارمان پس شنبه، مراسم ختم قرآن برنامه سمت خدا، هفتمین دورهاش است. در حرم حضرت عبدالعظیم منتظرتان هستیم. وقت در اختیار شماست حاج آقای عاملی، نکتههای پایانی را بفرمایید و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام عاملی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ/ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا (5) إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا (6)»، خدای متعال اول وضع بسیار وخیم پیامبر ما را ترسیم کرده است در مکه «أَنْقَضَ ظَهْرَكَ» کمرت را شکست مصیبت. بعد دنبال آن میگوید: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا (5) إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا (6)». یعنی یک قاعده را با مصداق ذکر کرده است. یعنی اگر شما در سختی قرار گرفتید و به شرطی که این سختی را شما پای خدا نوشتید که گفتید «حَسبُنَ الله» و جزع فزع نکردید، در آن جا یسر بالای سر شما ایستاده است. این یک قانون کلی است. اما یک شرطی دارد. شرطش این است که شما در همچین شرایطی جزع فزع نکنید، یعنی تسلیم باشید. آن وقت حتماً بعد از عسر، یسر هست. اصلاً چرا خدا فرمود: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا»، نگفت «بَعدَ الْعُسْرِ يُسْرًا».
شریعتی: همراه این سختی، آسانی است.
حجت الاسلام عاملی: بله. علتش این است که میخواهد بگوید که آسانی بالای عسر ایستاده است. شما به شرطش عمل بکنید این یسر نازل بشود. در آیات دیگر هم به همین مطلب اشاره کرد. «وَ أَمّا مَن آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحًا فَلَهُ جَزَاءً الحُسنی وَ سَنَقُولُ لَهُ مِن أَمرِنَا یُسرًا»؛ این شرط محقق بشود ما یسر را میآوریم. باز فرمود: «فَأمّا مَن أعطی وَ اتقی وَ صَدُقَ بِالحُسنی فَسَنَیَسِّرُهُ لِلیُسری» اگر شما به وظیفهتان عمل کردید «اُوفوا بِعَهدی اُوفوا بِعَهدِکُم» من هم یسر را نازل میکنم. باز فرموده است: «وَ مَن یَتَّقِ الله یَجعَلُ لَهُ لِأَمره یُسرا». گرفتاری بالاتر از حضرت یونس نمیشود. آن جا گفت: «لا الهَ الَّا اَنتَ سُبحانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظالِمین» یسر نازل شد. حضرت موسی در بدترین شرایط افتاد، امتاش گفت «إنَّا لَمُدرَکُون» دیگر کار ما تمام است، همه کشته میشویم. حضرت موسی اعتمادش، توکلش، به خدا بود، متصل شد به خدا، به پای خدا نوشت گفت «حَسبُنَ الله»، فوراً یسر نازل شد ولی امتاش چون این اعتقاد را نداشت چهل سال «یَتیحُونَ فِي الاَرض» گرفتار شدند. خدا فقط در یک جا گفته است: «بَعدَ عُسرِ یُسراً» آن هم مسئله طلاق است که اقتضای ذات مسئله احتیاج به بعدیت دارد و لذا آن با «مَعَ» سازگار نیست. انشاءالله که در سختیها ما با خدای متعال معامله بکنیم.
شریعتی: انشاءالله. و امیدوارم وجودمان آن قدر وسیع بشود که بتواند مشکلات را در خودش حل بکند و این یسر وجود ما انشاءالله همه مشکلات را تبدیل به آسانی بکند و برای تک تک ما این آرزو را میکنیم. باید خداحافظی بکنیم، حاج آقای عاملی دعا کنند و انشاءالله مرخص بشویم.
حجت الاسلام عاملی: حضرت آقای شریعتی، اهل بهشت مدام میگویند: «إِنَّا کُنّا فِي اَهلِنا مَشفِقین». خیلی مهم است. میگوید ما چون در دنیا مشفق بودیم به بهشت آمدیم. مشفق یعنی انسان واهمه قدسی داشته باشد، «یُؤتُونَ مَا آتُوا وَ قُلُوبَهُم وَجِلَة» هر کار هم انجام بدهد باز نگران باشد که خدایا از من راضی هستی، راضی نیستی. این خوف مقدس را داشته باشد. برای این که شما این خوف مقدس را داشته باشید من چند دعا، در هر جلسه یک دعا، که نشان وجود اشفاق است که به خدا بگویید که خدایا تو شاهد باش من مشفق بودم. این دعاها را یاد بدهم، عزیزان بخوانند، من هم در ثوابش هم شهدا شریک باشند در ثوابش. یکی این است که از امیرالمومنین بالاترین نشانه اشفاق، «اِلهی لَیتَ شِعری أَناظِرُ الی فِي خَلَواتی اَم مُعرَض عَنِّي» خدایا ای کاش میدانستم با چه چشمی به من نگاه میکنی، با چشم رحمت نگاه میکنی یا صورتت را از من برگرداندی. این بالاترین نشانه اشفاق است. این شما را تضمین میکند انشاءالله.
شریعتی: انشاءالله. بسیار ممنون و متشکرم. خیلی ممنونم از توجه و همراهی شما. آخر هفته خوبی داشته باشید. باز هم یاداوری میکنم. مراسم هفتمین دوره ختم قرآن کریم برنامه سمت خدا در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی در روز شنبه، 25 تیر ماه، با حضور مخاطبان و با حضور کارشناسان برگزار میشود. بیصبرانه چشم به راه حضور تک تک شما هستیم. امیدوارم که دیداری تازه بکنیم، با هم بنشینیم، معاشرت بکنیم و امیدوارم که حضور پرشور شما مثل همیشه باعث دلگرمی ما و همه بچههای خوب و نازنین سمت خدا باشد. خیلی ممنون و متشکرم باز هم از شما حاج آقای عاملی. میخواهیم سلام بکنیم و صلوات بفرستیم بر حضرت امام هادی در شب ولادتشان. تا فردا و تا سلامی دوباره.
فایل تصویری برنامه
فایل صوتی برنامه