تغییر سایز-+=

سمت خدا | تمدن پایه گذاری شده توسط رسول اکرم (ص) – (9)

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. صبحی گره از زلف تو وا خواهد شد راز شب تار برملا خواهد شد تو آیه وحدتی که با آمدنت هر قطب‌نما، قبله‌نما خواهد شد سلام می‌کنم به همه دوستان و عزیزانم، همه شما که دعای اللهم عجل لولیک الفرج، ورد زبانتان است. به همه مخاطبان عزیزمان که از شبکه افق ما را می‌بینند، به همه شنونده‌های خوب رادیو معارف، به همه شنونده‌ها و بیننده‌های شبکه جهانی ولایت، سلام می‌کنم و خوشحالیم که با هم و در کنار هم هستیم و در محضر عزیز دلمان حاج‌آقا عاملی؛ سلام علیکم و رحمةالله، خیلی خوش‌آمدید.

حجت الاسلام عاملی: و علیکم السلام و رحمةالله. عرض سلام و ادب و احترام و دعا دارم محضر بینندگان مکرم. لحظات خوبی داشته باشند، مدال «وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ» را داشته باشند. توفیقات و حسنات خوب و توشه خوب برای ابدیتشان داشته باشند.
این روزها منسوب به حضرت زهراست؛ حضرت را واسطه می‌کنیم به درگاه حضرت احدیت، عنایت خاصی به کشور ما و عالم اسلام ان‌شاءالله از طرف خدای متعال شامل بشود؛ مخصوصاً عزیزانی که در غزه گرفتارند و فرصت را غنیمت می‌دانم خدا را با اسماء حسنی او، واسطه قرار می‌دهیم که حضرات معصومین از اسماء حسنی حضرت احدیت هستند.
روایت است که «نَحْنُ واللهِ الأَسْمَاءُ الحُسْنَى» که ان‌شاءالله باران خوبی را بفرستد، هوای خوبی را نصیب ملت ما کند و خدای متعال با بی‌آبی، ما و کشور ما را امتحان نفرماید.
شریعتی: ان‌شاءالله. امیدوارم هم باران رحمت الهی ببارد و هم بادی بوزد که این آلودگی‌ها را ببرد. خواهش می‌کنم که همه سالمندان، بچه‌ها و گروه‌هایی که آسیب‌پذیرترند، مراقب سلامتی خودشان باشند. الهی که حال دلتان خوب باشد. ما در راستای بحثمان با حاج‌آقا عاملی که تمدن آرمانی که نبی مکرم اسلام پایه‌گذاری کرد را در این هفته‌ها داریم مرور می‌کنیم و امروز به بحث ظلم خواهیم رسید و خوش به حال آن‌هایی که به‌اندازه دانه خردلی به کسی و به خودشان و به عالم ظلم نمی‌کنند.
دعوت می‌کنم تا پایان برنامه امروز همراه ما باشید و با جان‌ودل، صحبت‌های شما را، حاج‌آقا عاملی می‌شنویم.
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم. خدای متعال و حضرت ختمی‌مرتبت، برای تشکیل یک جامعه آرمانی که مصداق بهشت باشد از همین دنیا، بر همین نشئه ارکان و برنامه‌هایی را ارائه کردند. اعتقادات دارد، احکام دارد، آداب دارد و اسباب موفقیت، اسباب سعادت، همه تنظیم‌شده به‌اصطلاح قرآن در این قول ثقیل و خدای متعال این را تبیین کرده در قرآن و در سنت نبوی و اسمش را گذاشته قول فصل؛ یعنی دیگر رودست ندارد، قول فصل یعنی حرف نهایی.
شریعتی: فصل الخطاب…
حجت الاسلام عاملی: بله فصل الخطاب. یکی از اوصاف قرآن همین است که خدای متعال فرموده است اینکه من به‌اندازه قرآن با شما حرف زدم، این هم فصل الخطاب است و هم هزل و سرگرمی و شوخی و این‌جور چیزها نیست. «إنّه قَوْلٌ فَصْلٌ وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ‌». هزل در شأن خدا نیست، کجا رسد که به‌اندازه قرآن باشد.
حضرت ختمی‌مرتبت هم این‌همه… مخصوصاً این عرض را کنم خدمت شما که ثواب محیرالعقولی دارد صلوات! می‌دانید هرکجا که ثواب خاصی وارد شده است، این ثواب خاص حتماً یک اثر خاصی دارد. تأکید خاصی که اگر شده، حساسیتی که نشان داده‌شده در مفاهیم دینی، جاهای خاصی دین ما حساسیت نشان داده.
من عرض کنم که اگر کسی بخواهد زیبایی‌های دین ما را متوجه شود، باید ببیند کجاها حساسیت نشان دادند. آن زیبایی دین را نشان می‌دهد. مقایسه‌های خوبی در بین مفاهیم دینی صورت گرفته؛ « فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» مقایسه است؛ یعنی اگر رهبریت صالح نباشد، در 23 سال هیچ کاری برای ما نکردی. این قولش یک مقایسه است. یا امربه‌معروف و نهی از منکر؛ ذائقه جامعه جوری باشد که اعتراض کنند، هرکجا بی‌عدالتی دیده است، هرکجا ناهنجاری دیده است، هرکجا سوء تدبیری دیده است، هرکجا سوء مدیریتی دیده است، هرکجا اضاعه حقی دیده است؛ اگر این نباشد، در افراد و فرهنگ جامعه و مدنیت جامعه، این جامعه مرده است.
اصلاً قوام جامعه به این است که ما حساسیت داشته باشیم و مسئولیت اجتماعی داشته باشیم. « لکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ» باشیم؛ یعنی همه احساس مسئولیت کنند و هیچ‌کس نگوید که به من ربطی ندارد و کسی هم نگوید به تو ربطی ندارد. همه ما به هم ربط داریم، همه ما نسبت به همدیگر ولایت داریم.
شریعتی: همه ما مسئولیم…
حجت الاسلام عاملی: بله و این ولایت را خدا امضاء کرده است. «وَالْمُؤْمِنُونَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ» آنجا هم باز مقایسه صورت گرفته است. دریا را یک جا بگذارید، نم سرسوزن را یک جا بگذارید، تمام عبادات و نماز و حج و این‌جور چیزها، نم سرسوزن است! «كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ» دریا آن است که شما حساسیت داشته باشید که جامعه منحرف نشود؛ انحراف اعتقادی، انحراف عقیدتی، انحراف بدعت. وقتی‌که بدعت جان دین را می‌گیرد، بگوید که ما بی‌خیال باشیم؛ وارد رقابت افعال مادی شویم در این رقابت‌های مادی و تشریفات و این‌جور چیزها، آزادی در مصرف و اضاعه بیت‌المال و این چیزها، جامعه واقعاً زمین می‌افتد و صحبت از تمدن دیگر اصلاً بی‌معناست.
اینجاهایی که دین ما حساسیت دارد، آنجا باید دقت کرد. یکی از جاهایی که ثواب محیرالعقول گذاشتند آنجا، صلوات بر حضرت ختمی‌مرتبت است.
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد.
حجت الاسلام عاملی: این صرفاً برای ثوابش نیست، این صرفاً به خاطر لفظ نیست. می‌دانید که لفظ از افعال  این برای این است که ما ارتباطی با حضرت داشته باشیم، نسبتی با حضرت داشته باشیم، سنخیتی با حضرت داشته باشیم، یک ارادتی به حضرت داشته باشیم.
شریعتی: یک قرابتی به حضرت داشته باشیم…
عشق به حضرت داشته باشیم. آن‌وقت همان عشق است که کارش را خواهد کرد. آن‌وقت حضرت ختمی‌مرتبت معلوم می‌شود که یک الگوی جامع و ابدی است و شایسته است که انسان‌ها پای جای رسول خدا بگذارند. درست است که امام حسین گفته است: «لكم فِيَّ اسوة»، یعنی همه گفتند و فقط امام حسین نیست، خدا گفته که «ولَكُمْ فِي رسول‌الله أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» باید حساس باشیم، آدابش چطوری بوده؛ عروسی چطور بوده و عزا چطور بوده، تجارتش چطوری بوده، سیاستش چطوری بوده، جهادش چطوری بوده، رسیدگی به ناهنجاری‌ها چه سبکی بوده و چه آدابی داشته.
شوخی که نیست، چهل سال کلاس خصوصی بوده. در این چهل سال کلاس خصوصی قصه‌گویی که نبوده است! چهل سال کلاس خصوصی خوردوخوراک نبوده است، چهل سال کلاس خصوصی با خدا، همه تنفیذ علم بوده است، همه به‌نوعی پمپاژ علم بوده. چهل سال افاضه علم آن‌هم از طرف خدا و آن‌هم بر قلب پیغمبر. می‌دانید که هرچه پر باشد، قلب پر نمی‌شود، روح انسانی هیچ‌وقت پر نمی‌شود.
من گاهی عرض می‌کنم که از سه امام به ما مناجات رسیده: یکی مناجات امیرالمؤمنین است، مثل دعای کمیل مناجاتی است، مثل مناجات شعبانیه و  دعای صباح، این‌ها همه تخاطب با خداست. ادبیات خاصی در صحبت با خداست که جز همین شخصیت‌های آسمانی، کسی نی تواند با این‌طور ادبیات حرف بزند، حرف نیست؛ عقبات را طی کرده، زبان بازکرده، طهارت را طی کرده که زبان بازکرده. عرض شود جان انسان خالص شد، خلوص پیدا کرد…
شریعتی: نطقش گویاتر می‌شود…
حجت الاسلام عاملی: بله. «اَلأِخْلاصُ سِرٌّ مِنْ اَسْرارى»؛ واقف بر اسرار است. این را خدا گفته است.. « اَلأِخْلاصُ سِرٌّ مِنْ اَسْرارى اَسْتَوْدِعُهُ قَلْبَ مَنْ اَحْبَبْتُهُ مِنْ عِبادى» این را به هرکس نمی‌دهم، به آن‌هایی که دوستشان دارم می‌دهم. اخلاص یعنی جان انسان خالص می‌شود، هم از جهت عملی و هم از جهت ظاهری و هم از جهت روحی و روانی؛ یعنی از جهت روحی بر خودش مسلط است، یعنی تصرف در روح و روانش هم نیست، یعنی اراده به آن‌ها داشته باشد، این هم نیست.
وقتی به آن درجه از خلوص برسد، آن‌وقت واقف می‌شود بر اسرار. اسرار چیست؟ باید رفت و دید… « غُضُّوا أبصارَكُم تَرَونَ العَجائبَ» آن عجایب چیست؟ باید چشمت را ببندی و ببینی. می‌گوید « غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اَللَّهُ» به آن که خدا حرام کرده، چشمت را ببند. یک نامحرمی است، یک فیلم آلوده است که داخل شدی و آمدی بیرون، ولی خیال کردی که آمدی بیرون؛ در آن فضا زندگی می‌کنی. از حرام است، حرام را نگاه نکن، آنگاه تَرَون العَجائب.
روایت می‌گوید تَرَون العَجائب؛ شما هر چیزی که سرش را نمی‌دانی، تعجب می‌کنید. اگر سرش را بدانید که تعجب نمی‌کنید. ولذا هر جا خدا تعجب کرده، معنی‌اش این است که ایهاالناس، ای عقلا اینجا شما باید تعجب کنید؛ عَجِبتُ لِمَن که در روایت آمده است.
چند بار هم از اسرار صحبت کردند، یکی اینجاست که عرض کردم، یکی هم « قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ». آن‌قدر این آیه عجیب است. خدا وقتی می‌خواهد بگوید که این قرآن را چه کسی نازل کرده، می‌فرماید: کسی نازل کرده که تمام اسرار زمین و آسمان دست اوست. یعنی اگر دنبال اسرار هستی، بیا طرف قرآن. یک جمله است، اما یک¬عالمه است.
سه نفر از مناجات برای ما دارند؛ یک مناجات که امیرالمؤمنین دارند که عرض کردم، بعضی کلمات دیگر هم دارند در مناجات با خدا. یعنی انسان کامل وقتی با خدا حرف می‌زند، ادبیاتش خاص است. دوم حضرت امام سجاد است. درباره امام سجاد هم، همان خمس عشرة را ببینید، صحیفه‌اش را ببینید، همه نجوای با خداست. در این مناجات خمس عشرة، خدا می‌داند چه خبر است! چه تعابیری، چه مفاهیمی و چه استخدام کلماتی…
شریعتی: چه محرمیتی…
حجت الاسلام عاملی: بگویید چه آتشی! معلوم می‌شود که کاملاً سوخته است که این حرف‌ها را زده است و آتش گرفته است. امام سومی که برای ما مناجات گذاشته است، حضرت اباعبدالله¬ الحسین است؛ یعنی دعای عرفه، انفجار توحید است. منتها این مناجات امام حسین یک قسمت دارد که من در آن‌ها ندیدم؛ هرچند شأن آن‌ها هم خیلی بالاست. دعای ابوحمزه ماه رمضان باشد و بالاخره حساب شده آن کلمات را ملاحظه کنی، محرم باشی با آن کلمات، انگار می‌بینی کلمه به کلمه گمشده‌های شماست!
« لهی اَنْتَ کَهْفی حینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ فی سَعَتِها وَتَضیقُ بِیَ الاَرْضُ بِرُحْبِها»؛ امام حسین این را دارد، در بزرگواران دیگر من این را ندیدم. از بی‌قراری صحبت کردند؛ امام سجاد به خدا عرض می‌کند: « وَ لا یَقِّرُ قَراري دُونَک» بی‌قرارم و نمی‌توانم بمانم. این بی‌قراری تکوینی باشد، همه ذرات عالم بی‌قرارند، خدا این‌ها را قرار مرحمت کرده است؛ اما این بی‌قراری فوق آن بی‌قراری است؛ وَ لا یَقِّرُ قَراري دُونَک…
شریعتی: یعنی تاب دوری ندارم…
حجت الاسلام عاملی: چرا؟ چه درک کرده؟ چه دیده؟ آن مهم است. یعنی هرچقدر نقاب کنار برود:
اندر همه عمر خود شبی وقت نماز    آمد بر من خیال معشوق فراز
بگشای ز رخ حجاب و می‌گفت به ناز    باری، بنگر، که از که می‌مانی باز؟
حضرات معصومین هم همین‌طور؛ ولی بعضی‌ها یک نیمرخی باز کردند و به ما گفتند که «ما أخفیناه عَنْكُمْ أكْثَرُ مِمَّا أظْهَرْنَا لَكُمْ» آن مقداری که از صورت ما، از شما پنهان است، خیلی بیشتر است تا مقداری که مکشوف است. یعنی امکان کشف نبوده.
شریعتی: شما یک هلالی از این قرص کامل می‌بینید…
حجت الاسلام عاملی: بله. البته گاه‌گاهی نیمرخی را نشان دادند در جاهای خاصی، حضرت امیرالمؤمنین، ائمه‌ای در جاهایی خودشان نشان دادند. یک نفر از وهابی‌ها گفته: ما صدوبیست¬وچهار هزار پیغمبر را معصوم نمی‌دانیم، شیعه یک خانم را معصوم می‌داند! حضرت زهرا را می‌گوید. جاهایی که حضرت زهرا از حقیقت خودش چیزهایی که نشان داده، معلوم می‌شود که متصل بوده است؛ اصلاً در این عالم نبوده است.
وقتی‌که می‌خواست نماز بخواند، « تَنهَجُ في الصَّلاهِ» نفسش به شمارش می‌افتاد در نماز. معلوم می‌شود که مهر نمی‌بیند، عوالمی برای او کشف شده است. امیرالمؤمنین طبق روایت کشاف زمخشری… حالا از بحث خارج شدیم، ببخشید…
پیامبر اکرم به امیرالمؤمنین گفت: من می‌خواهم ناهار به منزل شما بیایم. حضرت گفت: فخرالشرف! آمد به حضرت زهرا گفت که رسول خدا می‌خواهند تشریف بیاورند، حضرت گفت: سه روز است که هیچ‌چیزی در خانه نیست، هرچه هست جلوی تو گذاشتم، جلوی حسن و حسین هم نگذاشتم. یعنی صدر اسلام آن‌قدر وضع مالی‌اش وخیم بود، امام حسن و امام حسین که طفل بودند، بر رسول خدا شکایت کردند که مادر ما به ما نان نمی‌دهد! این‌طور بود.
بعد در روایت هست که حضرت زهرا این دو بزرگوار را می‌خواباند که طلب غذا نکنند. وضع صدر اسلام این‌طوری بود؛ اما از استطاعت عمومی خارج نشدند و در آن حال، امیرالمؤمنین یک ملکی را فروخت دوازده هزار درهم و همه را انفاق کرد. « یُوثِرونَ عَلی اَنفُسِهِم وَ لَو کانَ بِهِم خَصاصَه». این‌ها تفسیر قرآن است، این‌ها تجسم قرآن است؛ «کانَ خُلُقُهُ اَلْقُرْآنَ» همین است دیگر…
آن‌وقت گفت که رسول خدا تشریف می‌آورند، گفت باشد. آقا رسول‌الله می‌آیند و تشریف می‌آورند،می‌بینند غذاهایی است که برای حجاز نیست، اطعمه‌ای است که اطعمه آن فصل نیست! ما نقل نکردیم، این را باید به آن وهابی گفت! حالا یک زن است… آن‌وقت گفت: فاطمه جان! أین هذا؟ گفت: هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ! یعنی یک اراده کرده است، یعنی خدا نگذاشت زهرا بشکند؛ ولی امت زهرا را شکستند.
من گاهی می‌بینم که مداح‌ها می‌گویند یا علی، به زهرا بگو که یا روز گریه کن یا شب و همسایه‌ها را اذیت نکند! استغفرالله! انسان کامل همسایه‌ها را اذیت می‌کند؟ می‌دانستند که مستجاب الدعوة است، می‌ترسیدند. خدای متعال نگذاشت که حضرت زهرا بشکند.
حالا از بحث خارج شدیم، چون ایام فاطمیه است. لحظاتی که رسول خدا بستر بودند، حضرت زهرا تشریف آوردند و گفتند پدرجان! یک عرب مهیبی می‌آید، ردش می‌کنم، بازهم می‌آید! می‌رود، بازهم می‌آید، باز می‌گویم پدرم بیماری دارند، بازهم می‌آید. اینجا حضرت ختمی‌مرتبت یک جمله دارد، گفت: فاطمه جان، او حرمت در تو را نگه‌داشته است! یعنی بروید آثار را ببینید، نگفته حرمت در من، بلکه حرمت در تو را نگه‌داشته است. او  از هیچ‌کس اجازه نمی‌گیرد، از هیچ دری اجازه نمی‌گیرد…
شریعتی: در می‌زند به احترام تو…
حجت الاسلام عاملی: بله، یعنی حضرت ملک‌الموت حرمت آن در را نگه داشت، ولی باز آمد… راوی می‌گوید که من دیدم دود بلند شده، گفتم نباید از منزل کسی که فوت کرده، دود بلند شود، چرا از منزل پیغمبر دود بلند می‌شود؟ آمدم و دیدم که این دود اجاق نیست و این آثاری برای امت درست کرد.
شریعتی: بیچاره کرد ما را…
حجت الاسلام عاملی: بله. هنوز هم آثارش هست. هر ضربتی که به انسان کامل بخورد، در روز عاشورا… یکی از اساتید ما می‌گفت: هر ضربتی بر امام حسین یک اثری بر امت داشت؛ آب را ببندی، در رحمت بسته می‌شود، لباسش را دربیاوری، جامعه عزت از دستمان راحت می‌رود، امام را تکه‌تکه کنی، امت می‌شود تکه‌تکه. همین‌الان اگر امت تکه‌تکه نبود، اسرائیل می‌توانست این کار را بکند؟ این جنایت‌ها را بکند، امت هم تماشا بکند؟ این‌جوری آمریکا و اروپا جری بشود برعلیه مسلمان‌ها؟ انتقام تاریخی از مسلمان‌ها بگیرند؟ این انتقام است دیگر.
بایدن گفت: من خودم به اسرائیل گفتم با تمام توان، فلسطینیان را بکشد! «الرضی کل الرضی» (؟21:30) صحبت سر این بود که قلب رسول خدا در آن چهل روز که افاضه کرد، پر از علم شد؛ فلذا فرمود: «وعَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَ كانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيماً» خدا می‌گوید: « وَ كانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيماً» ارزش علم، ارزش عالم اینجاست.
خدا وقتی می‌خواهد پیغمبرش را تعریف کند، با علم تعریف می‌کند، با علم معرفی می‌کند، می‌گوید کسی که درس‌خوانده، نباید خودش را معرفی کند با صنف‌های دیگر، ولو میلیاردها میلیاردها درآمد داشته باشند! حاشاوکلا قیاس شود! اهل علم را در ردیف خودش ذکر می‌کند: « شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ».
امیرالمؤمنین را هم که بخواهد معرفی کند، با علم معرفی می‌کند: « ویقولون لَسْتَ مُرْسَلًا» می‌گویند تو پیغمبر نیستی، به او بگو دو تا شاهد دارم: « قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ» ببینید امیرالمؤمنین چه اوصافی دارد، همه رفت کنار؛ شجاعت و زهد و عبادت و …
شریعتی: علم…
حجت الاسلام عاملی: آن‌وقت اسمش را گذاشت شاهد بر رسالت. کسی می‌تواند در دادگاه به یک مطلبی شهادت بدهد که اشراف داشته باشد. مگر می‌شود بر رسالت پیغمبر اشراف داشت؟ دو جا خدا این صحبت را کرده است: « أَفَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ» آن مِنهُ را عمداً گذاشته که کسی نگوید این جری است! متأسفانه بعضی از مفسرین بسیار قدر و بزرگ معاصر ما گفته که این جری است؛ جری نیست، این تفسیر است.
می‌دانید که تفسیر شروع ندارد. هاء تطهیر به هرکس شامل نمی‌شود منحصراً و مشخصاً ؛ های ممدة منحصراً معلوم است در حق چه کسانی صادرشده است، می‌شود تفسیر. اما جری در هر دوره، قرآن « یَجْرِی کمَا تَجْرِی الشَّمْسُ…»
شریعتی: جاری می‌شود…
حجت الاسلام عاملی: و خیراً و شراً مصداق اکمل را پیدا می‌کند. « کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» در هر دوره می‌شود.
شریعتی: آن جری است.
حجت الاسلام عاملی: بله. آن‌وقت زیبایی‌اش این است که جری نیست، «شاهدٌ منه» وقتی‌که منه را گذاشت، دیگر جری نیست.
شریعتی: تمام شد، مصداق مشخص شده و همان است.
حجت الاسلام عاملی: می‌گویند که بالاترین وصف امیرالمؤمنین شاهد و شهید بودنش بر رسالت است. باز خدا از علم صحبت کرد…
شریعتی:…و یک‌وقتی من از قول شما نقل کردم، شاید در همین برنامه بود که حاج‌آقا عاملی مکرر می‌فرمودند که اهل‌بیت را با کرامت معرفی نکنید؛ « هُمْ عَیْشُ الْعِلْمِ، وَ مَوْتُ الْجَهْلِ».
حجت الاسلام عاملی: بله، این جمله زیاد است. خیری بکنیم از مرحوم آیت‌الله شیخ مرتضی حائری، یک شخصیت استثنائی بوده، اشک چشم عجیبی داشته، حالات روحی مفصلی داشته، یک‌تکه هدیه نمی‌پذیرفته. جعبه انار را می‌آوردند قم، از دم در رد می‌کرده، هیچ نه رشوه است و نه طرف تمنایی دارد؛ بلکه او را دوست دارد…
شریعتی: از روی محبت هدیه آورده.
حجت الاسلام عاملی: بله. یعنی این‌قدر خالص بود. می‌گویند یک‌وقتی اسم پدرم را یک جایی می‌نوشتم مرحوم؛ با خودم گفتم از کجا بدانم که مرحوم است! همچنین تعبیری… آن‌وقت آن را پاکش کردم. پدرم آمد به خوابم (مرحومگفت بارک‌الله آقا مرتضی!
شریعتی: ماشاءالله… این‌قدر حواسش جمع بود.
حجت الاسلام عاملی: خب این‌ها به هر مقامی می‌رسند. این جمله ایشان است که حقش را ادا کنیم، می‌گوید: طلبه‌ها، ائمه را با کرامت معرفی نکنید، کرامت کار امامزاده‌هاست، شأن آن‌ها خیلی بالاتر از کرامت است. خدا رحمت کند می‌گفت این کرامت نشان دادن، یعنی آن ژست ربوبی گرفتن است. عارف بدش می‌آید از این… از اساتید ما می‌فرمودند که آقای قاضی پول برای کمترین بدیهیاتش نداشت، ولی کار کرامات و این‌جور چیزها نمی‌رفت.
می‌فرمود: اهل‌بیت را با علم معرفی کنید؛ امیرالمؤمنین  فرمود: « فانزلوهم باحسن منازل العلم». حالا بحث ما اینجاست که خدا با علم پیغمبر ما را معرفی کرد؛ « عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ». حالا از علم صحبت کردیم، دنباله‌اش را بگیریم، فرمود: خدا شیطان را از بهشت خارج کرد، چون به یک عالم اهانت کرد.
آن‌هایی که خدای‌نکرده، تعرضی به علما دارند، مثلاً بدبینی دارند… چون اهانت به عالم کرد، خدا اخراجش کرد. ملائکه هم می‌گفتند که خدایا این چه کسی است و چه چیزی است که درست می‌کنی؟ « نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ» اگر عبادت می‌خواهی، ما عبادتت می‌کنیم، این خون می‌ریزد! از ذیغ عبارت دارم می‌گویم که مثلاً اعتراض کردند، اعتراض که نمی‌کنند، گله کارشان این بود.
خدا رحمت کند حضرت آیت‌الله میانکی را؛ خدای متعال با یک جمله جواب هر دو اشکال را داد، فرمود: « وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها». گفت شما عابدید، من عابد نمی‌خواهم، بلکه عابد عالم نمی‌خواهم. شما می‌گویید این خون می‌ریزد، جاهل خون می‌ریزد، عالم خون نمی‌ریزد.
الان می‌بینید که چقدر خون ریخته می‌شود، این‌ها جاهل‌اند. یک انسان، یک طفل، یک زن… عالم نگاهش به خون این‌طور است که آقا رسول‌الله فرمود. یک مردی در مدینه کشته شد، حاصلش پیدا نبود. حضرت فرمود اگر کسی کشته بشود که در گناهش اهل زمین، اهل آسمان شریک باشند، خدا به خاطر یک نفر، به احترام خون یک نفر، کل اهل آسمان و کل اهل زمین را عذاب می‌کند! این نگاه در هیچ مکتبی نیست.
«و مَنْ قَتَلَ نَفْسَا فَکانَّما قَتَلَ النَّاسَ جمیعاً»  واقعاً نوشته می‌شود در نامه اعمالش، فَکانَّما قَتَلَ النَّاسَ جمیعاً. و اگر احیا بکند، « فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا». کُنه این آیه را هرکس بفهمد، قطعاً می‌رود سراغ این آیه که من این مدال را داشته باشم، احیا بکنم. احیا به چیست؟ فرزندی داری، خوب تربیت کنی، احیایش کنی.
امام صادق فرمود: مراد از این آیه، قبرستان نیست؛ این است که کسی اعتقاداتش خراب است، در خانه، خانه را جهنم می‌کند، در اداره برو فردا بیا، یک ماه دیگر بیا، پنج ماه است که جواب نامه را نمی‌دهد. این ملکه حساسیت داشته باشد که این اضاعه حق است، اضاعه وقت است، اضاعه کرامت است.
شریعتی: این ظلم است…
حجت الاسلام عاملی: بله. ان‌شاءالله الان خواهیم کرد با یک مقدمه که بحث ما در ظلم غیر معلوم است. مفصل بحث خواهیم کرد درباره ظلم غیر معلوم؛ یعنی ظلمی که برای مردم معلوم نیست، خیال می‌کند که ظلم نیست؛ درحالی‌که در متن ظلم است. «وَ لَوْ تَرى‌ إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ».
خدا گفت « عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها» باز خدا یک حساب خاصی برای علم باز کرد، گفت من هرچه علم به شما بدهم، کریمم و اکرم نیستم. من زمانی اکرم هستم که به شما علم بدهم. « وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ» دیگر بالاتر از این، می‌شود از علم تجلیل کرد؟ و فرمود نمی‌بینید من مساحت زمین را کمش می‌کنم؟ « أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا»
به امام صادق گفتند زمین که کم نمی‌شود، این آیه چه می‌گوید اگر زمین مدام کم و کم بشود، دیگر آب می‌رود و تمام می‌شود. گفت این‌طور نیست که تو فهمیدی، برکت زمین می‌رود با ذهاب علما! یک عالم عامل در یک شهری با مردم زندگی می‌کند، چقدر برکت دارد. فردا در قبرستانش دفن می‌شود، چه برکتی برای قبرستان دارد. علما را نباید جدا کنند از قبرستان‌های عمومی، خیلی مکاشفات شده که گفتند آمدن این آقا به اینجا، باعث شد که عذاب برداشته شود.
آن‌وقت « أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا»، برکت زمین می‌رود به عالم. چرا این‌قدر روی عالم حساب بازکرده؟ عالم یعنی چراغ جامعه، وقتی چراغ را خاموش کردی، هر اتفاقی می‌افتد. هیچ گمشده را نمی‌توانی پیدا کنی، خودت را هم پیدا نمی‌کنی.
بنی‌امیه اولین کاری که کرد، علما را کشت. ولذا امیرالمؤمنین گفت فتنه این‌ها، فتنه امیاء است؛ « وَ أَصَابَ مَنْ أَبْصَرَ فی‌ها» رفتند سراغ آن‌هایی که عقلشان کار می‌کرد، چراغ جامعه بودند…
شریعتی: آن‌ها را باید خاموش کنی…
حجت الاسلام عاملی: بله. کمونیست‌ها هم همین کار را کردند. تا مسلط شدند، تمام علما را فرستادند تحت دریا. ولذا می‌بینید که گاهی مخالفت می‌شود با علما و سعی می‌کنند در نگاه‌ها، بالاخره بدبین کنند. یک الگوهایی بالاخره باید در جامعه باشد که انسان‌ها را به خوبی، به طهارت و درستی دعوت کنند. خدا اصحاب انطاکیه را که صحبت می‌کند، می‌گوید: « وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ» اسمش را گذاشت روستا؛ اما وقتی سه پیغمبر به آنجا وارد می‌شوند، می‌گوید: « وَجَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ».
شریعتی: حالا شهر شد…
حجت الاسلام عاملی: و قلب مؤمن را هم گفته: « المَدينَةُ الحَصينَةُ». کلمه مدینه سمبل آبادی است، قلب مؤمن مدینه حصینه است، شهر برج و بارودار است. هر کینه‌ای، هر عداوتی، هر حبی، هر بغضی، هر جزئیات غیر کاسب و غیر مکتسبی نمی‌تواند وارد این قلب شود.
شریعتی: ورود و خروجش حساب‌وکتاب دارد.
حجت الاسلام عاملی: خلاصه عرض شد که حضرت ختمی‌مرتبت، بالاخره این عظمتی که دارد، برای ما وظیفه است که برویم، علمی که این‌قدر علم پیدا کرده است که خدای متعال علم پیدا کرده، برای این است که امت را هدایت کند، در اختیار امت بگذارد، نه اینکه بایگانی کند. فلذا همه‌چیزش را تحویل داد به امیرالمؤمنین غیر از نبوت. شد: «أنَا مَدینَهُ العِلمِ وعَلِیٌّ باب‌ها».
این‌طور نیست که این‌همه خدا به من علم داده، ظلم به شما کنم و با خودم ببرم. امیرالمؤمنین فرمود: در آخرین لحظه چیزی به من گفت که هزار درب علم از آن باز شد! از هر در، هزار در باز شد، یعنی یک انفجار علمی! روح می‌خواهد که این را تحمل کند.
« نعوذ بالله نستجیر بالله  دانلود که می‌کنند… اصلاً این نمی‌شود روح عادی در یک‌لحظه این انفجار را بگیرد! تحویل داده به امیرالمؤمنین که در اختیار امت بگذارد، نه اینکه برود 25 سال رفیق بیل و کلنگ بشود!
حالا ما رسیدیم به این بحث که رکن اصلی یک تمدن، تمدن اگر بخواهد شکل بگیرد: 1. باقی بماند 2. خراب نشود 3. و سرمایه اجتماعی سر جایش بماند، انگیزه کار درست شود، کرامت انسان‌ها حفظ شود، فقیری پیدا نشود؛ «لَوْ عُدِلَ في الناسِ لاَسْتَغْنُوا».
بگذارید از بزرگان همیشه یاد خیر کنیم: نویسنده بسیار پربرکت، شخصیت بسیار متعهد که نظیرش نیامده و نخواهد آمد، جناب مرحوم محمدرضا حکیمی… الحیاة او را بخوانید، اینجا خیلی توضیح داده است که « لَوْ عُدِلَ في الناسِ لاَسْتَغْنُوا» اگر عدالت بیاید، فقیری هم پیدا نمی‌شود. یعنی این اوصاف عدالت را نگاه کنید، معلوم می‌شود که بهشت از همین‌جا شروع می‌شود و ما مأموریت داریم اینجا بهشت درست کنیم. به تعبیر حافظ: « من که امروزم بهشت نقد حاصل می‌شود / وعده‌ی فردای زاهد را چرا باور کنم؟»
حالا که رسیدیم به بحث عدل، عدل چه زمانی به هم می‌ریزد؟ وقتی‌که ظلم جامعه را بگیرد. ظلم انواعی دارد که من یک ظلم را انتخاب کردم: ظلم به غیر معلوم. گاهی صبح تا شب ظالم ظالم هستیم، اما خودمان را ظالم نمی‌دانیم. از خطبای معظم کشور هم که توان بسیار خوبی برای تبیین مسائل دارند، می‌خواهم این موضوع را تحت نظرشان داشته باشند که خیلی وقت‌ها ظلم می‌کنیم، اما در فرهنگ ما این اصلاً ظلم حساب نمی‌شود، در نگاه ما خیلی مسئله پیش‌پاافتاده است. این یکی از بهترین بحث‌هاست..
شریعتی: ان‌شاءالله خیلی مشتاقیم که بشنویم. خیلی از شما ممنون و متشکرم. برای رسیدن به آن جامعه آرمانی که رسول خدا پایه‌ریزی کردند، برای رسیدن به آن مدینه فاضله، همه ما محتاج این نکاتی هستیم که امروز شنیدیم و ان‌شاءالله هفته آینده، حاج‌آقا عاملی بحث را آغاز خواهند کرد و امروز مقدمه‌اش را شنیدیم.
خیلی از شما ممنونم. می‌خواهم یک تبریک ویژه بگویم به مناسب امروز که روز دانشجوست؛ 16 آذر. به همه دانشجوهای عزیز، در هرکجا که هستند، ان‌شاءالله که بدرخشند و خیلی خوشحالیم و مفتخر که آن‌ها را به‌عنوان مخاطبین خاص خودمان داریم و همیشه از نظرات و پیشنهادات و نکاتشان، نهایت استفاده را کردیم.
بازهم اگر نکته‌ای بود، نظری داشتید، حتماً برای ما ارسال کنید؛ با کمال میل و با آغوش باز خواهیم پذیرفت. خیلی خوب؛ صفحه 511 قرآن کریم را دوستانم تلاوت خواهند کرد، آیات ابتدایی سوره مبارکه فتح؛ این آیات را به‌اتفاق خواهیم شنید و بعد از تلاوت آیات، ان‌شاءالله خدمتتان خواهیم رسید و حاج‌آقا عاملی نکته قرآنی این صفحه را خواهند فرمود و ان‌شاءالله از محضرتان مرخص خواهیم شد. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
صفحه 511 قرآن کریم
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. ان‌شاءالله لحظات زندگی‌تان منور به نور قرآن باشد. اشاره قرآنی این صفحه را خواهیم شنید و ان‌شاءالله خداحافظی می‌کنیم.
بسم الله الرحمن الرحیم. هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ ۗ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿٤﴾ این آیه سکینة است، هرکس دنبال سکینة و آرامش است، این ایه را بخواند. من وقتی بچه‌ها را نام‌گذاری می‌کنم، این آیه را حتماً باید برای آن طفل بخوانم و تفعل می‌زنم که خدای متعال در زندگی، این طفل را همیشه با سکینة و با آرامش، از اضطراب‌ها حفظ کند.
این آیه یک بخشی دارد: « وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» من برای آن، این را انتخاب کردم؛ این نشان می‌دهد که ما نباید برای اسباب ظاهری حساب استقلالی باز کنیم، مأیوس شویم و بن‌بست برای خودمان تصویر و تصور کنیم؛ این‌طور نیست.
همه ذرات عالم، همه جنود خداست؛ جنودی که ما نمی‌بینیم «وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا». الان آیاتش را می‌خوانم. در این آیه خدای متعال اولاً فتح را به خودش نسبت می‌دهد، سوره فتح است دیگر؛ « إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا». بعد آرامش را می‌گوید که من نازل کردم بر قلب مسلمان‌ها و می‌فرماید آنجا: «وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» این علتش هست، چون لشکر عالم، لشکر خداست. تمام ذرات عالم در خدمت اراده خداوندی است و چون کسی مشرف بر عالم نیست، ولذا هیچ‌کس مشرف بر جنود خدا نیست که خدا چه لشکری دارد. ولذا می‌گوید: «وَ ما یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ».
این‌ها را خدای متعال چرا گفته است؟ این‌ها قصه نیست. این‌ها را که می‌گوید من جنودی دارم که شما نمی‌بینید، یعنی غصه نخور، مضطرب نشو، گریه نکن، بیتابی نکن، آینده را تاریک نبین، امیدت را از دست نده، نگو که دیگر از من گذشت! استغفرالله! خود این گناه کبیره است که بگویی دیگر از من گذشت و امثال این‌جور چیزها، این‌ها همه یک نوع کفر است.
فرعون چون بچه‌ها را می‌کشت، یک خانم حامله را با پایش زد، سقط‌جنین کرد. آن زن خیلی درد کشید، عصبانی شد و صورتش را گرفت بالا، گفت: خدایا بیداری یا خوابیدی؟! روزگار گذشت و این خانم، یک‌وقتی لباس می‌شست کنار دریا، دید عجب؛ یک جنازه‌ای هست شبیه جنازه فرعون! آب جنازه فرعون را آورد کنار ساحل، کنار این زن. زن دید که فرعون است با لباس خاصی که دارد. بعد رفت بالای جنازه ایستاد؛ وقتی بالای جنازه رفته بود، گفت: خانم، خدایت خوابیده یا بیدار است؟!
خدا می‌گوید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا». چرا گفته « وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا»؟ که من و تو نگوییم هرچه هست اسباب ظاهری است. جنودی که شما نمی‌بینید.
آن مربوط به جنگ بود، در جنگ حنین هم گفت: « لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ» آن‌قدر زیاد بودید که گفتید دیگر غالبیم، ولی اوضاع به هم ریخت. « فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ» آن‌قدر زمین و اوضاع برای شما تنگ شد، « ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ» آن‌وقت همه فرار کردید. « ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنْزَلَ جُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا» در همان جنگ حنین، یک جنودی فرستادم که شما نمی‌دیدید، ولی آن‌ها در میدان کار می‌کردند.
این را برای چه گفته؟ برای ما. حضرت ابراهیم بچه‌دار نمی‌شود، قصه‌اش را می‌گوید که بچه‌دار شد، برای چه می‌گوید؟ برای ما.
شریعتی:… که کار برای او نشد، ندارد…
حجت الاسلام عاملی: احسنت. حضرت زکریا می‌گوید:« اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْباً» مگر می‌شود من در همچین سن و سالی بچه¬دار شوم؟ حالا چرا این قصه را می‌گوید؟ یعنی غصه نخور، نگران نباش، برای اسباب ظاهری، حساب استقلالی باز نکن. اگر سبب مخالف قوی شد، مأیوس نشو. سبب موافق قوی شد، فقر و غرور تو را نگیرد. آن‌وقت در جای دیگری هم باز گفت: « إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُنْزَلِينَ» از خدا بخواه سه هزار فرشته برای شما بفرستد! در جنگ سه هزار فرشته کار می‌کرده! مسلمان‌ها می‌دیدند.
« بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ» پنج هزار فرشته نشان¬دار را برای کمک به شما فرستادم. این‌ها را خدا برای چه می‌گوید؟ برای همین است که بگوید لشکر خدا این چیزهای ظاهری نیست. این را مولوی به شعر کشیده:
جمله ذرات زمین و آسمان ** لشکر حق‌اند گاه امتحان
باد را دیدی که با عادان چه کرد ** آب را دیدی که در طوفان چه کرد
شاید نسل جدید نداند، ما طبس را دیدیم که آمریکا این‌همه هلی‌کوپتر و هواپیماها آورد آنجا، یک طوفانی پیدا شد و همه‌چیز را به هم ریخت و افتضاح تاریخی برای آمریکا درست شد. مولوی دنباله‌اش خیلی عالی شعر را تنظیم کرده  و این نشان می‌دهد که اگر ارتباط با خدا داشته باشیم، تسلیم باشیم در برابر اراده خداوندی، برای ما نبود و نشد، همچنین چیزی نیست.
شریعتی: بسیار خوب… و این چقدر آدم را دلگرم می‌کند، چقدر امیدوار می‌کند، چقدر حال ما را خوب می‌کند و مهم‌تر از همه، اینکه از دعا غافل نیستیم که همه اتفاقات زندگی با خواست و اراده‌ی او رقم می‌خورد. حالا دعا کنید تا ان‌شاءالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام عاملی: در روایت است که آقا رسول¬الله وقتی شب می‌خواستند بخوابند، روی دست راستشان می‌خوابیدند، صورتشان را که روی دستشان می‌گذاشتند که بخوابند، همیشه هر شب یک دعایی می‌خواندند: « اللّهمّ قني عذابك يوم تبعث عبادك». من را از عذابت حفظ کن؛ چه روزی؟ يوم تبعث عبادك؛ معلوم می‌شود که هیبت آخرت تمام وجودش را گرفته، حتی در آن لحظه خواب هم به فکر این است که نکند من الان چشمانم را بستم، دیگر بیدار نشدم؛ خدایا از شر آن روز و از عذاب آن روز، من را حفظ کن. این برای هرلحظه خوب است.
شریعتی: خیلی خوب… خیلی از شما ممنونم و متشکر. ان‌شاءالله آخر هفته خوبی داشته باشید. در پناه خداوند بزرگ و مهربان باشید. بازهم روز دانشجو را به همه دانشجویان عزیز، دانشجویان دیروز، دانشجویان امروز، دانشجویان فردا و به همه اساتید تبریک می‌گویم و امیدوارم که در سایه الطاف خداوند متعال باشید.
یک پلک زدن غافل از آن ماه نباشم    شاید که نگاهی کند آگاه نباشم
برای سلامت و برای آمدنش، دست به دعا برمی‌داریم. خیلی از شما ممنون و متشکرم


فایل صوتی این برنامه

فایل ویدیویی این برنامه


لینک کوتاه :

darolershad.org/?p=15989

جدیدترین عناوین خبری

پربازدیدترین خبرها

مطالب مرتبط

ثبت دیدگاه

یک پاسخ ارائه کنید