تغییر سایز-+=

سمت خدا | شعارهای حضرت سیدالشهدا علیه السلام در کربلا(2)

شریعتی: «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم» «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». «اَلسَّلامُ عَلَی الحُسَینِ وَ عَلَی عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ وَ عَلی اَولادِ الحُسَین وَ عَلی اَصحابِ الحُسَینِ». سلام می‌کنم خدمت تک تک عزیزانم. خانم‌ها و آقایان شب شهادت حضرت زین العابدین، سید الساجدین را تسلیت عرض می‌کنم. خوشحالیم که امروز هم همراه شما هستیم و در کنار شما و در محضر و معیت حاج آقای عاملی عزیزمان. سلام علیکم و رحمه الله. خیلی خوش آمدید.

حجت الاسلام عاملی: و علیکم و السلام و رحمه الله. خدمت حضرت عالی، همکاران محترم، مخصوصاً ملت بزرگ مان سلام، عرض ادب، آرزوی موفقیت، شادکامی، لحظه‌های مبارک، داشتن حسنات بزرگ، آذوقه‌های ابدی برای عزیزان دارم و از خدای متعال می خواهم که سهم خوبی، معنویت خوبی از امام همام و شخصیت عظیم آسمانی، حضرت امام سجاد (ع)، داشته باشیم. خلوت‌هایی که، لذت‌هایی که با مناجات با حضرت حق، خلوت حضرت حق، داشته است ان شاءالله ذائقه ما با آن لذت‌ها تنظیم بشود.
شریعتی: ان شاءالله.چقدر خوشحالیم خدمت شما هستیم و مثل هر پنج شنبه از محضر پر فیض و بیانات ناب و لطیف النغز شما داریم استفاده می کنیم.  با حاج آقای عاملی ما از ابتدای ماه محرم، شعارهای حضرت سیدالشهدا را مرور می کنیم و ان شاءالله امروز هم این بحث را ادامه خواهیم داد و از فرمایشات ایشان استفاده خواهیم کرد. با دل و جان می شنویم.
حجت الاسلام عاملی: (بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم). شعارهای کربلا بهترین و زیباترین قاب تصویر است برای صورت مبارک حضرت اباعبدالله الحسین. هیچ چیزی مثل شعارهای این شخصیت قابل تصویر نیست برای آن شخصیت. انسان ها نابالغ است که می روند سراغ قیافه ظاهری. قیافه‌هایی که به معصومین نسبت می دهند و نسبت آن هم درست نیست. ما اگر می خواهم تماشا کنیم قیافه حقیقی، صورت حقیقی، حضرت اباعبدالله الحسین را باید برویم سراغ شعارهای حضرت. می دانید که ما در دین خودمان شعار تصویری نداریم. در فتح مکه هم امیرالمومنین مامور شدند از طرف حضرت ختمی مرتبت که هر چه تصویری از انبیا بوده  است داخل کعبه، همه را بریزند پایین. قیافه اصلی یک شخصیت، صورت ظاهری ‎اش نیست، سیرت اوست. و یک انسان آسمانی با سیرت‌اش سیر می کند داخل جامعه. مثل قرآن که سیر می کند، (یَجرِی کَمَا تَجري الشَمّس). یک وصف بسیار استثنایی قرآن این است که قرآن در پستو بماند. می آید جامعه ما، این روایت است، (یَجری) حرکت می کند، (کَما تَجری الشَمّس) همان طور که آفتاب منزل به منزل جر می کند، جریان پیدا می کند، حرکت پیدا می کند. یعنی قرآن قرار است تکلیف همه را مشخص کند. جر یکی از سعه‌ی دلالت عجیب قرآن است. بر فرد اکمل در جامعه متوقف بر دلالات لفظی هم نیست. تفسیر نیست، تفسیر منحصر است. شما می گویید که (إنَّ مَا یُریدُ الله لِیُذهِبَ انُّکُمُ الرِجسَ اَهلِ البِیت وَ یُطَهَرَّکُم تَطهیرا) این منحصر شد در معصوم. این می شود تفسیر. اما جر این گونه نیست. جر قرار است تکلیف همه را مشخص کند. همچنان که قرآن جر دارد، اهل بیت هم جر دارند. چون پیغمبر ما فرمود: (لَن یَفتَرِقا) این ها از هم جدا نمی شوند. ما این ماه محرم، دهه محرم، بحث‌مان را اختصاص دادیم به این که اهل بیت از قرآن جدا نمی شود، پیغمبر ما فرمود (لَن یَفتَرِقا)، قرآن جر دارد، پس اهل بیت هم جر دارد. قرار است امام حسین وارد زندگی ما شود، تکلیف همه را مشخص کند. همچنان که در حیات‌شان جر  داشتند. پیغمبر ما طبیب الدوار طب بودند.
شریعتی: می گشتند.
حجت الاسلام عاملی: اصلاً بسیاری از این خطبه‌ها نهج البلاغه را، بخشی از این خطبه‌ها را امیرالمومنین در بازار خوانده است. می رفت بازار ماهی فروش‌ها یک خطبه می خواند، می رفت بازار علاف‌ها خطبه‌ی دیگر می خواند، بازار لباس فروش‌ها یک خطبه دیگر می خواند. تکلیف همه مشخص می شد. امام حسین هم همین طور است. امام حسین با همین شعارهایش جر دارد. ممکن نیست کسی سر معصوم کلاه بگذارد. هم رخت سیاه بپوشد، هم احتکارکند. هم لباس مشکی  بپوشد، و هم دست پنهانی به بیت المال بزند. هم لباس مشکی بپوشد، و هم آبروی افراد در حق الناس  را ضایع کند. حضرات معصومین در این خصوص شاهکار کردند. قیافه‌شان را اگر ما می خواهیم ببینیم برویم سراغ شعارهای آن ها. این قیافه روز قیامت تجلی پیدا می کند. امکان تجلی در این عالم نیست با آن مکارم اخلاقی، با آن اخلاق خاص اعتقادی، با آن سلوک اجتماعی همه مواد صورت‌های برزخی است.
شریعتی: و این عقیده است که حقیقت آن ها را شکل می دهد و می سازد.
حجت الاسلام عاملی: احسنت. (کُلُّ یَعمَلُ عَلَی شاکِلَتِه). این مواد صورت‌های برزخی گوشت و پوست و استخوان نیست. این ها تا دم قبر است. آن ملکات اخلاقی که شما کسب کردید، آن عقاید حقی که اعتقاد دارید، سلوک اجتماعی، چیزهایی را که دیدید، شنیدید، همه مواد صورت‌های برزخی است. شما حساب کنید چه قیافه برای رسول خدا درست می کند. وقتی تجلی پیدا می کند بهشت همان است. لذا در دعا اصرار دارند که ما زیاد بخوانیم (اللّهُمَّ لا تَحرِمنی رُؤیَتَهُ) خدایا روز قیامت من را از رویت جمال پیغمبر محروم نکن. ببینید چه جمالی است که امکان تجلی در این جا در حصار زمان  و مکان نیست. قیافه امام حسین، صورت امام حسین، چه صورتی است که آن جا تجلی پیدا می کند. یک نمونه برای ما مثال زدند که حضرت زهرا که تشریف می آورد، می گویند: (غُضّوا اَبصارَکُم حَتِّی تَمُرَ فاطِمَة). گفت آن جا که محرم نامحرم دیگر نیست. (غُضّوا اَبصارَکُم حَتِّی تَمُرَ فاطِمَة) چشم‌هایتان را ببندید تا حضرت زهرا رد شود. این مسئله تشریعی نیست، تکوین است. شما الان بخواهید آفتاب را نگاه کنید  چشم‌هایتان خیه می شود. حضرت زهرا که (إنَّ الله خَلَقَها مِن نُورِ عَظَمَةِ). وقتی از نور عظمت خداست چطور می شود نگاه کرد. و حیف است ما از این جمال محروم شویم. جمالی، عکسی آوردیم گذاشتیم آن جا، اما از آن صورت حقیقی که افکار امام حسین است، شعارهای امام حسین است، سیره و سلوک امام حسین است، ما از این محروم می شویم. این قیافه‌ها  که حضرت معصومین دارند. همه‌ی ما قیافه داریم. اما پشت دیوار است. یک وقتی این دیوار می ریزد. به تعبیر امیرالمومنین: (قَریبُ ما یُطرَحُ الحَجابَ). چه جمله‌ی وحشتناکی است. (قَریبُ ما یُطرَحُ الحَجابَ) به زودی این دیوار می ریزید، پشت دیوار قیافه‌ها معلوم می شود. کسی که با زندگی فردی بازی کرده است، کاری کرده است که زندگی آتش گرفته است و این آتش متصل شده است به آتش آخرت. این دیگر خاموش نمی شود. او قیافه درست کرده است. قیافه‌هایی که در روایات ما مفصل صحبت شده است که من دیگر به آن بحث‌ها وارد نمی شود. کربلا این شعارها که قاب تصویر امام حسین است. این قاب تصویر را ما اگر جایی بتوانیم تصویر کنیم گمشده بشریت است. یک آقایی می گوید من در کشور اروپایی یک قاب تصویری از کربلا درست کردم با این شعارها. وقتی سخنرانی من تمام شد آن قدر مردم کف زدند، هیچ کدام هم مسلمان نبودند. این ها (جَعَلَ ریاسَتَکُم فِي فِطرَتَ المُتِکَلَّفین).
شریعتی: فطرت است.
حجت الاسلام عاملی: در یکی از اذن دخول‌ها است، در مفاتیح بخوانید. (جَعَلَ ریاسَتَکُم فِي فِطرَتَ المُتِکَلَّفین). این جمال در فطرت انسان ها است. شما الغدیر را ببینید چقدر غیر مسلمان تقریض نوشته است، شعر گفته است. حالا بحث اصلی ما دو مطلب است: وجه مشترک این شعارها را بحث کنیم، خودِ شعارها را فهرست وار دانه دانه بگوییم. بعضی از عزیزان می گویند که ما منتظریم شعارها. این خصوصیت مشترک این شعارها مطرح نشود مزه ندارد. اول باید این ها معلوم شود که ما دانه دانه این ها را شمردیم و رسیدیم به یک بحث و خصوصیت بسیار مهم. آن خصوصیت هم این است که تمام این شعارها ریشه قرآنی دارد. آن قدر این بحث مهم است. حرف از خودش ندارد. (وَ اللهِ ما نَقُولُ بِآرائِنا) والله ما حرف شخصی نداریم. (قُلُوبُنا أوعِیةُ لِمَشیَةِ اللهِ) قلب ما ظرف اراده خدا است. در زیارت نامه‌اش می خوانید: (السَّلامُ عَلَیکَ یا خازِنَ الکِتاب المَستُورِ) سلام بر تو ای امامی که خزینه‌ی کتاب مستور هستی.  اصلاً یک وصف امام خازن است.  اوصاف امامت را که ذکر می کنند یکی خازن است. در روایت است خدای متعال در حدیث قدسی فرموده: (جَعلتُ خازِنَ وَحیهَ). وقتی حضرت اباعبدالله الحسین به دنیا آمد، حضرت زهرا خیلی ناراحت بودند. عاقبت این بچه تصویر شده بود برای حضرت زهرا. گریه‌هایی که پیغمبر ما داشته، روضه‌هایی که قبل از تولد خوانده، همه را قب از تولد دیده بود، متوجه شده بود. خدا تصلی داد با چند مطلب. یکی این است: (جَعلتُ خازِنَ وَحیهَ) وحی خودم را از آدم تا خاتم در قلب این فرزندت گذاشتم. خون چه قلبی در کربلا ریخته شد. می دانید که اراده تشریعی خدا از آدم تا خاتم معنی اش چیست. و اگر این دریا و اقیانوس علم را می گذاشتند که امت را سیراب کند، امت به چه نقطه‌ای از فضیلت و اعتلا می رسید. قرآن حقیقت‌اش بین دو جلد که نیست. این را من نمی گویم، خدا فرموده است، (بَل هُوَ آیَاتُ بِیِّناتُ فِي صُدورِ الَّذینَ اوتُو العِلمَ). خدا می گوید قرآن من  اگر می خواهی حقیقت‌اش را پیدا کنی برو سراغ سینه‌ها، نه دو جلد.  که داخل دو جلد این را گذاشته‌اند.
شریعتی: در دل آدم‌هاست. (اوتُو العِلمَ).
حجت الاسلام عاملی: (بَل هُوَ آیَاتُ بِیِّناتُ فِي صُدورِ الَّذینَ اوتُو العِلمَ). یعنی معصوم، در دل هر کسی که این نیست. خدا می گوید: (ثُمَّ اورَسنَا الکِتاب الَّذینَ اَصطَفَینا) ما این کتاب را ارث گذاشتیم برای کسانی که انتخابشان کردیم. ارث گذاشتیم یعنی حقیقت‌اش این نیست. دست همه  است این که ارث نمی شود. چه مطالبی درباره قرآن، خودِ قرآن آورده است.
شریعتی: یعنی کاری که با قلب سیدالشهدا کردند تاریخ را از آن علم محروم کردند.
حجت الاسلام عاملی: و بفهمد کاری که با قلب حسین کردند، با قرآن کردند. چون حقیقت قرآن در آن بود.
شریعتی: دل قرآن هم خون شد.
حجت الاسلام عاملی: بله. فلذا ما می گوییم که مدرسه حسینی، مدرسه قرآنی نیست. کار امام حسین کلاً تفسیر قرآن است. قولاً و عملاً، هر چه گفته تفسیر است. هر چه کرده تفسیر است. اصلاً کار امام در کربلا را نگاه کنید تفسیر آیه‌های قرآن است. اتفاقاً در دعا هم می خوانیم: (وَ اُوضِعَ بَکَ الکِتاب). چه تعبیر خوبی است. خدا تفسیر کرد. امام حسین برای تفسیر قرآن کربلا آمده بود. پس، این پس من یک عالم ارزش دارد. پس هیئت‌ها هم باید هیئت‌های قرآنی باشد. پس عاشقان امام حسین هم باید عاشق قرآن باشند. پس دنباله رو حضرت هم باید دنباله رو قرآن باشند. پس قرآن باید در زندگی عزادار موج بزند. یک عزادار باید مصداق (کانَ خُلقُهُ القُرآنِ) باشد. از همسر پیغمبر سوال کردند اخلاق پیغمبر را توصیف کن. گفت یک کلمه، (کانَ خُلقُهُ القُرآنِ). قرآن را ببین، پیغمبر را ببین. یک جمله‌ای عرض کنم آن قدر ارزش دارد. همه‌ی عزیزان می دانند که پیغمبر ما فرموده است: (عَلیٌ مَعَ القرآن، القُرآنُ مَعَ العَلیٍ). این پیام دارد. پیام بسیار بزرگی دارد. یعنی شخصیت امیرالمومنین، شخصیت قرآنی است. یعنی شیعه هم باید شخصیت‌اش، شخصیت قرآنی باشد. اسم ما را چه کسی گذاشته شیعه؟ پیغمبر ما گذاشته است شیعه. اولین بار کلمه شیعه طبق اهل سنت، تفسیر طبری، سوره بینه. (إنَّ الَّذینَ آَمَنُوا وَ عَمِلُوا الصالِحات اُولئِکَ هُم خَیرُ البَریَه). اسم ما را شیعه گذاشته است. و این شاهکار کرده است. از کلمات جامعه پیغمبر است. غوغا کرده است. یعنی هویت شیعه، هویت تبعیت است. تبعیت نداری، اصلاً شیعه گری ندارد. خیال کردی شیعه هستی. (وَ اَمري لِأَمرِکُم مُتَّقین). اصلاً کل امت این گونه نیست. (إن کُنتُم تُحِبُّونَ الله فَاَتَبِعُونی یُحبِبکُم الله). مسیر برای رسیدن به محبت خدا، تبعیت از من است. خدا فرموده است: (قُل)، بگو. این باید به زبانت جاری شود. به ما چه گفتند. گفتند: (عَلیٌ مَعَ القرآن، القُرآنُ مَعَ العَلیٍ). یعنی اگر شیعه علی هستی، باید تمام سکنات، حرکات، صحبت، تصمیم، فرهنگ، مدنیت، آداب، رسوم، سیاست، تربیت، انتخابات، همه باید قرآنی باشد.
شریعتی: امام حسینی ها قرآنی هستند، قرآنی ها امام حسینی هستند. از هم جدا نمی شوند.
حجت الاسلام عاملی: امام ما (لَن یَفتَرِقا) فرمود. ما هم باید پا بگذاریم جای پای آن ها. پیغمبر ما دستور داده است. این که فرمود: (عَلیٌ مَعَ القرآن، القُرآنُ مَعَ العَلیٍ) یعنی راه استفاده از امیرالمومنین قرآن است. می خواهی از علی سهم ببری، نصیب داشته باشی، شخصیت تو شخصیت قرآنی باشد. در خانواده چقدر آیات قرآن حاکم است. چقدر دارایی داری از قرآن. سهرودی می گوید من از قرآن فقط دو سوره بلد هستم. آن هم در مدرسه یاد نگرفتم، استادم به ما یاد داده است. می رویم کربلا. اباعبدالله الحسین در بیان یک  شعارش مربوط به رهبریت است. اولین وصفی که برای رهبر دارد، دست روی قرآن می گذارد. ما باید برگردیم. این ضروری ترین  بحث است در مناسک عزاداری. اگر یک کسی که منسک گرا است، اشتباه است. نباید منسک گرا باشیم. مناسک ما پیام دارد، منسکی که پیام ندارد که منسک نیست. اگر منسک گرا قرآنی باشد، قرآن می گوید: (قُل إنَّ صَلاتی وَ رُسُلي) اول نماز، بعد منسک. یعنی بدون نماز ما منسک دینی نداریم. چقدر عالی شد. با تیر، با نیزه، نتوانستند امام حسین را از نماز جدا کنند. می توانست از داخل خیمه بیرون نیاید. چرا خارج خیمه خواند؟ آن وقت اولین وصفی که شروع می کند در رهبریت، روی قرآن دست می گذارد. (فَلَعَمري مَا الإمامُ إلَّا العامِلُ بِالکِتابِ). چقدر عالی گفت. یعنی هر کس زندگی من را نگاه کند می فهمد که اولین وصف رهبر قرآن است. اولین وصفی که باید لحاظ شود در رهبر قرآن است. (فَلَعَمري) این قسم؛ در دادگاه یک قسم داریم، یک بینه داریم. این جا خودِ بینه را قسم خورده است. (لَعَمرُکَ إنَّهُم لَفِي سَکَرتِهِم یَعمَهُونَ) خدا در قرآن به پیغمبر می گوید قسم به جان تو. یعنی هر که زندگی تو را ببینید می گوید این مردم مست هستند. آن بینه است. حالا از این جا معلوم می شود کسی که با قرآن بیگانه است، پس با امام حسین هم بیگانه است. این شعار امام حسین، اولین شعار است. یعنی کسی که قرآن را زیر پا بگذارد، این امام حسین را هم زیر پا گذاشته است. این کلمه زیرپا گذاشتن کنایه از اهانت کردن است.
شریعتی: و حقش را ادا نکردن.
حجت الاسلام عاملی: در کربلا، آن هایی که در کربلا بودند آن ها چون قرآن را تکه تکه کرده بودند امام حسین را هم تکه تکه کردند. خیلی عجیب است. امام حسین در کربلا این آیه را خواند: (الَّذینَ جَعَلُوا القُرآنَ عِضینَ). (عِضینِ) یعنی تکه تکه. یعنی شما چون قرآن را تکه تکه کردید، آمدید این جا امام کُش شدید، به نام قرآن. با آیات قرآن سر امام حسین را بریدند که داد می زدند (وَ یَتَّبِعُ غَیرَ سَبیلِ المُومِنینَ نُوَلَّهِ مَا تَوَلَی وَ نُصلِهِ جَهَنَّمَ وَ ساءَت مَصِیراً). داد از لشکر بلند بود و این آیه را می خواندند. تا امت جدا شدی، خونت هدر است. آن وقت چون قرآن را تکه تکه کردند، بدن مبارک امام حسین را هم تکه تکه کردند. یعنی هم قرآن عینی پاره پاره شد، هم قرآن کتبی پاره پاره شد. و در طول تاریخ در هیچ نقطه قرآن این گونه پاره پاره نشده است. این که فرموده است (الَّذینَ جَعَلُوا القُرآنَ عِضینَ)، خیلی حرف است. امام کربلا آمد که آن تحریفی را که از آیات دارند، آن ها را کنار بگذارند. خدا در قرآن به رسول خدا گفته است ما تو را فرستادیم، این آیات را فرستادیم، (لِتُبَیِّنَ). معنی اش چیست؟ (وَ اَنزَلنَا إِلَیکَ الذِکرَ لِتُبَیِّنَ لِلناسِ مَا نَزَّلَ إِلَیهِم وَ لَعَلَّهُم یَتَفَکُرونَ).(لِتُبَیِّنَ) یعنی قرآن احتیاج دارد به مبین. قرآن همیشه هست، پس احتیاج به مبین هم هست.
شریعتی: امام همیشه باید باشد.
حجت الاسلام عاملی: پس بعد از پیغمبر مبین کیست؟ این مبین بعد از رسول خدا، آیه می گوید احتیاج به تبین دارد. حضرات معصومین عمل‌شان، قول‌شان تفسیر است. بعضی وقت قول کفایت می کند. باید خون ریخته شود، با خون قرآن تفسیر شود. امام حسین تشریف آوردند در کربلا خون دادند، شهید شدند، تا کسی نگوید که حاکم جائف، ولو زنا، ولو فاسق باشد، ولو ضَرَبَکَ، ولو ظَلَمَکَ، اطاعت‌اش واجب است. اگر این جوری باشد که دیگر روح دین دیگر همین است. عدالت و همه چیز از بین رفته است.
شریعتی: که جامعه از مسیر قرآن منحرف نشود. و تو باید حواست باشد.
حجت الاسلام عاملی: احسنت. به نام قرآن، این خیلی خطرناک است. به نام قرآن  حمایت از حاکم جائف واجب باشد. چقدر روایت است. نوشتند  یک وجب از حاکم جائف، مثلاً از بن سلمان، جدا شدی از دین جدا شدی. اصلاً دین از گردنت جدا شد. (عَنهُ رِقعَتُ الایمانَ). شما را به خدا، دیگر از دین چیزی ماند. اگر دراس پیغمبر از این جا سردربیاورد چیزی ماند؟ اگر دراس پیغمبر از مشروعیت حاکم باالغلبه سر در بیاورد، دیگر چیزی ماند؟ اگر دراس پیغمبر از مشروعیت سلطنت موروثی این حاکم باالارث بود، سر در بیاورد دیگر معلوم می شود امت راه را اشتباه رفته است.
شریعتی: تمام بدعت.
حجت الاسلام عاملی: از یزید که سردرآوردی یعنی امت را اشتباه رفته است.
شریعتی: و حالا حضرت باید خون بدهد.
حجت الاسلام عاملی: برگرداند. در وسط میدان فرمود: (أنَا اَحَقُ) غیر از من هیچ کس نمی تواند این کار را بکند. چقدر عالی. غرضم این است که شخصیت آن ها شخصیت قرآنی است. هر حرفی زدند، هر تصمیمی گرفتند، ما که ادعای پیروی داریم. امام صادق فرمود من هر چه می گویم از قرآن می گویم، سوال کنید. بگویم که از کجا می گوید. قرآن فرموده است. یک شاقول دست معصوم است، شما هم این شاقول را دستتان بگیرید؛ شاقول قرآن. به ضرابه گفت چگونه با مردم معامله می کنی، گفت شاقول داریم. (نَمودُ المِتمار) یعنی شاقول. لفظ عراقی است. حضرت بچه مجاز است. گفت: (مِتمار). گفت متمار چیست. گفت: (اَطهَر). لهجه حجازی برای شاقول است. گفت شاقول چه؟ گفت ولایت. هر کس اهل ولایت باشد می پذیریم، اهل ولایت نباشد طرد می کنیم. گفت قرآن بهتر از تو حرف زده است. گفت یعنی من سیره‌ام، برنامه‌ام، حرکتم، قرآنی نیست؟ گفت نه. گفت چطور؟ گفت مگر آیه قرآن را  نخواندی، (وَ المستَضعَفینَ مِنَ الرِجالِ وَ النِساءِ وَ الوِلدان لا یَستَطیعُونَ حیلَةً وَ لا یَهتَدُونَ سَبیلاً). آن انسان ها مستضعفی که ابزار تحقیق ندارند. دلش پاک پاک است. فرض کنید در سیبری زندگی می کند. امکانات فراهم نشده است، ابزار تحقیق دست او نیست. این را می خواهی طرد کنی؟! مرم را به سیاه و سفید تقسیم کردی؟! ببین با قرآن. حالا من بخواهم آن جاهایی که مفصل برای شما بیاورم. تمام روش، تمام حرکات، تمام تصمیمات با آیات قرآن است. حالا اصل بحث را وارد می شویم. این مقدمه شد. این که امام حسین شعارهایش همه سند قرآنی دارد و ما دانه دانه شعار را می گوییم، آیه‌اش را می آوریم. حرف حضرت را می آوریم، شعار می آوریم،  یک بحث بسیار جالب. می بینید که چقدر قرآن حکومت کرده است، آن جا نهضت قرآنی بوده است. از این چند مطلب معلوم می شود وقتی سند، سند قرآنی باشد. اولی این است که معلوم می شود که امام حسین از راه خارج نشده است. چون یک عده در تاریخ گفتند امام حسین از راه خارج شده است. اصلاً چنین چیزی در سیره پیغمبر نیست. برخلاف دستور پیغمبر است. پیغمبر دستور داده است شما نباید انقلاب کنید. انقلاب حرام است. الان هم شما عربستان بروید. تمام پل کردند. هر کس از انقلاب حرف بزند جزو خوارج است. هر آخوندِ تیزبین وهابی روشن بین که گفته است این حرف درست نیست الان در زندان است. دانه دانه اسم ‌آ‌ن ها را هم این جا می توانم برای شما بیاورم. متفکرین وهابیت که متوجه شدند ما از کجا سر درآوردیم؟ از شهر نئول سردرآوردیم. مگر می شود؟ پیغمبر می آید به ما چه می گوید. اعتراض کردند همه زندان رفتند.
شریعتی: این قدر فضا بسته است.
حجت الاسلام عاملی: بله. بقیه که ماندند همه می گویند انقلاب حرام است. 1400 سال است که می گویند انقلاب حرام است. و به نام پیغمبر و به نام دین و به نام قرآن. این خیلی مهم است.
شریعتی: و فقط ما درست می گوییم.
حجت الاسلام عاملی: بله. می گویند درِ اجتهاد فقط برای ما باز  است. قرائت رسمیت دارد. حوار لا، لا، لا. آن شاه عبدالله یک حواری درست کرد بین ادیان. در جده تحریمش کردند. گفتند حوار بین اسلام و شرک؟! لا، لا، لا. امکان ندارد. در حالی که خدا می گوید: (وَ جادِلهُم بِالَّتی هیهَ اَحسَن) برو کسانی که مسلمان نیستند حوار کن، حوار احسن. فحش نگویی، اهانت نکنی.
شریعتی: بحث کن.
حجت الاسلام عاملی: مودبانه. حالا امام حسین چون سند این شعارها قرآنی است، پس روی جاده است. این یک مطلب است. دوم؛ این است که تمام مطالبات امام حسین، مطالبات قرآنی است. یک مطالبه غیر قرآنی ندارد. سوم؛ چون نهضت، نهضت قرآنی است. قرآن را می شود تحریف کرد؟ نه. پس این نهضت را هم نمی شود تحریف کرد. زحمت بی جا می کشند. با قرآن می شود تعدی کرد؟ قرآن بارها دعوت به تعدی کرده  است. اگر توانستید یک آیه مثل این بیاوردید. امام حسین هم نهضت‌اش قرآنی است، با امام حسین هم نمی شود تعدی کرد. پیغمبر ما فرموده  است: (لَن یَفتَرِقا). من این سه مطلب را یک مقدار برای عزیزانم باز می کنم. اول این که امام حسین از راه خارج نشده است، امام حسین روی جاده است. (وَ إنَّ هذا صِراطي مُستَقیماً فَتَّبِعُوهُ وَ لَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُم عَن سَبِیلِهِ) خدا گفته است این مسیری که من می گویم راه همین است. کسی که آمده در دنیا زندگی کند یک راه بیشتر ندارد. آن راهی که من تصویر کردم، آدابی که من گفتم، حقی که من تعریف کردم، سعادتی که من تعریف کردم، شقاوتی که من تعریف کردم، حق و باطلی که من تبین کردم، هدایت و ضلالتی که من تعریف کردم، معروف و منکری که من تبیین کردم. خدا بارها از انحصار صحبت کرده است. (اَلحَقُ مِن رَبِّک). بشر مالِ من است، من می دانم که چه سعادتی، چه راهی (عَلی یَعلَمُ مَن خَلَق). من می دانم، آن کسی که مخلوقاتش من هستم من باید قانونش را بنویسم. من باید مسیرش را مشخص کنم. چقدر قرآن در این جا حرف دارد. کسانی که با شعارهای امام حسین مخالفت می کنند یا به نام دین، که غالباً به نام دین است، آن ها از مسیر خارج شدند. امام حسین از مسیر خارج نشده است. می دانید می خواهم چه عرض کنم. امام حسین مطلب جدیدی  نیاورده است. خیلی ها می گویند این مطلب جدیدی شد. پیغمبر این جوری معامله نکرد، خلفای راشدین این گونه معامله نکردند. شورش بر زمامدار خودسر؛ این مطلب جدیدی است؟! حضرت دید که این ها می گویند این مطلب جدیدی است. فرمود: (إنَّ مَا اَسیرٌ بِسیرةِ جَدِّی وَ اَبي) من حرف جدیدی نیاوردم. (إنَّ مَا اَسیرٌ بِسیرةِ جَدِّی وَ اَبي). شورش بر زمامدار خود سر، این که با زمامدار خودسر بیعت نکنید و اگر اجبار کرد، و اگر تحکم کرد، تا دادن طفل حرکت کنید. خیلی مطلب در این است.
شریعتی: یعنی سر دین، سر قرآن، من با هیچ کسی تعارف ندارم، هر هزینه‌ای هم داشته باشد می دهم.
حجت الاسلام عاملی: اما این سیره جد من است. حرف جدیدی نیاوردم. مفتیان وهابی می گویند اصلاً چنین چیزی نیست. عین عبارت مفتی عربستان را برایتان می خوانم. می گوید: (حُسَینِ غَیرَ مُسلِم). استغفرالله ربی و اتوب علیه. چنین چیزی در دین نبوده است. فلذا یک جمله‌ای هم در دین درست کردند که (قُتِلَ حُسِینِ بسَیفِ جَدِه). یعنی  با دستور خودِ پیغمبر کشته شد. خود پیغمبر گفته بود (قاتِلُوا فَرِقَ الجَماعَه). که این ها همه با روح دین، با روح شریعت، با روح  قرآن ناسازگار است. من یک کتابی نوشتم، (آتش تاویل بر خرمن تنزیل)، آخر این نوشتم این فقط به خاطر این است که نوشتم که امثال داعش را به حساب خدا، به حساب پیغمبر، به حساب چینش آیات قرآن و به حساب سنت پیغمبر ننویسند. که آن کار را دارند می کنند. حالا این است که از مسیر خارج شد به امیرالمومنین هم زدند. می دانید که امیرالمومنین هم یک عدالت عجیبی آورد. خیلی عدالت عجیب شد. از فردای خلافتش شروع کرد اوضاع به هم ریخت، فرار شروع شد. همه دارند طرف معاویه فرار می کنند. گفت من به حساب همه می رسم. حتی به حساب خلفا هم می رسم که ببینیم این درآمد و دارایی که دارند متناسب با درآمدشان بود یا نبود. گفتن این چیز جدیدی است، پیغمبر این کار را نکرده است. عجیب این است اگر کسی خون گریه کند جا دارد. روضه می خواهید همین است که امیرالمومنین دفاع می کند من روی جاده هستم، از جاده خارج نشدم. آن قدر من غصه می خورم. اصلاً کسی خون گریه کند معلوم نیست که آن شخصیتی مثل امیرالمومنین بیاید دفاع کند که من چیز جدیدی نیاوردم. عدالتی آورد که می گوید می ترسم خدا یقه من را بگیرد بگوید یا علی، در عدالت کوتاه آمدی. (إنِّي علی أن اکُونَ مُقَصِراً فِی ذلک) می ترسم بگوید کوتاه آمدی. یعنی چقدر تمرکز کرده است دین ما روی عدالت. چون اگر عدالت نباشد ظلم، ظلم هم ظلمات است. یک ظلمتش این است که بی دین می شوید، دیگر به خدا هم کافر شد. وقتی ظلم کرد، حقش ضایع شود، کرامتش بشکند، شأن او شکسته شود، کلاً ضایع شود، می بینید که از دین هم خارج شد. از ظلم، ظلمات است در دنیا و آخرت، این حرفِ حساب شده است. آن ظلمات باید باز شود که اگر یک حکومتی از مدار عدالت خارج شود، اصلاً (العَدلُ حَیاتُ الاَحکامِ). می خواهی این جوان ها نماز بخوانند؟ می خواهی این جوان ها حجاب داشته باشند؟ خدا رحمت کند، هزاران رحمت بر مرحوم آقای محمدرضا حکیمی، در الحیاة این ها را خیلی خوب بحث کرده است. (العَدلُ حَیاتُ الاَحکامِ).  عدالت درست کنیم نماز هم می خواند، حجابش را هم حفظ می کند. (لِعُدِلَ لِلناسّ لَاَستَغنَهُم) اگر عدالت رعایت شود فقیر هم پیدا نمی شود.
شریعتی: و حضرت فریاد می زنند امیرالمومنین که راه اصلاً همین است.
حجت الاسلام عاملی: الان برایتان می خوانم. مصیبت است، دفاع می کند که من از مسیر خارج نشدم، شما از مسیر خارج شده‌اید که این عدالتی که من شروع کردم استفاده نمی کنید. جناب طاها حسین، یک مجموعه‌ای نوشته است. اگر کسی پیدا کرد، حدود 10-15 جلد است. خیلی خوب نوشته است. بعد قسمتی که برای خلفا است، آن جا را بخوانید. قسمت امیرالمومنین، آن جا هم خیلی خوب نوشته است. روشن دل بوده است دیگر، باسواد بوده، ادیب بوده است. الایام را نوشته است، ترجمه شده است آن روزگاران. چه قلمی، چه فصاحتی دارد. در ادب عربی سیر کرده است. آن جا یک جمله‌ای دارد. می گوید امیرالمومنین راست می گوید. می گوید در مسیر بود، ولی نمی دانست که زمان پیغمبر گذشته است. می گوید علی راست می گوید. حرف‌هایی که می زد، حرف‌های پیغمبر بود. ولی یک جا علی متوجه نشد که زمان گذشته است، دیگر زمان پیغمبر نیست. زمان عوض شده است. قرار نیست معصوم متاثر شود از شرایط تاریخی. روزگار عوض شده است. ما مگر تابع روزگار هستیم؟ روزگار تابع کیست؟ دین عرفی بشود. می آید بگوید خدایا چرا گفتی امر به معروف، نگفتی امر به واجب. چون می خواهد دین عرفی شود. حضرت فرمود: (وَ لَا تَکُونَ إن مَعَه). (إن مَعَه) نباش. یعنی هر کس آمد بگو (إنِّی مَعَک).  (إنِّی مَعَک) یعنی چه؟ من با تو هستم، من با تو هستم، من با تو هستم. ما با حق هستیم، ما با اراده خدا هستیم، ما آمدیم خودمان را تنظیم کنیم با اراده خالق این نظام. تا ذرات عالم هم با ما هماهنگ شود.
شریعتی: و حق با گذر ایام و روزگار عوض نمی شود.
حجت الاسلام عاملی: که می گوید که امیرالمومنین راست می گفت، ولی روزگار عوض شده بود، دیگر روزگار پیغمبر نبود. امیرالمومنین اصلاً اعتنا نکرد که روزگار عوض شده است. حتی خودش گفت: (هَذا ما اُناجِن وَ لُقمَةُ یَغضَبُ آکِلَها). این ماء آجن است. آب تلخ است. اول خلافت گفت. لقمه‌ای است که هر کس بخورد در گلویش می ماند. ولی یک ذره از سیره پیغمبر تخطی نکرد. هر کاری پیغمبر ما کرده است او همان کار را انجام داد، سر و صدا بلند شد. اصلاً اعتنا به سر و صدا نکرد. یعنی شما هم به سر و صدا اعتنا نکنید. راهی که من رفتم، همین راه را بروید. فرزنش هم گفت امام حسین، گفت این مسیری که من رفتم شما هم بروید. من بیعت نکردم، شما هم بیعت نکنید. (وَ لَکُم فِیه اُسوَة). استثناء است. می آیی سخنرانی می کنی، داد می زنی که حسین استثنا است. حسین یک استثنا تحمیل شده بر دین اسلام، بر تاریخ اسلام است. استغفر الله ربی و اتوب علیه. یک حرف‌هایی که آدم تعجب می کند چگونه با چه جراتی ما بیاییم چنین حرفی بزنیم. تمام اصول است. متصید از اصول، یعنی برگرفته از اصول است. خودش می گوید من حرف جدیدی نیاوردم. (إنَّ مَا اَسیرٌ بِسیرةِ جَدِّی وَ اَبي). راه جدم را می گویم، راه علی را می گویم، این ها همه استثنا هستند. پس بگو کل دین استثنا است. (مَا لَکُم کَیفَ تَحکُمُونَ).
شریعتی: حضرت دارند تاریخ را می بینند، با این نکاتی که شما گفتید من تلقی ام این است و احساس کردم که یک خط کشی برای کل تاریخ لذا سر کوچک‌ترین چیزی کوتاه نمی آیند. برای این که می خواهند معیار درست کنند.
حجت الاسلام عاملی: احسنت. خیلی عالی فرمودید. هر امامی به یک چیز خاصی مامور است که الگو شود. امیرالمومنین مامور است، الگو است برای تاسیس حکومت آرمانی. اصول حکومت آرمانی چیست؟  تاسیس کرد، رفت. موفق شد. تناظر هم نکرد. امام حسین مامور است که الگو بشود در یک موضوعی که مبتلا به اصلی تمام ادوار بشریت است؛ ابتلا به زمامدار خودسر. چکار کنیم؟ می گوید راه را من نشان می دهم. از طرف خدا ماموریت دارم.
شریعتی: من  کوتاه نمی آیم.
حجت الاسلام عاملی: بله، کوتاه نیامدند اصلاً و ابدا. آن وقت امیرالمومنین با یک جملاتی از خودش دفاع می کند که (إنِّی عَلی جادَةِ الحَق). امیرالمومنین بیاید بگوید (إنِّی عَلی جادَةِ الحَق). ببین چه تردید و شبهاتی درست کرده بودند. چرا؟ چون عدالت منافع خیلی ها را به هم می ریزد. صحبت از رهبریت صالح کنید غوغا بلند می شود. فلذا هجمه بر امام حسین، هم بر امیرالمومنین، طوری شده است که هر دو بزرگوار می گویند ما از مسیر خارج نشدیم. ببینید تئوری ها گفته شده است، اما امت هنوز نفهمیده است. عدالت باید آن طور باشد که علی انجام داد و مقاومت در برابر استبداد، زمامدار قدرت باید این گونه باشد که امام حسین انجام داده است. پس ما باید یک الگوی جاودانه داشته باشیم. صرف گفتن مباحث کافی نیست. در مرحله عمل تصویر می شود، حقیقت دین در مرحله اجرا. فلذا خدا فرمود که: (وَ لَکُم فِیه رسُولُ اللهِ اُسوَةٌ حَسَنَة). این بحث ادامه دارد، ان شاءالله فرصت آتی.
شریعتی: ان شاءالله. خیلی ممنون و متشکرم از شما حاج آقای عاملی. نکته‌های خوبی را شنیدیم. یک تصویر ماندگار از قیام و نهضت سیدالشهدا. به تعبیر حاج آقا مجتبی تهرانی رحمه الله علیه، در این مجموعه سلوک عاشورایی حضرت یک مصلح غیور بودند. و بعد این بحث این غیرت دینی را ایشان مفصل آن جا اشاره می کنند. و این ها وقتی منضم می شود به نکاتی که از حاج آقای عاملی شنیدیم، به نظرم بحث جذابی خواهد بود و بسیار عمیق دوستانی که اهل مطالعه هستند حتماً با دقت نظر و امعان نظر ویژه می توانند به نکات خوبی دست پیدا کنند. خیلی خوب. مشرف شویم به ساحت نورانی قرآن کریم. آیات پایانی سوره مبارکه نحل را عزیزانم امروز تلاوت خواهند کرد. در شب شهادت حضرت زین العابدین چقدر خوب است ثواب تلاوت این آیات را هدیه کنیم به روح بلند و ملکوتی حضرت. ان شاءالله برمی گردیم در بخش دوم گفتگویمان با احترام همراه شما هستیم و در کنار شما.
شریعتی: (اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم). خیلی ارادت داریم. خیلی ممنون و متشکرم از لطف و محبت همه‌ی عزیزان و مخاطبان جان. پیام‌های سراسر لطف و محبت شما به ما می رسد. ان شاءالله که ما را دعا کنید، ما هم دعاگوی شما هستیم.  حاج آقای عاملی عزیز اشاره قرآنی را بفرمایند و ان شاءالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام عاملی: (بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم). آیه (ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ)، من این را انتخاب کردم. ناظر به نوع دعوت اسلام به اسلام است. خدای متعال بخشی از آیات قرآن را اختصاص داده است که چگونه غیر مسلمانان را به اسلام دعوت کنید. خدای متعال بسیار به نوع دعوت حساس است. فلذا دعوت را قید به اذن زده، فرموده: (یا اَیُهَا النِّبی إنَّا اَرسَلناکَ شاهِداً وَ مُبَشِراً وَ نَذیرَاً/ وَ دَاعیًا إلَی بِإِذنِهِ وَ سِرَاجًا مُنِیراً). آن ها را قید نزد. گفت دعوت باید به اسم من باشد. بعضی ها می گویند این را هیچ کس نمی تواند حل کند. چرا فقط این را قید زد. فقط امام زمان باید خودش بیاید ترسیم کند. ولی من می گویم که روشن است. چون دعوت اگر حساب شده نباشد به جای این که بیاید برای اسلام طرفدار درست کند، جذب کند، نفرت درست می کند. خیلی دعوت‌ها الان پیدا شده است. داعش هم یک نوع دعوت است، وهابیت هم یک نوع دعوت است. آیات ناظر به دعوت کفار به اسلام 7 تا است. 7 تا را سریع عرض کنم. باید به یک کتاب تبدیل شود. اول این است که (ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ)، که الان خواندم. حکمت را بر موعظه مقدم کرد، چون در اسلام عقل استدلال مقدم است. بعضی ها با قرآن استدلال جذب می شوند، بعضی ها با موعظه، بعضی ها با مجادله. فلذا سه راه آورد. اما اول حکمت را آورد. یعنی برهان از همه بالاتر است. (لِیَهلِکَ مَن هَلَکَ عَن بِیِّنَةٍ وَ یَحیَی مَن حَیَّ عَن بَیِّنَةٍ). خدا در قرآن می گوید اگر می خواهی سر کسی را ببری با برهان باشد، اگر کسی را می خواهی زنده کنی با برهان باشد. نه با شمشیر، نه با تهدید، نه با اکراه، نه با اجبار. آیه دوم: (قُل هِذه سَبیلي اَدعُوا اِلَی اللهِ علی بَصیرَةی اَنَا وَ مَنِ التَّبَعَنی) من با بصیرت مردم را دعوت می کنم. بصیرت با شمشیر جور درنمی آید، با خشونت جور درنمی آید، با اجبار و کراهت سازگار نیست. آیه سوم: (وَ إِن أَحَدٌ مِن المُشرِکینَ استَجَارَکَ فَأَجِرهُ) اگر مشرکین در وسط جنگ به تو پناه آورد قرآن را برای او بخوان، قبول کرد که قبول کرد، اگر نکرد با پول جیب خودت آن را به جای امنی برسان. (ذلِکَ بِأَنَّهُم قَومٌ لَا یَعلَمُونَ). نگفت کره زمین را از مشرکین تطهیر کن، بلکه آخرش یک عذر هم برای مشرکین درست کرد. این آیه عجیب است. می گوید این ها نمی دانند. به به، پس دعوت اسلام این گونه است. قرآن را بخوان، زیبایی اسلام را بگو، پذیرفت که پذیرفت، نپذیرفت رها کن. خودت امنیتش را حفظ کن. آیه چهارم: (فَبَشِّر عِبَادِ/ الَّذینَ یَستَمِعُونَ القَولَ فَیَتِّبِعُونَ أَحسَنَهُ) تمام حرف‌ها باید گفته شود تا مسلمان بهترین را انتخاب کند. می گوید (فَیَتِّبِعُونَ أَحسَنَهُ). چه زمانی شما می توانید احسن را انتخاب کنید؟ همه حرف‌ها گفته شود. پس از این آیه معلوم می شود در عرصه دعوت و تبلیغ اسلام بر آزادی بیان تاکید دارد. یعنی فضای آرمانی اسلام برای تبلیغ فضای نقادی علمی، فضای گفتگو است. تا همه آرا و نظرات بدون واهمه طرح و نقل شود. عجیب است. دنبال آن گفت: (أُولئِکَ الَّذینَ هَدَاهُمُ اللهُ وَ أُولئِکَ هُم أُولُو الأَلبَابِ) اگر می خواهید به هدایت برسید، به عقلانیت برسید، راهش این است. جان عزیز شما ساعت‌ها روی این آیه صحبت شود کم است. چه ریزه کاری ها دارد. پنجم؛ آیه دعوت: (وَ مِنهُم الَّذِینَ یُؤذُونَ النَّبِيَّ وَ یَقُولونَ هُوَ أُذُنٌ قُل اُذُنٌ خَیرٍ لَکُم) می گویند این پیغمبر گوش است، هر حرفی می گویی گوش می دهد. خدا می گوید گوش خوبی است، حاکم باید گوش بدهد. جامعه باید جوری باشد که  تمام حرف‌های مخالفین شنیده شود. ششم: (لا إکراهَ فِي الدّینِ قَد تَبَّیَنَ الرُّشدُ مِنَ الغَيِّ) با شمشیر نمی شود اوضاع ذهن را عوض کرد. عملیات ذهنی با عملیات ذهنی تغییر پیدا می کند. چه آیه زیبایی است. وهابی ها می گویند با آیه سیف همه این ها نقض شده است. کسی خون گریه کند جا دارد. می گوید همه این ها منسوخ است. با آیه سیف (فَاَقتُلُوا المُشرِکین حَیثُ وَجَدتُمُوهُم)، آن هم ما جوابش را در آن کتاب دادیم. هفتم: (وَ کَذلِکَ جَعَلناکُم أُمَّةً وَسَطًا لِتَکونُوا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسولُ عَلَیکُم شَهیدًا) با عمل خودتان، ما شما را امت وسط یعنی امت عدل قرار دادیم. (أُمَّةً وَسَطًا) یعنی امت عدل، با عمل خودتان مردم را به اسلام جذب کنید. آخرین حرف من که تمام بشود. (فَإن تَوَلَّؤا). در قرآن پر است.  (فَإن تَوَلَّؤا)، (فَإن تَوَلَّؤا). پیغمبر اگر حرفت را گفتی، ولی اعتنا نکردند. شما را به خدا یکی را بروید پیدا کنید گفته است تولی کردند گردنش را بزنید، اصلا و ابدا. اگر حرفت را گوش ندادند (فَإنَّما عَلَیکَ البَلَاغُ)، (اللهُ یَحکُمُ بَینَکُم یَومَ القِیَامَةِ) خودم حکم می شوم و حکم می کنم.
شریعتی: خیلی خوب. خیلی ممنون و متشکرم حاج آقای عاملی. سپاسگزارم. ممنونم از توجه و همراهی شما. حاج آقای عاملی دعا کنند و آمین بگوییم و ان شاءالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام عاملی: یک دعایی است (اللّهُمَّ لاتَشغَلني بِالاهتِمَامِ عَن تَعاهُدِ فُرُوضِک، وَ استِعمَالِ سُنَّتِک). خدایا با غم و غصه نگذار که من از رسیدگی به واجبات تو به رابطه تو محروم شوم. وقتی غم و غصه گرفتار می کند انسان را، دغدغه این که آن چه شد این چه شد، آن رابطه عاشقانه، مغاضله لذیذانه دیگر از دست می رود. یک دعای بسیار خوبی است. آن هایی که گرفتارند با این دعا به خدا بگویند خدایا من می خواهم گرفتاری ام برطرف شود تا با تو رابطه خیلی خوبی داشته باشم، خلوت خوبی داشته باشم، هم زبان بشوم. این دعا بهترین است. من از طرف همه‌ی عزیزان این را می خوانم برای رفع گرفتاری، با یک مقصد بسیار مبارک که رابطه خوب با خدا داشته باشیم. (اللّهُمَّ لاتَشغَلني بِالاهتِمَامِ). اهتمام یعنی هم و غم داشتن. من را با هم و غم مشغول نکن. (عَن تَعاهُدِ) یعنی رسیدگی کردن. کفش‌تان را رسیدگی می کند، لباس‌تان را رسیدگی می کند، این را در عربی (تَهاهُد) می گویند. (عَن تَعاهُدِ فُرُوضِک) یعنی واجباتت، (وَ استِعمَالِ سُنَّتِک) و رسیدگی به سنت‌ها. می خواهم نماز شب بخوانم بدون دغدغه، بدون واهمه. یک لذتی، یک مستی داشته باشم، این ها نمی گذارند. این غم و غصه و گرفتاری ها را از من برطرف بفرما تا رابطه خوبی، ادبیات خوبی با تو داشته باشم.
شریعتی: ان شاءالله و الهی آمین. خیلی از شما ممنونم حاج آقای عاملی. بسیار خوب. باید خداحافظی کنیم. حسن ختام برنامه امروز ما زیارت دل‌های ما است به سمت مدینه النبی، مضجع بی فروغ حضرت زین العابدین (ع)، بقیع نورانی که ان شاءالله یک روزی برای آن حضرت تک تک‌مان صحن و سرا بسازیم و ان شاءالله زیارتشان کنیم.

 

 

برای مشاهده فایل تصویری روی لینک زیر کلیک کنید.

 

کلیک کنید

 

فایل صوتی

 

 

لینک کوتاه :

darolershad.org/?p=8856

جدیدترین عناوین خبری

پربازدیدترین خبرها

مطالب مرتبط

ثبت دیدگاه

یک پاسخ ارائه کنید