تغییر سایز-+=

سمت خدا | مراحل سلوک(1)

شریعتی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ» «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم»«اللّهُمَّ وَفِّقنَا لِمَا تُحِبُّ وَ تَرضَی وَ جعَل عَاقِبَةِ اَمرِنا خَیرا». سلام می‌کنم خدمت عزیزانم. خانم‌ها و آقایان خیلی خوش آمدید به سمت خدای امروز. ان‌شاءالله هر جا که هستید تنتان سالم باشد، قلبتان سلیم باشد و باغ ایمانتان آباد ان‌شاءالله. خوشحالیم که همراه شما هستیم. ان‌شاءالله آخر هفته‌ی خوبی را تجربه کنید. بااحترام و با افتخار همراه شما هستیم، در محضرتان و در محضر حاج آقای عاملی عزیزمان. سلام علیکم و رحمه الله خیلی خوش آمدید. حجت الاسلام عاملی: و علیکم السلام و رحمه الله. محضر همه‌ی عزیزان خودم، ملت بسیار بزرگ و عظیم الشان‌مان عرض ادب و احترام و سلام و دعا دارم. عزیزانی که دو ماه عرض ادب کردند به ساحت قدسی حضرت اباعبدالله الحسین و اهل بیت علیهم السلام. ان‌شاءالله مد نظر حضرت حق باشد، این ارادت‌ها بی جواب نباشد و صد درصد بی جواب نیست و ذات عالم جوری درست شده است که ارادت بی جواب نیست.

از هر کس باشد. حضرت فرمود دروغ گفتند به شما کسانی که خیال کردند اثر محبت ما به اهل کتاب نمی رسند. یعنی اگر اهل کتاب هم ارادت به ساحت آن ها داشته باشند بی جواب نیست. ان شاءالله عنایت خاصه حضرت حق همراه همه ی عزیزان باشد.
شریعتی: ان شاءالله. ما آخرین جلسه ای که با هم بودیم در مشهدالرضا رفتیم محضر حضرت که حضرت رضا مهر قبولی به عزاداری های ما در ماه محرم و صفر بزنند و ان شاءالله که همین اتفاق هم بیفتد و ان شاءالله همه همواره زیر سایه پر مهر حضرت باشیم. امشب هم شب شهادت امام حسن عسکری است. تسلیت می گویم خدمت عزیزانم و محضر حضرت بقیه الله العظم ارواحنا فداه. ان شاءالله در جلسات و هیئات برای ما هم دعا کنید. ما مراحل سلوک را با حاج آقای عاملی بررسی می کردیم و نکات ناب شان را گفتیم. یک وقفه ای افتاد و فاصله ای در ایام ماه محرم و صفر بود. ظاهراً صحبتی که با حاج آقا کردم به همین بحث برمی گردیم. دعوت می کنم امروز هم تا پایان همراه ما باشید و بحث  حاج آقای عاملی را بشنوید. بفرمایید. ما سراپا گوش هستیم.
حجت الاسلام عاملی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ». اساس این عالم برای افاضه است. خدای متعال برای  غم، غصه، گرفتاری، فقر، بشر را نیافریده است. فقر هم تقصیر خدا نیست. «وَ الْقِسَمِ، عِیَالُهُ الْخَلَائِقُ ضَمِنَ أَرْزَاقَهُمْ وَ قَدَّرَ أَقْوَاتَهُمْ» در تقسیم خدا قوت همه تضمین شده است. اساس عالم برای افاضه است. یعنی شأن خدا جز این نمی تواند باشد. یعنی عالم، عالم پذیرایی است، عالم به تعبیر علامه طباطبایی معامله است. «اِشترا» که خدای متعال در قرآن فرموده است. پذیرایی هم در شان خود خداست، پذیرایی موجودات عادی نیست. تنها چیزی که از این افاضه، از این عروج، از این لذت، از این خلوت و حضور در بساط خدا، مانع می شود مسئله گناه است. فلذا می گویند پله اول سلوک انقیاد است؛ یعنی تسلیم شدن. اراده شخصی، هوا و هوس، دلم می خواهد، خوشم می آید، همه ی این ها باید کنار برود. وقتی کنار رفت و طهارت درست شد می گویند «بابُ الاَبواب» تمام درها باز می شود. یکی از عرفا می گویند من خیلی تعمق کردم دیدم که برای رسیدن به آن بساط حضرت حق دو چیز لازم است: یکی مسئله طهارت است، یکی مسئله حضور است. خوشا آنان که دائم در نمازند. و در مشهد رضوی هم یک دستور العملی از حضرت آیت الله حسن زاده آملی که بنده خودم از ایشان گرفتم. یک دستور العملی از استاد خودم، سرور خودم، حضرت آیت الله مظاهری گرفتم، دو صفحه. یک دستور العملی هم از حضرت آیت الله مشکینی گرفتیم که در  تهذیب نفس استثنایی بود.
شریعتی: الحمدالله چه بزرگانی را درک کردید.
حجت الاسلام عاملی: لطف خدا بود. یک دستور العملی هم شخصاً خودم از آیت الله میانجی گرفتم. یک دستور العملی هم گفتم که اول صبح جمعه بود محضر آیت الله حسن زاده آملی رسیدم. از ایشان یک دستور العملی خواستیم که برای همیشه روی این کار  کنیم، مداومت کنیم.  «وَ أن لَوِ استَقامُوا عَلَی الطَریقَةِ لَأسقَیناهُم ماءً غَدَقًا» خدای متعال فرمود اگر استقامت کنید ما آب فراوان به شما می دهیم، یعنی حکمت، یعنی  علم. در خواب هم شما آب ببینید علم است. شیر ببینید حکمت است. «وَ أن لَوِ استَقامُوا عَلَی الطَریقَةِ لَأسقَیناهُم ماءً غَدَقًا» این وعده خداست. «وَمَن اَستَقَوا قیلاً»، «وَ مَن استَقوا» چه کسی بهتر از خدا وعده داده است. در یک روایت است اگر حال پیدا کردید و مداومت کردید «لَصافَحَتکُم المَلائِکَه» ملائکه با شما مصاحفه می کنند. و علامت مصاحفه چیست آن را هم گفتند. شب قدر ملائکه نازل می شوند، آن هایی که تائب هستند، اشک چشم توبه دارند، با آن ها مصاحفه می کنند. نشان مصاحفه چیست؟ حضرت آن را هم در روایت گفتند. حضرت آقا فرمودند از اهم امور همت به طهارت است در تمام امور. دوست است، سلوک است، صحبت است، تصمیم است، شغل است، تجارت است، سیاست است؛ همه جلوه ای از طهارت باشد. از اهم امور همت به طهارت است. بر تمام امور این که درست شد برای این که خراب نشود پشت سرش فرمود بعد از آن که کشیک نفس کشیدن که خطا نکند، گمراه نکند. انسان چند جا می تواند سوءظن بکند یکی این جا است. سوء ظن حرام است اما غلبه با اشرار باشد می تواند سوء ظن بکند. اگر یک عالمی آلوده به دنیا شد «فَتَّمِهُوا عَلی دینِکُم» می توانید سوء ظن کنید. یعنی دین را از او نگیرید. او نمی تواند  الگوی خوبی برای شما باشد. از حضرت سوال کرد که نگاه کردن به چهره ی عالم عبادت است کدام عالم است؟  حضرت فرمود عالمی که وقتی نگاه کردی «تَذَکَرَ آخِرَة» بگویی چقدر عقب ماندم، آخرت را به یادت بیندازد. در امر آخرت تو را چابک کند وقتی با او همنشین شدی.
شریعتی: ببینی او چقدر جلوتر از تو حرکت می کند. من کجا و او کجا.
حجت الاسلام عاملی: بله. یکی هم این است که سوء ظن به نفس. می گوید پاشو نماز شب بخوان. چرا شب های قبل نمی گفتی که پاشو نماز بخوان یا این کار را انجام بده. وسواسی به اتهام، متهم کردن نفس، تا خلوص درست بشود. در حدیث قدسی است که خدای متعال فرمود: «الاِخلاصُ سِرُّ مِن اَسرارِه».  خدا که به هر چیزی سر نمی گوید. معلوم می شود این جان هر چقدر خالص شود به آسمان رود و کار آفتاب کند. معلوم می شود عوالمی کرد. معلوم می شود که «صَعِبُ الدُنیا» دیگر بدن در این جا است ولی روح با چیز دیگر سنخیت پیدا کرده است، نمی تواند با این عالم هم سنج بشود.
ناریان بر ناریان را طالب اند
نوریان بر نوریان را جاذب اند
ذره ذره کم در این عرض و سماء است
جنس خود را همچو کاه و کهرباست
جنیسیت، هم جنس بودن، علت الانضمام است. «السِنخیتُ عِلَّتُ الاِنضِمام». اگر یک کسی با یک شراب خوار نشست و برخواست دارد حتماً سنخیت دارد. «أَنِ المَرءِ لاتَسئَل وَ سَل اَن قرینِه، فَإنَّ کُلِّ قَرینِه بِمُقارِنه یَقتَدی» از دین مرد نپرس، از دین رفیقش بپرس، چون رفیقش را که می تواند تحمل کند پس سنخیت دارد. در روایتی هم است که: «المَرءُ عَلی دینِ خَلیلِة وَ قَرینِه» هر کس با کسی نشست و  برخواست دارد حتماً با او هم دین است. دینش را پذیرفته است.
شریعتی: این هم به خاطر همان سنخیت است.
حجت الاسلام عاملی: یعنی انسانی که مهذب شد، انسانی که از خاک بلند شد، انسانی که خوراکش غیبت و تهمت و بهتان و جزئیات غیر کاسب و غیر مکتسب نیست، نمی تواند در عالم سفلیات با انسان های که ذائقه شان با سفلیات تنظیم شده است زندگی کند.
شریعتی:  و وقتی که بزرگ شدی و افق نگاهی خیلی جلوتر بود آن وقت دنیا برایت مثل زندان می شود. دیگر این جا دوام نمی آوری.
حجت الاسلام عاملی: تمام جلوه ها عوض می شود. حالا دنیا زندان شد کسی که این دنیا را برایت زندان کرده است فکر زندان شدنش را کرده است یا نه؟ این قرآن را فرستاده، قرآن این قدر جانت را خالص کرد، دنیا برای شما زندان شد. «الدُنیا سِجلُ المُومِن» و دنیا موطن اشقیا است و سجن غربا است. غریب شدی. کسی تو را تقویت کرد غریب شدی، فکر این غربت را کرده است یا نه. اگر این عالم زندان شد، پس ذائقه ات تنظیم شد. فکرش را کرده است یا همین طوری رها کرده است؟ صد درصد یک بساطی برای تو درست کرده است. وقتی که امام حسین می گوید: «الهي تَضیقُ بِیَ الاَرضُ بِرُحبِها» برای من تنگ است. «اَنتَ کَهفي، حینَ تَعییني المَذاهِبُ فِی سِعَتها» این همه مذاهب نمی تواند من را ارضاء کند، این همه تفکرات و اندیشه ها نمی تواند من را ارضاء کند. «الهي تَضیقُ بِیَ الاَرضُ بِرُحبِها» این عالم به این بزرگی برای من تنگ است. ببین چقدر بزرگ شده است. «اَشکُوا إِلَیکَ غُربَتي وَ بُعدِ داري». این شکایت آن قدر معنا در این خوابیده است. «یا مُوضِعَ کُلِّ شَکوی» اسم یکی از اسامی خدا است. شکایتت را ببر پیش خدا. اصلاً وقتی دلت گرفت مناجات شاکین را باز کن. مناجات شاکین را امام سجاد برای کسانی که شکایت دارند تنظیم کرده است. ببین از چه چیزهایی شکایت می کند. اصلاً حرف دنیا نیست.
شریعتی: قدیم ها کنار این دادگاه ها و دادگستری ها می نشستند عریضه تنظیم می کردند. این جا حضرت سجاد این شکایت را برای ما تنظیم کرده است.
حجت الاسلام عاملی: ادبیاتش مهم است. با چه ادبیاتی شکایت کنیم؟ «الهي اَشکُوا إلَیکَ قَلباً قاسیاً، مَعَ الوَسواسِ مُتَقَلِباً، وَ بِالرِّینِ وَ الطَّبعِ مُتَلَبِساً» محشر است. به تو شکایت می کنم قلبم جواب نمی دهد. نماز می خوانم اما لبیک ندارم از درون.
شریعتی: این ذائقه ها ذائقه های درستی است.
حجت الاسلام عاملی: غیر از این هر چه هست «اَقبَلُوا اَراجیفَةٍ اِفتَضَحوا بِاَکلِها». امیرالمومنین فرمود خدا یک ضیافتی درست کرده است، ضیافت ابدی، همه را دعوت کرده است. انسان ها به این ضیافت پشت کردند. چه چیزی دستشان آمد؟ «اَقبَلُوا اَراجیفَةٍ اِفتَضَحوا بِاَکلِها» اقبال کردند به یک جیفه، جیفه یعنی مردار. خوردند، بی آبرو شدند. جای دیگر خبری نیست، یادت باشد. همان است که دیدی و شنیدی. رو طلب نو جو که آن را تو ندیدی.
از دیگ جهان دو سه کفگیر که خوردی
باقی همه دیگ آن مزه دارد که تو خوردی
راه بن بست است. تمام اعضا و جوارح ودیعه است، یکی یکی می گیرند. «ألمال مالُ الله، جَعَلَهُ وَدایِعُ» مال، اعضا، همه ودیعه است. یک روز باید ودیعه ها را برگردانیم. «وَ لابُد یَوماً أن تُرَدُ الوَدائِع» آن جا است که رابطه خدا با بنده اش خیلی دیدنی است. چون دیگر پا به سن گذاشته است، مقدرات کنار رفته است. پارتی های شبانه مخدر است، این تقول در مجتهید مخدر است، این لذات مقطعی مخدر است. همه کنار رفته است.
شریعتی: خودت هستی و خدا.
حجت الاسلام عاملی: احسنت. سروکارش با خدا است. ان شاءالله این جا یک برنامه ای بگذاریم من از محبت خدا به بنده خودش صحبت کنم. مست آور است. خدا چقدر فکر بنده اش را کرده است. در تمام شئون، هر وقت دلش بگیرد، غصه داشته باشد، همه رهایش کنند، تنهایش بگذارند، دلش بشکند. برای همه ی این حالات یک حرفی دارد. این ها را جمع کردم. آن قدر خوب است. آن را اجرا می کنیم. ان شاءالله عزیزان بگیرند با خدا نجوا کنند. خیلی از بحث خارج شدیم. قرآن آمده است جان انسان را خالص  کند، آلیاژش نفاست پیدا کند. حضرت آیت الله حسن زاده آملی می فرمودند. دستشان را روی قلب خودشان می گذاشتند می گفتند قلبم ناراحتی دارد. یک وقتی آن وقت حرارت به عشق خدا حرارتش طوفانی بود می گفت من دستم را روی قلبم می گذاشتم احساس می کردم. کلاس خیلی بالا است. بعد یک مثالی زدند. گفتند این شمشیری در هندوستان درست می کنند. جوهرش آن قدر نفیس است، به خودی  خود قلاف را پاره می کند. می روند می بینند قلاف شمشیر پاره شده است. می فرمودند بعضی جان ها آن قدر نفاست پیدا می کند در اثر عبودیت، در اثر اخلاص، در اثر این که یک عمری تمرین کرده نیت «وَ رِضوانُ مِنَ الله» باشد. یعنی هر چه تلاش کنی غیر از این نیست. به تعبیر حاج آقای قمی راجع به بروجردی گفت جلوی روضه خوان را بگیر آقای بروجردی فرمودند من چطور مخالفت کنم با کسی که سر سوزنی هوا رد کله اش نیست.
گر بشکافند سراپای من
جز تو نیابند در اعضای من
این اگر در جامعه بیاید بهشت از همین جا شروع می شود.
در ره خلق خوب و سیرت زشت
هفت دوزخ تویی و هشت بهشت
مگر می شود کسی خلوص داشته باشد مال مردم را احتکار کند، کالاهای 4200 را بیاید احتکار کند. مشغول الذمه به کل ملت می شود. پناه می بریم به خدا که یک ملتی راهمان را بگیرد. یک وقتی یک نفر است، دو نفر است. آن قدر وحشتناک است. باید یک کسی داد بزند که غربال خدا تکان می خورد این جوری  فرصت ها برای خیانت پیدا می شود. اگر این مفاسد در جامعه پیدا شود دیگر هیچ وقت با شندغاز دنیا معامله نمی کند. یک آتش بزرگ کافر، خیانتکار، گنه کار، بعد از مرگ می بیند که همه چیز را به هیچ داده است. شندغاز کجا، ساحت ابدیت کجا.
شریعتی: چون قیمت خودت را ندانسته ای.
حجت الاسلام عاملی: خودش را شکسته است. یک آقایی می گوید رفتم محضر محمد تبریزی دیدم دو زانو نشسته است. گفتم آدمیزاد که این جا نیست این جوری نشسته اید. با لهجه تبریزی برگشت گفت خودم که آدم هستم. چقدر خوب است. در روایت است که: «اَحسَنُ الحَیا حَیائُکَ نَفسِک» بهترین حیا این است که از خودت حیا کنی. اگر کسی از خودش حیا کند سیگار نمی کشد، از خودش حیا کند مواد مخدر مصرف نمی کند، از خودش حیا کند به آن پارتی های آلوده نمی رود، از خودش حیا کند رشوه را به خانه نمی آورد، از خودش حیا کند هیچ وقت زندگی هیچ فردی  را آتش نمی زند.
شریعتی: در یک کلام قیمت خودت را دانستی خودت را ارزان نمی فروشی.
حجت الاسلام عاملی: «قیمَةُ کُلَّ اَمرء ما یُحسِنُهُ». امیرالمومنین در این جمله غوغا کرده است. یعنی می خواهی برای بشر ترازو درست کنی، ترازوی بشر وزکه نیست. وزکه می دانید چیست؟ ترازوی میدان بار را ما وزکه می گوییم.
شریعتی: این باسکول هایی که آن جا هست.
حجت الاسلام عاملی: آقای حسن زاده عاملی ظاهراً شعر خودش است. می فرمودند:
بهر توزیع کدو و کلم بسته میزان
بهر توزیع تو زین شاکله میزان نبود
انسان را که می خواهی وزن کنند با امیرالمومنین وزن می کنند، با انسان کامل. «السَّلامُ عَلَیکَ یا میزانَ الاَعمال». و گاهی انسان غیر معصوم می تواند به آن نقطه برسد. آن قدر ریاضت، دقت. درمورد سلمان هم می خوانی «السَّلامُ عَلَیکَ یا میزانَ الاَعمال». امام صادق به ابوقارون مکشوف فرمود: «اَنتَ میزانُ لا عَینَ فیه» تو ترازوی بدون چشم هستی. انسان ترازو می شود. چقدر عجیب است انسان به نقطه ای برسد. حضرات معصومین هم این گونه هستند. خدا بیرق حق را به شما داده است. چون «الحَقُّ مِنکُم وَ إِلَیکُم» حق از شما نشات می گیرد، شما مدار حق هستید و به شما برمی گردد. «عَلیٌ مَعَ الحَق الحَقُّ مَع عَلی». بعد آقای حسن زاده عاملی فرمود از اهم امور همت به طهارت است در  تمام امور  بعد از آن کشیک نفس کشیدن، بعد این شعر را خواندند:
پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب
تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم
یعنی وقف مطلق بشود. چقدر خوب است. گفت: «إنَّ صَلَاتِي وَ نُسُکِی وَ مَحیَايَ وَ مَمَاتِي لِلهِ رَبِّ العَالَمینَ». آن قدر این آیه را باید بخوانیم. آن قدر من لذت می برم وقتی این آیه را می خوانم که خدایا همه چیزم مال تو. در روایت است خدا می گوید همه  چیزت مال من، همه چیز من مال تو. «مَن کانَ لِله کانَ للِهُ لَه». این ها معادلاتی است که بر آفرینش حاکم است. یک سنت هایی است که قرار دادی نیست.
شریعتی: «اُذکُرنی اُذکُرکُم».
حجت الاسلام عاملی: این در ذات این عالم خوابیده است. در این عالم تمام ذرات عالم با هم محرم هستند، با هم مرتبط هستند، امر جزیره ای نداریم. عالم یک مجموعه ی یکپارچه است، عالم یک واحد مجموع است. در اینور عالم یک معصیتی بشود ذرات عالم در آن طرف می فهمند.
اگر یک ذره را برداری از جای
همه عالم خبر گیرند سراپای
ببینید عرفای ما به کجا رسیدند. عرفانی که در ادبیات فارسی هست دنیا به ما محتاج است. در دنیا نظیر ندارد. می دانید که ادبیات در کشورهای مختلف خیلی اوج گرفته است و بالا رفته است.
شریعتی: و ما متاسفانه قدر نمی دانیم.
حجت الاسلام عاملی: ادبیات عرفانی یک چیز دیگر است. مرد به آن بزرگی می گوید که آرزوی من این است که کفش جفت کن میخانه ای باشم که حافظ از آن صحبت می کند. این تراسی است که به ما رسیده است. سر سفره 1400 ساله نشستیم. فقط ادبیات عرفانی نیست. یعنی مفاهیمی که کشف کردند در کتاب ها نوشتند. خدا رحمت کند مرحوم آیت الله شیخ علی فلسفی، اخوی آقای فلسفی خطیب را. مشهد که می رفتم از ایشان استفاده کنم. ایشان می فرمودند لازم نیست ما کتاب بنویسیم. این کتاب های نفیسی که نوشتند ما از این ها استفاده می کنیم.
شریعتی: چه خون دل ها خورده شده است تا امروز به دست ما برسد.
حجت الاسلام عاملی: الان چقدر کتاب خوانده می شود؟ مگر ما امت «إقرَا» نیستیم؟ مگر پیغمبر ما را خدا وقتی می خواهد منت بگذارد نمی گوید «عَلَمَکَ ما لَم تَکُن تَعلَم وَ کانَ فَضلُ الله عَظیماً». فضل عظیم را چه زمانی به پیغمبر ما گفته است؟ وقتی به او علم یاد داده است. مگر پیغمبر ما دستش را بالا نگرفت به خدا گفت خدایا مبارک نکن روزی را که بر من بگذرد و من در آن روز علمم اضافه نشود. و خدا گفت به زبانت بیاور، بگو. «قُل رَبِي زِدني عِلماً» با آن که قلبش آن قدر از علم پر شده بود که از عقلش بزرگ تر بود. کسی اگر به اندازه عرض علم داشته باشد چه می گوید؟ می گوید دیگر فارغ التحصیل، خداحافظ. دکتری را گرفت دیگر رها می کند. تنها پیغمبر ما است که به اندازه عرش علم دارد ولی خدا دستور می دهد که بگو، از من این حاجت را بخواه. «قُل رَبِي زِدني عِلماً» یعنی شرافت علم این قدر ذاتی است.
شریعتی: و ته ندارد، تمام شدنی نیست.
حجت الاسلام عاملی: روح انسان که پر نمی شود. بعضی جاها که تعبیر شده است به این که پر می کند قلبش را مثلاً با فلان چیز. این واقعاً جای تعجب است که این چگونه پر می شود. آقا رسول الله فرمودند الان یک جوانی از جوانان بهشت وارد می شود. همه به در نگاه کردند یک جوانی وارد شد. مجلس تمام شد، بلند شدند جوان رفت. یک کسی دنبالش کرد گفت پیغمبر تو را جوان بهشتی معرفی کرد. اگر آدم غیر مهذب باشد می گوید خیلی خوب شد، الان فردا همه برای من حساب باز می کنند. روح مهذب آن قدر متنفر است از منیت، از تشخص، از تعین. آن قدر فرار می کند. امام سجاد گمنام با کاروان حج می رفت. آن قدر از او کار می کشیدند. این جوان همان جا برگشت. گفت یارسول الله من نمی خواستم مردم بفهمند که من چه جایگاهی در نظر خدا دارم، در محضر شما دارم. حالا که این گونه شد دعا کنید من بمیرم، من دیگر نمی خواهم در این دنیا بمانم. این همه ستایش یک وقت کار دستم می دهد. در روایت است که بدترین ضرر به مرد صدای پای مردها است که از پشت سرش بیاید. یعنی راه می رود یک عده مرید هم دنبالش راه افتادند.  آقا رسول الله وقتی کسی پشت سرش راه می افتاد می گفت یا من می ایستم تو برو، یا تو بایست من بروم، یا بیا با هم سوار شویم به مرکب با هم برویم. گفت حالا دعا کن من بمیرم. حضرت فرمود 3 روز دیگر دنیایت را عوض می کنیم و می میری. گفت در  این 3 روز چه کار کنم. گفت در این 3 روز تحصیل علم کن. در 3 روز چه می شود، این به کجا می رسد؟
شریعتی: دیگر دارد تمام می شود.
حجت الاسلام عاملی: چرا ما 500 سال خوابیدیم؟ با تحولات علمی که دنیا داشت پایاپای حرکت نکردیم. الان جمهوری اسلامی تاوان عقب ماندگی 500 ساله را می دهد که به محاصره انداختند. در محاصره ما گناهی غیر از این که می خواهیم حاکمیت ملی داشته باشیم، خودمان برای خودمان تصمیم بگیریم. پرزیت که ما نمی خواهیم. این برای ما خیلی سنگین تمام شد. حالا من برمی گردم به اصل بحثم که این عالم برای افاضه است. تنها مانع عبارت است از گناه. گناه نقار با خدا است. یعنی دعوای با میزبان.  شما با میزبان دعوا کنی یک دستت گل بگیری، یک دستت سنگ بگیری، آن وقت به مهمانی بیایی. این که نمی شود. و این باعث می شود که انسان محروم بشود، و این محرومیت است که متصل می شود به محرومیت آخرت.  آتش این دنیاست که ما آن را خاموشش نمی کنیم و متصل به آتش آخرت می شود و دیگر خاموش نمی شود. حضرت فرمود به میت عطر نزنید، کفنش را معطر نکنید. برای این که میت به منزله محرم است. برای محرم 24 چیز حرام است، یکی عطر زدن است. امیرالمومنین فرمود. «لا تَجمِروا بِالاَکفان، وَ لا تمسَحُ اَمواتَکُم إلَّا الخَوف». نزنید. چرا؟ چون مُحْرِم است. می دانید چقدر وحشتناک است. محرم محروم می شود، از 24 چیز محروم است. چه زمانی این تمام می شود؟ زمانی که اعمال را انجام دهد. اعمال را انجام داد محرومیت ها برداشته می شود. در آخرت که محرومیت نداریم. «الیَوم عَمَلٌ وَ لا حِساب وَ قَد حِسابُ وَ لا عَمَل» امروز عمل هست حساب نیست، فردا حساب هست عمل نیست. پس اگر آن بنده خدا که محرم است می خواهد از احرام خارج شود معنی اش این است که باید از محاسبه خلاص شود. وقتی از محاسبه خلاص شد از احرام بیرون می آید. اگر پای حساب ماند محرومیتش همیشه ماند.
شریعتی: یعنی چه؟ یعنی قبل از این که بار سفر ببندیم تسویه حساب کنیم.
حجت الاسلام عاملی: احسنت. یعنی وقتی آن جا پای حساب رفتی «اَعِدَّ لَهُ جَواباً». روایت است که هر کاری را انجام می دهی «اَعِدَّ لَهُ جَواباً» یک جوابی برای خدا آماده کن. اصلاً روایت است که مردم تا 40 نفر شهادت بدهد که این آدم خوبی است خدا از او حساب نمی کشد. بعضی کشورها، بعضی شهرها، میت را دم در قبرستان نگه می دارند از مردم سوال می کنند. در بعضی مناطق ترکیه در نماز میت از مردم سوال می کنند. نماز میت را که می خوانند یا قبل از خواندن می گوید ایها الناس از ایشان راضی هستید، همسرش را اذیت می کرد، دخترانش محجبه بود، حقوق واجبه را می داد، از دست ضعفا می گرفت. اصلاً عنوان صحیفه مومن همان حرفی است که مردم درباره می گویند. این صحیفه نامه عمل شماست. روی این چه نوشته اند؟ حرفی که مردم درباره ی شما می گویند. یعنی نمی توانید جوری زندگی کنید که  مردم برای شما رحمت بفرستند. آن وقت اگر محرومیت و محرم نتواست حساب پس بدهد. آن محرومیت دیگر همیشه ماند. آن محرومیت هم نتیجه این جا است. امام رضا یک حرفی دارد باید با آب طلا نوشت. فرموده است: «قَد عَلِمَ اولوالالباب اَنَّما هُناکَ ما یُعلَم الا بِما ما هُنا».  چقدر عالی است. بعضی ها می گویند خدا آخرت را محرمانه نگه داشته است. دیگر کسی نمی آید به ما بگوید من که مردم اول مرا کجا بردند، بعد  چه شد، بعد فلان جا گفتند، بعد فلان جا گرفتار شدم، فلان جا خوب بود یا وحشتناک بود. محرمانه است. ولی امام رضا می گوید من بگویم. «قَد عَلِمَ اُولوالالباب اَنَّما هُناکَ ما یُعلَم الا بِما ما هُنا».  هر کس نه، اولوا الالباب. آن هایی که لب دارند، آن هایی که مغز دارند، آن هایی که تو خالی نیستند. خدا اولوا الالباب که در قرآن می گوید جمعیت را دو قسم می کند: بعضی ها اولوالالباب هستند یعنی مغز باید شود دانش هجر. بعضی ها این گونه هستند، تو پر هستند. آن ها این مطلب را می فهمند. دهانش را آورده بود از جوب آب می خورد یکی گفت که این گونه نخور هوش ات کم می شود. گفت هوش چست؟ گفت پس بخور. «قَد عَلِمَ اُولوالالباب اَنَّما هُناکَ ما یُعلَم الا بِما ما هُنا». چیزی که در آن طرف مرز است یعنی آخرت معلوم نمی شود مگر با کارهایی که در این جا است. در این جا به دل کسی زدی این جا هم همین طور است. چرا این را به  دادگاه گرفتار کردی. یک زن که شوهرش را مرده است رفته خانه اش را عوض کند. املاک رفته است   آن جا یک کسی آمده بخرد. این زن اطلاع نداشته، معامله نکرده است، اوضاع حقوقی را نمی داند. سرش یک کلاهی گذاشته است. چنان اشک می ریزد. از این جور چیزها به اقتضای کار خودم من آن قدر دیدم.

همین جا است. آن وقت حضرت آیه اش  را هم خواند. «وَ لَقَد عَلِمتُم النَشاةَ الاؤلی». خدا می گوید این جا را که می بینید، پس آن جا را چرا نمی بینید. آن که می گوید خدا چرا این گونه حرف زده است، چرا وحشتناک است، این عذاب ها چیست، این ضد حقوق بشر است. خدا می گوید همین جا است. این جا ظلم نکن. ظلم این جا ظلمات آن جا است. زندگی  مردم را تحت فشار بگذاری فشار قبر می شود. یکی گفت که کسی را اعدام می کنند و بالای دار می برند آن هم فشار قبر دارد؟ خیال کرد که دیوار فشار می دهد. حضرت فرمود: «إنَّ رَبَّ الاَرضِ هُوَ رَبُّ الهَوی» خدای زمین خدای آسمان است. در آسمان بدتر از زمین فشار است. همه برمی گردد به طرف ما، به اعمال ما. اما به جوهرها و حقیقتها. خون اگر کسی گریه کند جا دارد. یک غیبتی کردی، در یک کانالی یک حرف بی حساب نوشتی، یک میلیون عضو دارد. در یک لحظه یک میلیون غیبیت.
شریعتی: اصلاً قابل جبران نیست.
حجت الاسلام عاملی: اصلاً کسی که غیبت کرده است در روز قیامت اولین قدمش را که برمی دارد جهنم می گذارد. این روایت است. تازه توبه بکند، جبر هم که بکند، آخرین فردی است که به بهشت می رود. آن وقت حضرت این جا فرمود که: «اَنَّما هُناکَ ما یُعلَم الا بِما ما هُنا». این جا رفتی شراب خوردی. معلوم است که به تو حوض کوثر نمی دهند. این جلسه را با یک روایت تمام می کنم. چه روایت خوبی است، چه روایت غوغایی است. آن هم این است که پیغمبر ما فرمود: «لایَرِدُ عَلَیَ الحَوض مَن شَرِبَ مُسکِراً لاهُوَ الله» قسم خورد کسی که به دهنش مسکر خورده است، چه شراب باشد، مایع باشد، جامد باشد، موارد افیونی باشد. «لایَرِدُ عَلَیَ الحَوض مَن شَرِبَ مُسکِراً لاهُوَ الله». حوض کوثر بالاترین شراب است که بالاتر از این شراب نیست. «وَ سَقا رَبُّهُم شَرابَ طَهُوراً». این که حافظ خیلی دیگر تلاش کرده است گفته:
شراب ناب می خواهم که مرد افکن بود زورش
که تا یک دم نیاسایم ز دنیا و شر و شورش
وقتی که با این کثافتی که اینی که عقلت را تعطیل می کند مشتری این شراب شدی، مشتری فقر شدی، دیگر نمی توانیم مشتری عرش باشی. دیگر تمام شد.
شریعتی: این هم همان بحث سنخیت است. یعنی با آن حوض کوثر تو سنخیتی پیدا نکردی.
حجت الاسلام عاملی:
بس که ماندم به قفس رنگ گل از یادم رفت
گرچه با عشق گل از مادر گیتی زاده ام

یک جمله بگویم آن قدر این مطلب مهم است. مصیبت این حدیث می دانید چیست؟ این که محروم شده است از کوثر فقط این نیست. مصیب می گوید «لایَرِدُ عَلَیَ». یعنی من کنار کوثر من لیوان را پر می کنم. ساقی من  هستم. از سقایت من محروم شدی، از سقایت علی بن ابی طالب محروم شدی، از سقایت آقا رسول الله محروم شدی.  جهنم این است، نه آن جهنمی که از آتش درست شده است. ان شاءالله که خدا به ما استعداد بدهد از این عنایات خاص الهی استفاده کنیم.
شریعتی: ان شاءالله. پس آن چه که مهم است در مراحل سیر و سلوک، محاسبه و سنخیت با پیدا کردن با عوالمی که بالاخره همه در پیش داریم است. در شرح حالات علامه حسن زاده می خواندم  که ایشان می فرمودند که این آیه شریفه «اِقَرَا کِتابَک بِنَفسِکَ الیَومِ» این یوم از همین جا شروع می شود. این گونه نیست که فردا باید نامه عمل مان را به دستمان بدهند و نگاه کنیم. باید همین جا ببینیم چه کار هستیم. به تعبیر حاج آقای عاملی ان شاءالله در صدد تسویه حساب بربیاییم و ان شاءالله با خیال راحت وارد عوالم دیگر بشویم، با سلامت و عافیت. ان شاءالله.
حجت الاسلام عاملی:آن چنان گرم است بازار مکافات عمل  دیده گر روشن بود هر روز روز محشر است
شریعتی: بسیار خوب. شب شهادت حضرت امام حسن عسگری  است. به ساحت مقدس ولی نعمتمان حضرت حجت بن الحسن روحی و ارواحنا عالمین تسلیت عرض می کنیم. خدمت تک تک عزیزانمان تسلیت عرض می کنیم. ان شاءالله باشیم در روزگار آمدن فرزندشان. ثواب تلاوت آیات را هدیه کنیم به روح بلند امام حسن  عسگری. صفحه 323 را امروز عزیزانم تلاوت می کنند. آیات 11 تا 24 سوره مبارکه انبیا را بشنوید. برمی گردیم همچنان با شما هستیم با سمت خدا. صفحه323 قرآن کریم

شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم».
گهگاه تنفسی به اوقات بده
رنگی به همین آینه مات بده
من می دانم سرت شلوغ است ولی
گاهی به خودت وقت ملاقات بده
برنامه سمت خدا روزهای پنجشنبه ما در محضر حاج آقای عاملی الحمدالله روزهای پرباری است و ان شاءالله خدای متعال هم عنایت بکند و ان شاءالله به خودمان بیاییم و ان شاءالله به سمت خودش حرکت کنیم. اشاره قرآنی امروز را حاج آقای عاملی خواهند فرمود و در ادامه حسن ختام فرمایشاتشان را خواهیم شنید.
حجت الاسلام عاملی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ». سوره انبیا، آیه 16 و 17. «وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ». خدا فرموده است که ما زمین و آسمان را به عنوان بازیچه و سرگرمی خلق نکردیم. یک چیزی همین طوری درست کنیم نیست. «لَوْ أَرَدْنَا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْوًا لَاتَّخَذْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فَاعِلِينَ»اگر ما قصد سرگرمی برای خودمان داشتیم این عالم را چرا خلق می کردیم، چرا در عالم شهود وارد می شدیم. در عالم غیب این کار را می کردیم. این دو آیه یک اصل بسیار مهمی را اشاره می کند که این اصل در تمام شئون زندگی ما تاثیر دارد  که این عالم بازیچه نیست، بی هدف نیست، بی مقصد نیست، همین طوری خدا بدون قصد ما را خلق کند. «خَلَقَ لَکُم فِي الاَرضِ جَمیعا» همه چیز را برای ما خلق کرده است. بازیچه باشد و بدون مقصد باشد و عالم مقصد نداشته باشد، ما مقصد نداشته باشیم، این نمی شود. اگر این درست بشود این در تمام زندگی ما تاثیر دارد. یک وقت می گویی: بزن بر طبل بی عاری. اما یک وقت احساست این است که یک اراده حکیمانه عالم را درست کرده است، همه چیز تسویه حساب است. پس من هم باید روی حساب زندگی کنم و با مرگ نمی شود همه چیز تمام شود. این لغو می شود، بازیچه می شود. خدا قصد بازی کردن ندارد. بنابر این پشت سر این عالم یک عالم بسیار وحشتناکی است اگر من بی حساب زندگی کنم. راوی می گوید من دیدم یک طفلی گریه می کند بچه ها بازی می کنند گفتم حتماً این را بازی نگرفتند. رفتم جلو که دلش را به دست بیاورم نگو که  کودکی امام است. رفتم گفتم که تو را بازی نمی دهند گریه می کنی. گفت: «ما لَعِبَ خُلِقا» ما برای بازی خلق نشدیم. دیدم عجب فکری دارد. خیلی افقش بالا است. خواستم یک مقدار برایم صحبت کند. گفتم پس برای چه خلق شدیم. گفت: «لِلمَعرِفَةِ وَ طاعَ» اول خدا را معرفت پیدا کنیم، در جمال و جلالش بشویم، بعد برویم نماز. آن وقت نماز دیگر:
خوشا نماز و نیاز کسی  که از سر درد
به آب دیده و خون جگر طهارت کرد
ما برای این خلق شدیم. خدا به پیغمبر ما فرمود: «لا تَکونُ کَسَبی» مثل بچه نباش. بچه کارش بازی است. این جا ملعبه نیست، این جا محل بازی نیست، این جا استادیوم نیست ما همین طوری بازی کنیم، سر و کله هم بزنیم. رفتیم دیدیم یک اتاقی باز است، وارد شدیم، سفره ای باز است، خوردیم، دعوا کردیم. آخرش هم تمام شود؟! خدا رحمت کند یعقوب یک شاعر خیلی مقتدر آذری است. حدود 5-6 سال است که فوت کرده است. یک قصیده ای دارد بسیار شنیدنی به زیان آذری است. این گونه شروع کرده است: اُیناما. یعنی بازی نکن. این جا برای بازی تو را نیاوردند. خدای متعال چقدر عالی گفته است. این زمین و آسمان در شان ما نیست که بی هدف خلق شود. پس برای تو یک مقصدی است، یک هدفی است، و من هم یک وظیفه ای در قبال شما دارم. شما یک حقی دارید گردن من است. «إنَّ عَلَینا لَلهُدی» حق شما گردن من این است که شما را هدایت کنم. با انبیا، با اولیا، با کتاب های آسمانی، خدا وظیفه اش را کاملاً انجام داده است که ما با خاک بازی نکنیم، از این گودال بیرون بیاییم که:
این جهان چاهیست بس تاریک و تنگ
هست بیرون عالمی بی بو و رنگ
خدای متعال با ادبیات انسان ها حرف زده است. اگر من خواستم یک چیزی به عنوان سرگرمی درست کنم «وَتَّخذنا مِن لَدُنا» انسان ها می گویند خدا یک جای خاصی دارد. بله، خدا همه جا هست. یعنی آن جای خاصی که مخصوص ملائکه هست، مخصوص عباد است، آن عالم غیب است. در آن عالم غیب درست می کردیم. پس چرا این همه بساط را درست می کردیم. فلذا این آیه از تکان دهنده ترین آیات است و اگر انسان به این اعتقاد داشته باشد همه چیزش روی حساب چانه اش را عقل می گرداند.
شریعتی: بسیار ممنون و متشکرم از شما حاج آقای عاملی. در دقایق پایانی اگر نکته ای از بحث امروز هست بفرمایید می شنویم و جمع بندی  کنید و ان شاءالله خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام عاملی: دعا می کنم من برای این که عزیزان دعای مضمون داشته باشد این را از دست ندهید. «الهي سَوِّمني بِسیماءِ الایمانِ وَ اختِم لی بِخَیرِ وَاجعَل عاقِبَتی إلی خَیرٍ إنَّکَ أنتَ  العَزیزُ الکَریم». باید عاقبت بخیر شوید، دست خالی از دنیا نروید، با پشیمانی از دنیا نروید، با رو سیاهی از دنیا نروید. در دنیا هم سیمای ایمان را داشته باشید. «الهي سَوِّمني بِسیماءِ الایمانِ» خدایا من  را با سیمای ایمان صاحب سیما کن، سیمایم سیمای ایمان باشد. در قرآن است. معلوم می شود که این آدم آدم مومنی است، برای شما خطر ندارد، شرش مامون است. «الهي سَوِّمني بِسیماءِ الایمانِ وَ اختِم لی بِخَیرِ» خدا آخر را نگاه  می کند، اول را نگاه می کند. «مَن یَمُت وَ هُوَ کافِر»، «مَن یَاتی رَبَّهُ مُجرِماً» به این آیات کسی خون گریه کند جا دارد. «مَن یَاتی رَبَّهُ مُجرِماً». اگر در حال جرم پیش خدا برود  دیگر تمام شد. جهنمی که «لایَمُوتُ فیها وَ لا یَحیي» دیگر پرونده بسته شد. نه مردن هست، نه زنده ماندن. یعنی یک چیزی است که نه مرگ است نه زندگی است. اما «مَن یَاتی رَبَّهُ مُجرِماً» یعنی آماده شویم پیش خدا که می خواهیم برویم مجرم نرویم. همیشه استغفار کنیم. تمام برکات در استغفار است. «الهي سَوِّمني بِسیماءِ الایمانِ وَ اختِم لی بِخَیرِ وَاجعَل عاقِبَتی إلی خَیرٍ إنَّکَ أنتَ  العَزیزُ الکَریم». عاقبت من به خیر باشد. پرونده ام که بسته می شود «راضیَةً مَرضیَه» باشم. هم من راضی باشم هم تو راضی باشی. در روایت هست که خدایا اول راضی می کند بعد دستور می دهد که جانش را بگیرید. در این جا فرصت را غنیمت می دانم عزیزانی  که گوش می دهند عبادت بزرگی است فرمایش معصومین، کلام خدا. عزیزان همه دعایشان مستجاب است. خدایا تو را قسم می دهم به اسم اعظمت، به رحیمیت و رحمانیتت، خدایا با خالص ترین و مخصوص ترین عنایت خودت تمام مشکلات کشور ما را برطرف بفرما، معضلات اقتصادی را برطرف بفرما، خدایا حصاری را که بر ما درست کردند برطرف بفرما و این حصار را هزار هزار برابر بر دشمنان ما نازل بفرما.
شریعتی: الهی آمین. خیلی  از شما ممنون و متشکرم. آخر هفته ی خوبی داشته باشند ان شاءالله. امشب هم  ما را مخصوص دعا بکنند. در آستانه ی شهادت امام حسن عسگری علیه السلام هستیم  و بعد هم آغاز امامت حضرت بقیه الله الاعظم. خدمت آقا عرض می کنیم: ما خط غم عشق تو را خوش ننوشتیم، اما تو بکش خط به خطای همه ی ما. و حالا هم با دل و جان برای سلامت تان دعا می کنیم.

 

برای مشاهده فایل تصویری روی لینک زیر کلیک کنید

 

کلیک کنید

 

فایل صوتی

 

 

لینک کوتاه :

darolershad.org/?p=8836

جدیدترین عناوین خبری

پربازدیدترین خبرها

مطالب مرتبط

ثبت دیدگاه

یک پاسخ ارائه کنید