سمت خدا | مراقبت‌های ماه رجب (1)

حجت الاسلام عاملی:‌ علیکم السلام و رحمه الله تشکر دارم خدا را شاکریم که در محضر عزیزان خودمان هستیم توفیق عرض ادب، توفیق قرائت آیات، روایات، از اینکه خدای متعال به ما توفیق داده در خدمت ملت منین، ملت بزرگ عنصر اصلی مقاومت کشور ما در خدمت عزیزان هستیم از خدای متعال می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهیم در آستان ماه رجب که چقدر باید شاکر باشیم که خدای متعال توفیق داده است که ما ان‌شاءالله رجب و شعبان و ماه مبارک را درک کنیم، آنهایی که اهل برزخند، حضرت فرمود ما در برزخ با شما کار نداریم من از برزخ برای شما می‌‌‌‌‌‌‌‌ترسم، اتخذ شفاعتی، آقای اجتهادی می‌‌‌‌‌‌‌‌فرمود از اتخذت ذخیره کردن معلوم می‌‌‌‌‌‌‌‌شود ذخیره را آخر سر در می‌‌‌‌‌‌‌‌آورند که محشر است نه برزخ، اهل برزخ چقدر حسرت دارند لحظه‌ای از این ایام مبارک را درک بکنند، خدا را شاکریم ان‌شاءالله بتوانیم بهترین توشه با دامن پر ان‌شاءالله خدای متعال عنایت کند برای ابدیت خودمان و برای دنیای خودمان با همه قدسی بگیریم، کف نفس بگیریم و رضوان من الله اکبر را ان‌شاءالله خدای متعال به عنوان بزرگترین مدال کائنات به ما مرحمت بفرماید.
شریعتی:‌ امیدوارم در ماه رجب و ماه شعبان المعظم و رمضان المبارک همه‌مان زیر بارش رحمت الهی به معنای واقعی کلمه خیس بشویم و سیر بشویم و سیراب بشویم ان‌شاءالله، نزولات جوی در اردبیل امسال خیلی، من خیلی خوشحال شدم برای کشاورزانتان الحمدلله رب العالمین.
حجت الاسلام عاملی:‌ الهی بیدک و غیرک زیادتی و نفسی و ما نباید این پل را خراب کنیم تمام سببیت اسباب دست خداست، علما می‌‌‌‌‌‌‌‌گویند نقار با خدا، یعنی دعوای با خدا، با یک دست عبادت را تقدیم کنیم با یک دست با خدا دعوا کنیم نمی‌‌‌‌‌‌‌‌شود ما باید این رابطه فاخر را با خدای متعال که مسبب الاسباب هست یک جنون بزرگی است که کسی بیاید رابطه خودش را با مسبب الاسباب خراب بکند، نباید‌ از پدر خویش براند، آن را که بخواند به در کس ندواند، آقا رسول الله هر صبح این دعا را می‌‌‌‌‌‌‌‌خوانند و لا ینفع الجد منک جد، هیچ تلاشی خدایا جای تو را نمی‌‌‌‌‌‌‌‌دهد، تو سر جای خودت مسبب الاسبابی، تو سعی خود نتوان برد پی به گوهر مقصود محال باشد حواله برایت، کل شیء‌ عنده بمقدار، همه چیز از روی حساب است اگر باز از حساب خارج بشود، باران از حساب خارج بشود، برف از حساب خارج بشود، زلزله از حساب خارج بشود، طوفان از حساب خارج بشود، کل زندگی در کره زمین مختل بشود، چرا این طوری نشده است چون همه از روی حساب است چون عالم عالم حساب است ما هم باید از روی حساب زندگی کنیم، بی‌حساب تصمیم نگیریم، اقدام نکنیم و دنیا را دنیای بی صاحب که روح دیوانه‌ای اداره می‌‌‌‌‌‌‌‌کند با این چشم نگاه کنیم ما هم در ولایت خودمان و در کل ایران خوشحالیم از اینکه خدای متعال نزولات خوبی را نازل فرمودند باز عنایت، من یاد این روایت می‌‌‌‌‌‌‌‌افتم که خدای متعال می‌‌‌‌‌‌‌‌فرماید یابن آدم انصاف نیست که همه‌اش از بالا رحمت نازل می‌‌‌‌‌‌‌‌شود ولی از پایین معصیت بالا می‌‌‌‌‌‌‌‌رود.
شریعتی:‌ خیلی خوب این هم نکته‌ای است، ماه رجب در پیش است حاج آقا حجت الاسلام عاملی یکی از بخش‌های عمده و جدی المراقبات آمیرزا جواد آقای ملکی تبریزی که قبلاً هم خدمت دوستان معرفی کردیم همین مراقبات ماه رجب بود. و خوش به حال آنهایی که رجب را درک می‌‌‌‌‌‌‌‌کنند به معنای واقعی کلمه و دوست دارند از مراقباتش بدانند، ما از این هفته ان‌شاءالله وارد مراقبت‌های ماه رجب می‌‌‌‌‌‌‌‌شویم با بیان شیوای حاج آقای  عاملی عزیزمان و کلی ان‌شاءالله می‌‌‌‌‌‌‌‌آموزیم.
حجت الاسلام عاملی:‌ ما ان‌شالله از اول رجب کمربند خودمان را می‌‌‌‌‌‌‌‌بندیم می‌‌‌‌‌‌‌‌رویم یک سفر معنوی، و از سفر معنوی یک سفری است که غیر از عروج حضرت ختمی مرتبت به معراج یک سفر معنوی و پربرکت مثل این سفر نداریم از رجب شروع می‌‌‌‌‌‌‌‌شود و ماه شعبان و ماه رمضان این ادامه دارد تا عید اضحی یعنی آمادگی پیدا می‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم در رجب، در شعبان برای ضیافت الهی، این ضیافت هم از ضیافت‌های مادی نیست، سفره سفره خداست مدعوه خداست، این باعث می‌‌‌‌‌‌‌‌شود که قدرت روحی آمادگی انسان پیدا بکند برای عنایات خاصه خداوندی و لطف و عنایتی که خدای متعال در این سفر کرده است یک مدرسه تربیتی است، ظهور اسم رب خداست، این ماههایی که ما می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهیم ان‌شاءالله وارد بشویم و حرکت بکنیم، در این سفر باید حال ما فرق بکند با روزهای دیگر این لحظات کسانی که روایات و آیات را در این باره لحاظ کنند می‌‌‌‌‌‌‌‌دانند که لحظاتی لحظاتی نیست که ما در این لحظات فرصت سوزی بکنیم در هر لحظه می‌‌‌‌‌‌‌‌شود قیامتی برپا کرد، در این لحظات قدسی، حضرت معصومین هم در این ماه‌ها حالاتشان فرق می‌‌‌‌‌‌‌‌کرد، و گاهی حضرت معصومین برای کسانی که در این لحظات به بطالت عمر را می‌‌‌‌‌‌‌‌گذراندند اظهار ناراحتی می‌‌‌‌‌‌‌‌کردند از رجب ان‌شاءالله شروع می‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم و در این سفر می‌‌‌‌‌‌‌‌رسیم به همان چله ای که حضرت موسی گرفته است که در ختمش در عید اضحی است، این چله موسوی که به آن چله کلیمی هم، اربعین کلیمی هم می‌‌‌‌‌‌‌‌گویند و واعدنا موسی ثلاثین لیله، در ماه رمضان که عید ضیافت است، حضرت امام فرمود این مقدمه است برای عید لقاء، که حضرت موسی رفت برای ملاقات خدا، وواعدنا موسی ثلاثین لیله، چطور شد که حضرت موسی در این چله از آب و نان افتاد، بی تاب شد، بی قرار شد تا انتهایش می‌‌‌‌‌‌‌‌رسد به لقا در کوه طور، کوه طور هم اسم یک کوه نیست اسم یک قابلیتی است طور که ما در آنجا به آن قابلیت می‌‌‌‌‌‌‌‌رسیم که خدا ما را بپذیرد در آن چله و مائده ای که خدای متعال با حضرت موسی داشت از آن مائده ما سهم ببریم.
شریعتی:‌ یعنی میقات بر همه است.
حجت الاسلام عاملی:‌ بله در بسته نیست ما دست و پا بسته‌ایم، تعبیر خوبی است یکی از عرفا گفته است و حضرت موسی هم به جمال حضرت حق نائل شد هم به الواح نائل شد، الواح علمی، الواح معنوی که بال و پر ما در این سلوک به طرف حضرت احدیت است. الانفاس البشریه نفس انسان الارواح البشریه پیامبر ما فرمود طیور السماویه، انسان که بگوییم مثل پرنده می‌‌‌‌‌‌‌‌ماند که باید بلند بشود، هر گرانی و گسل از خود تن است، جان ز خفت جمله در پریدن است در این سفر این است که ما از خاک جدا بشویم، با خاک بازی نکنیم، در قیامت هم ابصارهم نباشیم، سرمان را بالا بگیریم، اَلاَرواحُ طُیُورٌ سَماوِیَّةٌ فِی اَقفاصِ البَشَریَّةِ، این از قفس می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد بیاید بیرون بیاید وقتی سر و کارش با علم شد، عقل هم با علم رشد می‌‌‌‌‌‌‌‌کند و ما یعقلها الا العالمون، وقتی که با علم سروکار داشت صارت ملائکه می‌‌‌‌‌‌‌‌شود از جنس ملائکه، ملائکه نوریت محض است و شهوت دارد و غضب دارد. و اذ التفت بالجهل وقتی با جهالت زندگی بکند، هفتاد سال هشتاد سال نفهمیده اینجا کجاست، این همه حساب و کتاب برای چیست، این همه جلال و جمال برای چیست، این همه قاب تصویر تمام ذرات قاب تصویر است برای چیست، اصلاً متوجه نشده است این قضایا را، با این عظمتی که این جمال و جلالی که کائنات نشان داده است برای بشر با جهالت زندگی کرده، خیلی جالب است، صارت  حشرات فی الارض می‌‌‌‌‌‌‌‌شود مثل حشره، حشره ضرب المثل است در کوچکی، قلبش کوچک می‌‌‌‌‌‌‌‌شود، آرزوهایش کوچک می‌‌‌‌‌‌‌‌شود ذائقه اش کوچک می‌‌‌‌‌‌‌‌شود و لذا در این سفر که ما الان حرکت می‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم بخشی از این سفر داخلش همان چله موسوی است. آقای پهلوانی می‌‌‌‌‌‌‌‌فرمودند من از علامه پرسیدم می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهم بیایم بحثی که شما فرمودید و مطرح کردید این را خدا گذاشت در زبان مبارک شما، آقای پهلوانی می‌‌‌‌‌‌‌‌فرمودند من از علامه پرسیدم، گفتم حضرت موسی در این چله چکار می‌‌‌‌‌‌‌‌کرد، چله که گرفت سر چهلم می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد برود ملاقات خدا چیز کمی نیست یعنی هر چه قدر بگویید هیبت دارد، هر چقدر بگویید سهمگین است و چه توفیقی خدا اجازه حضور داده است برای حضرت موسی و می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد با موسی صحبت کند و کلم الله موسی تکلیما، حضرت موسی باید یک آمادگی پیدا کند، یک تسویه ای بشود، وارد یک تسویه خانه بشود، در چهلم، چهلم تسویه است، تسویه خانه است، تا برسد به لقای حضرت احدیت، و لقا کیفیتش چطور بوده است، یعنی اگر کسی می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد بهشت را تفسیر کند اینجا باید دقت کند. می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید من پرسیدم حضرت موسی در این چهل روز چکار کرد، حضرت علامه فرمودند آنچه مسلم است حضرت موسی در این اربعین مشغول مراقبت بوده است، یعنی مراقبت اینقدر مهم است، علامه طباطبایی فرمود اول مراقبه، وسط مراقبه، آخر مراقبه، مراقبه یعنی گردنت را بیاوری جلو ببینی کجا را خراب کردی، مراقبه به زبان عامی عامی یعنی کجا قرار است خدا یقه شما را بگیرد روز ابدیت آنجا را الان درست بکن، به این می‌‌‌‌‌‌‌‌گویند مراقبه، آن سوالاتی که اگر بپرسی آرزوی مرگ می‌‌‌‌‌‌‌‌کنی، سوالاتی که اگر بپرسی جواب نداری، خراب کردی و الانسان علی نفسی بصیره، مراقبت، این گردن کشیدن کنایه از کشیک دادن است یک وقتی من به حضرت آیت الله حسن زاده آملی عرض کردم یک نصیحتی همیشگی به ما بفرمایید، فرمود از اهم امور همت به طهارت است در تمام امور و بعد از آن کشیک نفس کشیدن یعنی همان مراقبه، که الان شما حرف شخصی زدید، شما حرفی گفتید این مقدمه شد تا آن آقا وارد حرف شخصی بشود. یا اضاعه ی حقی کردید، مخصوصاً آن حقوقی که انسان متوجه نمی‌‌‌‌‌‌‌‌شود، خراب می‌‌‌‌‌‌‌‌کند، اما در واقع اثرش را می‌‌‌‌‌‌‌‌گذارد یعنی بدترین مانع در تهذیب نفس در سلوک این است که ربنا لاتواخذنا او اخطانا، خطا کرده است مقدمه خطا را خودش درست کرده است اینها مراقبه جوری بشود آقای مشکینی می‌‌‌‌‌‌‌‌فرمود، روزها بگذرد، هفته‌ها بگذرد، ماه‌ها بگذرد، این دو تا ملک موکل، آقا رسول الله یک وقت دو تا فرشته موکل بر امیر المومنین را ملاقات کردند گفتند چیزی نوشتید، عرض کردند نه یا رسول الله، یک عده هستند تمر صحفاً فرقا، روز قیامت نامه عملشان می‌‌‌‌‌‌‌‌آید فرقا، خالی خالی است، چیزی نوشته نشده است، خودش اهل محاسبه بوده است الان این ثروت اضافه که دست من رسیده حق من نیست آن که به قدر کفاف است مال من است حالا از من سوال می‌‌‌‌‌‌‌‌کنند این زائد بر نیاز که دستت آمد این مال فقراست یا باید به دست فقیر برسانی یا به نفع فقیر در جامعه به کار بگیری، و الا می‌‌‌‌‌‌‌‌شود کنز، و الذین کنزون ذهب و فضه این یک واهمه بگیرد شب وقتی می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد بخوابد، آن دغدغه قدسی او، آن حساسیت به ملکه حساسیت، تقوا یعنی ملکه حساسیت، این درست بشود، آقای امینی خدا رحمتشان بکند می‌‌‌‌‌‌‌‌فرمودند آن لحظات آخر که علامه طباطبایی دیگر لحظات آخرشان بود فقط یک جا را نگاه می‌‌‌‌‌‌‌‌کردند، آن این بود که در یک عالم دیگری غرقند، و یک وقتی فرمودند آنهایی که منتظرشان بودم تشریف آوردند، نگفتند آقا آخرین نصیحت و دستور العمل را به ما بفرمایید ده بار گفت مراقبت توجه، مراقبت توجه، مراقبت توجه، و خودشان همین ساکت، سوال که نمی‌‌‌‌‌‌‌‌کردی آقای پهلوانی می‌‌‌‌‌‌‌‌فرمودند سوال که نمی‌‌‌‌‌‌‌‌کردی حرف نمی‌‌‌‌‌‌‌‌زد، اگر سوال هم می‌‌‌‌‌‌‌‌کردی به حداقل اکتفا می‌‌‌‌‌‌‌‌کرد، یعنی این جور مراقبه، یعنی لفظ است این که خون شهید در زمین ریخته می‌‌‌‌‌‌‌‌شود، در اولین قطره ینظر الی وجه الله، آیت الله دستغیب می‌‌‌‌‌‌‌‌گفت این را باید دید، نمی‌‌‌‌‌‌‌‌شود در قالب الفاظ ریخت که شهید نظر می‌‌‌‌‌‌‌‌کند به وجه الله، استغراق در جمال ظاهرش خوش به صاحب، باطنش در محیط وحدت قطع، مستوحش فرق در روایات آمده در دعا آمده مستوحش فرق، چه مقامی است که استیحاش انسان را آنجا می‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد می‌‌‌‌‌‌‌‌شود مستوحش فرق یعنی فرو پاشیده، و معلوم است می‌‌‌‌‌‌‌‌شود ان المومن لمشهور، آقای پهلوانی می‌‌‌‌‌‌‌‌فرمودند یک وقتی به آقا عرض کردم آقا مراقبه فرار است، حضرت علامه فرمودند اگر مراقبه فرار است شما بشوید کرار، فرار بودنش در اوایل تمرین که می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد بکند فرار است، بعد این تمرین می‌‌‌‌‌‌‌‌شود به ملکه، یعنی اول برای خدا جوابی آماده می‌‌‌‌‌‌‌‌کند بعد وارد می‌‌‌‌‌‌‌‌شود، هر کاری که می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد وارد می‌‌‌‌‌‌‌‌شود، اگر عزیزان کسی امروز تصمیم گرفت به مراقبه، این تولد تازه است، یعنی الان متولد شد، اگر کسی حساس است از سر تحقیق عرض می‌‌‌‌‌‌‌‌کنم از امروز حساس شده و رضوان الله من الله اکبر یعنی تولد دوباره است، و می‌‌‌‌‌‌‌‌گویند لن ینلج کسی وارد نمی‌‌‌‌‌‌‌‌تواند به ملکوت سماوات، تا اینکه دو بار متولد بشود من لم یولد مره لن یلد ملکوت السموات، دو بار باید متولد بشود در تولد اول یک عالمی را می‌‌‌‌‌‌‌‌بیند در تولد دوم یک عالم دیگر را درک می‌‌‌‌‌‌‌‌کند، حالا اگر ما می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهیم انگیزه مراقبت داشته باشیم، قرآن تمام انگیزه مراقبت است و کل شیء‌ فعلوه فی الظهر، و کل ثقیل و کبیر مستتر تمام کفایت می‌‌‌‌‌‌‌‌کند که چانه انسان دیگر عقل بچرخاند هر چیزی را نگوید و کل شیء‌ فعلوه فی الظهر، ما نسخه و فیلمبرداری می‌‌‌‌‌‌‌‌کردیم، الان فیلمبرداری می‌‌‌‌‌‌‌‌کنند الم یعلم بان الله  یری و کل صغیر و کبیر مستتر، در روایت است اگر ذره از ذره کوچکتر بود خدا این را می‌‌‌‌‌‌‌‌گفت و ما یضرب ان بک مثقال ذره فی الارض و لا فی السما، اگر انگیزه مراقبت درست شد و مراقبت پیدا شد، می‌‌‌‌‌‌‌‌شود تولد دوباره. علامه طباطبایی تولد را علامه تعریف کرده، فرموده هر روز مشاهده هر روز مراقبت دقیقتر است، آن مشاهدات هم صافتر و زلالتر است ، مرحوم حضرت ایت الله بروجردی می‌‌‌‌‌‌‌‌فرمایند در بروجرد که بودم یک چیزهایی به ما می‌‌‌‌‌‌‌‌گفتند، یک چیزهایی می‌‌‌‌‌‌‌‌شنیدم مرجعیت از دست ما گرفت، می‌‌‌‌‌‌‌‌گفت من شدم صراف از این پول بگیرم به این پول بدهم، بر می‌‌‌‌‌‌‌‌گردیم که سفر را شروع می‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم از اول رجب یک سفر معنوی، انی ذاهب الی ربی سیهدین، حضرت فرمود انی مهاجر، چرا گفت مهاجر چون محیطش خیلی آلوده بود، با محیط آلوده نمی‌‌‌‌‌‌‌‌شود طرف خدا رفت، رفیق ناباب، محیط ناباب، فامیل ناباب، فرزند ناباب همه در واردات روحی انسان تأثیر دارد و سفر را شروع می‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم در طی این سفر تا برسیم به عید اضحی مناظر خوبی سر راه هست اگر کسی خوب عمل بکند مناظر خوبی سر راهش است، الهی اذقنی حلاوه الصنع آن معامله خوبی که با بندگان خودت داری لذت آن را به من بچشان اذقنی، تا خستگی در برود.
شریعتی:‌ اذقنی حلاوه ذکرک، من گاهی احساس می‌‌‌‌‌‌‌‌کنم حالا در جاده چالوس که جاده زیبا و پر پیچ و خمی هست یا گردنه حیران که ختم می‌‌‌‌‌‌‌‌شود به استان زیبا و سرسبز شمال، وقتی وارد این بزرگراه و آزادراه می‌‌‌‌‌‌‌‌شوی دیگر احساس راحتی می‌‌‌‌‌‌‌‌کنی، راحت می‌‌‌‌‌‌‌‌توانی رانندگی بکنی همه چیز فراهم است مهیا است، امکانات میان جاده ای اینها ماه رجب به نظرم یکی از همان بزرگراه‌هاست که دیگر راحت می‌‌‌‌‌‌‌‌شود همه چیز برایت باز و وسیع و فراهم است.
حجت الاسلام عاملی:‌اینکه می‌‌‌‌‌‌‌‌گوییم اهدنا الصراط المستقیم، سرط با سین یعنی بلع یعنی ببلعد شاه راه انسان را می‌‌‌‌‌‌‌‌بلعد کوه راه اینطور نیست طرف‌های شمال آن کوه راه‌هایی است در جنگل یک وقت می‌‌‌‌‌‌‌‌بینی راه گم کردی از یک جا دیگر سر درآوردی، به خدا می‌‌‌‌‌‌‌‌گوییم اهدنا الصراط المستقیم شاهراه را من می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهم، اساساً صاد نیست، سین است به خاطر استعلای طای مولفه و به خاطر تسخیم را، سین تبدیل شده به صاد، یعنی اگر کسی بخواهد این معنا را نگاه کند در سین نگاه می‌‌‌‌‌‌‌‌کند نه در صاد، همان که شما فرمودید، خدا می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد انسان از روزمرگی در بیاید، در بعضی موسم‌ها آنقدر رحمت می‌‌‌‌‌‌‌‌ریزد که نتواند تکانی بخورد، رجب از آنهاست، ماه شعبان از آنهاست، ماه رمضان از آنهاست شب قدر از آنهاست بیست و هفت رجب از آنهاست، اللهم انی اسئلک بتجلی الاعظم فی هذه الیله از تجلی اعظم شما تکان نمی‌‌‌‌‌‌‌‌خورید، الان بعضی روایات می‌‌‌‌‌‌‌‌خوانم در ماه رجب که خدا می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید اگر تو را نبخشم لست بربک، لست بربک، هیچ جایی نیامده است، تعبیر را نگاه کنید یعنی اگر من به تو عنایت نکنم ربوبیت من می‌‌‌‌‌‌‌‌رود زیر سوال لست بربک معنی این است رب یعنی تربیت کننده، خودت را به من دادی تا روحت را تربیت بکنم، من نقاشی بکنم، اگر این عنایت را نکنم لست بربک یعنی فوران رحمت، فوران عنایت، و الله العظیم، حصار زمان و مکان که می‌‌‌‌‌‌‌‌شکند، طرف وقتی از دنیا می‌‌‌‌‌‌‌‌رود آن زمان متوجه می‌‌‌‌‌‌‌‌شود لحظه‌های رجب چی بوده، آن زمان متوجه می‌‌‌‌‌‌‌‌شود، لحظه‌های ماه رمضان چی بوده، طرف آمده گفت من عمداً خوردم روزه خودم را، حضرت گفت شصت روز روزه می‌‌‌‌‌‌‌‌گیری، اطعام مسکین می‌‌‌‌‌‌‌‌کنی بعد یک روز نصف ذلک کالیوم روزه می‌‌‌‌‌‌‌‌گیری، مثل ذلک کالیوم، وقتی از مجلس رفت بیرون حضرت فرمود و من این له مثل ذلک کالیوم، آنهایی که روزه شان را می‌‌‌‌‌‌‌‌خورند نعوذ بالله نستجیر بالله، حضرت فرمود و من این له مثل ذلک از کجا مثل این روز دستش می‌‌‌‌‌‌‌‌آید، امروز رفت با همه چیزش رفت، ماه رمضان نمی‌‌‌‌‌‌‌‌توانی بگویی امروز بخورم فردا قضایش را بگیرم، فردا روز خودش است، حالا آن مناظری که سر راه است شما وقتی می‌‌‌‌‌‌‌‌روید در جاهای خوب و الان که گفتید جاده‌های بسیار دیدنی ایران آنها پذیرایی خداست، چرا شما به چشم پذیرایی خدا نگاه نمی‌‌‌‌‌‌‌‌کنید. چرا به چشم اینکه خدای متعال عمداً جمال خودش را به صورت برجسته در برابر چشمان شما قرار داده تا بشوید تا بگویید همه عالم چو یک خمخامه‌ای است به آن چشم نگاه کنید، دل هر ذره‌ای پیمانه اوست، حالا در وسط راه اگر کسی آمد جلو اینجوری می‌‌‌‌‌‌‌‌شود یا من اذاق احباه حلاوه الموانسه، فقوم بین یدیه متملقین، چند جا تملق خوب است یکی اینجاست ای خدایی که لذت موانسه، حلاوت موانسه یعنی انس با ذات لا یتناهی، وقتی انسان با آن انس پیدا می‌‌‌‌‌‌‌‌کند، چرا می‌‌‌‌‌‌‌‌رفت می‌‌‌‌‌‌‌‌نشست ساعت‌ها غار حرا چون انس پیدا کرده بود، چرا عرفا نوعاً عزلت دارند، فانتفذت مکاناً شرقیا فتمثل لها بشراً سویا، حضرت مریم، فانتفذت مکاناً شرقیا، آدم عادی را ببری یک جایی بگویی تنها بشین اینجا می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید دیوانه می‌‌‌‌‌‌‌‌شوم تنهایی اینجا بنشینم، فرق عامی فرق عارف اینجوری است.
شریعتی:‌ آنها دنبال تور خودشان می‌‌‌‌‌‌‌‌گردند که مقیمش بشوند.
حجت الاسلام عاملی:‌ خدا ان الله اشتری تعبیر لطیفی است در قرآن، خدا به ما باب چشم مشتری نگاه می‌‌‌‌‌‌‌‌کند، خدا یعنی معلوم می‌‌‌‌‌‌‌‌شود ما یک مشت گوشت و پوست و استخوان نیستیم که مشتری ندارد، یک چیز دیگر است در حقیقت انسان شعله من شعلات جلال رب، مرحوم نراقی پدر این را گفته است، گفته انسان شعله است آتش است، شعله من شعلات جلال رب، کسی که آتش زده، حافظ هم می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید عالم همه عشق پیدا شده به عالم زد، کسی که آتش زده به انسان فکر انا اری کرده چطور من این آتش را مدیریت کنم، ارضا بکنم، یعنی عطشی که داده فکر آبش هم کرده، این تعبیر آنقدر تعبیر جالبی است که یوم العذاب الاحبا حلاوه الموانسه و قوم بیده المتملقین، آنها هم تملق را شروع کردند در برابر خدا، من یک بحثی را شروع می‌‌‌‌‌‌‌‌کنم اینجا، آن هم این است که خدای متعال بالاترین تنازل را دارد در رجعت، خیلی تنازل دارد تنازل یعنی پایین آمدن یعنی شفق خدا کجاست این که آمده با من حرف زده تنازل است دیگر، در ماه رجب در شب جمعه تنازل خدا عجیب است، تنازل از این بالاتر نمی‌‌‌‌‌‌‌‌شود خدا بیاید بگوید هل من مستغفر به به، خدا تنازل هل من تائب، به ما التماس بکند، هر کس هر چه می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد بگوید. تنازل ممکن است بگوید هل من جلیس، مجالسه، کسی نیست با من همنشین بشود، این که خدا می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید من جلیس می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهم به انسان می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید جلیس یک وقت اینجا حضرت کردم آمیرزا جواد آقای تبریزی می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید اگر کسی ارواح کل بشر دستش باشد، همه را فدا بخواهد فقط به خاطر این تعبیر که خدا چه تکریمی کرده انسان را که آیا جلیسی هست با من مجالست داشته باشد من مجالست می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهم کلاً با شما، کل ارواح بشر را فدا بکند حق این عبارت را ادا نکرده است یعنی این را خدا حساب باز کرده است برای کائنات، برای کسی که با خدا انس بگیرد با خدا خلوت پیدا بکند، زبان خدا را پیدا بکند، زبان خدا زبان عربی نیست ای بسا دو ترک چون بیگانگان ای بسا هندو و ترک با هم همزبان پس زبان همدلی با دیگر است همدلی از همزبانی بهتر است هر که او از همزبانی شد جدا، بی نوا شد گرچه دارد صد نوا، یعنی این را از دست داد همه چیز را از دست داد لذات مقطعی، لذات عضوی، با این حال انسان بلند نمی‌‌‌‌‌‌‌‌شود از خاک، حالا آن تنازل خدا را من اینجا می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهم بحث بکنم برای شما، ذات لا یتناهی به انسانی که ذره است، التماس می‌‌‌‌‌‌‌‌کند و انا بعد اقل الاقلین، و اضل الاضلین بل الذره او دونها امام سجاد به خدا عرض می‌‌‌‌‌‌‌‌کند، خدایا ذره‌ام دون ذره‌ام، ذره کی برای ذره حساب می‌‌‌‌‌‌‌‌کند با ذره صحبت می‌‌‌‌‌‌‌‌کند انا جلیس من مجالسنی، انا مطیع من اعطائنی یعنی من آمدم لبیک بگویم، مرحوم شیخ شوشتری می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید دیده نشده مولا به عبد بگوید لبیک، عبد به مولا می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید لبیک، روایت هست خدا می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید لبیک، اگر نعم العبد باشد خدا می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید من نعم المجیبم، فلنعم المجیبیون من توصیه می‌‌‌‌‌‌‌‌کنم به عزیزانم کتاب فوائد المشاهد را در خانه داشته باشند، فوائد المشاهد موعظه‌های شیخ جعفر شوشتری است می‌‌‌‌‌‌‌‌دانید نفسش عجیب بوده، کتابش در بازار هست در آنجا می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید بس بس است، خیلی گریه کرده، آنقدر عجیب بوده نفس ایشان، ایشان سه ماه رجب و شعبان و رمضان و محرم که منبر رفته، خدا هزاران هزاران رحمت کند یک جلسه، را رفته پای درسش نشسته، ضبط که نبوده تند تند نوشته بعد آن را چاپ کرده شده فوائد المشاهد، این کتاب اینقدر معنویت دارد انسان می‌‌‌‌‌‌‌‌خواند احساس می‌‌‌‌‌‌‌‌کند از آن دنیا جدا می‌‌‌‌‌‌‌‌شود، این که انسان می‌‌‌‌‌‌‌‌خواند می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید خدایا دیر شد، دیر شد، خدایا من عقب ماندم، یعنی خوب انسان را در سلوک چابک می‌‌‌‌‌‌‌‌کند این کتاب آخرش چند تا روضه دارد، روضه‌هایش استثنایی است یعنی روضه‌ها روضه‌های خدادادی است تصویری که می‌‌‌‌‌‌‌‌تواند داشته باشد از صحنه‌های کربلا، آنجا تعبیرات خوبی یک تعبیرش این است می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید که مولا بیاید بگوید ربک، آنجا یک جمله دارد آنقدر تأثیر می‌‌‌‌‌‌‌‌کند می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید من در خودم یک خیر یقینی سراغ ندارم، انسان هر چه جلوتر برود می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید نیست که هستی در نیستی است، هیچم و هیچ که در هیچ نظر، یعنی منیت محو شد رفت، تشخص رفت، تعین رفت.
شریعتی:  می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید به خودم نگاه می‌‌‌‌‌‌‌‌کنم هیچ خیری از خودم سراغ ندارم.
حجت الاسلام عاملی:  امیر المومنین صدقه می‌‌‌‌‌‌‌‌داد گفتند یا علی علی تنسک، دیگر چقدر می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهی صدقه بدهی، بس نیست، گفت والله اگر بدانم یک عملم قبول شده دست نگه می‌‌‌‌‌‌‌‌دارم حیران حیران امیر مومنین، چقدر دغدغه دارد ، چقدر نگرانی دارد وقتی به پیغمبر خدا خدا دستور می‌‌‌‌‌‌‌‌دهد بگو، قل ما ادری ما یفعل بی و لا بکم این روایت نیست بگویی روایت ضعیف است، آیه قرآن است، وقتی پیغمبر بگوید قل ما ادری ما یفعل بی و لا بکم، نمی‌‌‌‌‌‌‌‌دانم که آخر من چی می‌‌‌‌‌‌‌‌شود آخر شما چی می‌‌‌‌‌‌‌‌شود. مسیر سیر راهی که دارم طی می‌‌‌‌‌‌‌‌کنم، یک دفعه فردا همه چیز تمام شد ندای حق را لبیک کنم یک ماه دیگر است یک سال دیگر است در چه حالی من قرار است از اینجا پرونده ام بسته بشود، دیگر بسته شد تمام شد دیگر هیچ، نمی‌‌‌‌‌‌‌‌شود کاری کرد لا یبدل قول ما انا بضلام عبید، خدا می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید هیچی تغییر پیدا نمی‌‌‌‌‌‌‌‌کند، دنبالش را نگاه کنید تنازل را، که هل من تائب هل من مستغفر انا جلیس مجالسنی، یعنی طوفانی از رحمت، عنایت در رجب شروع شده، ماه رجب خصوصیتش این است، اگر در دعاهای رجبیه عذاب پیدا کردید، اثری در کار نیست همه‌اش رحمت، همه‌اش عنایت که توضیح می‌‌‌‌‌‌‌‌دهم و می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید انا غافر من استغفرنی، بعد می‌‌‌‌‌‌‌‌فرماید الشهر شهری، این ماه نشکن، شأنش را نشکن، ماه من است اضافه تشدیدی، چه شرافتی داده این ماه، مرحوم شهریار می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید ای کاش شعرش یادم بود می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید ما هر چه هست نسبت است نسبت اهل بیت، همه چیز ما از آن نسبت است که آنها هم بندگان خدا هستند الشهر شهری این ماه را نشکن، این حرمتش حرمت من است، امیر المومنین شلاق می‌‌‌‌‌‌‌‌زد کسی را که شراب خورده بود صد تا زد، نجاشی شاعرش را، بلند شد گفت یا امیر المومنین حد من هشتاد تاست چرا بیست تا اضافه زدی، چرا بیشتر از خدا عذاب کردی، یک وقت قنبر شلاق می‌‌‌‌‌‌‌‌زد دو تا اضافه زد، آن طرف بلند شد گفت دو تا اضافه زد حضرت قنبر را خواباند به او دو تا زد، گفت الان باید هشتاد می‌‌‌‌‌‌‌‌زدی، چرا بیست تا اضافه زدی، گفت هشتاد تا زدم برای اینکه شراب خوردی بیست تا زدم برای اینکه حرمت ماه رمضان را شکستی، آقا رسول الله فرمودند من می‌‌‌‌‌‌‌‌دانم کسی را می‌‌‌‌‌‌‌‌کشند می‌‌‌‌‌‌‌‌برند می‌‌‌‌‌‌‌‌گویم چکار دارید با این شخص می‌‌‌‌‌‌‌‌گویند که ماه رمضان با ایشان خصومت کرده، حرمت ماه را شکسته است، پیغمبر ما می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید:‌ ماه رمضان من بیزارم از کسی که ماه رمضان با او خصومت کند، دنبالش فرمود و العبد عبدی، عبد من اینجا عبد من است باز هم آن حرمت دارد و الرحمه رحمتی، یعنی شأن رحمت من نشکنی، رحمتی که من در این ماه نازل می‌‌‌‌‌‌‌‌کنم، نه شأن عبد من شأن کوچکی است نه شأن ماه من شأن کوچکی است و نه شأن عبد من عبد کوچکی است یعنی همه اینها رحمت خاصه خداست، همه اینها پذیرایی خداست، خودش دنبال خود خدا در پذیرایی دنبالش گفته فمن دعانی فی هذا شهر اجبت، هر کس در این ماه اجبت دعا بکند ادعونی استجب لکم، که خوب خدا آنجا ادعونی استجب لکم علامه طباطبایی می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید هیچ شرطی نگذاشته، یعنی دعا دعا باشد، اگر دعا دعا است استجابت، اگر دعا دعا باشد، آن اشتهای حقیقی که آمد  ذرات عالم اشتهای حقیقی دارند یسئلوه من فی السموات و الارض خدا هم عنایتشان می‌‌‌‌‌‌‌‌کند، فمن دعانی عجبت، و فمن سئلنی اعطیت اگر کسی سوال بکند دست خالی من بر نمی‌‌‌‌‌‌‌‌گردم یا حاجتش را می‌‌‌‌‌‌‌‌دهم یا یک پذیرایی دیگر می‌‌‌‌‌‌‌‌کنم یک دعا در عالم، شما می‌‌‌‌‌‌‌‌گویید من یک سال است دعا کردم، دو سال است دعا کردم یکیش هدر نرفته یا مقامات است یا مطالبه را می‌‌‌‌‌‌‌‌دهد یا در ابدیت، بعضی را می‌‌‌‌‌‌‌‌آورند به ابدیت اینقدر خدا از او پذیرایی می‌‌‌‌‌‌‌‌کند می‌‌‌‌‌‌‌‌گویند خدایا ما این را می‌‌‌‌‌‌‌‌شناختیم این کار خاصی نکرده، خدا می‌‌‌‌‌‌‌‌فرماید اهل دعا بوده، یک سری از اسرار دعا به شما بگویم حضرت فرمود اگر از همه جا کارتان مشکل شد صبح شب مدام دعا کنید، من دوران طلبگیم مشکلی پیدا کردم قلم را برداشتم همه جا دعا را نوشتم الان بعضی کتابهایم هست همه جا دعا نوشتم، یعنی الحاح در این باب خیلی تأثیر دارد، یا من یملک، یکی از بهترین دعاهای ماه رجب است یا من یملک حوائج السائلین، و یعلم الضمیر الصامتین، یا من یملک تمام حوائج تو دست من است در یک لحظه می‌‌‌‌‌‌‌‌توانم تمام کنم و یعلم الضمیر الصامتین در دل تو چه می‌‌‌‌‌‌‌‌گذرد آن هم می‌‌‌‌‌‌‌‌دانم چه آتشی آنجا به پاست، خدایا تو بر هر سوالی سمع حاضر می‌‌‌‌‌‌‌‌شنوی و جواب عتید، جواب آماده هم داری، دنبالش کنند آنقدر عالی مطرح کرده است دنباله این دعا را، اللهم و مواعیدک الصادقه و ارادیک فاضله و رحمتک، این ماه رجب بحثش را شروع کردم برای یک چیز، حالا که دعا اینجوری مستجاب است از خدا بخواهیم هم خیر دنیا در آن باشد هم آخرت، حدود هفت هشت دعا من مطلب را آوردم این مقدمات تمام بشود آن را وارد می‌‌‌‌‌‌‌‌شوم ببینید اللهم و مواعیدک الصادقه و ایادیک الفاضله و رحمتک الواسعه.
شریعتی:‌ یک نکته به رفقا بگویم، این دعاها و احادیث دوستان زیرنویس می‌‌‌‌‌‌‌‌کنند در کانال و سایت ما قرار داده شده، دوستان می‌‌‌‌‌‌‌‌توانند مراجعه بکنند و ان‌شاءالله بهره مند بشوند، ایام ماه رجب و شعبان و رمضان را ان‌شاءالله با این دعاها پربار و با غنای تمام سپری بکنند ان‌شاءالله.
حجت الاسلام عاملی:‌ اللهم و مواعیدک الصادقه یعنی وعده‌های بسیار درستی دادی در قرآن، و من اصدق من الله قیلا و من اصدق من الله وعدا، و ایادیک فاضله، ایادی یعنی رحمت‌ها، عنایت‌ها، نعمت‌ها، نعمت‌هایی که از سر فضل است، از سر استحقاق نیست، از سر استحقاق باشد خدا چی آمده حضرت امام فرمود نمازی که ما می‌‌‌‌‌‌‌‌خوانیم معصوم بخواند دق مرگ می‌‌‌‌‌‌‌‌شود، رحمه واسعه، دنبالش خدا کند و من استهدانی، همه اینها مظاهر رجوع خدا به ماست، یعنی از آن طرف دارد می‌‌‌‌‌‌‌‌آید گدا کجا باید برود سراغ غنی، غنی آمده سراغ گدا، تشنه باید کجا برود سراغ آب، آب آمده سراغ تشنه، اینجا که می‌‌‌‌‌‌‌‌رسد مرحوم آمیرزا جواد آقا ملکی تبریزی می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید که چقدر مصیبت است که مولا خودش بیاید بگوید من می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهم به تو احسان برسانم، عبد کاهلی می‌‌‌‌‌‌‌‌کند، چه ظلمی بالاتر از این، در وهله اول به خودش ظلم کرده است بعد خدای متعال با این جملاتی که گفته خود خدا سراغ ما آمده است شاعر این شعر را بگویم جلسه را تمام کنیم ان‌شاءالله بعداً این بحث را ما دنبال می‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم که صیاد پی صید دویدن عجبی، یعنی صیاد کارش چیست باید برود دنبال صید صید است پی صیاد دویدن آن مزه دارد، طبیب سراغ مریض بیاید طبیب دوار بطبه، نگاه کنید این بحث رسول خداست، تمام انبیا اینجوری بودند، طبیب دوار بطبه، ان‌شاءالله در جلسه آینده این جمله را برای عزیزان توضیح می‌‌‌‌‌‌‌‌دهم که هر کس از این حبل رجب بگیرد وصل الی، وصل الی را خوب معنا نکردند بعضی‌ها خیلی سرسری گرفتند، وصل الی، نمی‌‌‌‌‌‌‌‌گوید وصل الی رحمتی، وصل الی نعمتی به خود من، خیلی محشر است.
شریعتی:‌ وقتی شهر او شهر او باشد وصل الی، این وصل هم به او خواهد رسید ان‌شاءالله که گفت نفحه ای دیگر بیامد هوش باش و خوش به حال آنهایی که محیا و آماده اند برای درک حلاوت و زیبایی‌های ماه رجب، خیلی از شما ممنون و متشکرم، صفحه صد و هشتاد و نه را با هم تلاوت می‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم آیات چهارده تا بیست سوره مبارکه توبه یادآوری کنم باز هم برای مشارکت در قربانی ماه رجب دوستان و عزیزان ما می‌‌‌‌‌‌‌‌توانند به کانال ما مراجعه بکنند یا عدد ۱۴ را به ۲۰۰۰۰۳۰۳ ارسال بکنند عدد چهارده را ارسال می‌‌‌‌‌‌‌‌کنید نحوه مشارکت برایتان پیامک می‌‌‌‌‌‌‌‌شود ان‌شاءالله همراه بشوید با توجه به نوسانات بازار و افزایش قیمت گوشت خواهش می‌‌‌‌‌‌‌‌کنم یک همت مضاعف بیشتری بکنید آن تعداد خانواده‌هایی که همیشه مد نظرمان بوده ان‌شاءالله تحت پوشش قرار بگیرند خانواده‌های عزت مندی که چشم به راه کمک و مساعدت من و شما هستند، آیات را بشنویم بر می‌‌‌‌‌‌‌‌گردیم همراه شما و در کنار شما
صفحه189قرآن کریم
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم آخر هفته خوبی داشته باشید در این سرمای زمستان امیدوارم دل و جانتان گرم باشد باز هم یادآوری می‌‌‌‌‌‌‌‌کنم در حد وسع و توان و بضاعتمان ان‌شاءالله در مصرف گاز صرفه جویی کنیم نه فقط صرفه جویی که قبلاً عرض کردم گفتم قصه قصه همدلی است، یک بخشی از هموطنان که متأسفانه با افت فشار و جاهایی با قطعی گاز مواجه هستند این بار مسئولیت ما را سنگین‌تر می‌‌‌‌‌‌‌‌کند امیدوارم هوای همدیگر را در این سرمای زمستان داشته باشیم ان‌شاءالله دل و جانمان با همین محبت گرم بشود اشاره قرآنی بفرمایید و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام عاملی:‌ بسم الله الرحمن الرحیم یکی از آیات بسیار مهم قرآن ام حسبت ان تترکوا و لما یعلم الله الذین جاهدوا منکم، خدا می‌‌‌‌‌‌‌‌فرماید شما خیال کردید ما همینطور شما را رها می‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم، ایحسب الانسان ان یترک الصداع در آیه دیگر سوره قیامت فرموده، در حالی که هنوز برای ما مشخص نیست چه آنها که اهل جهاد هستند، آنهایی که اگر اوضاع یک خرده وخیم باشد، آیا می‌‌‌‌‌‌‌‌روند کفار برای خودشان محرم اسرار بگیرند استنصار بکنند، با آنها ولایت ببندند و خدا می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید عمداً من این کار را درست می‌‌‌‌‌‌‌‌کنم تا شما را امتحان می‌‌‌‌‌‌‌‌کنم، و لا یشا الله لن  تنصر منها اگر من بخواهم در یک لحظه جنگ را تمام می‌‌‌‌‌‌‌‌کنم، و لکن لیبلو بعضکم ببعض اما این جنگ را درست کردم ببینم شما در نسبت به همدیگر بعضی از شما را با بعضی دیگر امتحان بکنم، آنهایی که صادقند، آنها معلوم بشود، در آیه دیگر فرمود احسب یترکوا ان یکون آمنا و هم لا یفتنون، این که گفتید آمنا ما امتحان نمی‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم شما را و لقد فتن الذین من قبلهم، ما قبلی‌ها را امتحان کردیم برای چی، و لیعلم الله الذین صدقوا و لیعلم الله الکاذبین، بعد انسان کاذب انسان صادق معلوم بشود، این ناظر است به قاعده تمییز، لِيَميزَ اللَّهُ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ يَجْعَلَ الْخَبيثَ بَعْضَهُ عَلى‏ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَميعاً فَيَجْعَلَهُ في‏ جَهَنَّمَ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُون‏، قاعده ابتلا، قاعده امتحان این از بدو خلقت انسان خدا به آن اشاره کرده، إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَليهِ، این خیلی مهم است که در آن اول کار که از نطفه خلق شده اشاره کرد به ابتلا، هو الذی خلق الموت و الحیاه لیبلوکم ایکم احسن عملا، و لذا این آیه نشان می‌‌‌‌‌‌‌‌دهد که هر کاری که اتفاق می‌‌‌‌‌‌‌‌افتد خوب بد می‌‌‌‌‌‌‌‌دهد می‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد در هر لحظه ما ورق امتحانی پر می‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم، در هر حادثه باید به این چشم نگاه کنیم که ما الان داریم ورقه امتحانی پر می‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم هر حادثه، غم است، غصه است شادی، اینها همه امتحان است و نبلوکم بشر و الخیر فتنه اگر شر است امتحان است اگر خیر است امتحان است، و فی اموالکم و انفسکم در اموالتان امتحان می‌‌‌‌‌‌‌‌کنم کم بشود زیاد بشود امتحان است در جانتان مریض بشوید سالم بشوید امتحان است و رفع بعض فوق بعض درجات لیبلوکم اگر به کسی زیاد می‌‌‌‌‌‌‌‌دهد به یک عده نمی‌‌‌‌‌‌‌‌دهد آن هم از باب امتحان است و به صورت گرسنگی، وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرين‏،‌ تا آخر همه می‌‌‌‌‌‌‌‌گویند همه اینها امتحان است وقتی می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید امتحان است یعنی خودم درست کردم تا شما را در این باب امتحان کنم. سنت امتحان یک مدرسه کامل است، انسان را واقعاً می‌‌‌‌‌‌‌‌سازد چون حواس انسان در هر ابتلایی جمع است که الان خدا وقتی من را امتحان می‌‌‌‌‌‌‌‌کند من الان اینجا باید چکار کنم اگر زمینه رانت برایتان درست شد امتحان است اگر زمینه رشوه درست شد امتحان شد، اگر زمینه سوء  استفاده از قدرت درست شد امتحان است، زمینه خیانت درست شد امتحان است، زمینه انحصار درست شد امتحان است اینها امتحانات بسیارخطرناکی است اگر انسان مردود بشود می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید مذلات فتن معصوم پناه برده به خدا، گفته خدایا أعوذُ بكَ مِن مُضِلاّتِ الفِتَنِ، به تو پناه می‌‌‌‌‌‌‌‌برم از امتحاناتی که در آن امتحانات در محضر تو مردود و روسیاه بشوم پناه می‌‌‌‌‌‌‌‌بریم به خدا.
شریعتی:‌ نکته‌ای که شما اول برنامه اشاره کردید آدم باید مراقب باشد، حواست جمع باشد به نظرم در مواجهه با اتفاقات اگر متوجه باشی و حواست باشد این امتحان است رفتارهایت خیلی تنظیم می‌‌‌‌‌‌‌‌شود
حجت الاسلام عاملی:‌ گفتم مدرسه است.
شریعتی:‌ خیلی ممنونم خیلی استفاده کردیم مثل همیشه دعا بکنید ان‌شاءالله با آمین مخاطبین دعاها مستجاب بشود.
حجت الاسلام عاملی:‌ حضرت موسی بیکار بود کار می‌‌‌‌‌‌‌‌خواست خانه نداشت خانه می‌‌‌‌‌‌‌‌خواست همسر نداشت همسر می‌‌‌‌‌‌‌‌خواست، یک جمله گفته در قرآن، خدا هم کارش را درست کرد، بهترین کارفرما را درست کرد، بهترین همسر را درست کرد با این جمله همه چیز درست شد، آن هم ان رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر، جوانهای ما عزیزان ما هم کارش درست شد حضرت شعیب استخدامش کرد، بهترین کارفرما حضرت شعیب، بهترین همسر فرزند یک پیغمبر بهترین محیط خانه یک پیغمبر منزل هم تأمین شد آن قدر پربرکت شد وقتی از مدین بر می‌‌‌‌‌‌‌‌گشت پیغمبر شد ببینید این جمله چقدر برکت دارد کسی از این غافل بشود چه خسارتی است در هر حال چه آنها را احتیاج داشته باشد نداشته باشد از زبانش نباید بیافتد رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر.
شریعتی:‌ خیلی ممنون و متشکر رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر خداحافظ.