تغییر سایز-+=

سمت خدا | کلمات جامع رسول اکرم(ص)

شریعتی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ» «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». سلام می‌کنم خدمت عزیزانم. خانم‌ها و آقایان ایام بسیار بسیار نورانی میلاد نبی مکرم اسلام ان‌شاءالله بر همه‌تان مبارک و مهنا باشد. بهترین‌ها را برای همه‌تان از خداوند متعال مسالت می‌کنم و ان‌شاءالله همه‌مان زیر سایه نبی مکرم اسلام عاقبت بخیر شویم. امروز هم با احترام و با افتخار همراه شما هستیم و به رسم پنجشنبه‌ها در محضر حاج آقای عاملی عزیز و نازنینمان. سلام علیکم و رحمه الله. خیلی خوش آمدید.

حجت الاسلام عاملی: و علیکم السلام و رحمه الله. خدا را شاکرم که توفیق عرض ادب محضر ملت بزرگمان توفیق حاصل شده است و از خدای متعال می خواهم ما را به این نعمت شاکر قرار دهد، برای عزیزانم عنایات خاصه خداوندی و وساطت حضرت ختمی مرتبت را مسالت دارم و از خدای متعال می خواهم که آن عنایتی که به حضرت ختمی مرتبت دارد که قرآن را ملاحظه بفرمایید با چه ادبیات خوبی با پیغمبر ما صحبت می کند، به  حرمت آن ادبیات و با عنایات خاصه از بینندگان مکرم، از بینندگان بزرگ ما و از همه ی عزیزان و دست اندرکاران این برنامه پذیرایی کند، ما را با رسول خدا و با قرآن رسول خدا محرم قرار دهد و بلکه ما با خود خدا ان شاءالله ما محرم بشویم و از کسانی قرار بگیریم که در این دعا  گفته شده است: «اللّهُمَّ اجعَلني مِن خاصَّتِک الخَاصِّینَ لَدَیک» خدایا مرا قرار بده از آن مخصوص های خودت، آن هایی که در نزد تو مخصوص هستند. من را از آن ها قرار بده. ان شاءالله از سر فضل، نه از سر استحقاق، این دعا در حق همه ی ما مستجاب شود.
شریعتی: ما  این جلسه می خواهیم راجع به پیامبر عظیم الشان مان صحبت  کنیم. شنیدن  از پیامبر  با بیان شیوای  حاج آقای عاملی لطف دیگری دارد. دعوت می کنم با ما همراه باشید تا پایان برنامه امروز. بفرمایید خواهش می کنم.
حجت الاسلام عاملی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ». در خصوص حضرت ختمی مرتبت از جهات مختلف می شود بحث کرد. یک وقت بحث تاریخی داریم، یک وقت شخصیت حضرت را از نگاه قرآن نگاه می کنیم، یک وقت آن تمدن عظیمی که بنا نهادند ارکان آن تمدن را بحث می کنیم که به نظر من بسیار ضروری  است و تازه هایی که پیغمبر آورده است، به اصطلاح علمی  تاسیساتی که دارد نه امضاهایی که داشته است. در گذشته بوده و مثلاً حضرت تایید کرده است. «کانَ فِي الجاهِلیَّةِ إلّا وَ هُوَ تَحتَ قَدَمِي إلّا الأمانَة» امضا کرده است. و عبادت حضرت، شجاعت حضرت، مدیریت حضرت، سلوک اجتماعی حضرت و عطوفت حضرت. من به خاطر شبهاتی که بعضی از کانال های مسیحیت برای پیغمبر ما درست کرده اند از جهت عطوفت و علیه امیرالمومنین از جهت عطوفت درست کردند، سیره ی عاطفی این  دو  بزرگوار را جمع کردم. در تمام اقشار، تمام مواردی که حضرت تجلی عطوفت بوده است این ها را جمع کردم. آن قدر شنیدنی است، آن قدر عالی است. من از همه ی این ها می گذرم. یک بحث خاصی را درباره ی رسول خدا دو جلسه می خواهم داشته باشیم آن هم خصوصیتی است که خود حضرت فرموده است. می دانید که رسول خدا خصوصیاتی دارد، بیش از 30 خصوصیت دارد که اختصاصی خود پیغمبر ما است. مثلاً بوی ذاتی  که داشته است، عطر که نمی زدند بود داشتند و از تاریکی می فهمیدند که پیغمبر دارد می آید یا از این کوچه گذشته است. حضرت زهرا سلام الله علیها هم در وفات پیغمبر فرمود: «ماذا عَلی مَن شَمَّ تُربَتَ الحمَدَ» کسی که آن بو را بگیرد «أن لا یَشُمَّ مَدی الزَمانِ غَوالیا» مشتری هیچ بویی نمی شود. من توصیه می کنم اگر ان شاءالله راه ها باز شد و به مدینه النبی مشرف شدید از حضرت بخواهید که سهمی از آن بو به شما بدهد. یکی از عرفا می گوید من آن بو را گرفتم، از حرم برمی گشتم با یکی از همشهریانی که مصافحه می کردم رفت. یعنی این تماس پوست عامل انتقال بسیاری از چیزهاست، حتی عامل انتقال علقیات.
شریعتی: و سلب خیلی از توفیات.
حجت الاسلام عاملی: حالا ما از همه ی این ها می گذریم. یکی از خصوصیات را انتخاب کردم که جا دارد خیلی روی این بحث شود. یک خصوصیت پیغمبر این است که خودش فرمود من قدرتی دارم، خدا به من قدرتی داده، که می توانم یک عالم مطلب را در یک جمله بگویم؛ «أوتي جَوامِعَ الکَلِم». سهم ما از این چیست؟ وقتی خدای متعال پیغمبر را توصیف می کند، با علم توصیف می کند و می فرماید: «وَ عَلَّمَکَ ما لَم تَکُن تَعلَم وَ کانَ فَضلُ اللهِ عَلَیکَ عَظِیمًا»، فضل عظیم به دنیا می گوید قلیل؟ به پیغمبر ما می گوید فضل عظیم. سهم ما از این فضل عظیم چیست؟ امیرالمومنین را هم که خدا می خواهد در قرآن معرفی کند با علم معرفی می کند. به رسول خدا فرمود: «لَستَ مُرسَلًا» به تو می گوید دو شاهد بیاور. «قُل کَفَی بِاللهِ شَهِیداً بَیني وَ بَینَکُم وَ مَن عِندَهُ عِلمُ الکِتَابِ». «مَن عِندَهُ عِلمُ الکِتَابِ» برای رسالت من شاهد  است. «أَفَمَن  کانَ عَلَی بَیِّنَةِ مِن رَبِّه وَ یَتلُوهُ شَاهِدٌ مِنه» این جا خدا به امیرالمومنین «شاهد بر رسالت» گفته است. شاهد بر  رسالت می دانید  معنی اش چیست؟ شما اگر در دادگاه بخواهید شهادت بدهید اول باید حادثه را تحمل کنی بعد شهادت بدهی.
شریعتی: دیده باشی..
حجت الاسلام عاملی: بله. چقدر امیرالمومنین اشراف داشته بر رسالت که می تواند شاهد بر رسالت باشد. بسیار وصف عجیبی است. خدا در ردیف خودش قرار داد. «قُل کَفَی بِاللهِ شَهِیدًا بَیني وَ بَینَکُم وَ مَن عِندَهُ عِلمُ الکِتَابِ».ما از این علم اگر شیعه علی بن ابی طالب هستیم چقدر سهم داریم. وقتی 40 سال در کلاس خصوصی نشست، قلبش پر علم شد، از عرش بالاتر شد قلب، قلب که قلب شک نیست.

این دل چیزی  است که با علم پر می شود، اصلاً پر شدنش محل کلام است چون روح انسانی پر نمی شود. از عرش بالاتر شد. وقتی پیغمبر ما از عرش بالاتر علم دارد و در کلاس خصوصی نشسته است، سهم ما چیست؟ قرار است آب انبار بشود، برف انبار بشود، همین طوری بماند؟ وقتی رسول خدا فرمود شب من پیش خدا می گذرد، خدا ساقی من است، مطعم چه بوده، فسنجان بوده است؟ ساقی چه بوده، این آب های معدنی بوده است؟ این چه سقایتی بوده است. سهم ما چیست. وقتی حضرت فرمود من  هر روز یک هدیه ای و تحفه ای از خدا دارم سهم ما از این تحفه چیست؟ اولین سهم علمی است، سهم اخلاق پیغمبر  است.  40 سال کلاس خصوصی نشست، وقت خواست فارغ التحصیل بشود خدا فرمود: «إنَّکَ لَعَلی خُلقٍ عَظیم» یعنی امت باید امت با اخلاق باشد. در خانواده بالاترین اخلاق باید مسلط باشد. من در بعضی کشورها می روم می بینم آن قدر آن جا خانم ها علاقه دارند با مردان ایرانی ازدواج کنند، آن قدر که خشونت بالا است. اسم کشورها را نمی آورم. پیغمبر ما آخرین لحظه آن که توصیه کرد: «النِساء  وَ ما مَلَکَت اَیمانُهُم» خانم ها و کارگرها. پیغمبر را ببینید، عطوفت را ببینید.
شریعتی: هوای  این ها را داشته باشید.
حجت الاسلام عاملی: بله. تعبیراتی که کرده است همه کلمات جامعه است. پیغمبر ما این قدر خدای متعال عنایت کرده است سهم ما چه شد؟ مگر نفرمود پدر هستم، یعنی شما باید شباهت به من  داشته باشید، پا جای پای من بگذارید.
40 سال پیغمبر دروغ  نگفت، 40 سال یک خیانت نکرد، خلف وعده نکرد. سیستم  هواپیمایی ما را ببینید. من  در آلمان دیدم که یک راننده ترک را جریمه کردند. راننده اتوبوس بود. 5 هزار یورو، یک سال هم گواهینامه را گرفتند.
شریعتی: چرا؟
حجت الاسلام عاملی: 10 دقیقه دیر به آن ایستگاه رسیده بود. گفته بودند چرا دیر رسیدی. نگو که پیرزنی از بالا نگاه می کرده او گزارش کرده بود. گفت که یک خانمی عصا زنان به من  اشاره می کرد که بایست که من هم خودم را برسانم. من  هم منتظر او بودم. گفتند چند  مسافر داشتی؟ گفت 20 نفر. گفتند 20 تا 10 دقیقه را حساب کن. این 20 نفر با 20 نفر دیگر کار دارند، این را هم حساب کن. همین طوری بگیر برو. «اُوصیکُم بِنَظمِ اَمرِکُم» این ها برای این است که بالاخره… . حضرت امام فرمود بزرگ ترین  کِن ما طلبه ها این است که مطلب خوب را بگیریم تا به مردم بگوییم. خدا فرموده است: «وَ فِي قُلوبِهِم اَکِّنَةَ» پرده ای را می گویند که آن طرفش دیده نمی شود. بعضی ها در قلبشان کِن دارند. به مبادی مجرده نمی خورد. امام فرمود کِن ما این است که مطلب خوب را بگیریم برای این که به مردم بگوییم، مطلب خوب را بگیریم که به خودمان بگوییم. اول به خودمان موعظه کنیم. این حرف هایی که معصومین گفتند. آن وقت رسول خدا گفتند من کلمات جامعه دارم. کلمات جامعه چیست؟ کلمات جامعه این  است که حکمت فشرده این را کلمه جامعه می گویند. اصلاً حکمت یعنی مطلب علمی که فشرده ی فشرده ی فشرده شود حکمت می شود.  حکمت مطلب عادی نیست.
شریعتی: یعنی یک جمله است، بازش کنی چند جلد کتاب می شود.
حجت الاسلام عاملی: خدا خیرت دهد. عجب تعبیری فرمودید. «وَ مَن یُوتَ الحِکمَةَ فَقَد أُوتِيَ خَیرًا کَثیرًا»  که خداوند فرموده است، هر ملتی  حکمتی  دارد. حکمت ثروت یک ملت است، حکمت ثروت یک تمدن است. یک یهودی آمد، یک سوالی پرسید، سوال بسیار علمی بود. حضرت ساکت ماندند، همین  طوری ساکت ماندند، ساکت  ماندند، بعد جواب  گفتند. سوال  که خیلی سوال علمی بود  جواب هم جواب بسیار علمی بود. یهودی خیلی زرنگ بود. گفت یا محمد تو که جواب را می دانستی چرا همین جوری ساکت نشستی بعد جواب را گفتی. یک جمله گفته باید پیشانی یونسکو نوشته شود. حضرت فرمود  چون جمله ای که حکمت بود، یک مقدار ساکت ماندم تا برای حکمت حریم نگه دارم. ملاحظه کنید در کدم ملت، کدام مذهب، کدام تمدن، چنین  نگاهی به علم و و حکمت و اخلاق دارد.
شریعتی: این درّ است.
حجت الاسلام عاملی: یعنی چقدر ما باید برویم زانو بزنیم استفاده کنیم از این حکمتی که  حضرت با این چشم نگاه می کند. سراغ این حکمت برویم. وقتی از خلیفه دوم یک سوالی را پرسیدند، سوال سوال علمی بود. گفت بروید علی را بگویید بیاید.  گفته: «لَؤلا عَلیٌ» علامه امینی  جمع کرده است گفت بروید به علی بگویید به این جا بیاید. حضرت یک جمله ی خیلی خوبی گفت. گفت بروید به خلیفه بگویید «العِلمِ وَ لا یُؤتی وَ لا یأتي» انسان بلند می شود، می رود محضر علم. به علم نمی گوید بلند شو بیا این جا.
شریعتی: تو باید دنبالش بروی.
حجت الاسلام عاملی: حالا ما هستیم و این کلمات جامعه. هم حرف های حضرت کلمات جامعه است، هم فعل حضرت. یعنی گاهی یک کاری کرده انگار که هزاران حکمت را فشرده کردی این کار خودش را نشان داده است. یعنی اخلاق حضرت، رفتار حضرت، اصلاً عقل را خدا 100  جز کرده است 99 قسمت در محضر رسول خدا است. یعنی عقلانیت موج می زند در رفتار حضرت، در سلوک حضرت. اصلاً متغیر به اخلاقش تصرف کرد جزیره العرب  را. کسی سواد بلد نبود. حدود 17  نفر سواد داشتند. حضرت کسی را اسیر می گرفت با فدیه آزاد می کرد می گفت با سوادی؟  اگر می گفت سواد بلدم می گفت فدیه نمی خواهم، به جایش به ده نفر سواد یاد بده. حتی به خانم های خودش، گفت  کسی نیست در این یثرب که زنی که سواد داشته باشد که به خانم های من سواد یاد بدهد. به تعبیر حضرت آقای قرائتی اولین کسی که در تاریخ بشر کلاس اکابر را برگزار کرد. یک خانمی را آوردند که به خانم های حضرت درس یاد بدهند. با اخلاقش تصرف  کرد. یعنی شما یک ملت را با اخلاق وقتی پیغمبر ما با اخلاقش یک ملت را تصرف می کند، ما نمی توانیم در خانه این کار  را انجام دهیم، در اداره انجام دهیم، در جامعه این را انجام دهیم. اخلاقی که دارد جزئیاتش را من وارد شوم چقدر دقت داشته که کسی دلش نشکند، خراب نشود، جایگاهش به هم نریزد. یک آقایی بود آدم ساده ای بود. برای حضرت یک لباسی آورد که در شأن پیغمبر نبود. حضرت دید که این لباس را بپوشد مثلاً مردم می خندند. اما این را به او بدهد بگوید  بیا ببر، نمی خواهم. احسان را رد کنی خیلی بد می شود. فرمود: «ایتوني اَبوجَهل» بروید به ابوجهل بگویید  آن امر جانبی خودت را به من  بده. یک لباس خاصی بود که آن را می توانست تنش بکند. اما نگذاشت دلش بشکند. حالا همه ی ملت ها حکمت دارند. در طول تاریخ حکمت یعنی مطلب فشرده. مثلاً عقلای عالم جمع شدند. گفتند ادیان آسمانی را رد یک جمله خلاصه کنید. چه می شود؟ اصلاً یک مسابقه بگذارند هر کس مطلبش را بگوید. ابوجعفر نیشابوری در  مکارم اخلاقی که دارد فارسی فصیح، تمام سخنان  حکمت  است، احادیث را می آورد، توضیحاتش را وارد می شود. خیلی عالی است. آن قدر من این کتار را دوست دارم. جمع شدند که خلاصه ادیان چه  می شود. خلاصه ادیان را در یک جمله تمام کردند. «إجعَل نَفسَکَ میزاناً بَینَکَ غِیرِک». دیگر بهتر از این می شود؟ یعنی خودت را معیار قرار بده در تعامل با انسان ها، خودت ترازو بشو. هر چه برای خودت راضی هستی برای دیگران هم راضی باش. این را حکمت می گویند. چقدر  حرف بزرگی از پیغمبر ما است: «لَیسَ لِله فِي عِبادي اَمرٌ إلَّا عَدلُ وَ الاِحسان». اصلاً خدا حرفش را خلاصه کنی می شود عدل  و احسان. هم عدل و هم احسان. اگر در خانواده شما بگویید حتماً باید  عدالت اجرا شود. نمی شود، کنارش باید احسان  هم باشد، ایثار هم باید باشد، از خودگذشتگی هم باید باشد، من من نباید گفته شود. به این حکمت می گویند. «قیمَةُ کُلُّ إمرِءِ ما یُحسِنُه» اگر بخواهی به کسی قیمت بدهی ببین کارهای زیبایی که کرده چقدر است. بعد از 80 سال خدا بگوید چه آوردی، بگوید 80 سال خوردم. چیزی برای دفاع داری؟ آن  کارهای زیبایی که کردی، از دست بیچاره گرفتی، خودت را برای راحتی دیگران فدا کردی، می توانستی ماشین ده میلیاردی  سوار شوی با یک میلیاردی سوار شدی برای 20 نفر با بقیه عزت درست کردی. این را بلوغ می گویند.
همه اندرز من به تو این است
که تو طفلی و خانه رنگین است
می گوید حاج آقا یک ماشینی دارم دو چشم داری باید چند چشم هم بگیری تماشا کنی. دلخوشی به هر چه هست آن قیمت شما است. هر آرزویی که دارید قیمت شما است. آرزوها زمین  تا آسمان تفاوت دارد.
شریعتی: یعنی وقتی اسباب بازی هایمان بزرگ تر می شود.
حجت الاسلام عاملی: آقای غنچه ای گفت آرزوی من این است که کنار حوض کوثر با امیرالمومنین نهج البلاغه بخوانم. پس همه حکمت دارند. بعضی از بزرگان جمع شدند گفتند  که ما عصاره ی ادیان را بگوییم که چیست. یک عده دیگر حرف جالب دیگری گفتند. گفتند عصاره ی دین است که شما باشید سلیم الحال، سلیم المال، سلیم المئال. 1) سلیم الحال: حال خوبی داشته باشی، ادب عبودیت را رعایت کنی، ادبیات صحبت با خدا را بلد باشی، حالت نسبت به مردم حال خوبی باشد. یعنی کنف حمایت باشی. کجایند آن هایی که در بعضی متون است که مردم در کنف حمایت آن ها زندگی می کردند.
شریعتی: از دستشان در امان هستند.
حجت الاسلام عاملی: سلیم الحال باشی، سلیم المال باشی. رانت خواری نکنی، دزدی از بیت المال نکنی، رشوه را به خانه نیاوری. تو کارمند دولت هستی، زمانت را فروختی، عمرت را فروختی، یک دقیقه مال تو نیست. وجدان کاری اگر کنار برود مشغول الضمه شدی، کارها به جای باریکی می رسد. سلیم المال، سلیم المئال. یعنی کاری کنی که کار به مقصد برسد. یعنی عاقبت بخیر بشوی. این که بار به مقصد برسد خیلی مهم است.  وسط غارت نشود.
شریعتی: «إلَّا مَن عَطَی الله مِن قَلبِ السَلیم».
حجت الاسلام عاملی: «مَن جاءَ بِالحَسَنَه». یکی از  عزیزان در یکی از کانال ها در محضر علی بن موسی الرضا این بحث را داشتم که  چرا امیرالمومنین فرمود: «فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبَه». یک عده می گویند  برای این که، یک عالم محترمی خودش این را به من گفت. من از او سوال کردم حاج آقا این «فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبَه» یعنی چه؟ گفت یعنی جان به لب شدم، دیگر چقدر نان خشک بخورم. راحت شدم. این جوری معنا می کرد.
شریعتی: سطحش خیلی پایین است.
حجت الاسلام عاملی: اصلاً نباید فکرش را بکند. معنای دوم این است که بارم به مقصد رسید. ضربت را که خورد گفت بارم به مقصد رسید.
شریعتی: حالا عاقبت بخیر شدم.
حجت الاسلام عاملی:  شنیدید که مردم میرزای قمی بنا داشت، وقتی که خاک را با الاغ آورده بودند  بریزند بلند شده بود رفته بود به گوش الاغ یک چیزی گفته بود. گفته بودند حاج آقا چه گفتی؟ گفت به الاغ گفتم خوش به حالت که بارت به منزل رسید. آیا بار من هم به منزل می رسد. خدا آخر را نگاه می کند نه اول را. اما معنای سوم؛ معنای سوم این است که امیرالمومنین هر کاری در برابر خدا می کرد می گفت نشد. عارف هم هر کاری می کند می گوید خدایا نشد، حق خدا که ادا نمی شود.
شریعتی: هنوز کم است.
حجت الاسلام عاملی: از یک طرف هم می بیند ای خدا امر دارد تمام می شود من هیچ کاری نکردم. هر کاری بکند می گوید هیچ کاری نکردم. پای دو نفر از شدت عبادت ورم کرد، یکی حضرت زهرا و یکی هم رسول خدا. وقتی که امیرالمومنین ضربت را خورد دامنش را انگار تکان داد، گفت خدایا هر چه داشتم تقدیمت کردم. چقدر شیرین است، چقدر لذت بخش است.
شریعتی: همواره عشق است.
حجت الاسلام عاملی: و در کربلا هم امام حسین گفت خدایا دامنم را تکان دادم. یکی زمانی بود که علی اصغر را آورد دفن کرد نوشتند که دامنش را تکان داد. یعنی خدایا دیگر قربانی تمام شد. آن وقت آخر سر هم در گودال قتلگاه بود. وقتی که خنجر را به گلو گذاشتند. یعنی عمر دادی  همه چیز را دادی، جانت را دادی همه چیزت را دادی. شهدا خیلی کیاست داشتند. حالا برمی گردم به اصل بحث که همه حکمت دارند اما حکمت معصوم حکمت آسمانی است. حکمت وقتی بگوید حکمت امامی است.
شریعتی: چون ابدیت را می بیند.
حجت الاسلام عاملی: «کَلامُکُم نُور». خودشان گفتند: «لایُقاسُ بِنا أحَدٌ» هیچ کس را نمی شود با ما مقایسه کرد. و لذا حکمتشان جوری است که، عزیزان اگر می خواهند خوب بفهمند که حکمت رسول خدا چگونه بوده این روایت را نگاه کنند. حضرت زهرا حدیثی را داد به فزه، آمد بگیرد. گفت که  حدیث پدرم را چه کار کردی؟ گفت گم کردم. گفت: «فَإنَّها تَعدِل عِندي حَسَناً وَ حُسِینا» وای بر تو، یک حدیث پدرم معادل حسن و حسین است. خانه ای که در خانه به حکمت با این چشم نگاه می شود فرزندش هم می شود حسین، فرزندش می شود حسن، فرزندش می شود حضرت زینب سلام الله علیها. ابن عباس را گفتند این خطبه فدکیه را از کجا آوردی به ما گفتی؟ گفت: «قالَت عَقیلَتُنا زِینَب». چند سال داشت که مادرش فوت کرد؟«قالَت عَقیلَتُنا زِینَب». در همچین  جایی می گوید: «فَإنَّها تَعدِل عِندي حَسَناً وَ حُسِینا». ما چقدر غصه می خوریم آقای شریعتی که بعد از پیغمبر احادیث پیغمبر را آتش زدند. گفتند: «کَفی کِتابِ الله». کلمات جامعه سوخت. یک از صحابیات می گوید من پدرم 500 حدیث پیغمبر را آتش زدیم. عبدالله بن عمروعاص، پسر عمروعاص، کنار پیغمبر می نشست هر چه پیغمبر می گفت می نوشت. بعضی از اصحاب گفتند ننویس. گفت چرا ننویسم؟ گفت گاهی پیغمبر عصبانی می شود. آمد گفت یا رسول الله این ها به من می گویند ننویسم گاهی عصبانی می شوی، حضرت فرمود: «اُکتُب» بنویس. پیغمبر می گوید بنویس اما این جا آتش می زنند. درست خلاف سیره پیغمبر عمل می کنند. حضرت فرمود: «اُکتُب، فَواللهِ ما نَقولُ الَّا الحَق» قسم به خدا من عصبانی هم بشوم جز حق از زبانم خارج نمی شود.
شریعتی: «ما یَنطِقُ عَنِ الهَوی».
حجت الاسلام عاملی: خدا خیرتان دهد. نقل حدیث ممنوع شد، تدوین حدیث ممنوع شد، احادیث آتش زده شدند، اما کلماتی که به ما رسیده باز مخصوصاً از طریق اهل بیت محشر است. شما حساب کنید اگر همه این کلمات جامعه می ماند، به دست ما می رسید،  چه ثروتی داشتیم، چه نورانیتی داشتیم.
شریعتی: البته با همین هایی هم که داریم متاسفانه درست کار نکردیم و حقش را ادا نکردیم.
حجت الاسلام عاملی: الان من کلمات جامعه را که وارد بشوم ملاحظه می فرمایید. تمام سخنان حضرت در چند قالب است. در قالب خطبه ها که بسیار کم است. خطبه هایش را نگاه کنید انگار از پیش خود خدا آمده است. اگر همه جمع می شد چه می شد. پیغمبر 10 سال در مدینه خطبه خوانده است. از این 10 سال چقدر دست ما رسیده است؟
شریعتی: خیلی کم.
حجت الاسلام عاملی: همه آتش زده شده است. دوم در قالب سیره و اعمال؛ عمل پیغمبر و حرف پیغمبر است، علم پیغمبر است، حکمت پیغمبر است. سوم در کلمات جامعه. ما هم کلمات جامعه را انتخاب کردیم دو جلسه بحث کنیم. کلمات جامعه اصلی ترین دراسی است که از حضرت ختمی مرتبت به ما رسیده است. این کلمات را من خودم شخصاً قالب بندی کردم، این ها را جمع کردم. یک بخشی به تربیت مربوط می شود، یک بخشی به خانواده مربوط می شود، یک بخشی به روابط اجتماعی مربوط می شود، یک بخشی به عبادات و عرفان مربوط می شود، یک بحث هم به اعتقادات مربوط می شود. همه ی این ها کلمات جامعه است. من از تربیت شروع می کنم. گاهی حرف حضرت را نقل می کنم، گاهی عمل حضرت را نقل می کنم. یک، دو، سه، … همین طوری پیش می رویم. چقدر خوب است که امت با این سیره، با این سخنان، آشنا بشود و این ها همه وقتی حکمت از علم را فشرده است برکاتش فوق العاده است.
شریعتی: این به درد ما می خورد و هم حضرت را سعی می کنیم بهتر بشناسیم و معرفت پیدا کنیم.
حجت الاسلام عاملی: در مکارم الاخلاق است که وقتی بچه را محضر حضرت می آوردند که حضرت نام گذاری کند، دعا کند. طفل را می آوردند می گفتند یا رسول الله، دعای شما برکت دارد. دعا کنید که این بچه و طفل عمرش برکت پیدا کند. خیلی خوب است که عزیزان بچه که به دنیا آمد نزد یک عالم صاحب نفسی ببرند، نام گذاری اش دست او باشد، دعایش با دست او باشد. خیلی خوب است. ما یک عالمی داشتیم در سجده از دنیا رفت.  حالا یک چیزی می گویم همین طوری به زبانم آمد. خیلی ببخشید. ابوی ما با علما خیلی حشر و نشر داشت. من را محضر ایشان می برد، می گوید نام گذاری کن. نام گذاری می کند یک دعایی برای ما می خواند.
شریعتی: در همان اردبیل؟
حجت الاسلام عاملی: بله. در سجده رفت، سجده هم نزدیک ترین حالت به خدا است.
شریعتی: اصلاً این جوری رفتن سر قفلی دارد.
حجت الاسلام عاملی: در نماز آن هم در سجده. او هم یک دعایی کرده بود که «اللّهُمَّ اجعَلنا مِنَ العُلَماءِ العامِلین». ما عالم هستیم ولی عامل نیستیم. یعنی می خواهم بگویم که با علما مرتبط بشوم، با علما رابطه قطع نشود. آقا رسول الله بچه را که می دادند دامن خودش می گذاشت. بعد شروع که می کرد برای دعا بچه بول می کرد. وقتی بول می کرد آن طفل پدر مادرش دست و پایشان را گم می کردند. می آمدند بچه را بگیرند عجیب است. عین عبارت حضرت را برای شما می خوانم. «فَیَقول لاتَزرِمُ بِصبی، حَتّی یَغذیَ بِولَ، ثُمَّ یُفَرِقُ لَه مِن  دُعاییُ تَسمیعِ» می گفت بولش را قطع نکنید، بگذارید بولش تمام شود. پیغمبر خاتم، عصاره ی کائنات، افضل مخلوقات، هم باعث می شد آن ها ناراحت نشوند. روایت داریم که: «وَ یَبلُغُ سُرورُ اَهلی فیه وَ لا یَرؤنَ عَذابَ بُولِ سَبیعین، فَإذَا نصِرَفوا سوقَ وَحدَه» آن ها خیلی خوشحال می شدند که پیغمبر ناراحت نشد. از طرفی نمی گذاشت که با بچه تند رفتار شود. پیغمبر خاتم باشی بگویی که دست نزنید هر چقدر بول دارد  بگذار کارش را بکند.
شریعتی: چقدر روانشاسانه. پدر مادر هم خجالت نکشند.
حجت الاسلام عاملی: بله. حالا به سومی بیاییم. سومی غوغا است. آقا رسول الله دارند نماز می خوانند، ناگهان نماز را با سرعت تمام به پایان رساندند. اصحاب تعجب کردند که پیغمبر این گونه نماز نمی خواند، چطور شد! وقتی نماز تمام شد گفتند: «ما حَدِثَ یارَسولَ الله» چه اتفاقی افتاد. به دنیا افتخار کنیم که چنین پیغمبری داریم. حضرت فرمود: «اَما تَسمَعونَ صَراخی الصَبی» مگر نمی شنوید که بچه گریه می کند. می دانید معنی این تعبیر چیست؟ یعنی آرامش بچه بالاتر از این است که من  با خدا صحبت کنم، بالاتر از این است که من با خدا نجوا کنم.  چه سری در آرامش بچه است که آن قدر حساسیت دارد که نماز را سریع تمام می کند. می دانید که رکن اصلی دین ما نماز است.
شریعتی: معراج مومن است.
حجت الاسلام عاملی: «لاخَیرَ فِي دینِ لا صَلاةِ لَهُ». اما این جا پیغمبر ما چنین برخوردی داشته است.
شریعتی: این توجه، این رحمت، این لطوفت، این مهربانی.
حجت الاسلام عاملی: الان من از شما سوال می کنم، برای همین حدیث یک کتاب نمی شود نوشت؟
شریعتی: چرا.
حجت الاسلام عاملی: که نگذارید بچه گریه کند، این جوری ناراحتی  داشته باشد، اذیت بشود، متعذی بشود. حالا بچه گریه کرد، پدر مادر هم حوصله ندارند. خدا فکر بچه را کرده است. فکر ما را که طفل بودیم کرده، غصه ما را خورده است. به چهارمی رسیدیم. ببینید در چهارمی چه محشر است. آقا رسول الله فرمود: «لا تَضرِبُوا اَطفالَکُم عَلی بُکائِهِم» بچه که گریه می کند او را نزنید. چرا؟ «فَإنَّ بُکاءَهُم أَربَعة أشهَرُ شَهادة أَن لا إلهَ إلَّا الله» چهار ماه بچه هر وقت گریه می کند یعنی می گوید «لا إلَهَ إلَّا الله». کلمه توحید است. بچه با ناله و گریه خودش توحید را در خانه شما حاکم کرده است. «وَ أربَعَةُ أشهُرِ الصَلاةُ عَلی النَبي (ص) وَ آلِه» چهار ماه که گریه می کند هر  ناله اش صلوات بر پیغمبر است. یک صلوات بر پیغمبر بفرستی خدا هزار صلوات به شما می فرستد. ببین هزاران هزار صلوات به خانه شما نازل می شود. می دانید قضیه چیست؟ آن قدر مطلب مهم است. اولاً این ها امر قراردادی نیست، امر واقعی است. خدا از یک جایی می خواهد یک آرامشی  به مادر بدهد، یک حوصله ای به مادر بدهد، یک نشاطی به مادر بدهد، که مادر راحت باشد. می دانید که بچه گریه کند ناراحتی دارد، تحملش سخت است. اما ببینید خدا چه فکری کرده است. هم فکر بچه را کرده، هم فکر مادر را کرده، هم فکر پدر را کرده است. آن وقت چهار ماه هم صلوات بر پیغمبر شد. حالا بیایید به مسئله چهار  ماهِ سوم. «وَ أربَعَةُ أَشهُر الدُعاءَ لِوالِدَیه» چهار ماه هم که گریه می کند هر ناله اش دعا برای پدر مادر است. می دانید که طفل گناه ندارد. وقتی گناه ندارد دعایش مستجاب است. چهار ما شما در خانه دعای مستجاب دارید. مادر وقتی چنین تلقی داشته باشد، پدر وقتی چنین تلقی داشته باشد، دیگر بچه را نمی زنند. «لا تَضرِبُوا اَطفالَکُم عَلی بُکائِهِم» طفل را نزنید. این ها همه حکمت هستند. یعنی کلمات فشرده که اول گفتیم، معنا کردیم، برای همین است. حالا مطلب زیاد است، یک مورد را هم بگویم. بچه ها در کوچه جلوی حضرت را گرفتند. گفتند یارسول الله تو حسن و حسین را سوار کول خودت می کنی، ما را هم باید سوار کنی. پیغمبر خاتم، بچه ها جلویش را بگیرند. برای خودش کثر شأن بداند؟ نه. بچه ها را رد کنید؟ نه.
شریعتی: کار دارم، دیرم شده است؟
حجت الاسلام عاملی: نه. آقای میانجی می فرمودند  یک وقتی در کوچه با علامه طباطبایی می رفتیم، بچه ها بازی می کردند یک جسارتی به علامه شد. من خیلی تندی کردم. گفت آن ها به من جسارت کردند، تو چه کار داری. طفل حق دارد. رعایت حقوق بدون سلوک ممکن نیست. امکان ندارد.
شریعتی: بدون رعایت؟
حجت الاسلام عاملی: بدون رعایت حقوق، حقوق همه، بچه باشد، غیر بچه باشد.
شریعتی: یعنی سد راه می شود.
حجت الاسلام عاملی: یعنی بزرگ ترین مانع سلوک، این که شما نتیجه نمی گیرید، رعایت حقوق نکردید. حالا این تکه را بگویم  خیلی شیرین است. جلوی پیامبر را گرفتند. گفتند باید ما را سوار کول خودت بکنی. گفت سلمان برو ببین در خانه یک چیزی هست بیاوری من را از این ها بخری. آقای شریعتی من در عمرم چند کلمه پیدا کردم که آن قدر به من تاثیر کرده است. یکی همین است. گفت سلمان برو ببین یک چیزی هست که من را از این ها بخر. یعنی منِ پیغمبر خاتم مملوک  بچه ها شدم. شما را به خدا می شود به این تهمت خشونت زد؟ می شود؟ به این پیغمبر ما می شود ایراد گرفت؟ کجا را دیده است، تعبیر چه تعبیر رسایی است. کتاب ها بنویسی باز هم کم است.
شریعتی: و چقدر روانشناسانه.
حجت الاسلام عاملی:  گفت برو یک چیزی بیاور من را از این ها بخر. یعنی من مملوک بچه ها هستم. فرمود تسلیم بچه ها هستم. خودش گفته من از چند چیز خوشم می آید، یکی تسلیم بچه ها شدن است. امت را هم دعوت  کرده  است. چرا؟  چون اثر روحی دارد با اطفال برخورد خشن داشتن. رفت چند گردو پیدا کرد. دید در خانه هیچ چیزی نیست. 7 گردو پیدا کرد. این بچه ها را گفت به هر کدام یک گردو می دهم که من را اجازه دهید بروم. بچه ها راضی شدند. وقتی راضی شدند یک متایبه شیرینی کرد. می دانید که پیغمبر ما افکه الناس بود. شوخی کننده ترین مرد مدینه پیغمبر ما بود. «بِنساءِ وَ الصبیان». این باشد بعداً توضیحش را می دهم. یک شوخی شیرینی کرد، آن قدر شیرین بود. گفت خدا رحمت کند برادرم یوسف را، برادرم یوسف را به چند درهم فروختند ولی این ها من را به چند گردو فروختند. خدایا تو را قسم می دهم به آن عطوفتی که رسول خدا دارد، خدایا با فضل خودت با ما معامله کن، با وساطت رسول خدا بالاترین عنایت خودت را بر ملت ما و بر کشور ما نازل بفرما.
شریعتی: الهی آمین. خیلی از شما ممنون  و متشکرم. قبل برنامه خدمت حاج آقا عرض کردم که چقدر ما دلتنگ مدینه هستم و ان شاءالله به زودی زیارت مدینه النبی، آن مضجع شریف و نورانی، بقیع نورانی ان شاءالله نصیب همه مان بشود و ان شاءالله به زودی زائر آن جا بشویم. این همه لطافت، این همه زیبایی، این همه مهربانی، و حالا باید گفت که: به اعتبار شما گل ها همه را محمدی می بینم. «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». صفحه ی 330 را امروز به اتفاق تلاوت می کنیم. آیات نورانی امروز را به اتفاق خواهیم شنید و بعد ان شاءالله برمی گردیم در بخش دوم گفتگویمان با احترام و با افتخار همراه شما هستیم. آیات پایانی سوره مبارکه انبیا را عزیزانم تلاوت خواهند  کرد. در ماه ربیع الاول سال ها است که طرح پرداخت رد مظالم ادامه دارد و خیلی از دوستان و عزیزان هم همراهی می کنند. خیلی وقت ها هم پیش آمده که وقتی ماه ربیع تمام می شود تازه یک بخشی از پیام ها سرازیر می شود که آیا ما هنوز هم می توانیم این کار را انجام دهیم. فقط در ماه ربیع الاول به عشق نبی مکرم اسلام برنامه سمت خدا از مراجع معظم تقلید این اجازه را گرفته است که تا سقف 500 هزار تومان اگر کسی مظالم عباد به گردنش است آن را می تواند رد کند و به دست  فقرایی که خودش می شناسد برساند. برای اطلاع بیشتر از این طرح هم می توانید به سایت ما مراجعه کنید و هم به کانال ما مراجعه کنید. یا اگر پرسشی دارید با دفتر مرجع تان تماس بگیرید. آیات را بشنویم، برمی گردیم همراه شما و در کنار  شما. صفحه330قرآن کریم

شریعتی: «اللهُمَّ صَلَّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم». خیلی خوشحالیم که همراه شما هستیم. اشاره ی قرآنی امروز را حاج آقای عاملی بفرمایند و ان شاءالله جمع بندی فرمایشات شان را بشنویم.
حجت الاسلام عاملی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ . فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ». چه آیه ی خوبی است. هر کس عمل  صالح انجام دهد هر چقدر باشد و مومن هم باشد و اعتقاد داشته باشد که این عالم صاحبی دارد، هیچ نمی گذاریم زحمتش  هدر برود. ذره ای نمی گذارم هدر برود. «وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ» تمام اعمال انسان را ما می نویسیم، ثبت می کنیم، ضبط می کنیم. خداوند بارها این مطلب را در  قرآن مطرح کرده است که اعمال خیر ضایع نمی شود. گاهی فرموده است: «إلّا لا نُضیعُ اَجرَ المُحسِنین» و فرموده است: «کانَ سَعیُهُم مَشکورا». به اهل بهشت که به بهشت می روند می گوید: «إنَّ رَبَّنا لَغَفورٌ شَکور». خدای متعال چه تشکر خوبی کرده است. «لا یَلِتکُم مِن اَعمالِکُم شَیئاً» نمی گذاریم ذره ای از اعمال شما از بین برود. قصه ی حضرت یوسف را هم می گوید در آخر می گوید: «وَ کَذلِکَ مَکَنَّا لِیُوسِفَ فِي الاَرضِ یَتَبَوَّا مِنها  حَیثُ یَشَاءُ نُصِیبُ بِرَحمَتِنَا مَن نَشَاء»ُ «وَ لَا نُضِیعُ أَجرَ المُحسِنِینَ»  چرا این گونه شد؟ «وَ لَا نُضِیعُ أَجرَ المُحسِنینَ» چون اگر شما اهل احسان باشید ما این گونه از شما پذیرایی می کنیم.
مسئله، مسئله ی قرادادی هم نیست. ذات عالم جوری شده است که ذرات عالم شعور دارد، در  برابر خوب و بد عکس العمل دارد. «کَما تُدینُ تُدانُ» هر طور عمل کنی همین طور با تو معامله می شود. «استَقیمُوا یُستَقِم لَکُم». در  روایت است که گاهی اعمالی انجام می دهیم آسمان برکاتش را حبس می کند، زمین هم برکاتش را منع می کند. «تَحبسُ السَماءُ مَاءَهَا وَ تَمنَعُ الأرضُ بَرَکتهَا». عالم طوری درست شده  است که کار خوب از بین نمی رود که هیچ، حتماً حفظ می شود، پنهان هم باشد آشکار می شود. «یا مَن اَظهَرَ الجمیل». منتها خدا دو قید این جا گذاشته است، دو مطلب فرموده است. «وَ هُوَ مُؤمِنُ» کار خیر کردی به شرطی از بین نمی رود که مومن باشی. تمام اعمال مشروط به سهم است. سهم اگر باشد بررسی می کنند در آخرت، آن سهم نباشد پرونده را باز هم نمی کنند. کار خیر را می گویم. کار خیر کرده است، مدرسه سازی و… . سه مطلب باید باشد: 1) باید اهل نماز باشد. اگر اهل نماز نباشد بقیه بررسی نمی شود. 2) ایمان داشته باشد. وقتی می گوید چه خدایی، همه را مسخره می کند. «إنَّ الَّذینَ کَفَروا بِرَبِّهِم اَعمالُهُم» یعنی اعمال خیرشان، «کَرَمادِ اشتَدَت بِهِ الرِّیحُ» مثل خاکستری می ماند که طوفان بوزد  و همه را از بین ببرد. 3) امام. «یَومَ نَدعُوا کُلُّ أُناسِ بِإمامِهِم» اول باید معلوم شود که زیر بیرق کدام امام سینه زدیم و به چه امامی اقتدا کردیم. نکته ی دوم هم «وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ» است. می گوید همه را نسخه برداری می کنیم، همه را می نویسیم. همه ی این ها ثبت می شود. بارها در قرآن به استنساخ گفته است: «إنَّا کُنَّا نَستَنسِخُ مَا کُنتُم تَعمَلُون» همه را جوری ثبت کردیم که وقتی نگاه کند تعجب می کند می گوید: «لا یُغادِرُ صَغیرَةً وَ لَا کَبِیرَةً إلَّا أَحصاهَا» یعنی  خلاصه این است که ذره ای خاک در این میکده ضایع نشود. «وَ ما یَعزِبُ عَن رَبِّکَ مِن مِثقالِ ذَرَّةٍ فِي الأرضِ وَ لَا فِي السَّماءِ وَ لَا أَصغَرَ مِن ذلِکَ وَ لَا أکبَرَ إِلَّا فِي کِتَابٍ مُبِینٍ». این را قاب کنید به خانه بزنید، قاب کنید به محل کارتان  بزنید، به مغازه تان بزنید، به تجارت خانه تان بزنید. هر روز این را بخوانید. «وَ ما یَعزِبُ عَن رَبِّکَ مِن مِثقالِ ذَرَّةٍ فِي الأرضِ وَ لَا فِي السَّماءِ وَ لَا أَصغَرَ مِن ذلِکَ وَ لَا أکبَرَ إِلَّا فِي کِتَابٍ مُبِینٍ» از قلم خدا نمی افتد ذره ای که در هوا معلق است. ذره ای که معلق است چقدر سنگینی دارد؟ این ذره ای که معلق است آن مقدار کارت باشد ما باز همه را ثبت می کنیم، در آسمان باشد، در زمین باشد، پایین تر از این، بالاتر از این، همه را می آوریم. آن وقت خدا فرموده است که: «فَلا کُفرانَ» یعنی به هیچ وجه، ذره ای کفران در کار من نیست. یعنی هر کاری انجام دهی می دانم، می فهمم و در برابرش مکافات مناسب و جزای مناسب انجام می دهم. ما خودمان هستیم که گاهی قلم قرمز برمی داریم همه را باطل می کنیم. «مَن  تَمَنَی عَلی اُمَّتِی الغَلاءَ لَیلَةً وَاحِدَةً اَحبَطَ الله عَمَلَهُ اَربَعینَ سَنَةً» پیغمبر ما فرمود هر کس آرزو کند امت من که یک روز جنس ها بالا برود تا من سود بیشتر داشته باشم اعمال چهل ساله ی او باطل می شود. این را خودش کرد نه خدا. گران نکرده است، تمنا کرده است که مردم به مشکل بخورند تا این آقا سود بیشتری ببرد.
شریعتی: خسته نباشید و خدا قوت. حاج آقای عاملی استفاده کردیم. خیلی از شما ممنونم. خیلی ممنون و سپاسگزارم از لطف و همراهی عزیزانمان. باید خداحافظی کنیم. حاج آقای عاملی دعا کنند و ان شاءالله آمین  بگوییم.
حجت الاسلام عاملی: خدا به پیغمبر ما در معراج گفت تو یک حاجت مرضیه پیش من داری، هر چه بخواهی به تو می دهم. انسان کامل باید چیزی بخواهد که آن را گرفت یعنی همه چیز را گرفت. گفت: «اللّهُمَّ اضِفنی الی عُبودیَتِ» من را به عبودیت خودت نسبت بده. یعنی من را به عنوان بنده بپذیر، عبودیت من را بپذیر. خدا هم پذیرفت، صبح آیه نازل شد «سُبحانَ الذِّی بِعَبدِه». این یک دعای پیغمبر است که  عزیزان حتماً مداومت کنند. عبودیت آمد  همه چیز می آید.
شریعتی: «اللّهُمَّ اضِفنی الی عُبودیَتِ».
حجت الاسلام عاملی: «اللّهُمَّ اضِفنی الی عُبودیَتِ» من را به عبودیت خودت نسبت بده، یعنی بگوی بنده ی من.
اگر یک بار گویی بنده من    رود از عرش بالا خنده ی من

یک دعا هم به کسانی یاد می دهم که شاید ذائقه شان با این بسازد. دعای پیغمبر ماست. «اللّهُمَّ اَعطِني اَعیَینی حَتّی» خدایا من از تو دو چشم می خواهم  مانند ابر بهاری. می خواهم روضه خوان خودم بشوم. مردم همه دنبال طربخانه خویشند. من این شعر را در  حق پیغمبر می خوانم.
مردم همه دنبال طربخانه خویشند
من مرثیه خوان دل دیوانه خویشم
در گریه چه بوده که پیغمبر به گریه پناه برد. اهل معرفت می دانند. هر کاری کرد، هر کاری کرد، نشد، نشد، آخر سر به گریه پناه آورد. امام حسین می گوید  یک روز محضر پدرم نرفتم «إلّا وَجَدتُ باکیاً» دیدم به گریه پناه برده  است.
شریعتی:
زان  پیشتر که عالم فانی شود خراب
ما را ز جام باده گلگون خراب کن
خداحافظ.

 

برای مشاهده فایل تصویری روی لینک زیر کلیک کنید

 

کلیک کنید

 

فایل صوتی این برنامه

لینک کوتاه :

darolershad.org/?p=8833

جدیدترین عناوین خبری

پربازدیدترین خبرها

مطالب مرتبط

ثبت دیدگاه

یک پاسخ ارائه کنید