تغییر سایز-+=

 عید غدیر، عید ولایت

«واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا»

بـاده بده سـاقیا ولـی زخـم غدیر         چنـگ بزن مطـربا ولی بیـاد امیـر

تو نیز ای چرخ پیر بیا ز بالا به زیر        داد مسرت بده باده عشرت بگیر

عید غدیر، عید ولایت، رهبری، انسانیت، اکمال دین واتمام نعمت الهی بوده واز اعیاد بزرگ اسلامی به شمار رفته ومختص شیعه نیست. امام صادق (علیه السلام)عید غدیر را بزرگتر و شریفتر از عید فطر وعید قربان شمرده واز قول پیامبر خدا(صلی الله علیه واله وسلم) روایت میکنند که به امیر المومنین (علیه السلام) توصیه کرده اند مردم این روز را عید بگیرند وفرمودند:«یوم غدیر خم افضل اعیاد امتی» این روز مورد عنایت خاص رسول اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) بوده وائمه(علیهم السلام) نیز پیوسته یادآوران آن واقعه مهم بودند و به پیروان خود دستور میدادند که این روز را عید گرفته ودور هم جمع شوند وبه یکدیگر تبریک وشاد باش بگویند تا عظمت این روز وحقانیت اهل بیت(علیهم السلام) فراموش نشود؛

امام صادق(علیه السلام)می فرماید:« نام این عید در آسمان یوم العهد المعهود ودر زمین یوم المیثاق المأخوذ والجمع المشهود است»

غدیر کاشت بذر ولایت در جانها و نورافشانی خورشید به تمامی انسانهاست. در عرصه غدیر حقیقت ولایت در متن دین تعبیه گردیده وآن را تبدیل به دین کاملی نمودکه تبیین وتفسیر، تحلیل وتأویل آن را صاحبان مقام ولایت بر عهده گرفتند واساساً دین بدون چنین والیانی ابتر باقی می ماند.

مسئله مهم دیگری که امروزه بایدآن را مدنظر قرار داد این است که ایادی استکبار به جهت ترس از قدرت اسلام نهایت تلاش خود را برای ایجاد تفرقه دربین مسلمین بکار می برند پس وظیفه همه مسلمانان جهان است با هوشیاری کامل این توطئه خطرناک را خنثی نمایند؛ یکی از این روشها تعارف وشناخت متقابل مسلمین از عقاید یکدیگر با مباحث علمی ومنطقی وکاملاً برادرانه برای ایجاد تئالف ودوستی می باشد بر همین اساس در این مطلب کوتاه سعی بر آن است به یکی از موارد مطروحه در رابطه با حادثه غدیر اشاره گردد.

کمتر کسی از عامه وخاصه (برادران اهل تسنن وتشیع) وجود دارد که در سندیت حدیث غدیر اشکال نماید ومی توان گفت که این حدیث جزو احادیث متواتربین علمای اسلامی به حساب می آید با این وجود گاهی در برخی از اجزای واقعه غدیر مواردی مطرح می شود که جای بحث دارد ازجمله این که واژه مولا در عبارت«من کنت مولاه فهذا علی مولاه» به معنای دوست ویاور بوده ومفهوم سرپرست ورهبر از آن استنباط نمی گردد. اکنون در چند بند بطور مختصر به این موضوع پرداخت می نمائیم.

در ابتدا باید گفت که مولا حداقل 27 معنا دارد از جمله (پروردگار،عمو، پسرعمو، فرزند،آزاد شده، مالک، پیرو، همسایه، یاور و… ) و ما سعی خواهیم کرد در این مقاله کوتاه بیان کنیم که پیامبر(صلی الله علیه وآله) معنای سرپرست و پیشوا را از کلمه مولا اراده فرموده اند.

1- منظور پیامبر(صلی الله علیه وآله) از مولا در خطبه غدیر جانشینی و رهبریت علی (علیه السلام) بعد از خود می باشد نه به معنی دوست، چون معنا ندارد که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)آن جمعیت فراوان را در بیابان سوزان حجاز جمع نمایند و فرمان دهند افرادی که پیشاپیش رفته اند بازگردند و صبر نمایند تا آنها که عقب مانده اند برسند سپس عنوان کنند که علی (علیه السلام) را دوست داشته باشید. مگر دوست داشتن اختصاص به علی (علیه السلام) دارد. هر مسلمانی موظف است سایر مسلمانان را دوست داشته باشد و اعلام لزوم دوست داشتن علی (علیه السلام) به عنوان یک شهروند مسلمان نه رهبر و پیشوا در آخرین روزهای زندگی برپیامبر(صلی الله علیه وآله) بی معنی به نظر می رسد.

2- بسیاری از جمعیت حاضر در غدیر خم به شهرهای دور می رفتند و پیامبر (صلی الله علیه وآله) را نمی دیدند تا آن حضرت آنان را مؤاخذه کنند که چرا علی (علیه السلام) را دوست نداشتید. همچنین مسأله دوست داشتن یا نداشتن نیز مسأله قلبی و پنهان است، تا انسان اظهار نکند،کسی متوجه نخواهد شد، بنابراین هراس پیامبر(صلی الله علیه وآله) از اعلان عمومی (…و الله یعصمک من الناس…مائده/67) و به تأخیر انداختن آن چه دلیلی خواهد داشت.

3- اگر مولا به معنی دوست بود در آن صورت وجهی نداشت که حضرت بفرماید هر کس من مولای او هستم بعد ازمن علی(علیه السلام) مولای اوست. اگر منظور حضرت محبت نسبت به علی(علیه السلام) بود همان زمان هم می توانست باشد نه بعد از پیامبر(صلی الله علیه وآله) بنابراین محبت وبعدیت با هم در تنافی هستند .

4- در آیه شریفه«… انما المومنون إخوۀ…» به برادری مومنان که بالاتر از محبت است اشاره گردیده، بنابراین وجهی برای اجتماع عظیم غدیر برای بیان محبت باقی نمی ماند.

5- چه اقتضایی داشت که رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) درآغاز سخنشان از مرگ خویش خبر دهند که بزودی ممکن است رسول پروردگارم به سراغ من بیاید ومن اجابت کنم، من مسئولم وشما نیز مسئول ومورد بازخواست واقع خواهید شد. راستی درباره تبلیغ کدام حکم،پیامبر(صلی الله علیه وآله) مورد بازپرسی قرار می گرفت وامّت راجع به اطاعت از کدام وظیفه بازجویی می شدند. چرا ازآنها پرسیدند آیا شما به یگانگی خداوند شهادت نمی دهید وشهادت نمی دهید که محمد(صلی الله علیه وآله) بنده ورسول اوست، اینکه بهشت حق است وآتش حق، مرگ حق است وزنده شدن پس از مرگ حق واینکه قیامت خواهد آمد وتردیدی درآن نیست وخداوند تمام کسانی را که در قبرها هستند زنده می کند.

6- آیات قرآن کریم که قبل وبعد از خطبه غدیر نازل شده اند که خود دلیل بر اعلام جانشینی علی(علیه السلام) است مانند آیه شریفه 67 سوره مبارکه مائده«یا ایها الرسول بلّغ ما انزل الیک من ربّک …» که می فرماید اگر وظیفه ات را انجام ندهی رسالت تو ناقص است؛ آیا اگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) اعلام دوستی علی(علیه السلام) را نمی کرد رسالتش ناقص بود؟! این چه امری است که پیامبر از تبلیغ آن خوف وترس فتنه را داشته است و برای بیان آن به حفظ ونگهداری از جانب خدا از آزار منافقان نیاز داشته است.

7- پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)قبل از معرفی علی(علیه السلام) با بکارگیری ماده ولایت از مردم پرسیدند چه کسی نسبت به مومنان ازخودشان سزاوارتر است مردم پیامبر را معرفی کردند، سپس پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) فرمودند«من کنت مولاه فهذا علی مولاه» با کمی دقت در سیاق دو جمله میتوان فهمید که منظور پیامبراکرم(صلی الله علیه واله وسلم) از مولا معنای سرپرست وپیشوا می باشد به عبارت دیگر ماده ولایت در جمله دوم که در قالب کلمه مولا بیان شده درست به همان معنا است که در جمله اول بیان شده است وشیعه وسنی اتفاق دارند که ماده ولایت در جمله اول به معنای تصرف در امور است نه به معنای دوستی.

8- در بسیاری از کتب روایی برادران اهل سنت نقل شده که پیامبر بعد از نزول آیه تبلیغ فرمودند جبرائیل از طرف خداوند دستور آورده که در این جایگاه بایستم وبه هر سیاه وسفید اعلام کنم که علی(علیه السلام) برادر، جانشین و امام پس از من است.

9- یکی از مواردی که باید به آن توجه کرد این است که برداشت حاضران از واقعه غدیر چه بود  اشعاری که شاعران وادیبان از آن زمان تا حال درباره غدیر سروده اند همه آن ها خطبه غدیر را مربوط به ولایت وامامت وجانشینی علی(علیه السلام) فهمیده اند مانند حسان بن ثابت شاعر حاضر در صحنه که ازپیامبر اجازه می خواهد تا ماجرا را به شعر درآورد ومی گوید«علی اماما وهادیا» و در این شعر مولا را به معنای امام دانسته است واز طرفی برادران اهل سنت سخنان صحابه را حجت می دانند، مخصوصا این که حسان این شعر را در مرأی ومنظر ومسمع پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) انشاء کرد.

وسخن خلیفه دوم نیز که در این حادثه بزرگ که خطاب به علی(علیه السلام) گفت، “بخ بخ لک یاعلی اصبحت مولای ومولا کل مومن ومومنۀ”دقیقا به معنای امام و پیشوا ناظر است.

10- آیا بیعت مردم وبزرگان مهاجرین وانصار با علی(علیه السلام) در غدیر خم در راستای دوستی بود آیا دوستی نیاز به بیعت دارد؟!

11- معنای رایج واژه مولا همان سرپرست است وقبل از هر چیز همین معنا به ذهن می رسد وخود حضرت علی (علیه السلام) نیز از کلام پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) همین معنا را فهمیده و با آن احتجاج واستدلال کرده که از آن جمله می توان به یکی از نامه های آن حضرت به معاویه اشاره نمود که رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) در روز غدیر سرپرستی مرا بر شما واجب کرد ومعلوم است اختلاف علی(علیه السلام) با معاویه بر سر دوستی امیر المومنین نبود بلکه برای رهبری امت وجانشینی پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) بود.

12- احتجاج حضرت امیر(علیه السلام) وحضرت زهرا(سلام الله علیها) به حدیث غدیر که در کتب برادران اهل سنت آمده، دلیل است بر اینکه از مولا معنی پیشوا را فهمیده اند نه دوستی را. و الّا احتجاج باطل است.

حضرت زهرا(سلام الله علیها) در احتجاج خود با بعضی از اصحاب رسول خدا(صلی الله علیه وآله)فرمودند:« وهل ترک ابی یوم غدیر خم لاحد عذرا» سکوت اصحاب در برابر این احتجاج نشان فهم آنها به سان فهم حضرت زهرا(سلام الله علیها) است.

همچنین حضرت علي عليه السلام در مجامعي مردم را سوگند داده اند كه هركس حديث پيامبر«هركه من مولاي اويم علي مولاي اوست خدايا دوستانش را دوست ودشمنانش را دشمن بدار» شنيده گواهي دهد سپس كسانيكه حاضر به شهادت نشدند در حاليكه جريان غدير را ديده بودند را نفرين كردند وكتمان كنندگان به مرض پيسي وكوري گرفتار شده اند آيا معني دارد كه دوستي درباره كسي را كتمان كنند وآنگاه دچار نفرين شوند (المعارف ابن قتيبه ص 194 – شرح ابن ابي الحديد ج1 ص362 – احقاق الحق ج 6 ص 560- ارجح المطالب ص580-السيرة الحلبية ج3ص 337- انساب الاشراف ج2،ص 156).

13- پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) بعد از خطبه غدير فرمودند:”و ليبلغ الشاهد الغائب “بر تمام شاهدان واجب است كه اين پيام را به غائبان برسانند- آيا براي شما باوركردني است كه پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله) امري را از قبيل موالات ومحبت وياري كه ميان مسلمانان رواج دارد وبراي همه آنان بوسيله كتاب وسنت روشن مي باشد، اين چنين براي ابلاغ آن به غائبان تأكيد كند واين مقدار اهتمام ورزد؟ پس اين فراز خطبه گواه اين است كه مسئله اي كه پيامبر برآن اهتمام ورزيده اند جز امامت نيست.

14- پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله) بعد از ابلاغ خدا را گواه گرفته كه “خداوندا تو بر ايشان شاهد باش كه من تبليغ اين امر را نمودم و نصيحت كردم” اين شاهد گرفتن خدا از طرف پيامبر دليل بر اين است كه مطلب تازه و مهمي (يعني ولايت)غير از دوستي را ابلاغ كرده اند  و الّا ساير معاني مولا از قبيل ياري ومحبت كه در ميان مسلمانان عموميت دارد، هيچ نيازي براي شاهدگرفتن برآن درخصوص علي (عليه السلام) قابل تصور نيست.

15- حضرت آيت الله العظمي اراكي (ره) مي فرمايند: به طور قطع و يقين مولائي كه حضرت رسول الله الاعظم فرمودند به معناي سرپرستي و ولايت است و اگر به معناي دوستي باشد جمله غلط است “يعني كسي كه من دوست او هستم اين علي هم بايد دوست او باشد” اين جمله تكليف است براي علي (عليه السلام) نه براي مردم و اگر رسول الله (صلي الله عليه و آله) مي خواستند تكليف مردم را روشن كنند بايد مي فرمودند”من كان مولاي فليكن مولا علي”يعني كسي كه دوست من است بايد دوست علي باشد.

16- پيـامبر اكـرم (صـلي الله عليه و آله) بعـد از تبليغ مأموريت خويش دعا فرمودند”اللهم وال من والاه و عاد من عاداه-خدايا دوستان علي را دوست بدار و با دشمنانش دشمن باش” چنين دعائي كه بصورت عام و بدون قيد بيان مي شود فقط مناسب كسي است كه آن شخص از اركان دين ونشانه اسلام وامام امت باشد ورويگرداني از او سبب شكستن بازوي حق وگسستن دستگيره اسلام باشد (كساني كه مولا را در غير معناي رهبر وسرپرست معنا مي كنند چه طور اين دعا را توجيه مي كنند؟ ) و درساير مومنان كه چنين مقامي ندارند همانند اين دعا وارد نشده گرچه محبت ورزيدن به يكديگر بر ايشان واجب است.

17- اختلاف درمقصود پيامبر ازكلمه مولي ناشي ازاين است كه از خطبه پيامبر درروز غدير بدون توجه به شرايط زماني ومكاني فقط به جمله «من كنت مولاه فهذا علي مولاه» توجه شده است خود خطبه حضرت رسول اكرم بهترين دليل براين است كه مراد حضرت سرپرستي ورهبري است. جناب تفتازاني ازعلماء اهل سنت مي گويد «وسزاوار است كه در حديث غدير از كلمه«مولي» همين معنا{سزاوارتر وسرپرست} اراده شود تا با صدر حديث مطابقت پيدا كند به جهت اينكه با پنج معناي اول{مولي،يعني آزادكننده، آزادشده،هم قسم،پسرعمو،همسايه } مناسبت ندارد واين امري است ظاهر ونيز با معناي ششم يعني«ناصر» سازگاري ندارد زيرا معنا ندارد كه پيامبر (صلي الله عليه وآله) مردم را درآن مكان براي ابلاغ اين معنا جمع كرده باشد، اين مطلب نيز واضح است …{او در آخر مي گويد:} « مخفي نماند كه ولايت برمردم وسرپرستي ومالكيت تدبير امر مردم وتصرف در شئوون آنان همانند منزلت پيامبر (صلي الله عليه وآله) با معـناي امامـت سـازگاري دارد» شـرح مقاصد ج 2،ص 290

18- در تفاسير متعدد ازشيعه وسني درباره شأن نزول« سأل سائل بعذاب واقع» آمده كه نعمان بن حارث فهري به پيامبر اكرم عرض كرد آيا آنچه امروز درباره پسر عمويت علي گفتي ازخودت بود؟يا ازطرف خدا؟ پيامبر فرمود:«بلكه از جانب خداست» آنگاه نعمان از خداي متعال درخواست عذاب كرد وسنگي بر او از آسمان فرود آمد. اگر مقصود از مولا در حديث غدير محبت ويا نصرت بود چه ضرورتي داشت كه حارث بن نعمان  اين گونه با رسول خدا (صلي الله عليه وآله) محاجه كرده ودر نهايت امر ازخداوند متعال طلب مرگ كند؟ به طور حتم او ازحديث غدير معناي سرپرستي وامامت حضرت علي (عليه السلام) را فهميده بود لذا به جهت عنادي كه با حضرت داشت تحمل نياورده، حسد او باعث شد كه چنين درخواستي ازخداوند نمايد.(الكشف والبيان ذيل آيه-وفيات الاعيان ذيل آيه- شواهد التنزيل ج2 ص 381-385- فرائدالسمطين ج1 ص 82 ح63-الفصول المهمة ص41- جواهرالعقدين ص 179- السيرة الحلبية ج 3،ص 274- ينابيع المودة ص274 و…).

19- برخي از علماء اهل سنت تا حدودي انصاف به خرج داده ودلالت حديث را بر امامت وسرپرستي حضرت امير (عليه السلام) قبول كرده اند گرچه ازطرفي ديگر درصدد توجيه آن بر آمده اند اينك به اسامي برخي ازآنها اشاره مي كنيم:

الف) محمدبن محمد غزالي درتذكرة الخواص ص 62

ب) ابوالمجد مجدود بن آدم معروف به حكيم نسائي در حديقة الحقيقه

20- فريدالدين عطار نيشابوري در مثنوي  مظهر حق.

د) محمد بن طلحه شافعي در مطالب السؤول  ص 44 و45

ه) سبط ابن جوزي درتذكرة الخواص ص 30-34

و) محمد بن يوسف گنجي شافعي دركفاية الطالب ص 166 و167

ز) سعيدالدين فرغاني درشرح تأييد ابن فارض،فرغاني

ح) تقي الدين مقريزي در المواعظ والاعتبار بذكر الخطط والآثار ج2،ص 220

ط) سعدالدين تفتازاني درشرح مقاصد  ج2، ص 290

21- سخن پيامبر (صلي الله عليه وآله) پس ازبيان ولايت براساس روايت  ابوسعيد خدري و جابر:

« الله اكبر علي اكمال الدين واتمام النعمة ورضاالرب برسالتي والولاية لعلي بعدي»

الله اكبر بر كامل شدن دين وتمام شدن نعمت وخشنودي پروردگار به رسالت من وولايت علي پس ازمن(ر.ك: كتاب ما نزل من القرآن في علي عليه السلام حافظ ابو نعيم اصفهاني ص56- ومناقب خوارزمي ص 135ح 152)

22-كلام  پيامبر (صلي الله عليه و آله) پس از بيـان ولايت علي (عليه السلام)« هنئوني، هنئوني أن الله تعالي خصّني بالنبوة وخص اهل بيتي بالامامة» به من تبريك بگوئيد به من تبريك بگوئيد زيرا خداي تعالي مرا به پيامبري واهل بيتم را به امامت برگزيد(حافظ ابوسعيد خركوشي نيشابوري دركتاب خود«شرف المصطفي» آنرا نقل كرده است).

23- از عبدالله بن علاء نقل شده است كه وقتي زهري حديث غدير را براي او نقل كرد عبدالله به اوگفت: اين حديث را درشام نقل مكن، زيرا درآنجا به هردو گوشت مي شنوي كه به علي دشنام مي دهند، پس گفت : به خدا ازفضائل علي (عليه السلام) چيزي مي دانم كه اگرنقل مي كردم هر آينه كشته مي شدم (ر.ك: اسدالغابة ابن اثير 1/364 شماره 812) ومثل اين در مسند احمد جلد 4 ص 368 وج 5 ص 494 ح 18793 نقل شده است.

اين سخنان نشان مي دهد كه حديث غدير، نزد مردم معنايي داشته است كه نقل كننده آن ازگرفتارشدن به مجازاتي كه دشمني با وصي پيامبر در عراق وشام آن را به وجود آورده بود، در امان نبوده است با توجه به اين نكته معقول نيست كه واژه مولي به معناي رايجي كه هر مسلمان ازآن برخوردار است باشد بلكه به معناي امامت ورهبري است كه با اولويت مورد نظر يكي است.

24- امام حافظ واحدي پس از يادآوري حديث غدير مي گويد«از اين ولايتي كه پيامبر براي علي (عليه السلام) قرار داده سوال خواهد شد» ودرتفسير آيه «وقفوهم انهم مسئولون» آنها را نگه داريد كه بايد بازپرسي شوند، درروايتي آمده است از ولايت علي (عليه السلام) سـوال مي شــود (ر.ك: فرائد السـمطين حموينـي  ج 1/ 79 ح 47 – نظم دررالسمطين  جمال الدين زرندي ص109-الصواعق المحرقه ص 149) آيا اين سخنان غير از خلافت ورهبري با چيز ديگري سازگاري دارد؟!

25- ابوالحسن مسعودي شافعي در مروج الذهب مي نويسد : چيز هائي كه سبب فضيلت وبرتري اصحاب پيامبر (صلي الله عليه وآله) مي شوند عبارتند از : سبقت در ايمان وهجرت ،ياري كردن پيامبر،قرابت با او،قناعت،جانفشاني براي او، علم به قرآن وتنزيل … وعلي (عليه السلام) از تمام اينها سهم فراوان وبهره زيادي دارد وبرخي فضائل ويژه علي (عليه السلام) است مانند…و سخن پيامبر« من كنت مولاه فعلي مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه» اگر اين سخن پيامبر فضيلت ويژه اي براي علي عليه السلام است تنها درصورتي قابل توجيه است كه معناي رهبر وسرپرست از مولا اراده شود و الّا دوستي ومحبت طبق قرآن وسنت نسبت به همه مومنان واجب است.

26- كسي ازاحمدبن حنبل درباره حديث غدير پرسيد واو گفت: فقط آن را حفظ كن اما لزومي ندارد در آن تأمل كني«تكلم في هذا و دع الحديث كما جاء!» السنة ابن خلان ج1ص346 -347

اگر وهابي ها تفسير كرده اند وبر ضدشيعه تفسير كرده اند پس بر خلاف فرمايش رئيس خود كه مي گويد در آن تأمل نكن عمل كرده اند ازطرفي ديگر اگر مراد حرف شيعه نباشد چرا مي گويد : «دع الحديث كما جاء!»

27- ازجملی قرائنی که بطور صحیح دلالت بر این دارد که مراد از مولا رهبری وپیشوایی علی(علیه السلام) می باشد این است که پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم ) به حاضران دستور دادند که به علی(علیه السلام) به عنوان امیرالمومنین سلام دهند(سلّموا علی علیِّ بإمرۀ المومنین- ر.ک. الولایۀ محمدبن جریر طبری)

28- زمخشری(از علماء اهل سنت) در ربیع الابرار می نویسد: معاویه از زنی به نام دارمی حجونی پرسید که سبب علاقه ات به علی(علیه السلام) ودشمنی ات با من چیست؟ آن زن در پاسخ معاویه دلایلی را ذکر کرد ازجمله اینکه: پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) در روز غدیر خم در حضور مردم،خلافت را برای او قرار داد…و( نکته مهم این است که) معاویه سخن او را رد نکرد.

«وَ هَذا صِراطُ رَبِّکَ مُستَقِیماً قَد فَصَّلنَا الآیاتِ لِقَومٍ یَذَّکَّرُونَ»

منبع: دفتر تحقیق و پژوهش وابسته به دفتر امام جمعه اردبیل

لینک کوتاه :

darolershad.org/?p=9398

جدیدترین عناوین خبری

پربازدیدترین خبرها

مطالب مرتبط

ثبت دیدگاه

یک پاسخ ارائه کنید