به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه اردبیل، آیت الله سید حسن عاملی در مراسم آغاز سال تحصیلی جدید در مهرماه سال 1403 در جمع دانش آموزان دبیرستان دخترانه فاطمه الزهرا(س) حاضر شد و در پایان این مراسم دانش آموزان نماز ظهر و عصر را به امامت معظم له اقامه کردند.
آیت الله عاملی در این مراسم ضمن گرامی داشت آغاز سال تحصیلی جدید اظهار داشت: به عزیزانم از صمیم دل تبریک عرض میکنم به این خاطر که دوباره در سنگر علم حاضر شدهاند و در مسیر تحولات علمی قرار گرفتهاند این توفیق بزرگ خداوند متعال است که با حضور در سنگر مدرسه روز به روز به علم عزیزان اضافه می شود و مجهولات آنها به معلومات تبدیل می گردد. یک رمز بزرگ برای پیشرفت یک دانش آموز این است که با تمام وجود اعتقاد داشته باشد که علم شرافت ذاتی دارد و امر قدسی است.
روزی پیامبر(ص) فرمودند که الان یک نفر اهل بهشت وارد مجلس میشود همه نگاه همه به طرف در دوخته شد دیدند یک جوانی وارد شد و در محضر رسول خدا(ص) نشست وقتی مجلس تمام شد یک نفر او را تا خانه اش دنبال کرد و به آن شخص گفت من مهمان توام سپس خطاب به او گفت رسول خدا(ص) تو را به عنوان جوان بهشتی معرفی کرد آن جوان به محض شنیدن این سخن خیلی ناراحت شد به جهت این که می ترسید ستایش ها و کرنش ها و تعریف و تمجیدها او را هلاک بکند به همین جهت به محضر رسول خدا(ص) رسید و عرض کرد یا رسول الله من نمیخواستم مردم بدانند که من اهل بهشت هستم حالا که مردم فهمیدند دعا کنید که من بمیرم! حضرت فرمودند بعد سه روز از دنیا خواهی رفت، عرض کرد: یا رسول الله من در این سه روز چه کار کنم؟ حضرت فرمود: در این سه روز درس بخوان عزیزان من دقت کنند که در این سه روز نه اخذ دیپلم مقدور است و نه لیسانس و نه دکتری بلکه هدف این است که این پیام دریافت شود که علم شرافت ذاتی دارد . یکی از برکات علم این است که به موازات اندوخته های علمی عقل انسان رشد می کند و بدون علم عقل انسان رشدی ندارد خداوند در این باب فرموده: “وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ”
در هر جا رشد علمی هست رشد عقلی هم هست و این بسیار مهم است چون فقدان عقل مساوی با فراگیری رجس و نجاست است به همین جهت خداوند فرموده “ویجعل الرجس علی الذین لایعقلون”
در اهمیت علم همین بس که خداوند ۴۰ سال در کلاس خصوصی قلب رسول خود را با علم پر کرد به حدی که قلب ایشان از عرش الهی و از کائنات بزرگتر شد.
در عالم چقدر کهکشان وجود دارد ؟ میگویند تعداد کهکشان ها از تعداد سنگریزههای این عالم بیشتر است همه آنها را در نظر بگیرید علم رسول گرامی اسلام از لحاظ حجم از همه اینها بیشتر است اگر ما باشیم می گوییم این مقدار تحصیل علم بس است اما خداوند متعال آیه نازل کرد و خطاب به رسول خدا(ص) فرمود بگو ” رَبِّ زِدْنِی عِلْماً و عملاً صالحاً” یعنی به زبان بیاور و بگو خداوندا علم من را زیاد کن عجیب است که خداوند با وجود آن همه علم در قلب رسول خدا(ص) به او می گوید این مقدار کم است از من بخواه که بیشتر کنم!
نگاه این گونه به شرافت علم در هیچ فکر و مکتبی وجود ندارد و مخصوص اسلام است.
وقتی آن آیه نازل شد پیامبر(ص) دست خود را بالا برد و گفت خدایا بر من مبارک نکن آن روزی را که بر من بگذرد و بر علم من اضافه نشود! خداوند فقط در یک جا به پیامبر فرمود ” وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا ” و آن هم علم بود “وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا”
مجموع این موارد اقتضاء میکند که رتبه علمی ما در دنیا یک باشد .
فرزندان من! ۴۰ درصد از خاک ایران در زمان شاه اسماعیل در دست ما باقی مانده است؛ پاکستان ، افغانستان ،تاجیکستان ترکمنستان، ارمنستان، آذربایجان کل اقلیم کردستان تا عراق همه و همه متعلق به ایران بود.
ببینید اجداد ما چه امپراتوری بزرگی تشکیل داده بودند طبعاً تشکیل آن و اداره آن درایت بسیار عظیمی را طلب می کند حال صحبت سر این است چگونه شد که اینها از دست ما رفت؟ دو علت اساسی باعث افول ما شد اول رهبران ناصالح و دوم اینکه ما نتوانستیم پایاپای تحولات علمی دنیا حرکت بکنیم چشم باز کردیم دیدیم که بسیاری از کشورها از لحاظ علمی از ما جلو افتادهاند.
شاه اسماعیل وقتی در جنگ چالدران جنگ میکرد با شمشیر جنگ میکرد ولی دولت عثمانی با توپ جنگ میکرد.
مقام معظم رهبری متوجه این نکته خطیر است و لذا فرمودند که ما باید در تولید دانش جهانی سهیم باشیم ایشان فرمودند علم تا هر مرزی پیش رفته ما باید در پیش برد علم در ورای آن مرز سهیم باشیم و فرمودند که این کشور از لحاظ علمی باید در قله باشد من غالب اوقاتی که به محضر مقام معظم رهبری رسیده ام دیده ام که مراکز دانش بنیان و مسئولین دانشگاهی خدمت ایشان هستند نتیجه این شده است که ایران به جایی رسیده است که آمریکا و اروپا درخواست می کنند که از اسرائیل انتقام نگیر و از غلط کاری اسرائیل و جنایت او درگذر!
یعنی جای تعجب است که ابرقدرتها به پای یک کشور جهان سومی افتادهاند که حمله نکن! این نتیجه علم است اگر این علم از اول با ما بود شصت درصد کشور ما از دست نمی رفت.
خرمشهر را سه بار اشغال کردند دوبار بریتانیا یک بار عثمانی ؛ بریتانیا وارد خرمشهر شد و گفت یا خرمشهر یا افغانستان ! صاحب منصبان ایران آن زمان متحیر ماندند که چه کار کنند؟ چون هیچ اقتداری نداشتند کشور واقعاً فلک زده فقر زده بود و در آتش فقر می سوخت آخر سر اهل حل و عقد کشور به این نتیجه رسیدند که باید از خیر هرات گذشت چون خرمشهر بندر است و لذا با ذلت گفتند افغانستان را بردار! دولت عثمانی وارد خرمشهر شد و گفت یا اقلیم کردستان یا خرمشهر! باز همه در کشور متحیر و عاجز ماندند چه کار کنند باز گفتند خرمشهر بندر است اقلیم کردستان را بدهیم! اگر الان بروید اقلیم کردستان می بینید که چه منطقه پر آبی است، آن قدر برکت دارد! این گونه کشور به آب رفت و به ذلت افتاد کار به جایی رسید که ناصرالدین شاه گفت مرده شور این مملکت را ببرد، به جنوب میروم انگلیس میگوید چرا آمدهای؟ به شمال میروم شوروی میگوید چرا آمده ای؟ این چه مملکتی شد! در مملکت خودم جنوب میروم انگلیس میگوید چرا آمدهای؟ شمال می روم شوروی میگوید چرا آمده ای عزیزانم! اگر علم نباشد و اگر ملتی از تحولات علمی محروم شود کشور به این روز می افتد.
اکنون که در سنگر علم نشستهاید قدرش را بدانید، حیات، شرف، عزت، استقلال و حاکمیت ملی ما همه به علمی وابسته است که شما میخواهید آن را بخوانید.
جای بسیار شکر است که بر خلاف رژیم گذشته در جمهوری اسلامی خانمها توانسته اند سنگرهای بزرگ علمی را فتح بکنند شصت درصد قبولی کنکور از خانم هاست آنها توانسته اند بیشترین صندلی های دانشگاهها را تصاحب کنند جمهوری اسلامی این زمینه را برای خانمها فراهم کرده است.
امروز در پستهای حساس علمی خانمها حضور دارند در رقابت های علمی دنیا نیز خانمهای ما استثنایی هستند ای کاش کسی که میگفت حجاب، نصف جامعه را تعطیل میکند می آمد و این معما را برای ما حل می کرد که چگونه دختران ما با حفظ عفت و حجاب قله های بزرگ علمی را فتح کردند اتفاقاً عکس آن قضیه صحیح است یعنی خانمی که فرهنگ برهنگی را انتخاب کرده و با آرایش غلیظ و تبرج جاهلی خیابان را با اتاق عروسی اشتباه گرفته است او جامعه را تعطیل میکند او باید در جامعه حضور انسانی داشته باشد ولی از سر اشتباه حضور جنسیتی دارد و با حضور جنسیتی انسان را به راه ها و جاهای آلوده سوق میدهد طبعاً با چنین حضوری نمی توان سنگرهای علمی را تسخیر و اهل فتح و ظفر شد.
ما به دنیا افتخار می کنیم که در حال حاضر در راس نخبگان علمی کشور یک خانم نخبه با تحصیلات عالیه با مدارج علمی متعدد از دانشگاه های معتبر دنیا وجود دارد و بزرگان نظام همه در برابر هیبت علمی او خاضع اند اقتدار علمی این گونه برای یک خانم جایگاه استثنایی کشوری درست می کند این جایگاه هیچ وقت با تمرکز تلاش برای فریبایی بیشتر و جلب توجه بیشتر و نگاه و نوازش چشم مردان حاصل نمی شود.
این را بدانید آینده از آن علم است اگر میخواهید دستتان برای خدمت باز باشد درس بخوانید میخواهید جایگاه داشته باشید درس بخوانید اگر می خواهید در تاریخ نامتان ماندگار شود درس بخوانید چون زمان همه چیز را پوسیده میکند همانطور که زمان این ساختمان را بعد از چند سال پوسیده خواهد کرد روزی این ساختمان را خراب خواهند کرد چون دیگر به درد نخواهد خورد انسانها هم این گونه هستند اما بعضی انسانها میمانند و به جنگ زمان می روند اگر میخواهید با زمان جنگ کنید و نامتان ماندگار باشد درس بخوانید خداوند رمز جاودانگی را در قرآن این گونه بیان کرده است ” و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض” یعنی هر چیزی که برای انسان های نافع باشد او خواهد ماند اگر می خواهید ینفع الناس باشید درس بخوانید. اگر میخواهید سعه وجودی پیدا کنید درس بخوانید.
سعه وجودی یعنی یک نفر بشود هزار نفر ، الان به هر خانهای بروید شهید مطهری در آنجا حضور دارد چون با علم سعه وجودی پیدا کرده است اگر میخواهید یک کشور به شما مدیون باشد درس بخوانید اگر میخواهید ملت به شما مدیون باشد درس بخوانید.
الان بعضی شخصیتها داریم که ملت به آنها مدیون هستند ببینید کشور ما به حضرت امام(ره) مدیون هست یا نه؟ امام درست در یک سرازیری تاریخی وحشتناک ترمز را کشیدند.
انگلیس و آمریکا به طور مدام به پهلوی اول و دوم دستور می دادند بخشی از از ایران را به فلان کشور بده یا به آن استقلال بده عجیب است که به شاه گفتند باید بخش مهمی از سیستان را به افغانستان بدهی و شاه این کار را کرد وزیر دربار او علم گریه کرد که این کار را نکن شاه گفت چرا گریه می کنی؟ گفت انگار بخشی از بدن مرا جلوی حیوان می اندازند شاه برگشت گفت چقدر از کل سیستان عائدات داریم؟ گفت سالی چهل هزار تومان! شاه برگشت گفت: عقلت کجا رفته؟ آیا سر چهل هزار تومان دعوا کنیم؟ آمریکا و انگلیس به شاه گفتند به بحرین استقلال بده! به رضاخان گفتند “آغری داغ” یا همان آرارات را به ترکیه بده و ترکیه حالا از همان نقطه به دالان زنگزور متصل می شود و تمام مصیبت دالان زنگزور از همان جا شروع شده است یکی از روسای پان ترکیست ها گفته اگر ما برای آتاترک به خاطر اینکه این نقطه را از رضا خان گرفته هزاران مجسمه درست کنیم کم است.
حساسترین نکته استراتژی جهان بحرین است استان شانزدهم ایران بود در کتب درسی جغرافیا در مدارس ایران نوشته شده بود بحرین استان چهاردهم ایران، آمریکا، انگلستان و فرانسه برای خودشان پایگاه نظامی میگشتند به شاه گفتند به بحرین استقلال بده! اگر بحرین در دست ایران میماند دو طرف شاهراه اقتصادی دنیا در دست ایران قرار می گرفت و این از جهت اقتصادی منشا تحولات بسیار عظیمی می گشت به شاه گفتند که ورقه استقلال بحرین را امضا کن شاه گفت این برای من خودکشی است گفتند باید این کار را بکنی شاه گفت این خیانت به کشور است گفتند راه دیگری نداری و او هیچ قدرتی نداشت ! و فقط کارگزار آمریکا و بریتانیا بود عجیب این است که شاه خودش بعد از اعطاء استقلال به بحرین، خودش به این استقلال تبریک گفت یعنی کشور را تجزیه کرد و برای تجزیه تبریک گفت این حادثه در سال ۱۳۵۰ اتفاق افتاد یعنی اگر ۷ سال میماند و بسیجیها از راه میرسیدند این فاجعه منتفی بود آن زمان یعنی در سال ۱۳۵۰ بعد از اعطاء استقلال به بحرین ملت ایران بسیار ناراحت شدند تمام محافل سخن از این بود که چرا به بخش حساس کشور یعنی بحرین استقلال دادید؟ شاه یک نخست وزیر داشت به نام هویدا که غالباً پیپ در دستش بود آمد و در تلویزیون نشست و گفت چرا های و هوی راه انداخته اید عروس خود ما بود او را به خانه بخت فرستادیم!
کسی باید به او می گفت حالا که از سر بی کفایتی کشور را تجزیه کردهاید چرا به شعور مردم اهانت میکنید؟ مملکت را از دست داده سپس در توجیه آن میگوید عروس به خانه بخت فرستاده ایم یعنی او مطیع ما خواهد بود ما در اثر حاکمیت رهبران ناصالح و در اثر محرومیت از تحولات علمی دنیا این گونه ذلیل بودیم.
حالا آن روزهای سیاه گذشته است و ایران عزیز ما به برکت جمهوری اسلامی در چینش ملت ها و دولت ها در جایگاه ویژه قرار گرفته است یک محقق کانادایی می گوید جمهوری اسلامی عقب ماندگی 500 ساله ایران را جبران کرده است.
وی ضمن ارائه رهنمودهایی خطاب به دانش آموزان گفت: به شما فرزندان عزیز دو توصیه دارم، یکی اینکه برای اخلاق ، تهذیب و معرفت نفس حساب بسیار ویژه باز کنید اگر مهذب نباشید اگر قدرت روحی و کف نفس نداشته باشید ممکن است همین درسی که میخوانید شما را به جهنم ببرد.
آیا می دانید که اگر خلاف و خیانت از طرف یک متخصص باشد بیشترین ضربه را به جامعه و بیت المال خواهد زد؟ انواع تخصص های حساس را در نظر بگیرید و فرض کنید که دنیا به اهل آن تخصص ها از یک جایی چشمک زده است و قدرت روحی و تهذیب نفس هم ندارند فاجعه واقعاً وحشتناک خواهد بود باید گفت که بعضی از این فاجعه ها بوی خون خواهد داد.
علم قدرت است(العلم سلطان) پس علم به شما قدرت میدهد و قدرت در هر کجا باشد باید مهار شود و الا فساد و افساد قطعی است پس باید این قدرت را که علم به شما داده با واهمه قدسی و کف نفس معنوی مهار کنید اگر از لحاظ اخلاقی کار نکنید این مهار درست نمی شود.
کتاب معراج السعاده نراقی را بخرید و در خانه بگذارید و روزی یک صفحه بخوانید در جلسات اخلاق و قرآن شرکت کنید اگر از جهت معنوی رشد نکنید علم میتواندآدم جهنم کن باشد به آن میگویند وبال یعنی آدم جهنم کن!
در دعا میخوانید که خدایا علم را بر من وبال نکن ؛ من چون در کار اجرایی هستم خطر مهذب نبودن یک متخصص را با تمام وجود لمس کرده ام و یقین دارم بدون تهذیب نفس سوءالعاقبه شدن یک متخصص قطعی است. شما باید با دو بال علم و تهذیب حرکت کنید در این باب از مربیان تربیتی التماس داریم از دستهایشان میبوسم آنها میتوانند قدرت روحی خوبی در جان شما درست کنند.
دنیا حتماً بعد از تهذیب به شما چشمک خواهد زد غربال خدا در هر لحظه تکان می خورد و انسان های زیادی رو سیاه می شوند و با روسیاهی در ساحت ابدیت حاضر می شوند.
پیامبر با اصحاب به جنگ رفت و یک مرد را در مدینه گذاشت تا به خانه ها رسیدگی کند و به او گفت به خانه ها سر بزن و آذوقه آنها را تامین کن! آن مرد درها را میزد و آذوقه را تحویل میداد یک بار وقتی که در را زد در برابر دیدگانش یک زن بسیار زیباروی ظاهر شد چون دیده بدید دل درآویزد در او در نتیجه وسوسه شد دستش را برد جلو خانم خیلی مهذب بود و گفت النار النار النار انگار این مرد را برق گرفت در کوچهها میدوید و میگفت النار النار النار تا پیامبر آمد از خجالتش نمیتوانست در صف اول نماز بایستد در آخر صف ایستاد پیامبر در نماز سوره تکاثر را خواند تا اینکه به جمله “ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم” رسید دیدند مرد بیچاره از شدت ناراحتی و خجلت جان به جان آفرین تسلیم کرد.
دنیا به انسان چشمک میزند، خداوند میفرماید”وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً”
یعنی لحظه به لحظه ورقه امتحانی را پر میکنید ، انسان اگر بخواهد از این امتحان سربلند بیرون بیاید راه آن کف نفس یعنی همان تقوا و تهذیب نفس است اگر تهذیب نفس نباشد همان امتحان جزو مضلات الفتن می شود یعنی انسان را در چشم خدا رو سیاه می کند.
یک توصیه دیگر من این است که از فرصت استفاده کنید سازنده فرصت باشید بازنده فرصت نباشید من بیشتر کتابهایم را در فرودگاه ها نوشته ام به طور مثال میخواهم به مسکو برای سخنرانی بروم و قرار است سه ساعت در هواپیما بنشینم اگر کار علمی نکنم بسیار غصه می خورم باید کنارم کتاب باشد یا در جایی هستم که میدانم چند ساعتی معطل میشوم در همه این موارد کتابی به همراه خود دارم.
یکی از اساتید دانشگاه تهران میگوید زبان اردو را در خط واحد یاد گرفتم! در اروپا دیدم همه جا کتاب گذاشته اند به فرودگاه میروید کتاب گذاشتهاند در مترو کتاب گذاشته اند در اتوبوس ها کتاب گذاشته اند کتاب خانه سیار درست کرده اند ما امت “اقرأ” هستیم نمی شود که امت اقرأ باشیم و سالی حداقل یک کتاب هم نخوانیم! این چه امتی شد؟
در مسکو دیدم که افراد در پیاده رو راه میرفتند اما کتاب به دست بودند و کتاب میخواندند. اگر کتاب بخوانید ثروت لغوی شما بیشتر میشود.
به نامه یک مدیر نگاه کنید به نامه یک نماینده نگاه کنید وقتی یک رئیس جمهور نامه مینویسد باید آن را برداشت و به عنوان تراث ادب فارسی نگه داشت یعنی این قدر باید فصیح باشد حالا نگاه کنید ببینید نامههای مدیران ما چقدر ارزش ادبی دارد؟ حرف زدن مدیران و سخنرانی آنها چه قدر ارزش ادبی دارد؟ چند کلمه فاخر می تواند استخدام بکند؟ در مورد کلمه درباره یکی از نویسندگان عرب نوشته اند از کلمه درفشی برافراشته بود.پسر سید عبدالحسین شرف الدین عاملی صاحب المراجعات و از فصحای عرب می گوید: کلمه پیش پدرم حس ششم بود.
فرصت را غنیمت بدانید، من دوستی دارم که با هفت زبان سخنرانی میکند من به حال او غبطه میخورم من دوستی دارم که ۱۴ زبان بلد است و رفته در چین هیئت علمی شده است.
فرزندان من! اصلی ترین توصیه و آخرین توصیه من به شما این است که دقت کنید که ما در این دنیا درس میخوانیم و زندگی تشکیل میدهیم همه اینها به خاطر این است که سالم به آخرت وارد شویم ما بچه این دنیا نیستیم بعد صد سال از این همه آدم که اینجا نشسته اند یک نفر هم باقی نمانده است خداوند ما را به دنیا فرستاد و فرمود بروید ولی سالم برگردید.
اگر پروفسور شوید و سالم برنگردید و اگر تمامی ثروت دنیا مال شما باشد و سالم برنگردید و با ابدیتی ویران مواجه شوید آن اندوخته ها هیچ ارزشی ندارد.
اگر آگاهی و توجهی که بعد از مرگ برای انسان حاصل میشود اگر آن را در اینجا پیدا کردید کار شما درست است.در آن صورت بالاترین لذت را از زندگی خواهید برد.
وقتی که انسان میمیرد متوجه می شود که ای وای زندگی چقدر جدی بود خداوند چقدر جدی بود خلقت چقدر جدی بود ولی او فقط بازی کرده است امیر المومنین(ع) فرمود: “انه و الله الجد لا اللعب و الحق لا الکذب”.
انسانی که در این دنیا بی هدف و بی مبالات زندگی کرده به محض مردن از شدت وحشت و پشیمانی غش او را می گیرد یعنی دق میکند.
خداوند در قرآن می فرماید “فذرهم یخوضوا و یلعبوا حتی یلاقوا یومهم الذی فیه یصعقون”
یک نکته عرض می کنم آن را از یاد نبرید اگر این نکته را گرفتید خیلی مطلب یاد گرفته اید و آن این است که اولین کاری که بعد از مرگ با یک میت میکنند روحش را میبرند و در محضر خدا قرار می دهند آن جلسه، جلسه خصوصی است همه ما یک جلسه خصوصی با خداوند داریم پیامبر میفرماید ماه شب چهاردهم را چگونه میبینید آن گونه با خداوند جلسه خواهید داشت .
وقتی که روح کافر را میبرند خداوند میگوید”الیس هذا بالحق” آیا ابدیت و قیامت و حساب و کتاب حق است یا نه؟ در حالی که او در دنیا میگفت اینها را روحانیون درست کردهاند! میگفت چه پیغمبری چه خدایی! اعتقاد داشتی که روح دیوانه در این عالم حکومت میکند نگاه کن “الیس هذا بالحق” حق است یا نه ؟ ” أَفَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنْتُمْ لَا تُبْصِرُونَ” سحر است یا تو نمیبینی! آن گاه سوال دوم شروع می شود خدا نگاه میکند و میبیند قیافه این فرد چقدر چرکین است الان همه به آینه نگاه میکنند و میگویند من چه قدر زیبا هستم
هر کسی را دعوی حسن و نمک
سنگ مرگ آمد نمک ها را محک
تو به چشم خویش خوب رویی لیک باش
تا شود در پیش رویت دست مرگ آیینه دار
آن جا میبیند خیالات، خطورات خاطرات و هر چیزی که از چشم و گوش و دهان وارد قلب شده همه آنها مواد صورتهای برزخی بوده است آنها برای او قیافه درست کرده است قیافه ای وحشتناک که قابل دیدن نیست .
ای دریده پوستین یوسفان
گرگ بر خیزی ازین خواب گران
گشته گرگان یک به یک خوهای تو
میدرانند از غضب اعضای تو
آمده است ولی به صورت خوک :
حشر پر حرص خس مردار خوار
صورت خوکی بود روز شمار
آنجا می بیند که تمام اعمال او بو داشته و بوی گند از افکار گندیده و اعمال متعفن در محشر ظهور کرده است، یوم تبلی السرائر. آخرت بوی گند ندارد گند دنیا در آنجا تجلی پیدا کرده است.
زانیان را گند اندام نهان
خمرخواران را بود گند دها
گند مخفی کان به دلها میرسید
گشت اندر حشر محسوس و پدید
همه ما روزی قیافه واقعی خود را خواهیم دید به تعبیر حافظ:
این جان عاریت که به حافظ سپرده دوست
روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم
خدا به صورتش نگاه میکند و می فرماید ” اما ذا کُنتُم تَعملَونَ” پس تو کجا بودی؟ چرا این گونه آمدی؟ چرا روسیاه آمدی؟ وقتی عمر انسان ناپاک به آخر می رسد هنگام مردن فرشتگان از دو طرف او را میزنند یکی از جلو یکی از عقب (یضربون وجوههم و ادبارهم)آن ملکی که از پشت میزند ملک دنیا است میگوید برو که دیگر وقتت تمام شده است و آن ملکی که به صورت شلاق میزند ملک اخروی که به صورتش می زند و میگوید چرا با این قیافه به اینجا آمده ای؟
من بعد از این همه تجربه اگر از من بپرسند بالاترین ثروت خوشبختی ، سعادت در این عالم چیست؟ میگویم این که انسان با تمام وجود استعداد کامل برای ورود به عالم آخرت و ساحت ابدیت را آماده کرده باشد آن آگاهی و هوشیاری که بعد از مرگ برایش حاصل میشود الان برای او حاصل شده باشد انگار الان در برزخ زندگی میکند
خدایا عمر فرزندانم را مبارک کن
خیر و رحمت را بر عمرشان نازل کن
همه آن ها را مصداق ” و جعلنی مبارکاً اینما کنت” قرار بده
خدایا عزیزانم را برای پدر و مادرشان قرة العین و امتداد احسن و مبارک قرار بده
خدایا ما مسئولین را برای ادا دین ملتمان کمک کن
آمین یا رب العالمین