تغییر سایز-+=

سمت خدا | تمدن پایه گذاری شده توسط رسول اکرم (ص) ( ظلم عظیم و عدالت ) – (۱4)

شریعتی: بسم اللّه الرّحمن الرّحیم. الّلهُمَّ صَلّ عَلی مُحَمّد وَ آلِ مُحَمّد و عجّل فرجهم. اللهم انّی اسئلُک ایماناً تباشر به قلبی. خانم‌ها آقاین سلام. وقت شما بخیر. آخر هفته‌ی خوبی داشته باشید. خیلی خوشحالیم که با هم و در کنار هم هستیم و با احترام و با افتخار در محضر و در معیت حاج آقای حجت الاسلام عاملی عزیزمان هستیم. سلام علیکم و رحمة الله. خیلی خیلی خوشحال آمدید.

حجت الاسلام عاملی: و علیکم السلام و رحمة الله. محضر همه‌ی عزیزانم عرض ادب و دعا و احترام دارم. دعا می‌کنم انشاءالله رفع گرفتاری‌ها شود، توفیق طاعت، عبادت، مناجات، خلوت، انس با خدای متعال نصیب همه شود. مخصوصاً در آستانه‌ی ورود به رجب مرجب هستیم. چه سعادتی و چه توفیقی نصیب ما شده است که خدا ما نگه داشته است که بتوانیم ماه رجب درک کنیم تا حضار زمان و مکان نشکند، کسی عمق این توفیق را نمی‌فهمند. در ماهی که خدای متعال هل من تائب، هل من مستغفر، هل من جلیس، اصلاً مگر می‌شود عمق اینها را در قالب کلمات دنیوی بیان کرد. ماه عزیزی که خدا فرموده است، حبل است بین من و بین بندگان من «فمن اعتصم به، وصل الی» یعنی ماه وصال است. ماهی که خود خدا اعلام کرده که ماه وصال است. انشاءالله که در رجب و ماه رجب یک خوبی داشته باشیم. شهدا را در اعمال خود شریک کنیم. معلمین، اساتیدف والیدن، کسانی که حقی بر زمه‌ی ما دارند و از خدای متعال هم می‌خواهم که این برنامه‌ی سمت خدا را برای برزخ ما، عقبات برزخ ما، عرصات محشر ما، فزع اکبر ما حسنه‌ی جاری قرار دهد. این برنامه، برنامه‌ی تربیتی، هدایتی است. الحمدلله خانواده‌ها، از اساتید معظمی که تشریف دارند، خیلی خوب بهره می‌برند. من شهرهایی که می‌روم، یک جریان بسیار خوب فرهنگی-تربیتی در این برنامه راه افتاده است و اگر خدای متعال این برنامه را از ما که انشاءالله بپذیرد. دست خدای متعال چیزی نیست که حتی بعد مرگ ما، برزخ ما منور شود، چشم‌های ما از ثواب و برکات این برنامه روشن شود. این را از خدای متعال مسئلت داریم. همه‌ی ما هم گوینده‌ها، هم شنونده‌ها، همه را در ابد در ثواب این برنامه‌ی نفیس شریک بدارد.
شریعتی: خدا انشاءالله شما را حفظ کند. ما قدردان حضور شما و بقیه آقایان کارشناسان هستیم. انشاءالله که خداوند متعال به شما خیر و لطف کثیر عنایت کند.
خیلی از همراهی و توجه شما ممنونم. همچنان با سمت خدا با هم هستیم و خوشحالیم که بعد این سال‌ها، یک خانواده و یک جمع واحد شدیم و انشاءالله در محضر فیض رحمت حق تعالی همه دور هم جمع شویم. بحث امروز حاج آقای حجت الاسلام عاملی را من و شما به اتفاق با دل و جان خواهیم شنید.
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم.بحث ما در این بود که رکن اصلی یک تمدن آرمانی، بحث عدالت است. زمینه‌های ظلم، تبعیض، زمینه‌های حق ویژه از بین رود و هر کسی در جای خودش، در جایگاه خودش و متنعم از حق خودش قرار گیرد. این یک شرایط بسیار آرمانی است. یعنی اگر بخواهیم فضای سالم تربیتی داشته باشیم، فضای سالم تجاری داشته باشیم، فضای سالم سیاسی داشته باشیم، همه به این بسته است که مدنیت و فرهنگ جامعه چقدر بالاست که می‌تواند خودش را از تأدیه حقوق حفظ کند. در این خصوص، دین ما و حضرت ختم مرتبت سنگ تمام گذاشتند و برنامه‌های مفصلی دارند که جامعه خودش «لیقوم الناس بالقسط» باشه. یعنی خود جامعه‌ این قابلیت رو داشته باشه که خودش را منزه بداند و به تعبیر عربی نسبت به ظلم، نسبت به بی‌عدالتی ترفّع داشته باشد و اگر به ظلم آلوده شد، هم در برابر وجدان خود روسیاه است، هم دربرابر انسان‌ها روسیاه است، هم در برابر خالق انسان‌ها روسیاه است، هم دنیای خود را از دست داده است، هم آخرت خود را ویران کرده است. در این خصوص وارد آیاتی شدیم. اصلاً قرآن یک کتاب ضدّ ظلم است. یک شخصیت روسی می‌گوید که من در عراق به راهپیمایی اربعین وارد شدم، شعار امام حسین را که دیدم، دیدم چقدر شعارهای آشنایی است. برای ماهایی که ارتودکس هستیم، اینها گمشده‌ی ماست. یعنی همه‌ دیدند که این شخصیت، شخصیت ضد ظلم است. گمشده‌ی بشر هم همین است.
شریعتی: که حتی جان خود را می‌دهد. تمام زندگی، هستی و خانواده‌ی خود را می‌دهد.
حجت الاسلام عاملی: من در بعضی نوشته‌ها دیدم که یک کمونیستی گفته بود درست است که ما اعتقاد به مبدأ نداریم ولی شعارهایی که امام حسین درخصوص مبارزه با ظلم دارد، اینها همه‌ی شعارهای ماست، گمشده‌ی ماست، اصول ماست. می‌گفت این یک چیزی است که ما هم همچین چیزی را می‌خواهیم. یعنی «جعل ریاستکم فی فطر مکلفین» در یکی از اذن دخول‌ها می‌خوانید که خدا ریاست شما را در فطت انسان‌های گذاشته است. حرف‌هایی که آنها می‌زنند در تنگنای قومیت، در تنگنای حرف‌ها و منافع شخصی نیست «واجعل افئدة من الناس تهوی الیهم من الناس» یعنی خدایا من یک نسلی می‌خواهم که (ناس) تمام کل ابناء بشر شیفته‌ی آنها باشند، عاشق آنها باشند، مرید آنها باشند و همینطور هم هست. حرف‌های حضرات معصومین این‌چنین است.
ما به این مطلب رسیدیم که خدای متعال از انواع ظلم در قرآن صحبت کرده است. مباحث مفصلی در مورد ظلم دارد. از انواع آن صحبت کرده است، فقط نام یک ظلم را ظلم عظیم گذاشته است، آن هم این است که فرموده است «ان الشرک لظلم العظیم» چرا؟ چون مبنای سایر ظلم‌هاست. کسی که اعتقاد به مبدأ ندارد، کارهایی می‌کند که جهنم عقوبت همان کارهاست. اینطور نیست که خدا بگوید اگر مرا عبادت نکنید پدر شما را در می‌آورم. در ادبیات کسانی که اینطور حرف می‌زنند اینطور نیست. یعنی وقتی خدا کنار گذاشته شود، همه چیز دیگر جایز است. اینکه همه چیز جایز است، تبعاتی دارد که کتک آن را می‌بیند. اگر شما بعضی از آیات با این نگاه را بررسی کنید، کاملاً متوجه این قضیه می‌شوید که وقتی خدای متعال یک اراده‌ی حکیمانه‌ای در این عالم حاکم نیست که حسابی دارد، کتابی دارد، عقوبتی دارد، فردا محاسبه‌ای دارد، فردا استیضاحی دارد، استنتاقی دارد، انسان‌ها باید آنجا بیایند و حساب و کتاب کنند. وقتی اینها کنار رفت طبیعی است که تصادف حقوق، تظالم حقوق، اضاعه‌ی حقوق قطعی است.
شریعتی: اصلاً خدا که کنار رود، هر چیزی از هر کسی ممکن است. از کسی بعید نیست که هرکاری انجام دهد.
حجت الاسلام عاملی: بعضی از افراد خیال می‌کنند که با تکیه با اقلام طبیعی می‌توان صیانت درست کرد. اقلام طبیعی یعنی تکیه بر آموزش، تکیه بر پرورش، در حالیکه خیلی از بزه‌ها هست که نمی‌توان با اینها حل کرد و کاملاً این مسلم است که باید فرصت دیگری در مورد آن بحث شود. بنابراین، خدای متعال از ظلم عظیم صحبت کرد «ان شرک لظلم عظیم» معنی آن این است که چرا ظلم عظیم است؟ چون تعطیلی عقل است. کاملاً تعطیلی عقل است. یعنی عقل انسان همچنین چیزی را به انسان اجازه نمی‌دهد. دو نفر با هم مباحثه می‌کردند. یکی می‌گفت خدا هست، یکی می‌گفت خدا نیست. در زمان خیلی قدیم بحث کردند. آنوقت متدین گفتند بقیه بحث را کنار دجله بگذاریم، ساعت 9 به آنجا بیا تا بحث را ادامه دهیم. آن کسی که ملحد بود ساعت 9 آمد، موحد ساعت 10 آمد. او اعتراض کرد که یک ساعت مرا معطل کردی. گفت «من تقصیری ندارم، بلم (قایق کوچک) نبود تا با آن بیایم. منتظر ماندم چند چوب آمدند بهم وصل شد، سپس یک پارویی آمد به هم وصل شد. یواش‌یواش یک قایقی درست شد سوار شدم و آمدم.» ملحد گفت «مرد حسابی مرا مسخره می‌کنی؟ مگر می‌شود چوب‌ها به خودی خود بیایند و متصل شوند؟» گفت «تو می‌گویی یک قایق کوچک نمی‌تواند خودش بهم وصل شود. این کائنات به این بزرگی، شما می‌گویید خودش، خودش را درست کرده است؟»
آن وقت قرآن، تعطیلی به قرآن است، اهانت به قرآن است. در این خصوص ما به این آیه رسیدیم که اهل بهشت یک ذکری دارند «دعواهم فیها سبحانک اللهم و تحیه» این چه سری دارد که تمام ذکرها مانده است، اهل ذکر است، اهل بهشت این آیه است. «دعواهم فیها سبحانک اللهم» اگر دقت کنید این ذکر خیلی خیلی جالب است. یعنی خدایا ما الان متوجه شدیم که تو منزهی از اینکه کار لغو انجام دهی، انسان را خلق کنی، مقصدی و غایتی نداشته باشد. ما الان متوجه شدیم که تو منزهی که زحمات بندگان خود را بی‌جواب نگذاری. «انّ ربنا و ربکم شکور» خدایا تو منزهی که کافر و مؤمن، خوب و بد را در یک ردیف قرار دهی. تو منزهی که بندگان خود شوخی کنی، یعنی بدون هدف و برای سرگرمی انسان‌ها را خلق کنی. همه‌ی اینها معنی منزه است. خدایا تو منزهی که در کار خودت جدی نباشید. تو منزهی که از بندگان صالح خود مثل ما پذیرایی کنی. پذیرایی خدا مثل پذیرایی ما نیست. به همین دلیل می‌گوید «ولم یکن لو کفوا احد». این آیه معانی زیادی دارد که همه چیز کار خدا با ما فرق دارد. نوع تحجت الاسلام عاملی که ما با انسان‌ها داریم و خدا با بندگان خود دارد متفاوت است. پذیرایی خدا «اذا رأیت ثم رأیت نعیما و ملکا کبیرا» که ما عاجزیم خصوصیات پذیرایی تو را توصیف کنیم. اصلاً اصل بهشت بر این است که خداوند سبحان است، منزه است که انسان‌ها را خلق کند «أیحسب الانسان أن یترک سودی» نمی‌شود سودی باشد. نمی‌شود خلق کند و هیچ برنامه‌ای هم نفرستد. «و ما قدر الله حق قدره اذ قالوا ما انزل الله علی بشر من شیء»
شریعتی: یعنی شما را خلق کرده ولی رها نکرده است.
حجت الاسلام عاملی: «انا علینا للهدی» خدا می‌گوید شما گردن من حق دارید و آن حق هدایت است. بری حق هدایت همه‌ی این کارها را انجام دادیم. کلاً کائنات برای این است که انسان هدایت شود. کتاب فرستاده شود برای اینکه انسان هدایت شود. انبیاء فرستاده است تا انسان هدایت شود. میزان فرستاده است. خدا می‌گوید من سه چیز فرستادم؛ کتاب، پیغمبر، میزان.
عقلانیت خلقت با سبحان الله شروع می‌شود.
شریعتی: پس چه ذکر جامع و بلندی است.
حجت الاسلام عاملی: و لذا سبحان الله و الحمدلله و لا الله الا الله، اول سبحان الله است.
شریعتی: سبحان الله
حجت الاسلام عاملی: سبحان است که عقلانیت این عالم را درست است. این ظلم عظیم است. ظلم عظیم وقتی موحد شد، ظلم عظیم برطرف شد وی حق خدا ادا نشد. ما که نمی‌توانیم حق خدا را ادا کنیم. اما ما بیشتر از این وظیف داریم. وظیفه این است که در عظمت این کائناتی که خدای متعال درست کرده است، سیر کنیم. آنقدر سیر کنیم که به مقام تحیر برسیم. رفته رفته متحیر شویم و بگوییم «ربی زدنی فیک تحیراً» و رسول خدا به این مقام رسیده بود و تمام لذت هم بعد از این مقام تحیر است.
شریعتی: یعنی سرگشته و حیران باشید.
حجت الاسلام عاملی: اصل لذت. یکی از فرق‌های عارف و عامی اینجاست. به تعبیر شبستری «زهی شربت، زهی لذت، زهی ذوق» ببینید به کجا رسیده است؟ «زهی دولت، زهی حیرت، زهی شوق» این یعنی این جوان اینقدر در عرفان پیشرفت کرده بود.تعبیرات آقای شبستری را نگاه کنید.
بعد از تحیر که شما جلو می‌روید، به جایی می‌رسید که فکر متوقف می‌شوید. عقل از درک و ادراک می‌ماند و بی‌اختیار می‌گوید که خدایا «انا لا احصی ثناء علیک انت کما اثنیت علی نفسک» ما عاجزیم.
شریعتی: یعنی به جایی برسید که کم آورید.
حجت الاسلام عاملی: خودت باید خودت را توصیف کنی. امیرالمومنین در نهج‌البلاغه یک جمله‌ای خطاب به خدا درباره‌ی ملائکه دارد. می‌گوید «ملائکه علی مکانهم منک» جایگاهی که پیش تو دارند، ملائکه اندرون هستند «و منزلتهم عندک» ملائکه کجا نازل شدند؟ نسبتی که با خدا دارند «و استجماع اهوائهم فیهک» سر سوزنی غیر خدا در سرشان نیست «و کثرة طاعتهم لک» یا در رکوع هستند، یا در سجود هستند «و قلة غفلتهم عن امرک» قلة در عربی گاهی به معنی عدم است. هیچ غفلتی نسبت به تو در آنها قابل تصور نیست. با این عبادتی که کردند «لو عاینوا کنه ما خفی علیهم منک» اگر دره‌ای پرده از حقیقت تو کنار رود و آنها آن را ببینند «لحقرّوا اعمالهم و لذرا اعمالهم» آنقدر اعمال خود را تحقیر می‌کنند، آنقدر خود را ملامت می‌کنند، توبیخ می‌کنند «و لعرفوا انهم لم یعبدوک حق عبادک و لم تعطیعوک حق طاعتک» که اصلاً حق عبادت، حق طاعت تو را بجا نیاورده‌اند. ملائکه با آن عبادت خاصی که دارند که ما نمی‌توانیم آن را انجام دهیم.
سیر در جمال حضرت حق که جلو می‌رود، رفته‌رفته تحیر انسان را فرا می‌گیرد. در باب حادی عشر یک شعری هست
فیک یا أعجوبة الکون                غدا الفکر کلیلا
کلیل یعنی کند شدن چیزی. چاقویی که کند شود، کلیلا می‌شود.
فیک یا أعجوبة الکون                غدا الفکر کلیلا
أنت حیّرت ذوی اللّب                و بلبلت العقولا
تمام عقلا را متحیر کردی. بلبلت عقولا.
شریعتی: یعنی به جایی برسی که از تحیر زانو بزنی. عاجز شوی.
حجت الاسلام عاملی: این تحیر دیگر 24 ساعته شما را می‌گیرد. به آن معدن که رسیدید، ذره‌ای از معدن که نصیب شما شد، شب و روز مشغول شد.
شریعتی: که او چه کرده است.
حجت الاسلام عاملی: غفلت دیگر اینجا مفهومی ندارد. «ان روح المؤمن لاشد اتصالا بروح الله، من شعاع شمس بها» شعاع شمس چطور به شمس متصل است؟ از آن هم بالاتر است. یعنی اگر این مرحله را نرفت «من عرف الله» آثار آثار آثار گفتن اینجا شروع می‌شود. «من عرف الله منع فاهمن الکلام و بطنه من الطعام» تا آخر آثاری که گفتم.
وقتی که اینها جلوتر می‌روند، عظمت خدا را می‌بینند «عظم الخالق فی انفسهم و استغفر ما دونه فی اعینهم» دیگر غصه‌ی این را بخور و آن را بخور نیست.
حدود ده سال پیش یک کیهان‌شناسی خیلی مشهور اعلام کرد کهکشان‌هایی که خدا خلق کرده است، بیشتر از شن‌های دنیاست. شما این را تصور کنید تا بفهمید در نماز در برابر چه کسی قرار گرفتید. یک جمله‌ی خیلی خوبی گفتید. گفتید هرچه کشف کردند عالم مورد مشاهده است «و یخلق ما لا یعلمون» آیه‌ی قرآن می‌خوانم. «و یخلق ما لا یعلمون»
شریعتی: اینهایی که شما می‌بینید و می‌دانید و مشاهده می‌کنید.
حجت الاسلام عاملی: خلق می‌کند که «ما لا یعلمون» شما نمی‌دانید. «یخلق ما یرا و ما لا یرا» خیلی چیزها است که برای ما «ما لا یرا» است. اصلاً نمی‌توانید محاسبه کنید چند میلیارد کائنات هست که ذره‌ای از آنها برای ما مکشوف است.
شریعتی: در کائنات بی‌نهایت و عظیم ما را هم حساب کرده است.
حجت الاسلام عاملی: بله. احسنت! در برابر آن عظشمت که شما قرار می‌گیرد می‌بینید نیستید (که هستی همه در نیستی است). آن آقا گفته است که آن عالمی که برای ما مکشوف است، 93 میلیارد سال نوری وسعت دارد (آنکه برای ما مکشوف است) و عین تعبیر او این است که در این عالم چندین تریلیون کهکشان وجود دارد (یک عالمی فراتر از تصور).
شریعتی: سبحان الله.
حجت الاسلام عاملی: آنوقت شما که در اینجا سیر می‌کنید و جلوتر می‌روید، رفته رفته تمام زندگی شما از روی حساب می‌شود. رفتار شما از روی حساب می‌شود، گفتار ما از روی حساب می‌شود. اینکه تفکر بهترین عبادت است، بهترین لذت است، تفکر در این امور است. اینکه آقا رسول الله خلوت می‌کردند، اینکه هر عارفی یک زمانی عزلتی داشته است، همین است.
معرفت ما نسبت به خداوند محدود است. یعنی ما می‌توانیم در قلمرو خاصی جلوتر رویم. الان در همین موضوعاتی که گفتم اگر جلو بروید، می‌مانید. امکان اینکه جلوتر تصویر و تصوری داشته باشید، وجود ندارد. فقط حیرت است. مواد اولیه هست. اما کشش ما، ظرفیت ما محدود است. نهایت تلاش ما این است که منجر به حیرت و بهت شود -در عظمت کائنات. یک لذتی ما را می‌گیرد که من با چه ذاتی مرتبط هستم .چه ذاتی برای من حساب باز کرده است. چه ذاتی مرا دعوت کرده است.
شریعتی: اجازه داده است بایستم و او را صدا کنم.
حجت الاسلام عاملی: چه ذاتی مرا دوست دارد. «یابن آدم و حقک انی احبک» قسم به حقی که تو گردن من داری، من تو را دوست دارد. آنوقت مدام می‌گویند این خدا با این عظمت، با یک ذره (دون ذره) حساب باز کردی. ما اینطور محدودیم. یعنی یک عارفی هرچه تقلا کند هم از جهت عملی، ریاضت، هم از جهت فکری نظری جلوتر می‌رود، توقف پیش می‌آید. اما معصوم حساب دیگری دارد. معصوم اینطور است که قدرت وقوف آنها به عظمت حضرت حق و قدرت تصور آنها از عظمت حق، قدرت حق مثل ما باشد. هر لحظه آنها جلوتر می‌روند. کمّاً و کیفاً در آیات، در آثار قر می‌کنند. حقایق عظیمی از جمال حضرت حق، قدرت حق بر آنها کشف می‌شود .حقایقی که ما ذره‌ای تحمل آن را نداریم که تصویری از ظرفیت معصوم را داشته باشیم. چطور آنها این تحمل را دارند. این فقط کار، کار خداست که خدا آنها را حفظ کرده است. مگر ممکن است پیغمبر به معراج رود، به درجه‌ای رسد که قاب قوسین او ادنی شود، به آن مرحله برسد. «ثم دنا و فتدلی فکان قاب قوسین و ادنی» معنی آن را ببینید. قرب مکانی نیست. چه عظمتی کشف شد.
شریعتی: چه دیده است.
حجت الاسلام عاملی: چطور به این عالم برگشت و ماند. نمی‌دانم آیا می‌توانم منظور خود را برسانم. چه عظمتی! آن یومنون بالغیب برای ماست. خداوند همه‌ی اینها را نگه داشته که رسالت تعطیل نشود. فلذا گاهی خداوندی تعبیر می‌شود که خدا می داند اینها کلمات انسان‌ها عادی نیست که عظمت معصومین این صحبت‌ها را کردند. تجلی که برای اینهاست، غیر از آن تجلی که برای ماست. حضرت موسی که از خدا تجلی خواست، آن تجلی ربط به کوه نداشت، بر کوه تجلی شد. آنچه از ربوبیت بر حضرت موسی مکشوف شد، یک عوالمی بسیار حیرت‌آور از قدرت حق و از جمال حضرت حق بود که حضرت موسی تحمل آن را نداشت. آنکه حضور کرد، ربوبیت بود، نه از ذات. «فاما تجلی ربه للجبل» که بالاخره آن حالت به حضرت موسی دست داد. جبل شعور دارد، تجلی یک عوالم خاصی روی جبل که تمام اوضاع بهم ریخت. آنوقت شما حساب کنید آن عارفی که وقتی مدام جلو می‌رود، نوعاً این انحراف در دنیا، در گذشته بوده است. عارفی که بود که وقتی دید نشد، دست به ریاضات غیرشرعی ردند که انحرافاتی حاصل شد، اما حضراتی معصومین در چه بساطی حاضر بودند که به آن مسیر نیفتادند. در برابر ذات الهتنا که یک کلمه امام سجاد تمام می‌کند و می‌گوید «خدایا، اگر واجب الدعا نبودی، نماز نمی‌خواندم» «الهی لو لا واجب من قبول امرک، لنزهتک من ذکری ایاک» چون واجب الدعا هستی من نماز می‌خوانم. یعنی هیچ نسبتی بین دون ذره و لایتناها وجود ندارد.
شریعتی: این التراب الارحام
حجت الاسلام عاملی: حال متوجه می‌شویم که خدا چه تکریمی بر بشر کرده است. خدایی که قدرت بر این عظمتی که خلق کرده است، دارد طبیعتاً صاحب این قدرت یک برنامه‌ریزی بسیار حساب‌شده‌ای برای دنیا و آخرت انسان دارد که در قرآن تجلی کرده است، در انبیاء تجلی کرده است.
پس این یک رگه‌ی خاص معرفتی بود که آن ظلم عظیمی که توضیح دادم، خواستم به این وارد شویم که این بحث برکاتی داشت.
بحث ما این است که اصلی‌ترین مطلبی که باعث می‌شود که به غایت خلقت ضربه بخورد، مسئله‌ی ظلم است. خدای متعال برای غایتی انسان‌ها را در این دنیا خلق کرده است. وقتی ظلم خود را نشان می‌دهد، باعث می‌شود که اضائه‌ی حقوق شود، کرامت‌ها شکسته شود، مسئله‌ی دینداری با مشکل موجه شود، العدل الحیاة الاحکام. عدل نباشد، حیات احکام از بین می‌رود. «لو عدل فی الناس لاستغنول» اگر عدالت باشد، انسان‌ها بی‌نیاز می‌شوند. فقر که در قالب‌های مختلف خود را نشان می دهد، همه کنار می‌رود.
آنچه باعث می‌شود آن تمدن آرمانی بهم بریزد و هدفی که خدای متعال برای خلقت تدارک دیده است، ضربه بخورد، مسئله‌ی ظلم است، مخصوصاً در عرصه‌ی جهانی. وقت یکه دنیا به دست جبارانی بیفتد که شأن بشر را بشکنند، کرامت بشر را بشکنند که الان متوجه می‌شوید که بالاخره دنیا زیر بار ظلم فراگیر انداختند، با حق ویژه، معیار «الحق لمن غلب» برای خود درست کردن و باعث شده است که شأن انسان‌ها شکسته شود. اگر از میان انسان‌ها یک نفر روز قیامت بلند شود و بگوید خدایا ما را به چه کسی سپردی؟ شأن ما شکسته شد، بچه‌های ما کشته شدند، ظلم مضاعف بر ما شد. خدای متعال قطعاً راضی نیست که تولیت انسان‌ها دست این افرادی باشد که دنیا را به خاک و خون کشیده‌اند. خدا فکر همه چیز را کرده است. یک برنامه‌ی جامعی چیده است. «انا سنلقی علیک قولا ثقیلا» خدای متعال در این قول ثقیل تدبیر کرده است که قدرت دست چه کسی باشد. یعنی ما وقتی می‌خواهیم از عدل صحبت کنیم، از ظلم صحبت کنیم باید سراغ قدرت رویم. آن هرم قدرت اگر بهم ریخت، ظلم قطعی است. ظلم همه جا را می‌گیرد. «الناس اشباهم لامرائهم» انسان‌ها خیلی به پدارن خود شباهت دارند.
شریعتی: به امرای خود
حجت الاسلام عاملی: به امرای خود خیلی شباهت دارند تا به پدرانشان. یعنی الان آمریکا این را فهمیده است که من رأس قدرت را در کشورها در دست خود بگیرم تا کشورها و ملت‌ها را مستعمره کنم. آیا خدا متوجه این نشده است که اگر دین من بخواهد خالص عرضه شود، احکام من عملیاتی شود، قدرت باید دست فرد صالح باشد. و لذا دو پیغمبر به خدا گفتند که خدایا ما را پیغمبر کردی ،ما را امام کن، تولیت جامعه دست ما باشد. اگر تولیت دست ما نباشد ما نمی‌توانیم عدالت را اجرا کنیم. یکی حضرت موسی بود که خدا او را مأمور کرد که برو و به فرعون بگو «أن ادّوا الیّ عباد اللّه، ان أرسل الی بنی اسرائیل» خود حضرت موسی به خدا گفت خدایا «انک آتیت فرعون و ملأه زینة و اموالاً فی الحیاة الدنیا» یعنی قدرت را دست فرعون دادی، به من هم می‌گویی کار فرهنگی کن؟ دیگری هم حضرت ابراهیم بود که گفت مرا امام کن که تولیت دست من باشد.
حال همچین شرایطی را برای دنیا درست کردند و متأسفانه بر اثر ظلمی که پیدا شده است، انسان‌ها در عبودیت هم مشکل پیدا می‌کنند. شما حساب کنید که وقتی معیشت کسی با مشکل مواجه شده است، وقتی از تأمین نیازهای اولیه‌ی خود عاجز شده است، لولَ الخُمس، روایت است که اگر نان نباشد «ما صلینا و لا صمنا و لا ادّینا فرائض ربّنا»
شریعتی:همه چیز باید کنار هم قرار بگیرد و باشد.
حجت الاسلام عاملی: هر کجا که بحث عدالت شد، بحث امامت باید کنار آن باشد. امام عادل است که عدالت را درست می‌کند (در روایت هم این است). و لذا حضرات معصومین به خاطر عدل فدا شدند.
شریعتی: که عدل اقامه شود.
حجت الاسلام عاملی: خدا هم امام را تعریف کرده است. گفت «جعلناهم تئمة یهدون بأمرنا» اگر امام یهدون بأمرنا شد، عدالت هم درست می‌شود. و لذا عدالتی حضرت ولی عصر درست می‌کنند، عدالت استثنایی است که بحث آن مفصل است.
اینها یک طرف بحثی که ما داریم این است که عدالت باید به یک فرهنگ تبدیل شود. سیستم تربیتی طوری باشد که همه با قدسیت به عدل نگاه کنند. نظام تربیتی باید طوری باشد که طرف احساس کند که اگر ذره‌ای به کسی ظلم کرد، گویی تمام حیثیت خود را از دست داده است. بزرگترین گناه را مرتکب شده است. فرهنگ‌سازی در این باب بسیار مهم است. یعنی ما در مورد یک تمدن آرمانی بحث می‌کنیم که رکن اصلی آن عدالت است، به فرهنگ برمی‌گردد. و لذا می‌گویم فرهنگ ریل است، اقتصاد هم قطار است. اگر فرهنگ درست نشود، تمام برنامه‌های اقتصادی هم عقیم می‌شوند. این فرهنگ باید در تمام شعور خودش را نشان دهد. در داخل خانه باید خودش را نشان دهد. بین زن و مرد و بچه‌ها خودش را نشان دهد. آقا رسول با فردی وارد خانه شد. فرزندانش جلو آمدند. یکی را گرفت و نوازش کرد، بغل کرد و بوسید، حضرت فرمود چرا این عدالت اینجا بهم خورد؟
شریعتی: چرا فرق گذاشتی؟
حجت الاسلام عاملی: در بازار، غش در معامله مصداق ظلم است. هر چیزی که مصداق ظلم است نباید خود را نشان دهد. آقا رسول وارد بازار میشد، دید عجب بازار خوبی است، باریکلا چه طعام خوبی است، جرئیل بر حضرت گفت که این را زیر و رو کن. زیر رو رو کرد و دید زیر آن خراب است. گفت آمدی و غش کردی، عیب آن را پنهان کردی. این مسئله یک برنامه‌ی ساده‌ای است اما باید شیوع داد، عمومیت داد. یعنی در تمام افعال ما حق نداریم چیزی را که خلاف ظاهر است از مردم مخفی کنیم.
شریعتی: در هر چیزی.
حجت الاسلام عاملی: بله. باید خودش را نشان دهد. در تقسیم امکانات عمومی عدالت باید خود را نشان دهد. می‌خواهیم وام دهیم، می‌خواهیم استخدام کنیم، می‌خواهیم کسی از بیت‌المال تمکن پیدا کند. تمکن‌های پنهان، تمول‌های پنهان نباید بر جامعه خود را نشان دهد.
امیرالمؤمین سه درهم، خواهرشان ام هانیه سه درهم، کنیز ام هانیه هم سه درهم دریافت می‌کردند. صدای ام هانیه بلند شد که این کنیز من دیروز ایمان آورده است، این هم سه درهم بگیرد، من هم سه درهم بگیرم؟ جضرت دو مشت خاک را برداشت، گفت من بین این خاک و بین این خاک هیچ تفاوتی نمی‌بینم. خودش را در تقسیم بیت‌المال مسئول می‌دانست.در امکانات اجتماعی که مردم می‌خواهند برخوردار شوند، زمینه طوری باشد که حقی ویژه برای کسی درست نشود.
امیرالمؤمین وارد بازار میشد که مبادا بی‌عدالتی خودش را نشان دهد. روی سنگ بلندی می‌رفت، برای هر قشری از اقشار بازار، ماهی‌فروشان، لباش‌فروشان و آنهایی که غله می‌فروشند و برای همه یک موعظه‌ی خاصی را شروع می‌کرد تا آن فرهنگ را درست کند.
شریعتی: دغدغه‌ی حضرت بود که این عدالت در همه جا جاری شود.
حجت الاسلام عاملی: حرف او هم مؤثر بود. چرا حرف او مؤثر بود؟ چون راوی می‌گوید که بالای سنگ رفت و موعظه را شروع کرد. دیدم که حمایل شمشیر او از لیف خرماست، کفش او هم از لیف خرماست. یعنی اول عدالت را در وجود خودش درست کرده است، هیچ بهره‌مندی خاصی برای خودش درست نکرده است. ابن عباس می‌گوید آمدم بازار دیدم که شمشیر علی را می‌فروشند. گفتم شمشیر علی را چرا می‌فروشید؟ -بیت‌المال آورده بودند- گفتند خودش گفته است. گفتم که امیرالمؤمنین به بازار رفتم دیدم شمشیر شما را می‌فروشند. حضرت فرمودند پول ندارم برای اینکه شلوار بخرم. آنوقت می‌خواهم شمشیر را بفروشم. بیت‌المال دست او بود. نمی‌توانست بردارد و وقتی حقوق خود را گرفت جای آن بگذارد. بازار باید مدنیت عدل آنجا خودش را نشان دهد. مردم اگر به اضطرار افتادند، از اضطرار مردم سوءاستفاده نشود. اگر ما می‌خواهیم این موضوع را درست کنیم، باید ملکه‌ی حساسیت درست شود. حسای شوید که الان من چه چیزی می‌خورم. حساس شوید که من چه چیزی می‌گیرم.
شریعتی: و حاج آقا این بار مسئولیت مسئولان و مدیران ما را خیلی سنگین می‌کند.
حجت الاسلام عاملی: مخصوصا ًمدیران فرهنگی، مراکز فرهنگی.
شامه‌ی خود را بچرخاند. الان این خوردنی است، حیوان پوزه دارد. ممکن نسیت حیوان یک چیزی را بخورد و ببیند تلخ است و بریزد. عبدالله ابی عمیر به خاطر ولایت 100 شلاق خورد، به زندان رفت، از زندان که آمد دید باران آمده است و تمام خانه خراب شده است. فوراً کسی رسید گفت 300 درهم به شما بدهکارم و آوردم. شاگرد امام صادق بود. گفت این را از کجا آوردی؟ اگر ما باشیم همینطور می‌گیریم. گفت شنیدم از زندان آمدی، خانه‌ام را فروختم. گفت والله به یک درهم آن احتیاج دارم ولی به یک درهم آن دست نمی‌زنم. گفت چرا؟ گفت چون خانه جزء استثنائات دین است. نمی‌توان کسی را وادار کرد که خانه‌ی خود را بفروشد، من به آن دست نمی‌زنم. ببینید، این ملکه‌ی حساسیت است. این درست نشود، عدل درست نمی‌شود. با قوه‌ی قهریه درست نمی‌شود.
حضرت فرمود: شیعه من کسی است که مثل یک سگ اخلاقش درّنده نیست و مثل یک کلاغ روی هر مرداری نمی‌نشیند که از آن ارتزاق کند. «انّ ما شیعتی»
شریعتی: انشاءالله که جزء شیعیان ایشان باشیم.
حجت الاسلام عاملی: این را هم بگویم و تمام کنم. عدالت در گفتار؛ اینکه می‌گویم عدالت باید در تمام شئون جامعه خود را نشان دهد. «هل یکب الناس علی وجوههم الا حصائد لسنتهم» به پیغمبر ما گفتند که آیا کسانی با زبان به جهنم می‌رود؟ گفتند مگر با غیر زبان هم کسی به جهنم می‌رود؟ آقای اشتهاردی می‌گفتند که فضاله گفته است که زبان 700 آفت دارد. ایشان می‌گفتند بگوییم 70 آفت دارد. چقدر باید حواس انسان به زبان خود باشد که نکند من الان یک حرفی بزنم تمام اعمالم با یک کلمه خراب شود. روز قیامت کسی که بهتان زده است می‌گویند اثبات کن تا از عذاب آن بیرون آیی. می‌گوید شنیدم. این مساوی با وقوع نیست. می‌گوید همه می‌گفتند. این مساوی با وقوع نیست. بعد از مرگ می‌بیند مانند کوه می‌شود. کوهی از بهتان، کوهی از غیبت، کوهی از اضائه‌ی حق است. می‌خواهد فرار کند نمی‌تواند. می‌گوید «این المفر کلا لا وزر الا ربّک یوم یومئذ المستقر یُنّبئوا الانسان یَومئذ بما قدّم و أخّر» آنوقت باید به اینجا بیایی، روی سکو بایستی و حساب پس دهی. «الا ربک یومئذ المستقر» کجا فرار کنی؟ باید در اینجا مستقر شوی. این کلماتی که از دهانت بیرون آمده است. گاهی یک کلمه بود. «الرجل یتکلّم بکلمة لا یلقی لها بالاً» گاهی یک کلمه از دهانش درمیاد و بیرون می‌آید و متوجه نیست که چه می‌گوید مابین سماء و الارض سقوط می‌کند.
حساب و کتاب شروع شد. «من مات فقد قامت قیامته» غیبت‌ها یک روز، یک هفته، یک ماه، یک سال، یک عمر حرف شخصیت و شخصی زیر این سنگ‌های قبر چه غوغایی می‌کند. مرحوم آقای سید جمال‌الدین گلپایگانی می‌گویند به دارالسلام رفتم، یک کشفی شد. دیدم دست‌ها چقدر از این قبرها بیرون آمده است. محتاج محتاج بودند. این بدن‌هایی که ما داریم، یکی از علمای اخلاق می‌گویند این بدن‌ها مانند دیوار است، پشت این دیوار یک عجایب المخلوقاتی است که وقتی دیوار ریخت خودش را نشان می‌دهد.
باش تا از خواب بیدارت کنند                 در نهاد خود گرفتارت کنند
تو به چشم خویشتن بس خوبرویی لیک باش        تا شود در پیش رویت دست مرگ آیینه‌دار
همه می‌گویند زیبایی.
هر کسی را دعوی حسن و محک                 سنگ مرگ آمد نمک‌ها را محک
آقای شریعتی هر کسی که می‌میرد مصیبت خیلی‌ها شروع می‌شود. برای اینکه این آقا مُرد دیگر راه بسته شد که حلیت بگیرد. می‌توانست برود و با او صحبت کند، سوال کند، تو این کار را کردی، نکردی، حلیت بگیرد. او رفت و کتاب بسته شد.
شریعتی: بسیار خوب. خیلی ممنون و متشکرم. این سیم‌هاب برق که لخت خستند، آدم به‌راحتی دست نمی‌زند، جایی که مین‌گذاری شده است، آدم به‌راحتی قدم برنمی‌دارد، با یک تحذیری گام برمی‌دارد و من احساس می‌کنم با این نکته‌هایی که شما گفتید، همه‌‌ی ما در معرضیم و باید خیلی بااحتیاط گام برداریم. حواسمان باشد عاقبت‌اندیش باشیم، مراقبت کنیم، دلی نشکنیم و تا می‌توانیم دلی بدست آوریم و مراقب این حدود هم باشیم انشاءالله.
حجت الاسلام عاملی: این را من مطرح کردم چون اسفند آینده انتخابات است. در انتخابات خیلی از حسنات جابجا می‌شود.
شریعتی: بله باید خیلی مراقبت کرد. در زندگی خود، در عرصه‌ی سیاسی، در عرصه‌ی اجتماع، فرهنگ و امیدوارم که این مراقبت و این حساسیتی که حاج آقای حجت الاسلام عاملی از ابتدای برنامه روی آن تأکید داشتند در وجود ما شکل بگیرد.
آیات را بشنویم. قرار است آیات نورانی سوره مبارکه حشر را به اتفاق تلاوت کنیم. صفحه‌ی 546، آیات 4 تا 9 سوره مبارکه حشر را به اتفاق خواهیم شنید و بعد از تلاوت آیات انشاءالله در دقایق پایانی همراه شما و در کنار شما هستیم.
صفحه546 قرآن کریم
شریعتی:اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمِد و عجّل فرجهم. برای مشارکت در قربانی ماه رجب عزیزمانمان دعوت هستند. همچنان چشم‌ به راه مشارکت و مساعدت شما در این طرح بسیار نورانی هستیم و امیدوارم به برکت مولود این ماه، امیر مؤمنان بهترن اتفاق برای شما رقم بخورد. هم به زیرنویس‌های ما، هم به سایت ما و هم به کانال‌های ما در پیام‌رسان‌های داخلی  توجه کنید و اگر به هر دلیلی موفق نشدید عدد 14 به 20000303 پیامک خواهید کرد.
اشاره‌ی قرآنی را بشنویم.
حجت الاسلام عاملی: بسم اللّه الرّحمن الرّحیم. سوره‌ی حشر آیه‌ی 7 «ما آتاکم الرسول و خذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا والتقوا الله ان الله شدید العقاب» خدای متعال فرموده است که خودتان را با پیغمبر تنظیم کنید. پیامبر میزان شد. فرزندان او هم میزان شدند. در نجف زیارت‌نامه می‌خوانیم یا میزان الاعمال.
شریعتی: یا امیرالمؤمنین.
حجت الاسلام عاملی: انسان می‌تواند به جایی برسد که میزان شود. در زیارت‌نامه‌ی جناب سلمان هم می‌خوانید «السلام علیک یا میزان الاعمال»
« ما آتاکم الرسول و خذوه» هرچه پیغمبر داد، به عمل بگیرید و عمل کنید. «و ما نهاکم عنه فنتهوا» تبعیض در سنت ممنوع است. کسی اگر در سنت تبعیض کرد، به سنت عمل کرده است، به هوا و هوس عمل کند، بت‌پرست می‌شود. «افرأیت من التخذ الا اله هواه و أضله الله علی علم»
شریعتی:پشت سر هوایش می‌رود.
حجت الاسلام عاملی: بله. سنت پیغمبر کلاً هیچ استثنائی ندارد. فرمود «فاتقوالله» یعنی ممکن است هوا و هوس دخالت کند. پیغمبر ما در ازدواج، در جهزیه، در سبک زندگی و الا ماشاءالله سیره دارد، آداب دارد. ما 700 نوع آداب داریم. آنوقت در اینجا والتقوا الله، خودتان یک خودحفاظی درست کنید که مبادا با پیغمبر مخالفت کنید. «فالیحذر الذین یخالفون لامره تصیبه فتنه او یصیبهم عذاب علیم» اگر با پیغمبر مخالفت کنید، ففتنه و عذاب الیم جامه‌ی شما را می‌گیرد. یعنی پیغمبر ما هرچه کرده است، حساب‌شده عمل کرده است.
مجدداً داریم «ان الله شدید العقاب» تهدید کرده است. اگر با پیغمبر مخالفت کردید، عقاب شدید شما را می‌گیرد. چون پیغمبر حرفی از خود ندارد، ائمه حرفی از خود ندارند «والله ما نقول بآرائنا» ما به شخصه حرفی نداریم. لذا رسول خدا فرمودند دو کتاب آوردم. «الا انی اوتیت الکتاب و مثله» یک قرآن و مثل قرآن برای شما آوردم. یعنی من دو کتاب آوردم. «الا یوشک رجل شبعان علی اریکته یقول: علیکم بهذا القرآن فما وجدتم» می‌گویند بعد از من یک کسی پیدا می‌شود آنوقت بدون اینکه زحمت زحمتی داشته باشد، بر ریاست خود تکیه می‌کند می‌گوید علیکم بهذا القرآن. قرآن تمام شود. احادیث را کنار بگذارید. آنها ایجاد اختلاف می‌کنند. ایجاد اختلاف کار شیطان است. «واتکم  فاغلفتکم» خود شیطان در روز قیامت می‌گوید من کاری نکردم. وعده دادم شما را به اختلاف انداختم. استغفرالله، نغوذ بالله پیغمبر کار شیطانی کند. بگوییم که احادیث ایجاد اختلاف می‌کنند. هر یک روایت پیغمبر یک عالمیست.
حضرت زهرا به خانه آمد و فضه گفت حدیث پدرم را بیاور، گفت گم کردم. حضرت فرمودند «ویحکی انها تعد الحسن و حسین»
شریعتی: معادل حسن و حسین است.
حجت الاسلام عاملی: وای بر تو، احادیث معادل حسن و حسین است. این آیه برای ما تأکید درست می‌کند. تأکید بسیار سنگینی درست می‌کند. که  خدا گفته است، من سه چیز فرستادم؛ پیغمبر فرستادم، آیه فرستادم، میزان فرستادم، ما باید خودمان وارسته به خدا تعظیم کنیم. روزگار این‌چنین آمده است. مثلاً فلان کشور اینطور پیشرفت کرده است، ما هم همینطور پیشرفت کنیم. استغفرالله. پیغمبر عالم 40 سال در کلاس خصوصی خدا نشست، علم او بالاتر از عرش شده استف ما این را با این و آن مقایسه کنیم. اصلاً امکان ندارد. آنوقت اگر سراغ جمع‌کردن سنت پیغمبر رویم، سنن النبی، کتاب‌هایی به نام سنن النبی هست که یکی از آنها را علامه طباطبائی دارد. ترجمه هم شده است. در تمام ابواب پیغمبر ما سیره‌های بسیار مبارکی دارد. خودمان را با آن تنظیم کنیم و الّا به این آیه عمل نکردیم.
آخرین حرف من آنقدر مهم است، آنقدر مهم است، آنقدر مهم است و آن این است که در روایت است تو آن مقدار قرآن خواندی که به قرآن عمل کردی.
شریعتی: انشاءالله که جزء حجت الاسلام عاملین به کتاب خدا و سنت پیغمبر و اهل بیت صلوات الله علیها باشیم. آقا دعا بفرمایید و آمین بگیم و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام عاملی: یه ذکری از حضرت زهرا سلام الله علیها که بسیار ارزشمند است و مضمون آن را رسول خدا هم دارد. یعنی مضمونی است که معصومین همه داشتند. «یا حیّ یا قیّوم برحمتک استغیث، فاغثنی و ما اهمنی و تکلنی الی نفسی طرفة عین ابدا و اصلح لی شأنی کلّه» هر قسمت آن چه مضمون خوبی دارد. یا حیّ یا قیوم، می‌گویند اسم اعظم اینجاست. برحمتک استغیث، همه‌ی شما احتیاج دارید تا به رحمت خدا استغاثه کنید. فاغثنی و لا تکلنی الی نفسی، مرا به خودم وانگذار، در برابر اسباب مخالفی که ما را احاطه کرده است. طرفة عین ابدا، ما را یک لحظه به خودمان وامگذار، والصلح لی شأنی کلّه، تمام شأن مرا خودت اصلاح کن، خودت تولیت کن. و هو یتولی الصالحین.
شریعتی: به‌به، چه دعای خوبی. خیلی از شما ممنون و متشکرم. خیلی از لطف و مرحمت همه‌ی دوستان و عزیزان ممنونیم. امروز هم در کنار شما گذشت و خوش گذشت. انشاءالله آخر هفته‌ی خوبی داشته باشید. در پناه خداوند بزرگ و مهربان باشیم. و آخر دعوانا ان الحمد لله رب الحجت الاسلام عاملین و صلّ الله علی محمّد و آله الطاهرین. خیلی از شما ممنون و متشکرم.
اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً.

 

فایل صوتی این برنامه

فایل ویدیویی این برنامه

لینک کوتاه :

darolershad.org/?p=16781

جدیدترین عناوین خبری

پربازدیدترین خبرها

مطالب مرتبط

ثبت دیدگاه

یک پاسخ ارائه کنید