تغییر سایز-+=

سمت خدا | ضیافت حق تعالی در عالم(6)

شریعتی: بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. من بی تو دمی قرار نتوانم کرد احسان ترا شمار نتوانم کرد گر بر تن من زبان شود هر مویی یک شکر تو از هزار نتوانم کرد الحمدلله رب العالمین. سلام میکنم خدمت عزیزانم، خانمها و آقایان، مخاطبان جان.انشاءالله در هر کجا که هستید در این روزهای ابتدایی زمستان دل و جان شما بهاری و سبز باشد انشاءالله. تن شما سالم باشد، قلب شما سلیم باشد و خداوند متعال پشت و پناه شما. حاج آقای عاملی سلام علیکم و رحمة الله خیلی خیلی خوش آمدید.

حجت الاسلام عاملی: و علیکم السلام و رحمة الله. عرض ادب و احترام دارم محضر بینندگان مکرم. لحظه های خوب، سعادت برای عزیزان، برای فرزندان آنها، برای خانواده ها، برای کشور، برای ملت بزرگ ما از خدای متعال مسئلت دارم و از خدای متعال میخواهم که ما را در تحصیل توشه از این لحظه هایی که به سرعت میگذرد. شما میدانید که چرا شب و روز را سلطان میگویند. سلطان اللیل و سلطان النهار. دعای سمات را عزیزان بخوانند از دعاهای استثنایی است. خیلی از مفاهیم آن هم معلوم نیست چیست. عمداً اینها را گفتند. در غروب جمعه خوانده میشود. آن جا سلطان اللیل و سلطان النهار میخوانید. چون روز و شب بر ما سلطنت دارند. روز و شب بر ما تصرف دارند. آنها از ما بر میدارند، پس ما هم از آنها برداریم و از آنها توشه بگیریم که در آینده برای ما حسرت نشود. برای همه عزیزان هم توفیق حسنات بزرگ آرزومند هستم. حسنه که میگوییم صرفاً فکرها برای این عبادات ظاهری نرود. گاهی یک خیرخواهی ثواب آن هزاران بار از یک نماز بالاتر است. حضرت فرمود کل دریا را یک طرف بگذارند امر به معروف و نهی از منکر را یک طرف بگذارند «کان كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّي‏» من نم نوک سوزن است در برابر دریا. یعنی صیانت عمومی هر کجا عیبی دیدید، ایرادی دیدید، در مدیریتها، در مدیریت شهری، در مدیریت مجلس، در مدیریت حکومت، هر کجا دیدید به عنوان سیانت عمومی و وظیفه عمومی چشم مصالح کلان ملت باشید و تذکر بدهید. گاهی اینها حسنات آنها بسیار بالا است. از خدای متعال میخواهم که رسول خدا فرمود در ترازوی آخرت هیچ سنگینی مثل سنگینی حسن خلق نیست. این توفقیات را از خدای متعال برای عزیزان خود مسئلت دارم.
شریعتی: خدا انشاءالله شما را حفظ کند. ما هم برای شما بهترینها را از خدا مسئلت میکنیم و همین طور برای عزیزان خود هم در دنیا و هم در آخرت انشاءالله تمام حسنات نصیب ما بشود. بحث ما در انقیاد بود و در مراحل و منازل سیر و سلوک، به منزل وحی رسیدیم. که حاج آقا فرمودند یک التیامی است بر دل عارف و صالح که انشاءالله ادامه فرمایشات ایشان را امروز خواهیم شنید.
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم. بحث ما در این باره بود که حضرت امام سجاد ویل هایی که دارد، امیرالمؤمنین ویل هایی که دارد گاهی انسان میگوید این ویل چه اقتضایی در سلوک دارد. ولی آتشی است که در دل عارف درست میشود وقتی که واقف میشود بر بخش بسیار بسیار جزئی از عظمت حضرت حق. در نتیجه میگوید وای بر من که چه قدر من در برابر ذات لایتناهی کوتاه آمدم. حالا به من چه میگوید؟ به من بله میگوید، به من نه میگوید. «لَيْتَ شَعْرِي كَيْفَ تَقُولُ لِدُعَائِي» امیرالمؤمنین به خدا عرض میکند در خلوت خانه، در آن تاریکی شب در نخلستان که خدایا ای کاش میدانستم وقتی صدایت میزنم به من چه میگویی؟ «أَ تَقُولُ نَعَمْ أَمْ تَقُولُ لا» من را میپذیری «وَ لَقَدْ نادانا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُون‏» ما برای بعضیها نعم المجیبون، چه خوب بله گو هستیم، مجیب هستیم. وقتی نعم العبد باشید آن طرف هم نعم المجیب میشود. باز هم تأمل کنید، باز هم تأمل کنید، باز هم تأمل کنید، خدا برای انسان نعم المجیب بشود و انسان طاقت آن را داشته باشد. در قالب کلمات دنیا نمیشود این ها را ریخت. «أَ تَقُولُ نَعَمْ أَمْ تَقُولُ لا»اگر بگوید ام تقول لا، جهنم میشود. جهنم از همین جا شروع میشود.
در باطن نگر تا سقرها در جگر یا    جنانها در جنان بینی
کتاب سیر و سلوک جناب غزنوی است. آن جا این تعبیر را دارد. «أَ تَقُولُ نَعَمْ أَمْ تَقُولُ لا» یا میگویید نه. «فَإِنْ قُلْتَ لا» چه کار کنم. الان شروع میکند «يَا وَيْلِي يَا وَيْلِي يَا وَيْلِي‏» آن ویل خیلی تسکین میآورد برای عارف. وای بر من، وای بر من. یکی از عرفا میگوید رفتم دیدم میگوید خراب کردم، خراب کردم. « يَا عَوْلِي» عول یعنی مصیبت. چه مصیبتی خدا به من بگوید نه. خدا من را نپذیرد. من بگویم لبیک، خدا بگوید «لا لبیک ولا سعدیک» «يَا عَوْلِي يَا عَوْلِي يَا عَوْلِي» «يَا شِقْوَتِي يَا شِقْوَتِي يَا شِقْوَتِي‏» یعنی چه شقاوتی. چه بدبختی ای. امام سجاد به خدا عرض میکند خدایا ای کاش میدانستم مادرم من را برای چه به دنیا آورده است. «لَيْتَ شِعْرِي أَ لِلشَّقَاءِ وَلَدَتْنِي أُمِّي أَمْ لِلْعَنَاءِ رَبَّتْنِي‏» مرحوم آقای علامه امینی در حالت احتضار گفته بود اگر اشتباه نکنم مناجات ششم و دهم مناجات خمسه العشره را برای من بخوانید تا من در آن حال دنیای خودم را عوض کنم. مرحوم آقای میلانی گفته بود روضه امام حسین را بخوانید. من در حال روضه از دنیا بروم. خدا داده است. تلاش کردید «من طلب شيئا و جدّ، وجد و من قرع باباً و لجّ، ولج» یعنی هر کسی چیزی را طلب کند طلب شیئا و جدیت داشته باشد وجد، پیدا میکند. اگر کسی در را بزند بالاخره یک کسی در را باز میکند. «قرع باباً و لجّ، ولج» لجاجت داشته باشد وارد میشود. آقای بروجردی تابستان مناطق زمستانی قم میرفتند آن زمان یک جایی رد میشدند که خطری بود. آن جا حضرت آیت الله بروجردی میرسیدند میگفته است از نامه های مردم به من بدهید. نامه را دست میگرفته است، آقا بالای مرکب در آن پرتگاه جواب نامه را مینوشتند. میگفتند این چه حالی است؟ چرا این کار را میکنید؟ میفرمود من ممکن است این جا جان خود را از دست بدهم میخواهم در حال قضای حاجت مؤمن از دنیا بروم.
شریعتی: این مال لطافت روح آدمها است.
حجت الاسلام عاملی: این مال یک روز، دو روز نیست. باید کار کنید، خلوت کنید، ناله کنید، در بزنید، محرمیت پیدا کنید، خود را تکان دهید، در حالت تلقین از شانه ها میگیرند محکم تکان میدهند بعد تلقین میخوانند. حتماً اثر دارد. شیخ جعفر شوشتری میگوید از حالا خود را تکان دهید که ناخالصیها ریخته شود. زبان خدا را پیدا کنید، حال نجوا پیدا کنید. آن وقت خدا شما را از این دنیا خارج میکند.
امام سجاد به خدا عرض میکند خدایا ای کاش میدانستم «أَ لِلشَّقَاءِ وَلَدَتْنِي أُمِّي» آیا برای بدبختی مادرم من را به دنیا آورده است؟ «أَمْ لِلْعَنَاءِ رَبَّتْنِي‏» یا برای رنج و زحمت من را به دنیا آورده است؟ « فَلَيْتَهَا لَمْ تَلِدْنِي‏» پس ای کاش مادرم من را به دنیا نمیآورد. این عبارت آن قدر مهم است چون که میخواهد بگوید که دنیا، خلقت خدا، سفره خدا برای شقاوت نیست، برای رنج و زحمت و فناء نیست. من در آینده قرار است این مجلسی با شما عزیزان داشته باشم راجع به این آیه که وقتی ما قرار شد به کره خاکی بیاییم خدای متعال فرمود «فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون‏» (بقره/38) اگر بروید دنیا، اگر به حرف من، به انبیای من، به کتابهای من گوش بدهید «فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون‏» (بقره/38) چرا همه چیز ماند خدا این را گفت که هیچ غم و غصه ها پیدا نمیکنید. یعنی برای خدای متعال اولویت اول است که بنده او در این دنیا غم و غصه نداشته باشد، گرفتاری نداشته باشد، دغدغه فردا را نداشته باشد، دغدغه معیشت نداشته باشد، شأن او شکسته نشود، ذلیل نشود. «فَمَنْ تَبِعَ هُدايَ» (بقره/38) هدایت خدا همین انبیاء، اولیاء، کتاب آسمانی چه قدر در ما آثار دارد. همه را کنار گذاشت و روی یک اثر رفت «فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون‏» (بقره/38) یعنی من از اول خلقت فکر غم و غصه شما را کردم. از اول قبل از خلقت غصه شما را خودم خوردم. یعنی در هر جایی که شما یک غم و غصه دارید خدا در حدیث قدسی یک جوابی برای شما دارد. شما میگویید از فلان چیز نگران هستم، میگوید فکر آن را کردم. خدایا از آن چیز واهمه دارم، میگوید فکر آن را کردم. خدایا این جوری شود من خیلی معذب میشوم، میگوید فکر آن را کردم. همه را جمع کردم. دین خدا سهل است. دین خدا سخت نیست. من از شما سؤال میکنم که حلال زیاد است یا حرام؟
شریعتی: حلال
حجت الاسلام عاملی: وقتی این همه حلال زیاد کسی را ارضا نکند حرامی که این قدر کم است ارضا میکند؟ نه. لذا ما حق نداریم حلال را حرام کنیم. هر وقت در یک حلالی را ببندیم در حرام باز میشود. در روایت است که خدا همچنان که میخواهد به واجبات او عمل شود میخواهد به ترخیص او هم «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ أَنْ يُؤْخَذَ بِرُخَصِهِ كَمَا يُحِبُّ أَنْ يُؤْخَذَ بِعَزَائِمِه‏» خدا میخواهد به ترخیص و رخصت او که اجازه داده است، و حلال است، به حلال او عمل شود، همچنان که میخواهد به واجبات او عمل شود. «يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْر» خدای متعال برای شما نیت کرده است یسر درست کند، نه این که برای شما عسر درست کند. خدای متعال شما را برای عسر خلق نکرده است، برای یسر شما را خلق کرده است. اصلاً ذائقه شریعت را فهمیدن، ذائقه دین را فهمیدن، اسلام را خوب فهمیدن، آن قدر جاهایی است که تا اصول دین وارد شده است که برای مردم مشکل درست میکند دست رد روی آن گذاشته است. شما حق ندارید نیت خوانی کنید. پیامبر ما فرمود من نیامدم، «لانقب ان بطون الناس» شکم مردم را باز کنم ببینم این چه نیتی کرده است. در یکی از جنگها، یک نفر مشرک، سرباز پیامبر شمشیر را که بالا برد بزند، او فوراً شهادتین خود را گفت این اعتنا نکرد زد و کشت. حضرت فرمود چرا او را کشتید؟ مگر ندیدید شهادتین خود را گفت. گفت یا رسول الله «قالها تحت حر السیف» این زیر آتش شمشیر این را گفت. حضرت فرمود: شما با قلب مردم چه کار دارید. بروید دیه او را پرداخت کنید.
یک وقتی در مسجد شجره دیدم وهابیها کتاب پخش میکنند با لباس احرام رفتم گفتم از این کتاب به من هم بدهید. از قیافه من فهمیدند که من طلبه هستم. او برگشت گفت هذا للمسلم؟ این برای مسلمانها است شما کافر هستید. گفتم اشهد ان لا اله الله، و اشهد ان محمدا رسول الله. پیامبر ما گفته است که اگر کسی شهادتین را نگفته است و فقط نماز خوانده است. بینی و بینهم الصلاة.
آن جایی که انسان اسیر نفس شده است آن اقتضاء چموش شدن نفس است که کار را مشکل میکند. رسول خدا به دو نفر مسیحی آن قدر اسلام را خوب تعریف کردند و توضیح دادند، آنها بلند شدند و رفتند و قبول نکردند. حضرت فرمود میدانید چرا قبول نکردند؟ چون دیدند اگر مسلمان شوند از دو چیز محروم میشوند. یکی شراب، یکی گوشت خوک.
امام سجاد گفته است «الهی لَيْتَ شِعْرِي‏» ای کاش میدانستم «أَ لِلشَّقَاءِ وَلَدَتْنِي أُمِّي‏ أَمْ لِلْعَنَاءِ رَبَّتْنِي‏» آیا برای شقاوت و بدبختی و عذاب و رنج من را مادرم زاییده است. ای کاش من را به دنیا نمیآورد. یعنی اگر سهم شما از دنیا این است به غایت خلقت نرسیدید. به مقصدی که خدا تعیین کرده است نرسیدید. خلقت برای فناء و شقاوت و رنج و زحمت نیست. امیرالمؤمنین گفت خدایا ای کاش میدانستم به من بله میگویی یا به من نه میگویی. اگر به من نه بگویی گفت که «يَا وَيْلِي يَا وَيْلِي يَا وَيْلِي يَا عَوْلِي يَا عَوْلِي يَا عَوْلِي يَا شِقْوَتِي يَا شِقْوَتِي يَا شِقْوَتِي‏» عجب بدبختی شد که من در این دنیا بیایم اما خدای من، من را نپذیرد. «وَ لَا يُمْكِنُ الْفِرَارُ مِنْ حُكُومَتِك» اصلاً جهنم را کنار میگذاریم، بهشت هم کنار میگذاریم. ذات او شایسته اتصال است، ذات او شایسته عبودیت است. شما باید بزرگ شوید، قلب شما بزرگ شود، فکر شما بزرگ شود، آرزوهای شما بزرگ شود. چه وقتی بزرگ میشود وقتی به بزرگ متصل شوید. معنی الله اکبر همین است. آخر آن یک یای دیگری امیرالمؤمنین گفت. گفت «يَا ذُلِّي يَا ذُلِّي يَا ذُلِّي‏» ای عجب ذلتی، ای عجب ذلتی، ای عجب ذلیل شدنی که من کاری کنم که خدای من به من نه بگوید. چون خدا آمده است ما را عزیز کند. من یک روایت دیدم که پیامبر ما فرموده است «ویسة الاجلکم ملوکا علی الارض» من آمدم شما را روی زمین پادشاه کنم.
هوای سلطنتم بود بندگی تو کردم     خیال خواجگیم بود عشق تو گزیدم
یکی از خلفای بنی عباس زمان مرگ او رسیده بود اطبا مرتب دارو مینوشتند یک طبیب منصفی آمد گفت اینها را نخورید، کار شما تمام است. فقط تنها راهی که دارد یک آدم صاحب نفسی شما را دعا کند و الا اسباب ظاهری منقطع است. گفت بروید بگویید موسی بن جعفر تشریف بیاورد. حضرت آمد دید که دیگر به آخر خط رسیده است. یک جمله عجیبی گفت. گفت خدایا «كَمَا أَرَيْتَهُ ذُلَّ مَعْصِيَتِهِ فَأَرِهِ عِزَّ طَاعَتِي‏» خدایا به او همچنان که نشان دادی که اهل معصیت آخر سر چه قدر ذلیل میشوند حالا به او نشان بده که کسی که در اطاعت تو است چه قدر عزیز میشود. نماز برای این است که انسان عزت پیدا کند. عزت کجاست؟ وقتی شما در معاذات ذات لایتناهی قرار بگیرید استضائه کنید. کلمه استضائه بهترین کلمه است امیرالمؤمنین انتخاب کرده است. فرمود من قلعه خیبر را برداشتم نه با قوت جسدیه و نه با حرکت قضائیه بلکه «وَ نَفْسٍ بِنُورِ رَبِّهَا مُضِيئَة». در نماز که ما میایستیم و نماز میخوانیم آن جا «بِنُورِ رَبِّهَا مُضِيئَة» از نور حضرت احدیت استضائه میکنیم. ضوء میگیرد. رفته رفته اگر نورانیت را گرفتید این میزان میشود. خدای متعال «الصَّلَاةُ مِيزَانٌ، مَنْ وَفّى‏ اسْتَوْفى‏» میگوید هر چه قدر نماز خواندید بیاورید و سهم ببرید. روز قیامت خدا میگوید چه قدر نماز خواندید بیایید سهم خود را ببرید. یعنی نماز است که شما مستعد میکند برای ورود به ضیافت ابدی. آن جا بدون استعداد نمیشود وارد شد. این جا عارف منزل ویل دارد کسی که به این معرفت نرسیده است که در برابر عظمت خدا برای خود مثل امیرالمؤمنین ویل بگوید آخرت ویل میگوید. چه کسانی در آخرت ویل میگویند؟ ویل یعنی هلاکت، کسی که این جا هلاک شد. خیلیها هلاک شدند و خود آنها نمیدانند. حضرت فرمود «أَوَّلُ نَظْرَةٍ لَكَ‏» نگاه اول به نامحرم طوری نیست چون ناخواسته است. «وَ الثَّانِيَةُ عَلَيْك» اگر بار دوم نگاه کردید این عمدی میشود، اختیاری میشود، این زنای چشم میشود. این را فردا از شما سوال میکنند که نگاه به لذت حرام کردید. «وَ الثَّالِثَةُ فِيهَا الْهَلَاك‏» بار سوم اگر نگاه کردید هلاک شدید. آنهایی که این جا هلاک شدند آن جا هم برای خود هلاکت میخواهند. رشوه را خورد این جا هلاک شد. رشوه سم است. امیرالمؤمنین گفت در زده شد، رفتم در را باز کنم، دیدم حلوا آورده اند اما رشوه است. نگاه کردم دیدم با زهر دهان مار خمیر را گرفته است. «یا من النظره الی سدرة المنتهی» چشمی که با یک نگاه سدرة المنتهی را میبیند. «السلام علیک یا عین الله» این باعث میشود که در این جا هلاک شود. به بیت المال خیانت کرده است. بیت المال مال عموم بوده است. پناه بر خدا. بیایید سفره این افراد مظلوم و مستضعف را بدزدید. در روایت است که در آخرالزمان «أغنیائهم یفرقون زاد الفقراء» اغنیاء سفره فقرا را میدزدند. نتیجه آن غضب خدا میشود. غضب خدا چیست؟ همان که امیرالمؤمنین گفته است «و هذا ما لا تحتمله السموات و الأرض‏» من از کجا تحمل آن را داشته باشم، آسمان و زمین تحمل آن را ندارد. بنابراین کسی که در این جا هلاک شده است در آخرت هم الویل، الویل، الویل.
شریعتی: من از مجموع فرمایشات شما این طور متوجه شدم که اصلاً ما در زندگی خود داریم سر پل صراط حرکت میکنیم.
حجت الاسلام عاملی: روایت را فرمودید. روایت این است که پل صراط یعنی پل انسانیت. هر کس یک کاری کند که انسانیت او خراب شود الان از صراط افتاد. «الصورة الانسانیه هی الجسر الممدود بین الجنة و النار و هي الكتاب الّذي كتبه بيده‏» حقیقت انسانیت کتابی است که خدا با دستان خود نوشته است. یعنی حقیقت انسان را خدا تصویر کرده است. خدا طراحی کرده است. «الانسان بنیان الله و ملعونٌ مَنْ هَدَمَ بُنْيَانه‏» انسان بنیان خدا است یعنی بنای خد است. ملعون است کسی که بنا را بزند و خراب کند. «الصورة الانسانیه هی الکتاب» ما سه کتاب باید بخوانیم. کتاب تکریم، کتاب تشریح قرآن، کتاب نفس. این کتابی را که خدا نوشته است گاهی ما پاک میکنیم و ستون شیطانی در آن مینویسیم. حقیقت انسانیت چیست؟ ممدود بین الجنة و النار. الان یک کاری کنید که با انسانیت شما سازگار نیست. پیامبر فرمود اگر کسی مستر سراغ شما آمد برای معامله، از غیر طریق معامله مشکل او را حل کنید. «فَغَيْرُ مَوْصُوفٍ مَا نَزَلَ بِهِم‏» امیرالمؤمنین میگوید من نمیتوانم بیان کنم که چه بلایی سر چنین انسانهایی که شأن یک انسان را که ناموس خدا است بشکند میآید. ما هر لحظه داریم ورقه پر میکنیم. سر جلسه امتحان هستید. ممکن است در این امتحان پیش خدا مردود شوید. حالا اهل گناه که در این جا هلاک شدند آن از خدا طلب ویل میشود که خدایا هلاکت، هلاکت، از خدا ویل میخواهند، ای ویلولی، ای ویلولی، ای ویلولی، نتیجه ویل این جا است. آن جا هم ای ویلولی، ای ویلولی میگوید و بارها میخواهد که ویل بیاید. میگوید ویل کجا هستی بیا من را تمام کن. «يا لَيْتَها كانَتِ الْقاضِيَة». شیخ جعفر شوشتری یک کتاب خوبی دارد به نام فوائد المشاهد. از این موعظه ها زیاد دارد. یک جا فقط کفار میگویند ای کاش زمین دهان باز کند ما را بلع کند و همه چیز تمام شود، آن هم زمانی است که خدا پیامبر را به عنوان شاهد میآورد. معادله را به شما حواله میدهند. چه معادله های است بین این 2 تا که وقتی فقط پیامبر میآید شهادت بدهد «يشهد لهم و عليهم‏» پیامبر میآید یشهد هم به نفع و هم به ضرر است. یعنی در این دنیا تمام افعال ما را تحمل کرده است که میتواند آن جا شهادت بدهد. «يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذينَ كَفَرُوا» (نساء/42) آنهایی که کفر ورزیدند «وَ عَصَوُا الرَّسُولَ» (نساء/42) با پیامبر مخالفت کردند «لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ» (نساء/42) ای کاش زمین دهان باز میکرد ما را بلع میکرد «وَ لا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَديثا» (نساء/42) چنین روزی را ما نمیدیدیم. خدا میگوید با من حرف نزنید، در دنیا با من حرف نزدید. آنها با مالک جهنم صحبت میکنند میگوید «لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّك‏» (زخرف/77) ویل این است. از مالک جهنم میخواهند که مالک جهنم ویل از خدا برای آنها بگیرد. «يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّك‏» (زخرف/77) ابن عباس میگوید هزار سال طول میکشد بعد از هزار سال خدا میگوید «إِنَّكُمْ ماكِثُون‏» (زخرف/77) درس دنیا همین است. الفاظ دنیا برای مفاهیم دنیا است. الفاظ دنیا را ما برای مفاهیم دنیا میتوانیم استفاده کنیم. از سر ناچاری است که مفاهیم آخرت را در قالب الفاظ این دنیا ریختند. الفاظ این دنیا نمیتواند آنها را ادا کند. به تعبیر صاحب تبریزی حباب از عهده تسخیر دریا بر نمیآید     مسخر چون کند الفاظ اسرار معانی را.
شما «إِنَّكُمْ ماكِثُون‏» (زخرف/77) را چه طور میتوانید تصویر کنید حقیقت آن را در این دنیا؟ الان با چه الفاظی پیامبر ما «إِنَّكُمْ ماكِثُون‏» (زخرف/77). «إِنَّكُمْ ماكِثُون‏» (زخرف/77) یک هیبتی به اندازه این عالم دارد. «إِنَّكُمْ ماكِثُون‏» (زخرف/77) شما ماندگار هستید. آیا ارزش داشت به خاطر یک تحسین خود را به لذات مقطعی آلوده کنید. جلسه آینده این بحث ویل را از مولوی مطرح میکنم. مولوی میگوید ویل را در قیامت کسانی میگویند که ثروت آنها را در این دنیا دزدیدند. هر کس ثروت او در این دنیا دزدیده بشود.
گفت فردا بشنوی این بانگ را نعره واحسرتا، واویلتا
شریعتی: همیشه ما در دنیا در حال معامله هستیم. ولی چیزهایی که به دست میآوریم غالباً محاسبه میکنیم. فکر نمیکنیم که چه دادیم و چه گرفتیم. یعنی خود را حساب نمیکنیم که از خود داریم میکنیم و کم میکنیم و این باز همان خسران محض است که انشاءالله هفته آینده روی آن بحث میکنیم.
حجت الاسلام عاملی: این تعبیر شما، تعبیر علامه طباطبایی است که در دنیا، دار دار معامله است. هر لحظه ما داریم معامله میکنیم.
شریعتی: خیلی ممنون و متشکرم از شما حاج آقای عاملی. سپاسگزارم و متشکرم از توجه شما و انشاءالله که همه آخر هفته خوبی داشته باشید. و انشاءالله زمستان، زمستان پر برکتی باشد برای تک تک ما. و انشاءالله به بهار برسیم و بعد هم به بهار واقعی و سلام میکنیم به او و بگوییم السلام علی ربیع الانام و نذرة الایام. آیات نورانی کلام وحی را بشنویم. صفحه393 قرآن کریم
شریعتی: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. خیلی خوشحال هستیم که همراه شما هستیم انشاءالله لحظات زندگی همه ما منور به نور قرآن کریم باشد و انشاءالله خداوند کمک کند و یاری کند که بتوانیم گرد غربت از ساحت کلام او برداریم. اشاره قرآنی امروز را حاج آقای عاملی بفرمایند و انشاءالله جمع بندی و حسن ختام فرمایشات ایشان را بشنویم.
حجت الاسلام عاملی: بسم الله الرحمن الرحیم. سوره قصص آیه 65 آیه بسیار بسیار پر باری است. «وَ يَوْمَ يُناديهِمْ فَيَقُولُ ما ذا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلينَ» (قصص/65) خدا خود در روز قیامت سؤال میکند با پیامبران من چه کار کردید. خدای متعال روز قیامت از بعضی از نعمتها سؤال میکند. خدا از 4 چیز سوال میکند.
اول این است که من با 124 هزار پیامبر با شما صحبت کردم با آنها چه معامله های کردید. این آیه ناظر به آن است. رسول خدا را فرستادم که قلب او از عرش بالاتر است با او چه کار کردید. من با ارسال انبیاء بزرگترین تکریم را در حق شما کردم. شما چه کار کردید؟
دوم: ائمه اطهار و رهبران صالح است. «لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيم‏» (تکاثر/8) ذیل این آیه امام رضا فرمود آب سرد و گرسنه هستید و نان و این چیزها نیست، بلکه از ولایت سوال میکنند. از رهبریت صالح سوال میکنند. شخصی مثل امیرالمؤمنین که در حق او خدا فرموده است «وَقَفْتُهُ عَلَى غَامِضِ عِلْمِي وَ أَدَّبْتُهُ بِأَدَبِي‏» چرا 25 سال او را خانهنشین کردید. چرا سر مبارک ایشان را ضربت زدید و پیشانی ایشان شکافته شد. ائمه اطهار که کلاس نرفته بودند. «حملهم علمه و دینه» خدا علم و دین خود را به آنها حمل کرده بود. با آنها چه کار کردید؟ چرا آنها «ما منا الا مسموم و الشهید»، مسموم شدند و شهید شدند.
سوم: کتابهای آسمانی است. به اندازه یک قرآن با شما حرف زدم. کم بود؟ چه کار کردید؟ این بالاترین تکریم بود که من با شما حرف زدم. قرآن راهنمای عمل ما است.
چهارم: نه از نعمت، از کفران نعمت سوال میکند. شما اگر به کسی نعمت خوبی دادید و رفت کفران کرد اعتراض میکنید. آقا رسول الله نشسته بودند، نوبت یکی از خانمهای او بود آن خانم دیگر که نوبت او نبود یک کاسه آش آورد این خانم ناراحت شد، با پا زد آش را ریخت و کاسه را شکست. حضرت فرمود نعمت خدا بود میخوردیم، این چه کاری بود. این جا سوال میکند چون ازائه نعمت است. خدا چشم را برای چه به ما داده بود. عقل را داده بود تا راه و چاه را ببینید. پول و مکنت داده بود، امانت خدا بود، شما را امین دانسته بود این را به شما داده بود. چه کار کردید؟ اینها را در مسیر شرارت قرار دادید، کفران است. بنابراین این آیه شریفه از آن آیات بسیار مهمی است «فَيَقُولُ ما ذا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلينَ» (قصص/65) به پیامبران چه جواب دادیم. پیامبران را هم میآورد که شما چه کار کردید؟ «فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلين‏» (اعراف/6) هم پیامبران را میآوریم، هم امتها را میآوریم. از امتها میپرسیم شما با اینها چه کار کردید؟ به پیامبران میگوییم شما به اینها چه گفتید؟ به عنوان عیسی را آورده است. «يا عيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُوني‏ وَ أُمِّيَ إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ» (مائده/116) عیسی تو گفتی بیایند تو و مادرت را عبادت کنند. «ما قُلْتُ لَهُمْ إِلاَّ ما أَمَرْتَني‏ بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّه‏» (مائده/117)
شریعتی: خیلی ممنون هستم حاج آقا. با لطافت، با ظرافت نکته هایی را میشنوید. الحمدلله رب العالمین. دعا کنید و خداحافظی کنیم.
حجت الاسلام عاملی: یک وقتی حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه آمدند ایام آخر حضرت امام بود. آمدند و گفتند من الان از محضر حضرت امام میآیم. امام گفتند به مردم بگویید دعا کنند خدا ما را بپذیرد. یک وقت خدا عمل انسان را میپذیرد یک وقت خود او را میپذیرد. یک دعایی میخواهید پیدا کنید که از خدا بخواهید خود شما را قبول کند. یک وقت عمل شما را قبول میکند یک وقت خود شما را قبول میکند. گاهی عمل بد است خود شما را دوست دارد. گاهی خود شما بد هستید، عمل خود را دوست دارید. خدا بپذیرد که جزء اولیاء او باشیم. وارد دستگاه او بشویم. این دعا این عالم ارزش دارد.
الهی إِنْ كُنْتَ رَحِمْتَ مِثْلِي فَارْحَمْنِي‏. خدایا اگر دلت برای مثل من بسوزد برای من بسوزد. برای من هم رحم کن، عنایت کن.
وَ إِنْ كُنْتَ قَبِلْتَ مِثْلِي فَاقْبَلْنِي‏ اگر مثل من را در گذشته با این شرایط قبول کردی من را هم قبول کن.
يَا قَابِلَ السَّحَرَةِ اقْبَلْنِي‏ ای خدایی که سحره فرعون را که حتی یک سجده نداشتند قبول کردی من را هم قبول کن.
شریعتی: خیلی ممنون و متشکرم از شما.

 

 

فایل تصویری این برنامه

 

 

 

فایل صوتی این برنامه

 

 

 

لینک کوتاه :

darolershad.org/?p=8803

جدیدترین عناوین خبری

پربازدیدترین خبرها

مطالب مرتبط

ثبت دیدگاه

یک پاسخ ارائه کنید